واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

نگرانی از تبدیل بلاگریسم به سبک زندگی

این روز‌ها شبکه‌های اجتماعی دارند به کارخانه تولید انبوه انسان‌های بی‌تمایز تبدیل می‌گردند. جامعه‌شناسان بیش از حد به رسانه‌های جدید و انسان قرن بیست و یکم خوشبین بودند.

عصر ایران؛ فردین علیخواه (عضو گروه جامعه شناسی دانشگاه گیلان)- فوت و فن‌های مصاحبه‌های شغلی، یکی از محتوا‌ها و یا ویدئو‌های پرطرفدار شبکه اجتماعی یوتیوب و سایر شبکه‌های اجتماعی جهانی است. برخی از این ویدئو‌ها بیش از 50 میلیون بار تماشا شده‌اند.

فردین علیخواهسخنران، مجری، کارشناس یا فرد مجرّب در این ویدئو‌ها به بینندگان یاد می‌دهد که در مصاحبه شغلی‌شان چگونه حرف بزنند، چگونه به مصاحبه‌کنندگان نگاه کنند، به نشانۀ تأیید یا رد چیزی، سرشان را چگونه تکان بدهند، اگر تشنه شدند لیوان را چگونه بردارند و در دست بگیرند، آن روز چه لباسی بپوشند، به هنگام ترک اتاق مصاحبه، در را چطور پشت سرشان ببندند و اگر در طول مصاحبه سرفه‌شان گرفت چطور سرفه کنند.

نتیجه آنکه در اغلب موارد وقتی به افرادی نگاه می‌کنیم که به ردیف در صف انتظار مصاحبه نشسته‌اند اولین نکته‌ای که توجه ما را جلب می‌کند تشابه سبک پوشش آنان است و تحت تأثیر آموزش این ویدئو‌ها، بدون تردید پس از ورود به اتاق مصاحبه، شاهد تشابه رفتار و گفتار آنان نیز خواهیم بود.

آنچه توصیف شد را احتمالاً در فیلم‌ها و سریال‌های خارجی دیده‌اید. نکته جالب آنکه برخی از کارگردانان، ظاهر شدن متفاوت یک مصاحبه‌شونده را دستمایۀ افزایش جذابیت و هیجان فیلم خود کرده‌اند، یعنی مصاحبه‌شونده‌ای که گویی تصمیم گرفته بی‌توجه به هنجار‌های متداول، در مصاحبه حاضر شود و به تعبیر بهتر، خودِ واقعی‌اش را نشان دهد.

پرسش آن است که اگر قرار باشد همه افراد با دیدن چنین ویدئو‌هایی، و پیروی از پیشنهاد‌های آن‌ها، رفتاری مطابق آن از خود نشان دهند تفاوت و تنوع شخصیت آدم‌ها چه خواهد شد؟ آیا در زندگیِ واقعی همه افراد مانند هم هستند؟


تلویزیون در قرن بیستم، برای رفتار‌های اجتماعی الگو و قالب می‌ساخت و به همین دلیل برخی از پژوهشگران رسانه‌های جمعی آنرا « قدرتمند از همه لحاظ» توصیف کردند.

برخی از متفکران خوشبینانه تصور کردند که با ورود به قرن بیست و یکم و گسترش شبکه‌های اجتماعی، از قدرت تلویزیون برای تزریق الگو به جامعه کاسته خواهد شد.

بر حسب شواهد این اتفاق هم‌اکنون رخ داده است (یعنی از قدرت تلویزیون کاسته شده است) ولی بر خلاف پیش‌بینی آن متفکران، همان شبکه‌های اجتماعی که به جای تلویزیون تکیه زدند دوباره نقش تلویزیون را ایفا می‌کنند. آن‌ها به جامعه الگو می‌دهند و همچنان در عرصه‌های گوناگون، جریان‌های غالب افکار و رفتار ایجاد می‌کنند.


برخی از جامعه‌شناسان نظیر امیل دورکیم معتقدند که یکی از ویژگی‌های جوامع سنتی، به ویژه در گذشته، تشابه و همشکلی رفتار افراد بود. به این معنا که اغلب افراد به دلیل پیروی از سنت‌های مشترک، رفتار و افکار مشابهی داشتند ولی با ورود به عصر جدید آن یکدستی و تشابه پیشین متزلزل گشت. آیا واقعا این چنین اتفاقی رخ داده است؟

به نظر می‌رسد که اگر در جوامع سنتی، تحت تأثیر سنت‌های مشابه، افکار و رفتار‌های مشابه شکل می‌گرفت در جوامع جدید رسانه‌های مشابه، الگو‌های رفتار‌ی مشابه تولید می‌کنند.

تنها تفاوت شاید در این باشد که در جوامع سنتی افراد برای پیروی از سنت‌های حاکم تحت فشار صریح و سخت جامعه قرار داشتند ولی در جوامع جدید چنین فشاری به آن اندازه بغرنج نیست.

هر چند، به اعتقاد من در وضعیت جدید نیز اگر از رویه‌های غالب پیروی نشود فرد طرد یا حذف خواهد شد. پس در نهایت چه در جامعه سنتی و چه در جامعه مدرن، نتیجه یکی است: تشابه.


چند روز قبل در شبکه اجتماعی اینستاگرام، انبوه ویدئو‌هایی را مرور می‌کردم که جوانان ایرانی برای آموزش زبان انگلیسی تولید و در اینستاگرام منتشر کرده‌اند. همه آنان درست مانند کسانی که قرار است در مصاحبه شغلی شرکت کنند رفتار مشابهی داشتند.

طرز نگاه کردن، طرز خندیدن، ژست‌ها و سبک صحبت کردن همه آنان مانند یکدیگر بود. دقیقاً کپی برابر اصل! همه آنان اساساً «معلمی کردن» را از یاد برده و تقلا می‌کردند در نقش و قالب یک «بلاگر» ظاهر شوند. و من اطمینان داشتم که می‌توان نسخه اصلی آن‌ها را در یوتیوب یافت! پس از دیدن این ویدئو‌ها از خودم پرسیدم که آیا حتی کسی که می‌خواهد زبان انگلیسی یاد بدهد باید یک «بلاگر» را مدل خود قرار دهد؟

تعجب من از دیدن این «رفتار‌های قالبی» زمانی افزایش می‌یابد که در اغلب پروفایل‌های همان اینستاگرام با شعار «خودت باش» مواجه می‌شوم. آیا انسان‌ها آن چیزی را که ندارند دارند فریاد می‌زنند؟

شاید دقیقاً به همین دلیل است که بی‌اعصابی بازیگری مانند مریم امیرجلالی در آموزش آشپزی توجهات را به خود جلب می‌کند. ظاهراً او تصمیم گرفته خود واقعی‌اش را کتمان نکند و در نقش قالبی یک «بلاگر» ظاهر نشود.

این روز‌ها شبکه‌های اجتماعی دارند به کارخانه تولید انبوه انسان‌های بی‌تمایز تبدیل می‌گردند. جامعه‌شناسان بیش از حد به رسانه‌های جدید و انسان قرن بیست و یکم خوشبین بودند.

من هم به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی نگرانم. قرار نیست شبکه‌های اجتماعی « سنت‌سازی» کنند. «بلاگریسم» دارد تبدیل به شیوه زندگی و یک جهان بینی می شود که این خطرناک است.

پ. ن.

ای کسانی که در امر آموزش دیجیتال مارکتینگ فعالیت می‌کنید. به افراد بیاموزید که اسیر کلیشه‌ها نشوند چرا که کلیشه دشمن اصلی نوآوری است.

بررسی خطرات احتمالی سکونت در فضا به ویژه کمبود خوراک

دو دانشمند انگلیسی و آمریکایی مدعی شدند که در صورت مشکل در برنامه‌ریزی و تامین تجهیزات، اگر غذا در پایگاه‌های فضایی آینده کمیاب شود، کاشفان فضا می‌توانند به آدمخوار تبدیل شوند!
 این دو دانشمند، کمبود مواد غذایی، بیماری و ناتوانی در خودکفایی را به عنوان تهدیدهای اصلی در هر مستعمره فضایی برشمرده‌اند، زیرا کمک رساندن از زمین به آنها سال‌ها طول خواهد کشید.

به گزارش ایسنا و به نقل از مترو، اگر به درستی آماده نباشیم، ممکن است شرایط در فضا بسیار غیر منتظره شود. همه ما در مورد برنامه‌های استعمار مریخ شنیده‌ایم. به عنوان مثال شرکت "اسپیس‌ایکس" اعلام کرده است که برای ماموریتی در اوایل سال ۲۰۲۶ به سیاره سرخ آماده می‌شود. اما زندگی در آنجا داستان کاملاً متفاوتی با زندگی روی زمین دارد و دانشمندان تلاش می‌کنند انواع روش‌ها را برای قابل سکونت کردن سیاره سرخ شناسایی کنند.
 
در حال حاضر، دو دانشمند در مصاحبه با پایگاه "Metro.co.uk" ادعا کرده‌اند که مشکل اصلی استعمار سیارات دیگر، تامین غذا است که منجر به تبدیل شدن کاوشگران فضایی به آدم‌خوار خواهد شد!
 
این دو دانشمند، کمبود مواد غذایی، بیماری و ناتوانی در خودکفایی را به عنوان تهدیدهای اصلی در هر مستعمره فضایی برشمرده‌اند، زیرا کمک رساندن از زمین به آنها سال‌ها طول خواهد کشید.
 
"چارلز کاکِل"(Charles Cockell) استاد اخترزیست‌شناسی در دانشگاه "ادینبرو"(Edinburgh) و دکتر "کامرون اسمیت"(Cameron Smith) انسان‌شناس دانشگاه ایالتی "پورتلند"(Portland)، دو قمر (ماه)، یکی مالِ (متعلق به) سیاره مشتری به نام "کالیستو"(Callisto) و دیگری قمر سیاره زحل به نام "تایتان"(Titan) را به‌ عنوان مقاصد احتمالی انسان برای اقامت در آینده مطرح کردند، اما از بیان خطرات سکونت در آنها ترسی (ابایی) نداشتند.
 
آنها برای جلوگیری از این آینده تلخ، به انسان‌ها و مسئولان پیشنهاد کردند که ابتدا سعی کنند در مقاصد فضایی نزدیک‌تر مانند ماه و مریخ سکونت کنند، جایی که به زمین نزدیک‌تر است و کمک از زمین راحت‌تر در دسترس است و فناوری‌ها نیز برای استعمار سیارات دیگر می‌توانند در آنها آزمایش و تکمیل شوند.
 
این دو دانشمند برجسته که به چگونگی ترک زمین می‌پردازند، در مورد چالش‌ها و فرصت‌های استعمار یک قمر یا سیاره دیگر صحبت کردند. آنها با رد امکان جابجایی انسان به بسیاری از سیارات منظومه شمسی، عمدتاً به این دلیل که سطوح آنها غیرقابل سکونت هستند، "کالیستو" و "تایتان" را به عنوان مقاصد ممکن در نظر گرفتند.
 
"چارلز کاکل" گفت که احتمال غیرقابل سکونت شدن سیاره ما به دلیل بحران آب‌وهوایی می‌تواند دلیلی برای ایجاد یک مستعمره فضایی باشد.
 
در عوض، او معتقد است که در نظر داشتن چنین برنامه‌ای به منزله یک «بیمه نامه» در برابر انقراض انسان عمل می‌کند و به شوخی می‌گوید که یکی از مشکلات دایناسورها این بود که برنامه فضایی نداشتند!
 
"کاکل" می‌گوید: سیستم‌ها باید واقعاً قابل اعتماد باشند و به همین دلیل است که باید از قبل آزمایش شوند. هشدار ما بر اساس واقعیت‌های تاریخی است. به عنوان مثال خدمه "فرانکلین" در اواخر قرن نوزدهم سعی کردند گذرگاه شمال غربی را برای کشتی‌ها پیدا کنند. آنها پیچیده‌ترین قطعات فناوری موجود در آن زمان را همراه با غذای کنسرو شده در اختیار داشتند که ابتکار جدیدی بود و با این حال، آنها گم شدند، سرگردان شدند و در نهایت به آدم‌خواری روی آوردند.
 
وی افزود: بنابراین حتی با برترین فناوری‌ها، جوامع انسانی ایزوله شده می‌توانند خیلی سریع رو به انحطاط بروند. اگر گروهی از افراد را روی قمر "کالیستو" قرار دهید و همه چیز اشتباه پیش رود و مثلا ماژول پرورش گیاه خراب شود، آنها اگر هیچ راه دیگری برای زنده ماندن وجود نداشته باشد، شروع می‌کنند یکدیگر را می‌خورند!
 
"اسمیت" نیز پیشنهاد کرد که انسان باید ابتدا قبل از رفتن به فضا، در روش‌های کشاورزی مناسب و پایدار برای تولید مواد غذایی در فضا تسلط پیدا کند.
 
خوشبختانه "کاکل" استدلال کرد که فناوری لازم برای استعمار صحیح دیگر سیارات در حال حاضر وجود دارد و امکان سکونت در مریخ را طی ۳۰ تا ۴۰ سال آینده ممکن می‌سازد. با این حال، یک هشدار وجود دارد و آن اینکه این فناوری باید قبل از اینکه در فضا مستقر شود، در اینجا روی زمین کاملاً آزمایش شود و امتحان پس بدهد. دکتر "کامرون اسمیت" نیز معتقد است که منابع غذایی یک مسئله کلیدی در این زمینه هستند.
 
وی توضیح داد: یکی از اولین کارهایی که کاشفان فضا باید انجام دهند این است که یک سیستم کشاورزی واقعا خوب ایجاد کنند و مقدار زیادی مواد غذایی ذخیره شده را در آن قرار دهند.
 
یک مشکل که در حال حاضر برای ما آشنا و بیش از هر زمان دیگری قابل لمس شده است، مسئله بیماری است که در فهرست چالش‌های مهم این انسان‌شناس قرار دارد. او استدلال کرد که جمعیت زیادی که در شهرک‌های خودکفا تقسیم شده‌اند، در صورت لزوم می‌توانند قرنطینه شوند.
 
وی گفت: وقتی مردم برای اولین بار کشاورزی را شروع کردند، مردم در روستاهای کوچک چند صد نفری ساکن شدند. آن سکونتگاه‌ها با روستاهای کشاورزی دیگر ارتباط داشتند که بسیار شبیه به یک مستعمره فضایی اولیه است. آنها هرچه پرورش می‌دادند می‌خوردند، هر چیزی را که می‌پوشیدند خودشان تهیه می‌کردند و همه چیز بر پایه یک سیستم محلی و خودکفا بود. آنها نه پادشاه داشتند، نه ارتش داشتند.
 
وی افزود: این یک مدینه فاضله نیست، اما آنها به هر حال توانستند برای چندین هزار سال با این روش به زندگی ادامه دهند، پس احتمالاً ما نیز می‌توانیم چنین چیزی را انجام دهیم.
 
دانشمندان: احتمال آدم‌خوار شدن فضانوردان در فضا
 
با این حال، دکتر "اسمیت" کمتر اعتقاد دارد که اگر همه چیز اشتباه پیش رود انسان‌ها یکدیگر را بخورند. وی معتقد است نمونه‌های تاریخی نشان می‌دهند که گونه ما می‌تواند به شرایط چالش‌برانگیز واکنش مثبت یا منفی نشان دهد.
 
او در اثبات ادعای خود مثالی از یک تیم راگبی اروگوئه‌ای را ذکر کرد که در سال ۱۹۷۲ پس از سقوط هواپیمایشان و پس از بدون غذا ماندن، به طور سازنده با هم همکاری کردند. اگرچه بازماندگان در نهایت به آدم‌خواری روی آوردند، اما از گوشت کسانی استفاده کردند که جانشان را از دست داده بودند.
 
دکتر "اسمیت" افزود که می‌توان با ایجاد قوانین از پیش توافق شده برای رعایت در صورت بروز شرایط خاص از هرگونه برهم خوردن نظم جلوگیری کرد.
 
با این حال، او نسبت به پروفسور "کاکل" در مورد سرعت قابلیت سکونت انسان در فضا کمتر خوشبین است. وی فکر می‌کند که تنها ظرف ۳۰ تا ۴۰ سال آینده احتمالا زندگی روی مریخ ممکن باشد، اما زندگی در "کالیستو" ۱۰۰ سال پس از آن طول خواهد کشید.
 
"اسمیت" می‌گوید که پیش‌بینی یک جدول زمانی دشوار است، اما معتقد است که هر تلاشی فقط تا پایان قرن میلادی کنونی محتمل است و اضافه کرد که حداقل ۶۰ سال یا بیشتر طول می‌کشد تا یک مستعمره کاملاً خودکفا شود.
 
با این حال، پروفسور "کاکل" معتقد است که فناوری زندگی ما در فضا از هم اکنون وجود دارد و فقط باید توسعه یابد و آزمایش شود.
 
او توضیح می‌دهد که ایجاد یک منبع اکسیژن قابل اعتماد، آنقدرها هم سخت نیست و راه‌حل‌های تامین غذا و آب به خوبی توسعه داده شده‌اند، اما این چیزها باید ۱۰ تا ۲۰ سال قبل از عملی شدن آزمایش شوند.
 
این اخترزیست‌شناس افزود: اگر قرار است ۲۰ نفر را در فاصله چند صد میلیون کیلومتری زمین در یک محیط پیچیده روی یک قمر رها کنید، بهتر است مطمئن باشید که این کار درست انجام می‌شود، زیرا اگر اینطور نباشد، فورا سقوط می‌کند و همه چیز خیلی سریع از هم می‌پاشد.
 
در نهایت هر دو گفتند که بشر باید چالش ارزشمند ایجاد یک مستعمره فضایی را با آغوش باز بپذیرد، چرا که برای "بقای انسان" حیاتی است.

معرفی کمدی «به بالا نگاه نکن» درباره نمایش "حماقت حاکم بر جهان "

کمدی «به بالا نگاه نکن» (Don't look up) به کارگردانی آدام مک‌کی و با بازی لئوناردو دی‌کاپریو و جنیفر لارنس در ماه دسامبر از پلتفرم نت‌فلیکس پخش شد و نظر مثبت بسیاری از منتقدان را برانگیخت.

به گزارش یورونیوز؛ این کمدی، با پایانی به‌شدت تراژیک، ماجرای راندال میندی و کیت دیبیاسکای، دو پژوهشگر آمریکایی را روایت می‌کند که در جریان مشاهدات معمول تلسکوپی، متوجه می‌شوند که یک سیارک به سرعت در حال نزدیک شدن به زمین است. استاد دانشگاه و دانشجوی دکتری فورا قضیه را به ناسا اطلاع می‌دهند.

در ادامه دو شخصیت محوری داستان فیلم، با توجه به جدی و نزدیک بودن خطر، به کاخ سفید هدایت می‌شوند و کمدی از همانجا آغاز می‌شود: شخصیت‌های رده بالای حکومت ایالات متحده، از زن و مرد، آدم‌هایی شارلاتان، احمق و کلاهبردار توصیف می‌شوند که در آستانه نابودی زمین تمام توجه خود را به وارد کردن یکی قاضی متهم به بازی در فیلم‌های پورنوگرافی به دیوان عالی معطوف می‌کنند.

علاوه بر دولت، رسانه‌ها و جو حاکم بر مدیای دیجیتال هم هدف نقد گزنده فیلم قرار گرفته است. یک شبکه تلویزیونی و یک روزنامه بزرگ حاضر می‌شوند ماجرا و تهدید را از زبان دو دانشمند نقل کنند. در حالی که برنامه تلویزیونی با مزه‌پراکنی‌های مجری و واکنش «پرخاشگرانه» کیت به هم می‌ریزد و به رسوایی می‌انجامد.

جلسه بررسی نتایج انتشار گزارش دو دانشمند درباره نابودی قریب‌الوقوع کره زمین، احتمالا صحنه‌ای آشنا برای بسیاری از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران مشغول در تحریریه‌های دیجیتال است. مدیران روزنامه با نشان دادن الگوریتم‌ها و آمار و ارقام بازدید از گزارش و واکنش‌ها در شبکه‌های اجتماعی به آن‌ها می‌گویند: «مطلب‌شان زیاد کلیک نیاورده و در حد اخبار آب‌وهوا بیننده داشته». دانشمندان حیران از این سطح از «حماقت» می‌گویند ولی ماجرا بر سر بود و نبود کره زمین است، اما پاسخ روسای تحریریه «نه مطلق» است.


نقد شبکه‌های اجتماعی و حضور پررنگ شهروندان در رسانه‌های نوظهور عصر دیجیتال، یکی دیگر از درونمایه‌های «به بالا نگاه نکن» است. شهروندان «خودآگاه‌ پندار» با مراجعه به شبکه‌های اجتماعی، در باورهای غلط خود استوارتر می‌شوند و نادانسته و با تصور مخالفت با سیستم، با روندی که از سوی بخشی از قدرت ایجاد شده همراه می‌شوند. این ماجرا، به‌خصوص برای آن‌هایی که جنبش‌های آنتی‌واکس در اروپا و آمریکای شمالی را می‌شناسند، بسیار آشنا است.

در «به بالا نگاه نکن» سرنوشت کره زمین سرانجام به دست یک مولتی میلیاردر فعال در فنآوری‌های جدید می‌رسد. مدیر عامل شرکتی خیالی به نام بَش (BASH) که ترکیبی است از شخصیت‌های موفق دنیای تجارت و «کارآفرینی» امروز، عصاره ی ایلان ماسک، جف بزوس، استیو جابز، بیل گیتس و... در شخصیت پیتر ایشرول، مدیرعامل بَش خلاصه می‌شود. او باعث می‌شود عملیات ناسا برای انهدام دنباله‌دار، با توجیه مزایای اقتصادی، نیمه‌کاره رها شود.

بسیاری از منتقدان در هفته‌های اخیر داستان «به بالا نگاه نکن» را آینه‌ای تمام نما از جامعه امروز بشری در مقیاس جهانی توصیف می‌کنند. اگرچه ماجرا در ایالات متحده آمریکا می‌گذرد، اما کیش «شایسته‌سالاری» حاکمان، رویکرد رسانه‌ها و مردمانی سرگردان، احتمالا در همه‌ جای جهان نمودهای کمابیش مشابهی دارد.

گرمایش زمین و شیوع جهانگیر ویروس کرونا، از جمله مواردی هستند که قبول کمدی «به بالا نگاه نکن» و همذات‌پنداری با شخصیت‌های آن را برای مخاطب عام به‌شدت آسان می‌کند.

آلمان؛ اجاق های ذغالی و هیزمی در خانه‌های برلین طرفدار دارد (عکس)

دولت ائتلافی "اولاف شولتس" متعهد شده که انرژی های تجدیدپذیر را گسترش و اتکا به منابع گاز روسیه را کاهش دهد.

برلین شهر مدرن آلمان همچنان دارای خانه‌هایی با سیستم گرمایش ذغال، زغال سنگ و هیزم است.


آپارتمان "آلبان نیکولایی هربرست" یکی از این خانه‌ها است. خانه او در برلین پر از دوده و خاکستر اجاق و سیستم گرمایش زغال و زغال سنگ است. او مانند هزاران شهروند دیگر برلین از اجاق‌های زغال سنگی برای گرمایش خانه خود استفاده می‌کند.

به گزارش عصرایران به نقل از خبرگزاری فرانسه، دولت جدید آلمان به عنوان بخشی از برنامه جاه طلبانه اقلیمی خود قصد دارد استفاده از برخی از منابع گرمایشی در خانه های این کشور را حذف کند. بیشتر این منابع سوخت های آلاینده و مضر برای گرمایش زمین و تغییرات آب و هوایی هستند.

"هربرست" می‌گوید به اجاق گاز زغالی خود به دلایل "احساسی" وابسته است.

هربست پس از ورود به برلین در اواسط دهه 1990، بویی را احساس کرد که مدت‌ها در خیابان‌های شهرهای غربی به مشام نمی‌رسید. بوی سوختن زغال سنگ.

در آن زمان سوزاندن انواع زغال در بلوک کمونیستی سابق بیشتر رایج بود.

 "رابرت شومان" طراح گرافیک هنوز از اجاق و سیستم گرمایشی قدیمی برای گرم کردن خانه خود استفاده می کند.

او این روزها و همزمان با برنامه زیست محیطی دولت آلمان چوب را جایگزین انواع زغال و زغال سنگ کرده است/ عکس: خبرگزاری فرانسه

برلین آلمان؛ پایان دوره گازهای زغالی

حال و هوای گرمای شدیدی که از اجاق او سرچشمه می گیرد با کار او به عنوان یک نویسنده سازگار است.

او می‌گوید: من همیشه پشت میز کارم هستم گاهی از 6 صبح تا 10 شب.

"گروه هانس انگلکه انرژی" که بخش اعظم انواع زغال مورد استفاده در بخاری و اجاق های خانگی برلین را تامین می‌کند، می گوید که هنوز بیش از 5 تا 6 هزار خانه در برلین به منابع گرمای بسیار قدیمی و به اصطلاح از مد افتاده شرکت آنها نیازمند هستند.

گروه "هانس انگلکه انرژی" بخش اعظم انواع زغال مورد استفاده در بخاری و گازهای خانه های برلین را تامین می‌کند/ عکس: خبرگزاری فرانسه

شرکت نوزیع زغال سنگ در آلمان

این کسب و کار خانگی یکی از آخرین نمونه‌های این حرفه در برلین است و هنوز بسته های زغال سنگ را به مشتریان تحویل می‌دهد.

این شرکت در سال‌های اخیر برای بقای خود دست به ابتکار زد و اینک روغن گرمایشی و گلوله‌های چوبی را  هم به خانه‌ها تحویل می‌دهد.

"پیتر انگلکه" افزود که این شرکت "امیدوار است در طولانی مدت موفق شود".

دولت جدید آلمان که این ماه روی کار آمده، مبارزه با تغییرات آب و هوایی را در اولویت قرار داده است و هدف خود را برای حذف تدریجی زغال سنگ تا سال 2030 اعلام کرده است.

نمایی از بخاری "آلبان نیکولای هربست" در آلمان

آلمان؛ اجاق های زغال سنگی در خانه‌های برلین (عکس)

دولت ائتلافی "اولاف شولتس" متعهد شده که انرژی های تجدیدپذیر را گسترش و اتکا به منابع گاز روسیه را کاهش دهد.

برخی از ساکنان برلین در حال حاضر تغییرات لازم برای تغییر منبع گرمایش خود را انجام داده‌ا‌ند.

"رابرت شومان" طراح گرافیک که در شرق شهر برلین زندگی می‌کند هنوز یک اجاق قدیمی برای گرم کردن خانه خود دارد اما این روزها او از چوب بیش از زغال استفاده می‌کند.

"آلبان نیکولای هربست" ساکن برلین می‌گوید که دلایل احساسی به اجاق زغالی خود وابسته است/ عکس: خبرگزاری فرانسه

برلین آلمان؛ پایان دوره گازهای زغالی

او با مقاسیه سوخت‌‌های فسیلی حفاری شده در برابر سوخت های زمینی می‌گوید: "این سوخت ها بیشتر زیست محیطی هستند".


 

دنیای متاوِرس metaverse چیست و چه آینده ای دارد ؟

دنیای متاورس metaverse چیست و چه آینده ای دارد ؟


 متاورس چیست؟

برای درک بهتر مفهوم متاورس اول نگاهی به معنای واژه ای آن می اندازیم. متاورس از دو واژه متا (Meta) و ورس (Verse) تشکیل شده است. کلمه متا به معنی «برتر» و ورس که از کلمه  «Universe» گرفته شده به معنی «جهانی» است. به این ترتیب عبارت متاورس را می‌توان «جهان برتر» یا «برتر از جهان» تلقی کرد.

متاورس به عنوان یک شبکه‌ مجازی عمل کرده که در آن کاربران قادر خواهند بود با یکدیگر و با دیگر اجزای محیط اطراف خود تعامل کنند. به عبارتی دیگر، در دنیای متاورس افراد به صورت آنلاین و مجازی به نقش‌آفرینی می‌پردازند.

این دنیای مجازی، جنبه‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی،‌ بازی‌های ویدیوئی، فناوری واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) و در نهایت بلاک‌چین را با یکدیگر ادغام می‌کند. به همین دلیل متاورس را می‌توان به دنیایی که توسط واقعیت‌های مجازی و واقعیت‌های افزوده ساخته می‌شود هم نسبت داد.

با افزایش نفوذ بلاک‌چین در دنیای فناوری، پای متاورس به بازی‌های بلاک‌چینی باز شد. بازی‌هایی که افراد در آن می‌توانند آیتم‌های بازی را در قالب توکن خریداری و معامله کنند. البته توجه داشته باشید نوع عملکرد بازی‌های متاورس در بلاک‌چین، تفاوتی با بازی‌های غیر بلاک‌چینی ندارد و فقط دارایی‌های بازیکن در بازی به توکن تبدیل شده است.

تاریخچه متاورس

با وجود اینکه هنوز خیلی با نمونه‌های کاربردی فناوری متاورس فاصله داریم اما این مفهوم مدتهای طولانی و برای چندین دهه است که در داستان‌ها، بازی‌های رایانه‌ای و فناوری‌های دیجیتال مطرح بوده است. در حقیقت واژه متاورس و خلق آن به دهه ۹۰ میلادی زمانی که نیل استفنسون (Neal Stephenson) کتابی با نام اِسنو کرَش (Snow Crash) منتشر کرد باز می‌گردد.

این نویسنده در این کتاب برای اولین بار مفاهیمی مثل متاورس و آواتار (Avatar)  را در قالب داستان پیش‌بینی کرد. مفاهیمی که سالها بعد از آن با همین نام به دنیای دیجیتال راه پیدا کردند. این ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود. مدت‌ها بعد نویسنده کتاب بازیکن شماره یک آماده (Ready Player One) ، ارنست کلاین (Ernest Cline) به روایت زندگی انسانها در سال ۲۰۴۴ می‌پردازد.

در این کتاب روایت شده انسان‌ها می‌توانند زندگی مشقت‌باری که در دنیای واقعی دارند را با زندگی در دنیای مجازی و دیجیتال ادامه دهند. نگاهی به همه این جریانات و در نهایت تغییر نام فیس‌بوک به متا همه نشان‌دهنده این است که از گذشته تاکنون برنامه‌های زیادی برای مقوله متاورس وجود داشته است.

تاریخچه متاورس
 تاریخچه متاورس

واقعیت مجازی «VR» در متاورس چیست؟

واقعیت مجازی «Virtual Reality» که به اختصار به آن «VR»  می‌گویند یک دنیای دیجیتالی است که افراد با ورود به آن و با استفاده از عینک‌های واقعیت مجازی با اشیاء و کلیه وقایع موجود در آن تعامل داشته باشند. به این صورت که کاربر با زدن این عینک وارد دنیای مجازی شده و در این دنیا می‌تواند تجربیات گوناگونی داشته باشد.

واقعیت مجازی «VR» در متاورس چیست؟
واقعیت مجازی «VR» در متاورس چیست؟

واقعیت افزوده «AR» در متاورس چیست؟

واقعیت افزوده یا «Augmented Reality» که به آن «AR» هم می‌گویند، در کنار واقعیت افزوده یا«VR»  ابزار تحقق متاورس محسوب می‌شود. به عبارتی دیگر عبارت واقعیت افزوده، همانطور که از اسمش پیداست، ماهیت اضافه‌کنندگی دارد. یعنی یک شی‌ء یا کاراکتر دیجیتالی را به یک فضا اضافه می کند.

اگر فیلم‌های گارفیلد (Garfild)، دامبو (Dumbo)، سونیک خارپشت (Sonic the Hedgehog)، آلیس در سرزمین عجایب (Alice in Wonderland)، مالیفیسنت (Maleficent) و از این قبیل فیلم‌ها را دیده باشیدکه در آن‌ها شخصیت‌های واقعی با شخصیت‌های غیرواقعی مانند حیوانات یا حتی شخصیت‌های کارتونی به بازی پرداخته‌اند بیشتر به مفهوم واقعیت افزوده پی می‌برید.

هرچند مفهوم لایواکشن (Live Action) با مفهوم واقعیت افزوده متفاوت است، اما برای درک بهتر AR می‌تواند بسیار کمک کند. در حقیقت در واقعیت افزوده، تجربیات دیجیتالی، مانند این فیلم‌ها، بدون هیچ واسطه‌ای به دنیای فیزیکی ما اضافه می‌شوند و ما با آن‌ها تعامل برقرار می‌کنیم.

واقعیت افزوده «AR» در متاورس چیست؟
واقعیت افزوده «AR» در متاورس چیست؟

متاورس و فیس‌بوک

شرکت فیس‌بوک (Facebook)،‌ غول حوزه فناوری، یکی از نمونه شرکت‌های پیشرو در حوزه متاورس است. همانگونه که در خبرها شنیدیم فیس‌بوک به‌تازگی اقدام به تغییر نام این کمپانی به «مِتا (Meta)» کرده است.

مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg)، مدیرعامل فیسبوک، در یک کنفرانس مجازی در این‌باره گفته:

«امیدوارم در آینده به‌عنوان یک شرکت متاورس دیده شویم و قصد دارم کار و هویت خود را بر آنچه در حال ساخت آن هستیم، تثبیت کنم. ما اکنون به‌عنوان دو بخش مختلف به کسب‌و‌کار خود نگاه می‌کنیم و گزارش می دهیم؛ یکی برای خانواده اپ‌هایمان و دیگری برای تلاشی که در پلتفرم‌های آینده انجام می‌شود.

حالا به‌عنوان بخشی از پروژه، زمان آن فرا رسیده است که یک برند جدید اتخاذ کنیم تا همه کارهایی را که انجام می‌دهیم در بر گیرد؛ تا منعکس کنیم چه کسی هستیم و قصد ساخت چه چیزی را داریم.»

meta
متاورس و فیس‌بوک

از آنجاکه شرکت فناوری فیس‌بوک دارای پتانسیل بالا و منابع مالی گسترده است به نظر می‌رسد ورود آن به حوزه متاورس تحول بزرگی را در این بخش ایجاد کند. از طرفی دیگر همکاری مشترک فیس‌بوک با شرکت‌های مطرح و بزرگ برای بسط و توسعه متاورس دلیل محکم دیگری بر گسترده‌بودن این پروژه است.

مارک زاکربرگ در وصف دنیای متاورس اینگونه گفته: «در دنیای مجازی متاورس هرکسی می‌تواند هرکاری را که تصور می‌کند انجام دهد. با دوستان یا اعضای خانواده خود دور هم جمع شوند، کار کنند، در کلاس‌های آموزشی شرکت کنند، با یکدیگر بازی کنند، به خرید بروند، و به طور کلی تمامی تجربه‌هایی که انجام آن‌ها را با موبایل یا کامپیوتر نمی‌توان تصور کرد، از نزدیک حس کنند».

خیلی‌ها فناوری متاورس را جایگزینی برای اینترنت امروزی می‌دانند که زاکربرگ یکی از همین افراد است و برای محقق شدن این آینده بسیار در تلاش است.»

Facebook 1

نقش ارزهای دیجیتال و توکن‌های غیرمثلی (NFT) در متاورس

همانطور که پیشتر توضیح دادیم متاورس جایی است که اختیار همه چیز در آن در اختیار خودمان است. نکته‌ای که باید مد نظر قرار دهید این است که دنیای متاورس با ارزهای دیجیتال وابستگی دارد.

در واقع در دنیای متاورس هم این امکان برای کاربران وجود داشته که همانند دنیای واقعی به خرید و فروش و معامله بپردازند. بنابراین برای انجام مبادلات نیاز به ارزی خواهید داشت. به همین دلیل ارزهای دیجیتال می‌توانند بهترین گزینه و انتخاب باشند.

علاوه بر ارزهای دیجیتال اصطلاحی که خصوصا این روزها بیشتر با آن روبه رو می‌شویم توکن‌های غیرمثلی یا NFT (Non-fungible token) هستند. این توکن‌ها یکی از جدیدترین پدیده‌های فناوری بلاک‌چین بوده که به سرعت در حال گسترش است.

از نقش‌ها و ویژگی‌های اصلی توکن‌های غیرمثلی در دنیای متاورس به اعطای مالکیت کامل شخصیت‌ها، آیتم‌های جمع‌آوری‌شده در بازی و حتی زمین مجازی به افراد می‌توان اشاره کرد.

توکن‌های غیرمثلی (NFT) در متاورس
توکن‌های غیرمثلی (NFT) در متاورس

ویژگی‌های متاورس

  • حضور
  • به عنوان اولین و مهم‌ترین ویژگی متاورس به حضور یا همان Presence می‌توان اشاره کرد. منظور از کلمه حضور در متاورس این است که کاربران در این دنیای مجازی و در کنار باقی کاربران، احساس حضور کنند. تحقیقات نشان می‌دهد که این احساس حضور به افزایش کیفیت تعاملات در این دنیای مجازی کمک می‌کند.

    نکته‌ای که باید در اینجا به آن اشاره کنیم این است که این احساس حضور و نزدیکی با دیگران، از طریق هِدسِت و نمایشگرهایی که در مقابل شما قرار دارند انتقال پیدا می‌کند.

  • همکاری
  • قابلیت همکاری یکی دیگر از جوانب مهم در دنیای متاورس محسوب می‌شود. با کمک این قابلیت کاربران می‌توانند به همه‌جای این دنیای مجازی سفر کرده و با یکدیگر همکاری کنند. به عبارتی دیگر یکپارچگی موجود در متاورس به کاربران این امکان را داده تا با داشتن یک آواتار یکسان بتوانند در همه بخش‌های آن حضور داشته و از امکانات آن برخوردار شوند.

  • استانداردسازی
  • استانداردسازی ( Standardization) یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌ها و جوانب متاورس است که بر اهمیت آن می‌افزاید. همانطور که هر سیستم و سازمانی برای استانداردشدن نیاز به یک سیستم استانداردسازی دارد، متاورس نیز از این قاعده مستثنا نیست.

    جالب است که بدانید ایجاد این ویژگی در دنیای مجازی متاورس تا حدی حائز اهمیت بوده که حتی یک سازمان بین‌المللی برای آن در نظر گرفته شده تا پروتکل‌های استاندارد متاورس را تأیید کند.

  • دنیای بی انتها
  • متاورس مفهوم و تعریف گسترده‌تری نسبت به دنیای واقعیی دارد که در آن زندگی می‌کنیم. با توجه به اینکه دنیای متاورس به فضاهای فیزیکی محدود نیست تا بی‌نهایت امکان گسترش آن وجود دارد و حد و مرزی برای آن وجود ندارد. به طور خلاصه باید گفت متاورس یک دنیای بی‌پایان است.

  • همزمانی
  • همزمانی یکی از ویژگی‌های مهم و قابل توجه در متاورس است. این بدان معناست که در دنیای متاورس امکان و قابلیت ارتباط و تعامل بین کاربران سراسر جهان به صورت همزمان وجود دارد. به عبارتی دیگر حوزه متاورس توانایی تعامل و ارتباط میان میلیاردها کاربر در زمان واقعی را فراهم می‌کند.

  • سرعت
  • این ویژگی هم یکی از مهمترین شاخصه‌های متاورس بوده چراکه در آن، نیازی به جستجو برای هیچ موضوعی نیست در متاورس همه‌چیز حتی هرگونه اطلاعات به‌صورت آنی قابل دسترس کاربران است.

  • پایداری
  • ویژگی پایداری در متاورس به منزله امکان دسترسی‌ همیشگی است. شما می‌توانید ساختمان‌های مجازی جدید یا اشیاء دیگری را در دنیای متاورسی خود ایجاد و اضافه کنید. همچنین می‌توانید آنها را آنگونه که می‌خواهید تغییر دهید و نکته جالب توجه این که این تغییرات در بازدیدهای بعدی شما هم اعمال شده و ذخیره می‌شوند.

  • هزینه
  • از مزیت‌های بارز و محبوبی که در دنیای متاورس وجود دارد حذف هزینه‌های دنیای فیزیکی مثل هزینه رفت‌و‌آمد، آموزش‌، خرید سخت‌افزارها و نرم‌افزارها و موارد دیگر می‌شود. چون نه دیگر نیازی به رفت و آمد هست و نه خرید سخت افزار یا نرم افزار. امری که در برخی موارد می‌تواند سبب بهبود وضعیت زندگی انسان شود.


    محدودیت‌های متاورس

  • عدم انطباق و سازگاری برخی افراد
  • در عصر حاضر که عصر تکنولوژی و فناوری است و همه چیز به سمت ماشینی شدن پیش می‌رود هنوز هم افرادی هستند که حاضر نیستند روش‌ها و شیوه‌های زندگی سنتی خود را ترک کرده و به زندگی مدرن روی بیاورند. به عنوان مثال کسانی که ترجیح می‌دهند به جای مطالعه کتاب‌های الکترونیکی یا همان eBookها نسخه چاپی و کاغذی آن را مطالعه کنند.

    افرادی که ترجیح می‌دهند به‌جای استفاده از همراه بانک، از پول نقد استفاده کنند. به جای خرید آنلاین ترجیح می‌دهند به داخل فروشگاه رفته و خودشان از نزدیک خریدشان را انجام دهند. حال چطور می‌توان از این افراد انتظار داشت که وقتی هنوز به خوبی نمی‌توانند با اینترنت ارتباط برقرار کنند، با Metaverse انطباق و سازگاری داشته باشند.

  • حذف لذت‌های فیزیکی در دنیای واقعی
  • یکی دیگر از محدودیت‌ها و در واقع نقاط ضعفی که متاورس برای انسانها به ارمغان می‌آورد از بین بردن و حذف لذتهای فیزیکی است. همانطور که گفتیم در متاورس شما هر آنچه را که بخواهید و به هر جایی که مدنظرتان باشد در کمترین زمان ممکن دسترسی خواهید داشت و این یعنی تجربه نکردن بسیاری از لذتها که تاکنون تجربه می‌کردید.

    مثلا در زندگی واقعیتان شاید یکی از لذتها در هنگام سفر دیدن مناظر و مسیر سفر بوده که این در متاورس دیگر قابل دست یافتن نیست چرا که در حد ثانیه به دورترین مکان‌های موردنظرتان سفر خواهید کرد.

    یا مثلا لذت تعمیر یک وسیله قدیمی، درس دادن و بازی کردن با بچه‌ها، تمیز کردن محیط زندگی، ورزش‌ صبحگاهی، قدم زدن‌های شبانه با دوستان و بسیاری از لذت‌های دیگر که در متاورس حذف شده است.

    شاید برای کسانی که از پیشرفت تکنولوژی لذت می‌برند این محدودیت‌ها مسئله مهمی نباشد و حتی از نظرشان  خنده‌دار هم باشد، اما به خاطر داشته باشید یک زندگی رقابتی و کاملاً هدف‌محور هم معایب خاص خودش را دارد و می‌تواند به روحیات انسان آسیب وارد کند.

    آیا متاورس جایگزین اینترنت خواهد شد؟

    نگرشی که این روزها در بسیاری از محافل و بر سر زبان بسیاری از کاربران میشنویم این است که متاورس قرار است جای اینترنت را بگیرد و حتی خیلی‌ها متاورس را اینترنت آینده نامگذاری کرده‌اند. شاید این نظر تا حدی درست باشد. چراکه متاورس کلیه اطلاعات و داده‌ها را برای ما دست یافتنی می‌کند و با این تفاسیر دیگر به اینترنت نیازی نخواهیم داشت.

    اما از سوی دیگر داده‌ها حاکی از وجود چیزی حدود ۱.۷ میلیارد وب‌سایت در سراسر جهان است. کاملاً مشخص است این حجم از اطلاعات چیزی نیست که براحتی بتوان آن را به پروژه‌ای مثل متاورس انتقال داد. مارک زاکربرگ، متاورس را نسخه‌ای متفاوت از اینترنت فعلی دانسته و بر این موضوع تاکید دارد که اینترنت فعلی همچنان در اختیار کاربران خواهد بود. با این حال بسیاری از خدمات در اینترنت، جای خود را به خدمات جدیدی در متاورس خواهد داد.

    آیا متاورس جایگزین اینترنت خواهد شد؟
    آیا متاورس جایگزین اینترنت خواهد شد؟

    بهترین پروژه های متاورس

    متاورس دارای پروژه‌های متعدد زیادی است که به کاربران این امکان را داده در حین بازی کسب درآمد هم داشته باشند. این پروژه‌ها و پلتفرم‌ها در حوزه ارزهای دیجیتال از محبوبیت زیادی برخوردار هستند و طرفداران زیادی را به خود اختصاص داده‌اند. از مهمترین پرو‌ژه‌های  متاورسی به موارد زیر می‌توان اشاره کرد.

  • دیسنترالند (Decentraland)
  • دیسنترالند یکی از نمونه‌های شناخته شده و مطرح در دنیای متاورس در جهان است. پلتفرم دیسنترالند بر اساس فناوری بلاک‌چین کار می‌کند و در آن‌ گیمرها (بازیکنان) می‌توانند به کمک ارزهای دیجیتال ساختمان‌هایی مثل شهربازی بسازند و حتی از آن‌ها کسب درآمد کنند. در دیسنترالند می‌توانید زمین بخرید و یا آن را بفروشید و از پول آن برای خرید اسلحه در بازی فورتنایت استفاده کنید.

    دیسنترالند (Decentraland)
    دیسنترالند (Decentraland)

  • سند باکس (Sandbox)
  • سندباکس یکی از بهترین پروژه‌های متاورسی بوده که طرفداران زیادی هم دارد. این پروژه مبتنی بر بلاک‌چین دارای امکانات و قابلیت‌های زیادی است که کاربران در آن امکان خرید، فروش، و ادعای مالکیت اموال متفاوت خود را دارند. این پلتفرم در عین امنیت و قابلیت اطمینان دارای معایبی است که از مهمترین آنها به هزینه بالای شبکه اتریوم برای خرید بلاک‌چین می‌توان اشاره کرد.

    سند باکس
    سند باکس

  • ناکاموتو (Nakamoto)
  • ناکاموتو یکی دیگر از پروژه‌های متاورسی است که در این بازی هم مثل بازی دیسنترالند، کاربران امکان خرید زمین‌های مجازی، ساختن آن و درنهایت فروش آن را دارند. خرید و فروش زمین مجازی به منزله سرمایه‌گذاری در متاورس است. لازم به ذکر است که در بازی ناکاموتو، توکن‌های قابل معاوضه به نام ناکا شناخته می‌شود که ارز دیجیتال بسیار مناسب و روبه‌رشدی محسوب می‌شود. این بازی واقعیت مجازی یکی از تازه‌ترین بازی‌های متاورسی است که توکن آن در حال حاضر ارزشی معادل ۳ دلار دارد.

    ناکاموتو (ناکا)
    ناکاموتو (ناکا)

  • اکسی اینفینیتی (Axie Infinity)
  • اکسی اینفینیتی یکی از پروژه‌هایی است که بسیاری از کاربران با نام آن آشنا هستند. محبوبیت این بازی آنلاین به این دلیل است که در حین بازی امکان کسب درآمد را نیز به کاربران خود می‌دهد. در اکسی اینفینیتی کاربران می‌توانند حیوانات موردعلاقه خود را به‌صورت مجازی پرورش داده و با استفاده از انها کسب درآمد کنند.

    اکسی اینفینیتی
    اکسی اینفینیتی

    مهم‌ترین شرکت‌های فعال در حوزه متاورس

    ۱- متا (Meta)

    متا که نام جدید شرکت فیسبوک است از مهم‌ترین شرکتهای فعال در حوزه متاورس محسوب می‌شود. این شرکت تاکنون بیش از ۵۰ میلیون دلار سرمایه خود را صرف توسعه شبکه متاورس کرده است.

    متا (Meta)
    متا (Meta)

    ۲- مایکروسافت (Microsoft)

    شرکت مایکروسافت نمونه‌ای دیگر از شرکتهای مهم و فعال در حوزه متاورس بوده که پیش از ورود به این حوزه فعالیت‌هایی در زمینه هولوگرام و واقعیت گسترده (XR) از طریق پلتفرم مایکروسافت مش داشته است. مایکروسافت قصد دارد دنیای واقعی را با واقعیت مجازی و واقعیت افزوده ترکیب کند. این شرکت همچنین می‌خواهد هولوگرام‌ها و آواتارهای مجازی را تا سال ۲۰۲۲ به Microsoft Teams اضافه کند.

    مایکروسافت (Microsoft)
    مایکروسافت (Microsoft)

    ۳- اپیک

    اپیک شرکت سازنده بازی معروف فورتنایت (Fortnite) است. مدیرعامل اپیک در مصاحبه‌ای اعلام کرده که علاقه بسیاری به توسعه متاورس دارد. هنرمندانی مانند آریانا گرنده و تراوس اسکات در این بازی کنسرت برگزار کرده‌اند و حتی سخنرانی مشهور مارتین لوتر کینگ در سال ۱۹۶۳ نیز در این پلتفرم بازسازی شده است.

    اپیک
    اپیک

    آینده متاورس

    متاورس (Metaverse) مقوله‌ای است که امروزه بیش از گذشته شاهد محقق شدن آن هستیم. دنیای جدیدی که فارغ از محدودیت‌های اینترنت کنونی امکان ارتباطات و کسب تجربیات متنوع را برای همه فراهم می‌کند. در دنیای مجازی متاورس هر آنچه بخواهید در دسترس شماست، می‌توانید شخصیت مورد علاقه خودتان را در آن بسازید و درست شبیه زندگی واقعی در آن زندگی کنید.

    هر چیزی در این دنیا را می‌توانید به صورت کاملا غیر متمرکز کنترل کنید بدون اینکه اختیار و مدیریت آن دست نهاد دولتی خاصی باشد. این همان نقطه اشتراک و ارتباط متاورس با فناوری بلاک‌چین است.