واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

منشأ اثرات خشکسالی از نگاه نخبگان کارشناس

دچار خشکسالی اقتصادی اجتماعی شدیم/ چرا در ایران نمی‌مانیم

محقق ایرانی برجسته دنیا در مدیریت آب از عدم استفاده از محققان ایرانی خارج از کشور در حل مسئله خشکسالی و بحران آب گلایه کرد و گفت: خشکسالی ما بیشتر اقتصادی – اجتماعی است نه هیدرولوژیکی.

دچار خشکسالی اقتصادی اجتماعی شدیم/ چرا در ایران نمی‌مانیم

زنگ هشدار بحران آب خیلی وقت است که در ایران به صدا درآمده اما دوای درد آن هنوز مشخص نشده و همچنان دلایل و راه حلهای مختلفی برای آن پیشنهاد می شود. ما در گفتگویی مشروح با کاوه مدنی، استاد ایرانی مدیریت آب و محیط زیست امپریال کالج لندن که چندی پیش از سوی اتحادیه علوم زمین اروپا به عنوان یکی از چهار دانشمند جوان برجسته دنیا در علوم زمین معرفی شد به بحث درباره این مشکلات پرداختیم. 

مدنی دارای درجه دکترا در رشته مهندسی عمران و محیط زیست از دانشگاه کالیفرنیا، کارشناسی ارشد منابع آبی از دانشگاه «لوند» سوئد و مدرک کارشناسی در رشته مهندسی عمران از دانشگاه تبریز است.

این محقق برجسته به ارائه اساسی ترین راهکارها برای بحران آب و نجات دریاچه ارومیه پرداخت. وی همچنین از عدم بکارگیری از نیرو و تخصص محققان ایرانی خارج برای حل چنین مشکلاتی در کشور گلایه کرد.

* موضوع بحران آب یا خشکسالی به یکی از مسائل اساسی کشور ما بدل شده است. این در حالی است که محققان زیادی چه در داخل کشور و چه در خارج در این زمینه تخصص دارند. به عنوان اولین سئوال نظرتان درباره استفاده از پیشنهادات و راهکارهای این محققان در حل بحران چیست آیا تا به حال آن طور که باید از این نیروی علمی استفاده شده است؟

در زمینه خشکسالی و تغییر اقلیم، ایرانیان زیادی در خارج از کشور وجود دارند اما هیچ کس از ایران با این افراد تماس نمی گیرد و از آنها برای حل مشکل راهنمایی نمی گیرد این در حالی است که این کار به بودجه تحقیقاتی نیاز ندارد.

محققان ایرانی متخصص و حرفه ای بسیاری هستند که در این حوزه فعالیت دارند اما تاکنون یک نفر هم با آنها صحبت نکرده در صورتی که بعضی تحقیقات را حتی بدون بودجه تحقیقاتی و فقط با پیدا کردن متخصص واقعی نیز می توان انجام داد. برای مثال، من به همراه ۱۰ محقق، استاد و دکترای آب ایرانی که در امریکای شمالی و انگلستان در حال فعالیت هستند، پروژه ای را درباره دریاچه ارومیه انجام دادیم. از این ۱۰ محقق آیا اسمی در ایران برده شده است؟ آیا کسی برای حل مساله بحران دریاچه ارومیه با آنها تماس گرفته است؟ این پروژه حتی بودجه تحقیقاتی نیز نداشت و تنها برای پاسخگویی به سوالات ذهنی خودمان آن را آغاز کردیم. زیرا بحران ارومیه همیشه در ایران به مواردی مانند خشکسالی و تغییر اقلیم نسبت داده می شود و ما این تحقیق را انجام دادیم تا از صحت و سقم این موضوع اطلاع پیدا کنیم.

محققان ایرانی هستند که حاضرند به صورت رایگان و بدون هیچ گونه چشم داشتی زمانی که حرف کشورشان ایران وسط باشد شروع به فعالیت کنند و ادعایی نیز ندارند اما مشکلی که در ایران وجود دارد، این است که محققان این حوزه ها را نمی شناسند یا تلاش نمی کنند که آنها را بشناسیم. برای مثال، در حال حاضر کمیته ۶۰۰ نفره احیای دریاچه ارومیه وجود دارد اما برای مثال از این ۱۰ محقق ایرانی که چنین تحقیقی را درباره دریاچه ارومیه انجام داده یا در تلاش برای نجات این دریاچه هستند، حتی اسم یک نفر نیز در این لیست و کمیته نیست و با آنها نیز تاکنون تماسی گرفته نشده است.

سال گذشته نیز من به همراه تیمی ۱۵ نفره به ایران آمدیم و راهکارهایی را برای نجات زاینده رود مطرح کردیم اما هیچ پیگیری یا تماسی مبنی بر ادامه یافتن این همکاری از سوی مسئولان ایرانی انجام نشد. این موضوع در حدی بود که حتی تیم ۱۵ نفره ای که با من به ایران آمده بودند، دائما از من می پرسیدند الان به کدام قسمت از پروژه زاینده رود رسیده ایم، آیا طرح پذیرفته شد؟ گام بعدی چیست ؟ چه کاری باید انجام دهیم؟ من هیچ پاسخی برای آنها نداشتم.

حلقه مفقوده اتصال و ارتباط بین دانشگاه و صنعت و تصمیم گیر و تصمیم ساز در سراسر دنیا وجود دارد اما این حلقه مفقوده در ایران بیشتر احساس می شود.

* آیا پروژه ای که درباره دریاچه ارومیه عنوان کردید در ایران نیز بازخوردی داشت؟

جالب است بگویم رسانه های ایرانی تنها زمانی به این تحقیق پرداختند که این پروژه در گاردین بازتاب داشت. حتی آن زمان هم همه رسانه های ایرانی نگفتند که محققان ایرانی چنین فعالیت یا پروژه ای را انجام داده اند و می گفتند: «گاردین هم از خشکی و بحران ارومیه به صدا درآمد!». زمانی که رسانه ها به این موضوع پرداختند، توجه همه به این تحقیق جلب شد و حتی خانم ابتکار نیز به این مقاله در صحبت هایش اشاره کرد.

این موارد همان حلقه های مفقوده ارتباطی علم روز و تصمیم گیری ها هستند، البته باید بگویم در سراسر دنیا نیز چنین وضعیتی وجود دارد و زمانی که یک تحقیق یا پروژه ای رسانه ای می شود تازه توجه مسئولان به آن جلب می شود.

*آقای مدنی، آیا در تحقیقی که اشاره کردید به نسخه درمانی خاصی برای نجات دریاچه ارومیه دست پیدا کردید؟ آیا می توان گفت محققان ایرانی خارج از کشور به نسخه درمانی خاصی برای نجات دریاچه ارومیه رسیده اند؟

در مقاله ای که درباره آن صحبت کردم ما فقط به این موضوع پرداختیم که آیا تغییر اقلیم و خشکسالی عامل خشکی دریاچه ارومیه است یا خیر و نتایج تحقیقات منفی بود. ما به این نتیجه رسیدیم که تنها عامل این بحران تاثیرات انسانی است. مشکل دریاچه ارومیه با مشکل بحران آب تفاوتی ندارد.

مشکل دریاچه ارومیه با رهاسازی آب سد حل نمی شود. اشتباه دیگر درباره دریاچه ارومیه این است که ما تنها یک راه حل و یک نسخه می خواهیم. نمی توان مشکلی که هزاران دلیل دارد را تنها با یک نسخه یا یک راه حل درمان کرد.

* به نظر شما مهمترین راه حل برای بحران آب در ایران چیست. چه راهکارهای اساسی علمی برای این موضوع پیشنهاد می کنید.

یکی از اساسی ترین کارهایی که باید انجام شود، مساله شناسی است. حدودا یک ماه پیش، جلسه ای در ارومیه داشتیم و من از حاضرین در جلسه که من را نمی شناختند، پرسیدم دلیل خشکی ارومیه چه بوده است؟ یک نفر گفت: تغییر آب و هوا، دیگری گفت: خشکسالی. جواب هایی که برای این سوال شنیدم کاملا متفاوت بودند. این موضوع از عدم مساله شناسی نشات می گیرد و تا مساله شناسی نکنیم، نمی توانیم این مشکل را حل کنیم. همه معتقدند، وضعیت دریاچه ارومیه بحرانی شده و سریعا باید وارد فاز اجرایی و عملی شد. به همین دلیل وقت مطالعه و بررسی نداریم. اینجا است که یک سوال مهم مطرح می شود: «پس طی مدتی که این دریاچه با بحران دست و پنجه نرم می کرد، چه کارهایی انجام شده است؟».

یکی دیگر از مسائل مهمی که باید به آن اشاره کرد، این است که بروز بحران آب یا مشکلاتی که در پی آن به وجود آمده اند یا حتی حل مشکلات، معطوف به واحد مدیریت منابع آب کشور نیست. یعنی فقط سازمان محیط زیست و وزارت جهاد کشاورزی یا وزارت نیرو در این موضوع دخیل نیستند. بلکه یک سری از مسائل خارج از حوزه استحفاظی این نهادها است. آیا زمانی که در مورد راه حل ها صحبت می شود، این افراد دور میز مذاکره حضور دارند؟ زمانی که از سوء مدیریت در رابطه با چنین بحران هایی صحبت می شود، سوء مدیریت چه کسی مطرح است؟ درباره فرد صحبت می کنیم یا سیستم مدیریتی؟

در واقع، مشکل بحران آب در ایران به این دولت یا دولت قبل بر نمی گردد. بلکه مشکل از سیستم مدیریتی و تفکر ماست. زیرا دائما دنبال یک مقصر هستیم تا انگشت اتهام را به سوی او بگیریم، بدون اینکه دنبال دلیل باشیم.

*بسیاری از مسئولان از کلمه و یا عبارت بحران خشکسالی به عنوان مشکل اساسی ایران یاد می کنند. رابطه خشکسالی و بحران آب را از منظر علمی چگونه ارزیابی می کنید.

خشکسالی همیشه منجر به بحران آب نمی شود. خشکسالی اخیر ایران با خشکسالی اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد شمسی قابل مقایسه نیست. اما چرا در حال حاضر کشور بیشتر دچار مشکل شده است؟ مسئولان مربوطه ساده ترین و راحت ترین پاسخ را داده و تغییر اقلیم را در جواب چرایی این موضوع مطرح می کنند تا بگویند که ما کار نادرستی انجام ندادیم. عدم بارش باران، آب و هوا و ... مشکل ساز شده اند.

خشکسالی ما بیشتر یک خشکسالی اقتصادی – اجتماعی است نه خشکسالی هیدرولوژیکی. خشکسالی هایی مانند خشکسالی هیدرولوژیکی و هواشناسی و خشکسالی کشاورزی هم داریم اما خشکسالی ایران، خشکسالی اقتصادی – اجتماعی است. بدین معنا که این سیستم دچار ورشکستگی منابع آبی و محیط زیست شده زیرا بهره برداری بیش از توان مجاز سیستم آبی داشته ایم.

تمامی سازمان ها و نهادها از بحران آب ناراحت هستند اما این نارضایتی باید چگونه توزیع شود ؟ اگر قرار باشد تمام این نارضایتی و کمبود آب سهم سازمان محیط زیست باشد که سازمان های دیگر در جاهای دیگر چوب این موضوع را می خورند. در نهایت اینکه، بله. ما خشکسالی داریم اما عامل بحران آب نیست، تشدید کننده است. ما تحریم داریم اما عامل نیست، تشدید کننده است. تغییر اقلیم داریم اما عامل نیست، تشدید کننده است.

از سوی دیگر اثبات رخداد تغییر اقلیم نیز برای ایران از نظر علمی به این سادگی نیست. کالیفرنیا نیز در حال تجربه خشکسالی بی سابقه ای است اما کسی نگفته که این موضوع به دلیل تغییر اقلیم بروز کرده است.

مساله این است که اگر من به عنوان شخص مسئولی که در وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی یا سازمان محیط زیست فعالیت دارد، چنین دلیلی را مطرح کنم پس این موضوع از حوزه استحفاظی من خارج شده و توپ را به زمین سازمان دیگری انداخته ام. یکی از مشکلات اساسی ما این است که موضوعات مختلف را به سمت سازمان یا نهاد دیگری هدایت می کنیم اما باید بدانیم که این سیستم ها بسیار پیچیده بوده و به شکل چرخ دنده ای به یکدیگر وابسته هستند. از طرفی دیگر به شدت پویا بوده و سرعت تغییرات آنها نیز بسیار بالاست به طوریکه در اکثر مواقع نمی توانیم به رصد آنها بپردازیم. بنابراین تمامی موارد ذکر شده به ما یادآوری می کند که باید با دقت بیشتری پیش رفته و محتاط تر باشیم.

* آقای مدنی در صحبت هایتان کالیفرنیا را مثال زدید. چه شهرها یا کشورهای دیگری هم وجود دارند که از نظر بحران آب مثل ایران باشند. چگونه می شود از تجربیات آنها استفاده کرد.

بله. اسپانیا ، مکزیک، آفریقای جنوبی و استرالیا بسیار شبیه به ایران هستند. اما من معتقدم قبل از اینکه به دنبال الگوبرداری از سایر کشورها باشیم باید تحقیق کنیم که آنها در نتیجه انجام چه خطاهایی با این بحران مواجه شدند یا به سنجش خطاهای آنها بپردازیم.

قبل از هر تصمیمی باید از خطاهای دیگران عبرت بگیریم و تنها در عطش توسعه غرق نباشیم و کارهای عجیب و غریب بدون فکر انجام ندهیم. برای مثال، اگر تغذیه مصنوعی ابرها جواب می داد که نقاط بحران زده ای مثل کالیفرنیا از آن استفاده می کردند. اما در این میان، یکی از مسئولان ایران مصاحبه می کند که بارندگی های اخیر به دلیل باروری ابرها بوده است!

یا یکی از مسئولان در مصاحبه دیگری گفته بود، ایران در سی سال آینده خشک خواهد بود. با چه استدلالی این طور شتاب زده صحبت می کنیم؟ کسی قادر به پیش بینی شش ماه آینده نیست پس چطور شما آب و هوای سی سال آینده را پیش بینیمی کنید؟

از اظهارنظرهای شتاب زده بپرهیزیم و سعی کنیم از دانش افراد متخصص و حرفه ای استفاده کنیم. بسیاری از شرکت های خارجی و مشاوران تنها به بهانه کاسبی و با هدف فروش طرح های عجیب و غریب وارد ایران می شوند. چرا از افراد متخصصی که حاضرند برای مملکتشان کار کنند، استفاده نکنیم.

*شما در صحبت هایتان از عدم بکارگیری از متخصصان در حل مشکل آب بسیار گفتید. آیا خود شما به عنوان یک محقق ایرانی که تمایل به همکاری با داخل دارید، گامی برداشته اید ؟

بله. به عنوان مثال من بسیار پیگیر بودم که بتوانیم یک اتاق فکر در زمینه «آب» در ایران داشته باشیم و از کمک محققان ایرانی خارج از کشور برای حل بحران آب استفاده کنیم. بسیاری از این محققان حتی نیازی به پول هم ندارند و فقط باید با آنها تماس گرفته شود. اما زمانی که این طرح وارد سیستم و بروکراسی های اداری شد، در حدی با موانع متعدد مواجه شد که مرا از ادامه مسیر نا امید کرد. 

*در حال حاضر شما با دانشگاه های داخل کشور همکاری دارید؟

بله، البته در گذشته همکاری دانشگاهیم نسبت به امروز بیشتر بود و به شکل استاد راهنما یا مشاور با دانشگاه های داخلی همکاری داشتم، در حال حاضر نیز این ارتباط دانشگاهی وجود دارد اما پیوسته نیست. با سازمان های ایرانی نیز کم و بیش همکاری دارم اما این همکاری به ارتباطات فرد بستگی دارد. برای مثال، اگر شخص یا سازمانی من را بشناسد برای شرکت در پروژه، همایش یا سمینار با من تماس می گیرد.

* به عنوان یک محقق ایرانی مقیم خارج از کشور که هم تجربه هایی از همکاری با داخل را داشته و هم تمایل به همکاری در پروژه های علمی و اجرایی داخل دارد، بفرمایید مهمترین عواملی که مانع استفاده از تجربه و علم محققان ایرانی خارج می شود، چیست؟

برنامه مدونی برای جذب محققان ایرانی خارج از کشور وجود ندارد. عدم شناسایی محققان ایرانی خارج از کشور توسط دستگاه های اجرایی نیز یک مشکل دیگر است. از سوی دیگر زمانی هم که شناخته می شوند راهی برای ورود یا جذب این محققان وجود ندارد. برعکس بروکراسی های اداری دست و پا گیر در برابر آنها قرار داده می شود. محققان ایرانی خارج از کشور در سیستم ها و دانشگاه هایی به فعالیت پرداخته اند که تنظیم فکری و رفتاری آنها را تغییر داده و نظم خاصی را تجربه کرده اند اما با ورود به ایران با سیستم آشفته ای مواجه می شوند که آنها را دچار سردرگمی کرده و ترجیح می دهند به خارج از کشور بازگردند. تنها بحث مالی در اینجا حائز اهمیت نیست بلکه محققی که وارد ایران می شود با برنامه ریزی مدونی برای پیشبرد اهدافش وارد سیستم می شود اما زمانی که راه به جایی نمی برد، تصمیم به بازگشت می گیرد.

کود زیستی مایع از پسماندهای کشاورزی تولید شد

کود-زیستی-مایع-از-پسماندهای-کشاورزی-تولید-شد

با تلاش محققان ایرانی؛

کود زیستی مایع از پسماندهای کشاورزی تولید شد

سیناپرس: یک گروه از محققان پارک علم و فناوری خراسان شمالی موفق شدند از پسماندهای کشاورزی و مواد ضایعاتی، کود زیستی مایع تولید کنند.

در دهه‌های اخیر با افزایش مصرف کودهای شیمیایی مشکل‌های جدی بر سلامت انسان، محیط زیست و اقتصاد جامعه تحمیل شده است. در این راستا، تلاش های گسترده ای برای یافتن راهکارهای مناسب و بهبود کیفیت خاک، محصول های کشاورزی و حذف آلاینده ها آغاز شد.

 یکی از راه کارهای تولید بهینه محصول های کشاورزی به همراه حفظ سلامت انسان و محیط زیست، ضرورت استفاده بیشتر از باکتری‌های مفید خاکزی (کودهای بیولوژیک) است؛ فعالیت‌های زیستی این باکتری‌ها در رشد گیاه و چرخه عناصر غذایی خاک دخالت دارند. این موجودها با چشم دیده نمی شوند و تمام وقت در طول شبانه روز به کمک کشاورز شتافته و به او در پرورش محصول یاری می‌رسانند.

محققان شرکت کشت کار گستر نوژان خراسان شمالی در این طرح سعی کردند مواد ضایعاتی و پسماندهای کشاورزی را بازیافت و کود زیستی مایع تولید کنند؛ با تولید این کود هزینه تامین کود برای کشاورزان کمتر می شود. قیمت تمام شده این کود به دلیل استفاده از ضایعات( به عنوان مواد اولیه) کم و اثر بخشی بسیار زیادی دارد.

در این طرح باکتری های خاکزی مفید برای رشد و باردهی گیاهان از خاک جدا و تخلیص می شوند؛ این باکتری ها در بستر کشت تهیه شده از مواد پسماند کشاورزی کشت داده می شوند و تکثیرمی یابند.

این کود تامین کننده ازت (نیتروژن) گیاه است و می تواند به جای کودهای شیمیایی ازته استفاده شود. این کود( شامل باکتری‌های ازتوباکتر) به محض ورود به خاک شروع به فعالیت کرده و علاوه بر ازت با تولید مواد دیگری مانند محرک رشد رویشی (افزایش رشد ساقه، ریشه‌زایی، افزایش تعداد و اندازه برگ‌ها) و زایشی(افزایش گل‌دهی، میوه‌دهی و افزایش کیفیت محصول) رشد گیاه را افزایش می‌دهند.

این مواد برخی از باکتری‌ها و قارچ‌های بیماری‌زای گیاهی را دفع می‌کنند و از ایجاد بیماری و آفت جلوگیری می‌کنند. این کود همچنین مقاومت گیاه را به شرایط سخت محیطی مانند شوری خاک، کم‌آبی و آهکی بودن خاک افزایش می‌دهد.

گفتنی است در فرآیند تولید هیچ گونه مواد شیمیایی و صنعتی استفاده نمی شود و محصول کاملا ارگانیک است. کل فرایند تولید  نیز در شرایط کاملا استریل شده انجام می شود.

هم اکنون حدود 75 درصد از تجهیزات خط تولید توسط متخصصان شرکت طراحی شده است.

آیا هارپ سلاح است یا ابزار تحقیقات علمی؟

از هارپ (HAARP) چه می‌دانیم؟ آیا این تکنولوژی مخوف واقعیت دارد؟ دستکاری در آب و هوا تا چه میزان ممکن است؟ آیا هارپ سلاح جدید آمریکا در جنگ‌های غافلگیرانه آتی است؟ برای راز گشایی از این سوالات با گزارش‌های ویژه مشرق همراه شوید....
 
به گزارش مشرق، انستیتو تحقیقات استراتژیک کالج جنگ ارتش آمریکا دارای نشریه‌ای داخلی با نام «انقلاب در امور نظامی» است. به عنوان مقدمه‌ای بر این گزارش بخشی از یکی از مقالات این نشریه بسنده خواهد بود:

«چیزهایی که برای ما اهمیت دارند به مرور زمان تغییر می‌کنند و تکنولوژی با پیشرفت خود به افق‌های جدیدی می‌رسد. در زمان جنگ سرد، تسلیحات و پروژه‌های روانی، مراحل ابتدایی خود را می‌گذراندند. اما در زمان کنونی که علوم الکترونیک و بیوالکترونیک را در دسترس داریم، لازم خواهد بود در قراردادهای اخلاقی و حد و حدود ذهنی خود که از به کارگیری تکنولوژی‌های به بازی گیرنده روح و روان دشمن ممانعت می‌کند؛ تجدید نظر کنیم.

در صورت فراهم شدن این بازنگری، شرکت‌های خصوصی و نیمه خصوصی را تشویق خواهیم کرد که به بهره‌ برداری و توسعه تکنولوژی‌های متناسب با این اهداف بپردازند. در نتیجه خواهیم توانست با به کارگیری انواع تسلیحات جدید مانند میکروبی، روانی و سایر تکنولوژی‌های پیشرفته وارد عمل شده و به اهداف خود برسیم

هارپ سلاحی برای بی ثبات کردن کشورها
«هارپ» به صورت یک فرستنده امواج الکترومغناطیسی عمل می‌کند که هدف آن تاثیرگذاری بر آسمان و الکترون‌های آزاد لایه یونوسفر است. این سیستم، الکترون‌های این لایه را در ارتفاع تقریبا 275 کیلومتری به جنبش وامی‌دارد. در حالت عادی این لایه دارای دمایی معادل 1400 درجه سانتیگراد است که در اثر این تحریک انرژی فراوانی در آن به وجود آمده و در نتیجه دما تا 20درصد افزایش می‌یابد و این ناحیه به حالت انبساطی در می‌آید.

تاثیر گذاری بر آسمان و الکترون‌های آزاد لایه یونوسفر


«زبیگنیو برژینسکی»، مشاور «جیمی کارتر» رئیس جمهوری سابق آمریکا و مشاور کنونی «اوباما» معتقد است که «هارپ» سلاحی برای بی‌ثبات کردن کشورهایی است که با واشنگتن اتحاد و همسویی ندارند. به گفته او «با استفاده از تکنولوژی‌های جدید و روش‌هایی که این تکنولوژی‌ها در اختیار کشورهای بزرگ قرار می‌دهند؛ این کشورها می‌توانند حتی بدون آنکه نیروهای امنیتی خود را در جریان قرار دهند جنگ‌هایی سریع و غافلگیرکننده به راه بیندازند.»

برژینسکی اضافه می‌کند: «اکنون تکنولوژی‌هایی در اختیار ماست که به کمک آنها می‌توانیم تغییراتی در آب وهوا ایجاد کرده و شرایطی مانند خشکسالی و طوفان به وجود آوریم که این امر می‌تواند توانایی‌های دشمنان احتمالی ما را تضعیف کرده و آنها را به پذیرش شرایط ما مجبور کند.»

ممنوعیت تحقیقات نظامی در فضا
بر اساس مصوبات سازمان ملل متحد استفاده از تسلیحات الکترو مغناطیسی و نیز استفاده از فضا برای انجام هرگونه تحقیقات و عملیات نظامی ممنوع می‌باشد، اما دولت‌های خودکامه ای مانند دولت آمریکا همانگونه که بسیاری قطعنامه‌های دیگر سازمان ملل و شورای امنیت را نقض می‌کنند؛ در این زمینه نیز تعهدی نداشته و در نهان فعالیت‌های گسترده ای انجام می‌دهند. هارپ را می‌توان یکی از ده‌ها پروژه مخفی و مخرب دانست که از طرف سیاستمداران آمریکایی حمایت شده و روز به روز به گسترش فعالیت‌ها و نیز توان تخریبی آن افزوده می‌شود.

حفره معروف به حفره هارپ که گاهی در آسمان نقاط مختلف دیده می‌شود.


شدت حوادث کنونی با طبیعت ناهمخوان است
بشر در طول هزاران سال با حوادث و بلایای طبیعی بسیاری دست به گریبان بوده است و همواره این حوادث را جزئی طبیعی از رندگی خود بر روی کره زمین دانسته است. اما در دهه‌های اخیر اتفاقاتی روی داده که با حافظه تاریخی او در مورد طبیعی بودن این حوادث ناسازگار است. بدون شک، فجایع طبیعی در هر دورانی همراه با خساراتی بوده است. اما، آنچه که امروز اتفاق می‌افتد نسبت به گذشته شدت بی سابقه ای دارد.

این درحالی است که بی نظمی‌های بزرگ جوی و حوادثی مانند سیل، توفان، زلزله و فعالیت‌های آتشفشانی همگی عموماً به تأثیرات گازهای گلخانه ای ربط داده می‌شود. ذوب شدن یخ‌های قطبی و دوره‌های گرمایی و سرمایی کاملا بی سابقه و شدید در نقاط مختلف زمین نیز به پدیده گرم شدن کره زمین احاله می‌گردد. اما به اعتقاد برخی از متخصصین و حتی سیاستمداران ردپای تکنولوژی‌های پیشرفته در تولید و هدایت این حوادث با اهداف سیاسی و استعماری کاملا معلوم بوده و نشانه‌های فراوانی از دخالت‌های بشری در آن دیده می‌شود.

اتفاقات عجیب
اتفاقات عجیب فراوانی در سال‌های اخیر روی داده است که به باور دانشمندان غیر از دخالت یک عامل الکترومغناطیسی هدایت شونده چیز دیگری نمی‌تواند مسبب آنها باشد. برای مثال خشکسالی‌های بزرگ، آتش فشان‌ها، زلزله‌ها و سونامی‌های ویرانگر سال‌های اخیر، وقوع سیل‌ها و توفان هایی نظیر توفان کاترینا در نیواورلئان و توفان گانو در عمان، مرگ عجیب هزاران ماهی ساردین در سواحل شیلی، سقوط جنازه‌های سوخته کلاغ‌ها از آسمان سوئد، مرگ صدها هزار ماهی در آرکانزاس، بارش جسد هزاران پرنده سیاه بال قرمز مرده در لوئیزانا و کنتاکی، مرگ دسته جمعی میلیون‌ها ماهی در خلیج «چزاپیک» آمریکا، مرگ صدها تن ماهی در سواحل برزیل و ده‌ها هزار خرچنگ در انگلیس، مرگ ماهی‌ها و دلفین‌های سوخته خلیج فارس، مرگ دسته جمعی نهنگ‌ها در استرالیا هیچ کدام حالت طبیعی نداشته و احتمال می‌رود در اثر آزمایش‌ها و حمله‌هایی در اثر امواج هدایت شونده روی داده باشند.

مرگ دسته جمعی هزاران ماهی در سواحل شیلی

 
دلفین‌های سوخته خلیج فارس

   
جنازه‌های سوخته کلاغ‌ها در سوئد
 
مرگ دسته جمعی دلفین ها

بارش جسد هزاران پرنده سیاه بال قرمز

    
منشا مشکوک این حوادث
در این میان اما گزارش‌های مفصلی منتشر می‌شود که منشا این اتفاقات را طبیعی ندانسته و در نتیجه دخالت هدفمند سیستم‌ها و تکنولوژی‌های پیشرفته ای مانند «هارپ» می‌دانند. تکنولو‍ژی‌هایی که به استناد گفته‌های برژینسکی، مشاور اوباما، می‌توانند توانایی‌های ملت‌هایی را که آمریکا دشمن خود می‌داند تضعیف کرده و آنها را به پذیرش سیاست‌های توسعه طلبانه آمریکایی مجبور کند.

نیروی تزریقی به یونوسفر توسط هارپ، نوسانات موجی فراوانی در این لایه ایجاد می‌کند به طوریکه امواجی با طول موج‌های خاص و فرکانس‌های پایین که بازه‌ای از 40 هرتز تا یک هزارم هرتز را شامل می‌شود؛ به وجود می‌آیند. این فرکانس‌های پایین دارای برد عمیقی تا هزاران کیلومتر بوده و قادرند بر روی زمین به اهداف وسیعی از بدن انسان گرفته تا اعماق دریاها نفوذ کنند.

این پروژه تا کنون مورد توجه افراد فراوانی بوده و اقدامات افشاگرانه‌ی نیز انجام شده است. از جمله می‌توان به دکتر «نیک بگیش» یکی از دو مولف کتاب «فرشتگان این هارپ را نمی‌نوازند» اشاره کرد که در 1997 طی مقاله ای در روزنامه واشنگتن پست اشاره می‌کند که 40 درصد بودجه تجهیزات نیروی هوایی آمریکا مربوط به پروژه‌های مخفی است. این نویسنده مدعی شد که این پروژه‌ها تا جایی امنیتی هستند که حتی کنگره آمریکا نیز از ابعاد و زوایای کامل آن بی خبر است. در این کتاب به زوایای پنهان هارپ به عنوان یک اسلحه پرداخته شده است.


دکتر بگیش هارپ را یک سلاح معرفی می‌کند


نگرانی‌های بین المللی
در این میان هارپ نگرانی برخی از سیاست‌ مداران و کارشناسان تسلیحاتی کشورهای دیگر را نیز باعث شده است. برای مثال نمایندگان پارلمان اروپا در این مورد تحقیقاتی را آغاز کرده‌ و یک کارشناس انرژی به نام «گراتان هیلی» را برای مشاورت در این مورد به کار گرفته‌اند. هیلی هم اکنون درحال جمع آوری اسناد و مدارکی است تا به کمک آنها بتواند راهی برای افشا و درنتیجه خاتمه دادن به این طرح پیدا کند. «مگوا هالووت» که رئیس گروه سبزهای پارلمان اروپاست، مسئولیت پیگیری این پرونده را به عهده دارد. او در حال پیگیری درخواست سبزها برای وادار ساختن پارلمان اروپا به اعمال فشار بر ناتو است تا از دولت آمریکا در مورد هارپ توضیح بخواهد. به نظر هالووت این نوع تسلیحات علاوه بر پیامدهای خطرناک زیست محیطی، آزادی‌های فردی و دموکراسی را نیز به خطر می‌اندازد.

هارپ یک سلاح است
از نظر تاریخی «هارپ» پروژه ای است که در ۱۹۹۳ در ظاهر جهت بررسی و پژوهش درباره لایه یونوسفر جو زمین با استفاده از امواج رادیویی شروع به کار کرد. اما تاریخ شروع تحقیقات بر روی امواج برای بررسی امکان استفاده از آنها به عنوان سلاح‌های مرگبار به دهه‌های قبل برمی‌گردد.

به بیانی می‌توان گفت که سیستم هارپ، نتیجه تلاش‌ها و پژوهش‌های حداقل پنجاه ساله ارتش آمریکاست که کارکرد آن تنها محدود به بررسی و پژوهش درباره لایه یونوسفر نبوده و قادر است برای شناسایی پایگاه‌های مخفی اعماق زمین را جستجو کند، تمامی ارتباطات رادیویی و موجی را متوقف سازد، بر رفتارها و حالت روانی انسان‌ها تأثیر بگذارد، جریانات جوی را تغییر دهد، با متمرکز ساختن امواج بر روی اهداف هوایی مانند هواپیماها و دسته‌های بزرگ پرندگان آن‌ها در آسمان بسوزاند و برشته کند، لرزش‌های شدیدی در لایه‌های مختلف کره زمین ایجاد کرده و زلزله تولید کند و یا انفجارهایی به قدرت بمب‌های هسته‌ای ایجاد کند.

امواج هارپ بر حالت روانی افراد تاثیر منفی دارد


با این توصیف می‌توان هارپ را یک اسلحه عظیم نوین دانست که هزینه‌های آن به طور مشترک از طرف نیروی هوایی و دریایی ارتش آمریکا، آژانس تحقیقاتی پروژه‌های دفاعی پیشرفته ی آمریکا و دانشگاه آلاسکا تامین می‌شود. در واقع «هارپ» یک سلاح تمام عیار آب و هوایی است که با ارسال یک انرژی عظیم به لایه فوقانی اتمسفر، مولکول‌های تشکیل دهنده آن را به جنبش درآورده و به بازتاب قوی انرژی حاصل از این جنبش وادار می‌کند که این انرژی پس از هدایت شدن توسط سیستم هارپ می‌تواند اختلالات گسترده‌ای مانند خشکسالی، بارش برف و باران، سرمای شدید، سونامی، توفان، زلزله و... در نقطه معینی از کره زمین به وجود آورد.

هارپ شامل ده‌ها برج آنتن آلومنیومی بر روی زمینی به مساحت 23 هزار متر مربع در آلاسکا ‌است که امواج مافوق کوتاه تولید کرده و به یونوسفر می‌فرستند. هریک از این آنتن‌ها به فرستنده ای به قدرت یک میلیون وات متصل است. قدرت نهایی این آنتن‌ها با توسعه بیشتر به یک میلیارد وات افزایش یافت که از 360 آنتن به دست می‌آید. فرستنده‌ها توسط 6 توربین به قدرت هریک 3600 اسب بخار تغذیه می‌شوند و به ازای هر روز 95 تن مازوت مصرف می‌کنند.

آنتن‌های هارپ


احتمال بزرگنمایی هدف دار
اما نگاه دیگری نیز وجود دارد که تمامی گفته‌ها در مورد هارپ را یک بزرگنمایی و پروپاگاندای تبلیغاتی از طرف خود آمریکا می‌داند و معتقد است که نه هارپ و نه هیچ تکنولوژی بشری دیگری حداقل با توجه به محدودیت‌های دانش کنونی نمی‌تواند چنین قدرتی داشته باشد و کارهایی با این وسعت انجام دهد. دیدگاه مذکور این تبلیغات را در راستای ترساندن دیگر ملت‌ها از آمریکا و به انقیاد و انفعال کشیدن آنها دانسته و باوری به کارایی هارپ در ایجاد خشکسالی، زلزله، توفان و دیگر اتفاقاتی که به طور مثال ذکر شد ندارد.

برای مثال دکتر ناصر حافظی مقدس، زمین شناس، مهندس زلزله شناسی و استاد دانشگاه در گفتگو با کیهان درباره پدیده هارپ می‌گوید: «پروژه مطالعاتی هارپ درخصوص مطالعه اصول فیزیکی کنترل کننده یونوسفر است که علاوه بر آمریکا چند کشور دیگر نیز در آن مشارکت دارند. هدف اصلی این پروژه بهبود ارتباطات رادیویی بوده است اگرچه ارتش آمریکا در این پروژه بدنبال کنترل و نظارت بر ارتباطات رادیویی است.»

دکتر حافظی مقدس می‌افزاید: «مطرح شده که آمریکا در ادامه پروژه جنگ ستارگان به دنبال نوعی سلاح الکترومغناطیسی جدید است که با فشرده سازی بخشی از یونسفر و انعکاس آن امواج الکترومغناطیسی با فرکانس بالا که قدرت حرارتی زیاد دارند را به مناطق مورد نظر در سطح کره زمین وارد کند. این مطلب فرضیه‌هایی است که مشخص نیست قابلیت اجرایی داشته باشد. » این مهندس زلزله شناسی به ارتباط هارپ و زلزله اشاره می‌کند و می‌گوید: «منشأ شایعاتی که درخصوص ارتباط زلزله با پروژه هارپ وجود دارد شاید از این طریق می‌باشد که زلزله‌های بزرگ همراه با تغییرات وسیع در اتمسفر بالای منطقه کانونی می‌باشند و اغتشاشاتی را در کره یونسفر ایجاد می‌کنند. تلاش‌هایی جهت استفاده از این پدیده برای پیش بینی زلزله نیز در حال انجام است. اما اینکه با هدایت امواج الکترومغناطیس بتوان در یک منطقه زلزله ایجاد نمود توجیه علمی ندارد.»

 

دکتر محمدعلی رحمانی نیا، زمین شناس، کارشناس زلزله شناسی و استاد دانشگاه نیز در تحلیل موضوع هارپ می‌گوید: «در وهله اول باید اشاره کنم که «هارپ» پروژه ای است توسط چند کشور جهان از جمله آمریکا، روسیه، ژاپن، کانادا و... دنبال می‌شود و هدف آنها نیز شناخت لایه آیونوسفر و مطالعه آن است و در واقع پروژه هارپ فقط مختص آمریکا یا یک کشور خاصی نیست، از طرفی هم ارتش آمریکا در بخش نیروهای دریایی و هوایی پروژه ای را درباره جنگ ستارگان دنبال می‌کنند و هدفشان این است که بتوانند امواج الکترومغناطیسی را بر روی زمین برگردانند، که اگر بتوانند این کار را انجام دهند خواهند توانست حرارت زیادی را در نقطه ای از زمین ایجاد کنند.»

دکتر رحمانی نیا در ادامه تصریح کرد: «اگر زلزله طبیعی اتفاق بیافتد در لایه یونوسفر اختلالاتی ایجاد می‌شود و از این اختلالات ایجاد شده در واقع می‌توان وقوع برخی زلزله‌ها را پیش بینی کرد، از همین موضوع آمریکاییان بحث هارپ را پیش کشیده‌اند و در واقع با این اقدام می‌خواهند اذهان عمومی مردم جهان را فریب داده و به نفع خود از آن بهره برداری کنند.»

با توجه به سابقه نظام آمریکا در سوءاستفاده‌های گسترده و غیر انسانی از علوم و دانش‌های گوناگون باید گفت که به نظر می‌رسد «هارپ» که به معنای ساز «چنگ» است؛ این بار توسط جانیان آمریکایی در سمفونی به ویرانی کشیدن کره زمین و تهدید زیستن انسان در آن نواخته می‌شود.

احتمالا تا 50 سال دیگر بسیاری شهر‌های ساحلی دنیا غیرقابل سکونت می‌شوند


گروهی از متخصصان هشدار داده‌اند آنچه درباره افزایش سطح آب دریاها در جهان گفته می‌شود به شدت خوشبینانه‌است و سرعت ذوب شدن صفحات یخی زمین در واکنش به گرمایش جهانی،‌دست‌کم گرفته شده‌است.

به گزارش همشهری آنلاین و براساس گزارش ساینس الرت،‌ 16 محقق از موسسه‌های پژوهشی مختلف و همچنین ناسا، معتقدند صفحات یخی گرینلند و قطب جنوب با سرعتی 10 برابر آنچه در مدل‌سازی‌های علمی شبیه‌سازی شده،‌درحال ذوب شدن هستند،‌رویدادی که به افزایش شدید سطح آب دریاها بسیار سریعتر از آنچه انتظار می‌رود، منتهی خواهد‌شد.

جیمز هنسن محقق ناسا در مقاله‌ای جدید پیش‌بینی می‌کند تا 50 سال آینده سطح آب دریاها تا سه متر افزایش پیدا خواهند‌کرد، چنین افزایشی می‌تواند تمامی شهر‌های ساحلی جهان را در معرض خطر شدید نابودی قرار داده و بخش‌‌هایی از این شهرها که بیرون از آب قرار گرفته‌آند را به مناطقی غیرقابل سکونت تبدیل کند.

پیامد‌های جهانی چنین تغییرات شدیدی در آینده نزدیک در سطح آب دریاها می‌تواند غیرقابل تصور و فاجعه‌بار باشد. هنسن و دیگر محققان در مقاله‌ای که دراین‌باره منتشر ساخته‌اند،‌این فاجعه را اینگونه توصیف کرده‌اند:

ما به این نتیجه رسیدیم که ادامه یافتن انتشار آلودگی‌های شدید در این قرن منجر به افزایش اجتناب‌ناپذیر و چندین متری سطح آب دریاها خواهد‌شد. اختلالات اجتماعی و پیامد‌های اقتصادی چنین رویدادی می‌تواند فاجعه‌بار و مخرب باشد. متصور شدن جنگ‌هایی که به واسطه مهاجرت‌های اجباری در خواهند گرفت و فروپاشی‌های اقتصادی چندان دشوار نیست، عواقبی که جهان را به مکانی غیرقابل کنترل تبدیل کرده و تاروپود تمدن بشر را تهدید خواهند‌کرد.

محققان نسبت به پذیرش هدف ایمن کاهش دو درجه‌ای دمای هوای جهانی هشدار داده و معتقدند این روند می‌تواند بسیار پرخطر باشد. نتایج این تحقیق جدید قرار است به زودی در کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد که در فرانسه برگزار خواهد شد، مطرح شود.

مشکل خذف نیترات از آب آشامیدنی حل شد

توسط محققان ایرانی صورت گرفت:

مشکل خذف نیترات از آب آشامیدنی حل شد

سیناپرس: یک شرکت دانش بنیان، سامانه حذف نیترات از آب آشامیدنی با روش الکتروشیمی را با سرمایه و حمایت ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش و محیط زیست معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نمونه سازی و اجرایی کرده است.

سعید سامانی مجد، مدیرعامل شرکت بهین آب زنده اظهار کرد: اواخر سال 92 با حمایت و همکاری دفتر علمی و فناوری ریاست جمهوری طرحی تعریف کردیم که در آن برای حذف نیترات از روش های الکتروشیمی استفاده شود .

وی افزود: در این روش که روشی نو در دنیاست با حذف انتخابی عناصر مزاحم  آب را تمیز می کنیم.یعنی اختلاف پتانسیلی  ایجاد می کنیم که عناصر مزاحم را حذف و مابقی عناصر مورد نیاز باقی بماند.

سامانی گفت: روش های زیادی برای حذف نیترات از آب آشامیدنی  وجود دارد واصولا مبتنی بر فیلتراسیون پیشرفته هستند و کلیه یون های آب را حذف می کند .این روش ها مانند تصفیه کن ها و آب شیرین کن های خارجی ، یون های آب را حذف کرده و روشی پر ضرر است؛ زیرا آبی که به صورت مقطر به دست می آید،  برای آشامیدن مناسب نیست و آب باید املاح داشته باشد.

وی اظهار کرد: اگر نیترات آب از حد استاندارد یعنی dpm 45  که طبق سازمان جهانی بهداشت اعلام شده بیشتر باشد بیماری های مختلفی ایجاد می کند و در صورتی که زیر 45برسد مجاز به استفاده است.

وی گفت: ما در این روش بابحث الکتروشیمی  اختلاف پتاسیل ایجاد کرده، نیترات و نیتریدی که درآب وجود دارد را در یک چرخه معکوسی قرار می دهیم و عناصر اضافی را از آب خارج میکنیم و به نوعی کل آب را نگه می داریم . دراین حالت نیز پسماند آب ایجاد نمی شود.

سامانی افزود: در  روش های دیگر به نوعی ریجکت آب و پسماند به وجود می آید ،زیرا در این حالت آب را فیلتراسیون می کنند و اجازه نمی دهند یون ها از فیلتر رد شوند و یون ها در آب می مانند و آب پسماند می شود و  به نوعی هدر می رود و درنهایت نسبت نیترات آن بیشتر می شود.

مهندس سامانی افزود: این دستگاه مراحل آزمایشگاهی خود را طی کرده و به مرحله تجاری سازی رسیده اما هنوز نتوانسته ایم، سرمایه ای جذب کنیم .این دستگاه نمونه خارجی در بخش خانگی ندارد اما در بخش صنعتی برای تصفیه فاضلاب نمونه خارجی دارد.