- حبیب برجیان. زمینلرزه در پندار و اندیشهٔ ایرانی. . نامهٔ فرهنگستان ۸، ش. ۴ (زمستان ۱۳۸۵): ۶.
عصر ایران ؛ جعفر محمدی* - گویی در این کشور، مسؤولان قسم جلاله یاد کرده اند که تا حد امکان از فناوری های جدید، اجتناب کنند؛ نمونه بارزش که به بحث زلزله مرگبار کرمانشاه مربوط می شود، بحث ساختمان سازی است.
ایران روی کمر بند جهانی زلزله است و هیچ روزی نیست که بخشی از این
کشور، نلرزد و در کنار این لرزش های خفیف، گاه زلزله ای سهمگین نیز می آید و
خانه ها را بر سر مردمان این سرزمین آوار می کند و عده ای را می کشد و زخم
می زند.
مناطقی که با رنگ قرمز مشخص شده اند بیش از بقیه نقاط در معرض زلزله های خطرناک قرار دارند
در چنین کشوری، قاعدتاً اولویت جدی و دلمشغولی مردم و مسؤولان باید این باشد که چگونه خانه سازی کنیم که در زلزله های مدام، جان سالم بدر ببریم؟
خوشبختانه در این باره، چرخ قبلاً اختراع شده و نیازی نیست آن را از نو بسازیم. در کشورهای توسعه یافته ای که همانند ایران زلزله خیز هستند، فناوری های جدیدی ابداع شده است که می توان با استفاده از آنها، بناهای جدید را سبک و در عین حال مستحکم و مقاوم در برابر زلزله ساخت.
پایه لرزه ای برای مقاوم سازی در برابر زلزله
این فناوری ها نیز، مخفی و دور از دسترس نیستند و بسیاری از مراکز
دانشگاهی و مهندسین ایران بر آنها واقف اند. امکانات اجرایشان نیز در ایران
مهیاست. فقط می ماند عزم و شعور استفاده از این فناوری ها که مشخص نیست
چرا تا بدین اندازه کمرنگ است و هنوز که هنوز است، دوست داریم آجر به بالای
دیوار پرت کنیم و یا حداکثر با روش های 50 سال قبل، ساختمان سازی کنیم تا
شاید روزی همان بناها به قاتل و گور خودمان تبدیل شوند!
همین دوبی را نگاه کنید! مسؤولان این شهر، فناوری احداث بنا با استفاده
از چاپگرهای سه بعدی که جزو جدیدترین فناوری های مدرن دنیاست را اجرا کرده
اند و چندی پیش یک ساختمان 250 متری کاربردی را به وسیله چاپگر سه بعدی در
17 روز ساختند.
دوبی ؛ این بنای 250 متری در 17 روز توسط چاپگرهای 3 بعدی ساخته شده است.
حاکم دوبی نیز اعلام کرده است که با استفاده از این فناوری، تا سال 2030
میلادی 25 درصد از ساختمان های دبی به وسیله پرینت سه بعدی ساخته خواهند
شد.
همین نگاه استقبال گرایانه به فناوری است که دوبی را از بیابانی خشک و بی آب و علف به شهری پررونق تبدیل کرده است.
یا هم اکنون در برخی کشورها، انبوه سازی مسکن با استفاده از "قطعات پیش
ساخته کارخانه ای" آغاز شده است بدین گونه که در محل بنا، تنها قطعات و
دیوار های پیش ساخته را روی هم سوار می کنند که هم سرعت بسیار بالایی دارد،
هم ارزان تر است و هم در برابر زمین لرزه مقاوم تر.
استرالیا ؛ ساخت خانه 9 طبقه با استفاده از فناوری قطعات پیش ساخته در 5 روز
اما در ایران که معضل مسکن به یک سرطان تبدیل شده است -برغم این که می دانند چنین راهکاری وجود دارد- از این راه ساده که می تواند حلّال مشکلات باشد استفاده نمی کنند و ترجیح می دهند به همان روش های ناکارامد قدیمی بسنده کنند.
ژاپن نیز مثال کلاسیک ساختمان های ضد زلزله است؛ این کشور مهد زمین لرزه های جهان است و زلزله های قدرتمند در این کشور، بسیار اتفاق می افتد. با این حال نه ساختمانی فرو می ریزد و نه آدم ها کرور کرور کشته و مجروح می شوند.
قطعاً زلزله های ژاپن مهربان نیستند؛ آنچه باعث شده زلزله در ژاپن دیگر کابوسی همیشگی نباشد این است که آنها ساختمان هایشان را با فناوری جدید (مانند سطوح لغزنده، سیستم تعلیق، کمپرسور هوا، ضربه گیر، اتصالات پلاستیکی و ...) می سازند؛ واقعاً به همین سادگی!
سوال این است که وظیفه دانشکده های مهندسی کشور در این باره چیست؟ آیا نباید واسطه انتقال فناوری و عامل بومی کردن آن در کشور باشند؟ یا این که مانند اغلب دانشکده های رشته های دیگر، صرفاً در حال تکرار درس های قدیمی اند؟
وظیفه وزارت راه و شهر سازی که متولی ساخت مسکن در کشور است چیست؟ چرا نباید مسؤولان این وزارتخانه به اندازه حاکمان دوبی تدبیر و خرد داشته باشند؟ چرا باید مسؤولان این وزارتخانه این همه بر بستن چشم و گوش شان بر روی فناوری های جدید اصرار داشته باشند؟ کدام یک از فناوری هایی که در ژاپن استفاده می شود و چند موردش را ذکر کردیم، توسط این وزارتخانه عریض و طویل اجرایی و الزامی شده است؟
چرا شوراهای شهر و شهرداری ها در دستورالعمل های ساخت و ساز شهری تجدید نظر نمی کنند و اجازه می دهند روی کمر بند جهانی زلزله و حتی روی گسل ها، ساختمان های نا ایمن ساخته شود؟ چرا الزام به استفاده از فناوری های جدید را مصوب و اجرایی نمی کنند؟
سازمان نظام مهندسی که بار علمی و نظارتی ساخت و سازها را بر دوش می کشد، چه می کند و چرا آن همه مهندس تحصیل کرده این سازمان، مطالبه استفاده از فناوری های جدید برای ساختمان سازی را در در دستور کار قرار نمی دهند؟
کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی که اعضایش نمایندگی مردم را بر عهده دارند چرا در برابر ادامه ساخت و سازها به روش های قدیمی سکوت کرده اند و چرا طرحی را برای الزامی کردن استفاده از فناوری های مدرن به صحن علنی نمی برند؟
آقایان و خانم های مسؤول!
چشم هایتان را باز و وجدان هایتان را بیدار کنید؛ به فکر افرادی باشید که در آینده ای نه چندان دور، زیر آوارها جان خواهند داد.
ایمن
سازی کشور در برابر زلزله کار محالی نیست، فقط کافی است یک جست و جوی
اینترنتی انجام دهید تا ببینید در دنیا چگونه ساختمان سازی می کنند. همان
کار را انجام دهید تا خودتان، خانواده هایتان و مردم، مدام زیر آوار نمانند
و قربانی نشوند.
*صاحب امتیاز و سردبیر عصر ایران
روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «زلزله ۳/ ۷ ریشتری یکشنبهشب در نقطه مرزی غرب کشور، حساسیت از دست رفته مدیران شهری نسبت به خطر «زلزله بزرگ» در پایتخت را احیا کرد. دیروز رئیس شورای شهر تهران، «آسیبپذیری ساختمانهای نوساز» در کنار محلههای فرسوده را ضعف اصلی در «تابآوری» پایتخت مقابل زلزله عنوان کرد. مطالعه درباره «تهران پسازلزله» تحت تاثیر فعالیت سه گسل اصلی پر خطر نشان میدهد با وقوع زلزله ۷ ریشتری، بر حسب منشا گسل، ۱۰ تا ۵۵ درصد ساختمانها دچار تخریب یا آسیب اساسی میشود و ۳/ ۰ تا ۶ درصد جمعیت ساکن از بین میرود.
حادثه تلخ زمینلرزه کرمانشاه بار دیگر مدیریت شهری پایتخت را متوجه خطر پنهان زلزله بزرگ در پایتخت کرد. روز گذشته در جریان جلسه علنی شورای شهر تهران، محسن هاشمی رفسنجانی رئیس پارلمان محلی پایتخت اعلام کرد: نه تنها ساکنان بافت فرسوده تهران با تهدید ناشی از زلزله بزرگ روبهرو هستند بلکه ساختمانهای جدید و کمسن نیز به لحاظ تابآوری در برابر زلزله بزرگ در وضعیت مناسبی قرار ندارند.
رئیس شورای شهر تهران ۶ منطقه تهران شامل مناطق ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۷، ۱۶ و ۱۴ را دارای خطرپذیری بالا و مناطق ۷، ۸، ۱۳، ۱۵، ۱۸، ۱۹ و ۲۰ را دارای خطرپذیری متوسط معرفی کرد. بررسیها با استناد به دو گزارش رسمی تهیه شده توسط مدیریت شهری پایتخت نشان میدهد: از میان ۶۵ گسل استان تهران، سه گسل ری، مشا و شمال تهران دارای بیشترین خطر به لحاظ آسیبپذیری برای شهر تهران دارا هستند.
در غالب مطالعاتی که با عنوان «تهیه گزارش وضعیت محیط زیست شهر تهران» اوایل دهه ۹۰ از سوی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران انجام شده (از آن زمان تاکنون هیچ مطالعه جامع و کاملی درباره سطح آسیبپذیری شهر تهران در برابر زلزله و میزان تابآوری آن در برابر زمینلرزه احتمالی بزرگ که هر ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال رخ میدهد، انجام نشده است) مشخص میکند: با توجه به برآوردهای انجام شده از میزان بزرگی و شدت زمینلرزه ناشی از فعالیت هر یک از سه گسل مشا، ری و شمال تهران، در صورت وقوع زلزله با بزرگای ۶/۷ تا ۷/۲ ریشتر از ۱۰ تا ۵۵درصد ساختمانها و بناهای شهر تهران تخریب میشوند و از ۰/۳ تا ۶ درصد جمعیت شهر تهران نیز از بین میروند. به این معنا که در صورت وقوع زلزله ناشی از فعالیت هر یک از این سه گسل با بزرگی عنوان شده، دست کم ۵۰۰ هزار نفر جان خود را در اثر تخریب ساختمانها بدون در نظر گرفتن تلفات ثانویه از دست میدهند.
این مطالعات میزان خسارت جانی و مالی ناشی از فعالیت هر یک از سه گسل ری، مشا و شمال تهران بهطور جداگانه مورد بررسی قرار داده است. بر اساس سوابق لرزهای و سابقه فعالیت هر یک از این گسلها، برآوردهای انجام شده در این مطالعات نشان میدهد در صورتی که گسل ری فعال شود زلزلهای به بزرگی ۶/۷ ریشتر، در صورتی که گسل مشا فعال شود زلزلهای به بزرگی ۷/۲ ریشتر و اگر گسل شمال تهران فعال شود زلزلهای به بزرگی ۷/۲ ریشتر در شهر تهران به وقوع میپیوندد.
در این مطالعات علاوه بر بررسی بزرگی زلزلههای احتمالی ناشی از فعالیت هر یک از گسلها، شدت زلزله نیز مورد توجه قرار گرفته است. شدت زلزله عددی است که بر اساس آن تاثیر زلزله روی ساکنان و ساختمانهای روی زمین نشان داده میشود. به عبارت دیگر این شدت زلزله یک مقیاس مهندسی برای تعیین میزان خسارت ناشی از زلزله روی ساختمانها و ساکنان شهرها و مناطق زلزلهزده است.
بر این اساس در صورتی که زلزلهای به بزرگی ۶/۷ ریشتر بر اثر فعالیت گسل ری در شهر تهران رخ دهد، شدت زلزله برای شمال شهر و جنوب شهر تهران بین ۸ تا ۹ مرکالی خواهد بود. به این ترتیب اگر شدت زلزله معادل ۸ مرکالی باشد ساختمانهای معمولی شهر خسارت قابل توجهی میبینند، ساختمانهایی که به شکل نامناسب ساخته شدهاند به شکل کامل تخریب میشوند و ساختمانهایی که با کیفیت خوبی ساخته شدهاند دچار خسارت جزئی میشوند.
اما چنانچه شدت زلزله ناشی از فعالیت گسل ری معادل ۹ مرکالی باشد شریانهای حیاتی زیرزمینی شهر نیز همچون خطوط آب، برق، گاز و... شکسته میشوند. همچنین در صورت وقوع زلزله ناشی از فعال شدن گسل ری، ۵۵ درصد کل ساختمانهای شهر تهران دچار خسارت و آسیبدیدگی میشوند این در حالی است که میزان خسارت ساختمانها در جنوب شهر شامل مناطق ۱۱ و ۱۲ تا ۸۰ درصد نیز پیشبینی شده است و در مناطق یک تا پنج نیز آسیبدیدگی ساختمانها تا ۳۰ درصد پیشبینی شده است.
برآوردهای انجام شده درخصوص خسارات جانی ناشی از فعال شدن گسل ری نیز حاکی از آن است که با وقوع زلزلهای با بزرگی و شدت عنوان شده معادل ۶ درصد از جمعیت شهر تهران از بین خواهند رفت. در این میان بالاترین میزان تلفات جانی نیز برای مناطق ۱۱ و ۱۲ پیشبینی شده که در این مناطق میزان تلفات معادل ۱۵ تا ۲۰ درصد جمعیت این مناطق خواهد بود. در عین حال میزان تلفات جانی برای مناطق یک تا پنج نیز تا ۲ درصد جمعیت این مناطق احتمال داده شده است. از سوی دیگر بررسیها در مورد اثرات ناشی از فعال شدن گسل مشا نشان میدهد با فعال شدن این گسل، احتمال وقوع زلزلهای با بزرگای ۷/۲ ریشتر و همچنین شدت ۹ مرکالی در شمال شهر و ۷ مرکالی برای جنوب شهر وجود دارد.
وقوع زلزلهای با شدت ۷ مرکالی سبب میشود علاوه بر آن که شهروندان وحشتزده شوند، ساختمانهایی که باکیفیت خوب ساخته شده دچار خسارت کم، ساختمانهای با کیفیت معمولی دچار خسارت جزئی و ساختمانهای با کیفیت پایین با خسارت جدی مواجه شوند. به این ترتیب ۱۰ درصد کل ساختمانها خسارت میبینند که البته میزان خسارت ساختمانها در منطقه ۱۲ به ۳۰ درصد میرسد و در عین حال میزان تلفات جانی ناشی از وقوع زلزلهای با شدت ۷ مرکالی، ۳ درصد جمعیت شهر تهران از بین خواهند رفت که البته میزان خسارت جانی در منطقه ۱۲به ۱/۷ درصد از جمعیت این منطقه میرسد.
بخش دیگری از این گزارش به پیشبینی ابعاد خسارت مالی و جانی زلزله احتمالی ناشی از فعال شدن گسل شمال تهران پرداخته است. بر این اساس با وقوع زلزله ۷/۲ ریشتری ناشی از فعال شدن این گسل، شدت زمین لرزه در شمال شهر تهران به ۹ مرکالی و در جنوب شهر تهران به ۷ مرکالی میرسد. این شدت زمینلرزه سبب میشود معادل ۳۶ درصد کل ساختمانهای شهر تهران دچار آسیب جدی شوند که البته این آسیب در مناطق یک تا پنج پایتخت به ۵۰ درصد ساختمانها و در جنوب شهر به ۳۰ درصد ساختمانها وارد میشود.
در عین حال ۲ درصد از جمعیت شهر تهران نیز دچار تلفات جانی میشوند که میزان خسارات جانی در مناطق یک تا پنج پایتخت به ۳ درصد جمعیت این مناطق و در جنوب شهر به یک درصد جمعیت مناطق خواهد رسید. بررسیها نشان میدهد گسل شمال شهر تهران عمدتا مناطق یک تا پنج و مناطق ۲۱ و ۲۲ را تحت تاثیر قرار میدهد.
این مطالعات تاکید میکند در حال حاضر پهنه شهر تهران به لحاظ جانمایی ساختمانها و موقعیت گسلها، در وضعیت مناسبی قرار ندارد. این در حالی است که شهرداری تهران دست کم از سال ۹۳ تاکنون مطابق با احکام برنامه پنج ساله دوم شهر تهران نسبت به انجام ۱۵ تکلیف مرتبط با تابآور کردن شهر تهران در برابر زمینلرزه وظیفه داشته است. مهمترین این تکالیف شامل ممنوعیت ساختوساز در محدوده حریم گسلهای شمالی و جنوبی شهر تهران، کاهش بار تراکم جمعیت در بافت فرسوده و ساماندهی یک سری مراکز برای امداد و نجات میشود.
مواردی دیگری همچون ارائه لایحه ارتقای سطح ایمنی ساختمانها و فضاهای شهری، افزایش تعداد ایستگاههای فعال شتابنگاری به ۲۲ عدد، افزایش تعداد ایستگاههای فعال لرزهنگاری به ۲۳ عدد، افزایش ایمنی در برابر مخاطرات زمین، اعمال محدودیتهای ساختوساز در عرصههای با شرایط ناپایدار و محدودههای گسلی، تهیه و نهایی کردن آییننامه فنی گودبرداری ساختمانی و همچنین تهیه طرح ایجاد سامانه اعلام وضعیت اضطراری و آماده باش از جمله تکالیف شهرداری است که در قالب برنامه پنجم شهرداری تهران به آن اشاره شده است.
همینطور بهکارگیری مصالح ساختمانی منطبق با استانداردهای بینالمللی، مقاومسازی اماکن و مراکز امدادرسانی، ممنوعیت ساختوساز در حریم اول گسلهای شمالی و جنوبی تهران، کاهش بار تراکمی محلههای پرتراکم به ویژه بافت فرسوده نیز جزو مهمترین تکالیف و راهکارهای افزایش تابآوری شهر تهران عنوان شده است. علاوه بر این مدیریت شهری وظیفه دارد از ساختوساز در شیبهای تند پرهیز و ضوابط و مقررات ساختوساز اصولی و مقاوم در کل پهنه شهری را اعمال کند. همینطور محوطههای باز و تجهیزشده درون محلهای را برای ایجاد مراکز امداد و نجات در هنگام بروز زلزله ساماندهی و در نهایت سازهها و تاسیسات شهری را ایمنسازی کند.
گنجاندن این تکالیف در اسناد فرادست شهری در حالی است که بررسیهایی که دوماه پیش و در دوره جدید مدیریت شهری درباره میزان تحقق این تکالیف انجام شده، نشان میدهد پایتخت به دلیل عدم اجرای تکالیف مرتبط با ایمنسازی شهر در برابر حوادث غیرمترقبه در برابر زلزله بزرگ احتمالی فوقالعاده آسیبپذیر است.
نکته مهم آن که علاوه بر بیعملی در زمینه انجام این تکالیف طی سالهای گذشته از سوی مدیریت شهری، عملکرد نامناسب در برخی تکالیف انجام شده سبب شده عملا تابآوری شهر تهران در برابر حوادث طبیعی افزایش پیدا نکند. یکی از این موارد تغییر کاربری سولههای مدیریت بحران شهر تهران و اختصاص فضای این سولهها به فعالیتهایی خارج از حوزه مدیریت بحران از سوی مدیریت شهری است؛ به طوری که از میان ۱۱۱ سوله مدیریت بحران شهری معادل ۶۰ سوله در اختیار کاربریهای غیر مرتبط قرار داده شده است. در این رابطه زهرا صدر اعظم نوری، عضو شورای شهر تهران نیز روز گذشته در جلسه علنی شورای شهر تهران تذکر داد. او در این باره گفت: بیشتر سولههای بحران در اختیار شهرداری نیستند و به کاربریهای ورزشی - تفریحی و مکانی برای ضبط برنامههای صدا و سیما تبدیل شدهاند.
رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران اظهار کرد: لازم است یادآوری کنم که بروز پدیدههای طبیعی امری اجتنابناپذیر است. وضعیت کشور ایران به گونهای است که شهرهای بزرگ و کوچک و کلانشهرها به خصوص کلانشهر تهران با جمعیت قریب به ۹ میلیون نفر ساکن، به طور مستمر در معرض پدیده و حوادث طبیعی است.
او ادامه داد: از این رو لازم و ضروری است که آمادگی کافی برای مقابله با پدیدههای طبیعی نظیر سیل و زلزله را داشته باشند. تهران بهعنوان پایتخت ایران باید از ظرفیت تاب آوری بالایی برخوردار باشد تا بتواند در مقابل انواع رخدادها و پدیدههای طبیعی ایستادگی کند.
نوری تصریح کرد: از این رو از شهرداری تهران میخواهم بر خلاف رویه ناصواب نحوه مدیریت پایگاههای پشتیبانی مدیریت بحران به جای اختصاص دادن بیش از ۶۰پایگاه به فعالیتهای ورزشی، دانشگاه علمی کاربردی (۶ پایگاه)، صداوسیما، غرفه کودک و غیره پایگاهها را به کاربرد متناسب با اهداف آنها برگرداند و توجه جدی به سازمان پیشگیری و مدیریت بحران، ارتقای جایگاه سازمان و نیز تخصیص اعتبارات کافی و تامین تجهیزات مورد نیاز کند تا این سازمان در مواقع حساس و ضروری بتواند به ماموریتهای ذاتی خود بپردازد.
دومین گزارشی که در این خصوص از سوی سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران تهیه شده، نشان میدهد وقت طلایی برای مدیریت بحران پس از زلزله، ۷۲ ساعت اولیه است که اگر امدادرسانی سریع و دقیق در این مدت انجام نشود آمار تلفات انسانی افزایش پیدا میکند و بالعکس در صورتی که در این فرصت طلایی امدادرسانی با سرعت و کیفیت زیادی انجام شود، آمار تلفات انسانی کاهش مییابد.
در این گزارش یک سناریوی زلزله فرضی برای سنجش تابآوری شهر تهران انجام شده که برمبنای آن اگر زلزلهای به بزرگی ۵ ریشتر به دلیل فعال شدن یکی از گسلهای اصلی شهر تهران در ساعت ۴ صبح رخ دهد، معادل ۲۰۲ هزار ساختمان شهری با آسیبدیدگی متوسط مواجه میشوند که معادل ۲۳ درصد از کل ساختمانهای شهر تهران است.»
زمینلرزهٔ احتمالی تهران به پیشبینیهایی مبنی بر وقوع یک زمینلرزه برجسته در تهران اشاره دارد.
رشد شهری در تهران بشکل کاملاً منطقی انجام نشده و حدود ۸ میلیون نفر از جمعیت تهران در ناحیه بسیار خطرناک قرار دارند.[۱] یک تحقیق زمینشناسی پیشبینی میکند که زلزلهای با بزرگی ۷ ریشتر در تهران ۶۴۰.۰۰۰ مسکن را از مجموع ۱،۱۰۰،۰۰۰ مسکن ویران کرده و علاوه بر این بیش از یک میلیون و نیم از جمعیت تهران را کشته و حدود چهار میلیون و سیصد هزار نفر را زخمی کند.[۲] بگفته ریفات لطیفی، متخصص جراحی بالینی در دانشگاه آریزونا، حدود ۲۰ درصد از مرگهای مربوط به این زمینلرزه احتمالی در ۲ ساعت اول اتفاق میافتد که از جمله دلایل اصلی آن خفگی در اثر استنشاق گرد و غبار، فشار بر قفسه سینه، شوک افتادن قند خون[۳] یا سرمازدگی میباشد. بقیه ۸۰ درصد مرگ و میر در ۳ روز اول اتفاق میافتد و دلیل آن از دست دادن آب بدن، سرمازدگی، نشانگان له شدن، نارسایی کلیوی، عفونت زخم، یا گندخونی میباشد.[۴] بگفته مهرداد حلوایی، متخصص فیزیولوژیک جانوری، در صورت وقوع زمینلرزه نوع جدید موشهای زندهخوار که در تهران گسترش یافتهاند افرادی که زیر آوار ماندهاند را تا رسیدن نیروهای امدادی میخورند.[۵]
گسلهای تهران شامل گسل مُشا - فَشَم، گسل شمال تهران، گسل نیاوران، گسل تِلو پایین، گسل محمودیه، گسل شیان و کوثر، گسل شمال ری، گسل جنوب ری، گسل کهریزک، گسل گرمسار، گسل پیشوا، گسل پارچین هستند؛ البته گسلهای فرعی زیادی در سطح شهر تهران وجود دارد مانند نارمک، شادآباد، داوودیه، عباسآباد، باغ فیض و...[۶] بر پایه پژوهش گروه همکاریهای بینالمللی ژاپن جایکا (JICA) از این بین احتمال فعال شدن سه گسل مشا، جنوب ری و شمال تهران تشخیص داده شد که فعال شدن هر کدام خسارات و شدت گوناگونی را در هر منطقه از تهران در پی خواهد داشت.[۷] که البته در ماهیت گسل ری تردید وجود دارد.
فهرست زمینلرزههای ایران در مقیاسهای نزدیک ۷ ریشتر در ناحیه اطراف تهران به شرح زیر است:[۲][۸]
سال | بخش | گسل | اندازه | مقیاس مرکالی |
---|---|---|---|---|
۳۰۰ پیش از میلاد | ری | پارچین، ری | ۷٫۶ | X |
۷۴۳ میلادی | دروازه خزر | گرمسار | ۷٫۲ | Vlll+ |
۸۵۵ میلادی | ری | کهریزک | ۷٫۱ | Vlll+ |
۹۵۸ میلادی | طالقان | مشا | ۷٫۷ | X |
۱۱۱۷ میلادی | کرج | تهران | ۷٫۲ | VIII+ |
۱۶۶۵ میلادی | دماوند | مشا | ۶٫۵ | Vill+ |
۱۸۱۵ میلادی | دماوند | مشا | نامعلوم | V+ |
۱۸۳۰ میلادی | دماوند | مشا | ۷٫۲ | VIII+ |
دادهها نشان میدهد که در منطقه تهران حدود هر ۱۵۸ سال یک لرزه اتفاق میافتد.[۲] آخرین زمینلرزه برجسته در تهران مربوط به سال ۱۸۳۰ میلادی و به بزرگی ۷.۲ ریشتر بود.[۹]
در مورد زمین لرزه های تاریخی منطقه تهران، سزار سلحشور مدیر موسسه دیرینه شناسی فلات اعتقاد دارد که یکی از عظیم ترین و ویرانگرترین زمین لرزه های تهران در محدوده زمانی قرن هفتم و هشتم هجری قمری اتفاق افتاده است که علاوه بر مطالعات زلزله شناسی، مدارک و شواهد باستان شناسی نیز این موضوع را تایید می کند.[۱۰]
به گفته محمودرضا دلاوری، مدیر کار گروه سیستمهای اطلاعات مکانی پردیس فنی دانشگاه تهران: «وقوع زلزله در تهران حتمی است و طبق تحقیقات زلزله دارای یک دوره بازگشت است که طبق برآوردها هر ۱۵۰ سال یک بار یک زلزله بزرگ رخ میدهد و با توجه به اینکه بزرگترین زلزله در تهران در ۱۷۰ سال گذشته رخ دادهاست باید خود را برای وقوع زلزله بزرگ در کلانشهرها آماده کنیم.» نوربخش غلامی، استاد دانشگاه تهران و زمینشناس، در سال ۱۳۸۹ پیشبینی کرده که طی چند سال آینده زلزلهای با مقیاس ۷ ریشتر در تهران اتفاق بیفتد که نتیجه آن فاجعهای مخربتر از بم خواهد بود، و بحرانی ایجاد میشود که شاید در هیچ کجای دنیا مشابه آن اتفاق نیافتاده باشد.[۱۱]
از طرف دیگر محمدرضا حاتمی عضو پژوهشگاه زلزله مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران میگوید: «شاید دولتی بخواهد جمعیت را در سطح کشور پراکنده کند... ولی اینکه تهران زلزلهخیز است، در آن شکی وجود ندارد. امکان وقوع زمین لرزه در تهران را هیچکس نمیتواند پیشبینی کند، کما اینکه کسی نمیتواند بگوید زلزله نخواهد آمد.»[۱۱] گفتنی است جایْنامِ بومهن،در نزدیکی پایتخت، به چم (معنی) زمینلرزه است.[۱۲] [۱۳]
عصر ایران؛ یوسف ناصری- کشور ما به عنوان یک کشور زلزله خیز محسوب می شود. فقط برخی از مناطق کشورمان که مساحت زیادی از کل مساحت کشور را شامل نمی شود، روی گسل یا همجوار گسل های زلزله نیستند. بخش عمده ای از این مناطق که کم خطر هستند بین ارومیه تا جنوب شهر اصفهان قرار دارد.
بر اساس گفته برخی کارشناسان ایرانی حوزه زلزله شناسی، فقط 15 شهر کشورمان در مناطق کم خطر قرار دارند. شهر تهران که به تنهایی 10 درصد از جمعیت کشور را در خود جای داده است، جزو مناطق پر خطر از لحاظ زلزله به حساب می آید.
از آنجا که احتمال وقوع زلزله در اغلب مناطق کشور منتفی نیست، کسب شناخت از این پدیده طبیعی و تلاش برای کاهش تلفات انسانی و مالی و مادی در زلزله های احتمالی، می تواند کارساز باشد. بر این مبنا عصر ایران با سیدمحمود حسینی، به گفت و گو نشست.
حسینی، دکترای مهندسی سازه- زلزله دارد و
از سال 1370 به بعد عضو هیات علمی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و
مهندسی زلزله است. گفت و گو با دکتر محمود حسینی، عمدتا متمرکز بر میزان
آسیب پذیری پایتخت 8 میلیون نفری کشور در برابر زلزله های احتمالی است.
***
*در مورد
گسل های تهران اظهار نظرهای متفاوتی وجود دارد از جمله این که گفته شده 40
گسل اصلی دارد و برخی کارشناسان حوزه زلزله هم می گویند 30 گسل اصلی دارد.
اما به طور مشخص روی چند گسل تاکید می شود و در این زمینه اجماع نظر وجود
دارد که چند گسل اصلی مثل گسل شمال تهران و گسل ری وجود دارد.
تعریفی وجود دارد که گسل اصلی، گسلی است که بیش از 10 کیلومتر طول داشته باشد. این همان مبنایی است که همه باید بپذیرند؟
- اساسا گسل هایی که طول شان کمتر از 10 کیلومتر باشد نمی توانند زلزله
خیلی بزرگ تولید کنند. یعنی وقتی هم این گسل ها بلغزند زلزله زیر 6 ریشتر
تولید می کنند که خیلی ویرانگر نیست.
وقتی طول گسل بالای 10 کیلومتر باشد می تواند زلزله 6 ریشتری و بیش از آن ایجاد کند. هر چقدر طول گسل، زیادتر باشد زلزله هم شدیدتر می شود. در مورد تهران باید گفت که دو تا گسل بزرگ داریم. یک گسل در جنوب ری است و یک گسل در شمال شهر تهران داریم به نام گسل شمال تهران که با گسل مُشا، یک مجموعه هستند.
بر اساس مطالعاتی که زلزله شناسان ما انجام داده اند، این گسل ها به هر دلیل فعال شوند می توانند زلزله هایی تا 7 ریشتر تولید کنند. این از لحاظ کلیت گسل های تهران ولی گسل های کوچک در سطح شهر تهران هم داریم مثل گسل نیاوران. این نوع گسل ها، طول شان کم است و مشکل خاصی ایجاد نمی کنند.
*درباره گسل نیاوران گفته شده بود که 13 کیلومتر درازا دارد. در سال های گذشته عمدتا این بحث مطرح بود.
-گسل هایی که نگران کننده هستند گسل شمال تهران و گسل جنوب ری است. بقیه گسل های تهران طول شان تا این حد نیست. من فکر نمی کنم گسل نیاوران اینقدر طول داشته باشد. باید کوچکتر از این باشد. تا جایی که من یادم می آید گسل نیاوران زیر 10 کیلومتر طول داشت.
*آقای دکتر بیت اللهی (رئیس بخش زلزله شناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی) بر اساس مطالعاتی که انجام شده است در اسفند سال 1395 اعلام کردند که طول گسل نیاوران از 13 کیلومتر به 40 کیلومتر افزایش پیدا کرده است.
-ایشان زلزله شناس هستند و تخصص شان در این زمینه است. اگر مطالعات جدیدی انجام داده اند که این موضوع را نشان می دهد باید همین اطلاعات را پذیرفت. چون ایشان بر مبنای علمی این موضوع را مطرح کرده اند.
نقشه قدیمی که ما داریم گسل نیاوران را به این طول نشان نمی دهد. با مطالعاتی که انجام داده اند شاید ادامه آن گسل را توانسته اند در زیر رشته کوه البرز پیدا کنند.
* مشخص شده گسل نیاوران در اصل 40 کیلومتر طول دارد. آیا شما باز معتقدید که چندان اهمیت ندارد و خطر آن به شدت گسل شمال تهران و گسل جنوب ری نیست؟
-اگر این گسل 40 کیلومتر باشد که فرق می کند. این 40 کیلومتر، طول کمی نیست. از شمال تا جنوب شهران تهران تقریبا 30 کیلومتر است. اندازه حوزه تهران بزرگ بیش از 45 کیلومتر نیست.
اگر گسل نیاوران 40 کیلومتر است باید این گسل از شرق به غرب تهران را طی کرده باشد تا گسل بزرگی باشد.
*گسل نیاوران از اقدسیه و نیاوران عبور کرده و به سمت سعادت آباد رفته است.
-با این مشخصات یقینا بالای 20 کیلومتر طول دارد. بر این اساس اگر مطالعات آقای دکتر بیت اللهی نشان داده باشد گسل نیاوران اینقدر طول دارد، یک گسل بزرگ محسوب می شود.
به هر حال گسل های بالاتر از 10 کیلومتر طول را به عنوان گسل های خطرناک می شناسند.
*گسل مُشا- فشم از شاهرود شروع می شود و همه استان های سمنان، تهران، البرز و قزوین را در برمی گیرد. گسل شمال تهران یک شعبه از آن گسل مُشا – فشم است یا مستقل از آن گسل است؟
- در محل تقاطع گسل مُشا و گسل شمال تهران، گسیختگی هایی وجود دارد ولی این گسل ها یک مجموعه هستند. این مجموعه، گسل خیلی بزرگی است. مطالعات زلزله شناسان نشان می دهد در صورت فعالیت این مجموعه، زلزله بالای 7 ریشتر تولید می شود.
*در اسفند ماه 1395 بحث کشف یک گسل جدید در تهران مطرح شد. اعلام شد که گسل پردیسان 40 تا 50 کیلومتر طول دارد و جهت شرقی به غربی دارد. چرا تا الان مشخص نشده بود چنین گسلی وجود دارد مثل گسل شمال تهران و گسل ری؟
-مطالعات زیرسطحی، ابزار و تکنولوژی پیشرفته می خواهد. بر اساس مطالعاتی که با ابزارهای همین سال های اخیر انجام داده بودند این گسل، کشف نشده بود. اما اخیرا مطالعات زیرسطحی که به کمک تکنولوژی پیشرفته انجام شده است، شناسایی شده که چنین بریدگی ای در آن منطقه وجود دارد.
نمی شود گفت که در مورد این گسل، قبلا اشتباه کرده اند. مثل بیماری هایی است که قبلا شناخته شده نبود ولی الان شناخته شده اند. گسل پردیسان هم با ابزارهای قدیم، شناخته نمی شد و الان با ابزارهای جدید شناخته شده.
*یعنی ابزارهای مدرن نیاز است برای این که بعضی گسل ها را تشخیص بدهند؟
-بله. همین طور است و ابزارهای جدید باید داشته باشیم.
*برج میلاد دقیقا روی همین گسل جدید پردیسان قرار دارد.
-اثبات شده که این طور است ولی این که آیا این گسل، فعال است و آیا حرکتی می تواند داشته باشد یا نه، جای بحث دارد.
* راجع به زلزله هایی که در قرن های قبل اتفاق افتاده است برای مثال گفته شده که گسل مُشا در محدوده دماوند سه زلزله بزرگ در سال های 1665 و 1815 و 1830 میلادی ایجاد کرده است. اندازه زلزله های سال های 1665 و 1830 اعلام شده ولی اندازه زلزله سال 1815 مشخص نیست و اعلام نشده.
-این نوع اظهار نظر بر اساس شواهد تاریخی است که می گویند بزرگی زلزله به نظر می آید که اینقدر بوده است. با توجه به تاثیری که در محیط گذاشته است این موضوع را مطرح کرده اند.
این مطالعات باید انجام شود تا متوجه شوند این گسل اگر فعالیت داشته است چقدر تاثیر گذاشته و چه جا به جایی در سطح ایجاد شده و چه بریدگی هایی در لایه های زمین و مسیر رودخانه ایجاد شده. وقتی این مطالعات انجام شود می توانند بزرگی زلزله را حدس بزنند.
به هر حال زلزله سال 1830 تهران، یک زلزله بزرگ بوده. فکر می کنم در جنوب ری هم در سال 1470 میلادی، یک زلزله بزرگ، ری را که آن موقع شهر بزرگی بوده با خاک یکسان کرده است. چنین زلزله هایی در تاریخ داشته ایم.
*زلزله سال 1830 میلادی تهران که توسط گسل مُشا اتفاق افتاده مشخص است که قدرت آن 7.2 ریشتر بوده ولی اندازه زلزله 1815 میلادی مشخص نیست. آیا نیاز هست یا نیست که مشخص باشد زلزله سال 1815 چه قدرتی داشته است؟
-خیر. همین زلزله سال 1830 که ثبت شده است
نشان می دهد این منطقه، فعال و زلزله خیز است. حالا این که قبل از آن هم
زلزله اتفاق افتاده یا نه، خیلی تاثیری در نتیجه نمی گذارد. به هر حال
زلزله آمده و دو بار در فاصله 15 سال در اینجا رخ داده است.
احتمال این
که دوباره در یک فاصله 20 یا 30 ساله، در این منطقه چند بار زلزله بیاید
وجود دارد. اما به طور دقیق نمی توان اظهار نظر کرد.
*همین گسل بزرگ مُشا در سال 1815 یک زلزله بزرگ در اطراف تهران ایجاد کرده و در سال 1830 هم یک زلزله به وجود آورده است. چطور بعد از 15 سال که از زلزله 1815 گذشته بود، یک زلزله دیگر اتفاق افتاده است ولی از 1830 هیچ اتفاق مهمی نیفتاده است؟
-اصطلاح « Seismic Gap» به فارسی نبود لرزه ای ترجمه شده. یعنی خلایی که از نظر زمانی زلزله نداریم. در اثر مواد مذاب زیر پوسته زمین، این پوسته به طور دائم در حال حرکت است. یک جایی به هم قفل می شود و یک جای دیگر از هم باز می شود یا در کنار هم لغزانده می شود.
بستگی به شرایط و آن مواد مذاب و ضخامت پوسته دارد و وضعیت های مختلفی پیش می آید. در آن زمان که دو بار زلزله اتفاق افتاده، فشار مواد مذاب وجود داشته است. الان آنجا در همدیگر قفل شده و انرژی بیش تری می خواهد تا دوباره بلرزد.
با این حال نمی شود فهمید که دقیقا چه زمانی این گسل فعالیت خواهد کرد. تجربه تقریبا قطعی وجود دارد که اگر در جایی زلزله آمده است باز هم زلزله می آید. به قول معروف حالا دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد.
*درست است که ایران در منطقه زلزله خیزی قرار دارد ولی چطور برخی از زلزله شناسان به این نتیجه رسیده و اعلام می کنند که هر 200 سال یکبار یا هر 150 سال یکبار زلزله بزرگ در تهران اتفاق می افتد؟
-تا جایی که من می دانم ما نمی توانیم برای زلزله های تهران، دوره بازگشت مشخصی را عنوان کنیم. یعنی آمار ما اینقدر دقیق نیست که بتوانیم دوره بازگشت را برای زلزله احتمالی تهران محاسبه کنیم.
این صحبت ها، خیلی مبنای علمی ندارد. اما این که هر لحظه ممکن است در تهران، زلزله بیاید، منطقی تر است. ادامه گسل شمال تهران به جاده لواسان می آید و در یک جایی بریدگی جاده مشخص است. آن بریدگی که گسل باعث آن شده را می توان دید.
این نشان می دهد که گسل، فعال است و زنده است. گسلی که زنده باشد هر لحظه ممکن است بلغزد. با علم امروز نمی توانیم بگوییم در چه ساعتی و چه روزی زلزله می آید ولی نگران آن هستیم.
*ادامه گسل شمال تهران در سال 1117میلادی، یک زلزله در محدوده کرج ایجاد کرده که قدرت آن 7.2 ریشتر بوده است. گسل مُشا در نزدیکی دماوند دو زلزله بزرگ در 200 سال اخیر ایجاد کرده است ولی چرا در خصوص گسل شمال تهران فاصله زیادی افتاده بین آن زلزله 900 سال قبل و زلزله احتمالی بعدی؟
-ساختار پوسته زمین، پیچیده است. مواد مذابی که در زیر پوسته زمین وجود دارد به قدری غیر قابل پیش بینی است که نمی شود گفت دقیقا به چه علت این طور شده یا این طور نشده. ما نمی دانیم در عمق 40 کیلومتری زمین و زیر پوسته زمین دقیقا چه خبر است.
با توجه به زلزله ها یا انفجارهایی که در سطح ایجاد می کنند، بریدگی های زیر زمین را شناسایی می کنند. با شواهدی که در سطح زمین و تغییر جهت رودخانه ها و بریدگی هایی که در کوه ها می بینند حدس می زنند که گسلی وجود داشته و فعال شده و می توانند متوجه شوند که چقدر حرکت کرده و چه زمان حرکت کرده است.
با استفاده از این موارد یک مقدار می توانند تاریخ را برآورد کنند ولی دانش ما در حدی نیست که بتوانیم به طور صددرصد بگوییم چند سال به چند سال، زلزله آمده است.
*علاوه بر گسل بزرگ مُشا، برخی زلزله شناسان برای گسل شمال تهران هم دوره بازگشت مشخصی اعلام کرده اند.
-من شخصا با اعلام دوره های بازگشت زلزله موافق نیستم. موضوع دوره بازگشت زلزله، مبنای علمی ندارد. ما به اندازه کافی دانش نداریم که بتوانیم این آمار را تهیه کنیم و بگوییم دوره بازگشت زلزله چگونه است. از دید من اعلام دوره بازگشت زلزله، زیاد حرفی علمی نیست.
*از لحاظ ساخت و ساز آیا روی گسل ها یا کنار گسل های بزرگ زلزله نباید ساخت و سازی انجام شود؟
-ما اگر بدانیم و مطمئن باشیم نباید روی گسل ساخت و ساز انجام شود. ترجیحا اگر در فاصله 200 تا 300 متری گسل ها، ساخت و ساز نشود، بهتر است. برای این که بریدگی ای که از آن زیر شروع می شود در جایی به سطح زمین برسد زلزله به ساختمان هایی که روی گسل شاخته شده اند آسیب می زند.
اما چون دقیقا نمی دانیم که پهنه های لرزه خیز در کجا هستند، نمی توانیم با دقت کامل این 200 یا 300 متر را تعیین کنیم. چون عمق گسل زیاد است و شناسایی محل دقیق آنها با خطای زیاد همراه است.
بنابراین، بهتر است ما در مناطقی که گسل وجود دارد ساخت و ساز نداشته باشیم ولی اگر هم قرار است ساخت و ساز انجام شود باید پِی ساختمان ها، یکپارچه و ضخیم ساخته شود. یعنی این که هر دو، سه متر یک ستون می گذارند و آنها را به همدیگر وصل می کنند فایده ندارد.
اگر زیر ساختمان یک متر، بتُن باشد وقتی زلزله بیاید به راحتی نمی تواند ساختمان را تخریب کند. می تواند ساختمان را بچرخاند یا آن را کمی کج کند ولی نمی تواند آن را متلاشی کند.
دستورالعمل ساخت و ساز در حریم گسل ها، وجود دارد و حدودا 10 سال پیش، ما توصیه های خودمان را به شهرداری ارائه کردیم.
*گسل شرق تهران مشخص است که از شرق تهران می اید و از پارک جنگلی سرخه حصار عبور می کند و تا محدوده سید خندان ادامه پیدا می کند. یا محل عبور گسل جنوب ری یا گسل شمال ری مشخص است. همچنین محل عبور گسل نیاوران مشخص است.
در مورد گسل هایی که محل عبور آنها مشخص هست و از سال ها قبل هم در مورد وجود آنها صحبت شده آیا واقعا باید تصمیم گرفته شود که به هیچ وجه ساخت و ساز انجام نشود؟
-نقشه های معمولی که ما در اختیار داریم با مقیاس یک پنجاه هزارم(50000 : 1) است و در آنها خط گسل مشخص نیست. اگر نقشه بزرگ شود و یک دو هزارم(2000 : 1) باشد در واقع نقشه را 25 برابر به نحوی بزرگ می کنیم لذا پهنای یک خط گسل اینقدر زیاد می شود که بخش بزرگی را در بر می گیرد.
نمی شود موقعیت گسل ها را روی زمین مشخص کرد و گفت از چه جاهایی عبور کرده است. با یک خطای چند ده متری ممکن است رو به رو شویم. بنابراین بهتر است تا فاصله 200 متری یا 300 متری، ساخت و ساز انجام ندهیم یا اگر یک منطقه را نمی شود تعطیل کرد و بافت مسکونی در آنجا وجود دارد، باید با پِی های یکپارچه و ضخیم مقاوم سازی را انجام بدهیم.
با این کار می توانیم کاری کنیم که در زمان زلزله احتمالی، ساختمان ها را متلاشی نکند و بتوانیم جان مردم را نجات بدهیم.
*احتمالا و در شرایطی که فرضا در محلی به ناچار بخواهند ساخت وساز انجام شود آیا شما اعتقاد دارید این ساخت و سازها محدود به چند طبقه باشد ولی ساخت ساختمان های مرتفع و برج های ساختمانی روی گسل را که تحت هیچ عنوان تجویز نمی کنید؟
-در این حالت برج های بالای 7 یا 8 طبقه نباید ساخت. چون اگر ساختمان در اثر حرکت گسل، یک کم کج شود ممکن است آن ساختمان واژگون شود. ساختمان های بلند، احتمال واژگون شدن دارند. بنابراین در این نوع مناطق ساختمان های بالای 7 طبقه یا 8 طبقه باید ساخته نشود.
*علاوه بر گسل هایی که در تهران وجود دارد، راندگی هایی هم در تهران داریم مثل راندگی داوودیه. در خصوص این راندگی ها باید با همان شدت مورد توجه قرار بگیرد؟
-بله. اگر در بالادست راندگی، ساخت و ساز انجام بدهیم موقع زلزله، ممکن است آن بخش بالادست زلزله بلغزد و احتمال این که آن بخش بالادست، پایین بیاید زیاد است. در قسمت بالادست راندگی ساخت و ساز نباید انجام شود.
البته متاسفانه در بالادست راندگی های تهران، ساخت و ساز انجام شده و در شمال تهران تعداد زیادی از این نوع ساخت و سازها داریم. به احتمال زیاد این راندگی ها ممکن است موقع زلزله بلغزند و هر چه ساختمان روی آنها هست را با خودشان به پایین بیاورند. به این ترتیب، راندگی ها نیز خطرناک هستند.
*تفاوت عمده راندگی با گسل زلزله چگونه تعریف می شود؟
- گسل در زیر است و در زیر آبرفت و در اعماق 40 کیلومتری و 50 کیلومتری است ولی راندگی در سطح زمین است. در اثر حرکت گسل به تدریج، بریدگی سطحی ایجاد شده که ممکن است قائم یا افقی باشد. اگر قائم باشد در قسمت بالادست راندگی، منطقه خطرناک است و ساخت و ساز نباید انجام شود.
*آقای مهندس چمران در زمانی که رئیس شورای شهر تهران بود در مورد مشخصات و موقعیت گسل ها گفته بود ما نمی خواهیم مردم نگران شوند بنابراین اعلام نمی کنیم چه نقاطی از تهران روی گسل است.
آیا چنین باوری و این نوع صحبت کردن درست است یا برخلاف چنین نگرشی، مردم باید بدانند که اگر در جایی گسل زلزله است ساختمان خریداری نکنند؟
-قاعدتا وقتی چنین بحث هایی مطرح می شود قیمت زمین و منافع انبوه سازان مطرح می شود. یک بحث اقتصادی و سیاسی این است که آیا این کار را انجام بدهیم یا انجام ندهیم.
از دید من که از جنبه علمی به این مساله نگاه می کنم اعتقاد دارم اگر مردم به این مسائل آگاه باشند بهتر است. البته اگر این آگاهی اتفاق بیفتد به طور مسلم روی قیمت زمین در مناطقی که گسل هست اثر می گذارد.
اما اِشکال ندارد که این بحث ها مطرح شود و قیمت زمین یک مقدار پایین بیاید. در این وسط، برخی از مردم، مقدار زیادی ضرر می کنند و می گویند حالا چرا قیمت زمین ما پایین آمد. این دیگر جزو پیامدهای اجتماعی است که جامعه شناسان باید آن را حل کنند.
آقای چمران بر اساس ملاحظات سیاسی و اجتماعی خودشان، این موضوع را مطرح کرده اند ولی من اگر باشم به مردم اطلاعات دقیق را منتقل می کنم که همه چیز روشن شود.
*یعنی حتی اگر مردم به خاطر اطلاع رسانی درست، نگران شوند باید واقعیت ها را به مردم گفت؟
-بله. نظر من این است. من خیلی به آن ملاحظات اجتماعی توجه نمی کنم که آیا این کار درست است یا نه. به نظر من، اگر این واقعیت ها را به مردم بگوییم بهتر است.
*در چارچوب فرهنگ سازی، انجمن مهندسی زلزله ایران که شما عضو آن هستید به عنوان یک نهاد غیر دولتی، آیا برای آگاه سازی مردم می تواند کاری انجام بدهد؟
-اگر صدا و سیما همکاری کند و رسانه ها همکاری کنند، مسئولان انجمن می توانند برنامه داشته باشند و هفته ای یکبار یا هر ماه یکبار، بحث هایی را برای مردم مطرح کنند.
مناسب برای خنک کردن و ایجاد گردش هوای مناسب در محیط شما، آیا برای گرمای هوا چاره ای اندیشیده اید؟ هنگامی که دمای هوا شما را کلافه می کند و ریه های شما نیاز به هوای تازه دارند و نفس کشیدن بجای لذت به یک حرکت عذاب آور تبدیل میشود
برای شما هم حتما پیش آمده که در مکانی قرار بگیرید که گرمای هوای محیط آنجا شما را آزار دهد.
مینی کولر آبی رومیزی قابل شارژ با باتری و USB قابل حمل+ ارسال فوری به سراسر ایران
یک کولر آبی همراه با کارایی بالا و وزن کم و ابعاد کوچک قابل حمل و قابل استفاده با برق و باتری قلمی، دارای دو دریچه قابل تنظیم بصورت مجزا و کیفیت ساخت بسیار بالا
یکی از کوچکترین کولرهای آبی قابل استفاده بصورت پرتابل یا بر روی میز دارای 2 دریچه خروجی مستقل قابل تنظیم و محفظه مخصوص یخ یا آب خنک با قابلیت کارکرد بوسیله 3 عدد باتری قلمی یا برق پورت USB (یا آداپتورUSB)
مقیاسی کوچک از کولرهای آبی با قدرتی عالی که توسط موتور براشلس آن ایجاد میشود و اگر آب محفظه سرد و خنک باشد یا داخل مخزن یخ ریخته باشید در عرض چند دقیقه چنان باد خنکی توسط این کولر از سمت دریچه هایش خواهد وزید که نسبت به جثه و اندازه و هیکل این دستگاه بعید به نظر خواهد رسید و شما یا اطرافیان شما را به تعجب وا خواهد داشت.
مینی کولر رومیزی یک وسیله جالب و کاربردی با طراحی ویژه ای است. این محصول که از پلاستیک با کیفیت ABS ساخته شده است یک کولر واقعی در ابعاد کوچک و رو میزی است. این کولر به دلیل داشتن مخزن آب، باد بسیار خنکی را تولید کرده و از طریق دو دریچه که در راستای عمودی تغییر زاویه می دهند، به بیرون می دمد. کولر رومیزی کوچک هم از ظریق سه باتری قلمی می تواند کار کند و هم دارای یک کابل یو اس بی است که می توانید به کامپیوتر، لپ تاپ یا آداپتور و …. وصل نمایید. در هر کجایی می توانید این کولر کوچک و قوی را همراه خود برده و استفاده نمایید.
این مینی کولر دارای یک مخزن آب و یخ است که می توانید قبل از روشن نمودن درون مخزن تعبیه شده در قسمت پایینی مینی کولر را با آب و در صورت تمایل با یخ پر کنید تا باد خنک تری بزند. علاوه بر آن دارای دانه های بوگیر و معطر کننده ای نیز می باشد که باد کولر رایحه ای دلپذیر خواهد داشت. این کولر دارای 2 دریچه خروجی باد می باشد که قابل تنظیم بوده و می توانید هر دریچه را به سمت جهت مورد نظرتان تنظیم نمایید.
استفاده از وسایل سرمایشی نظیر کولر و پنکه در ایام گرم سال بسیار رواج پیدا می کند . اما استفاده از این وسایل محدودیت هایی را نیز برای شما به همراه خواهد داشت که از مهمترین آنها می توان به عدم امکان استفاده از آنها در موقعیت های مکانی و زمانی مختلف اشاره نمود که از مهمترین دلایل آن نیاز به انرژی برق و همچنین غیر قابل حمل بودن است . اما برای حل چنین مشکلاتی انواع مختلفی از پنکه های رومیزی و همراه ارائه شدند که قابلیت حمل و جابه جایی آسان را داشتند.
حتی شما میتوانید درون مخزن آب این کولر چند قطره عطر نیز بچکانید تا هوای دمیده شده بوی خوبی به خود بگیرد و فضای اتاق را خوشبو و عطرآگین کند. البته درون مخزن آب این کولر شگفت انگیز دانه های گلوله ای گرد مخصوصی قرار داده شده و شما میتوانید هر تعدادی را که دوست دارید به همراه آب در فریزر بگذارید تا یخ بزند و سپس داخل مخزن این کولر قرار دهید تا به تدریج بوی مخصوص آنها جلوی بوی نم و رطوبت را از هوای پخش شده بگیرد. این پنکه را میتوانید بصورت رومیزی بر روی هر سطح صافی بگذارید و از وزش باد خنک آن در خانه ، اداره و محل کار یا مغازه لذت ببرید.
خصوصیات مینی کولر یو اس بی رومیزی:
مصرف بسیار کم برق (در حد 2.5 وات)
موتور : brushless 4.5 واتی با دمندگی خوب و قدرتی عالی
کنترلر هوشمند داخلی برای بهینه سازی قدرت وزش باد
بدنه ساخته شده از پلاستیک ABS درجه یک
مجهز به مخزن مخصوص در قسمت زیرین ، جهت ریختن آب و یخ برای ایجاد باد خنک تر
دارای ژل مخصوص نگهدارنده آب (می توان آن را در مخزن مخصوص نگهداری آب ریخت تا به کاهش دمای باد خروجی کمک نماید)
ارائه شده همراه با کابل usb و ژل مخصوص