منبع:خط سلامت
عصر ایران – در شرایطی که برخی برای ایجاد کلنی هایی روی کره ماه یا سیاره مریخ برنامه ریزی می کنند، اما شاید کمتر به ظرفیت هایی که برای حضور روی آب دریاها و اقیانوس های سیاره زمین وجود دارد، توجه می شود.
این در شرایطی است که با توجه به تهدیداتی مانند گرمایش جهانی و افزایش سطح آب دریاها، می توانیم درباره استفاده از این منابع ارزشمند، به ویژه در زمینه ساخت خانه ها در زیر یا روی آب هوشمندانهتر عمل کنیم.
برخی ایده ها درباره چگونگی ساخت خانه ها و حتی جوامع شناور روی آب ارائه شده اند، و در همین راستا به تازگی یک طرح مفهومی پایدار ارائه شده است که نه تنها به محیط زیست دریایی احترام می گذارد، بلکه حتی می تواند زیستگاه هایی برای موجودات دریایی ایجاد کند.
بنیان های اساسی طرح "سرزمین روی آب" (Land on Water) که یک سامانه ساختمانی ماژولار است ریشه در دوران باستان دارد. در این طرح از قفس های گابیون (قفس سنگ) و پر کردن آنها با موادی از منابع محلی برای شکلگیری شالوده هایی کم هزینه استفاده می شود تا پشتیبان هر سازه ای باشد که روی آن ساخته می شود. خود قفس ها از پلاستیک تقویت شده بازیافتی ساخته می شوند که جابجایی این ماژول های سفت (محکم) و مونتاژ آنها در جا را آسانتر می کند.
افزون بر پرهیز از رنگ های ضد رسوب سمی مورد استفاده در پایه های فولادی و بتنی، این ماژول ها می توانند به زیستگاه هایی طبیعی برای ماهی ها و سختپوستان تبدیل شده و همچنین پشتیبانی برای زندگی نرمتنان و جلبک های دریایی باشند. به بیان دیگر، طرح "سرزمین روی آب" فقط شامل ساخت خانه هایی برای سکونت انسان ها نمی شود، بلکه بستری برای حیات دریایی نیز شکل می دهد که می تواند به پشتیبانی از جامعه انسانی روی آب کمک کند.
قفس های ماژولار می توانند برای ساخت هر چیزی روی آنها از خانه های شناور تا سایت های کمپینگ یا حتی استخرها و سوناها استفاده شوند. طرح "سرزمین روی آب" می تواند حتی به نقشه راهی برای نوع جدیدی از جامعه پویا بدون اتصال به شبکه برق سراسری در آینده تبدیل شود. ممکن است این طرح برای ساختمان های بزرگ و سنگین قابل استفاده نباشد، اما نکته همین است که سازه های کوچکتر و کاربردیتر شکل گرفته در شرایطی که به محیطی که روی آن ساخته شده اند نیز آسیبی وارد نمی کنند.
جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا روز پنجشنبه هشت اکتبر (۱۵ مهر) گفت که جهان برای نخستین بار پس از جنگ سرد در معرض خطر «آرماگدون» (آخرالزمان) هستهای قرار دارد.
به گزارش عصرایران به نقل از یورونیوز، بایدن در مراسم جمع آوری کمکهای مالی حزب دموکرات در نیویورک با اشاره به دوران جان اف کندی، رئیس جمهوری اسبق آمریکا گفت: «از زمان کندی و بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ با چشم انداز آرماگدون مواجه نبودیم.»
بایدن گفت که پوتین وقتی تهدید میکند که از سلاح هستهای تاکتیکی یا سلاح های بیولوژیکی یا شیمیایی برای ادامه تهاجم به اوکراین استفاده خواهد کرد، «شوخی نمیکند.»
وی این برآورد را دارد که تهدید پوتین واقعی است چرا که از نظر رئیس جمهوری آمریکا ارتش او بهطور قابل توجهی ضعیف عمل میکند.»
کارشناسان معتقدند که اگر پوتین بخواهد از سلاح هستهای استفاده کند احتمالا از سلاحهای هستهای تاکتیکی استفاده میکند که از نظر بار انفجاری کوچکتر از یک سلاح هستهای استراتژیک است. اما واشنگتن بر این باور است که حتی یک حمله هستهای تاکتیکی میتواند آتشسوزی گستردهتری ایجاد کند.
مقامات آمریکایی ماهها درباره احتمال استفاده روسیه از سلاحهای کشتار جمعی در اوکراین هشدار دادهاند زیرا این کشور با یکسری شکستهای استراتژیک در میدان نبرد مواجه شده است. اظهارات بایدن شدیدترین هشداری بود که دولت ایالات متحده تاکنون درباره خطرات هستهای بیان کرده است.
با این حال هنوز مشخص نیست که آیا بایدن به ارزیابی جدیدی از نیات روسیه اشاره میکند یا خیر. در همین هفته مقامات آمریکایی گفتهاند که هیچ تغییری در نیروهای هستهای روسیه که مستلزم تغییر وضعیت هوشیاری نیروهای هستهای آمریکا است مشاهده نکردهاند.
کارین ژان پیر، سخنگوی کاخ سفید روز سهشنبه گفته بود «ما هیچ دلیل برای تعدیل موقعیت استراتژیک هستهای خود ندیدهایم و همچنین نشانهای نداریم که روسیه آماده استفاده قریبالوقوع از سلاحهای هستهای است.»
نیروهای اوکراینی از اوایل سپتامبر در تمامی جبههها در حال پیشروی بودهاند و بیشتر مناطق خارکیف در شمال شرق کشور و گرههای لجستیکی مهم مانند ایزیوم، کوپیانسک و لیمان را پس گرفتهاند.
ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین شامگاه پنجشنبه گفت: «تنها از اکتبر و تنها در منطقه خرسون بیش از ۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک اوکراین و دهها منطقه آزاد شده است.»
آندری سوشنتسوف، مدیر برنامه کلوپ والدای در باره احتمال وقوع جنگ هسته ای در اثر گسترش حمله نظامی روسیه به اوکراین می نویسد*:
برخی کارشناسان روابط مسکو و کی یف را با روابط آمریکا و کوبا مقایسه می کنند. کوبا از یک طرف به دنبال این بود که در خط مقدم مبارزه با سرمایه داری جهانی قرار گیرد اما از طرفی دیگر در زندگی سیاسی ـ اجتماعی آمریکا تنیده شده بود. با این وجود، عواملی وجود دارد که تضادهای روسیه و اوکراین را بر خلاف روابط متخاصم واشنگتن و هاوانا نشان می دهد.
در سه دهه گذشته، منطق روابط روسیه و غرب بر این فرض اساسی استوار بود که مسکو هرگونه اقدام ناتو برای تغییر موازنه قوا در اروپا را می پذیرد. در واقع، روسیه اغلب باید در حالت تدافعی قرار می گرفت، که به تدریج موقعیت استراتژیک خود را نه تنها در قاره، بلکه حتی در کمربند کشورهایی که در امتداد مرزهای نزدیک خود بود، بدتر کرد.
این موضوع تا لحظه ای که غرب روی پیوستن اوکراین به جامعه فراآتلانتیک قمار کرد صدق می کرد. زیرا دولت های کی یف برای سال های متمادی پروژه ملی خود را به عنوان دشمن روسیه ساخته بودند. در آن سو کوبایی وجود داشت که در استقرار تسلیحات اتمی شوروی برای مقابله با ایالات متحده کمک کرد، در حالی که فاقد توانایی های نظامی برای مبارزه با واشنگتن بود. با این همه، عواملی وجود دارند که تضادهای روسیه و اوکراین را بر خلاف روابط متخاصم واشنگتن و هاوانا نشان می دهند.
آخرالزمان هستهای فرا میرسد؟
اول؛ بر خلاف کوبا، اوکراین شروع به نظامی سازی فشرده کرد و شروع به تبدیل شدن به یک بازیگر مهم نظامی در اروپای شرقی کرد. اتحاد جماهیر شوروی توانایی های نظامی قدرتمندی داشت و کی یف به یکی از بزرگترین وارثان پتانسیل نظامی شوروی تبدیل شد. بعدها، ناتو کمک کرد تا نیروهای مسلح اوکراین به یک ارتش کیفی بهتر تبدیل شوند. بر اساس منابع مختلف، تعداد این ارتش به ۲۵۰ هزار نفر رسیده است که تنها یک چهارم نیروهای مسلح روسیه است. اگر این رقم را به نیروهای ذخیره و کارمندان سایر سازمان های مجری قانون اوکراین اضافه کنید، این تعداد می تواند به یک میلیون نفر برسد که با اندازه ارتش روسیه قابل مقایسه است. امروز همه این قدرت در جبهه مستقر شده است.
دوم؛ در اوکراین یک تضاد اجتماعی ـ فرهنگی حلنشده بین افرادی با هویت طرفدار روسیه و کسانی که جهان بینی خود را با ایده ملی اوکراین غربی مرتبط میکنند وجود دارد. موقعیت این دومی درگیری مسلحانه داخلی با شرق کشور را از پیش تعیین کرده است. در هشت سال پس از سال ۲۰۱۴، منطقه دونباس به طور مداوم تحت فشار نظامی کی یف بوده است. این درگیری هم افراطگرایی مردم با هویت روسی در دونباس را از پیش تعیین کرده و هم مردمی با گرایش غربگرا که روسیه را بهعنوان یک تهدید وجودی ابدی درک می کنند. دومی شروع به پیروزی بر روسیه به عنوان هدف سرنوشت خود کرد و معتقد بود که این به حل مناقشه داخلی در شرق کشور کمک می کند.
چنین مجموعه ای از تضادها با معضل هند و پاکستان قابل مقایسه است. این کشورها بیش از نیم قرن است که بر سر جامو و کشمیر در حال جنگ هستند. هر دو کشور همزمان با فروپاشی راج بریتانیا ظهور کردند. برای پاکستان، پیدایش دولت و استقلال، با مخالفت علیه هند ارتباط مستقیم دارد. هر دو کشور به طور همزمان نیروهای مسلح قابل توجهی را ایجاد کردند که اکنون شامل سلاح های هسته ای می شود. پاکستان شروع به برقراری روابط سیاست خارجی با کشورهای متخاصم هند کرد و سعی کرد تهدید ناشی از دهلی را متعادل کند.
مسکو اوکراین را بهعنوان یک دشمن تلقی میکرد و متوجه شد که ظرف چند سال این کشور میتواند مجموعه قابل توجهی از تسلیحات را از کشورهای ناتو دریافت کند، که برای وارد کردن خسارت های عظیم به منطقه دونباس یا خود روسیه کافی است.
روسیه با یک چالش استراتژیک مضاعف روبرو بود: کاهش افق زمانی مذاکرات برای روسیه منجر به آن شد تا اوکراین در نهایت پتانسیل نظامی برای حل مسئله در شرق را به دست آورد، ضمن اینکه احساسات ضد روسی در خود اوکراین نیز به سرعت در حال رشد بود.
مجموعه این عوامل توضیح می دهد که چرا روسیه به تصمیم سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو با آرامش واکنش نشان داد. اگر پتانسیل نظامی این کشورها را با هم مقایسه کنیم، آشکار می شود که آنها از این نظر به طور قابل توجهی از اوکراین پایین تر هستند. علاوه بر این، هیچ تناقض فرهنگی ـ اجتماعی بین روسیه و کشورهای شمال اروپا، همچون اوکراین، وجود ندارد، که بتواند بلافاصله منجر به تشدید درگیری نظامی شود.
علیرغم این واقعیت که این درگیری همچنان یک رویارویی مسلحانه بین دو کشور است، اما بر کل معماری نظم جهانی تأثیر می گذارد و خطوط استراتژی سیاست خارجی روسیه را تغییر می دهد. در اینجا فقط برخی از مجهولات معادله جدید جهانی آورده شده است. هنوز مشخص نیست که سرنوشت سازمان ملل چه خواهد شد و روسیه چه جایگاهی در آن خواهد داشت. اقتصاد جهانی و لجستیک چگونه عمل خواهد کرد؟ منابع انرژی روسیه چگونه و از کجا صادر می شود؟ آیا اتحادیه اروپا از نظر اقتصادی پایدار و بادوام باقی خواهد ماند؟
بدیهی است که روابط روسیه با غرب از نظر کیفی در حال تغییر است. قابل درک ترین مفهوم در این گونه از دگردیسی این است که روسیه و کشورهای ناتو اکنون همچون روح نیمه دوم دهه ۱۹۴۰ دشمن یکدیگر خواهند بود؛ یعنی زمان ظهور دوقطبی سخت. با این حال، خطوط تغییر رابطه بین ایالات متحده و اروپا نیز قابل مشاهده است.
اکنون اروپاییها بین شرکای خود انتخابی نخواهند داشت و مجبور هستند فقط بر ایالات متحده تمرکز کنند. به دلیل فقدان تنوع استراتژیک، آنها مجبور به تسلیم شدن در قبال ناتو خواهند شد. از آنجایی که آنها قادر به همکاری با روسیه نیستند، مجبورند به حفاظت نظامی آمریکا تکیه کنند که هزینه بسیار بیشتری برای آنها خواهد داشت.
در این راستا، اروپا خودمختاری استراتژیک خود را از دست خواهد داد که احتمالاً یکی از پیامدهای اصلی بحران در حال گسترش است. به ویژه با اعلام الحاق چهار منطقه اوکراین یعنی زاپورژیا، خرسون، دونتسک و لوهانسک به خاک روسیه، معادلات و روند بازی ها به مراحل حساس تری رسیده و باید دید با وجود هزینه های بسیار بالا، حمله هسته ای می تواند به حالت توجیه پذیر خود برسد یا خیر. عدم آمادگی برای عقب نشینی از جانب هر یک از طرف ها موضوع مهمی بود که ناظران پیش تر هشدارهای مربوطه نسبت به آن را مطرح کرده بودند.
اگرچه جنگ لفظی در جریان مخاطرات دوره جنگ سرد بالا گرفت، اما جان اف کندی، رئیس جمهور وقت آمریکا و خروشچف توافق کردند که به محض وجود تهدید واقعی انجام یک حمله هستهای، تنشها را کاهش دهند. مساله ای که در نهایت به عقب نشینی از مواضع منجر شد.
اما در بحران فعلی آنچه که بیش از همه چیز فضا را مخاطره آمیز کرده از بین رفتن ارزش بازدارندگی و یا با نگاهی خوش بینانه تر کاهش آن است. مساله ای که زنگ خطر را در کاخ سفید نیز به صدا در آورده است، به گونه ای که بایدن نیز اعتراف می کند که برای نخستین بار از زمان بحران موشکی کوبا، تهدیدی مستقیم درباره استفاده از سلاح اتمی وجود دارد.
رئیس جمهور آمریکا معتقد است که تهدیدهای اخیر پوتین شوخی نیست و خطر آخرالزمان هسته ای به بالاترین حد خود در ۵۰ سال اخیر رسیده است. درست مانند ۷ ماه گذشته که به باور بسیاری تهاجم روسیه به خاک اوکراین تنها یک تهدید ارزیابی می شد، اما در نهایت صورت گرفت.
زمان و جهت گیری معادلات در آینده نه چندان دور مشخص خواهد کرد که آیا روسیه از تسلیحات اتمی استفاده خواهد کرد یا اینکه وعده ها در حد تهدید باقی خواهند ماند.
* ترجمه: ابوالفضل خدائی؛ خبر انلاین
عصر ایران - یک شرکت نوپا در تلاش برای مقابله با مشکل کمبود مسکن، خانه های چاپ سه بعدی شده با مواد ارزان قیمت را معرفی کرده است.
استارت آپ اژر پرینتد هومز (Azure Printed Homes) مستقر در لس آنجلس، آمریکا فعالیت خود را از سال 2019 آغاز کرده است.
این شرکت خانه هایی ارزان را با استفاده از پلاستیک بازیافتی در چاپ سه بعدی سقف، کف و دیوار می سازد. بخش هایی از خانه که با استفاده از فناوری چاپ سه بعدی قابل ساخت نیستند نیز در کارخانه کالور سیتی این شرکت تولید می شوند.
راس مگوایر و جین ایدلمن، بنیانگذاران شرکت اژر پرینتد هومز، یک هدف در ذهن خود داشته و آن توسعه سریع تر، اقتصادی تر و با تاثیرات بسیار کمتر زیست محیطی خانه ها بوده است.نخستین مجموعه از خانه های اژر پرینتد هومز در حال توسعه هستند و قیمت آنها از 39900 دلار برای یک واحد استودیویی آغاز می شود.
این در شرایطی است که خانه های چاپ شده اژر در اندازه های مختلف شامل استودیو، تک خوابه یا دو خوابه قابل سفارش هستند. این واحدها از 180 فوت مربع تا 900 فوت مربع (17 متر مربع تا 84 متر مربع) مساحت دارند.
یک چاپگر سه بعدی می تواند کف، سقف و دو دیوار یک خانه را تنها در یک روز چاپ کند. همچنین، چاپگر توانایی ایجاد کانال هایی برای لوله کشی و سیم کشی را دارد.
در همین حال، دو دیوار دیگر که چاپ سه بعدی نمی شوند شامل پنل های از پیش مهندسی شده همراه با درها و پنجره ها می شوند.
در شرایطی که طی روز نخست بدنه خانه شکل می گیرد، در روز دوم نیز سیم کشی ها و لوله کشی ها درون این بدنه انجام می شوند.
برخلاف خانه های چاپ سه بعدی شده دیگر که با بتن ساخته می شوند، این چاپگر سه بعدی از پلاستیک برای ایجاد ساختار خانه های شرکت اژر پرینتد هومز استفاده می کند.
این به شرکت اژر پرینتد هومز اجازه می دهد تا از قدرت پلیمرهای پلاستیک بازیافتی استفاده کرده و خانه ها را 70 درصد سریعتر و 20 تا 30 درصد ارزانتر از روش های ساخت و ساز موجود، شکل دهد.
اژر پرینتد هومز مفتخر است که به عنوان نخستین شرکت در زمینه چاپ سه بعدی ساختارهای کامل با استفاده از مواد پلیمری پلاستیکی بازیافتی فعالیت می کند و همچنین در زمینه ارائه روشی پایدار برای ساخت و ساز مسئولانه برای نسل های آینده پیشگام است.
بنابر گزارشی که به تازگی منتشر شده است، کمبود نزدیک به یک میلیون واحد مسکونی در ایالت کالیفرنیای آمریکا وجود دارد. این واقعیت همراه با افزایش قیمت خانه به ایجاد مشکل گسترده بی خانمانی در شهرهایی مانند لس آنجلس و سن فرانسیسکو منجر شده است.
شرکت اژر پرینتد هومز برای یکی از نخستین پروژه های خود بحث در مورد توسعه خانه های کوچک برای افراد بی خانمان را دنبال می کند.
حمله نظامی روسیه به اوکراین و بالا گرفتن بیسابقه تنش میان قدرتهای هستهای غرب و شرق، نگرانی از کاربرد تسلیحات هستهای را بهشکل بیسابقهای از زمان پایان جنگ سرد افزایش داده است.
اگرچه اوضاع کنونی هیچ شباهتی به دوران بحران خلیج خوکها و دکتر استرنج لاو ندارد، اما وحشت از فاجعه اتمی، فکر بسیاری از شهروندان غربی را به خود مشغول کرده است. در نخستین هفتههای پس از آغاز جنگ اوکراین، واحدهای دفاع هستهای روسیه به حالت آماده باش فعال درآمدند.
نمونه ای از بمب اتمی مدل Mark ۶
به گزارش یورو نیوز؛ کاربرد تسلیحات اتمی آثار ویرانگر بسیاری، از کشتار مستقیم افراد نزدیک به حادثه تا تبعات ماندگار تشعشات رادیواکتیو و آلودگیهای طولانی زیست محیطی بر جای خواهد گذاشت. این فجایع البته به کاربرد نظامی دانش هستهای محدود نیست و فجایعی نظیر چرنوبیل و نیروگاه فوکوشیما، شاهدی بر خطرات بیپایان فنآوری پیچیده اتمی است.
مجله پژوهشی طبیعت غذا (Nature Food) دوشنبه هفته گذشته نتایج پژوهشی را درباره تلفات گسترده ناشی از تبعات اقلیمی جنگ هستهای منتشر کرد. براساس دادههای تحقیق پژوهشگران دانشگاه راتگرز ایالات متحده، چنین جنگی میتواند جان میلیونها نفر را بر اثر گرسنگی ناشی از تغییرات گسترده اقلیمی بگیرد. ذرات ناشی از انفجار هستهای میتوانند مانع رسیدن نور خورشید به زمین شوند و روند فتوسنتز گیاهان را برای مدتی مدید متوقف کنند.
دانشمندان دانشگاه راتگرز در پژوهش خود ۶ سناریوی احتمالی جنگ هستهای را طرح و بررسی کردهاند. بدترین سناریو، بروز یک جنگ تمام عیار اتمی میان ایالات متحده آمریکا و روسیه است. در صورت تحقق این فرضیه، ۵ میلیارد نفر از ساکنان کره زمین، دو سال پس از آغاز جنگ بر اثر گرسنگی جان خود را از دست خواهند داد.
اگرچه واقعیت یافتن چنین کابوسی بسیار دور از ذهن به نظر میآید، همین پژوهش نشان میدهد که بروز یک جنگ اتمی کوچک میان هند و پاکستان هم میتواند باعث گرسنگی در ابعاد جهانی شود.
ذرات ناشی از انفجار اتمی میتواند منجر به تغییرات اقلیمی گسترده شود
در یک جنگ هستهای، بمبهایی که شهرها و مناطق صنعتی را هدف میگیرند، طوفانی از آتش به راه انداخته و باعث پخش ذرات معلق در لایههای فوقانی جو زمین میشوند. این وضعیت باعث نرسیدن نور خورشید به کره زمین و سرمایش شدید میشود. این دگرگونی اقلیمی جهانشمول فورا ساختار تولید مواد غذایی روی زمین و در اقیانوسها را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
پژوهشگران دانشگاه راتگرز با استفاده از سنجههای تغییرات اقلیمی و با مقایسه ۶ سناریوی احتمالی جنگ هستهای به این نتیجه رسیدند که کاربرد تسلیحات هستهای میتواند منجر به سرد شدن یک تا ۱۶ درجهای دمای کره زمین شود.
برای مثال، در صورت بروز جنگ هستهای میان هند و پاکستان، تغییرات اقلیمی ناشی از کاربرد سلاح اتمی میتواند تولید مواد غذایی در سطح جهان را تا ۵ سال بعد ۷ درصد کاهش دهد.
جنگ تمام عیار هستهای میان ایالات متحده آمریکا و روسیه، بزرگترین دارندگان زرادخانه تسلیحات اتمی جهان، تولید مواد غذایی کره زمین را حدود ۹۰ درصد کاهش خواهد داد.
به دانشمندان گوش کنید و از جنگ هستهای بپرهیزید
پژوهشگران دانشگاه راتگرز در تحقیق خود فاکتورهای متفاوتی نظیر کاربرد مواد غذایی دامها برای آدمیزاد یا محو کامل اسراف به منظور جلوگیری از قحطی در دوران پسا جنگ اتمی، متمرکز شدند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که هیچ شکلی از برنامهریزی نمیتواند جلوی موج گرسنگی در بسیاری از نقاط جهان را بگیرد. خاورمیانه و آفریقا احتمالا بزرگترین قربانیان غیرمستقیم یک جنگ هستهای خواهند بود.
لیلی شیا، یکی از پژوهشگران پروژه دانشگاه راتگرز میگوید: «تحقیقات بعدی جزییات بیشتر و دقیقتری به دست خواهند داد. برای مثال، [پژوهش ما نشان میدهد] که لایه ازن بر اثر گرمایش استراتوسفر نابود میشود. این وضعیت باعث تولید بیشتر تابشهای (تشعشات) فرابنفش در کره زمین خواهد شد. ما باید بفهمیم که این فرآیند چه تاثیری بر روند تولید مواد غذایی خواهد گذاشت.»
آلن روبوک، یکی دیگر از پژوهشگران این تحقیق میگوید: «وقتی سلاح هستهای وجود دارد، امکان کاربرد آنها هم هست. جهان بارها به مرز جنگ هستهای رسیده است. تنها راه، ممنوعیت کامل کاربرد چنین تسلیحاتی است. پیمان ممنوعیت جنگافزارهای هستهای پنج سال پیش تصویب شده [و یک سال پیش لازمالاجرا شده است] اما هیچکدام از ۹ قدرت هستهای آن را تصویب نکرده اند.»
آقای روبوک میگوید: «پژوهش ما روشن کرد که وقت آن رسیده است که ۹ دولت هستهای به دانشمدان و بقیه جهان گوش و این معاهده را تصویب کنند.»
ایالات متحده آمریکا تنها کشوری است که از تسلیحات اتمی استفاده کرده است.