شهروند نوشت: دو روز پیش بود که رئیس اداره پیشگیری از ایدز وزارت بهداشت آخرین آمار مبتلایان به ایدز را اعلام کرد؛ ٣٦ هزار و ٥٧١ مورد ابتلا به ایدز تا ابتدای دی ماه امسال. در همان گزارش اعلام شد که ٦٠ درصد از مبتلایان از بیماری خودشان اطلاعی ندارند. آنهایی هم که اطلاع دارند، تحت درمانند.
سالهاست که ماجرای شناسایی مبتلایان به ایدز به یکی از نگرانیهای مسئولان این حوزه تبدیل شده، کساتی که نگران گسترش این بیماری هستند که در سالهای اخیر، انتقال جنسی آن پررنگ شده. باشگاه یاران مثبت یکی از همان مکان هایی است که با تشدید این نگرانی، جایی برای حمایت از این بیماران ایجاد کرده؛ جایی که بیماران مبتلا به اچ ای وی، پناه داده می شوند. زهرا بیات، مدیر مرکز تحقیقات ایدز کشور و مدیر باشگاه یاران مثبت است.
او ٢١سال سابقه کار در حوزه پژوهشی ایدز دارد و حالا سهسال است که مدیریت باشگاه یاران مثبت تهران را هم عهدهدار است، به همه اینها هشتسال مدیریت مرکز تحقیقات ایدز را هم باید اضافه کرد. او در گفت و گو با «شهروند» از فعالیتهای این باشگاه می گوید؛ از اینکه مبتلایان به اچ آی وی، چه کسانی هستند، چطور تشخیص داده می شوند و چه حمایتیهایی از آنها می شود.
شما نزدیک به ٢٤سال است که با بیماران
ایدز و مشکلات آنها ارتباط دارید، در این بیست و چندسال، شاهد چه تغییراتی
در زمینه اطلاع رسانی، یا موارد ابتلا و علتهای آن بودهاید؟
ببینید
موضوعی که ما با آن مواجهیم، این است که در سالهای اخیر موارد بیشتری از
زنان مبتلا، شناسایی میشوند که به اعتقاد من دو دلیل دارد؛ یکی اینکه
اطلاعات زنان در زمینه این بیماری درحال افزایش است، یعنی امکانات بیشتری
در اختیار آنها قرار گرفته که در ارتباط با بیماری، آگاهی بیشتری به دست
آورند و دیگر انگ و استیگمای این بیماری کمتر شده است، همین هم شده تا
زنان، مراجعه کنند و تست بدهند.
ما هم تمرکزمان روی زنان بیشتر است. ما با زنانی روبهرو هستیم که فکر میکنند به دلیل ابتلا به این بیماری، اصلا نمیتوانند ازدواج کنند یا بچهدار شوند. آنها حتی نمیتوانند به خانواده یا همسرشان بگویند که مبتلا هستند و نه حتی توان ترغیب همسرشان با استفاده از لوازم پیشگیری دارند.
الان با اقداماتی که برای زنان انجام شده، تغییرات زیادی را شاهد هستیم،
آنها توانمند شدهاند، خودشان مراجعه میکنند و برای پیشگیری اقدام
میکنند. قبلا زنان حتی نمیتوانستند به همسرشان پیشنهاد بدهند که از لوازم
پیشگیری استفاده کند، ما حتی این موضوع را در روابط زناشویی هم میدیدیم،
اما الان این نگاه تغییر کرده. قبلا مادرشدن برای این زنان آرزویی محال
بود، اما الان میتوانند به راحتی مادر شوند، زنان مبتلا، اکنون خودشان
پیشنهاد میدهند که بروند در جامعه و اطلاعرسانی کنند، درحالی که قبلا از
انگ اچآیوی میترسیدند.
قبلا تمرکز روی مردان بود؟
شاید
تا همین سهسال پیش، جو باشگاه، مردانه بود، بیشتر از همه هم ما روی
مردانی که اعتیاد داشتند، تمرکز میکردیم، به هرحال باشگاه جایی است که
افراد پس از اینکه تست بیماریشان مثبت میشود، میتوانند به صورت اختیاری
مراجعه و از خدمات ما استفاده کنند.
زنان مبتلایی که مراجعه میکنند، بیشتر از کدام گروه هستند؟
راه
انتقال، روابطجنسی است. ما از آنها نمیپرسیم که چطور مبتلا شدهاند یا
شغلشان چیست. راه انتقال برای ما مهم نیست، مهم این است که این فرد،
میخواهد کیفیت زندگیاش را بالا ببرد. به هرحال مسلم است که با گسترش
روابط، موج انتقال جنسی شدیدتر شده. زنانی که مراجعه میکنند، از همه
گروهها هستند و اطلاعاتشان محرمانه است؛ یعنی حتی ما آنها را به اسم صدا
نمیکنیم، هرکس یک کد دارد و بدون ترس میتواند مراجعه کند، حتی برای
آزمایش هم لازم نیست اسمش را بگوید، ما کارت شناسایی از آنها نمیگیریم. ما
دنبال شناسایی افراد نیستیم.
چه خدماتی دقیقا؟
ما
یکسری خدماتدرمانی و آموزشی و یکسری خدمات اجتماعی داریم. خدماتدرمانی
بیشتر در این زمینه است که مبتلایان چه تغذیهای داشته باشند، از چه
داروهایی باید استفاده کنند، یا به زنان مبتلا بگوییم که بیماریهای شایع
برای آنها چه چیزهایی است.
خدمات مددکاری به آنها میدهیم و تمام تلاشمان این است که آنها به درمان پایبندی داشته باشند. ما حتی مداخلات روانشناسی داریم. در این باشگاه، یک روانشناس، یک روانپزشک و یک مددکار داریم، اینها با مبتلایان در ارتباطند تا آنها را قانع کنند به درمان پایبند باشند. هدف اصلی باشگاه هم همین است، وگرنه مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری، سایر خدمات را به مبتلایان ارایه میدهند.
ما در باشگاه یاران مثبت، خط تلفن موسوم به «هات لاین» داریم که افراد
از ٩ صبح تا ٧ بعدازظهر میتوانند با ما تماس بگیرند و به صورت رایگان
مشاوره بگیرند. ما همه سوالهای بیماران در ارتباط با موضوع بیماریهای
جنسی و اچآیوی را پاسخ میدهیم، کسانی که تلفن را پاسخ میدهند، خودشان
از مبتلایان به این بیماری هستند تا بتوانند راهنمایی بهتری به
تماسگیرندگان بدهند. اینها همدردهای خوبی هستند. تمام افرادی که در باشگاه
یاران مثبت فعالیت میکنند، کسانی هستند که آموزش دیدهاند.
مراکز
مشاوره بیماریهای رفتاری و باشگاه یاران مثبت، زیرنظر دانشگاههای علوم
پزشکی هستند، این دانشگاهها چقدر از فعالیت این مراکز و باشگاهها حمایت
میکنند؟
به هرحال بودجه این مراکز از سوی دانشگاهها تأمین
میشود. مثلا همین باشگاه یاران مثبت بیمارستان امام خمینی(ره) زیرنظر
دانشگاه علوم پزشکی تهران است و ١١سال از فعالیتش میگذرد. دکتر مینو
محرز، که رئیس مرکز تحقیقات ایدز است، نخستین باشگاه را تأسیس کرد. البته
قبلا بودجه آن را گلوبال فاند که یکی از سازمانهای بهداشت جهانی است،
پرداخت میکرد، حالا اما دیگر بودجهای نمیدهد و این مراکز و باشگاهها
بهطور کامل از سوی دانشگاههای علوم پزشکی تأمین میشوند.
تمام تستها به صورت رایگان انجام میشود، افراد برای انجام مشاوره
اولیه هیچ پولی پرداخت نمیکنند و درصورتی که تست اچآیوی مثبت باشد، فرد
به صورت رایگان دارو میگیرد. بهطورکلی این مراکز و باشگاهها ایجاد
شدهاند تا از گسترش، اچآیوی جلوگیری شود.
ظاهرا بهزیستی هم در این زمینه فعال است.
بله.
باشگاههای مثبت، چند مدل هستند، برخی از آنها زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی
هستند که نگاهشان آموزشی است، یکسری هم زیر نظر بهزیستی هستند که
نگاهشان مددکاری، حمایتی و اجتماعی است. اینها در زمینه اشتغالزایی و وام
هم ورود پیدا میکنند، اما باشگاههای دانشگاههای علوم پزشکی، تنها نگاه
آموزشی دارند.
در حال حاضر چند نفر عضو باشگاه یاران مثبت تهران هستند؟
ما ٧٦٠ مراجعهکننده از سراسر کشور داریم.
چرا از سراسر کشور؟ این باشگاهها در استانهای دیگر فعال نیستند؟
هستند،
اما به دلیل انگ و استیگمایی که وجود دارد، خیلی از افراد تمایلی ندارند
در شهر خودشان دارو بگیرند، خیلی از شهرها کوچک هستند و ممکن است آشنایی با
آن بیمار داشته باشند، به همین دلیل افراد مثلا از بندرعباس به تهران
میآیند، دارو میگیرند و دوباره برمیگردند، تا کسی از بیماریشان باخبر
نشود. دلیل این هم، همان انگهایی است که همراه با این بیماری میآید.
درحال حاضر، چند باشگاه در کشور فعال است؟
٤٠باشگاه که ٢٣ باشگاه آن مربوط به دانشگاههای علوم پزشکی بوده و مابقی برای بهزیستی است. در این میان ١٧مرکز مشاوره هم فعال است.
روزانه چقدر با این باشگاه تماس برقرار میشود؟
میزان
تماسها با این باشگاه کاملا وابسته به تغییراتی است که در جامعه صورت
میگیرد. مثلا سریال پریا که پخش میشد، ما در یک ماه، ١١هزار تماس تلفنی
داشتیم. هر وقت شماره تلفن ما در تلویزیون زیرنویس میشود، تلفنهایمان هم
بیشتر میشود. زمانی هم شهرداری یک بیلبورد مرتبط با ایدز در شهر نصب کرد
که بعد از آن هم افراد زیادی به مراکز مراجعه کردند. در روز جهانی ایدز هم
میزان تماسها بالا میرود.
بیشتر افرادی که تماس میگیرند از چه قشری هستند؟
الان
مدتهای زیادی است افرادی که با باشگاه تماس میگیرند، از افراد کمسواد
نیستند، بیشترشان تحصیلکرده هستند، ما از بین دانشجویان هم تماسهای زیادی
داریم.
یعنی نسبت به قبل تغییر کرده؟
بله، زنان تحصیلکرده هم به تماسهای ما اضافه شدهاند.
حدودا
دوسال پیش بود که برای مدت کوتاهی، اتوبوس ایدز در نقاط مختلف تهران فعال
شد و به صورت رایگان مشاوره و تست ایدز انجام میداد، سرنوشت این اتوبوس
چه شد؟ وزارت بهداشت هیچ وقت آماری از فعالیت این اتوبوس ارایه نداد؟
ما
اتوبوس اچآیوی داریم که برای زنان آسیبدیده کار میکند. این اتوبوس با
همکاری وزارت بهداشت، در پاتوقها فعالیت میکند. اتوبوس ایدزی که پیش از
این فعال بود، کاملا مربوط به وزارت بهداشت است و به صورت پایلوت در تهران
اجرا شد، اطلاعاتی درباره آن نداریم.
همانطور
که خودتان اشاره کردید، اطلاعرسانی در ارتباط با ایدز یکی از اهداف
باشگاهها و مراکز است، الان خیلی بیشتر از گذشته، افراد در فضای مجازی
فعال هستند و تمام اطلاعاتشان را از این طریق به دست میآورند، شما در این
زمینه اقدامی کردهاید؟
بله، ما باید در جامعه عمومی
اطلاعرسانی کنیم، خط قرمز استفاده از لوازم پیشگیری در روابط جنسی باید از
بین برود و به ما اجازه بدهند تا به دانشآموزان بهویژه در مقطع دبیرستان
اطلاعات بدهیم، اگر ما به آنها آموزش ندهیم، اطلاعات نادرست را از جای
دیگری به دست میآورند، بههرحال باید پذیرفت که این روابط وجود دارد. در
همین ارتباط هم ما کانالهای زیادی در تلگرام ایجاد کردهایم، یکی از آنها
کانال وزارت بهداشت با آیدی HIVSDI (کانال رسمی اطلاعرسانی در زمینه ایدز و
بیماریهای آمیزشی) است که آموزشهای خوبی میدهد. کانالهایی هم برای
افراد اچآیوی مثبت ایجاد کردهایم تا ارتباطشان با مراکز را از دست
ندهند.
چند درصد از کسانی که برای مشاوره با باشگاه تماس میگیرند، مبتلا هستند؟
براساس
یک دیتای جهانی، از هر پنج نفری که مبتلا شدهاند، سه نفرشان اصلا احتمال
این را نمیدانند که نتیجه آزمایش، مثبت باشد. این اتفاق برای کشور ما هم
دارد اتفاق میافتد، یعنی کسانی که اصلا فکرش را نمیکردند ویروس به آنها
منتقل شد، مبتلا میشوند.
با توجه به افزایش روابط، توصیه شما چیست؟ اینکه همه برای تست مراجعه کنند؟
ما
به افرادی که بدون پیشگیری رابطه دارند، پیشنهاد میکنیم حتما برای یک
بار، تست ایدز بدهند. کسانی که در گروههای پرخطر قرار دارند، مثل همسر
مردانی که زندان بودهاند یا کسانی که با یک شریک جنسی غیر از همسرشان بدون
پیشگیری ارتباط داشتهاند یا حتی صیغه بودهاند، با همسر افرادی که در
مناطق پرخطر تردد میکنند یا به خارج از کشور رفتهاند، یا همسران
رانندههای ترانزیت توصیه میکنیم که حتما تست بدهند.
توصیه شما این است هر کسی که اچآیوی مثبت است، بیاید و عضو باشگاه شود؟
بله، چون خدمات رایگان است و پایبندی به درمان را افزایش میدهد.
باشگاه یاران مثبت به جز فعالیتهایی که در این باشگاه انجام میدهد، در چه بخشهای دیگری هم فعالیت میکند؟
اطلاعرسانی
هدف ماست، مثلا سال گذشته ما دو کمپین بزرگ برای اطلاعرسانی داشتیم، یکی
در دبیرستانها و دیگری در پارکها. نگاهمان ایجاد تغییر در جامعه و
کمکردن انگها بهویژه برای بیماران کمسنوسال است.
بزرگترین نیروگاه پشت بامی در کشور بر روی سقف سالن های تولید یک کارخانه نصب شده و به بهره برداری می رسد.
به گزارش تسنیم، سازمان انرژی های تجدیدپذیر و بهره وری انرژی برق (ساتبا) از افتتاح بزرگترین نیروگاه خورشیدی پشت بامی کشور خبر داد.
طبق اعلام این سازمان، مراسم افتتاح رسمی بزرگترین نیروگاه خورشیدی احداث شده در پشت بام یک واحد صنعتی، هفته آینده با حضور مدیران ساتبا برگزار خواهد شد.
این نیروگاه خورشیدی به ظرفیت 628 کیلووات توسط یک شرکت ایرانی و با مشارکت شریک آلمانی این شرکت و بر پشت بام سوله های یک واحد صنعتی احداث شده است.
این نیروگاه که بزرگترین نیروگاه پشت بامی نصب شده در کشور لقب گرفته بر روی سقف سالن های تولید یک کارخانه نصب شده و با افتتاح رسمی در هفته آتی، به بهره برداری می رسد.
مدیرعامل
مدیریت منابع آب گفت: امسال در حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان میزان
بارندگی ۵۴ درصد و در حوضه فلات مرکزی ۵۲ درصد کاهش نسبت به میانگین بارش
را تجربه کردیم.
به گزارش عصرایران به نقل از مهر، پیش بینی کارشناسان نشان می دهد با نزدیک شدن به روزهای گرم سال قطعا چالش آب بیش از هر زمان دیگری حس می شود. چالشی که سنگینی سایه آن را علاوه بر تامین آب شرب، بر حوزه تولید برق از نیروگاه های برقآبی می توان حس کرد.
بنابراین در سال آبی ۹۶-۹۷ که به گفته مسوولین سخت ترین و کم آب ترین سال آبی کشور طی سالهای گذشته است، علاوه بر چالش در بخش تامین آب شاهد فشار مضاعف بر نیروگاه های حرارتی هستیم. بنابراین مسئله آب اهمیت دو چندان می یابد. در همین راستا روزهای پایانی سال ۹۶ کارگروهی تحت عنوان، سازگاری با کم آبی با حضور وزرای نیرو، صنعت، جهاد کشاورزی و کشور تشکیل شد. هدف این کارگروه ارائه راهکارهای منطقه ای (استانی) مناسب هر اقلیم آب و هوایی است تا با استفاده از این راهکارها میزان سازگاری با این چالش به حداکثر برسد. البته مسوولین حوزه تامین و مصرف عمده آب که وزارت جهادکشاورزی و صنعت، معدن و تجارت ر ا در بر می گیرد در حالی سال آبی ۹۶-۹۷ را سخت ترین سال آبی می دانند و اقلیم خشک ایران را مسئله ای قدیمی عنوان می کنند که انتظار می رود با مدیریت مصرف و البته راهکارهای جدید، برای عبور از چالش امسال کم آبی برنامه ریزی های لازم را در بخش خود انجام دهند. در همین ارتباط و برای اطلاع از آخرین وضعیت چالش کم آبی گفتگویی داشتیم با محمدحاج رسولیها، مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران که در ادامه می خوانید:
در ابتدا شرحی از وضعیت منابع آبی کشور مطرح کنید تا با ترسیم دقیق تر به بررسی چالش آبی کشور بپردازیم.
نخست باید در نظر داشت که محدودیت تامین منابع آبی کشور وجود دارد، اما نباید همواره ذهن خود را معطوف به تامین و خلق منابع جدید کنیم و در عین حال باید مدیریت مصرف را نیز مد نظر داشت. کشور ما در دوران خشکسالی به سر می برد، شرایطی که تصور می کردیم بین ۷ تا ۸ سال به طول بی انجامد، اما امسال یازدهمین سال متوالی خشکسالی را پشت سر می گذاریم.
خشک و کم آب بودن اقلیم ایران مقوله تازه ای نیست، اما نخستین بار چه زمانی چالش کم آبی کلید خورد؟
خشکسالی نخستین بار در سال ۸۶ رخ نمود و در آن سال نخستین کاهش بارندگی کل کشور به میزان کمتر از میانگین را تجربه کردیم. این در حالی است که پی در پی بودن این سال ها بدون وجود ترسالی بین آن وضعیت را سخت تر می کند. به نحوی که کم آبی در سال آبی ۹۶-۹۷ طی ۵۰ سال گذشته بی سابقه بوده است. به این ترتیب که میزان بارندگی کل کشور تا پایان روز ۲۹ فروردین سال جاری رقم ۱۲۰ میلی متر رابه خود اختصاص می دهد در حالی که این میزان برای مدت مشابه سال قبل ۲۱۰ میلی متر بوده است که نشان از کاهش ۴۹ درصدی دارد. متوسط دراز مدت بارندگی نیز ۲۰۸ میلی متر بوده است که ۴۳ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش را تجربه کرد.
هفته گذشته شاهد بارش های پراکنده ای در سطح کشور بودیم، میزان تامین کنندگی این بارندگی ها چه میزان بود؟ میزان بارندگی هر حوضه را می فرمایید؟
بارش های هفته گذشته تقریبا در کل کشور فراگیر بود و میزان ۱۳ میلی متر به بارندگی کشور اضافه کرد و رقم کل بارندگی کشور را به ۱۲۰ میلی متر رساند. در حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان میزان بارندگی ۵۴ درصد و در حوضه فلات مرکزی ۵۲ درصد کاهش نسبت به میانگین بارش را تجربه کردیم. این در حالی اسن که عمده جمعیت کشور در این دو منطقه ساکن هستند.
وضعیت ورودی آب به سدها چطور بوده است؟
به طور طبیعی زمانی که بارندگی در کشور کاهش می یابد میزان ورودی آب به سدهای کشور نیز کاهش می یابد. به این ترتیب کل ورودی آب به سدهای کشور ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب بود، در حالی که سال گذشته این ورودی رقم ۲۵ و نیم میلیارد مترمکعب را به خود اختصاص داده بود. یعنی شاهد ۴۳ درصد کاهش ورودی به مخازن کشور بودیم در حالی که حجم آب مخازن ۲۳ میلیارد و ۹۳۰ میلیون است که سال گذشته ۳۱ میلیارد و ۷۱۰ میلیون مترمکعب بوده است. به این ترتیب می توان گفت حجم مخازن ما نسبت به سال گذشته ۲۵ درصد کمتر است.
گستردگی این شرایط بارندگی به چه نحوی است؟ به نظر می رسد همه استان های کشور را تحت تاثیر قرار داده باشد.
این کاهش بارندگی و ورودی آب به مخازن سدها در استان های مختلف تاثیرات متفاوتی دارد. به لحاظ مقایسه با سال گذشته سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کردستان و تا حدی گلستان وضعیت مناسبی داشته اند. اما سایر استان ها شرایط بحرانی را در بخش بارندگی تجربه کردند. به نحوی که میزان بارندگی در استان سیستان و بلوچستان نسبت به سال گذشته ۷۶ درصد، کرمان ۷۶ درصد، فارس ۷۱ درصد، هرمزگان ۸۰ درصد، اصفهان ۵۵ درصد، بوشهر ۶۴ درصد، خراسان رضوی ۴۶.۹ درصد، چهارمحال و بختیاری ۵۵ درصد و مرکزی ۵۰ درصد کاهش یافته است. این در حالی است که دربعضی سدها شرایط سختی است مثل سد میناب و شمو در استان هرمزگان که امسال نسبت به گذشته اصلا ورودی آب نداشتند. سد های استان فارس کاهش ۷۳ درصدی ورودی داشته است و سد زاینده رود که ۵ میلیون نفر را تحت پوشش آبرسانی خود دارد ۶۶ درصد کاهش ورودی را تجربه کرده است. در همین حال ورودی آب به سد گلپایگان و سایر سدهایی که تامین آب قم و استان مرکزی را بر عهده دارند ۶۵ درصد کاهش داشته است. از سویی دیگر در چاه نیمه های سیستان و بلوچستان در سال قبل ۳۲۹ میلیون مترمکعب ورودی داشتیم که امسال به ۳ میلیون مترمکعب آب کاهش یافته است.
برای مدیریت این شرایط باید چه کرد؟
این اطلاعات نشان می دهد که مردم باید مراقب باشند و کمک کنند. اما باید برنامه داشت. در وهله نخست باید بحث جدی مسئله آب را به صورت یکپارچه بررسی و حل کنیم. نقطه ضعف این سال ها عدم ورود یکپارچه به موضوع آب بوده است. سال قبل کارگروهی با حضور وزرای نیرو، صنعت، معدن و تجارت، جهاد کشاورزی و وزیر کشور برای سازگاری با کم آبی تشکیل شد که در آن اقدامات کوتاه مدت میان مدت و بلند مدت را بررسی کرده و اعمال می کنیم. تلاش کردیم در این کارگروه اختلاف نظرات در زمینه توزیع آب را کنار بگذاریم. علت حضور وزیر کشور در این کارگروه استفاده از پتانسیل استانداری ها کشور است تا اطلاعات و راهکار های هر استان به طور مجزا و متناسب با شرایط آن استان مطرح و بررسی شود. به این ترتیب از شکل گیری یک نهاد جدید مجزا جلوگیری شد.
برای مقابله با چالش آب چه اقداماتی انجام شده است؟
به هر حال حقیقت این است که نتوانستیم پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی طرح آمایش سرزمینی را تدوین کنیم. بنابراین تصمیم گرفتیم تا هر استان متناسب با شرایط خود این طرح آمایش آب محور را تنظیم کند. البته در این بین به دنبال مقصر نیستیم و هدف این کارگروه تحت تاثیر قراردادن وظایف ذاتی وزارتخانه های مرتبط نیست. اما آنچه در این کارگروه به صورت الزام معین شده است کاهش ۳۰ درصدی آب مصرفی فضاهای سبز است. اصلاح الگوی مصرف نیز از جمله مواردی است که در دستور کار این کارگروه قراردارد. البته تاکنون تنها دو جلسه آن تشکیل شده است.
درباره میزان مصرف آب صنعت و بخش کشاورزی بین وزارت نیرو و وزارت جهادکشاورزی اختلاف نظر وجود دارد؛ وزارت نیرو میزان مصرف ۹۰ درصد و جهادکشاورزی میزان مصرف ۶۵ درصد را قبول دارند، کدام رقم صحیح است؟ مقیاس مصرف چیست؟
این اختلاف نظرها را کنار گذاشته ایم. مهم ترین نکته این است که بیشترین مصرف آب برای کشاورزی است. البته هر نوع مصرفی را با محدودیت ها و ویژگی های خود باید بسنجیم. اگر گفته می شود میزان مصرف آب شرب رقم بالایی نیست به معنای بی اهمیت بودن آن نیست. چرا که هزینه تولید هر نوع آب متفاوت است. به طور مثال اگر یک واحد میزان مصرف آب شرب افزایش یابد هزینه تولید آن با تولید آب کشاورزی یکسان نیست. در حوزه کشاورزی ریسک پذیری نیز پایین تر است به این معنا که در صورت کاهش آب کشاورزی می توان از طرق دیگر این کمبود را هر چند با سختی جایگزین کرد اما در ارتباط با آب آشامیدنی چنین روندی صادق نیستند. می توان به یک واحد عمرانی یکسال آب تخصیص نداد. اما به هر حال باید در همه زمینه ها کار کرد. در کشاورزی باید بهره وری آب را افزایش دهیم. در این میان باید دقت داشت که میزان تحویل آب ما به کشاورزی تا مصرف متفاوت است که ممکن است رقمی که جهادکشاورزی اعلام می کند مربوط به بخش تحویل نهایی و مصرف خود زمین کشاورزی است.
طبق گفته معاون آب و خاک وزارت جهادکشاورزی ۳۵۰ هزار حلقه چاه غیر مجاز در کشور وجود دارد که مسوولیت برخورد با آن ها مستقیما متوجه شرکت شماست، چرا اقدامی انجام نمی شود؟
طبق آخرین آمار ما میزان چاه های غیر مجاز کشور حدود ۳۲۰ هزارتا است که البته با رقم ۳۵۰ هزار تفاوت چندانی ندارد. اما باید در نظر داشت که در کشور عمده فشار حوزه اشتغال بر دوش آب است. برای اشتغالزایی فعالیت هایی باید انجام می گرفته که نشده است. چرا باید سهم حوزه صنعت در ایجاد اشتغال رقم قابل توجهی نباشد؟ در بخش گردشگری قدرتمند عمل نکردیم. بیشترین اشتغالزایی در حوزه خدمات بوده است. که بیشترین خدمات نیز در بخش کشاورزی وجود دارد بنابراین ملاحظات معیشتی و شغلی در برخی موارد محدودیت هایی را برای ساماندهی چاه های غیرمجاز ایجاد کرده است. البته در این زمینه پیگیری های لازم را انجام داده و می دهیم. اگر منابع سرمایه گذاری را برای تحول در حوزه کشاورزی در اختیار داشتیم می توانستیم شاهد تحولات عظیمی در زمینه مصرف آب باشیم. البته اجرایی شدن این امر از بخش جذب سرمایه تا عمل کردن به آن و فروش و صادرات آن یک زنجیره را به خود اختصاص می دهد. حل چالش آب ۶ ماهه ممکن نیست و باید استان به استان بررسی و حل شود تا شرایط کشور را به حالت پایدار برسانیم .
برخی کارشناسان معتقدند وزارت نیرو تخصیص آب به صنعت را نسبت به کشاورزی به دلیل بالا بودن تعرفه صنعتی ترجیح می دهد، این گفته را تایید می کنید؟ در حال حاضر نرخ تعرفه صنعتی و کشاورزی چگونه است؟
تعرفه آب برای واحدهای صنعتی ۷۰۰ و برای بخش کشاورزی ۲۰ تا ۳۰ تومان است، اما به هیچ عنوان این موضوع که اولویت وزارت نیرو فروش آب به حوزه صنعت به دلیل تعرفه بالاتر است صحیح نیست. اما اینکه صنعت را به کشاورزی ترجیح می دهیم یک استراتژی محسوب می شود. چرا که طبق گفته محمدرضا نعمت زاده، وزیر سابق صنعت می توان با هر یک لیتر آب در ثانیه ۴۵ شغل ایجاد کرد. گفتنی است در اصفهان که اخیرا شاهد تنش های آبی در آن بودیم حجم آبی که به صنعت اختصاص می یابد رقم خیلی محدودی است. اما هر حوزه ای جایگاه خود را دارد. در دوره ای از کشور تصمیماتی درباره آب گرفته شد که در ترسالی و وفور نعمت قرار داشتیم و جمعیت به این میزان نبود. این قصور در تصمیم گیری را در آن برهه زمانی نمی توان نادیده گرفت.
مقوله انتقال بین حوضه ای آب نیز از جمله مواردی است که منتقدان زیادی دارد، چقدر با این راهکار برای حل چالش آبی موافق هستید؟
انتقال آب بین حوضه ای از اصل نباید زیر سوال برود. اما به طور کلی در شرایطی که منطقه ای دچار چالش آبی می شود همواره بجای اینکه سراغ بخش دشوار این چالش یعنی مدیریت مصرف رفته و به طور مستقیم با مصرف کنندگان درگیر شویم اقدام به تامین و تعریف منابع آبی جدید کرده ایم.
با شیرین سازی آب دریا چطور؟ موافق هستید؟ چرا تاکنون به این حوزه تامین منابع آب ورود نکردیم؟
شیرین سازی آب دریا امر خوبی است و کسی مخالف آن نیست اما تامین هزینه تولید آن دشوار است. اگر تاکنون برای تامین آب مورد نیاز منطقه دریای عمان و خلیج فارس از آب دریا استفاده نکرده ایم قصور و کوتاهی بوده است. البته هزینه های بالا و انحصاری بودن فناوری مورد نیاز آن نیز بی تاثیر نبوده است. قیمت آب تحویلی از طریق آب شیرین کن نیز رقم بالایی است. اگر تعرفه آب واقعی شود می توان درباره تنوع در تامین منابع آب نیز تصمیم گیری کرد. اما نمی توان آب ارزان را از هر طریقی تولید و تامین کرد. تا چند ماه آینده یک واحد آب شیرین کن برای بندرعباس احداث می شود. اما نباید انتقال آب را اولویت قرار دهیم. از سویی دیگر نباید حق النظاره آب زیر زمینی را صفر قرار دهیم.
در پایان چه راهکاری را برای کمک به عبور از چالش آبی امسال پیشنهاد می دهید؟
اولین اولویت تامین آب شرب است. استان اصفهان و سیستان و بلوچستان برنامه پیشنهادی خود در این زمینه را تقدیم کارگروه سازگاری با چالش آب کرده اند. از طرفی باید مناطقی را برای حفر چاه در نظر گرفته و اجاره چاه های کشاورزی از کشاورزان را مد نظر قرار دهیم. از حداقل جریان های سطحی حفاظت ویژه کرده و اگر می دانیم که بخش های بعدی کشت محصولی از نظر تامین آب دچار مشکل می شود از ادامه کاشت آن صرف نظر کنیم. کشت برنج در بخش های کم آب کشور نباید شکل بگیرد و در نهایت باید به منظور مدیریت مصرف اطلاع رسانی گسترده ای به مردم شود. نکته مهمی که در این میان باید به آن توجه داشت آن است که طی ۵ ساله اخیر هیچ پروژه ساخت سد جدیدی مطرح نشده و تنها طرح های باقی مانده از گذشته تکمیل و افتتاح شدند.
مهاجرت، پدیدهای است که بهشدت از شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه تأثیر میپذیرد. محققان کشورمان در راستای بررسی دقیق مهاجرتهایی که به دلایل مختلف در کشور ما صورت میپذیرد، مطالعهای را انجام دادهاند.
به گزارش ایسنا، رونق اقتصادی، موجب ایجاد فرصتهای شغلی و تبدیل مراکز عرضه کار و فعالیت به کانونهای عمده جذب جمعیت میشود و درمقابل، رکود اقتصادی، بیتحرکی و پویا نبودن جمعیت را در پی داشته و چنانچه به مرحله بحرانی برسد، مسیرهای مهاجرتی را تغییر میدهد. کشورهای درحالتوسعه جهان، مهاجرت و شهرنشینی را اساسیترین و بنیادیترین مسئله جمعیتی خود میشناسند، تا جایی که فشار این دو جریان را بر افزایش بیرویه جمعیت شهرها، جدیتر از عامل باروری و آهنگ رشد طبیعی جمعیت میدانند.
علتها و زمینههای مهاجرت توسط متخصصین به مواردی شامل عوامل اقتصادی (درآمد، اشتغال، تصرف زمین)، عوامل جمعیتی (سن، جنس، وضع تأهل)، عوامل مربوط به شیوه زندگی، سطح تحصیلی و فرصتها، خدمات ترابری و ارتباطات، خدمات اجتماعی و وسایل تفریحی تقسیمبندی میشوند. مهاجرت و چگونگی توزیع مجدد جمعیت در داخل کشور یا اصطلاحاً مهاجرت داخلی، از اساسیترین عواملی هستند که سیاستگذاران اقتصادی – اجتماعی جامعه برای کنترل جمعیت، جهت دادن به جابهجاییهای جمعیتی و نیز هدایت جمعیت بهسوی قطبهای اقتصادی به آن توجه دارند و به همین دلیل، پژوهش درباره تغییرات حاصل از مهاجرت در جمعیت هر منطقه، بسیار ضروری است.
محققانی از کشورمان در همین رابطه، پژوهشی را به انجام رساندهاند که در آن مهاجرتهای بین استانی در ایران بر اساس نتایج سرشماریهای رسمی کشور مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده به پرسشهایی در این خصوص پاسخ داده شود.
این پژوهش، از طریق تحلیل ثانویه دادههای حاصل از سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران انجام شده است و دادههای بهدستآمده آن در خصوص تأثیر نرخ بیکاری، میانگین سالهای تحصیل و جمعیت بر روی میزان مهاجرت، از طریق نرمافزارهای آماری، آنالیز شدهاند.
نتایج این بررسیها نشان میدهند که طی دوره 1375 تا 1385، سهم مهاجران از کل جمعیت 17.2 نفر در برابر هر 100 نفر بوده که در دوره 1385 تا 1390 به 7.4 نفر مهاجر در برابر هر 100 نفر رسیده است.
قربان حسینی، کارشناس ارشد جمعیتشناسی و کارشناس پژوهشی مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور و همکارانشان میگویند: «در سال 1390، بیشترین نسبت مهاجر به جمعیت، مربوط به استانهای خراسان جنوبی، البرز و بوشهر بوده است که جابهجایی زیاد جمعیت در این استانها را نشان میدهد. اما کمترین نسبت، به استانهای لرستان و سیستان و بلوچستان اختصاص داشته است که خود جزو استانهای مهاجرفرست هستند یا به عبارتی مهاجرتهای زیادی ازآنجا به مناطق دیگر صورت میپذیرد».
در این تحقیق مشخص شد که استان بوشهر به دلیل موقعیت اقتصادی و وجود شرکتهای بزرگ نفتی، نیروی انسانی فعال استانهای مجاور و مناطق دیگر را به خود جذب کرده است. همچنین 44 درصد از کل مهاجران کشور، به ترتیب مربوط به استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان، فارس و البرز بودهاند.
حسینی و همکارانش در این خصوص میگویند: «حدود 50 درصد از مهاجران درون استانی نیز به ترتیب برای استانهای تهران، خراسان رضوی، فارس، اصفهان، خوزستان و مازندران بودهاند و 50 درصد از مهاجران استانهای دیگر کشور نیز به ترتیب وارد استانهای البرز، اصفهان، خراسان رضوی، گیلان و مازندران شدهاند. دلایل مهاجرت به این استانها، مواردی چون تمرکز سیاسی و اداری، اشتغال، امکانات آموزشی و رفاهی، بهداشتی و بهویژه اقتصادی مانند امکان کسبوکار بیشتر، اماکن مذهبی و بالاخره آبوهوا بودهاند».
در این مطالعه همانگونه که انتظار میرفت، مشخصشده که استان البرز از استانهای مهاجرپذیر کشور است که درصد زیادی از مهاجران استانهای دیگر کشور به آن وارد شدهاند. همچنین بیشترین علت مهاجرت در همه استانهای کشور، پیروی از خانوار بوده که نشان میدهد مهاجرت در ایران غالباً خانواری است تا انفرادی.
بر اساس نتایج این پژوهش، جستجوی کار، علت مهاجرت بیش از 10 درصد مهاجران بین استانی در استانهای بوشهر، تهران، هرمزگان، یزد، مرکزی و قزوین بوده است. در استانهای مرزی کشور بهجز استان بوشهر نیز، انجام یا پایان خدمت وظیفه پس از پیروی از خانوار، بیشترین علت مهاجرت بوده که دلیل آن انباشتگی زیاد جمعیت جوان در این استانهاست.
در استانهای آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، کرمان، کهگیلویه و بویراحمد، همدان و یزد 20 تا 25 درصد علت مهاجرت مهاجران وارد شده، تحصیل بوده است.
یکی از نکات جالب در خصوص نتایج بهدستآمده، آن است که در استان البرز حدود 14 درصد مهاجران، برای دستیابی به مسکن مناسبتتر به این استان وارد شدهاند و این نشان میدهد که اکثر مهاجران، مسکن کرج را با مسکن تهران مقایسه میکنند و چون ارزانتر از تهران است، آنجا را انتخاب میکنند. اغلب این افراد مهاجرانی هستند که هدف نهایی آنها از سکونت در کرج دسترسی به تهران است.
به گفته حسینی و همکارانش در این پژوهش، «حدود 50 درصد مهاجران خارجشده از استانهای کشور، به ترتیب به استانهای تهران، خوزستان، خراسان رضوی، فارس، البرز، اصفهان و کرمانشاه مربوط هستند. از میان این استانها، استانهای البرز و اصفهان مهاجرپذیر و دیگر استانها مهاجرفرست هستند. بیشترین درصد مهاجران خارجشده به استان تهران و کمترین درصد به استانهای ایلام، خراسان جنوبی، کهگیلویه و بویراحمد مربوط بودهاند. همچنین در بین استانهای کشور به ترتیب استانهای مهاجرپذیر البرز، سمنان و یزد دارای بیشترین میزان خالص مهاجرت و استانهای مهاجرفرست لرستان، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری، سیستان و بلوچستان و خوزستان دارای کمترین رقم خالص مهاجرت هستند».
این محققان میافزایند: «استان تهران یکی از چهار مقصد اصلی مهاجران خارجشده از همه استانهای کشور بهجز دو استان سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویراحمد بوده است. سطح بالای توسعه استان تهران، ساکنان سایر مناطق و حتی کلانشهرهای کشور را برای مهاجرت به این استان ترغیب میکند و به دلیل تمرکز بیشتر امکانات کشور در این کلانشهر و مناطق پیرامونی آن، تهران به مقصد نهایی مهاجران و شهری آرمانی برای بسیاری از افراد روستاها و شهرهای کوچک و بزرگ تبدیل شده است. البته استان تهران، خود نیز از استانهای مهاجرفرست کشور محسوب میشود که به همه استانهای دیگر کشور، مهاجر میفرستد و ممکن است این مهاجران، کسانی باشند که محل تولد آنها همان استان مقصد بوده باشد».
بررسیهای آماری این پژوهش نشان میدهد که رابطهای قوی بین میزان خالص مهاجرت و متغیرهایی چون رشد جمعیت، نرخ بیکاری، میانگین سالهای تحصیل، جمعیت روستا/شهری و درصد شهرنشینی برقرار است. در این میان، تأثیر متغیرهای رشد جمعیت و نرخ بیکاری از سایر متغیرها بیشتر و اثر این دو متغیر بر میزان خالص مهاجرت چند برابر سایر متغیرها است. بر این اساس، متغیر نرخ بیکاری، بر میزان خالص مهاجرت اثر معکوس داشته و متغیرهای رشد جمعیت، میانگین سالهای تحصیل، جمعیت روستا/شهری و درصد شهرنشینی بر میزان خالص مهاجرت اثر مثبت داشتهاند.
به اعتقاد حسینی و همکارانش، اطلاعات جامع بهدستآمده از این تحقیق میتوانند به مسئولان کمک کنند تا بتوانند به شکل بهتری به ایجاد تعادل و توازن بین رشد اقتصادی و رشد جمعیتی در سطح استانها، بهبود و ارتقای استانداردهای زندگی و شغلی در استانهای مهاجرفرست و ممانعت از مهاجرت افراد جویای کار با ایجاد قطبهای رشد استانی برای جذب جوانان جویای کار هر استان و جلوگیری از تمرکزگرایی اداری، سیاسی، اقتصادی و در برخی استانهای کشور بپردازند.
گفتنی است نتایج این مطالعه در قالب مقالهای علمی پژوهشی در فصلنامه برنامهریزی فضایی (جغرافیا) وابسته به دانشگاه اصفهان منتشر شده است.
محسن رنانی، اقتصاددان که به گفته خود یک دهه قبل، پیشبینی کرده بود پول کاغذی تا ٢٠ سال آینده از اقتصاد جهان حذف میشود، با توسعه فضای مجازی و ایجاد نهادهای مجازی، این پیشگویی خود را تغییر داده و امروز معتقد است که کاغذ فقط تا چند سال آینده در مبادلات تجاری در قالب پول ردوبدل خواهد شد. او که دیروز در نشست «نقش نهادهای مدنی در آینده توسعه ایران» سخن میگفت، از حذف پول کاغذی در یکی از کشورهای اروپایی خبر داد.
به گزارش عصرایران به نقل از روزنامه شرق، این اقتصاددان گفت در نخستین گامها پولهای الکترونیک از سوی دولتها تهیه میشوند، اما بهسرعت نهادهای مدنی و خود مردم تولید این شکل از پول را برعهده خواهند گرفت. او در این نشست، شکلگیری نهادهای مدنی را حاصل حرکت جامعه سنتی به سمت مدرن تعریف کرد و به بررسی تحولات نهادهای مدنی در ایران پرداخت. به گفته این اقتصاددان، نهادهای مدنی مجازی بهسرعت در ایران در حال شکلگیریاند. نهادهای مجازی یکی از قدرتمندترین حوزهها را شکل میدهند و این نهادها حتی بر نحوه تعاملات اقتصادی جهان نیز تأثیرگذار خواهند بود.
دیروز نشست «نقش نهادهای مدنی در آینده توسعه ایران» در سالن اجتماعات
سندیکای شرکتهای ساختمانی ایران برگزار شد. محسن رنانی، اقتصاددان، در این
نشست بهعنوان نخستین سخنرانی خود در سال ٩٦ و ٩٧، ابتدا به بررسی مفهوم
توسعه پرداخت. اگرچه این اقتصاددان درباره مفهوم توسعه تعریف خاص خود را
دارد، اما به تعریف توسعه از منظر کتاب دولتهای توسعهگرا پرداخت. به گفته
رنانی، بر اساس تعریف این کتاب، کارکردهای توسعه ٩ سطح دارد. این ٩ سطح
شامل توسعه بهمثابه پیشرفت تاریخی که معمولا هم معطوف به تجربه غرب است،
توسعه بهمثابه استخراج منابع طبیعی که بیشتر ریشه در تجربیات دوران
استعمار دارد، توسعه بهمثابه تدارک برنامهریزیشده پیشرفت، توسعه
بهمثابه یک وضعیت که تصویری کلی از شرایط به ما میدهد، توسعه بهمثابه یک
فرایند که گاهی فروافتادن یکسری از سازمانها و برآمدن تکنولوژی جدید را
بههمراه دارد، توسعه بهمثابه رشد اقتصادی، توسعه بهمثابه تغییر
ساختارها، توسعه بهمثابه نوسازی و توسعه به مفهوم جهش در نیروهای مولد
است.
او ادامه داد: در بسیاری از قسمتها دولتمردان رشد اقتصادی را توسعه میگویند. اگر سرمایهگذاری در کشور بالا برود؛ راه و جاده ساخته شود، میگوییم توسعه یافتهایم. اسناد زیادی برای این شکل از توسعه در ایران تدوین شدهاند، اما یک کلمه راجع به سرمایهگذاری برای صبورترشدن مردم و مسائلی از این دست مطرح نشده است.
تعریف منتخب این اقتصاددان از توسعه این است: توسعه عبارت است از سلسلهتحولاتی که در فرایند این تحولات سه عامل "رفاه، رضایت و معنا" در جامعه به طور همزمان بهبود یابد.
ما بهعنوان موجودات انسانی توسط سه عامل طبیعت، جامعه و هستی محاصره شدهایم. بنابراین اگر تحولاتی رخ دهد که رابطه من را با این سه، کمهزینه و دلپذیر کند، اسمش توسعه است. او ادامه داد: توسعه مثلثی است که یک ضلع آن رفاه، یک ضلع آن رضایت و یک ضلع دیگر آن معناست. هرچه مساحت این مثلث بزرگتر شود، توسعه ایجاد کردهایم.
به اعتقاد رنانی، توسعه یعنی تحول مستمر مثبت و نهادی. توسعه یعنی ارتقای مستمر کیفیت نهادها. نهاد نیز هرگونه ترکیبی است که بخشی از رفتارهای جامعه یا همه رفتارهای آن را کنترل میکند.
او نهادها را به دو دسته رسمی و غیررسمی سازمانیافته یا غیرسازمانیافته تقسیم کرده و در تشریح سخن خود مثالهایی ذکر میکند. به گفته رنانی، بانک مرکزی نهادی رسمی است و رفتارهای پولی ما را کنترل میکند. مسجد و خانواده هم نهادهای دیگری هستند. نوروز یک نهاد است که بخشی از ارتباطات اجتماعی را مدیریت میکند. گاهی قرضالحسنه محله که رفتارهای پولی یک محله را مدیریت میکند هم یک نهاد است. او جامعه را مجموعهای از نهادهای مختلف تعریف میکند که مردم را کنترل و هدایت میکنند. به اعتقاد رنانی، جامعهشناسان نهادها را به چهار دسته کلی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تقسیم میکنند.
نهادهای مدنی مجموعههای داوطلبانه و غیرانتفاعی
این
اقتصاددان بیان میکند: کل جامعه عبارت از ملغمهای از انواع نهادهاست.
نهاد مدنی، نهادی است که یکی از چهار قسم نهاد را در خود دارد، اما در
شکلگیری آن مشارکت داوطلبانه نقش دارد. تمام نهادهای مدنی باید مشارکت
داوطلبانه و غیرانتفاعی داشته باشند و باید بتوانند سرمایه اجتماعی هم
ایجاد کنند.
اگر سرمایه اجتماعی در نهاد مدنی ایجاد نشود، اصلا نهاد شکل نمیگیرد،
زیرا تولید مؤثر نهاد مدنی سرمایه اجتماعی است. ارتباطات، اعتماد، دوستی،
امید، مشارکت و تحرک از تولیدات مؤثر نهادهای مدنی هستند. او اضافه کرد:
فعالیت نهاد مدنی باید عقلانی و مستمر باشد. اگر زلزله شد و به کمک
زلزلهزدگان شتافتید، نهاد ایجاد نکردهاید. این یک حرکت تودهوار احساسی
است. فعالیت نهاد مدنی باید عقلانی و مستمر باشد. به اعتقاد رنانی، نهادهای
مدنی محصول جامعه مدرن هستند. زمانی که جامعه به سمت مدرنشدن حرکت کرد،
دیگر ساختارهای قدیمی کارکردهای خود را از دست دادند، به همین دلیل، باید
ساختارهای جدید در جامعه ایجاد میشد. دوره عبور جامعه از حالت سنتی به
مدرن دوره گذار نامیده میشود که در آن نهادهای مدنی بهتدریج تشکیل شدند.
او تقسیم کار و ارتباط مستمر اعضای جامعه مدرن را یکی از تفاوتهای اصلی جوامع امروزی با جوامع سنتی گذشته معرفی کرد. این اقتصاددان گفت: اعضای جوامع سنتی به شکل موزائیکی در کنار هم زندگی میکردند و ارتباط ارگانیکی با هم نداشتند زیرا یک حکومت مرکزی این اعضا را به هم مرتبط میکرد، اما در یک جامعه مدرن قطعات مختلف یک کالا، در کشورهای مختلف تولید میشود و در چنین شرایطی ارتباطات نقش مهمی خواهد داشت. او گفت: در دوره گذار از سنت به مدرنیته، یک تحولی رخ میدهد.
در دنیای سنتی اقتدار حکومت بالاست و اقتدار جامعه پایین است، اما در جوامع مدرن و توسعهیافته اقتدار جامعه بالاست و اقتدار حکومت در برابر جامعه پایین است. حکومت آمریکا اقتدارش در برابر جامعه مدنی پایین است. در این جابهجاییها اگر نهادهای مدنی شکل نگیرند، دچار اضمحلال میشویم. در دنیای مدرن مهم است که جامعه مدنی اقتدار یابد. اگر اقتدار جامعه بالا نرود، دچار فروپاشی و درهمریزی میشویم. رنانی اضافه میکند: برای اقتدار باید قدرت باشد.
نهادهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که بهوجود آمدند، قدرت دارند اما برای تبدیلشدن قدرت به اقتدار، نیازمند نهادهای مدنی هستیم. یعنی نهادهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی اقتصادی باید بتوانند از جنس نهاد مدنی هم باشند تا بتوانند قدرت را به اقتدار تبدیل کنند. ما مزرعههای سنتی را منحل میکنیم و کشت و صنعت مدرن راهاندازی میکنیم. اینها قدرت اقتصادی دارند اما اگر تشکل مدنی نداشته باشند، قدرت اقتصادی خود را علیه دولت و جلوگیری از فشار دولت، نمیتوانند استفاده کنند.
وقتی میتوانند اقتدار داشته باشند که کارآفرینان دارای قدرت اقتصادی بین خود نهاد مدنی تشکیل دهند. این ابزار تبدیل قدرت به اقتدار است. او بیان کرد: هر نهاد مدنی حتما اجتماعی است اما هر نهاد اجتماعی، اقتصادی و... مدنی نمیشود. حزب یک نهاد مدنی سیاسی است. سمنها و انجیاوها نهادهای مدنی اجتماعی هستند. نهادهای جامعه که شامل نهادهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند، قدرت جامعه را تشکیل میدهند. این مجموعهها به همراه سایر نهادهای قدرت مثل اطلاعات، دانش، ثروت و منابع طبیعی که دست این نهادهاست، قدرت جامعه را شکل میدهند. نهادهای مدنی قدرت دست نهادهای چهارگانه را به اقتدار تبدیل میکنند. پول نفت، بلوغ نهادهای مدنی را به تأخیر انداخت.
این اقتصاددان ادامه داد: چیزی که در جامعه ما رخ داده، این است که در پروسه گذار که از مشروطیت آغاز شده است، در زمینه بلوغ نهادهای مدنی خیلی پیش نرفتهایم. او گفت: دو مسئله در ایران رخ داده است: همزمان که ایران ما وارد دنیای مدرن شد، به فاصله یک سال نفت هم کشف شد. ١٢٨٥ یا ١٢٨٤ قانون مشروطیت تصویب شد. یک سال بعد اولین چاه نفت کشف شد. پول نفت را دولت به ابزار کنترل جدید تبدیل کرد. اقتدار حکومت قاجار به دلیل رشد شرایط جهانی بهشدت افت کرده بود. اما حکومت قاجار توانست با پول نفت، کنترل مصنوعی ایجاد کند. این کنترل مصنوعی از یک سو و سرازیرشدن رانتهای ناشی از پول نفت، نهادهای مدنی را به جای هدایت به سمت مسیرهای درست به فضایی هدایت کرد که به سمت چانهزنی و دریافت سهم از نفت حرکت کنند.
رنانی تأکید کرد: با ظهور نفت فرایند سقوط اقتدار حکومت متوقف شد. حکومت ابزار کنترل پول نفت را در اختیار گرفت. نهادهای مدنی به جای حرکت به سمت بلوغ به دنبال چانهزنی و لینکشدن با حکومت رفتند و روند تکامل جامعه مدنی کند شد. نهادهای مدنی خیلی طول میکشد که بالغ شوند. ولی در ایران به علت اینکه صبر در جامعه ایران پایین است و توانایی مشارکت در کارهای گروهی به دلایل مختلف نداریم، اگر نهادهای مدنی شکل بگیرند، بهسرعت به حکومت میچسبند. به همین دلیل احزاب و نهادهای قرضالحسنه و... به حکومتها چسبیدند.
او یادآور شد: درباره نهادهای مدنی مشکلی که وجود دارد، این است که به دلیل رانتهای ناشی از پول نفت نهادهای مدنی فرایند بلوغ خود را طی نمیکنند. اگر نهادهای مدنی سازماندهی پیدا کنند که هدفها را اولویتبندی کنند و منابع را تخصیص عقلانی دهند، در فعالیتهای خود استمرار ایجاد کنند، تقسیم کار کنند و بر فعالیت اعضا نظارت کنند، قطعا به مرحله بلوغ میرسند، اما اگر این اتفاقات رخ ندهد، نهاد مدنی به سازمان تبدیل نمیشود. مشکل در ایران این است که نهادهای مدنی بالغ نمیشوند و یکی از دلایل اصلی این مسئله رانتهای نفتی بوده است که سمت نهادهای مدنی میآیند.
رنانی اضافه کرد: ٤٠ سال است دو جناح در کشور داریم که نهاد مدنی هستند.
اصلاحطلبان و اصولگرایان دو جناحی هستند که فعالیت سازماندهیشده ندارند.
رئیس، معاون و تصمیمگیر در این احزاب معلوم نیست. بهترین نمونه از
ناتوانی بازیگران ما در ساخت نهاد مدنی این دو حزب است که ٤٠ سال است
فعالیت میکنند اما اقتدار ندارند.
او گفت: اصلیترین آسیب نهادهای مدنی
در جامعه ما این است که شکل میگیرند، همچنان نابالغ میمانند در نهایت هم
به صورت تودهوار و بدون سازمان و به شکل ژلهای باقی میمانند. این
مسئلهای است که نهادهای مدنی باید در درون خود حلش کنند. نهادهای مدنی
نیازی به ثبت ندارند. نهاد مدنی الزاما هویتش به پروانه نیست. به ارتباطات و
همکاری جمعی و همکاری مستمر عقلانی است. آن هویت باید ساختار سازمانی پیدا
کند اما متأسفانه ما در همکاری مدنی ناتوانی داریم. این اقتصاددان گفت:
خوشبختانه به علت کاهش درآمدهای دولت در ایران، این مسئله بهطور طبیعی از
بین میرود.
بودجههای سرشاری که به حوزههای مختلف تخصیص میدادند، دیگر نیست و نهادهای مدنی باید تمرین کنند که روی پای خود بایستند و با هم همکاری و مدارا داشته باشند. نبود توان همکاری بلندمدت در ایران یک معضل اساسی است که باید حل شود. او تأکید کرد: هیچ توسعه و دموکراسی پایداری شکل نمیگیرد، مگر اینکه نهادهای مدنی بالغ شکل بگیرند. بلوغ وقتی است که نهادهای مدنی از بیشکلی به سمت سازماندهی حرکت کنند. ١٠ هزار سمن تشکیل دادیم، اما چون این حرکت هیجانی بود و به سمت عقلانیت نرفت، ارتباطات مستمر شکل نگرفت و با اندک تغییری این ١٠ هزار سازمان مردمنهاد محو شدند. رنانی با اشاره به شکلگیری نهادهای مدنی مجازی عنوان کرد: درحالحاضر در ایران نهادهای مدنی مجازی را شکل میدهیم.
یکی از قدرتمندترین حوزههایی که دارد شکل میگیرد، این است که جامعه مدرن به سمت دولت مجازی میرود. او افزود: شاید ١٠ سال قبل پیشبینی کردم که تا ٢٠ سال دیگر پول حذف میشود. امروز پیشبینی میکنم در چند سال آینده پول کاغذی از ساختار مبادلات حذف خواهد شد. این اقتصاددان بیان کرد: نخستین کشور اروپایی در ماه جاری اعلام کرد پول کاغذی کاملا حذف است و به سمت پول دیجیتال میرود. این پول را دولت تولید میکند، اما به سرعت به سمت پول دیجیتالی میرویم که مردم آن را تولید کردهاند. الان فضاهای مجازی مستعد شکلگیری نهادهای مدنی مجازی هستند.
او ادامه داد: در گروههای مجازی فعلی، انبوهی از اطلاعات وجود دارد، اما چون سازماندهی ندارند، هیچ کاری نمیتوانند بکنند. نیروی انسانی دارد، اطلاعات میچرخد، قدرت اطلاعرسانی دارد، اما اقتدار ندارد. اگر بخواهیم نهادهای مدنی مجازی بالغ شوند، باید شروع به سازماندهی کنیم. هر گروه تلگرامی که به ١٠ نفر رسید، حتما هیئتمدیره تشکیل شود. در این گروهها رأیگیری شود. با تشکیل هیئتمدیره، قدرت ساماندهی دست ما میآید. میتوانیم افرادی را که قواعد بازی را رعایت نمیکنند، حذف کنیم و به تدریج گروه تلگرامی تبدیل به نهاد مدنی مقتدری میشود.
رنانی تأکید کرد: مهمترین آفتی که در ایران داریم، این است که نهاد مدنی بالغ نداریم. نهاد مدنی در برابر نهادهای زیادی که در دنیای مدرن شکل گرفته است، بسیار کم داریم. همین نهادهای کم نیز بالغ نشدهاند و همچنان به صورت نابالغ فعالیت میکنند.