واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

سریع‌القلم: چرا این قدر ناپایدار هستیم؟

چرا تاریخ ما تکه‌تکه است؟ چرا در هر دوره، سیاست‌ها و اندیشه‌هایی در تناقض کامل با دوره قبل دیده می‌شود؟ چرا امتداد نداریم؟ چرا منحنی رفتاری ما در این حدّ، فراز و نشیب دارد؟





به گزارش ایسنا، دکتر محمود سریع‌القلم در سایت شخصی‌اش نوشت: «پاراگراف زیر، دریایی از مطلب دارد:

«نصرت‌الله معینیان، رییس دفتر مخصوص شاهنشاهی… مردی رازدار و متواضع بود. هیچکس حتی دشمنان دربار و مخالفان شاه در ذکاوت، دقت و به خصوص صحت عمل وی تردیدی ابراز نمی‌داشتند… در پایان رژیم، قطعاً با اجازه یا تأیید شاه، تمام بایگانی دفتر مخصوص شاهنشاهی را که مشتمل بر همه اسناد پنجاه ساله دوران پهلوی بود با دو هواپیمای نظامی به خارج از ایران منتقل کرد که اکنون قاعدتاً باید در صندوق‌های بانک یا بانک­‌هایی باشد و مسلماً منبع بی‌نظیر و بدیلی برای مطالعه تاریخ این دوران خواهد بود.» (منبع: هوشنگ نهاوندی و ایو بوماتی، محمدرضا پهلوی: آخرین شاهنشاه ایران. پاریس: نشر Perrin، ۲۰۱۳٫ ترجمه فارسی ۲۰۱۴، صص ۴۵۹-۴۵۸).

طی تحقیقات برای تدوین کتابِ در حال اتمام خود، «اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی،» به امثال این نقل قول و نقل قول‌هایی مشابه بسیار برخورد کرده‌ام.

از منظر یک دانشجوی علوم انسانی، این سؤال به کرّات مطرح می‌شود: چرا تاریخ ما تکه‌تکه است؟ چرا در هر دوره، سیاست‌ها و اندیشه‌هایی در تناقض کامل با دوره قبل دیده می‌شود؟ چرا امتداد نداریم؟ چرا منحنی رفتاری ما در این حدّ، فراز و نشیب دارد؟

در یک‌ونیم قرن گذشته، به جز دوره‌های کوتاه چند ساله آرامش، عموماً کشور از یک بحران به بحران دیگر مبتلا شده است: بحران‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی. آیا این فراز و نشیب‌ها لازمه استقرار نهایی است؟ مانند آن چه در تاریخ کشورهایی مانند نروژ، سوئد، هلند و ژاپن مشاهده می‌کنیم. اگر این طور است باید چه کار کنیم که به استقرار برسیم؟ چرا باید مهم‌ترین اسناد نیم‌قرن کشور به مکان نامعلومی در خارج برود؟ چرا نمی‌توانیم سیستمی بسازیم که حداقل به یک قرن برسد؟ آنهایی که ساخته‌اند چه کار متفاوتی نسبت به ما انجام داده‌اند؟

آیا مشکل در جغرافیا، یا فرهنگ یا نظام اقتصادی یا عوامل خارجی است؟ این نوع پاسخ‌ها خیلی کلّی هستند و گرهی را باز نمی‌کنند. باید ریز شویم. دقیق شویم. سراغ تجربیات بشری برویم. از دیگران بیاموزیم. مشورت کنیم. از همه مهم‌تر قدری سؤال کنیم. این خصلت تعیین‌کننده‌ای که کانون بهتر شدن و رشد است.

شاید لازم است به کلیدی‌ترین موضوع برسیم و آن تعریف انسان است. رفتار انسان‌ها بر اساس نیاز است، طیفی از نیازها. تا نیازهای او تأمین نشود آرام نمی­‌گیرد. تا به نیازهای او توجه نشود، استقرار نمی‌یابد. نیازها طبقه‌بندی دارند. نیازی مقدم بر نیازی دیگر است. تا یک نیازی تأمین نشود، سراغ نیاز بعدی نمی‌رود. در کشور چاد، آزادی و دموکراسی خیلی مشتری ندارد. اولین نیاز، زنده نگاه داشتن بچه‌هایی است که به دنیا می‌آیند.

در سال ۱۳۵۵ حدود صد هزار نفر ایرانی در اروپا، آمریکای شمالی و هند دانشجو بودند. محمدرضا شاه نیاز به غذا، تا حدّی مسکن، آموزش زنان، تربیت متخصص در دانشگاه‌ها، دیده شدن محترمانه ایران در جهان را فراهم کرد. حتی در سال ۱۳۵۲ ایران‌ایر به یکی از بهترین شرکت‌های هواپیمایی جهان تبدیل شد اما بعد گفت: مشورت و مشارکت و نظرخواهی و تبادل آراء ممنوع. به نوعی به مردم گفته شد که مقدّرات کشور فقط در ملاحظات، محاسبات و منافع یک فرد تعیین می‌شود. او مانع از تأمین یک نیاز مدنی شد. نمی‌شود در یک جامعه صدها هزار متخصص تربیت کرد، بعد مستقیم و غیر مستقیم به آنها گفت شماها در جهت‌گیری کشور کاره‌ای نیستید.

این کار درستی بود که ایران در دهه چهل شمسی سراغ صنعت، اقتصاد، تولید، شهرنشینی، نوسازی عمرانی، آموزش عمومی و ارتباطات گسترده بین‌المللی رفت اما وقتی شهروندان وارد مرحله بعدیِ نیازها شدند، نظام سیاسی مانع شد. استبداد فردی با شدت بالاتری از ۱۳۴۸ آغاز شد. نظام تصمیم‌گیری به نیازهای طیف وسیعی از شهرنشینان و تحصیل‌کرده‌ها بی‌تفاوت بود. بنابراین، بحران‌ها روی هم انباشته شدند.

تداوم (Consistency) ناشی از انجام دادن هر کاری در زمان و مکان خاص خودش است. در خانواده، در بنگاه، در جامعه و در حکمرانی، اولین نشانه‌های مشکل زمانی است که نیازهای طرفین نادیده گرفته شوند.

چرچیل سه بار در زندگی سیاسی کاملاً شکست خورد ولی باز ظهور کرد. او تا آنجا پیش رفت که رفتار ناجوانمردانه سیاستمداران را علائم نیاز بعضی از آنان دانست. او انتظار رفتار اخلاقی از جانب عموم سیاستمداران را نداشت. چرچیل در اواخر عمر زمانی که یک خبرنگار از او پرسید: چه مسئله‌ای شما را در زندگی بیش از همه آزار داد و شما را رنجاند، گفت: بی‌خوابی.

او معتقد بود افراد قوی، طیفی از نیاز دارند و افراد ضعیف، طیف دیگر.

به رسمیت شناختن نیازهای دیگران، اولین شرط اعتمادسازی است. چرا بعد از سونامی ژاپن، مردم ۱۸۰ میلیون دلار پول نقد را جمع‌آوری کرده به دولت دادند؟ چون نیازی به آن پول نداشتند. چرا وقتی یک ایرانی سعی کرد ممیز مالیاتِ آلمانی را فریب دهد، نتوانست؟ چون ممیز مالیاتی دسته چکی را به او نشان داد که با اجازه دولت آلمان هر چه می‌خواست می‌توانست تهیه کند و نیازی به رشوه نداشت.

آیا تجربه کرده‌اید که بعضی‌ها از ۱۰ جمله­‌ای که می‌گویند، یازده جمله آن دروغ است؟ آنها برای بقا، رشد، دسترسی به امکانات، رفع محرومیت‌های گذشته، نیاز به دروغ گفتن دارند. به عبارتی کوتاه‌تر، نیازهای گذشته و حال آنان برطرف نشده است. در ایجاد یک نظام اجتماعی سالم باید کاری کرد تا افراد نیازهایشان برطرف شود تا دروغ نگویند و رفتارهای نامعقول نداشته باشند.

پایداری در ارتباط، در مدیریت، در دوستی، در تولید، در بازرگانی، در همسایگی، در حکمرانی و در سیاست خارجی محتاج تشخیص نیازهای طرف مقابل است.

آبراهام ماسلو (Abraham Maslow)، نظریه‌پرداز هرم نیازها تا آنجا پیش می‌رود که نیاز به احترام را مطرح می‌کند ولی آن را در رتبه چهارم بعد از نیازهای فیزیولوژیک، ایمنی و عاطفی قرار می‌دهد.

در هفته جاری، نویسنده‌ای (Michael Wolff) آن قدر احساس آزادی و امنیت کرد که در کتابی به نام (Fire and Fury) رئیس‌جمهور آمریکا را شخصی با بی‌ثباتی روانی توصیف کرد. رئیس‌جمهور نیز در پاسخ، خود را شخصی موفق در کار اقتصادی و سیاسی خطاب و صفت نابغه را به خود منتسب کرد. هر دو، نیاز به آزادی بیان را تجربه کردند، ضمن این که نیاز به غذا، مسکن، دیده شدن، فرصت رشد، فرصت رقابت و فرصت طرح آزادانه دیدگاه‌های خود را قبلاً تجربه کرده‌اند.

این در سیستمی اتفاق افتاد که علیرغم صدها فراز و نشیب، بحران، جنگ داخلی و جنگ‌های خارجی تا به امروز ۲۴۲ سال تداوم داشته است. تصور کنید وزیر شدن یک خانم تحصیل‌کرده مهاجر افغانی و یک سیک هندی در کانادا، چه روحیه و رفع نیازی در میان میلیون‌ها مهاجر کانادایی ایجاد می‌کند. همه شهروندان یک جامعه نیاز به رفع نیازها، توجه و احترام دارند.

پایداری سیستم‌ها منوط به رفع نیازهای کسانی است که در آن زندگی می کنند.»

درباره جنگ آب شنیده بودیم اما حالا کم‌کم داریم آن را می‌بینیم

عبدالحمید خدیری نماینده مردم بوشهر
«ما قبلاً درباره جنگ آب چیزهایی شنیده بودیم اما حالا کم کم داریم آن را با چشم خودمان می‌بینیم. مردم هر منطقه برای مقدار کمی آب به مردم منطقه‌ای دیگر توهین می‌کنند و کینه به دل می‌گیرند چون آب چیزی نیست که مردم بتوانند از آن بگذرند. هر کس به فکر شهر، روستا و خانواده خودش است.»

عبدالحمید خدیری نماینده مردم بوشهر در مجلس در مورد وضعیت کم‌آبی در این استان می‌گوید: «واقعاً جای تأسف دارد که کشورهای عربی با اقلیمی به‌مراتب خشک‌تر از استان‌های ما سال‌ها است که موضوع آب را مدیریت کرده‌اند و از آب‌شیرین‌کن‌ها استفاده می‌کنند در حالی که ما در کنار خلیج‌فارس با مشکل آب دست و پنجه نرم می‌کنیم و جامعه‌مان در معرض فروپاشی قرار گرفته است.»

به گزارش اعتمادآنلاین، هر روز تصاویر مردم شهرها و روستاهای مختلف کشور که برای گرفتن آب شیرین صف بسته‌اند، در شبکه‌های مجازی دست‌به‌دست می‌شود. عبدالحمید خدیری نماینده مردم بوشهر در مجلس در مورد وضعیت کم‌آبی در شهرها روستاهای این استان، به اعتمادآنلاین می‌گوید:‌ «استان بوشهر وارد ماه‌های کم‌آبی و بحران آب‌شده است. وضع در شهرها و روستاهای جنوبی به‌مراتب بدتر است. مناطقی مانند دشستان به معنای واقعی کلمه آب ندارند. چطور باید بگوییم که مردم آب ندارند؟»

او ادامه می‌دهد: «ما قبلاً درباره جنگ آب چیزهایی شنیده بودیم اما حالا کم کم داریم آن را با چشم خودمان می‌بینیم. مردم هر منطقه برای مقدار کمی آب به مردم منطقه‌ای دیگر توهین می‌کنند و کینه به دل می‌گیرند چون آب چیزی نیست که مردم بتوانند از آن بگذرند. هر کس به فکر شهر، روستا و خانواده خودش است.»

خدیری در جواب اینکه چرا از آب‌شیرین‌کن‌ها برای تأمین آب مورد نیاز مردم استفاده نمی‌شود،‌ می‌گوید: «آب‌شیرین‌کن‌ها تازه در دست احداث هستند و در بهترین حالت برای سال آینده آماده می‌شوند. ما قبلاً هم به مسئولان هشدار داده بودیم که وضعیت آب در مناطق مختلف بوشهر رو به وخامت می‌رود و باید هرچه سریع‌تر در مورد استفاده از آب شیرین کن‌ها اقدام کنند اما این اتفاق نیفتاد.»

او ادامه می‌دهد: «واقعاً جای تأسف دارد که کشورهای عربی با اقلیمی به مراتب خشک‌تر از استان‌های ما سال‌ها است که موضوع آب را مدیریت کرده‌اند و از آب‌شیرین‌کن‌ها استفاده می‌کنند در حالی که ما در کنار خلیج‌فارس با مشکل آب دست‌وپنجه نرم می‌کنیم و جامعه‌مان در معرض فروپاشی قرار گرفته است.»

خدیری به مشکلات زیرساختی هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «بارها در سطح استان جلسه برگزار کرده‌ایم و به مسئولان مختلف گفته‌ایم که باید یک فکر اساسی برای اصلاح زیرساخت‌ها انجام داد. در حال حاضر ما نزدیک به 40 تا 45 درصد هدر رفت آب داریم. در منطقه‌ای که هر قطره آب ارزشمند است چرا باید این‌همه هدر رفت وجود داشته باشد؟ نمی‌شود که مسئولان نه به فکر اصلاح مشکلات باشند و نه به راه تازه‌ای فکر کنند اما انتظار داشته باشند مشکلات حل شود. همه چیز را نمی‌توان گردن خشک‌سالی انداخت.»

یک باکتری که تنفس انسان در مریخ را ممکن می‌کند

محققان دریافته‌اند گونه‌ای از باکتری‌های سازگار با محیط کم‌نور می‌توانند به سیاره سرخ فرستاده شوند تا برای سکونت احتمالی انسان، اکسیژن تولید کنند.

به گزارش ایسنا و به نقل از تک‌تایمز، گونه‌ای از باکتری‌های ساحلی که می‌توانند در شرایط سخت رشد کنند، ممکن است بتوانند برای انسان‌هایی که قدم به سیاره مریخ خواهند گذاشت، به شکل پایدار اکسیژن تولید کنند.

هوای سیاره سرخ می‌تواند انسان را به سرعت بکشد. اتمسفر مریخ کمتر از 1 درصد زمین است که عملا نفس کشیدن را بسیار سخت می‌کند.

هوا در سیاره مریخ شامل 95 درصد کربن دی‌اکسید، 3 درصد نیتروژن، 1.6 درصد آرگون و تنها مقدار کمی اکسیژن است. در حالی که روی زمین، حدود 21 درصد هوا از اکسیژن تشکیل شده است. انسان‌ها نمی‌توانند در غلظت بسیار کم اکسیژن زنده بمانند.

غلظت بالای کربن دی‌اکسید در مریخ جایگزین اکسیژن در گلبول‌های قرمز انسان می‌شود که در صورت عدم حفاظت، کاوشگران ممکن است ظرف کمتر از 3 دقیقه جان خود را از دست بدهند.

اما گونه‌ای از سیانوباکتری‌ها می‌توانند هوای مریخ را برای انسان قابل تنفس کنند.

سیانوباکتری‌ها یکی از بزرگترین گروه‌های باکتری در زمین هستند و بیش از 2.5 میلیارد سال است که در زمین سکونت دارند. این خانواده از باکتری‌ها در غیرمنتظره‌ترین مکان‌های زمین، کربن دی‌اکسید را می‌گیرند و اکسیژن آزاد می‌کنند.

محققان دانشگاه ملی استرالیا در تحقیقی که در مجله Science منتشر شده است، تحقیقی در مورد این موجودات کوچک آبهای عمیق انجام دادند که می‌توانند در شرایط سخت و نور کم زنده بمانند.

محققان امیدوارند با مطالعه این باکتری‌ها، درک بهتری از فتوسنتز به دست آورند. فرآیندی که از طریق آن گیاهان و دیگر موجودات، انرژی را از نور تولید و ذخیره می‌کنند و اکسیژن تولید می‌کنند.

مطالعه مکانیزم فیزیکی توانایی جذب سیانوباکتری‌ها ممکن است به پژوهشگران کمک کند که در مورد چگونگی کارکرد فتوسنتز بیشتر بدانند و می‌تواند امکان استفاده از این موجودات را برای تولید اکسیژن در مریخ افزایش دهد.

این سیانوباکتری‌های سازگار با شرایط کم‌نور می‌توانند برای تولید اکسیژن مورد استفاده قرار گیرند و یک بیوسفر روی یک سیاره دیگر جز زمین ایجاد کنند.

محققان تاکنون دریافته‌اند که سیانوباکتری‌هایی که Chroococcidiopsis نامیده می‌شوند، از رنگدانه کلروفیل به عنوان یک ماده مهم در فتوسنتز که در شرایط نور کم اتفاق می‌افتد، استفاده می‌کنند. این بدین معنی است که این سیانوباکتری‌ها در آینده برای تولید اکسیژن در مستعمره‌های انسانی از جمله مریخ فرستاده خواهند شد.

در حال حاضر این موجودات زنده در محیط‌های خشن مانند قطب جنوب، کویر موهاوی و فضای بیرونی ایستگاه فضایی بین‌المللی رشد می‌کنند و این امر نشان می‌دهد که آنها می‌توانند در شرایط سختی مانند سطح مریخ زنده بمانند.

"کرائوس" سرپرست تحقیقات می‌گوید: فتوسنتز می‌تواند به لحاظ تئوری با این نوع از موجودات برای ایجاد هوای قابل تنفس برای انسان‌ها بر روی مریخ تحت کنترل گرفته شود. ارگانیسم‌های سازگار با نور کم، مانند سینوباکتری‌های مورد مطالعه ما، می‌توانند زیر سنگ‌ها و صخره‌ها رشد کنند و به طور بالقوه در شرایط سخت و خشن سیاره سرخ زنده بمانند.

سیانوباکتری‌ها را همچنین به عنوان جلبک‌های فیروزه‌ای، باکتری‌های فیروزه‌ای یا سیانوفیتها می‌شناسند. سیانوباکتری‌ها خودکفا بوده و برای تولید مواد غذایی نیاز به نور و آب ندارند. آنها بی‌هوازی هستند یعنی نیازی به اکسیژن ندارند.

در زمان پیدایش این باکتری‌ها، اکسیژن در جو زمین وجود نداشت. آن‌ها دارای کلروفیل a هستند و فتوسنتز می‌کنند و اغلب آن‌ها متحرکند.

سیانوباکتری­‌ها قدیمی‌­ترین پروکاریوت­های فتوسنتز­کننده روی زمین می­‌باشند. این میکروارگانیسم‌ها بطور گسترده­‌ای در خاک­‌های طبیعی، آب­های شیرین و زیستگاه­‌های دریایی توزیع شده‌­اند و دارای تنوع مورفولوژیکی قابل ملاحظه‌­ای می‌باشند.

تاریخچه تکاملی طولانی این میکروارگانیسم‌­ها به صورت قابل توجهی گواهی بر موفقیت سیانوباکتری­ها برای زنده ماندن در زیستگاه­‌های متعدد و قدرت تحمل اکولوژیکی بالای آن‌ها دارد. علاوه­ بر این، سیانوباکتری­ها با یک قدرت تحمل اکولوژیکی بالا با دما، نور، شوری، رطوبت و شرایط قلیایی توسعه یافته­‌اند و دارای بسیاری از خصوصیات و سازگاری‌­ها می‌باشند که توزیع گسترده و موفقیت آن‌ها در بقاء را توضیح می‌­دهد.

اصطلاح «متابولیسم سیال یا لغزنده»، کوتاه‌ترین و در عین حال گویاترین توجیهی است که برای این گستردگی به کار می‌رود. نوعی انعطاف‌پذیری متابولیک که شاید منحصر به فرد باشد و تنها در مورد زیستگاه‌ها صدق نمی‌کند.

هنوز مکانیزم خوگیری و سازگاری‌های خاص سیانوباکتری‌ها به شرایط محیطی و سیالیت‌هایی که به عنوان مثال در تغییر آرایش سیستم‌های فتوسنتزی و رنگینه‌های این موجودات در مواجهه با تغییرات سریع شرایط محیطی به وقوع می‌پیوندد، برای صاحبنظران روشن نیست. ‏

طبقه‌بندی تاکسونومیک سیانوباکتری­‌ها بسیار پیچیده است. سیانوباکتری‌ها در گذشته تنها بر­اساس صفات مورفولوژی­ و بر طبق کدهای بین‌المللی­ نام­گذاری ­گیاهی (ICBN)طبقه­‌بندی می­‌شدند. این طبقه‌بندی که تنها بر اساس خصوصیات مورفولوژیکی می­‌باشد، با وجود این واقعیت که مورفولوژی سیانوباکتری‌­ها در مقایسه با بسیاری از میکروب‌­های پروکاریوتی پیچیده است و صفات مورفولوژیک در پاسخ به شرایط زیست‌محیطی مختلف تغییر پذیرند، لزوما نمی‌­تواند یک طبقه‌بندی فیلوژنتیکی معتبر باشد.

ترکیب طبقه‌بندی مورفولوژیکی گذشته و طبقه‌بندی بر­اساس روش­‌های مولکولی به منظور دستیابی به کلیدهای شناسایی معتبر، یک چالش مهم برای زیست ‌شناسان محسوب می­‌شود، با­ این­ حال، تلاش برای متحد ساختن این دو سیستم طبقه‌­بندی همچنان ادامه دارد.

درحال حاضر سیستم نام­گذاری باکتریولوژیکی سیانوباکتری­‌ها به‌طور گسترده­‌ای پذیرفته شده‌ است.


8228321250

امام علی (ع)، امام عدل و خرد

 مرتضی نظری
مدیر اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران

 

خوبست روی برخی جنبه های شخصیت امام علی(ع) تأمل کنیم و به خانواده و اطرافیان، به ویژه جنبه هایی که کمتر برای نوجوانان و جوانان گفته می شود:

 بگوییم که وقتی خبر سوءاستفاده مقامات حکومتی از بیت المال به امام علی می رسید، اولین اقدام ایشان "عزل" و برکناری مدیران فاسد بدون اتلاف وقت بود و هرگز تعارفی با فساد سیاسی مقامات نداشتند.

 این که مولا علی (ع) در چهار و نیم سال حکومتشان به گواه تاریخ، هیچ کس به دلیل نقد و اعتراض محدود نشد و آنجا هم که دست به شمشیر برد برای تامین امنیت مردم بود و هیچ گاه در جنگ پیشتازی نکرد.

 به فرزندانمان بگوییم که ایشان به فرزندش امام حسن (ع) توصیه کردند برده و بنده کسی نباش چون خدا تو را آزاد آفرید. و جمله طلایی ایشان را یادآوری کنیم که فرزندانتان را برای زمان خودشان تربیت کنید نه برای زمان خودتان.

 بگوییم که دشمنِ مولا علی (ع) قبل از آنکه ابن ملجم مرادی باشد، جریان تحجّر و ارتجاع بود. جریانی که نمی تواند و نمی خواهد که اقتضائات زمانه را بفهمد.

 به فرزندانمان بگوییم که مولا علی (ع) ، امام عرب و مرد شمشیر و غضب نیست، امامِ انسانیت است چون در زمانه ای که "زن" و "غیر مسلمان" جایگاهی نداشت، او، زنِ یهودی را تکریم و در برابر بی حرمتیِ کوچک یک سرباز حکومتی به آن زن، به شدت برآشفته شدند و برخورد کردند.

 به جوان و نوجوان خود بگوییم که امام علی علیه السلام توصیه به مهربانی و آسان گرفتن بر مردم می کردند و آن فراز طلایی و جهانی ایشان را در ذهن حک کنیم که به مالک اشتر فرمودند: "مهربانی با مردم را پوششِ دلِ خویش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش... زیرا مردم دو دسته‌اند، دسته‌ای برادر دینی تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می‌باشند."

 به اطرافیان خود بگوییم که امام علی (ع) به مالک اشتر توصیه کرد با سنت هایی که مردم با آنها خو کرده اند درنیفتد.

 بگوییم که امام علی (ع) به مالک توصیه می کند مدیران ارشد و عالی حکومت باید کاری کنند که مردم بدون لکنت و ترس بتوانند آزادانه سخن بگویند.

 بگوییم که امام علی (ع) برای گفت و گو و خردورزی ارزش بسیار بالایی قائل بودند و عبادت بدون تفکر را فاقد ارزش می دانند.


نهج البلاغه بخوانیم حتی در حد چند حکمت کوتاهش!

از دلایل در جا زدن ایران

نگاهی دیگر به جامعه امروز ایران
تا وقتی که مشکلات و مسائل کشور با یکدیگر تطابق نداشته باشند، اطمینان داشته باشید که جامعه ایران، نه تنها در جا خواهد زد بلکه پسرفت هم خواهد داشت.

عصر ایران ؛ جعفر محمدی* - چرا در جا می زنیم؟ این سوالی است که از زاویه های مختلفی می توان بدان نگریست و آن را کاوید. امروز می خواهم یکی از مهم  ترین علل عقب ماندگی ایران را مطرح کنم: «مسائل» ما، از «مشکلات» ما جداست.

منظور از "مشکلات"، گره ها و نارسایی هایی است که جامعه واقعاً درگیر آنهاست. منظور از "مسائل"، موضوعاتی است که توجه و توان جامعه صرف آنها می شود.

چند نمونه  از "مشکلات" را ذکر می کنم:
- بیکاری
- قرار داشتن بخش عمده اقتصاد در اختیار بخش دولتی و عمومی
- روند رو به ورشکستگی صندوق های بازنشستگی
- سوء مدیریت بحران آب و عواقبی مانند فرونشست زمین
- ناکارآمدی نظام آموزشی در تربیت انسان های توانمند
- اصطکاک بیش از حد در سیاست خارجی
- موانع متعدد در مسیر راه اندازی و اداره کسب و کار
- کاهش اعتماد اجتماعی
- فقدان ساز و کاری برای شنیدن و ترتیب اثر دادن به صداهای منتقد قدرت
- افزایش بیماری های قلبی،گوارشی، سرطان و اعصاب و روان 
- فرسودگی سیستم های تولید که نتیجه آن کاهش بهره وری و محصولات ناکارآمد است
- آلودگی هوا
- هدر رفت برق در شبکه انتقال و توزیع برق
- ...

در یک جامعه سالم، این "مشکل"ها، تبدیل به "مسأله" و ادبیات مشترک مردم و مسؤولان می شوند. تمام سوگیری ها از تبلیغات انتخاباتی، مقالات روزانه رسانه ها و  مطالبات حزبی گرفته تا نطق های و قوانین پارلمان، مصوبات دولت و اقدامات عملی، همه و همه با محوریت مشکلاتی است که تبدیل شده اند به دغدغه و "مسأله" کشور.

اما در جامعه ما، مشکلات چیزی است و مسأله ها چیز دیگر! نگاهی بیندازید به آنچه در سال های اخیر به عنوان "مسأله" کشور، انرژی جامعه را صرف خود کرده و به دغدغه و محل گفت و گو تبدیل شده اند:

- جلوگیری از ورود یک شهروند زرتشتی به شورای شهر یزد
- جلوگیری از ورود بانوان به ورزشگاه ها برای تماشای مسابقات ورزشی
- جلوگیری از نوازندگی زنان در ارکسترهای برخی شهرستان ها
- جلوگیری از برگزاری کنسرت در استان خراسان بنا به تشخیص شخصی برخی افراد
- مواجهه گشت های ارشاد با زنان و دختران بدحجاب
- اختصاص بودجه هزار میلیاردی برای فروش رفتن خودروهای دو خودروساز بزرگ داخلی
- توقیف یا سانسور فیلم ها و سریال هایی که خود سانسورچی ها مجوز ساختش را داده اند
- جنجال بر سر این که فلان بازیگر در اینستاگرامش فلان عکس یا متن را منتشر کرد
- ستاره دار کردن دانشجویان
- 10 سال مجادله بر سر انتشار یا عدم انتشار کتاب محمود دولت آبادی
- ... .

می بینید که مشکلات واقعی ایران امروز ما به جای تبدیل به "مسأله هایی برای حل شدن"، به کنجی رفته اند و یک سری موضوعات پیش پا افتاده و غیر مهم، جایشان را به عنوان مسأله های جعلی، پر کرده اند.

تا وقتی که مشکلات و مسائل کشور با یکدیگر تطابق نداشته باشند، اطمینان داشته باشید که جامعه ایران، نه تنها در جا خواهد زد بلکه پسرفت هم خواهد داشت، آن هم در دنیایی که "شناخت مشکل، تبدیل آن به مسأله ای برای حل و یافتن فرمول حل مسأله" مهم ترین دغدغه مردمان و حاکمانش در جای جای دنیاست.

* صاحب امتیاز و سردبیر عصر ایران