پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: یک استاد منابع طبیعی و مدیریت آب معتقد است اگر در کشور سالانه 10 درصد بر روی جلوگیری از تبخیر سرمایهگذاری شود میزان سوددهی آن 11 برابر سد کرج خواهد بود.
به گزارش ایسنا، «علی سلاجقه» در نشستی که با موضوع بحران آب در ایران و سیاستگذاری متناسب با آن عصر دیروز(دوشنبه 24 آبانماه)، در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، گفت: ما در ایران تاکنون بدترین برخورد را با طبیعت داشتهایم.
سلاجقه افزود: یکی از این برخوردها به سدسازیهای که در کشور صورت گرفته برمیگردد، البته سد یکی از محورهای توسعه کشور است و با آن مخالف نیستم اما اینکه یک سد کجا ساخته شود بحث بسیار مهمی است.
وی با بیان اینکه امروز مسأله آب به یکی از مسائل جامعهشناختی کشور تبدیل شده است، گفت: این موضوع بهعنوان بحران مطرح شده است.
سلاجقه به کافی بودن آب در اختیار اشاره کرد و گفت: بحث اصلی در بحران آب سوءمدیریت است و همین سوءمدیریت باعث شده است تا ایران تا سال 2025 در نقطه کانونی بحران آب جهان قرار گیرد. وی با بیان اینکه تا سال 2050 یک سوم از جمعیت جهان با مشکل آب مواجه خواهند شد، تصریح کرد: طبق متدولوژی استفاده از منابع آب تجدیدپذیر براساس شاخصهای توسعه پایدار اگر برداشت از این منابع کمتر از 20 درصد باشد وضعیت ایمن، بین 20 تا 40 درصد قابل قبول و بالاتر از 40 درصد غیرقابل قبول است.
سلاجقه افزود: این در حالی است که میزان برداشت ما از این منابع به 85 درصد میرسد که 92.8 آن در بخش کشاورزی است. وی ادامه داد: تنها دو کشور در جهان دارای این وضعیت هستند، ایران با 85 درصد و مصر با 45 درصد برداشت از منابع آب تجدیدپذیر.
سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به لزوم رعایت حق آبههای زیست محیطی اشاره و اعلام کرد: در دنیا 30 درصد از جریان آبهای سطحی به حق آبه زیست محیطی اختصاص مییابد اما این رقم در ایران 10 درصد است و در همین حد هم به طبیعت احترام نگذاشتهایم.
رئیس پیشین پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در ادامه به کاهش 47 درصدی بارندگی در سال جاری نسبت به سال گذشته اشاره و خاطرنشان کرد: این کاهش چهار استان فارس، کرمان، خراسان جنوبی و اصفهان را در وضعیت حاد قرار داده است.
وی آماری از کل آب ورودی به کشور در یکسال ارائه کرد و گفت: با متوسط 240 میلیمتر بارندگی سالانه 413 میلیارد مترمکعب آب به کشور وارد میشود که 270 میلیارد مترمکعب از آن تبخیر و به چرخه طبیعت بازمیگردد و 130 میلیارد مترمکعب آن باقی میماند.
وی ادامه داد: با این وضعیت در حالی که میانگین جهانی سرانه مصرف آب 170 مترمکعب است این رقم در ایران به 590 مترمکعب میرسد. سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به کشته شدن چند نفر از هموطنان در تعارضهای منطقهای مربوط به آب اشاره کرد و گفت: ایران در آستانه و مرز این درگیریها قرار دارد.
وی در ادامه به دوره بازگشت حوادث طبیعی در کشور اشاره و تصریح کرد: زلزله، سیل و خشکسالی جزو ذات کشور ایران محسوب میشود و اگر در هر دوره چند ساله این حوادث در کشور رخ ندهد باید تعجب کنیم.
سلاجقه افزود: حال با این وجود آیا ساختارهای کشور براساس این حوادث طراحی شده است؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: بهعنوان مثال در 25 سال اخیر شمار سیلابهای کشور رو به افزایش بوده است و به طور مجموع 975 سیل در کشور رخ داده است. وی اضافه کرد: آخرین سیلابی که در کشور رخ داد به حوضه آبریز سد دز مربوط میشود که در عرض یکروز پنج میلیارد مترمکعب که رقمی 20 برابر سد کرج است وارد خلیجفارس شد و از دسترس خارج شد.
سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به خشک شدن تالابهای کشور اشاره کرد و گفت: تاکنون یک میلیون هکتار از تالابهای کشور خشک شده است.
وی اضافه کرد: خشکیدن تالابها سالانه 16 میلیارد دلار خسارت به کشور وارد میکند.
سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به فرسایش خاک و رسوبگیری سدهای کشور اشاره و اعلام کرد: سالانه دو و نیم میلیارد تن از بهترین خاکهای کشور بر اثر فرسایش از دست میرود و رسوبگذاری سالانه 2 درصد ظرفیت سدهای کشور را پر میکند که معادل بایگانی شدن یک سد به اندازه سد کرج است.
این استاد دانشگاه در ادامه از تغییر اقلیم در ایران گفت و تصریح کرد:
بسیاری از قوانین در کشور باید بر اساس این تغییر اقلیم جایگزین شود.
وی افزود: با روند کنونی جمعیت کشور تا سال 1400 به 90 میلیون نفر خواهد
رسید که با این احتساب برای تامین آب شرب 12 میلیارد مترمکعب کمبود آب
خواهیم داشت.سلاجقه با بیان اینکه برای خارج شدن از بحران آب فرهنگسازی
باید در میان مسئولان کشور رخ دهد، خاطرنشان کرد: بهعنوان راهکار اگر در
کشور سالانه 10 درصد بر روی جلوگیری از تبخیر سرمایهگذاری شود میزان
سوددهی آن 11 برابر سد کرج خواهد بود.
برای ما اصلاً بهصرفه نیست که برای بسیاری از محصولات، خودمان کشاورزی کنیم در آینده تمام زیرساختهای کشور لطمه میخورد. این مشکل بزرگی است و لذا برای آینده کشور باید پیشبینی اساسی در سطح ملی شود..
پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: آیت الله علوی بروجردی از اساتید حوزه در دیدار مدیرعامل و مسئولین سازمان آب و فاضلاب استان قم به مسئله بحران آب در جهان اشاره کرد و گفت: بحران آب، به خصوص در آینده برای ما مسئله و معضل جدی خواهد بود. این معضل در مناطقی مثل قم خیلی شدیدتر است. الان، عمده مصرف ما از سرشاخهها تأمین میشود؛ اما این منبع لایزالی نیست. حتی در همین نحوه انتقال آب هم مشکل داریم.
در مناطق اصلی بین راه، سدهای مقاومت هست. یکی از گِلههای دیگر شهرستانها از قمیها این است که میگویند: قمیها آب ما را میبرند؛ در حالی که فقط قم نیست، این آب به جاهای دیگر هم میرود. چون در آنجا هم با کمبود بارندگی و ذخایر آبی روبهرو بودیم؛ لذا در آینده بیشتر با مشکل مواجه خواهیم بود. مسئلۀ دیگر این است که در گذشته به منابع و چاههای خود منطقه، بهخصوص چاههای عمیق، بیرویه مجوز داده میشد قبل از انقلاب، منابع و چاههایی در قم داشتیم و بعداً هم، تعداد بیشتر شده است؛ اما این مصرف باعث شد مخازن آبی که داریم، هر سال محدودتر شود. این محدودیت عوارض مختلفی هم دارد؛ از جمله نشست زمین. این نشست در خیلی جاها خودش را نشان میدهد. در منطقه ما هم، آرامآرام خودش را نشان خواهد داد.
مدیریت نادرست در بخش کشاورزی
برای ما اصلاً بهصرفه نیست که برای بسیاری از محصولات، خودمان کشاورزی کنیم. چه خودمان این محصول را مصرف کنیم و چه صادر کنیم، هزینههایی برای ما دارد. اگر همین هزینه را صَرف واردات محصولات کشاورزی کنیم، هزینهاش کمتر است. مثلاً هندوانه را بلافاصله بعد از برداشت به کشورهای عربی مثل کویت صادر میکنیم. هزینه آبی که برای محصول هندوانه مصرف میشود از قیمت هندوانه بیشتر است. این هزینه آب را اگرچه ما از جیب خود نمیدهیم، اما به مملکت و وضعیت منابع ما ضرر میرساند.
در اینجا معضل و مشکل جدی وجود دارد. از طرفی نمیشود به مردم بگوییم که این کشاورزی به صرفه شما هم اگر باشد، برای مملکت به صرفه نیست. در آینده تمام زیرساختهای کشور لطمه میخورد. این مشکل بزرگی است و لذا برای آینده کشور باید پیشبینی اساسی در سطح ملی شود.
ناکارآمدی برخی طرحهای ارائهشده برای حل بحران آب در سطح کشور
اینکه ایدهای به نظر برخی ها آمده که بین دریای خزر و جنوب کانالی بزنند، با توجه به ارتفاع بالای کوههای مناطق بین راه، مشکلاتی دارد. به هر حال، باید کاری بکنیم. حالا اینکه ببینیم دیگران چهکاری کردند و ما همان کار را بکنیم، نمیشود. اینکه در عمق 800 متری با لولههای عظیم بین دریای عمان کانالکشی کنیم، از نظر اقتصادی مشکل دارد. چون مشکلی که خلیجفارس دارد، این است که تمام کشورهای اطرافش آب شیرین میکنند و غلظت آب از نظر مواد داخل آب خیلی بالا است؛ اما دریای عمان شاید این مشکل را نداشته باشد.
اخیراً در منطقه چابهار کنگرهای برگزار شد و درباره مسئله آب از من پیامی خواستند. همین موضوع را آنجا مطرح کردم. بهترین جایی که میتوانیم آب به دست بیاوریم آنجا است و دریای خزر و مازندران هم چون از طریق رود ولگا به دریای سیاه اتصال دارد، لذا آبش به هر حال تأمین میشود. اینکه در عمق 800 متری کانالکشی کنیم، آنهم با لولههای فولادی و بعد این کانالکشی به مناطق مختلف مرکزی برود و آنجا هم چاههایی حفر کنند و آبشیرینکن بگذارند که آب شُرب تأمین بشود، از نظر اقتصادی مشکل دارد. حال این آقایانی که چنین طرحی دادند، معتقد بودند که در کنار آن هم میشود آب تأمین کرد. اما این طرحی آرمانی و درازمدت است.
راهکارهای برونرفت از بحران آب
باید بتوانیم از همین شرایط و وضع موجود استفاده کنیم. الان آب از سد دِز میآید و مصرف هم میشود. شما با همین شرکت آب و فاضلاب باید به توافقی برسید. این آبی که مصرف میشود، اول اینکه خانهها همه به فاضلاب متصل و داخل زمین باشند. به هر حال همین هم به منابع ما اضافه میکند. آب خانگی به داخل فاضلاب میرود و بعد مثل همه جای دنیا تصفیه میشود. شهر به این بزرگی که هر روز توسعه بیشتری پیدا میکند، گاهی از بالا و بلندی نگاه به منطقه پردیسان میکنیم و این همه طبقات و ساختمانها را میبینیم، آبی که بخواهد، اینهمه منزل را تأمین بکند از کجا میآید؟ این آب چطور میخواهد تأمین بشود؟ این آب زائد تصفیه میشود. مثل خیلی از شهرهای دنیا باید آب شُربمان با آب غیرشُرب تفاوت کند. اگر آبی که بناست برای کشاورزی مصرف بشود از این منابع این کار انجام بشود. الان هیچ کجا حتی در خود شهر لندن و در خیلی از کشورهای اروپایی، آبی که در لوله هست، خوردنی و آب شُرب نیست. خیلی عادی با اینکه کنار دریا هستند، خودشان آب تصفیه میکنند. برای شرب از همین آبهای معدنی استفاده میکنند. ما هم باید در همین منابع موجودی که داریم، صرفهجویی کنیم. چارهای غیر از این نداریم. این مسئلۀ بسیار مهمی است. طرحی که همیشه در کشور ما بود، الان در سدسازی هم کشور ما انصافاً تکنولوژی بالا و قوی دارد و در این زمینه هم محتاج دیگر کشورها نیستیم. اما این سد ساختن کل منابع ما را بههمریخته؛ یعنی حرکت عادی محیطزیست ما را کاملاً بههمریخته است. آبهای مختلف را جمع میکنند و آخر مصرف شرب شهرها میشود؛ در حالی که این آب، چه روی زمین، چه زیرزمین جریان داشته و آثار مختلفی به وجود میآورده است. بیابان و درختهایی که در مسیر این آبها بود، همه را از بین بردیم. حتی میتوانیم از سیلابها با استفاده از سیلابگیر به نحو خوبی بهره ببریم. خیلی از اوقات همین حالت آب و هوایی غیرعادی که در دنیا پیش میآید، ناشی از گرم شدن زمین و تغییراتی غیرطبیعی جوی است. مثلاً بارانهای غیرمنتظره در وقت غیرمناسب پیش میآید که گاهی مخرب هم هست. این سیلابها واقعاً مخرب هستند؛ اما میتوانیم راهی برای جمعآوری آبها و نگهداری آنها پیدا کنیم. برای پیدا کردن این راه، تفکر لازم است.
این ایده با سدسازی تفاوت میکند که حتی برای ساخت آنها نهرهایی به وجود آوردیم. باید طرحی صورت گیرد که در مسیر سیلابیها باشد. اینها مسائلی است که نباید از آنها غفلت کنیم. در شرایط موجود باید در حفظ منابع داخلی خودمان کوشا باشیم. این سرشاخهای که آب منازل ما را تأمین میکند و خدا را شکر الان مشکلی هم ندارد؛ اما اگر لطمهای بخورد و مسئلهای برایش پیدا شود، چهکار کنیم؟ در خیلی از مناطق کشتزاری، همین صحبت بود که آب تصفیهشده تهران به مناطق لوله کشی ما بیاید. به هر حال تهران جمعیت زیادی دارد. آنهمه جمعیت آب مصرف میکنند نمیشود که آب آنجا را به قم بیاوریم و استفاده کنیم.
اولویت مصرف خانگی است. چون اگر آب منطقهای قطع بشود، ناچار باید آب تأمین کنیم؛ اما این طرح آب مصرفی را که اصلاح کنیم و برای مصرف دوباره برگردانیم، میتواند کارساز باشد و در دنیا هم عملاً همین کار را میکنند؛ حتی کشورهایی که کنار دریا هستند. مثلاً لندن فاصلهاش با دریا خیلی کم است و به 40-45 کیلومتر بیشتر نمیرسد. آب تصفیهشده دست مردم میدهند؛ چون شیرین کردن آب بهصرفه نیست و هزینه بالایی دارد که نمیتوانند آن را تأمین کنند. کشورهایی که در اطراف ما در جنوب هستند، چارهای ندارند؛ چون کویر محضاند. مجبورند آب شیرینشده را در اختیار مردم بگذارند. آقایان بهتر از من میدانند که این کار باعث میشود منطقه خلیجفارس از لحاظ زیستمحیطی از بین برود. مرزبانها آسیب میبینند و به انواع ماهیها در آنجا لطمه میزند. ارتباط دریای خلیجفارس با دریای عمان، ارتباط باریک و تنگی است. ارتباط با تنگه هرمز خیلی ارتباط تنگی است و برای تجدیدقوای خلیجفارس کافی نیست. به هر حال ما در حالت بحرانی هستیم. اول باید برای مردم فرهنگسازی کنیم که واقعاً مسئلۀ بحران آب و وضعیت ما اضطراری است.
لزوم فرهنگسازی مصرف بهینه آب
این را مردم باید از نظر فرهنگی متوجه بشوند. دوم فرهنگ صرفهجویی باید خیلی ترویج بشود. آب مصرفی ما بیرویه است. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در کنار نهر فرات وضو میگرفت. شخصی آمد کنار ایشان وضو گرفت و وضویش را روی زمین میریخت. حضرت به او فرمود که آب وضو را در نهر بریزد که این مقدار هم صرفهجویی شود؛ با اینکه بالاخره این آب وضو، حتی اگر روی زمین بریزد، به نهر آب منتقل میشود؛ اما این انتقال با تأخیر صورت میگیرد. بنابراین، صرفهجویی در فرهنگ قدیم ما بوده است. یادم هست زمانی در قم لولهکشی که نبود. در منزلی که متولد شدیم آبانبار داشت. در اوقاتی از سال آبی میآمد و آنجا را پر میکرد. مرحوم آیتالله بروجردی مقداری نمک در آن میریختند که جرم نزند. آب شور بود، شورتر هم میشد. معمولاً این آب را سر حوض منتقل میکردند. آب حوض را هم از آبی که بیرون بود، تأمین میکردند. آب حوض هم که هر روز عوض نمیشد، سالی 2 یا 3 بار بیشتر عوض نمیشد. ما این را دیده بودیم. بله جهاد بهداشتی نبود، حمام در خانهها نبود؛ اما مردم خودشان را با آن وضعیت خو داده بودند. آن زمان هم کمآبی بود. کمبود آب همیشه مسئله و معضل بود. الان هم مسئله شده است. توقع مردم هم بالا است. با همین منابع محدودی که داریم میخواهند، بالاترین حد استفاده را از آب بکنند. این صحیح نیست. نوع فرهنگ شهرنشینی در دل این مردم باید عوض بشود. این فقط کار شما نیست. کار ما هم هست؛ یعنی همه، مخصوصاً رادیو و تلویزیون که خیلی نقش دارند، باید فرهنگسازی کنند. باید یاد بگیریم در حین وضو آب را که روی دست میریزیم، شیر آب را ببندیم و دوباره باز کنیم یا اگر دوش میگیریم، وسواس شستشو نداشته باشیم. بزرگانی از مراجعمان بودند که با یک شیشه آب غسل میکردند. نحوه صرفهجویی را به ما یاد میدادند. این بحران را داریم و بسیار هم جدی است. با این وضعیت برخی کشورها قول و قراری باهم گذاشتند اینکه نگذارند درجۀ حرارت تا سال آینده بالاتر برود. آثار وضعیت گرمایشی کرۀ زمین برای ما خیلی مخرب است. ما به همان وضعیت سابق میخواهیم از چاهها برداشت کنیم.
اصلاحات بخش کشاورزی، امیدی برای حل بحران آب
ما تعداد چاههای عمیقی در سرتاسر کشور داشتیم. گاهی آبی که برای پستهکاری که در رفسنجان و کرمان صرف میشد در عمق 30متری زمین بود و بعد به 300 الی450 متری رسید. این اصلاً بهصرفه نیست. خیلیها به ساوه آمدند و در این مناطق سرمایهگذاری کردند و پسته کاشتند. ولی این مشکل و معضل که امروز دامنگیر رفسنجان شده، فردا هم دامنگیر این مناطق میشود. کاشتن پسته خیلی خوب است، محصول ملی ما است، ما هم نمیگوییم پسته تولید نشود؛ اما این تولید چقدر از اراضی کشور را میگیرد؟ برای تأمین آب آن چقدر باید هزینه کنیم؟ باید محاسبهای بشود. لذا هم وزارت کشاورزی هم سازمان شما و هم سازمانهای آب و فاضلاب مصرفکننده، باید هماهنگی لازم را باهم داشته باشند. الان هم که کشاورزی دارد گسترش پیدا میکند، سعی بشود، آن روشهای قدیمی آبیاری برچیده شود. آنجاهایی که لازم است کشاورزی کنند، هر چیزی کاشته نشود. آن چیزی بکارند که بهصرفه باشد. اینکه در این شرایط میگویند باید در همه زمینهها خودکفا باشیم، حالا سیبزمینی از جای دیگری وارد بشود، چه اشکال دارد؟ اگر بناست محصولی بکاریم، بازدهی آن باید بهصرفه باشد. باید محاسبه کنیم که چقدر پول خرج میکنیم تا این محصول به دست بیاید و آیا اگر همین محصول را از خارج از کشور وارد کنیم ارزانتر میشود یا گرانتر؟ اینها را باید محاسبه کنیم. جهاد کشاورزی باید به سمتوسویی برود که آبیاریها با بهترین شرایط اصلاح بشود. الان در اغلب مزارعی که لولهکشی قطرهای کردند، جایی از لوله در رفته و روزها همینطور آب هدر میرود. این مسئله باید کنترل شود. جهاد کشاورزی باید این کار را انجام دهد. از این آبها را باید استفادۀ صحیحی کنیم و در وضعیت شهری باید برنامه داشته باشیم.
لزوم محافظت از منابع و ذخایر آبی موجود
در حال حاضر ارتفاع برف در زمستانهای چند سال گذشته نسبت به سالهای سابق خیلی کم شده است. در سابق ارتفاع برف گاهی به 6-7 متر میرسید. الان به 3 متر هم نمیرسد. اینها اثر خودش را میگذارد. آبی که برای ما میآید از آنجاست. اگر در سالهای آینده برف نیاید، ما میخواهیم چه کنیم؟ این منابعی که الان داریم باید مثل طلا از آنها محافظت کنیم. این مقدار آب جزئی که از زیرزمین میکشیم چه برای مصرف چه برای کشاورزی، هیچ فکر آیندگان را نمیکنیم؛ لذا این موضوع نیاز به برنامهریزی اساسی دارد. اغلب برنامهریزی ما برای مصرف آب کوتاهمدت است، در سالهای آینده چهکار کنیم؟ آیا برنامه بلندمدت برای تأمین آب داریم؟ 20 یا30 سال آینده، برای تأمین آب چه برنامهای در نظر گرفتهایم؟ مسئلهای که گفتم دربارۀ تصفیۀ آب بود. این تصمیم خیلی مهمی است. دقیقاً حساب کنیم همین مقدار که شرکت آب و فاضلاب آب به خانهها میدهد، با میزان کمتری میشود این آب را برگرداند. این ذخیرۀ عظیمی هست و این ذخیره را باید حفظ کرد. اینکه وسیلۀ تبخیری درست کنیم و آب را به هوا بفرستیم حرام کردن آب است. باید مخازنی بسازیم و این آبها را برگردانیم. لولهکشیها هم باید اصلاح شود. اگر مردم برای تأمین آب شُرب قدری بهزحمت بیفتند، اشکالی ندارد. باید هزینه بدهیم، این هزینهای است که همۀ ما باید بدهیم؛ چارهای نیست.
امیدوارم که خداوند انشاءالله توفیق بدهد که این برنامهریزیها دقیق و مرتب باشد؛ یعنی کاری که انجام میشود از روی برنامه صورت گیرد. اقدامی نکنیم که بعد از چند سال تازه بفهمیم اشتباه و هزینۀ گزافی بوده و هیچ ثمری هم نداشته است.
افرادی که واقعاً فنی هستند در کار مشغول شوند. افراد فنی را به اینجا بیاوریم کار کنند که با شرایط قم و خصوصیات آن آشنا باشند. گاهی در این برنامهریزیها ممکن است پیرمردی که در خلجستان یا در کهک ساکن باشد، نظراتش برای ما مفید باشد؛ چون منطقه را میشناسد. اینجا باید مجموعهای تشکیل بدهیم و کار بکری داشته باشیم. برنامهریزیها هم باید در درازمدت و کوتاهمدت زمانبندی بشوند و طبق این زمانبندی پیش برویم.
اگر آنجا به نتیجه نرسیدیم یا بهکندی پیش رفتیم، اشکالی ندارد، بالاخره ما به سمت جایگاه صحیح حرکت کردیم؛ هرچند حرکتمان کند باشد. هر وقت پول و بودجه رسید و نفت بیشتری فروختیم حرکت را تندتر میکنیم. شما عزیزان در کار خود مجاهدت میکنید، سختیهایی دارید. میدانم مردم را قانع کردن و به این وضعیت توجه دادن، قدری دشوار است. قمیهای اصیل کم شدند؛ چون مهاجرت از اینجا زیاد شده است. اما قمیهای اصیل یادشان هست که در قدیم چطوری زندگی میکردیم. آبی که داشتیم چه مقدار بود، استفادهای که از آب میکردیم، به چه نحو بود. ما این سابقه را در قم داریم و لذا این فرهنگ استفادۀ بومی خودش نشاندهندۀ امکان این کار هست و من امیدوارم شما عزیزان در این راه موفق بشوید. البته کارهای کلانی هم هست که دولتمردان ما باید انجام بدهند. شما در سطح منطقه، همۀ تلاش خودتان را برای حفظ امکانات موجود انجام دهید. دولتمردان ما هم برای کارهای ملی، مثل همان تأمین آب شُرب را باید اجرا کنند. آن طرحهای بزرگ که در دولتهای قبل مطرح شد، اینکه 800 متر پایین کانالی بزنند و … هم باید باشد. اینها طرحهای عملی است. بله هزینهبر هم هست. باید روی برنامۀ جهاد فکر کنیم و پولی هم که امروز از توسعۀ نفت به دست میآوریم، آقایان کار خوبی میکنند که در صندوق توسعۀ ملی میگذارند و ذخیره میکنند؛ اما اینها باید برای زیرساختها خرج بشود. مصارف زیرساختی ما از مصارف اجرایی بسیار مهمتر است. عمدۀ مسائل و مشکلات ما با فکر و برنامه در اتاق توسعه و با مجموعهای از افراد متخصص و باتجربه و بعد با عملیاتی کردن آن افکار، حل خواهد شد.
منبع: حوزه
پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: آمارها حکایت از بحرانی جدی و تنشی غیرقابل انکار در عرصه منابع آبی شهر تهران دارد، که اگر در مدت کوتاه با تعامل دستگاهها و نهادهای ذیربط برای برونرفت از آن چارهای اندیشیده نشود، یقینا به معضلی اساسی تبدیل خواهد شد که دامنگیر شهر و شهروندان میشود.
شاید وقتی سال ۱۳۳۴نخستین تصفیهخانه شهر تهران با نام جلالیه در خیابان فاطمی فعلی به بهرهبرداری رسید و به تبع آن تصفیهخانههای دیگر احداث شد هیچکس فکر نمیکرد که روزی پساب حاصل از آب ورودی به تهران نیاز به هدایت و ساماندهی داشته باشد.با وجود تأکید شرکت مهندسین مشاور الکساندرگیپ (طراح وقت پروژه آب تهران) مبنی بر احداث همزمان شبکه آب و فاضلاب در پایتخت که گویی برای پیشگیری از وضعیت امروز این کلانشهر مطرح شده بود، به دلایل مختلف اجرای طرح شبکه جمعآوری و تصفیه فاضلاب تهران با حداقل 40سال تأخیر به اجرا در آمد. تهران، امروز در هر ثانیه حدود 40مترمکعب آب مصرف میکند و این آب پس از تبدیل به پساب با توجه به نیمهتمام بودن پروژه جمعآوری و تصفیه فاضلاب به مناطق جنوب تهران روان شده و موجب افزایش سطح آبهای زیرزمینی در آن مناطق میشود بهنحوی که سازمان آب منطقهای تهران برای مهار این معضل در طول 25سال گذشته مجبور به حفر چاههای متعدد در مناطق جنوبی پایتخت شده تا امکان انتقال آب به خارج از شهر را فراهم آورد.
تصور نادرست از بیانتهایی منابع آب زیرزمینی شهر تهران سبب شد تا
راهبرد حل مشکل روانابها و فاضلاب با تکیه بر انتقال به خارج از شهر
طراحیشود. به همین دلیل انتقال آب ناشی از بارندگی توسط نهرها و شبکههای
جدیدالاحداث بتنی به مرور تراز آبهای زیرزمینی پایتخت را دچار چالش جدی
ساخت، از دیگر سو کاهش 70درصدی بارندگی طی چند سال گذشته خود نیز بر شدت
این امر افزود.
حکایت هدایت و مدیریت منابع آبی شهر تهران به مانند بسیاری دیگر از
حوزهها، توأم با افراط و تفریط است، زمانی فکری برای هدایت پسابهای این
شهر نمیشد و همه این حجم آب در منطقه جنوبی تهران جمع میشد. بعدها به فکر
افتادیم با ساخت کانالهای بتنی که امکان جذب آب را از بین بردهاند و
احداث جمعآوری شبکه آبهای سطحی و شبکه جمعآوری فاضلاب از مسیرهای متعدد
این حجم آب را از شهر خارج کنیم.خلاصه همه دست بهدست هم دادیم تا این آب
را به جای تزریق و بازگرداندن به منابع زیرزمینی از این شهر دور کنیم. با
یک معادله ساده درخصوص منابع آبی بهسادگی درخواهیم یافت که برداشت آب، آن
هم در این حجم، قطع به یقین موجب کاهش منابع زیرزمینی و تنزل سطح آبهای
تحتالارضی خواهد شد.کاهش بارندگی بهخصوص طی 4سال گذشته از رقم
365میلیلیتر در سال به 115میلیلیتر نیز بر این معضل دامن زده است.
اما این شهر در حال توسعه است، خیابانهای آسفالته آب باران را نهتنها جذب
نمیکند بلکه با شیببندی و نهرسازی موجود به سوی کانالهای بتنی هدایت
کرده که براساس میزان بارندگی سالانه بین 100میلیون تا 300میلیون مترمکعب
از این طریق آب از شهر خارج میشود. از سویی براساس آمار انشعابات نصب شده
فاضلاب، هماکنون حدود 270میلیون مترمکعب از مسیر این انشعابات، آب از
پایتخت خارج میشود و روانابهای کوههای شمالی شهر نیز سرنوشتی غیراز این
ندارند و حدود 140میلیون مترمکعب آب در سال نیز از مسیر روددرههای تهران
از دست میدهیم.
این آمار حکایت از بحرانی جدی و تنشی غیرقابل انکار در عرصه منابع آبی شهر
تهران دارد، که اگر در مدت کوتاه با تعامل دستگاهها و نهادهای ذیربط برای
برونرفت از آن چارهای اندیشیده نشود، یقینا به معضلی اساسی تبدیل خواهد
شد که دامنگیر شهر و شهروندان میشود. اما پیشنهاد میشود تا تصمیمات متخذه
در برگیرنده موارد زیر باشد :
1- آب ناشی از بارندگی میتواند از طریق چاههای جذبی به سفرههای آب زیرزمینی تزریق شود.
2- بازنگری در رشد و پرورش پوشش گیاهی و فضای سبز پارکها و اماکن برای
تقلیل آب مورد نیاز فضای سبز شهر تهران که خود میتواند رقم مصرفی فعلی
یعنی 300میلیون مترمکعب در سال را به 100میلیون مترمکعب کاهش دهد.
3- بازچرخانی پساب و استفاده مجدد از فاضلاب تصفیه شده در فضای سبز شهر و
ایجاد تصفیهخانههای محلی بهمنظور ارتقای بهرهوری چرخه منابع آبی
پایتخت.
4- اصلاح روددرههای جاری تهران و فراهم ساختن امکان جذب آب در مسیر این
روددرهها و تزریق بخش اعظمی از این آبها به منابع زیر زمینی که خود رقمی
معادل 140میلیون مترمکعب در سال میتواند به سفرههای زیرزمینی شهر تهران
بازگرداند.
امید است با رویکردی علمی-کاربردی و با عزمی جمعی در مسیر برون رفت از چالش
بحران آب پایتخت گام برداریم و این جز به مدد همراهی و همدلی همه نهادها و
دستگاههای ذیربط و با تکیه بر پشتوانه شهروندان به نتیجه نخواهد رسید.
یادمان باشد «آب مایه حیات است» و شهرمان به این آب حیاتبخش نیاز دارد.
منبع: همشهری آنلاین
ارتباط خشکسالی با بروز رفتارهای خشونتآمیز
خبرگزاری فارس ـ گروه آیین و اندیشه: اگر دمای دره مرگ آمریکا را در سال 1913 در نظر نگیریم، با تایید سازمان جهانی هواشناسی دمای کویت و دمای چند روز قبل بصره به ترتیب گرمترین نقاط جهان در طول تاریخ میشوند.
یک تحقیق در سال 2015 نشان داده بود که «گرمایش جهانی» ممکن است تا آخر قرن قسمتهایی از خاورمیانه را غیر قابل سکونت کند. همچنین شفیعی، معاون اداره محیط زیست قم، تایید کرده که 11 روستا در نزدیکی دریاچه نمک قم، خالی از سکنه شدهاند. وی معتقد است که در صورت عدم مدیریت صحیح ، مشکلات دریاچه قم، از جمله شوری آب و ریزگردها، به استانهای همجوار هم خواهد رسید.
براساس نمودار پژوهشی ترسیم شده اخیر توسط پژوهشگران روند رشد خشونت و تروریسم در خاورمیانه با روند خشکسالی انطباق دارد. ایران، عراق و شمال شبهجزیره عربستان این روزها (تابستان 95) در حال تجربه کردن شرایط دمایی هستند که فقط میتوان آن را با استفاده از تعریف موج گرمایی تابستانی توضیح داد. همچنین بسیاری از جنگها در طول تاریخ به دلیل دستیابی به آب صورت گرفته است.
*مشکل آب به بحران تبدیل شده است
رضا داوری اردکانی، رییس فرهنگستان علوم درباره بحران آب میگوید: مشکل آب، مساله تازهای نیست، اما اخیراً این مشکل به بحران تبدیل شده است. مشکل آب نه تنها در دنیا بحرانی است، بلکه ما همیشه با این مشکل در کشور مواجه بودهایم. آب فقط مسأله دانشمندان نیست، بلکه مسأله همه مردم است البته در حل مشکل آب باید دولت کار کند منتها بدون کمک مردم نمیشود رسانهها هم باید به نقد بپردازند.
وی در ادامه افزود: تکنولوژی موهبتی بوده که از دیگران به ما رسیده و سادهترین و کوچکترین آن هم حفر چاه است. وقتی چاه توسط حفاران، حفر میشد آنها به این موضوع آگاه نبودند که ایجاد چاه در منطقه و محل زندگیشان چه مصیبتی را برای آنها به همراه دارد. مردم وقتی متوجه مصیبت شدند که قنات خشک شد. در هر چیزی باید تعادل داشته باشیم، در حالی که بر اثر عدم تعادل بیآب بودیم و اکنون بیآبتر شدهایم.
داوری اردکانی همچنین میگوید: ما در منطقه خشک جهانی قرار داریم و قرنها با شرایط کم آبی روبهرو بودهایم، به این شرایط عادت کردهایم و حالا هم با این شرایط میسازیم اما اکنون باید چارهای بیاندیشیم.
*مصرف منابع انرژی را مدیریت کنیم
اندیشمندان درحالی درباره بحران آب صحبت میکنند که حمید چیتچیان، وزیر نیرو نیز از مردم برای مدیریت مصرف آب و برق کمک میطلبد و میگوید: با توجه به اینکه ایران در یک منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته آمارهای نگران کنندهای در حوزه آب دیده میشود به طوری که بارش ایران یک سوم متوسط بارش کل سرزمینهای کره خاکی است.
وی در این باره میافزاید: وجود خشکسالیهای 15 ساله، تغییر اقلیم، تغییر نوع بارشها، افزایش تبخیر و میزان بارشها از جمله دلایلی است که موجب فقر منابع آبی ایران شده است. بنابراین باید به عنوان یک اصل کلی بپذیریم که اگر بخواهیم وضعیت پایداری داشته باشیم باید مدیریت مصرف را پیشه کار خود کنیم.
وزیر نیرو تأکید میکند که مدیریت صحیح باید در تمام اقشار مردم و سازمانها به صورت فراگیر باشد. پیگیری همکاران این حوزه در وزارت نیرو موجب شده که از نظر آمادگی ایستگاههای پمپاژ، دستگاه تصفیه آب و استفاده حداکثری از منابع آب وضعیت بسیار خوبی داشته باشیم. در نهایت با توجه به وضعیت بحرانی منابع آب انتظار میرود که مردم صرفه جویی بیشتری را درزمینه استفاده بهینه از آب داشته باشند.
*تأثیر خشکسالی و بحران آب بر بروز رفتارهای خشونتآمیز
در ادامه بحران و کمبود آب و به تبع آن خشکسالی بررسی میکنیم که به گفته روانشناسان و جامعهشناسان، بر اخلاقیات و بروز رفتارهای خشونتآمیز مؤثر است.
مجید ابهری، جامعهشناس در این باره میگوید: از نگاه رفتار شناسی دو عامل بر رفتار و روان انسانها تأثیر میگذارد، عوامل درونی مثل مسائل ارثی، تغذیه، شرایط جسمی و عصبی و دوم عوامل محیطی مثل سرما و گرما، روشنایی و تاریکی، خشکی یا سرسبزی محیط زندگی. براساس همین اصل افراد ساکن مناطق کوهستانی مردمی رزم جو ، دلیر و شجاع و ساکنان کنار جنگلها و دریاها افرادی آرام، خوش قول و دوری گزین از درگیری و در نهایت ساکنان کویر مردمی سخت کوش، خشن و جدی هستند.
وی میافزاید: براساس همین مختصات است که شرایط محیطی مثل خشکسالی، کم آبی، کمبود بارندگی به دو شکل بر روح و روان مردم اثر میگذارد یکی ایجاد اضطراب و نگرانی نسبت به آینده و وحشت از کمبودها و کاستیها در زندگی پیش رو و دیگری اضطراب و نگرانی و وحشت از فقر و تهی دستی و از دست دادن استعدادهای کشاورزی و باغداری و اجبار به مهاجرت از سرزمین مادری.
ابهری اظهار میکند: بنابراین باید الگوهای مصرف جامعه براساس صرفه جویی و پرهیز از تشریفاتگرایی تهیه و ارائه شود نه اینکه بعضیها استخرهای پرآب خود را برای سرگرمی داشته باشند فضای سبز خانهشان را آبیاری کنند و عدهای دیگر در حسرت آب آشامیدنی یا آب برای تن شویی باشند. برخی از ما ایرانیان خیلی اسراف کار هستیم و با زندگی مومنانه و اقتصادی آشنا نیستیم.
وی میافزاید: اخبار تلخ خشک شدن دریاچه نمک و خطرات ناشی از آن، دریاچه ارومیه، هامون و بختگان جز اضطراب و نگرانی برای مردم نتیجهای ندارد و کاری از دست مردم بر نمیآید اما زیاده روی و اسراف در زندگی ما ایرانیان را رکورددار در جهان کرده است مثلا نمک شش برابر استاندارد جهانی ، نوشابه چهار برابر استاندار سرانه جهانی، سوخت شش برابر، لوازم آرایش دوازده برابر و ضایعات نان هشت برابر و در مورد اقلام دیگر نیز وضع بهتر از این نیست.
ابهری میگوید: تغییر الگوی مصرف ناشی از تغییر سبک زندگی یعنی همان اشاراتی که مقام معظم رهبری از سال 68 به طور مرتب به ما گوشزد کردهاند تا سبک زندگی ما به روش زندگی اصیل اسلامی ـ ایرانی برگردد.
*محیطهای خشک فضای خشونت را شدت میدهد
همچنین محمدمهدی لبیبی، جامعهشناس نیز دراین باره میگوید: یکی از نظریات مهم جامعه شناسی زیستی این بوده که محیط بر روی رفتار انسانها تأثیر مستقیم و غیر مستقیم دارد یعنی رفتارهای اجتماعی و فرهنگی انسانها تحت تأثیر اکولوژی قرار میگیرد اولین کسی که این نظریه را مطرح کرد ابن خلدون بود وی مقایسه انسانهای شهرنشین و بادیه نشین انجام داده و گفته که خصلتهایی از شهرنشینان در بین بادیهنشینان نیست و برعکس.
وی در ادامه میگوید: خود این نظریه مقدمهای شد تا بعدها این امر در جامعه شناسی مطرح شود که محیط بر رفتار موثر است تحقیقات بعدی نشان داد که محیطهای بسیار گرم و بسیار سرد میتواند انسانها را دارای شرایط خاصی کند مثلا شواهدی مثل اینکه اگر چنگیز خان با چنین جنایاتی پیدا شد ناشی از شرایط زندگی سخت مغولستان است درحالیکه در مناطق خوش آب و هوا و معتدل این فضا نوع دیگری میشود مثلا برخی معتقدند بیشتر شعرا و نویسندگان و موسیقی دانها در مناطق سرسبز و مکانهای خوش آب و هوا زندگی میکنند.
بنابراین این منطق غلط نیست که محیطهای خشن و کم آب میتواند روحیه افراد را تغییر دهد و فضای خشونت را شدت دهد کما اینکه گرمای خیلی زیاد افراد را کم حوصله تر میکند در خود تهران هم اگر نگاه کنیم وقتی دمای هوا بالا میرود حوصله افراد کم میشود و احتمال پرخاشگری و برخورد با دیگران هم بیشتر میشود در دیگر کشورهای خشک و گرم نیز همینطور است بهترین دما زمانی است که نیاز به پوشش کم یا زیاد نداریم منتها در بیشتر مواقع ما این دما را نداریم و این روزها گرما در حال تشدید است.
لبیبی میافزاید: بنابراین اصل موضوع به لحاظ پزشکی، روانشناسی و اکولوژی و سابقه تاریخی تأیید شده است اما نمیتوانیم این را به عنوان یک قانون عام مطرح کنیم ما در همان فضای کویری خشک بدون آب هم انسانهای لطیف و شاعر و مهربان داریم پس این قاعده نیست.
وی درباره نقش مردم و دولتها در رفع مشکل کم آبی یا مدیریت آن میافزاید: در مسئله آب بیشتر از اینکه ما با مردم روبه رو باشیم با مسئولین روبه رو هستیم امکاناتی باید فراهم کنیم برای ذخیره بیشتر آب الان آمار میگوید حدود 30 درصد هدررفت آب داریم در خیلی مناطق ایران هنوز آب شرب و شستشو از هم جدا نیست ، تسهیلات لازم هم برای استفاده از شیرآلات مناسب به مردم نمیدهیم و در نهایت در خود کشور ما شاید بالای 40 ـ 50 درصد کنترهای آب درست عمل نمیکند و مصرف واقعی آب را نشان نمیدهد همینطور ما هیچ زمان افرادی که از استخرها و آبیاریهای باغ زیاد استفاده میکنند شناسایی نمیکنیم جریمه نمیکنیم و برخورد جدی نکردیم.
این مدرس جامعهشناسی یادآور میشود: پس درست است که فرهنگ سازی چیز خوبی است اما در کنار فرهنگ سازی باید قانون هم باشد زمانی ما آبیاری مناسب نداریم هدررفت آب زیاد داریم نمیتوانیم از مردم چیزی بخواهیم ما جاهای اصلی را رها کردیم دنبال فرهنگ سازی با افرادی رفتیم که شاید نقش انچنانی در این کار ندارند. آمارها نشان می دهد در دو دهه آینده از لحاظ اکولوژی کشور وارد شرایط خاصی میشود، خیلی جنگلها و قناتها را از دست می دهیم و بحران آب بحران معمولی نیست جدی است و میتواند ثبات سیاسی کشور را تغییر دهد بنابراین اگر این خطر احساس بشود ما همینطور که برای چیزهای دیگر سرمایه گذاری میکنیم سرمایه بیشتر دراین قسمت بگذاریم در کنارش از مردم هم صرفه جویی بخواهیم.
لبیبی توضیح میدهد: شهرداری سالها پیش در لندن مخازنی در منازل مردم به طور مجانی نصب کرد ناودان خانهها را به این مخزن آب وصل و از این مخزن آب شیر گذاشت تا به محض اینکه بارندگی در لندن شروع میشود تمام آب پشت بام در این مخزن جمع شود این باران در فصل تابستان به مصارف آبیاری باغچهها و شستشوی خانه و سایر مصارف شست و شویی میرسد یعنی افراد از آب لولهکشی شده برای این مصارف استفاده نمیکنند کجا ما چنین کارهایی انجام دادهایم؟ یک مقدار باید در این حوزهها مدیریت بیشتری داشته باشیم با صرف برخی هزینهها از هزینههای ناشی از مشکلات بحران آب در آینده بکاهیم.