واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

فرونشست و فروچاله‌ها: زلزله خاموش در کمین شهروندان

زلزله خاموش در کمین شهروندان

بررسی دلایل گسترش فرونشست و فروچاله‌ها:

زلزله خاموش در کمین شهروندان

پایگاه خبری تحلیلی آب ایران:

سیل، زلزله، توفان، بهمن و خشکسالی… فهرست مخاطرات طبیعی، فهرست بلندبالایی است؛ فهرستی هراس‌آور و هشداردهنده که از وقوع بحران‌هایی بزرگ خبر می‌دهد! از لحظه‌ای که مرگ روی سر جمعیت زیادی آوار می‌شود. سهم کشور ما از این فهرست، سهم کمی نیست و طبق آمارهای موجود، ایران با 32 مخاطره طبیعی در ردیف پرمخاطره‌ترین کشورها قرار گرفته است؛ بلایایی طبیعی که کسی از زمان وقوع‌شان خبر ندارد.

این اما همه ماجرا نیست. اگر در ماه‌های گذشته، خبرهای داغ رسانه‌های نوشتاری و دیجیتال را دنبال کرده باشید، حتما از فرونشست‌های متعدد زمین در گوشه گوشه کشور خبر دار شده‌اید؛ فرونشست‌هایی 3 تا 36 سانتی‌متری که وقتی در کنار فروچاله‌های چندمتری اخیر پایتخت قرار می‌گیرند، هراس جدیدی به دل شهروندان می‌اندازند. هراس از وقتی که زمین زیر پای آدم‌های از همه جا بی‌خبر، دهان باز کند و هرچیزی را که آن بالاست، ببلعد. خمیازه‌هایی ناگهانی که خیلی‌ها را نگران کرده و این اتفاق را در زمره مخاطرات جدید و بحران‌زای کشور ما قرار داده است؛ بهانه‌ای که باعث می‌شود با کارشناسان و مسئولان مختلف صحبت کنیم و از دلایل تکرار این حادثه در کشور بگوییم؛ اتفاقی که به زلزله خاموش تعبیر می‌شود و به گفته بسیاری از کارشناسان، خسارت‌های ناشی از زلزله را دوچندان می‌کند.


متهم ردیف اول؛ برداشت آب‌های زیرزمینی

برداشت بیش از اندازه آب‌های زیرزمینی؛ اگر برای فرونشست‌های سریالی زمین در نقاط مختلف کشور دنبال مقصرمی گردید، روی این عامل بیشتر از بقیه عوامل فکر کنید. این اعتقاد مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌شناسی، زیست‌محیطی و مهندسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور است؛ مسئولی که انگشت اتهامش را به سمت برداشت بیش از اندازه آب‌های زیر زمینی گرفته و معتقد است، مهم‌ترین عامل بروز این پدیده در همه استان‌های کشور همین موضوع است.

امیر شمشکی البته حرف‌های جالب‌تری هم دارد. او از توافقی بین سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی وقت و سازمان زمین‌‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور در سال 84 خبر می‌دهد. طبق این توافق باید طی دوره‌هایی پنج‌ساله، ابعاد مختلف فرونشست در هر کدام از استان‌های کشور مطالعه و بررسی می‌شد؛ مطالعه‌ای که در حال حاضر هم استان‌های تهران، کرمان، فارس، همدان و خراسان رضوی در حال انجام است.

نتایج این مطالعه وقتی اهمیت پیدا می‌کند که بدانیم براساس آمارها در دشت‌های بحرانی کشور سالانه به‌طور متوسط 15 سانتی‌متر فرونشست وجود دارد که در برخی دشت‌ها، میزان آن به 20 تا 35 و در برخی نقاط دیگر تا 50 سانتی‌متر نیز می‌رسد؛ پدیده‌ای که شیوعش با توجه به بافت و جنس خاک متفاوت است.

پیامدهای شیوع این پدیده اما دوست‌داشتنی نیست. شمشکی همین جا به بایر ماندن و غیرقابل استفاده شدن زمین‌های بسیاری در گوشه و کنار کشور اشاره می‌کند؛ اتفاقی که زیان‌های زیادی به دنبال دارد. آسیب به خطوط نفت، گاز و ریل کشور، تبعات منفی دیگری است که شمشکی به آن اشاره می‌کند؛ حادثه‌هایی که با گذشت زمان هرکدام به تنهایی می‌توانند بحرانی بزرگ و حادثه‌ای تلخ در ابعاد وسیع به وجود بیاورند؛ اتفاقی که پیشگیری از آن احتیاج به همکاری همه‌جانبه نهادهای مختلف دارد. مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌‌شناسی با اشاره به همین موضوع می‌گوید: در این زمینه، همه دستگاه‌هایی که در ارتباط با پدیده فرونشست فعالیت می‌کنند، با اشتراک اطلاعاتشان در سازمان زمین‌‌شناسی، امکان فعالیت‌های میدانی مناسب‌تری را برای محققان این مرکز پدید می‌آورند.

همیشه پای یک عامل انسانی در میان است

فرونشست چیست؟ برای این سوال دوکلمه‌ای، جواب مفصلی وجود دارد. در تعریف یونسکو، فرونشست عبارت است از فرو ریزش یا نشست سطح زمین؛ اتفاقی که به علت‌های مختلف و در مقیاس‌های گوناگون رخ می‌دهد. به‌طور معمول این اصطلاح به حرکت قائم رو به پایین سطح زمین گفته می‌شود.

به عبارت دیگر فرونشست پدیده‌ای است با عوامل فراوان، ‌ازجمله عملیات انسانی مانند معدنکاری یا برداشت آب‌های زیرزمینی و نفت، آب شدن یخ‌ها، حرکت آرام زمین و خروج گدازه. این پدیده طبیعی اما با فروچاله‌هایی که هرچند وقت یکبار در سطح شهرها ایجاد می‌شوند، متفاوت است. محمدجواد بلورچی، سخنگوی سازمان زمین‌‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور با تاکید بر این موضوع می‌گوید: حوادثی که در ماه‌های اخیر و در نقاط مختلف پایتخت رخ داد که شهرداری در این مناطق مشغول احداث تونل مترو بود، فرونشست نیست و فروچاله یا فرو ریزش شناخته می‌شود. فروچاله‌ها اما از دیدگاه علم زمین‌‌شناسی، ایجاد فرورفتگی در سطح زمین است، فرورفتگی‌هایی در اشکال بیضی و کروی با دیواره‌هایی با شیب تند در ابعاد سه تا 10 متر.

بلورچی با اشاره به این موضوع می‌گوید: عامل اصلی‌ای که باعث ایجاد فروچاله‌ها می‌شود، به وجود آمدن حفره‌های عمیق در زیر‌زمین است و از آنجا که در بیشتر موارد عامل انسانی باعث به وجود آمدن این حفره‌ها می‌شود، باید نهاد‌های مختلف در نظر داشته باشند که با دستکاری انسانی، این حفره‌ها را در زیر‌ زمین ایجاد نکنند.

تشدید خسارات زلزله با شیوع پدیده فرونشست

برای همه آنهایی که از زلزله و تکان‌های شدید زمین و ویرانی ساختمان‌ها می‌ترسند، فرونشست می‌تواند یک هشدار باشد؛ پدیده‌ای که باعث تشدید خسارت‌های احتمالی ناشی از زلزله می‌شود؛ این ارتباط را رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، بین این دو پدیده طبیعی برقرار می‌کند. اسماعیل نجار با اشاره به کاهش سطح آب‌های زیرزمینی و شیوع پدیده فرونشست در بخش‌هایی از کشور مخصوصا پایتخت می‌گوید: در سال‌های اخیر، تغییر اقلیم و کاهش بارندگی در سطح کلان و جهانی، همچنین نیاز به آب و منابع آبی در داخل شهر باعث شد میزان برداشت از سفره‌های زیرزمینی بیش‌از حد مجاز انجام شود.

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با اشاره به دو عامل تمرکز جمعیت و بافت شهری آثار و پیامد‌های فرونشست را در شهر تهران بیش از بقیه نقاط کشور می‌داند و می‌گوید: ما نشانه‌های فرونشست زمین را در نقاط مختلف کشور می‌بینیم، اما این پدیده طبیعی بیشتر در مناطق بیابانی و دشتی رخ می‌دهد که خالی از سکنه هستند و به همین علت چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، درحالی که در تهران به دلیل تمرکز جمعیت زیادی که وجود دارد، می‌تواند شدیدا آسیب‌زا باشد. جمعیت بیش از 10 میلیون نفری تهران، موضوعی است که مورد توجه نجار قرار می‌گیرد؛ جمعیتی که نجات‌شان در مواقع بحرانی مانند زلزله کار سختی است. به همین دلیل می‌گوید: متاسفانه وضعیت ساخت و ساز بناها، خیابان‌ها، راه‌ها و حتی مکان گزینی برای ساخت و ساز بناهای مختلف در تهران در شرایط مناسبی قرار ندارد. در نتیجه با تشدید فرونشست زمین، خطرات بیشتری جان و مال مردم را تهدید می‌کند.

خسارات ویرانگر و جبران‌ناپذیر فرونشست

ردپای فرونشست را در نقاط مختلف کشور می‌توان دید؛ ردپایی که بیشتر از همه خودش را در دشت‌های اصفهان، قزوین، تبریز، رفسنجان، ورامین، کرج، شهریار و تهران نشان می‌دهد تا جایی که گزارش‌های رسمی سازمان زمین‌‌شناسی از فرونشست 36 سانتی‌متری برخی مناطق در طول یک سال خبر می‌دهند و از پدیده‌ای حکایت می‌کنند که می‌تواند هزینه‌های زیادی به بار بیاورد؛ موضوعی که مورد توجه مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت راه و شهرسازی هم قرار گرفته است، تا جایی که علی بیت‌اللهی آن را مساله‌ای ملی عنوان می‌کند و می‌گوید: نباید از مساله فرونشست زمین با بی‌اعتنایی گذر کنیم.

به گفته این کارشناس، فرونشست زمین در بیشتر دشت‌های کشور در حال رخ دادن است، اما آنچه باعث شده اخبارش در تهران رسانه‌ای‌تر شود، خسارت‌هایی است که به بار آورده است؛ خسارت‌هایی که آسیب‌های زیادی را به زیرساخت‌های آب، برق و گاز شهری زده‌اند. بیت‌اللهی با اشاره به همین موضوع می‌گوید: زیرساخت‌های شهری در پایتخت یعنی آب، برق و گاز در برابر فرونشست زمین آسیب‌پذیر هستند و اگر این پدیده در مناطقی رخ بدهد که شریان‌های اصلی آب و گاز از آنها عبور می‌کنند، خسارات زیادی برجا خواهند گذاشت.

خساراتی که مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان وزارت راه از آن نام می‌برد، تنها خسارات مادی نیست. به این فهرست می‌توان خسارات جانی زیادی را هم اضافه کرد؛ همان موضوعی که باعث نگرانی کارشناسان شده است. همین‌جاست که بیت‌اللهی از آسیب‌پذیر‌بودن خیابان‌ها، جاده‌ها، بناها و حتی خطوط مترو براثر فرونشست زمین خبر می‌دهد و می‌گوید: باید تا جایی که امکان دارد به ایمن‌سازی شریان‌های اصلی گاز، برق و آب بپردازیم که البته این موضوع، هزینه زیادی به دنبال دارد. ایمن‌سازی این شریان‌های اصلی، وقتی اهمیت پیدا می‌کند که مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان وزارت راه به فرسودگی شبکه انتقال آب اشاره می‌کند؛ مشکلی که تشدید‌کننده پدیده فرونشست است.

آسیب‌های فرونشست به همین‌جا خلاصه نمی‌شود. بیت‌اللهی نقش فرونشست زمین در آسیب‌زدن به شبکه ریلی کشور را کم تاثیر نمی‌داند و به همین دلیل می‌گوید: سامانه حمل و نقلی پایتخت، سامانه کوچکی نیست. چند مسیر اصلی مانند مسیر راه آهن تهران ـ اهواز، تهران ـ مشهد، تهران ـ جنوب و تهران ـ تبریز در این محدوده گسترده شده که با استمرار روند فرونشست‌ها به آنها آسیب وارد می‌شود. اما چه عاملی باعث تسریع روند فرونشست در پایتخت شده است؟ این سوال را اگر از بیت‌اللهی بپرسید، او در جواب می‌گوید: خشکسالی ناشی از کاهش حجم بارش، میزان برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی دشت تهران را افزایش داده و همین مساله در درازمدت، فرونشست زمین در پایتخت و اطراف آن را تشدید کرده است؛ پدیده‌ای که خطری فراتر از زلزله دارد.

مدیر بخش زلزله‌‌شناسی و خطرپذیری به فروچاله‌های ایجاد شده در سطح شهر تهران اشاره می‌کند و می‌گوید: در برخی نقاط تهران، نشست زمین به شکل فروچاله قابل مشاهده است؛ فروچاله‌هایی که دهان باز کردن ناگهانی‌شان، دل خیلی‌ها را به لرزه انداخته است.

منبع: روزنامه جام جم


بارورسازی ابرها امید واهی است؟

بارورسازی ابرها امید واهی است
اولین رئیس سازمان هواشناسی ایران:

بارورسازی ابرها امید واهی است


پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: موضوع بارورسازی ابرها سال‌هاست به محل بحث و مناقشه کارشناسان و صاحب‌نظران بسیاری در کشور تبدیل شده و طی سال‌های اخیر با وقوع خشکسالی‌های پی‌در پی بحث ایجاد ابرهای مصنوعی و بارورسازی ابرها شدت یافته است. در حالی که عده‌ای این روش را مفید و موثر در افزایش بارندگی به ویژه در مناطق درگیر با خشکسالی می‌دانند عده‌ای به نتایج آن امیدوار نیستند و آن را آب در هاون کوبیدن می‌دانند و تنها موضوعی که هم مخالفان بارورسازی ابرها و هم موافقانش در آن اتفاق نظر دارند گران و هزینه‌بر بودن این روش است.

با وجود آنکه عده‌ای مصرانه این روش را بی‌نتیجه می‌دانند اوایل آبان معاون وزیر نیرو از آماده‌سازی مقدمات اجرای طرح بارورسازی ابرها و پیش‌بینی حجم افزایش 10 درصدی بارش‌های کشور در نتیجه آن خبر داد. با شروع بارندگی‌ها در آذر عده‌ای آن را نتیجه بارورسازی ابرها دانستند و عده‌ای منکر این موضوع شدند. برای بررسی اثرگذاری بارورسازی ابرها در میزان بارندگی به سراغ نخستین رئیس سازمان هواشناسی ایران رفتیم تا نظر وی را در این خصوص جویا شویم. عبدالحسین پرویز نوائی که اکنون پای در 87 سالگی نهاده پیشتر رئیس کمیته هیدرولوژی یونسکو در ایران و استاد آب‌شناسی ژئوفیزیک دانشکده فنی نیز بوده است.

** در ابتدا توضیحی در خصوص مسئله بارورسازی ابرها ارائه دهید.

در ابتدا باید بگویم بارورسازی ابرها درست نیست و باید گفته شود سزارین ابرها، زیرا ابر مانند یک خانم باردار پا به ماه می‌ماند که به صورت طبیعی قادر به وضع حمل نیست و باید سزارین شود. ابرها نیز همین‌گونه‌اند.
مسئله باروری ابرها که در دنیای غرب آن را cloud seeding ‌می‌گویند در حدود شصت سال قبل، بعد از کتاب تحقیقی که به وسیله دکتر جان میسون درباره زندگی ابرها نوشته شد، در سازمان هواشناسی جهانی WMO در ژنو مطرح شد. واضح است که کشورهای عضو این سازمان که مانند ایران گرفتار کمی نزولات آسمانی شده و جزء کشورهای نیمه خشک و خشک جهان محسوب می‌شدند به شدت دنبال این مسئله را گرفتند. در کمیته‌های اجرایی عده‌ای از بزرگان و دانشمندان آن زمان به دنبال مکانیسم اجرایی این عملیات با نظر هواشناسان جهانی همسو شده تا آنجا که قرار شد به صورت تجربی دنبال این کار گرفته شود. باروری ابرها نخستین بار توسط سازمان هواشناسی جهانی برای کمک به کشورهای کم آب که ایران هم جزو آنهاست، مطرح شد. تمام کشورهای قرار گرفته در مدار 37 درجه نیمکره شمالی کم آب‌اند. کویرهای بزرگی مثل لوت در این منطقه قرار دارند.
باروری ابرها باید به دو طریق انجام شود؛ یکی بارور کردن ابرها از زمین و دوم به وسیله هواپیما از روی ابر. سازمان هواشناسی جهانی آن زمان این فعالیت را با توجه به نیاز کشور ایران به نزولات آسمانی طبق دستور سران مملکت شروع کرد و یک فروند هواپیمای ساخت کشور جماهیر شوروی به نام “الوشین 18” -که از طرف استالین به عنوان هدیه به ایران فرستاده شده بود- در اختیار این سازمان قرار گرفت تا زمانی که شناخت و زندگی فیزیک ابرها به وسیله دستگاه‌های رادار و رادیوسان مشخص شد، هواپیما در بالای ابرهای شناخته شده به پاشیدن یخ خشک یا یدور نقره‌ با انژکتور شبیه آنچه هواپیماهای سمپاش یا دفع حریق عمل می‌کنند اقدام کنند. برای باروری ابرها از زمین از تعدادی از سیلندرهای مخصوص برای سوزاندن یدور نقره ‌استفاده می‌شد. باید تاکید کنم ‌که استفاده از سیلندرها و سوزاندن یدور نقره ‌که جسم گران قیمتی است موقعی انجام می‌شود که هوای زمین در حالت بالارفتن باشد چون چنانچه هوا در حالت ریزش از سطوح بالا به روی زمین که آن را سوبسیدانس می‌گویند، باشد این پودرها روی زمین بدون اثر باقی می‌ماند.
در مورد بارورسازی ابرها باید بگویم اولین قدم در این موضوع، شناخت ابر، قطرات، ارتفاع آن، حالت بالا رفتن ابر یا پایین آمدن ابر است.به طور کلی 3 نوع ابر در دنیا وجود دارد؛ ابر پایین، متوسط و بالا.
ابربالا هیچ قطره‌ای ندارد و فقط یخ است و حتی در صورت بارش هم تا به زمین برسد تبخیر می‌شود. ابر متوسط 20 هزار پایی زمین قرار دارد.ابرهای پایین هم که اصطلاحا کلم شکل و متراکم هستند. در بارورسازی ابرها، ابر موردنظر نوع پایین هستند.
یکی از دلایلی که باعث می‌شود ابر نبارد قانون اسموز است که آب می‌خواهد حداقل حجم خود را داشته باشد و زیاد نشود. آب وقتی تگرگ می‌شود حجم پیدا می‌کند از این رو ممانعت می‌کند تا تگرگ ببارد و حتما باید دمای هوا زیر 15 درجه باشد تا تگرگ ببارد درحالی که آب در دمای صفر باید یخ بزند. به عبارت دیگر هر ابری قابل باروری نیست چون ابرها یک کلوید دوقسمتی از بخار آب و قطرات آب هستند که اگر این قطرات مورد شناخت قرار نگیرند حتی تا درجه حرارت 15- درجه سانتیگراد به صورت مایع باقیمانده و یخ نمی‌زنند که به آنها سوپرکلد ‌می‌گویند.
اگر جسمی وارد سوپرکلد شود و به آنها برخورد کند آرامش فیزیکی آنها به هم خورده و یخ می‌زنند. به همین دلیل است که در گذشته که هواپیماها در ارتفاع پایین و زیر 12 هزار پا پرواز می‌کردند وقتی وارد ابر می‌شدند و به سوپرکلدها برخورد می‌کردند بدنه هواپیما یخ می‌زد. در نتیجه سنگین شده و سقوط می‌کردند.امروز هم هواپیماها در ارتفاع بالاتر به پرواز درمی‌آیند و دیگر این خطر وجود ندارد.
یکی از نکات مهم در بارورسازی ابرها توجه به حرکت زمین است چون اگر بنا باشد هوا سوبسیدانس یا وارونگی و ته‌نشینی داشته باشد و یدور نقره برای باروری ابرها سوزانده شود، یدور نقره به زمین بازمی‌گردد و هزینه بدون نتیجه صرف می‌شود.
اخیرا سازمان هواشناسی اعلام کرده قرار است باروری ابرها را انجام دهد. بسیاری از کشورها این کار را به امید گرفتن نتیجه انجام داده‌اند اما تاکنون نتیجه نداشته. همچنین ثابت شده این اقدام تنها در مورد ابرها لوکال و محلی (local) عمل می‌کند نه ابرهایی که با جبهه وارد کشور می‌شوند.

** یعنی تاکنون هیچ کشوری از بارورسازی ابرها نتیجه نگرفته است؟

به ضرس قاطع می‌گویم تاکنون بارورسازی ابرها در هیچ کشوری نتیجه‌ای نداشته است اما هنوز عده‌ای در کشور ما امیدوارند به نتیجه برسند. لازم به توضیح است که اگر احیانا باروری با تمام مطالعات و تلاش‌های صحیح انجام شود ممکن است که نزولات از ابر به سمت زمین ریزش کند ولی در هنگام آمدن به سمت زمین در لایه‌های گرم بین ابر و زمین دوباره عمل تبخیر انجام پذیرد که این فاکتور مهم در کدهای هواشناسی که بین کشورهای عالم رد و بدل می‌شود علائم خاص خود را دارد.

** اما سال 91 اعلام شد بارورسازی ابرها در مناطقی از کشور انجام شد و حتی 25 درصد در بهبود خشکسالی تاثیر داشته است یا سال 90 اعلام شد بارورسازی‌ ابرها اثر 20 درصدی در بارش‌های دریاچه ارومیه داشته است و …

در اخبار ما شاید اینگونه اخبار را بخوانیم اما همان طور که گفتم بحث بارورسازی ابرها علیرغم هزینه‌بر و دشوار بودن، نتیجه ملموسی در دنیا نداشته است.
بارورسازی ابرها مستلزم این است که ابتدا فیزیک و حرکت ابر شناخته شود، قطرات ابر توسط رادار اندازه‌گیری شود و … آیا همه این اقدامات انجام شده است؟! 20 درصد بهبود تاکنون در دنیا سابقه نداشته است و من این آمار را غلط می‌دانم.
زمانی که من مسئول سازمان هواشناسی بودم این عملیات انجام شد آن هم با وجود متخصصان و کارشناسان بسیاری اما نتیجه‌ای نداشت.
شدت کم آبی در ایران باعث شده مسئولان مثل آدم در حال غرق شدن که به همه چیز چنگ می‌اندازد تا نجات یابد می‌خواهند به هر وسیله‌ای راه‌حلی برای مشکل کم‌آبی پیدا کنند. درحالی که تجربه دنیای هواشناسی و عالمان هواشناسی در دنیا نشان می‌دهد بارورسازی ابرها نتیجه‌ای ندارد.
علاوه بر اینکه این روش بسیار هزینه‌بر است. اینکه هزینه گزافی صرف شود اما نتیجه آن در بهترین حالت 50 – 50 باشد اصلا منطقی نیست. آن هم در شرایط اقتصادی که کشور ما دارد.
سازمان هواشناسی ایران این کار را انجام داده و به همراه تعدادی از کشورهای آسیایی و آفریقایی که مشکل بی‌‌آبی ما را داشتند مشغول بررسی و به دست آوردن نتیجه آن شدند. آنچه به دست آمد و درحال فعلی نیز دولت‌ها بعد از سالیان سال از داشتن امکانات بالا مثل اقمار ‌هواشناسی و غیره به این نتیجه رسیدند این است که مخارج این پروژه در مقابل آنچه احتمالا به دست می‌آید به هیچ وجه مقرون به صرفه نبوده و اصولا نمی‌توان از آن انتظار داشت لذا این پروژه در قسمتی از دنیا تقریبا منسوخ شد.
حال اگر اصراری برای انجام آن داشته باشیم باید افراد مطلع و آشنا از نظر علمی و داشتن کامپیوترهای پرقدرت ‌و داشتن عکس‌های روشن از ماهواره‌های هواشناسی و اطلاع کافی از حرکت لایه‌های هوا در ناحیه موردنظر برای باروری داشته باشیم.

** آقای نوائی، آیا آلودگی هوا در بارورسازی ابرها اثر دارد؟

بله صددرصد اثر مخرب دارد. حتی اگر ابرها در شهری مثل تهران به درستی بارور شوند با توجه به سقفی که از آلودگی روی آسمان شهر ایجاد شده عملیات بارورسازی به شکست می‌خورد. البته این را هم بگویم که در فصل پاییز که وارونگی هوا رخ می‌دهد اگر آلودگی بالاتر برود می‌تواند باعث بارورسازی ابرها شود اما چون آلودگی هوا مانع شکل گرفتن ابر می‌شود این اتفاق نمی‌افتد. وقتی هوا ته‌نشین می‌شود به این معناست که هوا میل ندارد بالا برود در نتیجه ابری هم ایجاد نمی‌شود.

** در شرایط بحرانی کم آبی و خشکسالی کشور، حال که روش باروری ابرها گره‌گشا نیست، به نظر شما چه راه‌حل‌هایی برای بهبود شرایط وجود دارد؟

من حدود 8 سال ضمن سمت ریاست هواشناسی کشور رئیس سازمان هیدرولوژی یونسکو نیز بودم؛ سازمان علمی و تحقیقاتی سازمان ملل که بخش‌های مختلفی دارد و یک بخش آن مربوط به آب است. متاسفانه دفتر هیدرولوژی یونسکو در ایران حدود 40 سال پیش تعطیل شد. درحالی که تحقیقات این سازمان می‌توانست در مدیریت منابع آب در ایران بسیار سودمند باشد. مهم‌ترین راه‌حل مدیریت آب است؛ مدیریتی که جلو احداث سدهای بی‌رویه و غیرکارشناسی را بگیرد و سدهای غیرکارشناسی احداث شده را از بین ببرد. امروز وضع آب مملکت اصلا خوب نیست. کسانی هم که امروز به دنبال بارورسازی ابرها هستند امیدی واهی به این موضوع دارند.خشکسالی و کم آبی خطر بزرگی است که کشور ما را تهدید می‌کند.آب‌های عمیق، نیمه سطحی و سطحی در کشور ما از بین رفته است. زمین‌ها در حال نشست کردن هستند و …احیا کردن دفتر هیدرولوژی یونسکو در ایران یکی از اورژانسی‌ترین اقدامات در حال حاضر است.همچنین الگوی صحیح مصرف آب قبل از مردم به مسئولان آموزش داده شود.
در خاتمه باید یادآور شوم که در حدود پنجاه سال قبل سازمان هواشناسی ایران به عنوان یکصد وسومین کشور دنیا به عضویت سازمان هواشناسی جهانی WMO درآمد. عضویت این سازمان به کشور ما این امکانات را داد تا از دانشمندان آن سازمان چه اعضای داخله یا از علمای خارجی مستشارانی را برای ارتقا و پیشرفت مسائل مربوط به هوا در اختیار سازمان هواشناسی ایران قرار دهد که این علمای هواشناسی توانستند قسمت هایی مانند هواشناسی کشاورزی ، هواشناسی دریایی ، هوا و فضا و اقمار را در ایران ایجاد کنند، اینک هم اگر رابطه ما با سازمان هواشناسی جهانی مطابق قبل باشد باید در مورد باروری ابرها چنانچه اصراری وجود داشته باشد طی تماس با WMO از دانشمندان این سازمان استفاده شود چون به هر حال این پروژه باید حتما با فعالیت های مشابه در حوزه سازمان هواشناسی کشور مورد بررسی قرار گرفته و چنانچه بودجه ای هم اختصاص داده شود سایر سازمان ها مثل آب و برق ، کشاورزی و غیره با بودجه و امکانات خود با سازمان هواشناسی ایران همگام شده و با محک دانشمندان و افراد مطلع این پروژه به صورت آزمایشی مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.

** آقای نوائی آقای احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری شان اظهارنظر جالب توجهی داشتند مبنی بر اینکه غربی‌ها مانع آمدن ابرهای باران‌زا به ایران شده‌اند،برخی این حرف را باور کردند و بر آن صحه گذاشتند.نظر شما در این باره چیست؟

به هیچ وجه چنین چیزی امکان‌پذیر نیست و هیچ کس نمی‌تواند مانع حرکت یا تغییر مسیر ابرها شود. کسی که این حرف را زده یا سواد آن را نداشته یا مزاح کرده است. اگر چنین کاری امکان‌پذیر بود ما هم می‌توانستیم مانع ورود گرد و غبار از عراق به کشورمان بشویم.


منبع: روزنامه آفتاب یزد

یک سفره یخی زیر پوست منطقه ای از مریخ است

یخ زیر پوست مریخ است

سازمان فضایی آمریکا یک گستره یخی مهم در زیر خاک مناطق غیرقطبی مریخ کشف کرده است که می‌تواند آینده سفر به این سیاره را تغییر دهد.

یخ زیر پوست مریخ است

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آب ایران به‌نقل از نیویورک‌تایمز، سفر و سکونت به مریخ هنوز هم یک رویا محسوب می‌شود چراکه حمل مقدار تجهیزات و آب و آذوقه مورد نیاز برای اقامت در این سیاره قرمز رنگ، هنوز هم غیرممکن است. برای غلبه بر این موانع و تامین مایحتاج مورد نیاز برای سکونت فضانوردان روی این سیاره، باید منابع را از خود آن تامین کرد اما نبود آب قابل آشامیدن اصلی‌ترین دغدغه سازمان‌هایی فضایی بود که اکنون با کشف تازه ناسا ممکن است این دغدغه نیز رفع شود.
تا پیش از این تصور می‌شد که آب به صورت یخ‌های ناخالص تنها در قطب‌های مریخ وجود دارد اما مدارگرد ناسا که قابلیت بررسی چگالی و ترکیب خاک از ارتفاع را دارد پس از بررسی ناحیه «اوتوپیا پلنیتیا» (Utopia Planitia)‌ کشف کرد که یک لایه یخی به قطر 80 تا 180 متر زیر خاک پوسته این ناحیه وجود دارد.

نکته هیجان‌انگیز‌تر این است که این منبع یخی حاوی آبی با خلوص دست کم 50 درصد است که می‌تواند با کمی تصفیه برای آشامیدن نیز استفاده شود. در صورتی‌ که این کشف در مراحل بعدی مورد تائید قرار گیرد، می‌توان امیدوار بود که آب آشامیدنی و سوخت مورد نیاز برای استفاده در مریخ در دسترس خواهد بود.

محققان ناسا منشاء این یخ را دوران یخبندان مریخ ذکر کرده‌اند و توضیح دادند که در پایان عصر یخبندان مریخ، این سفره یخی قبل از ذوب و جاری شدن به سوی دریاچه‌ها، زیر لایه‌ای از خاک مدفون شده است و همین موجب دوام آن تا به امروز شده است.

پس از دوران یخ‌بندان مریخ، یخ‌های سطحی این سیاره سریعا ذوب و به دریاچه‌ها سرازیر و طی مدت کوتاهی نیز یا به صورت بخار یا به‌ صورت تعلیق از این سیاره خارج شدند. وسعت میدان یخی کشف‌شده به اندازه ایالت نیومکزیکو آمریکا برآورد می‌شود.

مدارگردهای قبلی ناسا مانند «اودیسه مریخ»، توانایی بررسی زیر سطحی را نداشتند و این تکنولوژی در آخرین فضاپیماهای این سازمان فضایی گنجانده شده است.

منبع: آنا

اگر غفلت ادامه یابد بحران آب ایران را خواهد بلعید!

مصطفی نجفی
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۱ 08 October 2016 (در سایت تابناک)
پیش از شروع چرایی جدی بودن بحران آب در ایران، باید پرسید آیا مردم و مسئولان ما آگاهی یا درک لازمی از بحران آب در ایران دارند یا خیر؟ بدون شک بسیاری از مردم  به غیر از مردمی که با این مسئله درگیر شده اند(آنهم در سطح بسیار محدود) از بلایی که قرار است بر سرشان بیاید و یا بلایی که سرشان آمده، اطلاع چندانی ندارند. اما در سطح دولتمردان و حاکمان چطور؟ این ها نیز دو دسته هستند. دسته ای از مسئولین و به ویژه نمایندگان مجلس که اصلا درکی از بحران آب در کشور ندارند و تصور می کنند که در کشور ما بحرانی به نام بحران آب وجود ندارد. دسته ای دیگر از مسئولین که اطلاعات کافی و یا اولیه در مورد این بحران و تبعات آن دارند نیز بنابه دلایل مختلف اراده ای برای مقابله با این بحران ندارند.

یکی از این دلایل این است که بسیاری از مسئولان ما نگاه بلندمدت در برنامه‌ریزی‌هایشان ندارند. نداشتن چنین نگاهی واقعا یک معضل است؛زیرا باعث می‌شود برنامه‌ریزی‌ها برای خوشامد امروزمان باشد و نه برای فردای خود و فرزندانمان. مردم هم معمولا برای کسی یا چیزی ابراز احساسات می‌کنند یا به طرفداری از آن می‌پردازند که به وضع فعلی‌شان مرتبط شود.

مردم ما باید بدانند که یکی از  بزرگ‌ترین مسائل امروز ما آب است. مسئله٣٠سال آینده‌مان هم بر سر آب است اما  شوربختانه هنوز هیچ سیاستی در زمینه آب نداریم.

در طول 12 سال، دولتمردان و مجموعه حاکمیت چندین مرتبه پای میز مذاکرات هسته ای نشستند و شاید یکی از دستاوردهای حداکثری این مذاکرات که منتج به حصول «برجام» شد، جلوگیری از تحمیل یک جنگ خارجی بر کشور بود. اما آیا مسئولین و دولتمردان اراده ای برای جلوگیری از وقوع یک جنگ داخلی را دارند؟ از سوی دیگر مردم اراده ای برای جلوگیری از تحمیل خشونت بر خودشان را دارند؟

سوریه را ببینید... بیش از 300 هزار کشته و 6 میلیون آواره و زیرساخت های اقتصادی نابود شده و جامعه تکه تکه شده... آیا می دانید بحران سوریه از کجا و از کدام نواحی و بر سر چه چیزی شروع شد؟ بحران سوریه اگرچه ریشه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زیادی دارد اما جرقه نهایی شروع بحران بر سر آب بود... جایی که عده ای در شهر «درعا» به خاطر کمبود آب و خشکسالی و از بین رفتن کشاورزی و زراعتشان اعتراض کردند و بحرانی شروع شد که یکی از ویرانگرترین و پیچیده ترین بحران های بعد از جنگ دوم جهانی است. بحرانی که همچنان ادامه دارد و هیچ دورنمای مشخصی برای حل آن وجود ندارد.

شاید درگیری چند ماه پیش بلداجی در استان چهارمحال بختیاری را یادمان باشد. درگیری هایی که منجر به زد‌ و خورد میان مردم و نیروهای انتظامی و امنیتی شد و چند قربانی بر جای گذاشت؟ آیا این نزاعی نبود که مسئولین را به فکر وادارد؟

 ﺍﻣﺮﻭﺯ « ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺟﻨﮓ » ﺩﺭ« ﺣﻮﺯﻩ ﺁﺏ » ﺍﺳﺖ.دشمنی ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ انرژی ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻭ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﯾﻤﻦ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻧﯿﺴﺖ، ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎً « ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ » ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. بدون شک اگر دشمنان ایران هوشیار باشند(که امیدوارم نباشند) و بر روی تشدید اختلافات آبی در ایران برنامه ریزی کنند، نه تنها امنیت ملی بلکه تمامیت ارضی کشور با خطر جدی مواجه خواهد شد. اگرچه باید گفت تشدید اختلافات آبی به صورت خواسته و یا ناخواسته توسط مقامات خودمان در حال اجرا شدن است و نیازی به برنامه ریزی دشمنان ندارد.

 ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ  جنگ آب ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺭﺥ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ اگر این شرایط به همین صورت تداوم یابد، ﺗﺎ ده سال ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺷﺎﻫﺪ ﺟﻨﮓ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﯿﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻮﺩ. ﺍﯾﻦ ﺁﻥ ﺧﻄﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻣﻨﯿﺖ و تمامیت ارضی ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﻭ بسیاری از ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭﺍﻥ و حتی نخبگان فکری و دانشگاهی ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ و یا نسبت بدان بی تفاوت هستند.

دولتمردان و مردم اگر تصور می کنند با دعا و راز و نیاز مشکلات و کمبودهای آبی کشور حل می شود، باید منتظر باشند تا مادر طبیعت تمامشان را نابود کند. ما در حال بازی با آتش هستیم. آتشی به نام آب!!! در کشور ما هم اکنون بر سر این که چه کسی اصلاح طلب یا اصول گرا است، چه کسی برای انتخابات ثبت نام می کند و چه کسی تایید صلاحیت یا رد صلاحیت می شود بحث و جدل وجود دارد اما کسی در مورد این مسئله فکر نمی کند که  مادر طبیعت بی‌کار ننشسته است. به قول توماس فریدمن، ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز، «طبیعت» اهل سیاست نیست. فقط قوانین فیزیک، زیست و شیمی را می‌داند و اگر این مردم مسیرشان را اصلاح نکنند، تمام‌شان را نابود می‌کند.

تنها «گرا»ی ناجی مردم و مسئولین ما در شرایط کنونی و در آینده نزدیک  «محیط‌زیست‌گرایی» است و اگر مردم و مسئولین در همکاری در مدیریت و حفظ منابع آبی  اهتمام مشترکی نداشته باشند بحران آب به انتظار مرگ تمام آن‌ها خواهد نشست.

مروری بر فرونشست زمین به دلیل مصرف غلط و بی رویه آبهای زیرزمینی

شرق: مورخان می‌گویند دلیل اصلی شکل‌گیری نخستین شهر-دولت‌ها در شرق، «مدیریت آب» بوده است. اگر این گفته درست باشد، حالا پس از هزاران سال تجربه، دولت ایران توانسته خطی قرمز بر پیکره همه تاریخ و سابقه دلیل شکل‌گیری‌اش بکشد؛ فهمیدنش چندان سخت نیست: سخن از دولت‌های محمود احمدی‌نژاد است. هرچند ناگفته نماند، «محمود» در این کار دست‌تنها نبوده است؛ حداقل در پایتخت، شهرداری تهران، همدستش است. به‌هرحال همیشه هم سخن از کدورت‌ها نیست؛ این‌بار «این ‌دو» در یک جبهه گام برداشته‌اند. همه چیز از سفر احمدی‌نژاد به فیروزکوه شروع شد. همان‌جا بود که آقای «رئیس» به برداشت‌های غیرمجاز از منابع آبی چراغ سبز نشان داد. مجلس وقت هم بر حرف‌هایش مهر تأیید زد.
«چه کسی گفته است بیلان سفره های آبی در این منطقه و کشور منفی است؟ هرکس بخواهد می‌تواند هر حجم آبی را که لازم داشت، از چاه‌های زیرزمینی پمپاژ کند»؛ «مناطق ممنوعه یعنی چه؟ این دکان وزارت نیرو است، هر کس هر جا توانست، چاه حفر کند» و... . اینها سخنان احمدی‌نژاد بود؛ همان حرف‌هایی که امروز وضع منابع آبی کشور را بحرانی کرده است. هرچند منابع آبی، تنها بخشی از ماجرا است. بیابان‌زایی، فرونشست زمین و ایجاد حفره‌های زیرزمینی هم بخشی دیگر است.
تنها سه روز پس از سخنان او بود که مجوز حفاری‌های چاه، سه ‌برابر شد؛ ناگهان روزی حدود هزار متر چاه زده می‌شد و حالا هیچ‌کس نمی‌داند دقیقا چند چاه غیرمجاز در کشور حفر شده است؛ هرچند روایت‌هایی از ٤٠٠ هزار حلقه چاه غیرمجاز حکایت می‌کرد اما نام «غیرمجاز» خود به‌تنهایی گویای این واقعیت است که آمار دقیقی از تعداد این چاه‌ها وجود ندارد.
شهرداری، همدست احمدی‌نژاد  در  زایش بحران
حالا روشن شده که احمدی‌نژاد دست‌تنها هم نبوده و نیست. همین دیروز محمد شکرچی‌زاده، معاون وزیر راه و شهرسازی، گفته دلیل اصلی فرونشست، برداشت غیرکارشناسانه و بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی است که باعث تغییر در فشار حفره‌ای اجزای تشکیل‌دهنده خاک شده و به فرونشست یا فروچال در تهران انجامیده است. او دلیل حادثه «شهران» را نبود ارزیابی دقیق از وضعیت خاک و ناآگاهی از مسیر انشعابات ارزیابی کرده و گفته در شهران گودبرداری به واسطه مترو انجام شد که وضعیت خاک غیرچسبنده درشت‌دانه باعث فروریزش خاک در مترو شد و گودالی بزرگ ایجاد کرد. این گودال به قطع و پاره‌شدن شبکه اصلی گاز و برق انجامید که آتش‌سوزی شد. رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفته که با توجه به این حوادث ممکن است مجبور شویم محدودیت‌هایی در عمق گودبرداری‌ها در نظر بگیریم. وقتی گودبرداری عمیق انجام می‌شود، علاوه بر بحث خاک، بحث ایمنی برابر آتش‌سوزی مطرح می‌شود؛ زیرا وقتی هشت، ٩ طبقه زیرزمین ساخته می‌شود، مهار آتش و نجات افراد و خودروهایی که در طبقات زیرین قرار دارند، بسیار مشکل است. شکرچی‌زاده با بیان اینکه «مدیریتی از نظر ضوابط ایمنی وجود ندارد»، گفت: ما حتی رکوردهای حفاری بیش از ۶۰ متر را در تهران داریم که باید در دستور کار شورای‌عالی شهرسازی و معماری قرار گیرد که این اقدام دو هفته قبل انجام شده است. پس اگر بخواهد هر نوع خاک‌برداری جدی انجام شود، باید ملاحظات شورای عالی شهرسازی و معماری را در نظر گرفت.
چند روز پیش هم معاون وزیر نیرو به «شرق» خبر داده که «شهرداری‌ها برای آبیاری فضای سبز به‌شکل غیرمجاز از آب‌های زیرزمینی استفاده می‌کنند». گذشته از این مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای تهران با اشاره به برداشت شهرداری‌ها از آب‌های زیرزمینی، اعلام کرد ٧٠‌ میلیون مترمکعب از برداشت‌های شهرداری‌ها از منابع آب سفره‌های زیرزمینی غیرمجاز است. به گفته خسرو ارتقایی، شهرداری تهران درحال‌حاضر ٢٠٠‌ میلیون مترمکعب از منابع آب سفره‌های آب زیرزمینی استفاده می‌کند که ١٣٠‌ میلیون مترمکعب از این مصارف مجاز و بیش از ٧٠‌ میلیون مترمکعب برداشت‌های شهرداری از منابع آب سفره‌های زیرزمینی غیرمجاز است. در چنین اوضاع و احوالی است که علیرضا دائمی، معاون وزیر نیرو، ناامید از بارها اخطاری که برای برداشت غیرمجاز شهرداری‌ها داده است، می‌گوید اگر این روند ادامه پیدا کند، با ابزارهای قانونی این مسئله را پیگیری خواهند کرد و ممکن است دست به انسداد چاه‌های شهرداری‌ها هم بزنند.
معاون وزیر درباره چه هشدار داده است
نشست پدیده‌اى است که در اثر آن سطح زمین به شکل تدریجى و در برخى موارد ناگهانی فرو می‌نشیند، این نشست باعث ایجاد ترک و شکاف‌هایى در زمین شده و باعث تأثیر بر الگوى جریان‌هاى زیرزمینى و سطحى، تغییر کیفیت آب‌هاى زیرزمینى، تغییر شکل ‌سطح زمین، سیل‌خیزى منطقه و پیشروى آب دریا‌ها به سمت خشکى‌ها در نواحى ساحلى مى‎شود، طوری‌که این تغییرات و عوامل خسارات جدى به ‌مناطق شهرى، صنعتى و کشاورزى وارد مى‌کند. آب‌های زیر زمینی به آب‌هایی گفته می‌شود که در لایه‌های آب‌دار و اشباع زیرزمین تجمع پیدا کرده‌اند، این آب‌ها فقط حدود چهار درصد از مجموعه آب‌هایی را که فعالانه در چرخه آب‌شناختی دخالت دارند، تشکیل می‌دهند. با وجود این، حدود ٥٠ درصد جمعیت دنیا از نظر آب شرب متکی به همین آب‌های زیرزمینی هستند. عوامل متعددی از جمله انحلال، آب‌شدگی یخ‌ها، حرکت آرام زمین، خروج گدازه یا عملیات انسانی همانند معدن‌کاری یا برداشت آب‌های زیرزمینی و نفت باعث نشست زمین می‌شوند، البته بین عوامل مؤثر در ایجاد فرونشست، به‌نظر می‌رسد برداشت بیش ‌از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی، عامل اصلی فرونشست در بیشتر دشت‌های ایران است که مانند سرطان آرام و بی‌صدا گسترش پیدا می‌کند.
چرا  اینجاییم
از سال ١٣٨٤ تا سال ١٣٩٢ براساس اطلاعات و آمار سازمان بازرسی کل کشور، ٣٠٠ هزار حلقه چاه غیرمجاز در کشور احداث شد، درحالی‌که از ابتدای انقلاب تا سال ١٣٨٤ تنها صد هزار حلقه چاه غیرمجاز احداث شده بود؛ پیش‌تر معاون وزیر جهاد کشاورزی گفته بود: این موضوع سبب شد میلیارد‌ها مترمکعب آب از سفره‌های زیرزمینی برداشت غیرمجازشده و خیانتی بزرگ که همان غارت منابع آبی است، انجام شود.
واقعیت آن است که به گمان بسیاری از کارشناسان، «سنت پنج‌هزار‌ساله «حیات آب» در ایران، پس از انقلاب تغییر کرده و باعث شده مالکیت آب در دست دولت قرار بگیرد که این وضعیت، امکان سوءاستفاده از منابع محدود آب‌های زیرزمینی را فراهم کرد. اگر مالکیت آب در دست بخش خصوصی بود، خود مالکان بهتر از آن استفاده و حراست می‌کردند». سنتی که سالیان سال - چه پیش از اسلام و چه پس از آن- در بسیاری نقاط ایران به عنوان معیاری برای تعیین مالکیت آب معمول بوده است؛ «حیازت» در احکام فقهی به معنای «تحت تصرف درآوردن مباحات منقولی که ملک کسی نیست، مانند آب دریاها و رودخانه‌های عمومی، ماهی دریا، هیزم و علوفه زمین‌های بدون مالک و پرندگان بی‌صاحب» است. نحوه عمل در این شیوه مالکیت، به این ترتیب است که اولویت با کسانی است که زودتر از سایرین اقدام به استفاده مشروع و مستمر از منبع آب کرده باشند. با‌این‌حال، در سال‌های نخست پس از انقلاب و با تصویب قانون «توزیع عادلانه آب» این حق حیازت در عمل ملغی شد و «مسئولیت حفظ و اجازه و نظارت بر بهره‌برداری از آب‌های دریاها و آب‌های جاری در رودها و انهار طبیعی و دره‌ها و هر مسیر طبیعی دیگر اعم از سطحی و زیرزمینی و سیلاب‌ها و فاضلاب‌ها و زه‌آب‌ها و دریاچه‌ها و مرداب‌ها و برکه‌های طبیعی و چشمه‌سارها و آب‌های معدنی و منابع آب‌های زیرزمینی به دولت محول شد.