مهاجرت، پدیدهای است که بهشدت از شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه تأثیر میپذیرد. محققان کشورمان در راستای بررسی دقیق مهاجرتهایی که به دلایل مختلف در کشور ما صورت میپذیرد، مطالعهای را انجام دادهاند.
به گزارش ایسنا، رونق اقتصادی، موجب ایجاد فرصتهای شغلی و تبدیل مراکز عرضه کار و فعالیت به کانونهای عمده جذب جمعیت میشود و درمقابل، رکود اقتصادی، بیتحرکی و پویا نبودن جمعیت را در پی داشته و چنانچه به مرحله بحرانی برسد، مسیرهای مهاجرتی را تغییر میدهد. کشورهای درحالتوسعه جهان، مهاجرت و شهرنشینی را اساسیترین و بنیادیترین مسئله جمعیتی خود میشناسند، تا جایی که فشار این دو جریان را بر افزایش بیرویه جمعیت شهرها، جدیتر از عامل باروری و آهنگ رشد طبیعی جمعیت میدانند.
علتها و زمینههای مهاجرت توسط متخصصین به مواردی شامل عوامل اقتصادی (درآمد، اشتغال، تصرف زمین)، عوامل جمعیتی (سن، جنس، وضع تأهل)، عوامل مربوط به شیوه زندگی، سطح تحصیلی و فرصتها، خدمات ترابری و ارتباطات، خدمات اجتماعی و وسایل تفریحی تقسیمبندی میشوند. مهاجرت و چگونگی توزیع مجدد جمعیت در داخل کشور یا اصطلاحاً مهاجرت داخلی، از اساسیترین عواملی هستند که سیاستگذاران اقتصادی – اجتماعی جامعه برای کنترل جمعیت، جهت دادن به جابهجاییهای جمعیتی و نیز هدایت جمعیت بهسوی قطبهای اقتصادی به آن توجه دارند و به همین دلیل، پژوهش درباره تغییرات حاصل از مهاجرت در جمعیت هر منطقه، بسیار ضروری است.
محققانی از کشورمان در همین رابطه، پژوهشی را به انجام رساندهاند که در آن مهاجرتهای بین استانی در ایران بر اساس نتایج سرشماریهای رسمی کشور مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده به پرسشهایی در این خصوص پاسخ داده شود.
این پژوهش، از طریق تحلیل ثانویه دادههای حاصل از سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران انجام شده است و دادههای بهدستآمده آن در خصوص تأثیر نرخ بیکاری، میانگین سالهای تحصیل و جمعیت بر روی میزان مهاجرت، از طریق نرمافزارهای آماری، آنالیز شدهاند.
نتایج این بررسیها نشان میدهند که طی دوره 1375 تا 1385، سهم مهاجران از کل جمعیت 17.2 نفر در برابر هر 100 نفر بوده که در دوره 1385 تا 1390 به 7.4 نفر مهاجر در برابر هر 100 نفر رسیده است.
قربان حسینی، کارشناس ارشد جمعیتشناسی و کارشناس پژوهشی مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور و همکارانشان میگویند: «در سال 1390، بیشترین نسبت مهاجر به جمعیت، مربوط به استانهای خراسان جنوبی، البرز و بوشهر بوده است که جابهجایی زیاد جمعیت در این استانها را نشان میدهد. اما کمترین نسبت، به استانهای لرستان و سیستان و بلوچستان اختصاص داشته است که خود جزو استانهای مهاجرفرست هستند یا به عبارتی مهاجرتهای زیادی ازآنجا به مناطق دیگر صورت میپذیرد».
در این تحقیق مشخص شد که استان بوشهر به دلیل موقعیت اقتصادی و وجود شرکتهای بزرگ نفتی، نیروی انسانی فعال استانهای مجاور و مناطق دیگر را به خود جذب کرده است. همچنین 44 درصد از کل مهاجران کشور، به ترتیب مربوط به استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان، فارس و البرز بودهاند.
حسینی و همکارانش در این خصوص میگویند: «حدود 50 درصد از مهاجران درون استانی نیز به ترتیب برای استانهای تهران، خراسان رضوی، فارس، اصفهان، خوزستان و مازندران بودهاند و 50 درصد از مهاجران استانهای دیگر کشور نیز به ترتیب وارد استانهای البرز، اصفهان، خراسان رضوی، گیلان و مازندران شدهاند. دلایل مهاجرت به این استانها، مواردی چون تمرکز سیاسی و اداری، اشتغال، امکانات آموزشی و رفاهی، بهداشتی و بهویژه اقتصادی مانند امکان کسبوکار بیشتر، اماکن مذهبی و بالاخره آبوهوا بودهاند».
در این مطالعه همانگونه که انتظار میرفت، مشخصشده که استان البرز از استانهای مهاجرپذیر کشور است که درصد زیادی از مهاجران استانهای دیگر کشور به آن وارد شدهاند. همچنین بیشترین علت مهاجرت در همه استانهای کشور، پیروی از خانوار بوده که نشان میدهد مهاجرت در ایران غالباً خانواری است تا انفرادی.
بر اساس نتایج این پژوهش، جستجوی کار، علت مهاجرت بیش از 10 درصد مهاجران بین استانی در استانهای بوشهر، تهران، هرمزگان، یزد، مرکزی و قزوین بوده است. در استانهای مرزی کشور بهجز استان بوشهر نیز، انجام یا پایان خدمت وظیفه پس از پیروی از خانوار، بیشترین علت مهاجرت بوده که دلیل آن انباشتگی زیاد جمعیت جوان در این استانهاست.
در استانهای آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، کرمان، کهگیلویه و بویراحمد، همدان و یزد 20 تا 25 درصد علت مهاجرت مهاجران وارد شده، تحصیل بوده است.
یکی از نکات جالب در خصوص نتایج بهدستآمده، آن است که در استان البرز حدود 14 درصد مهاجران، برای دستیابی به مسکن مناسبتتر به این استان وارد شدهاند و این نشان میدهد که اکثر مهاجران، مسکن کرج را با مسکن تهران مقایسه میکنند و چون ارزانتر از تهران است، آنجا را انتخاب میکنند. اغلب این افراد مهاجرانی هستند که هدف نهایی آنها از سکونت در کرج دسترسی به تهران است.
به گفته حسینی و همکارانش در این پژوهش، «حدود 50 درصد مهاجران خارجشده از استانهای کشور، به ترتیب به استانهای تهران، خوزستان، خراسان رضوی، فارس، البرز، اصفهان و کرمانشاه مربوط هستند. از میان این استانها، استانهای البرز و اصفهان مهاجرپذیر و دیگر استانها مهاجرفرست هستند. بیشترین درصد مهاجران خارجشده به استان تهران و کمترین درصد به استانهای ایلام، خراسان جنوبی، کهگیلویه و بویراحمد مربوط بودهاند. همچنین در بین استانهای کشور به ترتیب استانهای مهاجرپذیر البرز، سمنان و یزد دارای بیشترین میزان خالص مهاجرت و استانهای مهاجرفرست لرستان، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری، سیستان و بلوچستان و خوزستان دارای کمترین رقم خالص مهاجرت هستند».
این محققان میافزایند: «استان تهران یکی از چهار مقصد اصلی مهاجران خارجشده از همه استانهای کشور بهجز دو استان سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویراحمد بوده است. سطح بالای توسعه استان تهران، ساکنان سایر مناطق و حتی کلانشهرهای کشور را برای مهاجرت به این استان ترغیب میکند و به دلیل تمرکز بیشتر امکانات کشور در این کلانشهر و مناطق پیرامونی آن، تهران به مقصد نهایی مهاجران و شهری آرمانی برای بسیاری از افراد روستاها و شهرهای کوچک و بزرگ تبدیل شده است. البته استان تهران، خود نیز از استانهای مهاجرفرست کشور محسوب میشود که به همه استانهای دیگر کشور، مهاجر میفرستد و ممکن است این مهاجران، کسانی باشند که محل تولد آنها همان استان مقصد بوده باشد».
بررسیهای آماری این پژوهش نشان میدهد که رابطهای قوی بین میزان خالص مهاجرت و متغیرهایی چون رشد جمعیت، نرخ بیکاری، میانگین سالهای تحصیل، جمعیت روستا/شهری و درصد شهرنشینی برقرار است. در این میان، تأثیر متغیرهای رشد جمعیت و نرخ بیکاری از سایر متغیرها بیشتر و اثر این دو متغیر بر میزان خالص مهاجرت چند برابر سایر متغیرها است. بر این اساس، متغیر نرخ بیکاری، بر میزان خالص مهاجرت اثر معکوس داشته و متغیرهای رشد جمعیت، میانگین سالهای تحصیل، جمعیت روستا/شهری و درصد شهرنشینی بر میزان خالص مهاجرت اثر مثبت داشتهاند.
به اعتقاد حسینی و همکارانش، اطلاعات جامع بهدستآمده از این تحقیق میتوانند به مسئولان کمک کنند تا بتوانند به شکل بهتری به ایجاد تعادل و توازن بین رشد اقتصادی و رشد جمعیتی در سطح استانها، بهبود و ارتقای استانداردهای زندگی و شغلی در استانهای مهاجرفرست و ممانعت از مهاجرت افراد جویای کار با ایجاد قطبهای رشد استانی برای جذب جوانان جویای کار هر استان و جلوگیری از تمرکزگرایی اداری، سیاسی، اقتصادی و در برخی استانهای کشور بپردازند.
گفتنی است نتایج این مطالعه در قالب مقالهای علمی پژوهشی در فصلنامه برنامهریزی فضایی (جغرافیا) وابسته به دانشگاه اصفهان منتشر شده است.
رئیس جمهوری روسیه اعلام کرد که برنامه ساخت موشک فضایی فوق سنگین برای تسخیر کره ماه و انتقال محموله ها به این قمر زمین در دستور کار قرار گرفته است.
به گزارش ایرنا، ولادیمیر پوتین در دیدار با گروهی از فضانوردان و پیشکسوتان این عرصه در بازدید از موزه نوسازی شده فضانوردی روسیه در مجموعه نمایشگاهی «ودنخا» مسکو این مطلب را بیان کرد.
وی با بیان اینکه توسعه برنامه های فضایی در اولویت روسیه قرار دارد، گفت: چندی پیش دستور ساخت موشک فوق سنگین را صادر کردم که برای پرواز به پهنه فضایی دوردست درنظر گرفته می شود، پروازها در ابتدا در مدار پیرامون کره زمین خواهد بود، سپس این موشک محموله ها را به کره ماه انتقال می دهد تا در آنجا ایستگاه فضایی تاسیس شود.
وی تصریح کرد که برای پروازهای فضانوردان به کره ماه نیز فضاپیماهای مخصوصی ساخته خواهد شد.
رئیس جمهوری روسیه گفت: به این ترتیب برنامه تسخیر کره ماه را دنبال خواهیم کرد، بدیهی است که در آینده به برنامه تحقیقات کره مریخ نیز توجه خواهد شد.
ترامپ قصد دارد شاخه جدید «نیروی فضایی» را به ارتش این کشور اضافه کند.
به گزارش مهر؛ دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از ارتش این کشور خواست تا شاخه جدید «نیروهای فضایی» را ایجاد کند.
ترامپ در سخنرانی برای سربازان نیروی دریایی اعلام کرد شاخه جدید ارتش بخش عظیمی از فعالیت هایی را در برمی گیرد که ارتش و دولت در حوزه دفاع فضایی انجام می دهند.
دونالد ترامپ در جمع تفنگداران دریایی آمریکا از ایجاد یک شاخه فرا زمینی از ارتش گفت.
به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه ایندیپندنت، دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا در ایستگاه هوایی "میرامر" در نزدیکی سن دیگو اظهار کرد: فضا یک حوزه جنگی است، دقیقا مثل زمین، آسمان و دریا. به دلیل فعالیتهای گستردهمان در فضا شاید به یک نیروی جدید نیاز داشته باشیم و آن را "نیروی فضایی" بخوانیم. من در این خصوص خیلی جدی نبودم و بعد فکر کردم که چه ایده عالیای! شاید باید این کار را انجام دهیم.
رییس جمهور آمریکا از دیدگاه امنیت ملی، توجیهات گذشته دولتش را در خصوص تقویت اکتشافات فضایی آمریکا تکرار کرد. ترامپ سال گذشته دستورالعملی را برای احیای برنامه فضایی آمریکا امضا کرد.
مایک پنس، معاون رییس جمهور با اشاره به "موفقیت، امنیت و هویت" آمریکا، در توضیح این طرح، تاثیر روسیه بر آمریکا در داخل اتمسفر زمین را یادآور شد و هشدار داد که روسیه همچین تکنولوژی را در اختیار دارد که میتواند عملکرد ماهوارههای آمریکا را مختل کند.
ترامپ در سخنرانی خود در جمع تفگداران دریایی قطعیت بیشتری را در خصوص دستیابی به ماموریتی در مریخ مطرح کرد. او اظهار کرد: خیلی زود به مریخ میرویم. اگر رقیب من در انتخابات پیروز میشد به مریخ نمی رفتید.
“It’s 2017, I mean, we should have a lunar base by now,” he said during his IAC presentation. “What the hell is going on?”
وزارت دفاع آمریکا اذعان کرد پنج سال روی یک برنامه تحقیقاتی محرمانه درباره اشیاء ناشناس پرنده (یوفو UFO) فعالیت میکرد و سال ۲۰۱۲ زمانی که مقامهای دفاعی آمریکا روی اولویتهای دیگری متمرکز شدند، این تحقیقات متوقف شد.
به گزارش ایسنا، روزنامه نیویورک تایمز شنبه گزارش داد، این برنامه که وظیفه تحقیقات روی اشیاء ناشناس پرونده موسوم به یوفو را داشت، از ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ با هزینه ۲۲ میلیون دلار در دستور کار بود. اعتبار اولیه آن عمدتا به درخواست هری رید، رهبر سابق دموکراتها در سنا برقرار شد که همواره در مورد پدیدههای مربوط به فضا اشتیاق نشان داده است.
طبق این گزارش، پنتاگون به درخواست رسمی رویترز درباره سرنوشت این برنامه اظهارنظر کرد. لورا اوکوآ، سخنگوی پنتاگون در ایمیلی نوشت: برنامه شناسایی تهدید هوایی پیشرفته در ۲۰۱۲ به پایان رسید. مشخص شد که مسائل دیگر با اولویت بیشتری نیازمند دریافت اعتبار هستند و این به نفع وزارت دفاع آمریکا بود که تغییری به وجود بیاید.
به گفته این سخنگو، پنتاگون تمام تهدیدات و به صورت بالقوه تهدیداتی علیه مردم، اموال و عملیاتهایش را بسیار جدی میگیرد و هرگاه اطلاعات معتبر در دست داشته باشد وارد عمل میشود.
رسانههای آمریکایی میگویند جزئیات یک عملیات پنتاگون علنی شده که نشان میدهد وزارت دفاع آمریکا برای شناسایی و رهگیری اشیاء ناشناس در آسمان و بشقاب پرندهها در حد فاصل سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ حدود بیست میلیون دلار هزینه کرده است.
آن طور که رسانههای آمریکا گزارش کردند این عملیات محرمانه در سال ۲۰۰۷ آغاز شده و تعداد بسیار اندکی از مقامهای آمریکایی از آن باخبر بودهاند.
هری رید، سناتور بازنشسته دموکرات که تا همین سال گذشته رهبری دموکراتها در کنگره آمریکا را بر عهده داشت بانی اصلی شکلگیری این عملیات بوده است.
او به رسانهها گفته: "از این که مسبب اجرای چنین عملیاتی شدم شرمسار و خجل نیستم. ما کاری را انجام دادیم که هیچ کس پیش از ما سراغش نرفته بود."
روزنامه نیویورک تایمز میگوید در میان اسناد مربوط به این عملیات محرمانه گزارشهایی از ثبت مشاهدات مربوطه به اشیای عجیب و غریب که با سرعت در آسمان حرکت میکردند وجود دارد.
با وجود این دانشمندان درباره وجود اشیایی تحت عنوان بشقاب پرنده تردید دارند و میگویند صرف مشاهده چنین چیزهایی نمیتواند سندی برای اثبات وجود موجودات فضایی و زندگی در خارج از کره زمین تلقی شود.
آن طور که گزارش شده این عملیات تا زمان متوقف شدن بودجه آن در سال ۲۰۱۲ حدود ۲۰ میلیون دلار برای وزارت دفاع آمریکا هزینه بر جای گذاشته بوده و علت توقف آن هم جلوگیری از "اتلاف بودجه" بوده است.
با وجود این گزارش شده با وجود توقف این عملیات در سال ۲۰۱۲ وزارت دفاع هنوز درباره این پدیده و اشیاء مشکوک به طور روزانه تحقیق میکند.
همزمان یکی از کارمندان سابق کنگره آمریکا گفته این عملیات همچنان میتوانسته با هدف تحقیق و شناسایی پیشرفتهای تکنولوژیکی رقبای آمریکا صورت گرفته باشد.
شناسایی فناوریهای محرمانهای که ممکن است چین و روسیه به آن دست یافته باشند و از چشم نهادهای جاسوسی آمریکا پنهان مانده باشد.
مدارک مربوط به این عملیات از میان میلیونها سند طبقهبندی شده سازمان سیا استخراج شده که چند ماه پیش از حالت محرمانه خارج و در اختیار عموم قرار گرفت.