شرکت سامسونگ امیدوار است بتواند مغز انسان را روی شبکههایی از تراشه سه بعدی کپی کند، اگرچه که فناوری مورد نیاز برای این کار فاصله زیادی تا تحقق دارد.
به گزارش ایسنا و به نقل از انگجت، شرکت سامسونگ فکر میکند که به راه بهتری برای توسعه تراشههای شبیه به مغز رسیده است و آن، قرض گرفتن ساختارهای موجود مغز است.
این شرکت روشی را پیشنهاد کرده است که میتواند نقشه سیمکشی نورونهای مغز را در تراشههای نورومورفیک سه بعدی کپی و جایگذاری کند. این رویکرد به یک مجموعه از نانوالکترودها متکی است که وارد حجم زیادی از نورونها میشود تا هم محل اتصال نورونها و هم قدرت این اتصالات را ثبت و ضبط کند.
سپس میتوان این دادهها را کپی کرده و در یک شبکه سه بعدی "حافظه حالت جامد" جایگذاری کرد.
هر واحدِ حافظه دارای میزانی از رسانایی است که قدرت هر اتصال نورونی را در نقشه منعکس میکند. سامسونگ میگوید که نتیجه این کار، همانطور که دانشمندان در ابتدا میخواستند، "مهندسی معکوس مغز" خواهد بود.
این حرکت میتواند به عنوان یک "میانبر" برای سیستمهای هوش مصنوعی باشد که مانند مغز واقعی رفتار میکنند و ویژگیهایی نظیر انعطاف پذیری در یادگیری مفاهیم جدید و سازگاری با شرایط متغیر را فراهم کند.
به گفته محققان با این فناوری حتی ممکن است شاهد خودروهای کاملاً خودران دارای قدرت شناختی واقعی باشیم.
با این حال، یک مشکل آشکار و یک پیچیدگی بزرگ وجود دارد. از آنجایی که مغز انسان دارای تقریباً 100 میلیارد سلول عصبی با هزاران برابر پیوند سیناپسی بیشتر است، یک تراشه نورومورفیک ایدهآل به حدود 100 تریلیون واحد حافظه نیاز دارد.
این به وضوح یک چالش سخت برای هر شرکتی است که میخواهد به این فناوری دست پیدا کند. در هر حال ممکن است "سامسونگ" دریچهای برای تحق هوش مصنوعی شبیه به مغز انسان باز کرده باشد، اما ممکن است مدت زیادی طول بکشد تا کسی به این هدف بزرگ برسد.
عصر ایران؛ امید جهانشاهی-
همه میدانیم و خوانده و شنیدهایم که اگر یک جوان، هدفی نداشته باشد تا
برای آن بکوشد آیندهای هم نخواهد داشت و آن که آیندهای سزاوار و مطلوب را
برای خود متصور نباشد، انگیزهای برای تلاش ندارد و در نتیجه آیندهای
برای خود نمیسازد.
آینده در گرو تلاش هدفمند است و این تلاش مستلزم داشتن تصویری مطلوب از آینده برای خود.
این «تصویر مطلوب از آینده» اما بر اساس عوامل مختلفی در ذهن فرد شکل میگیرد و از جمله میتوان به این سه اشاره کرد: درکی که از خودش دارد، درکی که از دیگران دارد و درکی که از محیط خود دارد ( جامعهای که در آن زندگی میکند).
این سه درک بر اساس ویژگیهای شخصیتی، میزان دانستهها یا دانش زمینهای،
خاطرهها و مانند اینها شکل میپذیرد و با روایتها و داستانهایی که از
خود و از دیگران و از شهر و کشورش تعریف میکند، به بحث میگذارد و تأیید
میگیرد؛ به تدریج در ذهن و باور او تهنشین می شود. به تعبیر «باربارا تاچمن»
انسان چیزی را که با الگوهای ذهنیاش منطبق نباشد، نمیتواند بپذیرد و
باور کند. تصویر ذهنی هر کس از آینده نیز مثل هر ذهنیت دیگری به شدت متاثر
از درک از خود، از دیگران و از جامعه شکل میگیرد.
از سوی دیگر پژوهش های ویلیام کالوین نشان داده ذهن انسان به طور مداوم در حال روایتسازی دربارۀ آینده است. مدام آینده میسازد، گاهی بیمناک و ناامیدکننده و گاهی دلگرم کننده و انگیزهبخش.
آنچه در مورد فرد و آیندهاش گفته شد در مورد ملت هم صدق میکند: ملتها
هم مدام در حال روایتسازی از آیندهاند و بر آن اساس نگران یا امیدوار
میشوند. ملتها هم خاطره دارند. گفتوگوی ملی و مدنی و دانش و فهم جمعی و
گفتوگو شده دارند.
بر این اساس آنچه انتظار میرود
مقامات و کار به دستان روی آن حساس باشند درک شهروندان نسبت به ایران و
ایرانی بودن، زندگی در ایران و تلقی آنها از دیگر جوامع و کشورهاست. چون
همه اینها برای اینکه مردم بتوانند تصویر مطلوبی از آینده داشته باشند مهم
است حال آن که همه میدانیم متأسفانه در این موارد دچار کاستی هایی جدی
هستیم.
متاسفانه به دلایلی (که بماند) ایران و ایرانیت و هویت
ایرانی مغفول مانده و کمرنگ شده است. همچنین واقعیت این است که درک بسیاری
از شهروندان از غرب بیش از آنکه واقع بینانه باشد، متاثر از بازنماییهای
رسانهای، ستایش گرانه است.
به هرحال کشوری آینده دارد که مردمش بتوانند یک آینده مطلوب را تصور کنند و تحققش را باور داشته باشند.
آیا چنین تصوری در قاطبه مردم وجود دارد و مردم آینده مطلوبی متصور هستند؟ این سوالی است که البته با تحقیق باید به پاسخ آن رسید.
آخرین پژوهش ملی در مورد وضعیت اجتماعی
فرهنگی ایرانیان با عنوان وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ایرانی است
در سال 1395 از سوی دفتر طرح های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با
همکاری دانشگاه تهران انجام شده و مجریان آن دانشیاران دانشگاه تهران
-آقایان دکتر غلامرضا غفاری ودکتر محمد رضا جوادی یگانه- بودند. در این
پروژه ملی بین 82 هزار و پانصد نفر در 426 شهر پرسشنامه توزیع شده است.
در این پژوهش ملی آمده است که حدود 37 درصد پاسخگویان معتقدند که «نسل های آینده وضع شان بدتر خواهد بود.»
اگر بخواهیم بدانیم مردم چه تصوری از دیگران دارند: بر اساس این پژوهش،
پاسخگویان در مورد «کشورهای مورد تمایل برای زندگی» به ترتیب: کشورهای
اروپایی (با حدود 46 درصد)، امریکا و کانادا (19 درصد)، ترکیه (حدود 11
درصد) و اقیانوسیه و کشورهای حوزه خلیج فارس (هر کدام با حدود 3 درصد) را
انتخاب کرده اند.
لازم به ذکر است که این پژوهش ملی مربوط به سال
1395 است که وضعیت اقتصادی و معیشتی و قدرت خرید مردم به نسبت امروز بسیار
بهتر بود.
فارغ از این آمار و یافته ها همه می دانیم وضع امید
به آینده در میان شهروندان مطلوب نیست. یکی از ریشه ای ترین دلایل میل به
مهاجرت در جوانان و نخبگان کشور نیز همین است.
برای مواجهه با
این چالش جدی، مسئولان باید دغدغه اقناع مردم را داشته باشند که سیاست
گذاری ها، اقدامات و موضع گیری هایشان در راستای تحقق آینده مطلوب است و
اقتصاد و فرهنگ را بهتر می کند. این اقناع قطعا و به تجربه با شعار حاصل
نمی شود بلکه تنها و تنها محصول عملکرد رسانه های توانمند و دارای استقلال
حرفه ای می تواند باشد.
وقتی برنامه ها و موضع گیری های مسئولان
در ظرف گفت و گوی ملی مورد تحلیل و نقد و بررسی کارشناسان و روزنامه نگاران
رسانه های موافق و مخالف دولت مستقر قرار گیرد، در نهایت آنچه در سطح به
عنوان برآیند نقد و نظرها قرار می گیرد اعتماد به سلامت و صلاحیت مسئولان و
اقناع عمومی نسبت به مسیر درست کشور برای آینده مطلوب است. این ظرف گفت
وگوی ملی چیزی جز رسانه های توانمند و دارای استقلال حرفه ای و دانشگاه
مستقل از سیاست و جامعه مدنی نیست. اینها ابزار ساختن آینده مطلوب هستند.
نکته دیگری که برای مقابله با این چالش لازم است ترویج و به اصطلاح فرهنگ
سازی «نگاه به آینده» است. نه تنها در سطح سازمانی و شرکتی، مدیریت مبتنی
بر سناریو و تفکر آینده نگری باید در همه سازمان ها و ارگان ها ترویج شود
بلکه در سطح عموم شهروندان هم «عادت رو به جلو بودن» و نماندن در گذشته و
«تاکید بر آینده» باید فرهنگ سازی شود. این مهم را باید در مدارس جدی گرفت.
دانش آموزان همیشه به آینده فکر می کنند، چیزی که مدام باید آنرا تحلیل
کرد چون به شدت برای آینده کشور مهم است.
در کشوری از کودکان
خواستند آینده را نقاشی کنند. آنها ربات هایی را در آشپزخانه کشیدند.
تحلیلش آن بود که آنها می خواستند مادران شان زمان بیشتری با آنها بازی کند
و کارهای خانه را ربات ها انجام دهند. از این رو، آموزش و پرورش یکی از
استراتژیک ترین سازمانها برای ساختن آینده است.
باور کنیم که
آینده چیزی نیست که با گذشت زمان از راه می رسد، بلکه چیزی است که یک ملت
با ذهنیت و اقدام خود می سازد. اگر نسبت به آن بی تفاوت باشیم آینده
خوشایندی نخواهیم داشت.
دبیرکل سازمان ملل متحد نسبت به تشدید تهدید و تفرقه در جهان هشدار داد و گفت ما در لبه پرتگاه هستیم و در جهت اشتباه حرکت میکنیم، جهان باید بیدار شود.
به گزارش ایرنا، آنتونیو گوترش روز سهشنبه در سخنرانی افتتاحیه هفتاد و ششمین نشست سران عضو مجمع عمومی سازمان ملل متحد، افزود: من اینجا هستم تا زنگ خطر را به صدا درآورم؛ جهان ما هرگز بیش از این، تهدید یا متفرق نشده است.
وی ادامه داد: ما با بزرگترین آبشار بحران در طول عمر خود روبرو هستیم. همه گیری کووید -۱۹ نابرابریهای خیرهکننده را افزایش داده، بحران آب و هوا این سیاره را به شدت درگیر و تحول از افغانستان و اتیوپی تا یمن و فراتر از آن، صلح را خنثی کرده است.
دبیرکل سازمان ملل متحد اضافه کرد: موج بیاعتمادی و اطلاعات غلط، مردم را دو قطبی و جوامع را فلج کرده است. حقوق بشر زیر رگبار است. علم مورد حمله قرار گرفته است و راههای اقتصادی اگر رخ دهند، برای آسیبپذیرترین افراد، بسیار کم و خیلی دیر پیش میرود. همبستگی عملی در حال از بین رفتن است، درست زمانی که ما به آن بیشتر نیاز داریم.
تراژدی عدم اراده سیاسی در واکسیناسیون
گوترش توضیح داد: شاید یک تصویر گویای آنچه باشد که در حال رخ دادن است، تصویری که از برخی از نقاط جهان از واکسنهای کووید -۱۹ در سطل زباله دیدهایم؛ منقضی شده و استفاده نشده. از یک سو، ما شاهد تولید واکسنها در زمان بی سابقه هستیم که پیروزی علم و نبوغ بشری است و از سوی دیگر، میبینیم که این پیروزی با تراژدی عدم اراده سیاسی، خودخواهی و بیاعتمادی ناتمام میماند.وی اظهار کرد: مازاد در برخی از کشورها، قفسههای خالی در کشورهای دیگر، بیشتر کشورهای ثروتمند جهان واکسینه شدهاند اما بیش از ۹۰ درصد آفریقاییها هنوز منتظر نخستین دُز واکسن خود هستند. این یک کیفرخواست اخلاقی برای وضعیت جهان ما و قباحت است. ما در آزمون علوم قبول اما در اخلاق رد شدیم.
فاصله سالهای نوری تا اهداف آب و هوایی
دبیرکل سازمان ملل متحد با هشدار نسبت به خطر تغییرات آب و هوایی گفت: گزارش اخیر هیات بین دولتی تغییرات آب و هوا یک زنگ قرمز برای بشریت بود. ما علائم هشدار دهنده را در هر قاره و منطقه مشاهده میکنیم؛ دمای سوزان، از دست دادن تنوع زیستی، هوای آلوده، آب و فضاهای طبیعی و بلایای مرتبط با آب و هوا در هربار.
گوترش با بیان اینکه حتی این شهر (نیویورک) به عنوان پایتخت اقتصادی جهان نیز مصون نیست، افزود: دانشمندان آب و هوا به ما میگویند هنوز برای زنده نگه داشتن هدف ۱.۵ درجه توافق آب و هوایی پاریس دیر نیست اما پنجره به سرعت بسته میشود.
وی ادامه داد: ما به کاهش ۴۵ درصدی انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰ نیاز داریم. با این حال ، گزارش اخیر سازمان ملل متحد نشان میدهد که با تعهدات ملی آب و هوایی فعلی، انتشار این گازها تا سال ۲۰۳۰، ۱۶ درصد افزایش مییابد. این ما را به جهنم افزایش دما حداقل ۲.۷ درجه بالاتر از سطح پیش از صنعتی شدن، محکوم میکند. دبیرکل سازمان ملل متحد همچنین با استناد به گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) از فاصله ۲۰ میلیارد دلاری در منابع ضروری و وعده داده شده به کشورهای در حال توسعه، انتقاد کرد.
گوترش اضافه کرد: فاصله تا کنفرانس آب و هوایی سازمان ملل در گلاسکو چند هفته است اما به نظر میرسد سالهای نوری تا رسیدن به اهدافمان فاصله داریم. باید جدی بگیریم و سریع عمل کنیم.
وی خاطرنشان کرد: همهگیری کووید-۱۹ و بحران آب و هوا، شکنندگیهای عمیقی را به عنوان جوامع و به عنوان یک سیاره نشان داده است. با این حال، به جای فروتنی در برابر این چالشهای عظیم تهاجمی، غرور را میبینیم. به جای راه همبستگی، ما در بن بست نابودی هستیم.
بیماری بیاعتمادی
دبیرکل سازمان ملل متحد تاکید کرد: همزمان بیماری دیگری در جهان امروز در حال گسترش است؛ بیماری بی اعتمادی. وقتی مردم میبینند که وعدههای پیشرفت توسط واقعیتهای سخت روزمره زندگی آنها انکار شده است،
وقتی میبینند که حقوق و آزادیهای اساسی آنها محدود شده است، وقتی میبینند که فساد کوچک و بزرگ در اطراف آنها وجود دارد، وقتی میبینند که میلیاردرها به فضا میروند و میلیونها نفر بر روی زمین گرسنه میمانند، وقتی والدین آیندهای غمافزاتر از تلاش امروزشان برای فرزندان خود میبینند.
گوترش عنوان کرد: و هنگامی که جوانان اصلاً آیندهای نمیبینند، افرادی که به آنها خدمت میکنیم و نماینده آنها هستیم، ممکن است ایمان خود را نه تنها به دولتها و نهادهای خود بلکه به ارزشهایی که برای بیش از ۷۵ سال محرک سازمان ملل متحد بوده است، از دست بدهند.
وی، صلح، حقوق بشر، کرامت برای همه، برابری، عدالت و همبستگی را در کانون ارزشها دانست که شکست اعتماد منجر به شکست آنها میشود.
دبیرکل سازمان ملل متحد تصریح کرد: اگر مردم در زندگی روزمره خود نتیجهای نبینند، ارزش نمی یابند. فضا ندادن برای خلاقیت به افراد، انگیزههای بشریت را تباه میکند. این اکسیژن را برای اصلاح آسان، راه حلهای کاذب و نظریههای توطئه فراهم میسازد.
تاکید بر چندجانبهگرایی
گوترش در بخش دیگری از سخنان خود به چالشهای موجود جهانی اشاره و اظهار کرد: سیستم چندجانبه امروزی در ابزارها و ظرفیتهای خود ، نسبت به آنچه برای مدیریت موثر مدیریت کالاهای عمومی جهانی مورد نیاز است، بسیار محدود است. ما باید حکومت جهانی را تقویت، بر آینده تمرکز، قرارداد اجتماعی را تمدید و اطمینان حاصل کنیم که سازمان ملل متحد برای دوره جدید مناسب است.
وی یادآور شد: دستور کار مشترک ما بر اساس منشور سازمان ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر، دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار و توافق آب و هوایی پاریس است.
چالشهای امنیتی جهان
دبیرکل سازمان ملل متحد با تاکید بر اینکه در وهله نخست باید شکاف صلح را پر کنیم، افزود: برای بسیاری از مردم در سراسر جهان، صلح و ثبات یک رویای دور باقی مانده است. در افغانستان، جایی که ما باید کمکهای بشردوستانه را تقویت و از حقوق بشر به ویژه زنان و دختران دفاع کنیم.
گوترش ادامه داد: در اتیوپی، جایی که ما از همه طرفها میخواهیم که فوری خصومتها را متوقف، دسترسی بشردوستانه را تضمین و شرایط را برای شروع گفتوگوی سیاسی به رهبری اتیوپی ایجاد کنند. در میانمار، جایی که ما حمایت بیدریغ مردم را در پی دستیابی به دموکراسی، صلح، حقوق بشر و حاکمیت قانون تاکید میکنیم.
وی اضافه کرد: در ساحل عاج، جایی که ما متعهد به بسیج کمکهای بینالمللی برای امنیت، توسعه و حکمرانی منطقه هستیم. در مناطقی چون یمن، لیبی و سوریه، جایی که باید از بنبست عبور و برای صلح تلاش کنیم.
دبیرکل سازمان ملل متحد اظهار کرد: در اسرائیل و فلسطین، جایی که ما از سران آن میخواهیم گفتوگوی معناداری را از سر بگیرند، راه حل دو کشور را به عنوان تنها راه صلح عادلانه و همه جانبه به رسمیت بشناسند. در هائیتی و بسیاری از نقاط دیگر باقی مانده، جایی که ما در هر مرحله از بحران همبستگی قرار داریم.
بازگشت کودتاها و تصرف قدرت با زور
گوترش از انفجار تصرف قدرت با زور هم سخن گفت و افزود: کودتای نظامی برمی گردد. عدم وحدت بین جامعه بینالمللی کمکی نمیکند. تقسیمات ژئوپلیتیکی همکاری بینالمللی را تضعیف و ظرفیت شورای امنیت را برای اتخاذ تصمیمات لازم محدود میکند.
وی با بیان اینکه احساس معافیت از مجازات در حال گسترش است، گفت: در عین حال ، پرداختن به چالشهای اقتصادی و توسعه چشمگیر غیرممکن خواهد بود در حالی که دو اقتصاد بزرگ جهان با یکدیگر در تضاد هستند.
نگرانی از اختلاف قدرتهای جهانی
دبیرکل سازمان ملل متحد افزود: با این وجود، میترسم جهان ما در حال خزیدن به سمت دو مجموعه متفاوت از قوانین اقتصادی، تجاری، مالی و فناوری، دو رویکرد متفاوت در توسعه هوش مصنوعی و در نهایت دو استراتژی نظامی و ژئوپلتیک متفاوت باشد.
گوترش اظهار کرد: این دستورالعملی مشکلدار و بسیار پیشبینی پذیرتر از جنگ سرد است. برای بازگرداندن اعتماد و القای امید به همکاری نیاز داریم. ما به گفتوگو، به مفاهمه نیاز داریم و باید در زمینه پیشگیری، حفظ و ایجاد صلح سرمایهگذاری کنیم.
وی تصریح کرد: ما به پیشرفت در زمینه خلع سلاح هستهای و تلاشهای مشترک خود برای مقابله با تروریسم نیاز داریم. ما برای مبارزه با خشونت جنسیتی در هر کشوری به یک برنامه اضطراری نیاز داریم. برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار و ایجاد دنیایی بهتر، ما میتوانیم و باید شکاف جنسیتی را بر هم بزنیم.
تهدیدهای سایبری و سوءاستفاده از دادهها
دبیرکل سازمان ملل متحد چالش جهانی دیگر را موضوع دیجیتال دانست و توضیح داد: بازگرداندن اعتماد و الهام بخشیدن به امید به معنای رفع شکاف دیجیتالی است. نیمی از بشریت به اینترنت دسترسی ندارند و ما باید همه را تا سال ۲۰۳۰ به هم متصل کنیم.
گوترش خاطرنشان کرد: این چشمانداز نقشه راه من برای همکاری دیجیتال است تا از وعده فناوری دیجیتال در عین محافظت از مردم در برابر خطرات آن استقبال کنم. یکی از بزرگترین خطراتی که ما با آن روبرو هستیم دسترسی روزافزون بسترهای دیجیتالی و استفاده و سوء استفاده از دادهها است.
وی اضافه کرد: یک کتابخانه وسیع از اطلاعات در مورد هر یک از ما جمع آوری شده است اما ما کلیدهای آن کتابخانه را نداریم. ما نمی دانیم این اطلاعات چگونه، توسط چه کسی یا با چه اهدافی جمع آوری شده است اما میدانیم که دادههای ما به صورت تجاری برای افزایش سود شرکتها مورد استفاده قرار میگیرد.
دبیرکل سازمان ملل متحد یادآور شد: الگوهای رفتاری ما همچون قراردادهای آتی، کالا شده و فروخته میشود. دادههای ما همچنین برای تأثیر بر ادراک و نظرات ما استفاده میشود. دولتها و دیگران میتوانند از آن برای کنترل یا دستکاری رفتار مردم، نقض حقوق بشر افراد یا گروهها و تضعیف دموکراسی سوء استفاده کنند. این یک داستان علمی تخیلی نیست؛ یک واقعیت علمی است.
گوترش حمله سایبری را سرآغاز جنگ احتمالی آتی دانست و گفت: من مطمئن هستم که هرگونه رویارویی بزرگ آینده - خدای ناکرده - با یک حمله سایبری بزرگ آغاز خواهد شد. چارچوبهای قانونی برای رسیدگی به این مساله کجاست؟ سلاحهای خودمختار، امروزه میتوانند اهداف را انتخاب کرده و افراد را بدون دخالت انسان بکشند. آنها باید ممنوع شوند.
انتصاب یک نماینده ویژه
وی با انتقاد از اینکه در مورد چگونگی تنظیم این فناوریها اجماع وجود ندارد، نسل جوان را محور تحولات آتی دانست و افزود: ما به استعدادها، ایدهها و انرژی نسل جدید نیاز داریم. من یک نماینده ویژه برای نسلهای آینده تعیین و دفتر جوانان سازمان ملل متحد را ایجاد میکنم.
دبیرکل سازمان ملل متحد وابستگی متقابل را منطق قرن ۲۱ خواند و اظهار کرد: در این وابستگی، ستاره اصلی سازمان ملل متحد است. این زمان ما است. لحظه ای برای تحول، عصری برای شعله ور شدن مجدد چند جانبه گرایی و امکانات. اجازه دهید اعتماد را بازگردانیم؛ بگذارید امید را القا کنیم و بگذارید همین حالا شروع کنیم.