واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

جنگ اوکراین و دورنمای نا امنی غذایی

اوکراین و روسیه هر دو صادرکنندگان عمده محصولات غلات هستند و روی هم رفته بیش از یک چهارم عرضه جهانی گندم را تشکیل می دهند.

جنگ اوکراین درکنار مولفه‌هایی مانند مشکلات ناشی از همه‌گیری کرونا وافزایش جهانی قیمت انرژی روند عرضه و تولید مواد غذایی در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده و این مساله کشورهای اروپایی را که بخشی ازاقلام اساسی خود را ازمناطق اطراف دریای سیاه تامین می‌کنند بشدت نگران ناامنی غذایی کرده است.

به گزارش ایرنا، بالغ بر دو ماه از اقدام نظامی روسیه در اوکراین می‌گذرد و هنوز دورنمای روشنی از پایان جنگ مشاهده نمی‌شود. تب رجزخوانی کشورهای غربی و روسیه هر روز بالاتر می‌رود و ناظران معتقدند که درگیری‌ها ممکن است چندین سال طول بکشد.

اروپا از ابتدای جنگ اوکراین تحریم‌های اقتصادی سنگینی را علیه روسیه وضع کرده و در تلاش است تا وابستگی خود به نفت‌وگاز این کشور را تا پایان سال جاری میلادی به صفر برساند. بر همین اساس قیمت هر لیتر بنزین و گازوئیل در اغلب کشورهای اروپایی به نسبت دو ماه قبل سی درصد افزایش یافته است.

البته انرژی تنها بخشی نیست که تحت تأثیر قرار گرفته و مسلم است که پیامدهای جنگ فراتر از هزینه فوری آن تاثیری طولانی خواهد داشت که در سال‌های آینده بروز و ظهور پیدا خواهد کرد.

تحولات اوکراین در دو ماه گذشته شکنندگی سیستم های غذایی جهانی را برجسته کرده است. اوکراین و روسیه هر دو صادرکنندگان عمده محصولات غلات هستند و روی هم رفته بیش از یک چهارم عرضه جهانی گندم را تشکیل می دهند.در واقع مناطق اطراف دریای سیاه به "سبد نان جهان" مشهور است و دست کم ۲۹ درصد از صادرات جهانی گندم از روسیه و اوکراین صورت می گیرد

الکساندر کاراوایتسف، اقتصاددان ارشد در شورای بین‌المللی غلات می‌گوید که تجارت در دریای سیاه متوقف شده است، و به دلیل تحریم‌های مالی و افزایش بیمه‌ها، کسی تمایل به ارسال کشتی و تجارت در این منطقه ندارد.

سایر اقلام اساسی مانند ذرت، جو و روغن آفتابگردان نیز به این دلیل که روسیه صادرات غلات را محدود کرده تحت تأثیر قرار گرفته‌ و ادامه جنگ می‌تواند بر کاشت و برداشت محصولات کشاورزی در این منطقه، تأثیر منفی بگذارد.

در دو ماه گذشته قیمت غلات و روغن‌های خوارکی به دلیل اثرات کوتاه‌مدت جنگ افزایش شدیدی را تجربه کرده است. در کشورهایی مانند بریتانیا - با تولید داخلی نسبتاً بالای غلات و دانه‌های روغنی - تأثیر محدود بوده اما قیمت ها بشدت بالارفته و قفسه روغن بسیاری از فروشگاه‌ها خالی است. این درحالیست که بسیاری از کشورهای آفریقایی مانند مصر که تقریباً به طور کامل به واردات وابسته است در برابر کمبود مواد غذایی بسیار آسیب‌پذیرتر هستند.

«عبیر عطفا» سخنگوی ارشد برنامه جهانی غذای سازمان ملل می گوید که تأثیر جنگ در اوکراین فراتر از مرزهای این کشور احساس می شود. وی هشدار داد «هر گونه اختلال جدی در تولید و صادرات از این منطقه، امنیت غذایی میلیون‌ها نفر در سراسر جهان را از بین می‌برد.» این درحالیست که سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) اعلام کرد که شاخص جهانی قیمت مواد غذایی در ماه مارس به بالاترین میزان خود از زمان تاسیس فائو رسید.

علاوه بر تأثیری که عرضه محدود مواد غذایی بر افزایش قیمت‌ها خواهد گذاشت، اختلال در عرضه کود نیتروژن نیز بر تولید مواد غذایی تأثیر خواهد گذاشت. کود نیتروژن یکی از اصلی‌ترین کودهای مورد نیاز کشاورزی است که تامین آن به منظور افزایش بازدهی زمین‌های کشاورزی ضروری است.

اروپا در واکنش به تحولات جاری، به فکر افزایش تولد مواد غذایی از طریق تاخیر اجرای مقررات سختگیرانه زیست محیطی افتاده است. البته ناظران معتقدند که این یک رویکرد کوته بینانه است و در درازمدت نتیجه معکوس دارد. «فرانس تیمرمنز» معاون کمیسیون اروپا، در ماه مارس گذشته نسبت به چنین اقداماتی هشدار داد: «لطفاً این توهم را باور نکنید که […] با پشت کردن به راهبردهای کشاورزی به تولید غذا کمک خواهید کرد.»

به هر روی کارشناسان معتقدند که بحران کنونی در سیستم غذایی فقط یک طعم کوچک از آنچه در آینده پیش‌ خواهد آمد است. آن‌ها می‌گویند هر گونه افزایش در تولید مواد غذایی که با گسترش زمین‌های زراعی در اتحادیه اروپا حاصل می‌شود، به دلیل اینکه گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی، منجر به تغییر جدی و بی‌ثباتی الگوی آب و هوای مناطق کشاورزی در سراسر جهان خواهد شد، ناچیز خواهد بود.

ناامنی غذایی

 

تاثیر تغییرات اقلیمی بر امنیت غذایی

آخرین گزارش گروه بین‌دولتی تغییرات آب و هوایی (IPCC) تأثیر گرمایش دو درجه‌ای بر سیستم‌های غذایی را این طور خلاصه کرده است: «خطرات امنیت غذایی ناشی از تغییرات آب‌وهوایی شدیدتر [از گرمایش ۱.۵ درجه‌ای] خواهد بود که در جنوب صحرای آفریقا، آسیای جنوبی، آمریکای مرکزی و جنوبی منجر به سوءتغذیه و کمبود مواد مغذی می‌شود. گرمایش زمین به تدریج سلامت خاک و اکوسیستم مانند گرده افشانی را تضعیف می کند، فشار ناشی از آفات و بیماری ها را افزایش می دهد و زیست توده جانوران دریایی را کاهش می دهد و بهره وری مواد غذایی را در بسیاری از مناطق روی خشکی و اقیانوس تضعیف می کند.»

از این رو به‌نظر می‌رسد که با از بین رفتن مزارع و محصولات کشاورزی، نا امنیتی غذایی در دهه‌های آتی افزایش خواهد یافت، چراکه اکوسیستم مصرف بشر به طور فزاینده‌ای به زمین و منابع بیشتری برای تأمین مواد غذایی نیاز خواهد داشت.

 

آیا رژیم غذایی انسان مقصر وضع موجود است؟

بر اساس مطالعات صورت گرفته، ضایعات و مصرف بیش از حد مواد غذایی بخش مهمی از مشکل نا امنی غذایی را تشکیل می‌دهد، اما بیشترین سهم مربوط به دامپروری است. «هنری دیمبلبی» تاجر و نویسنده انگلیسی می‌گوید: هشتاد و پنج درصد از زمینی که برای تغذیه ما استفاده می شود برای دامداری استفاده می شود، درحالی که گوشت و لبنیات فقط یک سوم کالری ما را تشکیل می دهند. این درحالیست که به گفته وی پروتئین های گیاهی به طور متوسط ​​۷۰ برابر کمتر از گوشت گاو گازهای گلخانه ای تولید می کنند و بیش از ۱۵۰ برابر زمین کمتری مصرف می کنند.

در اتحادیه اروپا، بیش از ۶۰ درصد از زمین های زراعی برای تولید خوراک دام به جای غذا برای مصرف انسان استفاده می شود. در واقع بیشتر کالری هایی که وارد زمین های زراعی برای تولید خوراک دام می شود توسط خود حیوان مصرف می شود و تنها بخش کوچکی به محصول نهایی راه پیدا می کند.

گزارش گروه IPCC تاکید می‌کند که رژیم‌های غذایی سرشار از محصولات حیوانی سهم عمده‌ای در انتشار گازهای گلخانه‌ای دارند. در آخرین گزارش این تشکیلات آمده است: «کاهش مصرف بیش از حد گوشت یکی از مؤثرترین اقدامات برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای است». در همین پیوند کارشناسان معتقدند که نسل امروز بشر باید با تغییر فرهنگ غذایی از بروز ناامنی غذایی در قرن آینده جلوگیری کند.

دولت انگلیس قرار است شیوه‌نامه‌ای را منتشر کند که شامل کاهش ۳۰ درصدی مصرف محصولات حیوانی تا سال ۲۰۵۰ و پیشنهادهایی برای تأمین مالی نوآوری برای حمایت از رشد پروتئین‌های گیاهی است.

البته تغییرات جزئی زیادی را می‌توان در سیاست غذایی اعمال کرد که به تسریع تغییرات در رفتار و فرهنگ غذایی کمک ‌کند. اما نقطه مشترک قریب به اتفاق گزارش‌ها و تحلیل‌های ارائه شده توسط نهادهای بین‌المللی ناظر بر این واقعیت است که تولید و عرضه غذا با یک چالش جدی روبروست و باید برای آینده‌ای عادلانه‌تر و مطمئن‌تر برنامه‌ریزی عملی صورت گیرد.

احتمال قحطی مواد غذایی در غرب آسیا و آفریقا در پی جنگ اوکراین

بسیاری از ناظران پیش بینی می کنند طی ماه های آینده و در صورت تداوم جنگ اوکراین، ممکن است قربانیان قحطی در کشورهای حوزه آفریقا و غرب آسیا بسیار بیشتر از قربانیان جنگ اوکراین باشد.

سازمان ملل متحد گزارش داد که قیمت جهانی مواد غذایی در ماه مارس در نتیجه تهاجم روسیه به اوکراین به بالاترین سطح خود رسیده است.


به گزارش عصرایران به نقل از گاردین، بر اساس شاخص ماهانه قیمت مواد غذایی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) که در روز جمعه (دیروز) منتشر شد، قیمت انواع روغن‌های پخت و پز، غلات و گوشت طی ماه گذشته به بالاترین سطح خود رسیدند و به این معناست که قیمت مواد غذایی نسبت به مدت مشابه سال گذشته یک سوم بیشتر است.


جنگ روسیه و اوکراین صادرات کالاهای حیاتی از روسیه و اوکراین را که اغلب از منطقه درگیر جنگ در دریای سیاه انجام می شود، مختل کرده است. این دو کشور بیش از یک چهارم صادرات گندم جهان را دارند.


جنگ اوکراین به افزایش 17 درصدی قیمت غلات در ماه گذشته انجامیده است. صادرات روسیه نیز به دلیل مشکلات مالی و کشتیرانی کند شده است.


قیمت جهانی گندم در ماه مارس گذشته 19.7 درصد افزایش یافته و قیمت ذرت نیز 19.1 درصد نسبت به ماه قبل افزایش یافته است.


بر اساس اعلام فائو این مشکلات احتمالا ادامه خواهد داشت و منجر به افزایش قیمت ها، کاهش ذخایر و عدم اطمینان در بازار گندم در آینده خواهد شد.

احتمال قحطی مواد غذایی در غرب آسیا و آفریقا در پی جنگ روسیه


یکی از سخنگویان فائو در این باره گفت: قیمت‌های بالاتر به‌ویژه برای کشورهایی که در حال حاضر با بحران‌های دیگری از جمله جنگ داخلی، خشکسالی و دیگر بلایای طبیعی و فقر اقتصادی و یا ترکیبی از اینها دست و پنجه نرم می‌کنند، نگران‌کننده است و این قبیل کشورها که به شدت به واردات مواد غذایی وابسته هستند ممکن است برای پرداخت قیمت های بالاتر مشکل داشته باشند."


به گفته این مقام فائو:" افزایش قیمت در کشورهایی که بیشترین سهم از درآمد قابل تصرف صرف شده برای مواد غذایی در آنها بیشتر است، قابل توجه است. در این موارد، آسیب‌پذیرترین افراد احتمالا وعده‌های غذایی خود را حذف می‌کنند، غذاهای کم‌مغذی می‌خرند یا از سایر راهبردهای مقابله‌ای استفاده می‌کنند که اثرات طولانی‌مدتی بر سلامت و رفاه آنها خواهد داشت."


"جوزف گلوبر" پژوهشگر ارشد موسسه تحقیقات سیاست بین‌المللی غذا، گفت قبل از جنگ اوکراین، قیمت ها در بیشتر کشورها به دلیل محدودیت عرضه جهانی به بالاترین حد خود نزدیک شده بود و سطح ذخایر پیش‌بینی‌شده کشورها نسبت به سال‌های اخیر پایین بود و این بدان معناست که منابع کمی برای مهار اثرات کاهش صادرات از حوزه دریای سیاه وجود دارد."


موسسه تحقیقات سیاست بین‌المللی غذا تخمین می زند که اوکراین و روسیه 12 درصد از کالری های مبادله شده در جهان را تشکیل می دهند.


گلوبر گفت که نوسان قیمت مواد غذایی در همه جا احساس می شود. کشورهایی که به ویژه به گندم روسیه و اوکراین متکی بودند ممکن است مجبور شوند برای تامین گندم به اتحادیه اروپا، ایالات متحده، استرالیا، کانادا و آرژانتین بروند.


او گفت: "بسیاری از این کشورها در شمال آفریقا و خاورمیانه هستند که گندم اغلب 35 درصد از کل کالری مصرفی شان را تشکیل می دهد و اکثریت گندم وارداتی به این کشورها از حوزه دریای سیاه است."


منطقه دریای سیاه همچنین منبعی حیاتی برای روغن آفتابگردان بوده است و محدودیت صادرات به این معناست که قیمت روغن نباتی تقریبا یک چهارم از ماه فوریه (بهمن 1400) بدین سو افزایش یافته است. قیمت روغن های نخل، سویا و کلزا نیز به دلیل افزایش تقاضا افزایش یافته است.


در اوایل این هفته، برنامه جهانی غذا اعلام کرد کاهش صادرات روسیه و اوکراین در اثر جنگ به چندین کشور در شرق آفریقا، از جمله کنیا، اتیوپی، سومالی و سودان جنوبی - کشورهایی که پیشتر و اکنون دوره های طولانی خشکسالی را تجربه کرده اند، ضربه خواهد زد.


برنامه جهانی غذا گفته که قیمت غذاهای محلی در این کشورها به طور متوسط در مقایسه با سال گذشته یک چهارم افزایش یافته است، اما در سودان تا 92 درصد افزایش یافته است.


این سازمان همچنین هشدار داد که کشورهای شرق آفریقا برای کود کاملا به واردات وابسته هستند که اوکراین و روسیه نیز منبع اصلی آن است و این اختلال می تواند بر تولید محلی آنها هم تاثیر گذاشته و قیمت مواد غذایی را حتی بیشتر کند.

احتمال قحطی مواد غذایی در غرب آسیا و آفریقا در پی جنگ روسیه


بسیاری از ناظران پیش بینی می کنند طی ماه های آینده و در صورت تداوم جنگ اوکراین، ممکن است قربانیان قحطی در کشورهای حوزه آفریقا و غرب آسیا بسیار بیشتر از قربانیان جنگ اوکراین باشد.

 


واقع‌گرا یا اخلاق‌گرا؟/ عباس عبدی

دفاع از صلح، حقوق بشر، محیط زیست و دیگر ارزش‌های جهانی فقط در ذیل دیدگاه اخلاق‌گرا ممکن است، پس چرا باید به رویکرد واقع‌گرا یا به تعبیر دقیق‌تر قدرت‌گرا تن بدهیم؟
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: در پی یادداشت دیروز با عنوان «نقد مشترک نیروهای سیاسی» یکی از دوستان پرسید که خودم کدام مبنا را قبول دارم؟ آیا پذیرش رویکرد واقع‌گرا، تن دادن بر ظلم و ستم و زورگویی نیست؟ آیا تأیید آنچه که می‌گذرد و مورد پذیرش نیست تلقی نمی‌شود؟ آیا در میان این دو رویکرد بهتر نیست که به جای تأیید ظلم و زور، حداقل دیدگاه اخلاق‌گرا را بپذیریم؟ دفاع از صلح، حقوق بشر، محیط زیست و دیگر ارزش‌های جهانی فقط در ذیل دیدگاه اخلاق‌گرا ممکن است، پس چرا باید به رویکرد واقع‌گرا یا به تعبیر دقیق‌تر قدرت‌گرا تن بدهیم؟ 
 
در پاسخ عرض می‌کنم که بنده در یادداشت مذکور توصیه نکرده‌ام که رویکرد واقع‌گرا را بپذیرید و یا حتی نگفته‌ام که خودم نیز طرفدار این رویکرد هستم. هدف آن یادداشت اثبات این نکته بود که نمی‌توانیم در موضوعات مشابه به صورت دلبخواهی یک بار از رویکرد واقع‌گرا و یک بار هم از رویکرد اخلاق‌گرا استفاده کنیم. در همه حالات مشابه باید به یک رویکرد متعهد و ملتزم بود. باید از دوگانگی رویکردی پرهیز کرد. 
 
بنابراین مسأله اصلی غلبه معیارهای دوگانه است که پذیرفتنی نیست. ما نمی‌توانیم، در برابر حمله ایالات متحده به عراق، حتی با جعل اخبار دروغ سکوت کنیم، یا حکومت متجاوز را دموکراتیک بدانیم، ولی نوبت حمله به اوکراین که می‌رسد، ارزیابی متفاوتی ارائه کنیم. این دوگانگی تحلیلی و رویکردی راه را برای هر گونه تفاهمی می‌بندد. 
 
فارغ از این نکته، کدام رویکرد به صواب نزدیک‌تر است که باید از آن دفاع کرد؟ به نظر من رویکرد ترکیبی جوابگو است. به این معنی که در مقام توصیف و فهم رفتارهای، باید رویکرد واقع‌گرا را مبنای توصیف قرار داد ولی در مقام تجویز و ارزش، رویکرد اخلاق‌گرا را ترویج کرد. 
 
اجازه دهید مثالی داخلی زده شود. در مقام توصیف می‌فهمیم که با افزایش فقر و نابرابری، جرایم مالی و سرقت افزایش پیدا می‌کند. ولی در مقام تجویز به کسی نمی‌گوییم که اگر فقیر شدی دزدی کن، حتماً این کار را ضد ارزش می‌دانیم و توصیه به انجام آن نمی‌کنیم، بلکه پرهیز هم می‌دهیم. 
 
یکی از علل رشد گرایش به سرقت می‌تواند ریخته شدن قبح دزدی و یا مشروع معرفی کردن آن باشد. ما با رویکرد اخلاق‌گرا هزینه عبور فرد از زشتی دزدی را زیاد می‌کنیم. همان طور که با استناد به رویکرد اخلاق‌گرا در روابط بین‌الملل، هزینه جنگ و تجاوز را بیش‌تر می‌کنیم، در عین حال باید توجه داشته باشیم که اگر کسانی نابرابری ایجاد می‌کنند یا فقر را بیش‌تر می‌کنند، باید منتظر باشند که سرقت هم افزایش یابد. 
 
ما سرقت را مشروع و عادی نمی‌کنیم، ولی می‌دانیم که ریشه آن در نابرابری و فقر گسترده و فقدان تعلق خاطر فرد به جامعه است و کسانی هستند که این وضع را به وجود آورده‌اند و آنان نیز مسئولیت مهمی در پدیده سرقت دارند. بنابراین حکومت‌هایی که موازنه قوا را به شکل خطرناکی به هم می‌زنند در شکل‌گیری رفتار واقع‌گرا و جنگ مسئولیت مستقیم دارند. 
 
از سوی دیگر اتکا به رویکرد اخلاق‌گرا بدون توجه به رویکرد واقعگرا ممکن است در مواردی منجر به جنگ شود. در واقع باید گوشه چشمی به رویکرد واقع‌گرا در وصف رفتار حکومت‌ها داشت، چون همیشه کسانی هستند که براساس این رویکرد عمل می‌کنند، پس کنار گذاشتن آن در مقام عمل خطرناک است. هیچ اخلاقی، بدون موازنه قدرت و تضمین کافی، پایدار نخواهد ماند. پس رویکرد واقع‌گرا از این جهت نیز بر رویکرد اخلاق‌گرا برتری عملی دارد. 
 
انتزاعی و اخلاقی کردن امور واقعی مثل قدرت و پول، ممکن است نتایج منفی داشته باشد و حتی اخلاق را زایل کند. ولی بدون رویکرد اخلاقی نیز نمی‌توان زندگی کرد. در هر حال همه نسبت به وضع موجود معترض هستیم. آن را ناعادلانه و غیر اخلاقی می‌دانیم، پس باید حامل و مُبَلًِغ ارزش‌های برتر اخلاقی هم باشیم. 
 
ولی اجازه ندهیم که عده‌ای واقع‌گرا خود را پشت شعارهای رویکرد اخلاق‌گرا پنهان کنند. کاری که امروز غربی‌ها در ماجرای اوکراین به وفور انجام می‌دهند.

افزایش هشداردهنده سرعت پیدایش خشکسالی های ناگهانی در زمین

این پدیده در چندین کشور و منطقه مانند آمریکا، استرالیا، چین و آفریقا رخ داده و شرایط خشکسالی سریع در مرکز ایالات متحده در جریان خشکسالی ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ آمریکا شمالی، ظرف چند هفته پدیدار شده است.

دانشمندان بین المللی هشدار داده اند: که سرعت حمله خشکسالی های ناگهانی در ۲۰ سال اخیر در زمین بیشتر از قبل شده، به گونه ای که تقریبا ۳۳ تا ۴۶ درصد خشکسالی های ناگهانی در مدت تنها پنج سال رخ می دهد.

به گزارش روز سه شبه ایرنا؛ تارنمای "ساینس الرت" نوشته است: بیشتر مردم نکاتی در باره جاری شدن سیل های ناگهانی شنیده اند، اما خشکسالی های ناگهانی چندان مشهور نیستند. هر چند متاسفانه این وضع در حال تغییر است و سرعت پدیدار شدن دوره های خشکسالی ناگهانی غیرعادی در شرایط گرم تر دگرگونی های اقلیمی، افزایش یافته است.

 بررسی تازه در باره خشکسالی های ناگهانی نشان می دهد که ظاهرا سرعت خشکسالی های ناگهانی در ۲۰ سال گذشته بیشتر شده و تقریبا ۳۳ تا ۴۶ درصد خشکسالی های ناگهانی در تنها پنج سال پدیدار می شود.

این پدیده در چندین کشور و منطقه مانند آمریکا، استرالیا، چین و آفریقا رخ داده و شرایط خشکسالی سریع در مرکز ایالات متحده در جریان خشکسالی ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ آمریکا شمالی، ظرف چند هفته پدیدار شده است.

خشکسالی های ناگهانی در مناطق مرطوب و نیمه مرطوب مانند جنوب شرق آسیا، شرق آسیا، حوزه آمازون، شمال شرقی آمریکا و جنوب آمریکا بیشتر است، هر چند ممکن است در خارج این مناطق نیز رخ دهد.

صندوق بین المللی پول اعلام کرد که تناوب و شدت فجایع مرتبط با دگرگونی های اقلیمی در خاورمیانه و آسیای میانه، سریع تر از دیگر مناطق زمین رخ می دهد و تهدید بزرگی برای رشد و رفاه ساکنان این منطقه است.

"کریستالینا جئورجیوا" مدیرعامل این نهاد وام دهنده جهانی گفت: ارزیابی های تازه نشان می دهد که فجایع زیست محیطی در خاورمیانه به صورت میانگین سالانه هفت میلیون نفر را مصدوم و آواره می کند و موجب مرگ بیش از ۲۶۰۰ تن و وارد شدن زیان های مادی به میزان ۲ میلیارد دلار می شود. سیاهه این فجایع مانند خشکسالی ها در شمال آفریقا، سومالی و ایران، همه گیری ها و هجوم گله های ملخ به شاخ آفریقا، روان شدن سیلاب های شدید در قفقاز و آسیای میانه، به سرعت طولانی تر می شود.

بر اساس این ارزیابی ها؛ تحلیل داده های مربوط به قرن گذشته نشانگر افزایش دما تا ۱.۵ درجه سانتیگراد در این منطقه است که ۲ برابر میزان افزایش دمای جهانی است که ۰.۷ درجه بود.  

 تغییرات اقلیمی در قالب یک دوره خشکسالی، کمبود آب یا بی‌آبی متوالی، افزایش سالانه دمای هوا، افزایش آلودگی هوای شهرهای بزرگ، وقوع سیل‌ها و طوفان‌های شدید و گسترده ظهور کرده و اثرات بی‌سابقه‌ای  دارند. این تغییرات اقلیمی به‌خصوص تغییرات آب و هوایی، محیط ‌زیست انسان را به محیطی سخت‌تر و نابسامان تبدیل کرده است.

 بلایای طبیعی، شکل دیگر از حوادث است و به مجموعه‌ای از حوادث زیانبار گفته می‌شود که منشاء انسانی ندارند. این حوادث معمولاً غیرقابل پیش‌بینی بوده و یا حداقل از مدت‌های طولانی قبل نمی‌توان وقوع آنها را پیش‌بینی کرد. هر یک از عناصر جوی به تنهایی می‌تواند بلایای مهمی مانند افزایش دما و گرمازدگی، سرعت‌های زیاد باد و وقوع توفان، بارش‌های تندری و وقوع تگرگ، یخبندان و سرمازدگی  را ایجاد کند اما بیشترین خسارات جانی و مالی بر اثر پدیده‌های جوی ترکیبی و خطرات ثانویه ناشی از آنها مانند توفان، رعد و برق، خشکسالی‌ها، سیل و آتش سوزی است.

بلایای طبیعی پدیده‌های ناشی از عواملی تحمیلی بر طبیعت شامل آلودگی هوا، باران‌های اسیدی، افزایش گاز کربنیک و آلاینده‌ها در جو و اثرات گلخانه‌ای ناشی از آنها، نازک شدن لایه ازن هستند که البته دسته‌ای از پدیده‌های ناشی از سازوکار و ساختار عوامل طبیعی همچون زلزله، سیل، خشکسالی، بیابان زایی، پیشروی آب دریاها در خشکی  را نیز شامل می‌شود.

ویروس‌های منتقل شده توسط حشرات مانند زیکا و تب دنگی می‌تواند همه گیری جهانی بعدی باشد

سازمان جهانی بهداشت معتقد است ویروس‌های منتقل شده توسط حشرات می‌تواند همه گیری جهانی بعدی باشد؛ پاتوژن‌هایی مانند ویروس زیکا توسط بندپایانی مانند پشه‌ها و کنه‌ها پخش می‌شوند.

روسای جهانی بهداشت هشدار دادند که ویروس‌های حشرات مانند زیکا و تب دنگی می‌توانند عامل همه‌گیری بعدی باشند.

به گزارش بهداشت نیوز به نقل از دیلی‌میل، روسای جهانی بهداشت هشدار دادند که ویروس‌های حشرات مانند زیکا و تب دنگی می‌توانند عامل همه‌گیری بعدی باشند.

 ببر آسیایی (پشه آئدس) عامل انتقال ویروس تب دِنگی به انسان

پشه آئدس عامل ویروس تب دنگی

تب دِنگی نام یک بیماری ویروسی که این بیماری از طریق پشه‌ای به نام پشه آئدس به انسان منتقل می‌شود.

این پشه که به ببر آسیایی مشهور شده‌ در مناطق استوایی جهان به‌ویژه آسیای جنوب شرقی از جمله مالزی وجود دارد.

این بیماری اخیراً گسترش زیادی یافته‌ و تلفات انسانی زیادی برجای گذاشته‌ است. علائم این بیماری سردرد، کمردرد و پشت درد، تب معمولاً شدید و در برخی موارد خارش و جوش در قسمت‌های مختلف بدن است. 

ویروس زیکا نام یک ویروس از خانواده فلاوی‌ویریده است و از پشه به انسان منتقل می‌شود.

ابتلا به این ویروس بیشتر در نقاطی از آفریقا و آسیای جنوب شرقی دیده شده‌است.

پشۀ عامل انتقال ویروس زیکا به انسان

پشه ناقل ویروس زیکا

سازمان جهانی بهداشت معتقد است ویروس‌های منتقل شده توسط حشرات می‌تواند همه گیری جهانی بعدی باشد؛ پاتوژن‌هایی مانند ویروس زیکا توسط بندپایانی مانند پشه‌ها و کنه‌ها پخش می‌شوند.

کارشناسان به دنبال ایجاد استراتژی‌هایی برای جلوگیری از تکرار کووید-۱۹ هستند.

سیلوی برایاند، مدیر تیم آمادگی جهانی برای خطرات عفونی در  سازمان جهانی بهداشت می‌گوید: «ما دو سال از همه‌گیری کووید-۱۹ را پشت سر گذاشته‌ایم و به سختی آموخته‌ایم که آمادگی کافی برای رویدادهای پرتأثیر چقدر مهم است».

از سال ۲۰۱۶ بیش از ۸۹ کشور با شیوع زیکا مواجه شده اند، در حالی که خطر ابتلا به تب  دنگی از اوایل دهه ۲۰۰۰ در حال افزایش بوده است.