واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

بررسی اثرات مثبت و منفی حضور در شبکه های اجتماعی بر مغز

نیمی از مردم جهان به صورت مستمر در اینترنت حضور دارند و پایان سال 2014 میلادی گفته شد که دوسوم جهانیان عضو شبکه های اجتماعی هستند.

مجله اینترنتی برترین ها





هفته نامه عصر ارتباط - میثم لطفی: نیمی از مردم جهان به صورت مستمر در اینترنت حضور دارند و پایان سال 2014 میلادی گفته شد که دوسوم جهانیان عضو شبکه های اجتماعی هستند. حضور در شبکه اجتماعی و سر زدن به صفحات مختلف آن مانند خوردن غذا برای مردم عادی شده است. اما تاکنون فکر کرده اید که این پلتفرم های عمومی تا چه اندازه می توانند روی ما تاثیر بگذارند؟ 

انسان های امروزی را در حالی مشاهده می کنیم که هنگام قدم زدن، حضور در کنار اعضای خانواده، قرارهای ملاقات و حتی جلسات کاری تمام حواس خود را معطوف به گوشی هوشمند کرده اند و حین آنکه با شما صحبت می کنند، با دوستان خود در فیس بوک و توییتر ارتباط دارند. این مساله به یک روند عادی تبدیل شده است و تقریبا عموم شهرنشینان با چنین اتفاقی برخورد کرده اند. اما محققان در بررسی جدید خود به این نتیجه رسیده اند که این رفتارهای ساده و روزمره می تواند تاثیرات قابل ملاحظه ای روی مغز انسان برجا بگذارد.

برای نخستین بار مرکز TollFreeForwarding مطالعه در این زمینه را انجام داد تا دریابد که شبکه های اجتماعی چگونه می توانند بدن انسان را درگیر کنند و روی آن اثر بگذارند. در این بررسی مشخص شد بسیاری از ما نمی توانیم بدون چک کردن تلفن همراه بیش از پنج دقیقه دوام بیاوریم و بعضی از ما به گونه ای به شبکه های اجتماعی معتاد شده ایم که تمام شبانه روزمان با آن می گذرد.

شبکه اجتماعی با مغز ما چه می کند؟

محققان دریافته اند که براساس نشانه های مربوط به اعتیاد در شبکه های اجتماعی، 10 دقیقه توییت کردن می تواند سطح اوکسیتوسین موجود در خون انسان را تا 13 درصد افزایش دهد و همین امر باعث می شود تا به مرور زمان به این فضا معتاد شویم و با هر بار حضور در توییتر حس خوبی به دست آوریم. همچنین مشخص شده است زمانی که بیش از پنج ساعت در اینترنت گشت و گذار می کنیم، نحوه محاسبه و پردازش اطلاعات در مغز انسان تغییر می کند و این مساله نشان می دهد که دنیای مجازی تا چه اندازه می تواند روی انسان ها تاثیرگذار باشد.

محققان در بخش دیگری از این بررسی به این نتیجه رسیدند زمانی که صفحه شخصی در شبکه اجتماعی را ملاحظه می کنیم، میزان ترشح آدرنالین و برخی هورمون ها افزایش می یابد و همین مساله اعتیاد به این فضای اینترنتی عمومی را باعث می شود. میزان اثرگذاری شبکه اجتماعی روی سیستم هورمونی بدن بسیار گسترده تر از تاثیرات حضور در اینترنت است. در سال 2000 میلادی گفته شده بود که 12 ثانیه حضور در اینترنت می تواند باعث ترشح آدرنالین در بدن شود و این در حالی است که بررسی های سال 2014 میلادی نشان داد هشت ثانیه حضور در شبکه اجتماعی می تواند اثر مشابه را برجا بگذارد.

به هر حال، باید این مساله را پذیرفت که شبکه اجتماعی کاربردی ترین ابزار ارتباطی در جهان محسوب می شود و محبوبیت فراوانی نزد کاربران دارد. مردم این روزها ترجیح می دهند، بخشی از زندگی خود را روی شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارند و با همین ابزار کاربردی متوجه شوند که در نقاط مختلف جهان چه اتفاقاتی رخ می دهد. اما در کنار این مزایا، این نکته را هم باید مدنظر قرار داد که این فضاها تاثیرات گسترده ای روی مغز انسان می گذارند که مهم به نظر می رسد. بررسی های مرکز TollFreeForwarding پنج تاثیر اصلی را که شبکه های اجتماعی بر مغز انسان می گذارند به قرار زیر بیان کرده است.

اعتیاد شدیدتر از مواد مخدر

تاکنون تاثیرات مختلف شبکه های اجتماعی بر دنیای فیزیکی بررسی شده است. اغلب کاربران این اخبار را شنیده اند که شبکه های اجتماعی باعث کاهش ارتباطات حضوری می شوند و انسان را در دنیای واقعی منزوی می کنند. اما این نخستین باری است که به صورت علمی نشان داده می شود که شبکه های اجتماعی مغز انسان را هم تحت تاثیر قرار می دهند. در مطالعه جدید مشخص شد 5 تا 10 درصد اعضای شبکه های اجتماعی از نظر فیزیکی قادر به کنترل و مدیریت زمان حضور در دنیای اینترنتی نیستند و به عبارت دیگر، یک دهم کسانی که در شبکه های اجتماعی حضور دارند، نمی توانند این مساله را کنترل کنند که چقدر از زمان خود را باید به ابن پلتفرم ها اختصاص دهند و چگونه باید به حضور آنلاین خود پایان دهند.

شبکه اجتماعی با مغز ما چه می کند؟

دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که اعتیاد به اینترنت از اعتیاد به مواد مخدر شدیدتر و گسترده تر صورت می گیرد و تاثیراتی که دنیای مجازی بر مغز انسان می گذارد باعث می شود تا قابلیت تصمیم گیری و مدیریت زمان از بین برود. در این فرایند مغز انسان مانند شرایطی که فرد مواد مخدر مصرف کرده است عکس العمل نشان می دهد و در راستای آن مرکز کنترل و پردازش اطلاعات مربوط به عواطف، توجه و تصمیم گیری در مغز دچار اختلال می شود. این اختلالات به صورت جدی و شدید صورت می گیرند و از آنجایی که آثار آنها بیشتر از زمان استفاده از مواد مخدر است، دانشمندان شبکه مجازی را اعتیادآورتر از مخدرها می دانند.

ناتوانی در جلوگیری از حواس پرتی


زمانی که شبکه های اجتماعی نخستین گام ها را برای حضور میان مردم بر می داشتند، این باور ایجاد شده بود که اعضای این قبیل پلتفرم ها به صورت ناخودآگاه مهارت انجام همزمان چند کار را کسب می کنند و مغز آنها قابلیت تفکیک کارهای مختلف را به خوبی یاد می گیرد. بررسی های جدید نشان داد که این باور کاملا غلط است و مغز افرادی که مدام در این قبیل فضاها حضور دارند به گونه دیگر عمل می کند.

در بررسی جدید مرکز TollFreeForwarding مشخص شد کسانی که به صورت دایم در شبکه های اجتماعی حضور دارند نسبت به کاربران معمولی اینترنت کمتر از مهارت یادشده بهره می برند و به عبارت دیگر، افرادی که معتاد به شبکه های اجتماعی نیستند مهارت بیشتری برای انجام چند کار به صورت همزمان دارند. مغز معتادان به شبکه های اجتماعی قادر نیست روی اختلالات صورت گرفته و حواس پرتی های ناشی از اطلاعات مختلفی که دریافت می کند، فیلتر بگذارد و همین مساله باعث می شود این افراد نتوانند چند کار را به صورت همزمان انجام دهند. این بررسی همچنین مشخص کرده است افرادی که حضور کمرنگ تری در اینترنت دارند، اطلاعات را با دقت و کیفیت بالاتر در حافظه خود ذخیره می کنند.

تغییر سیستم ایمنی بدن

برخی کارشناسان بر این باورند که خطرناک ترین و بدترین تاثیری که شبکه اجتماعی می تواند روی مغز انسان بر جای بگذارد همین مساله است. در مطالعه مرکز TollFreeForwarding مشخص شد افرادی که به صورت دایم در شبکه های اجتماعی حضور دارند و آنها را می توان در جمع معتادان به شبکه های اجتماعی قرار داد، در مقابل محرک های ساده به عنوان یک پدیده فیزیکی عکس العمل نشان می دهند. براساس یافته های جدید مشخص شده است که سیستم عصبی معتادان به شبکه های اجتماعی برای درک اتفاقات پیرامون تغییر می کند و داده هایی که از هر اتفاق به مغز این افراد می رسد، با واقعیت تفاوت دارد.

شبکه اجتماعی با مغز ما چه می کند؟

به عنوان مثال، زمانی که بخشی از بدن این افراد دچار خارش می شود، اطلاعات مربوط به آن به گونه ای در مغز پردازش می یابد که عکس العمل نهایی یک پدیده فیزیکی جدی تر را نشان می دهد و فرد نسبت به آن اتفاق حس بدتری دریافت می کند.

گرفتن پاسخ مثبت بعد از حضور مجازی


این بررسی نشان داده است که حضور در شبکه اجتماعی می تواند میزان ترشح دوپامین را در بدن افزایش دهد. زمانی که فرد از طرف دوستان و اطرافیان خود لایک می گیرد یا آنکه کاربران برای مطالب منتشر شده از او کامنت می گذارند، سطح دوپامین در بدن افزایش می یابد. زمانی که 2 فرد در دنیای واقعی مقابل یکدیگر حضور دارند و با یکدیگر گفت و گو می کنند، اگر از طرف فرد مقابل مورد تایید قرار بگیرند احساس رضایت شخصی آنها 30 تا 40 درصد افزایش می یابد و این اتفاق در جریان ترشح دوپامین در بدن صورت می گیرد.

اما زمانی که فرد در دنیای مجازی حاضر می شود، پس از آنکه عکس وی مورد تایید بقیه قرار می گیرد یا کامنت هایی در جهت تایید او ارایه می شود این احساس رضایتمندی تا 80 درصد بیشتر می شود و فرد برای حضور در دنیای مجازی احساس بهتری دریافت می کند. هرچه میزان ترشح دوپامین افزایش یابد، بدن فرد پاداش بیشتری به او می دهد و احساس خودشیفتگی به یک هنجار تبدیل می شود. این مساله باعث می شود تا فرد از حضور طولانی در شبکه اجتماعی احساس رضایت کند و این رفتار را به صورت روزانه ادامه دهد.

تاثیرات مثبت در میزان علاقه مندی به افراد


محققان به این نتیجه رسیده اند که میزان علاقمندی افراد به یکدیگر در دنیای مجازی بیشتر از دنیای حقیقی است. به عبارت دیگر، افراد حاضر در شبکه های اجتماعی بیش از کسانی که در دنیای حقیقی طرف مقابل را دوست دارند، به او عشق می ورزند. با توجه به اینکه در شبکه های اجتماعی حضور افراد در کنار یکدیگر به صورت واقعی دنبال نمی شود، عکس العمل مغز در میزان علاقه مندی بین آنها شدیدتر جلوه می کند که به عقیده کارشناسان این نوع علاقه شدید مجازی کاذب است.

شبکه اجتماعی با مغز ما چه می کند؟

البته دانشمندان به جز پنج مورد یاد شده مستندات دیگری در اختیار دارند که براساس آن با یقین کامل در مورد آثار منفی شبکه های اجتماعی روی مغز انسان صحبت می کنند. به عقیده آنها مغز به صورت پیش فرض دریافت اطلاعات را پیش بینی می کند و زمان که اطلاعات مطابق پیش بینی قبلی به آن می رسد، بخشی موسوم به «هسته آکومبنس» فعال می شود. این همان بخشی است که هنگام خوردن غذای مورد علاقه، دریافت پول، دیدن عزیزان و... باعث خوشحالی انسان می شود. 

بررسی های جدید نشان داده است که حضور مستمر در شبکه اجتماعی این بخش را به فعالیت وا می دارد و در نتیجه آن، آدرنالین بیشتری وارد خون می شود تا ما حس خوشایندتری از حضور در شبکه های اجتماعی داشته باشیم. بررسی ها حتی این مساله را ثابت کرده است که احساس خوشایند حضور در شبکه های اجتماعی برای افراد 18 تا 85 ساله بیشتر از حس سیگارکشیدن، نوشیدن مشروبات الکلی، پول خرج کردن و خوابیدن بوده است.

کارشناسان در این بررسی دریافتند که یک کاربر معمولی به طور میانگین 81 ساعت از یک سال را در فیس بوک حضور دارد، یک کارمند 30 تا 40 بار در هر ساعت پست الکترونیکی خود را بررسی می کند (؟) و هر فرد در طول یک ساعت 21 بار سراغ دستگاه الکترونیکی شخصی می رود. اما این آمارها چندان خوشایند نیست؛ زیرا افرادی که حضور دایمی در شبکه های اجتماعی دارند بیش از هشت ثانیه نمی توانند روی یک مساله تمرکز داشته باشند و در مقابل میانگین زمانی که ماهی قرمز به یک موضوع توجه می کند 9 ثانیه اعلام شده است! 

در مجموع کارشناسان هشدار داده اند که اگر شبکه های اجتماعی بیش از اندازه مورد توجه قرار گیرند و حضور آنها در زندگی روزمره پررنگ شود، مهارت خواندن و نوشتن در انسان دچار اختلال می شود و به مرور زمان از توانایی مغز در یادآوری اطلاعات ذخیره شده در حافظه کاسته می شود.
بازدید از صفحه اول
نسخه چاپی
ارسال به دوستان

خواب ناکافی گاهی باعث افزایش و تشدید افکار منفی می شود

محققان آمریکایی گفتند افکار منفی و تکرار آن با مدت خواب و زمان خوابیدن در ارتباط است.

خبرگزاری فارس: خواب ناکافی با افکار منفی مرتبط است

به گزارش گروه دانستنی‌های خبرگزاری فارس، به گفته کارشناسان زمان خواب و مدت زمان خواب نقش مهمی در توسعه افکار منفی بازی می‌کند.
محققان گفتند: تکرار افکار منفی، وسواس داشتن و یادآوری تجارب ناخوشایند زندگی بر اثر خواب نادرست به وجود می‌آیند.
تیم دانشگاه بینگهمتون در نیویورک گفتند افکار منفی که دائم در مغز تکرار می‌شوند بر اثر خواب ناکافی به وجود می آیند؛ محققان خواب یک گروه از جوانان را مورد بررسی قرار دادند؛ در این آزمایشها شدت افکار منفی و داده‌های به دست آمده مرتبط با خواب را ارزیابی کردند، اطلاعات به دست آمده نشان داد خواب دیر وقت و ناکافی باعث افکار منفی و پریشان در فرد می‌شود.
افرادی که زود به رختخواب می‌روند کمتر در معرض این افکار قرار می‌گیرند یا شدت این افکار در آنها کمتر است.
نویسندگان این تحقیق گفتند: این توصیه ساده می‌تواند از افکار منفی جلوگیری کند.

معنی و روانشناسی رنگ ها

معنی و روانشناسی رنگ ها (از سایت عصر علم)



قرمز رنگ آتش و خون است بنابر این با انرژی ، جنگ ، خطر ، قدرت و پایداری، احساسات شدید ، تمایلات و عشق همراه است.این رنگ به شدت احساسات را بر می انگیزد.متابولیسم بدن انسان را بالا برده و باعث افزایش تعداد تنفس شده و فشار خون را افزایش می دهد.قابلیت دید بسیار بالایی دارد و به همین دلیل علامت توقف ، چراغ توقف راهنمایی و اتومبیل و تجهیزات قابل اشتعال را با رنگ قرمز نشان می دهند.در نشان ها و افتخارات نشان دهنده شجاعت و دلیری است و رنگی است که در اکثر پرچم های کشور ها دیده می شود.
قرمز نوشته ها و تصاویر را نزدیک تر نشان می دهد ، می توانید از آن برای تحریک مردم به منظور تصمیم گیری سریعتر استفاده کنید،به عنوان مثال جمله ی ” خرید کنید ” یا ” کلیک کنید ” را با قرمز نمایش دهید.در تبلیغات اغلب از قرمز برای تحریک احساسات استفاده می شود ( لب قرمز ، ناخن های قرمز ، خانومی در لباس قرمز رنگ و یا نور قرمز و … ) . این رنگ به طور گسترده برای نمایش خطر بکار میرود ( نشان های فشار قوی ، چراغ راهنمایی) همچنین همراه بودن آن با انرژی شایع میباشد و برای نوشیدنی های انرژی زا ، بازی ها ، اتومبیل ها و موارد مرتبط با ورزش و فعالیت های فیزیکی بالا مورد استفاده است.
نور قرمز بیان کننده لذت ، حساسیت ، عشق و هوای نفس و شهوت است.
صورتی نماینده رومانتیک بودن ، عشق و دوستی است.همچنین به معنی مشخصات و ویژگی های زنانه است.
زرشکی با قدرت ، اراده ، خشم و طغیان ، عصبانیت ، رهبری ، شجاعت ، اشتیاق ، نفرت و قهر همراه است.
قهوه ای مقاومت و ثبات را نشان می دهد و نماد مشخصات و ویژگی های مردانه است.
قهوه ای مایل به قرمز با سقوط و انحطاط همراه می شود.

نارنجی
رنگ نارنجی انرژی رنگ قرمز و شادی رنگ زرد را ترکیب می کند.بنابر این با شادی ، تابش خورشید و گرما همراه است. نارنجی نمایانگر غیرت و جدیت،شیدایی و شیفتگی ، شادی ، خلاقیت و سازندگی ، اراده و نیت ، جذابیت ، موفقیت ، شجاعت و تحریک کنندگی می باشد.
برای چشم انسان،رنگ نارنجی بسیار تند می باشد به همین دلیل احساس گرما را القا می کند ولی با این وجود قدرت تهاجم رنگ قرمز را ندارد.این رنگ میزان دریافت اکسیژن بافت مغز را افزایش میدهد ، اثرات نیروبخش را القا می کند و بر روی روحیه تاثیر مثبت دارد.در میان جوانان بسیار مقبول است.به عنوان رنگ مرکبات ، نارنجی با میوه های سلامتی بخش و افزایش دهنده اشتها همراه است و رنگ سقوط و پاییز می باشد.در نشان ها و نماد ها سمبل مقاومت و پایداری است.
نارنجی تیره به معنی حیله و عدم اعتماد است.
نارنجی متمایل به قرمز نماد احساسات ، تمایلات جنسی ، لذت ، مالکیت و سلطه طلبی ، عصبانیت و اشتیاق فعالیت می باشد.
طلایی نمایانگر شهرت و آبرو است.معنی طلایی روشنایی،هوشمندی و دارایی است.طلایی همچنین نماد کیفیت برتر است.

زرد
زرد رنگ تابش خورشید است.با لذت،شادی،عقل و انرژی همراه است.زرد اثر گرم کننده و محبت دارد و حس شوخ طبعی را تحریک می کند و باعث افزایش نیروی ماهیچه ها میشود.عمدتا با غذا ها همراه است.زرد روشن و براق توجهات را به خود جلب می کند و به همین دلیل ماشین تاکسی را به رنگ زرد رنگ میزنند.در صورتی که از این رنگ زیاد استفاده شود تاثیرات آزاردهنده دارد و مطالعات نشان داده اند که نوزادان در اتاق های زرد بیشتر گریه می کنند.هنگامی که زرد در کنار رنگ مشکی قرار گیرد زودتر از هر رنگ دیگری دیده میشود و از این خصوصیت برای نمایش اخطار بهره می برند.در نشان ها و نمادها زرد یادآور افتخار و وفاداری است و پس از آن زرد با ترسویی و بزدلی همسو می باشد.
از این رنگ برای نشان دادن شادی و خوش رویی استفاده کنید. می توانید از این رنگ در محصولات کوکان و موارد مربوط با آسودگی و فراغت نیز استفاده کنید. این رنگ برای جلب توجه بسیار مؤثر است پس برای برجسته سازی بخشی از متن و یا مطالب مهم سایتتان می توانید از این رنگ استفاده کنید. مردان معمولا رنگ زرد را به دید نشاط و رنگ کودکی مشاهده می کنند بنابراین استفاده از رنگ زرد برای فروش حیثیتی و محصولات گران و سنگین به مردان توصیه نمی شود چرا که کمتر مردی یک سوئیت کاری زرد رنگ و یا یک مرسدس زرد رنگ خریداری میکند. زرد یک رنگ بی ثبات و خودانگیز می باشد بنابر این اگر قصد نمایش ثبات و امنیت را دارید از این رنگ صرف نظر کنید. زرد روشن متمایل به سفید برای نمایان شدن و به چشم آمدن نیازمند یک رنگ تیره در کنار خود می باشد. درجه های رنگ زرد عموما دید کمی دارند زیرا چرکی و غیرشاد به نظر می رسند.
زرد تیره (چرک) نشان احتیاط ، پوسیدگی ، بیماری و حسادت است.
زرد روشن با عقل و درایت ، تازگی و شادابی همراه است.

سبز
رنگ سبز رنگ طبیعت است.سمبل رشد،نظم ، تازگی ، حاصلخیزی و باروری است.این رنگ احساس آرامش شدیدی را به شما القا خواهد کرد.سبز تیره نیز عموما همراه با پول و ثروت می باشد.
این رنگ قدرت درمان بالایی دارد و رنگی است که بیشترین اثر را در استراحت چشم انسان داراست و می تواند باعث بهبود بینایی شود.رنگ سبز پایداری و استقامت را نشان می دهد.گاهی اوقات این رنگ نشان تازه کار بودن است! در میان نماد ها و نشان ها سبز نماد رشد و امیدواری است و نشان آرامش است و در علائم راهنمایی و رانندگی نشان دهنده آزاد بودن مسیر است.
هنگامی که قصد تبلیغات برای داروها و محصولات بهداشتی را دارید از این رنگ استفاده کنید.این رنگ ارتباط مستقیمی با طبیعت دارد و برای تبلیغات محصولات دوست دار محیط زیست بسیار مناسب است.سبز تیره و چرکی معمولا با مفهوم پول و ثروت ، واژه ی دارایی و بانک همراه است.
سبز تیره با جاه طلبی ، طمع و حسادت همراه است.
سبز مایل به زرد میتواند نمایانگر بیماری ، بزدلی ، نزاع و حسادت باشد.
سبز آبی(آبی نفتی) نشان از مرهم روحی و حفاظت و امنیت است.
سبز زیتونی نشان سنتی و رنگ صلح می باشد.

آبی
آبی رنگ آسمان و دریا می باشد.عموما با عمق و پایداری همراه می شود.نماد راستی و حقیقت ، صداقت و وفاداری ، هوشمندی و خرد ، اعتماد به نفس ، هوش و ذکاوت ، جوانمردی و بهشت است.باعث بهره برداری بهتر روحی و جسمی می گردد.متابولیسم و سوخت و ساز بدن را کاهش می دهد و اثرات خونسرد کننده دارد.به شدت با آرامش و خونسردی همراه میباشد.در نشان ها و نماد ها ، نشان دهنده تقوا و بی ریا بودن است.
می توانید از این رنگ برای محصولات مرتبط با پاکی (فیلترهای آب،مواد شوینده) ، آسمان و هوا (خطوط هوایی،هواپیما،هواسازها و تهویه ها) ، آب و دریا ( سفرهای دریایی،آب معدنی) استفاده نمایید.برخلاف رنگ های گرم مثل قرمز ، نارنجی و زرد ؛ آبی با هوشیاری و وفاداری پیوند خورده است.
یک رنگ مردانه میباشد، با توجه به مطالعات،این رنگ در میان مردان بسیار مورد قبول می باشد.آبی تیره با عمق،تخصص و پایداری همراه است.
استفاده از این رنگ در محصولات غذایی و خوراکی توصیه نمی شود زیرا باعث کاهش اشتها می شود.هنگامی که با رنگ های گرم نظیر زرد یا قرمز همراه میشود اثرات بسیار سازنده ای دارد.به عنوان مثال ترکیب سه رنگ آبی ، زرد و قرمز ترکیبی برای قهرمانان می باشد.
آبی روشن با سلامتی،درمان،آرامش ، درک و نرمی همراه است.
آبی تیره دانش ، قدرت ، کمال و جدیت را نوید میدهد.

بنفش
بنفش پایداری رنگ آبی و انرژی رنگ قرمز را دارا می باشد.این رنگ با وفاداری همراه است.نماد قدرت ، نجابت و اصالت ، عیاشی و جاه طلبی است.ذهن را به سمت مال و دارایی ، ثروت و افراط هدایت میکند.این رنگ با هوشمندی و خرد ، شهرت ، استقلال ، خلاقیت ، مرموز بودن و جادو همراه میباشد.
برطبق مطالعات حدود ۷۵% نوجوان ها پیش از بلوغ به این رنگ علاقه دارند.این رنگ در طبیعت بسیار نادر است و برخی افراد آن را ساختگی و غیر واقعی درنظر میگیرند.
بنفش روشن رنگی مناسب برای طراح های زنانه است.همچنین برای محصولات کودکان می توانید از این رنگ استفاده کنید و ترکیب آن با زرد چشم نواز میشود.
بنفش روشن احساس رومانتیکی و عشق و غربت و دلتنگی را بروز میدهد.
بنفش تیره نشان افسردگی و ناراحتی است.میتواند باعث حواس پرتی و دلسردی شود.

سفید
همراه با نور ، خوبی ها ، پاکی ، خلوص و بکر بودن است.به نظر میرسد این رنگ نشان کامل بودن می باشد.سفید به معنی امنیت و پاک بودن میباشد و بر خلاف مشکی بر جنبه های مثبت دلالت دارد.می تواند نشان شروع موفقیت باشد.در نشان ها و نماد ها مظهر وفاداری و بی آلایشی است.
در تبلیغات ، این رنگ با سردی و تمیزی همراه میشود چرا که رنگ برف می باشد.میوانید از این رنگ برای محصولات بی آلایش استفاده کنید ، برای موسسات خیریه رنگ مناسبی است و فرشتگان را با لباس سفید مجسم می کنند.در بیمارستان ها ، پزشکان و پرستاران روپوش سفید به تن دارند و نشان استریلیزه بودن است بنابر این می توانید از این رنگ برای محصولات پزشکی و امن استفاده کنید.وزن کم و کاهش وزن ، غذاهای کم چرب و محصولات لبنی در پوشش سفید عرضه می شوند.

مشکی (سیاه)
این رنگ با قدرت ، بزرگی ، رسمیت ، مرگ ، شیطان و مرموز بودن همراه است.
مشکی رنگی مرموز است که با ترس و ناشناخته ها همراه است.معمولا تاثیرات منفی دارد ( لیست سیاه ، شوخی سیاه نامربوط ، مرگ سیاه ناجور).نشان دهنده قدرت و پایداری و صلاحیت است و احساس رسمیت و بزرگی را القا میکند و با حیثیت ارتباط دارد (کراوات مشکی ، مرسدس مشکی).در نشان ها و نماد ها مظهر غم و اندوه است.
مشکی احساس آینده نگری و عمق را به شما خواهد داد.ولی زمینه ی مشکی باعث کاهش قدرت خواندن متن میشود.لباس مشکی و یا کت و شلوار مشکی شما را لاغرتر جلوه میدهد.هنگامی که برای یک گالری و یا عکاسی طراحی می کنید می توانید از زمینه مشکی یا خاکستری(طوسی)استفاده کنید تا سایر رنگ ها بیشتر نمود داشته باشند.این رنگ با رنگ های روشن در تضاد است.ترکیب آن با نارنجی و قرمز (یا رنگ های قوی) یک ترکیب تهاجمی قوی به شما خواهد داد.

 چند مطلب پیشنهادی

چرا رنگ آسمان آبی است؟
چرا رنگ آسمان آبی است؟
توصیه های یک روانشناس به خانمها
توصیه های یک روانشناس به خانمها
هیپنوتیزم چیست و چه کاربردی دارد
هیپنوتیزم چیست و چه کاربردی دارد
شانس و بدشانسی در زندگی
شانس و بدشانسی در زندگی

تابعیت کامل از جمع گاهی منجر به حماقت گروهی می شود

علیرضا مجیدی     

حماقت گروهی: آیا مغزهای ما واقعا برای اندیشه مستقل سیم‌کشی شده‌اند؟ تکرار آزمایش معروف «سالومون اَش» با وسایل مدرن (از سایت 1 پزشک)

2-3-2015 12-03-38 PM

گریگوری برنز، استاد روانشناسی و علوم رفتاری دانشگاه Emory در آتلانتا است. مقاله جالبی از او دیدم، که بد ندیدم در اینجا به شما به اشتراک بگذارم.

در آغاز نوشته او نمونه‌هایی از رفتارهای آشفته، پانیک و گله‌ای مردم را شاهد آورده است، مثلا آنجا که متعاقب یک بحران اقتصادی مردم برای خارج کردن پول‌های خود از بانک هجوم می‌آورند. مثال بعدی او رفتار نامتناسب مردم موقع بروز حوادث طبیعی مثلا توفان‌هاست. او نوشته است که در آتلانتا هر ۳ سال یک بار، توفان بزرگی رخ می‌دهد که چند روزی نظم معمول را به هم می‌زند، اما هر بار مردم با خالی کردن سوپرمارکت‌ها از همه مواد غذایی یا هجوم به پمپ بنزین‌ها و تهی سازی همه آنها از سوخت، بحران می‌آفرینند، در صورتی که اگر کمی دندان روی جگر بگذارند، بحران موقت به سادگی، برطرف می‌شود.

اما سؤالی که مطرح می‌شود، این است که چرا ما انسان‌ها تمایل به چنین رفتارهای نامتناسب و اصطلاحا همنوایی با جمع داریم، چرا ناهمنوا شدن ما با جمع خیلی سخت است.

«در روانشناسی، «همنوایی» به تمایل و گرایش فرد به پیروی از رفتارهای گروه اجتماعی که به آن تعلّق دارد، گفته می‌شود. در دهه ۱۹۵۰، سالومون اَش، روانشناس، چند آزمایش در این مورد انجام داد. در این آزمایش‌های از گروهی از دانشجویان خواسته شده بود که در یک آزمون تصویری شرکت کنند.

2-3-2015 12-06-20 PM

هر دانشجو در اتاقی می‌نشست، چند شرکت‌کننده دیگر که در واقع همکاران اَش بودند، نیز در اتاق حضور داشتند.

خود آزمون‌های تصویری خیلی ساده بودند، مثلا یک خط مستقیم نمایش داده می‌شد و از دانشجو خواسته می‌شد که از بین سه خط دیگر، خطی را که طول‌اش برابر با خط اول است، انتخاب کند.

2-3-2015 12-04-31 PM

همدستان پژوهشگر که خود را در قالب شرکت‌کننده‌های عادی دیگر جا زده بودند، در ابتدا به صورت درست به سؤال‌ها پاسخ می‌دادند، اما بعدا عمدا به سؤال‌های چنین ساده، اشتباه پاسخ می‌داند.

اما جالب اینجا بود که نتایج این تحقیق نشان داد که:

- سوژه‌های آزمایش تحت تأثیر پاسخ‌های نادرست گروه قرار می‌گرفتند و در یک سوم موارد، با پاسخ واضحاً نادرست گروه، همنوا می‌شدند.

- وقتی تعداد همدست‌ها زیاد می‌شد، قدرت تأثیرگذاری آنها روی ذهن شرکت‌کننده‌ها بیشتر می‌شد.

- اگر به شرکت‌کننده‌ها فرصت داده می‌شد تا به جای اعلام شفاهی پاسخ، در حضور همه، روی کاغذ پاسخ بدهند، تقریبا در همه موارد پاسخ درست می‌دادند و میزان همنوایی کاهش می‌یافت.

- اگر از بین همدست‌ها، تنها یکی پاسخ درست می‌داد، شرکت‌کننده به نوعی جرأت پیدا می‌کرد و میزان همنوایی‌اش کاهش می‌یافت.

2-3-2015 12-10-46 PM


خب، این همنوایی را چطور می‌توانیم توجیه کنیم؟

- پرهیز از تمسخر بقیه

- باور واقعی به درستی نظر جمع یا همان خرد گروهی

- شاید هم پرهیز از تعارض و برخورد با دیگران


اما چرا مغز ما چنین عمل می‌کند؟ مغزهای ما بسیار تکامل یافته هستند، ما قشر پیش‌پیشانی یا prefrontal را داریم که ظاهرا باید با کمک آن بتوانیم تفکر و استدلال کنیم. اما چرا این بخش از مغز ما گاهی از فعالیت بازمی‌ماند؟

حالا ببینیم چند سال پیش، گریگوری برنز چه کرد. او از نوعی از دستگاه MRI موسوم به fMRI استفاده کرد که می‌تواند با دقت میزان جریان خون و فعالیت هر بخش مغز را به صورت زنده نمایش بدهد.

سپس همان آزمایش اَش را تکرار کرد.

نتایج آزمایش او جالب بود:

-  وقتی که سوژه‌ها، نظر جمع را تأیید می‌کردند -حتی اگر نظر جمع واقعاً اشتباه بود- مدارهای ادراکی مغز، آشکارا تغییراتی از خود بروز می‌داند. این مسئله پیشنهاد می‌کند که گروه، واقعاً بر نحوه ادراک ما از محیط پیرامونی‌مان تأثیر می‌گذارد.

- دوم اینکه اگر سوژه آزمایش در مقابل نظر جمع ایستادگی می‌کرد، میزان فعالیت قابل توجهی در بخشی از مغز به نام آمیگدال، مشاهده می‌شد. این بخش از مغز ما، مسئول القای وحشت و هراس در ما است.

2-3-2015 12-13-21 PM

نتیجه اینکه کلا مغزهای ما (شاید در یک روند تکاملی) برای تفکر مستقل سیم‌کشی نشده‌اند، و ما هر بار مجبوریم تلاش بسیار زیادی برای غلبه بر ترس‌هایمان برای ایستادگی در مقابل عقاید دیگران، به خرچ بدهیم!

و نکته جالب آخر این است که در همین آزمایش مشخص شد که اگر اقلیت کوچکی، هر بار پیدا شوند که مخالف نظر جمع باشند، فعالیت آمیگدال محو می‌شود!

2-3-2015 12-09-32 PM

چطور می توان صداهای مغز را خاموش کرد، استرس را کاهش داد؟

چطور می توان صداهای مغز را خاموش کرد، استرس را کاهش داد؟ (از www.persianpersia.com)

 


چطور می توان صداهای مغز را خاموش کرد، استرس را کاهش داد؟

چطور می توان صداهای مغز را خاموش کرد، استرس را کاهش داد و شادتر زندگی کرد؟ در این مطلب مصاحبه ای از نویسنده کتاب «ده درصد شادتر» را برایتان آورده ایم که در آن به نکات بسیار جالبی برای زندگی شادتر اشاره می کند که کاملا کاربردی و عملی هستند و در زندگی روزمره می توان از آنها بهره گرفت. این مطلب، دقیقا کارهایی هستند که خودِ «دَن هریس» آنها را در زندگی خود انجام داده و نتیجه گرفته است.


دَن هریس، خبرنگار برنامه صبحگاهی تلویزیون آمریکا است که در سال ۲۰۰۴ میلادی، با هیجان و استرس زیادی که داشت، یک آبروریزی درست و حسابی در برنامه زنده به پا کرد. پس از آن رویداد بسیار تلخ در مقابل میلیون ها بیننده، تصمیم گرفت روی مغز و رفتار و گفتار خود کنترل بیشتری داشته باشد. نتیجه تلاش و تجربه او، همین کتابی است که نوشته است؛ «ده درصد شادتر».


در این مطلب مصاحبه ای که گروه سلامت یاهو با او داشته اند را نوشته ایم تا در میان پاسخ هایش راه های ساکت کردن مغز و کاهش استرس را یاد بگیرید.

 

۱. منظورتان از «۱۰ درصد» چیست؟ از کجا به این عدد رسیده اید؟


هنگامی که تازه مدیتیشن را آغاز کرده بودم، یکی از دوستانم پرسید چرا این کار را می کنی مگر تو مشکلی داری که این مدل خلسه و تمرکز عمیق را هر روز تکرار می کنی؟ و من در پاسخ به او گفتم: این کار من را ۱۰ درصد شادتر می کند. همین جمله و واکنش دوستم جرقه ایده این کتاب را در سر من پروراند. این تیپ تمرین ها نمی توانند همه زندگی ما را تغییر دهند. اما بدون شک بخشی از آن را بهتر خواهند کرد.


۲. شما در کتاب خود اشاره کرده اید که مدیتیشن یعنی رهایی از مشکلات ضمیر ناخودآگاه و کشف و برطرف کردن آنها. آیا تعریف دیگری هم برای آن دارید؟


به مدیتیشن به عنوان ورزشی برای مغز نگاه کنید. بسیاری از انسان ها زمان زیادی را صرف تغییر دکوراسیون خانه یا رسیدگی به وضع ظاهری خود اختصاص می دهند. اما تعداد کمی هستند که به ذهنشان هم اندازه جسمشان اهمیت دهند. بسیاری از ما هنوز نمی توانیم ذهن خود را پالایش کنیم و همه تجربیات زندگی را از یک فیلتر عبور ندهیم. این کار، ساده ترین و قابل اعتمادترین روش برای افزایش تمرکز، خونسردی و حضور در لحظه است.


۳. منظورتان از «حضور در لحظه» چیست؟


ساده ترین تعریف برای حضور در لحظه این است که بدانید در مغزتان چه می گذرد و بتوانید روی آنها تسلط داشته باشید. حضور در لحظه می تواند به انسان ها کمک کند تا بیهوده عصبانی نشوند یا افکار منفی را تا اندازه زیادی از خود دور کنند. این سیستم در بی تفاوت بودن نسبت به صداهای منفی مغز بسیار کمک کننده است و به عقیده من می توان گفت قدرت ماورایی و عالی دارد. حضور در لحظه یعنی به عمد در زمان حال زندگی کنیم و همه حقایق را باور داشته باشیم.


۴. پس به عقیده شما، «حضور در لحظه» به ساکت کردن صداهای مغز کمک می کند؟


نمی دانم که واقعا بتوانید صداهای مغز را خاموش کنید. اما می توانید به روشی متفاوت و جدید با آن ارتباط برقرار کنید. شاید نتوانید صداهای مغز خود را خاموش کنید، اما اگر جادوی «در لحظه زندگی» را بدانید، می توانید از همان ابتدا که قرار است افکار بیهوده به ذهنتان هجوم بیاورند، آنها را در نطفه خفه کنید. زیرا می دانید که این افکار، هیچ نتیجه مثبتی در بر نخواهند داشت.


۵. یکی از مواردی که شما در کتاب خود اشاره کرده اید و به شدت آن را سرزنش کرده اید، انجام چند کار همزمان است! وقتی مغز انسان می تواند به راحتی چند کار را انجام دهد، چرا فقط باید یکی را انتخاب کند و انجام دهد؟


کامپیوترها چندین پردازنده دارند و به همین دلیل به راحتی چند کار را همزمان به انجام می رسانند. اما انسان فقط یک پردازنده – مغز – دارد، به همین دلیل نباید به طور همزمان چند کار از آن خواست. درست است که توان انجام آن را دارد، اما مطمئن باشید کارهای موازی و همزمان با کیفیت پایین انجام می شوند. اما وقتی در لحظه فقط روی یک کار تمرکز می کنید، هم سرعتتان بیشتر می شود و هم با کیفیت بالاتر آن را به انجام می رسانید.


۶. در کتابتان نوشته اید: «شما با مدیتیشن می توانید ذهنتان را بتراشید و تندیس زیبایی از آن بسازید، درست همان طور که با ورزش، اندام خود را زیبا می کنید»، آیا این دو مساله واقعا شبیه هم هستند؟


مطالعات علمی متعددی ثابت کرده اند که نقاط کلیدی مغز انسان به واسطه مراقبه و مدیتیشن فعال می شود و می توانید استفاده بهینه تری از آنها داشت. به طور مثال، در سال ۲۰۱۱ میلادی، دانشگاه هاروارد گروهی از افرادی که تابه حال مدیتیشن نکرده بودند را مورد آزمایش قرار دادند. از آنها خواسته شد تا هر روز زمان کوتاهی را به مراقبه اختصاص دهند. در انتهای دوره ۸ هفته ای، در ادامه آزمایش مشخص شد که قسمت هایی از مغز که به خودآگاهی و مهربانی افراد مربوط است، رشد داشته است و بخش هایی که مربوط به استرس بودند نیز جمع شده اند. بنابراین، همچنان ادعا می کنم که مدیتیشن می تواند فرم مغز را تغییر دهد.


۷. برای مراقبه و تزکیه ذهن و دل، نخستین قدم چیست؟


فقط انجامش دهید. همین که نخستین قدم برای تزکیه را بردارید، باقی چیزها خودشان شما را یاری خواهند کرد. برای این منظور به هیچ جای خاص یا وسیله خاصی نیاز ندارید. مدیتیشن هیچ هزینه ای برای شما ندارد. فقط کافی است ۵ دقیقه در روز، به طور کامل ذهنتان را به روی همه چیز خاموش کنید. به مدت ۵ دقیقه رها باشید. فکر نکنید. ریلکس باشید.


۸. روش اجرای آن چگونه است؟


خیلی ساده، صاف و بدون قوز بنشینید. چشمان خود را ببندید. البته حتی در حالت درازکشیده یا راه رفتن هم می توانید مراقبه کنید. سپس روی دم و بازدم نفس های خود تمرکز کنید. روی نقاط مختلی که این وظیفه را انجام می دهند، تمرکز کنید: بینی، سینه، شکم. به حرکات آنها فکر کنید. سپس ذهنتان را از نفس کشیدن جدا کنید، به یک موضوع خاص فکر کنید. سپس دوباره روی تنفس خود تمرکز کنید. به همین سادگی!


۹. شما در کتاب خود نوشته اید: «مدیتیشن مانند کافئین است» ، منظورتان چیست؟


خب، من این جمله را از مجله WIRED برداشتم. در این مقاله نوشته بود مدیتیشن همچون کافئین جدیدی برای اهالی «سیلیکون ولی» (اهالی فن) است که بسیار هم مورداستقبال آنها قرار گرفته است. همان طور که کافئین به کارکرد بهتر مغز کمک می کند، مدیتیشن هم می تواند کارایی مغز را بهبود ببخشد و موجب کارکرد بهتر آن بشود.

گردآوری و تنظیم:گروه سلامت پرشین پرشیا

www.persianpersia.com/health

 

برترینها:منبع

 

 

مطالب پیشنهادی:

  - از ویتامین ضدافسردگی غافل نشوید

  - خلاقیت چیست؟

  - ۷۰ درصد افسردگی ها قابل مهارند

  - توصیه های متخصصان برای تقویت حافظه

  - زیر بار استرس زندگی نکنید!/استرس چیست؟

  - همیشه احساس گناه دارید؟/این مقاله برای شماست