واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

توصیه‌های جدید WHO برای پیشگیری از انتقال کرونا از طریق هوا

سازمان جهانی بهداشت گفته است: «افراد مبتلا می‌توانند ویروس را هم در زمانی که نشانه‌های بیماری را دارند و هم زمانی که فاقد این نشانه‌ها هستند انتقال دهند.»

سازمان جهانی بهداشت رسماً پنجشنبه اعلام کرد ویروس کرونای جدید می‌تواند در اماکن سرپوشیده در هوا معلق شده و از فردی به فردی دیگر منتقل شود.

در بیانیه جدید این سازمان آمده است که افراد، علاوه بر پرهیز از تماس با افراد مبتلا و شستشوی مداوم دست‌ها باید از حضور در اماکن شلوغ و سربسته‌ که در آنها فضای تنفس اندک و تماس‌های نزدیک میان افراد زیاد است خودداری کنند.


به گزارش فارس، سازمان جهانی بهداشت روز پنجشنبه رسماً اعلام کرد ویروس کرونا می‌تواند در اماکن سربسته و پرازدحام در هوا معلق و از فردی به فرد دیگر منتقل شود.

سازمان جهانی بهداشت پیش از این احتمال انتقال ویروس کرونا از طریق هوا را نادر و کم‌اهمیت دانسته بود، اما به تازگی چند تحقیق علمی نشان داده‌اند انتقال ویروس از این طریق هم میسر است.

بیش از ۲۰۰ دانشمند روز دوشنبه در نامه‌‌ای به سازمان جهانی بهداشت از این سازمان خواستند اعلام کند ویروس کرونا از طریق هوا قابل انتقال است.

دانشمندان در این نامه نوشته‌اند: «مطالعات با قطعیت نشان داده‌اند که ویروس‌ها حین تنفس، صحبت و سرفه به صورت قطراتی که به اندازه کافی ریزند تا در هوا شناور باقی بمانند انتشار می‌یابند.»

سازمان جهانی بهداشت در بیانیه‌های قبلی تأکید کرده که راه انتقال کووید-۱۹ از طریق قطرات تنفسی با اندازه‌های بزرگتر است که هنگام سرفه یا عطسه فرد بر روی زمین می‌افتند. این سازمان احتمال انتقال ویروس از طریق هوا، مگر در شرایط خاص پزشکی را رد کرده بود.

روزنامه نیویورک‌تایمز روز پنجشنبه نوشته سازمان جهانی بهداشت در راهنمایی‌های به‌روزرسانی‌شده خود برای اولین بار به صراحت اذعان کرده که ویروس کرونا از طریق ناقلان خاموش یا بدون علامت هم قابل انتشار است.

سازمان جهانی بهداشت گفته است: «افراد مبتلا می‌توانند ویروس را هم در زمانی که نشانه‌های بیماری را دارند و هم زمانی که فاقد این نشانه‌ها هستند انتقال دهند.»

این سازمان پیش از این گفته بود انتقال بیماری از طریق ناقلان خاموش با آنکه ممکن است رخ دهد پدیده‌ای «بسیار نادر» است.

ذرات هواپخش، قطرات تنفسی با اندازه‌هایی به قدری کوچک هستند که می‌توانند در هوا معلق شوند.

سازمان جهانی بهداشت در توضیحات جدیدش درباره نحوه شیوع ویروس نوشته انتقال ویروس از طریق ذرات هواپخش ممکن است دلیل شیوع کووید-۱۹ در برخی اماکن سربسته از قبیل رستوران‌ها، باشگاه‌های شبانه، عبادتگاه‌ها یا محل کار بوده باشد، زیرا در این اماکن افراد ممکن است داد بزنند، صحبت کنند یا آواز بخوانند.

متن کامل توضیحات سازمان جهانی بهداشت درباره انتقال کرونا از طریق هوا به این شرح است:

«گزارش‌هایی از شیوع کووید-۱۹ در برخی اماکن سرپوشیده اعم از رستوران‌ها، باشگاه‌های شبانه، عبادتگاه‌ها یا اماکن محل کار وجود داشته است. اینها اماکنی هستند که افراد ممکن است در آنها فریاد بزنند، صحبت کنند یا آواز بخوانند. در اینگونه موارد شیوع، انتقال از طریق ذرات هواپخش به خصوص در اماکن سربسته پرازدحام با فضای تنفس ناکافی که افراد مبتلا ممکن است در آنها ساعات طولانی را با دیگران بگذرانند، منتفی نیست.هنوز به مطالعات بیشتری برای تحقیق درباره این موارد و ارزیابی اهمیت آنها در انتقال کووید-۱۹ نیاز است.»

سازمان جهانی بهداشت در توصیه‌های قبلی گفته بود انتقال ویروس از طریق هوا تنها در برخی شرایط خاص پزشکی که کادر درمان کارهایی را انجام می‌دهند که ذرات معلق تولید می‌شود موجب نگرانی است.

در بیانیه جدید این سازمان آمده است که افراد، علاوه بر پرهیز از تماس با افراد مبتلا و شستشوی مداوم دست‌ها باید از حضور در اماکن شلوغ و سربسته‌ که در آنها فضای تنفس اندک و تماس‌های نزدیک میان افراد زیاد است خودداری کنند.

کرونای جدید یکی از ۷ نوع ویروس شناخته شده «کرونا» است که باعث ایجاد بیماری در انسان می‌شود. ۴ گونه از این نوع ویروس‌ها علائمی شبیه سرماخوردگی خفیف ایجاد می‌کنند و سه گونه دیگر باعث ایجاد بیماری‌های حاد تنفسی می‌شوند که در مواردی به مرگ منجر می‌شود.

سازمان جهانی بهداشت بعد از ابتلای بیش از ۱۲۱ هزار نفر در سراسر جهان به این بیماری آن را «همه‌گیر جهانی» اعلام کرد.

کاهش خطر مرگ با 50 دقیقه دویدن در هفته

محققان علوم پزشکی در موسسه تندرستی و ورزش در دانشگاه ویکتوریا در استرالیا اعلام کردند: دست کم 50 دقیقه دویدن در هفته، خطر ابتلا به سرطان و خطر مرگ زودهنگام را کاهش می دهد.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ بر اساس این تحقیق که نتایج آن در شماره اخیر نشریه انگلیس پزشکی ورزش منتشر شد دویدن، دست کم به میزان 50 دقیقه در هفته، به کاهش خطر مرگ زودهنگام بر اثر سرطان و بیماری های قلبی عروقی، کمک می کند.

عکس‌هایی که دیگر نمی‌ترسانند اما پیام ترسناکی دارند/ کرونا قوی‌تر برگشته است (فیلم)

کمی آنسوتر، فرد دیگری که به نظر می‌رسد خانم باشد داخل یک پژو ۲۰۶ نشسته و از یک کپسول اکسیژن برای نفس کشیدن کمک می‌گیرد.

 

عصر ایران؛ حسن ظهوری ــ احتمالا نه دیگر توان راه رفتن داشته و نه نفس کشیدن. روی نیمکتی نشسته و سعی می‌کند با استفاده از کپسول اکسیژن نفس بکشد. او به کرونا مبتلا شده اما جایی برای بستری شدن ندارد. مثل خیلی از بیماران کرونایی به بیمارستان مسیح‌دانشوری آمده اما باید روی این نیمکت چندساعتی را بنشیند و در چنین وضعیتی نفس بکشد تا تخت خالی برای او پیدا شود. موج دوم که بزرگتر از موج اول کرونا هست، آغاز شده اما مردمی که ترس‌شان فرو ریخته، روی آن موج‌سواری می‌کنند.

کمی آنسوتر از آن مرد جوان، فرد دیگری که به نظر می‌رسد خانم باشد داخل یک پژو ۲۰۶ نشسته و از یک کپسول اکسیژن برای نفس کشیدن کمک می‌گیرد. او ماشین‌اش را داخل سایه‌بانی آورده که احتمالا توقف‌گاه ماشین‌های آمبولانس بوده اما گفته می‌شود این سایه‌بان را به تازگی در بیمارستان مسیح‌دانشوری زده‌اند. از صندلی پلاستیکی کنار ماشین‌اش معلوم است که قبلا فکر نشستن مردم را در زیر این سایه‌بان کرده‌اند. در حالت عادی نباید کسی زیر سایه‌بان محل پارک ماشین بنشیند و این صندلی نشان می‌دهد که از این سایه‌بان به عنوان محل انتظار استفاده می‌شود و یک پیام روشن دارد. جایی برای بستری بیماران کرونایی باقی نمانده‌است.

اگر چنین تصویری، اواسط اسفند ۹۸ و یا فروردین و اردیبهشت ۹۹ منتشر می‌شد، چنان تن جامعه را می‌لرزاند که شاید کسی جرات بیرون آمدن از خانه را نداشت؛ اما انتشار آن در نیمه تیرماه و زمانی که بحران کرونا، برای خیلی‌ها دیگر بحران نیست، نه تنها لرزه‌ای بر تن به همراه نداشته که حتی در شبکه‌های اجتماعی همرسانی هم نشده‌است.

این تصاویر نشان می‌دهد که توان بیمارستانی و قطعا توان تیم پزشکی و پرستاری رو به اتمام است. موج دوم کرونا با چندبرابر قدرت قبل شروع شده و چنان جامعه را درگیر کرده که در کوتاه‌ترین زمان رکورد مرگ و میر ناشی از این بیماری را با عبور از مرز ۱۶۰ نفر در یک روز شکسته‌است. یعنی حدودا هر یک ساعت ۷ نفر یا بهتر است بگوییم هر ۸ دقیقه یک نفر در ایران جانش را به خاطر کرونا از دست می‌دهد. این درحالیست که طبق آمار رسمی بیش از ۳۵۰۰ بیمار بدحال کرونایی در بیمارستان‌های کشور بستری هستند که شرایط خیلی از آن‌ها رو به وخامت است.

ایران به سمت یک فاجعه گام بر می‌دارد. وضعیت کرونا از قبل هم بدتر شده‌است اما جامعه ترس قبل را ندارد و این شرایط را بحرانی‌تر می‌کند. مردم بی‌خیال کرونا شده‌اند و در خیلی از شهرها مثل همین‌جا در اصفهان، شب‌ها به میدان نقش جهان می‌آیند و پیکنیک می‌کنند. هرچند اخطارها درباره استفاده از ماسک توسط همه رسانه‌های کشور، از تلویزیون گرفته تا خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها داده می‌شود اما همچنان کسانی هستند که به دلایل نامعلومی از ماسک استفاده نمی‌کنند. این درحالی‌است که نه قحطی اسفند‌ماه وجود دارد و نه قیمت‌های سر به فلک کشیده.

دولت اخطار داده‌است که اگر شرایط به همین شکل ادامه داشته باشد، محدودیت‌ها بازمی‌گردد. همین حالا هم خیلی از مراکز اقامتی و گردشگری و کسب و کار بخش خصوصی برای حفظ جان خود تعطیل کرده‌اند. کتابخانه‌ها هم که تعطیل شده و مراکز فرهنگی و هنری هم به زودی بسته خواهد شد. دوباره شرایط اقتصادی برای خیلی‌ها سخت و سخت‌تر می‌شود. دولت‌ هم پولی ندارد که خسارت خسارت‌دیده را بپردازد یا حتی مرحمی بر زخم‌های اقتصادی مردم بزند. در چنین شرایطی است که همه چیز به خودمان مربوط می‌شود.

عکس‌هایی شبیه به این آدم‌های منتظر برای تخت خالی، در اسفند ۹۸ و فروردین ۹۹ منتشر نشد چون اتفاق نیافتاده بود. اما حالا به نظر می‌رسد بحران خیلی بزرگتر از آنچه که پشت سر گذاشتیم شده‌است. بحران بزرگتری که نیاز به باور بزرگتر و احتیاط بیشتر دارد. حالا باید باور کنیم که موج دوم آغاز شده، توان بخش پزشکی، از دکترها گرفته تا پرستارها و تجهیزات بیمارستانی پایین آمده و این می‌توان آغازگر موجی از مرگ و میر باشد.

 

بیشتر بدانید:

کرونا و بحران کم‌آبی در چابهار/ در جنوب سیستان و بلوچستان چه آبی می‌خورند (فیلم)

ویروس کرونا روی هر وسیله و سطوحی چقدر زنده می‌ماند؟ (فیلم)

اگر ماجرای کرونا به درازا بکشد چه می‌شود؟ کابوسی ترسناک‌تر از آنچه تصور می‌کنید (فیلم)

در اوصاف «بی‌شرفان»

در بی‌شرفی ثانویه مرز بین فرد و بی‌شرفی مشخص نیست. بی‌شرفی می‌شود فرد و فرد می‌شود بی‌شرفی. در اینجا فرد بی‌شرفی‌اش را با افتخار اعلام هم می‌کند. برای اینان، بی‌شرفی نه یک روش بلکه منش می‌شود.

در اوصاف «بی‌شرفان» فردین علیخواه
مدرس جامعه شناسی در دانشگاه گیلان
گئورگ زیمل، جامعه شناس آلمانی- که در اوایل قرن بیستم چشم از جهان فروبست- از جمله جامعه‌ شناسانی بود که به ساخت تیپ اجتماعی بسیار علاقه داشت. او در آثارش از تیپ خسیس، ولخرج، غریبه، ماجراجو و فقیر نوشت. در این نوشته کوتاه با تأثیر از میراث زیمل، تیپ اجتماعی « بی‌شرف» معرفی خواهد شد.

تیپِ اجتماعی بی‌شرف در همه عرصه‌های جامعه، از بالا تا پایین، قابل شناسایی است و محدود به حرفه خاصی نیست. «بی‌شرفی» در کردار مهم‌ترین ویژگی این تیپ است. در سیاست، در اقتصاد، در فرهنگ و در اجتماع می توان مصداق‌های بی‌شرفی را یافت.

در عرصه اقتصاد، «آدم بی‌شرف» همواره خودش را آدمی زرنگ و فرصت‌ساز می داند. او بی‌شعور نیست بلکه همه شعورش را در جهت تحکیم منافع فردی بکار می‌گیرد. اگر جامعه گرفتار ویروس کرونا می‌شود او تلفن را برمی‌دارد و با جاهای مختلف تماس می‌گیرد و در یک روز تعداد زیادی ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده را به انبارها منتقل می‌کند و بعد با فروش آنها میلیون‌ها تومان به جیب می‌زند.

او به فرصت‌سازی اقتصادی در پس هر بلا یا مصیبتی می‌اندیشد. با بروز هر مصیبت، او از خوشحالی در پوستش نمی‌گنجد چون فکر می‌کند نردبانی برای صعود یافته است. به همین دلیل به هنگام رانندگی به شکل تحسین‌آمیزی در آینۀ ماشین، خودش را تماشا می‌کند و به خاطر شکار فرصت‌ها با چشمک زدن در آینه به خودش می‌گوید « مخلصیم قربان» و خرکیف می‌شود.

سلبریتی‌هایی که در اوج هراس مردم برای مواجهه با کرونا به تبلیغ تجاری کالاهای در‌انبار‌مانده می‌پردازند، استادِ داوری که حتی یک سطر از پایان‌نامه دانشجو را نخوانده ولی در جلسه دفاع یک ساعت درباره ضعف‌های پایان‌نامه پرحرفی می‌کند، مأموری که علیرغم تأکید فرمانده‌اش بر عدم برخورد فیزیکی با دانشجویان معترض، به دلیل ناکامی های شخصی‌اش در ادامه تحصیل، دانشجویان را کتک می‌زند، فردی که دو سال است در مقابل داروخانه‌ها می‌ایستد و با نشان دادن نسخه و جلب ترحم مردمِ آشفته‌حال از آنان اخّاذی می کند، مقامی که صحبت‌هایش را در جلسات با خواندن سوره‌ای آغاز می‌کند و بعد در حالی که دندانش را خلال می‌کند به دوستانش می‌گوید راه پیشرفت در جمهوری اسلامی همین است، مدّاحی که پس از مجلس ترحیم و پس از شمارش ولع‌آمیز اسکناس‌های داخل پاکت، آنرا به سمت پدر متوفی پرتاب می‌کند، پزشکی که در راهروهای بیمارستان بریدۀ یک کاغذ مندرس حاوی شماره کارت را به خانواده بیمار می‌دهد و به آنان می‌گوید که کاری با بیمه و بیمارستان ندارد و تا پیامک واریز بیست‌و‌هشت میلیون تومان را دریافت نکند عمل را آغاز نخواهد کرد، مسئولی که مستقیم به دوربین نگاه می‌کند و لبخندزنان به مردم دروغ می‌گوید، جوانی که چند سال است در مراسم درگذشتگان در بهشت زهرا حاضر می‌شود و روزی چند کارتن ساندیس جمع می‌کند و به دکه‌های همانجا می‌فروشد نمونه‌هایی از تیپ بی‌شرف‌اند.

بین «بی‌شرفی اولیه» و «بی‌شرفی ثانویه» باید تمایز قائل شد. هر فرد معمولی ممکن است به ناچار یا به هر دلیلی در اوقاتی از زندگی‌اش بی‌شرف شود. در اینجا «بی‌شرفی» می‌آید و می‌رود. در بی‌شرفی اولیه فرد هنوز می‌تواند بی‌شرفی خود را تشخیص دهد. او می‌داند که بی‌شرفی ناپسند است و هنگام نگاه کردن به خودش در آینۀ روشویی، از بی‌شرف‌بودن شرمگین می‌شود و خودش را سرزنش می کند. ولی در بی‌شرفی ثانویه، «بی‌شرفی» بخشی از شخصیت فرد می‌شود. بی‌شرفی می‌آید و نمی‌رود و مانند چرکِ روی یقه پیراهن، می‌ماند. در بی‌شرفی ثانویه مرز بین فرد و بی‌شرفی مشخص نیست. بی‌شرفی می‌شود فرد و فرد می‌شود بی‌شرفی. در اینجا فرد بی‌شرفی‌اش را با افتخار اعلام هم می‌کند. برای اینان، بی‌شرفی نه یک روش بلکه منش می‌شود.

جامعه ایران شکاف‌های اجتماعی فراوانی دارد که شکاف قومیتی، شکاف مذهبی، شکاف طبقاتی، شکاف جنسیتی، شکاف نسلی از آن جمله‌اند. ولی به باور من مهم‌ترین شکاف جامعه ایرانی در این روزهای سخت، ابَرشکاف «شرافتمند / بی‌شرف» است. منظور آنکه در همه شکاف‌های اجتماعی یادشده می‌توان آدم بی‌شرف یافت. این روزها همانطور که ثروتمندان بی‌شرف داریم فقرایی داریم که شدیدا بی‌شرفند و برای مثال با زخمی کردن دست کودکانِ گریان و هراسان طلای آنان را می دزدند.

به دلیل بحران‌های اقتصادی و اجتماعی گسترده، وسوسه‌های گوناگونی به سراغ مان می آید. وسوسه‌هایی که تحقق آنها با پایمال کردن منافع جمعی به نفع منافع فردی میسر است. در نتیجه شرافتمند ماندن در این روزها آزمونی سخت برای هر ایرانی است. تصور جامعه‌ای که در آن بی‌شرفی ثانویه پاندمی شود تصوری ترسناک است. روزی که دیگر نه شاهد اقلیت بی‌شرف، بلکه شاهد جامعه‌ای بی‌شرف باشیم.

______________

آشنایی با مفهوم و رابطه عشق و شهوت، و چند توصیه کاربردی

عشق، شهوت و 8 توصیه کاملاً علمی و کاربردی

در 82 درصد از افراد، عاشق شدن در سنین بالای 45 سال و زیر25 سال تفاوت آماری معناداری نشان نمی دهد... مردها به خاطر ویژگی های هورمونی شان بیشتر معطوف به شهوت هستند و زن ها متمایل به عشق. بنابراین ممکن است خانمی عاشق شود و تصور کند که طرف مقابلش نیز عاشق شده است حال آن که مرد، صرفاً از منظر شهوت به رابطه می نگرد. این یکی از نقاط آسیب پذیری زنان است.

سواد زندگی؛ سواد عاطفی- بشر از ادوار آغازین تاریخ به عشق توجه داشته است. در فرهنگ های گوناگون نیز این پدیده به صورت ها و واژه های گوناگون توصیف شده است با این حال تا دهه 90 میلادی تحقیقات علمی روی عشق انجام نشده بود.

 با ایجاد علوم میان رشته ای، "عشق" موضوع کار دانشمندانی شد که در رشته های Evolutionary psychology یا روانپزشکی تکاملی، علم اعصاب (نوروساینس) و انسان شناسی فعالیت می کردند.

یکی از شناخته ترین آن ها تحقیقاتی است که توسط هلن فیشر، روانشناس و انسان شناس آمریکایی با بررسی مغز انسان های عاشق به وسیله MRI انجام شده است.

نتیجه مطالعات هلن فیشر و تیم همکارش در سال 2002 منتشر شد و فیشر در کتابی به نام "مغز در عشق" نتایج تحقیقات خود منتشر کرد. این کتاب در ایران به نام "چرا عاشق می شویم" توسط نشر ققنوس منتشر شده است.


 

شهوت، عشق، دلبستگی

برای درک موضوع، بهتر است این سه مفهوم را اجمالاً بشناسیم:

* شهوت (Lust) شخص را به جستجوی هرکسی فقط به منظور ارضای جنسی وادار می کند و در صورتی که کسی را نیابد یا با موانع فرهنگی مواجه شود ممکن است به خودارضایی بینجامد.

  سطوح بالای هورمون شهوت (تستوسترون) موجب فرونشاندن اثر هورمون دلبستگی (اکسی توسین و وازوپرسین) می شود.

این دلیل خوبی برای این واقعیت است که چرا مردان شهوتران (دارای سطوح بالای تستوسترون) کمتر تن به ازدواج می دهند یا کمتر به ازدواج خود پایبند می مانند.

 و بر عکس مردان دارای سطوح پایین تستوسترون به همسر خود وفادارترند. البته مردان دارای فرزند با کاهش سطح تستوسترون روبرو می شوند که دلیل آن احتمالا بالا رفتن هورمون دلبستگی (اکسی توسین و وازوپرسین) است.

* عشق رمانتیک (Romantic love) باعث تمرکز انرژی و توجه به فرد خاص (معشوق) می شود. فرایند شیمیایی و فیزیولوژیک مرتبط با آن از 2 تا 17 ماه ممکن است تداوم یابد و پس از آن فروکش می کند. روابط جنسی سطوح هورمون های دلبستگی را افزایش می دهد. برای همین ازدواج هایی که با عشق رمانتیک آغاز می شوند شانس تداوم بیشتری دارند.

* دلبستگی (Attachment) سبب می شود عاشق رابطه با معشوق خود را به مدت کافی برای بزرگ کردن بچه ها حفظ کند. تحقیقات دکتر فیشر نشان داده که مقدار زیاد هورمون های دلبستگی (اکسی توسین و وازوپرسین) روی راه های عبور هورمون های عشق رمانتیک (دوپامین و نوراپی نفرین) اثر مسدود کننده دارد. این توجیه می کند که چگونه دلبستگی عشق رمانتیک ر ا از بین می برد، امری که برای بقای نسل ضروری است. ( یعنی همسران همدیگر را دوست دارند ولی در عین حال نقاظ ضعف هم را نیز می بینند و وابسته ی هم نیز هستند.)

نشانه های عاشق شدن 

ادبیات و هنر سرشار از نشانه های عشق و عاشقی است اما تحقیقات دانشمندان 6 ویژگی و نشانه را برای عاشق بودن به ثبت رسانده است. منظور از عشق در این مورد همان عشق رمانتیک است.

1- برجستگی: لحظه ای آغازین که یک "دیگری" برای شما معنایی خاص می یابد.

2- افکار ناخوانده: مرحله بعد از برجستگی است که ذهن تان با اندیشه هایی در باره معشوق تسخیر می شود. به طور معمول تا 85 در صد اوقات یک روز را افکار ناخوانده راجع به معشوق در بر می گیرد.

3- خاص بودگی: در این مرحله هر نگاه و لبخند، سخن یا حرکت معشوق در نگاه شما عمق و معنایی خاص پیدا می کند و "او" به مرکز دنیای شما تبدیل می شود. 

4- تبلور یافتگی: در این مرحله شخص شروع می کند به تمرکز روی عادی ترین جنبه های معشوق و بزرگ نمایی این خصایص. در این جا نقاط ضعف معشوق هر چند در نظر عاشق انکار نمی شوند اما یا به چشم نمی آیند و نادیده گرفته می شوند یا حتی به عناصری جذاب و بی همتا تبدیل می شوند.

5- امید و عدم قطعیت: این مرحله ای است که هر حرکت، حرف و نگاه معشوق مورد تعبیر و تفسیر از سوی عاشق قرار می گیرد. اگر اوضاع و رابطه بر وفق مراد باشد موجب سرخوشی و اشتیاق شده و اگر اوضاع خراب باشد به تردید و ناکامی می انجامد. لرز، عرق کردن، سرخ شدن و برافروختگی از نشانه های فیزیولوژیک این مرحله است.

6- آرمانی سازی: این مرحله اوج عشق رمانتیک است. در این مرحله تمام خصوصیات معشوق حتی اگر بر خلاف عرف و قانون باشد          از نظر عاشق مطلقا زیبا و پذیرفتنی است و هر رویدادی در دنیای بیرون از دریچه چشم معشوق دیده می شود. "اصطلاح عشق کور می کند" توصیفی از این مرحله است.

 

اگر بر دیده مجنون نشینی

به غیر از خوبی لیلی نبینی!



عشق سن وسال نمی شناسد

عشق ممکن است در هر سنی فوران کنند. براساس یافته های تحقیقات دوروتی تِنُو (Dorothy Tennov) که در کتاب "عشق شیدایی" ارائه شده، در 82 درصد از افراد، عاشق شدن در سنین بالای 45 سال و زیر25  سال تفاوت آماری معناداری نشان نمی دهد

 

بر اساس این یافته ها، احساسات شدید عشق رمانتیک عموماً برای اولین‌بار حول‌وحوش سن بلوغ پدیدار می‌شوند. اما حتی کودکان خردسال نیز ممکن است عشق نونهالی یا «خاطرخواهی» را تجربه کنند.


کم سن و سال ترین فردی که در این تحقیقات گزارش شده مربوط به یک پسربچۀ دوسال‌ونیمه است. "او هر زمان که دخترکوچولوی مشخصی برای بازی به خانه‌شان می‌آمد، فقط کنارش می‌نشست و موهایش را نوازش می‌کرد؛ بعد از اینکه دختر از او جدا می‌شد، حدود دو ساعت افسرده می‌شد. دخترک برایش خاص بود و پسرک شیفتۀ او."


در سنین میانسالی به بعد نیز افراد تا 78 سالگی از لحاظ فیزیولوژیکی و عصبی امکان عاشق شدن وجود دارد. البته در سنین بالا و سالمندی بیش از عشق رمانتیک با دلبستگی روبرو هستیم.

 

عشق با بدن ما چه می کند

عاشق شدن به دلیل تغییراتی که در ترشح میزان هورمونها در بدن ایجاد می کند موجب رویدادهای مثبتی در بدن می شود. برخی از مهم ترین تأثیراتی که با عاشق شدن در بدن ما روی می دهد به این شرح است:

- فعال شدن مرکز ضد درد

دیدن شخصی که عاشق او هستیم همان قسمتی از مغز را فعال می کند که دارو های ضد دردی مثل مورفین فعال می کنند یعنی  سیستم اوپیوئید را که مسؤول احساس دوست داشتن است.

یک تحقیق جدید نشان داده است مردانی که دوز پایینی مورفین دریافت کرده اند نسبت به مردانی که مورفین دریافت نکرده اند عکس صورت زنان را جذاب تر تلقی می کنند. این موضوع نشان می دهد سیستم اپیوید می تواند برای درک جذابیت یک چیز تحریک شود.

- افزایش جریان خون

عاشق بودن باعث می شود جریان خون به مرکز لذت مغز بیشتر شود، جایی در مغز به نام هسته اکومبنس.  تصویر برداری از مغز شخص عاشق به روش MRI نشان می دهد که این منطقه از مغز هنگام احساس عشق در انسان روشن تر می شود ( یعنی میزان جریان خون در آن بیشتر می شود). بیش تر شدن جریان خون معمولا در مرحله جذابیت عشق اتفاق می افتد، زمانی که احساس زوج به هم تثبیت شده است.

- محافظت از قلب

اکسی‌توسین (هورمون عشق) سبب کاهش استرس، کاهش فشار خون و کاهش میزان هیجانات منفی حاصل از اضطراب می‌شود. همچنین اعتمادبه‌نفس را افزایش داده و به فرد کمک می‌کند تا به مبارزه با افسردگی بپردازد.

- تقویت ایمنی

عشق سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند و به روند درمان بیماران واکنش‌های مثبت‌تری نشان می‌دهد.

- درمان بی‌خوابی

هورمون‌های عشق (اکسی‌توسین و اندروفین) ترشح کورتیزول را مسدود می‌کند. کورتیزول مسئول استرس است. وقتی از ترشح این هورمون جلوگیری شود، فرد به لحاظ روحی و فکری آرام‌تر خواهد بود و در نتیجه خواب راحت‌تری نیز خواهد داشت.

- پیشگیری از اعتیاد

عشق، علاوه بر افزایش ترشح دوپامین، میزان ترشح تستوسترون و اکسی‌توسین را نیز افزایش می‌دهد که بهترین ترکیب برای پیشگیری و مبارزه با اعتیاد است.


توصیه های کاربردی :


1 –
 عاشق شوید. عشق فقط یک احساس نیست بلکه مجموعه ای از فعل و انفعالات را در بدن تان رقم می زند که به سود سلامتی تان است.


2 -
به عشق تان وفادار بمانید تا از مواهب عشق به طور دائمی برخوردار باشید.


3 -
اگر بعد از مدتی زندگی مشترک دیدید که آن اشتیاق اولیه را نسبت به همسرتان ندارید، نگران نباشید چرا که این یک روند طبیعی است و جذبه اولیه در حال تبدیل شدن به دلبستگی است. دلبستگی، لازمه ادامه زندگی مشترک و فرزند آوری است.


4 -
اگر عاشق شده اید و کسی را برای ازدواج در نظر گرفته اید، بدانید که در ارزیابی او ممکن است ره به خطا بروید چرا که نکات منفی او را نادیده می انگارید یا کوچک می شمارید. ای بسا همین نکاتی که امروز به واسطه عشق، از کنارش می گذرید و توجیهش می کنید، در آینده برای زندگی مشترک تان مشکلات جدی ایجاد کنند.

بنابراین بپذیرید که در دوران کوری عاطفی و فکری هستید و بهتر است از یک مشاور مطمئن بهره ببرید و به حرفش گوش کنید.

5 -
اگر بعد از مدتی که از ازدواج تان گذشت، جذبه رفت و دلبستگی پدید نیامد و دچار اختلاف و درگیری های متعدد شدید، به هوای این که اگر بچه دار شویم روابط مان بهتر می شود، فرزندآوری نکنید. این یک باور غلط است که یک کودک معصوم می تواند جای همه اختلافات شما بنشیند و حل شان کند. بهترین راه رفتن نزد یک مشاور و تعیین تکلیف زندگی است. بچه دار شدن را برای موقعی بگذارید که از بقای زندگی مشترک تان اطمینان دارید.


6 -
تفاوت بین عشق و شهوت را دریابید. به ویژه خانم ها باید مراقبت بیشتری در این باره کنند زیرا مردها به خاطر ویژگی های هورمونی شان بیشتر معطوف به شهوت هستند و زن ها متمایل به عشق.

بنابراین ممکن است خانمی عاشق شود و تصور کند که طرف مقابلش نیز عاشق شده است حال آن که مرد، صرفاً از منظر شهوت به رابطه می نگرد. این یکی از نقاط آسیب پذیری زنان است.


7 -
کسی که شکست عشقی (+) خورده، واقعاً درد دارد و حتی ممکن است دردهایش بدنی هم باشد. چنین شخصی نیاز به سرزنش ندارد بلکه به معنای واقعی کلمه، محتاج حمایت عاطفی از طرف عزیزانش هست تا دوران تنش هورمونی را طی کند و به تعادل برسد.


8 -
برای افراد بزرگسال نیز عاشق شدن را به رسمیت بشناسید. اگر پدر یا مادرتان به واسطه جدا شدن یا مرگ همسر، تنها هستند، حق دارند مانند یک جوان 25 ساله عاشق شوند. این یک واقعیت علمی است نه فقط یک توصیه اخلاقی یا اجتماعی.

اگر در میانسالی یا کهنسالی هستید، می توانید عاشق شوید و عشق تان را ابراز و اعلام کنید. عشق و زندگی حق شماست.