سامانه هوش مصنوعی ai-corona برای تشخیص کووید ۱۹ توسط بیمارستان مسیح دانشوری، پژوهشگاه دانشهای بنیادی و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی رونمایی شد.
به گزارش عصر ایران به نقل از سایت بیمارستان دکتر مسیح دانشوری، در
مراسمی با حضور جمعی از دانشجویان، اساتید و پزشکان بیمارستان مسیح
دانشوری، پژوهشگاه دانشهای بنیادی و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی،
پروژه مشترک پژوهشی سامانه تشخیص ai-corona بر پایه هوش مصنوعی روی
تصاویرCT رونمایی شد.
ai-corona اولین سامانهای است که از هوش مصنوعی به عنوان دستیار رادیولوژیست در تشخیص کووید ۱۹ بهره گرفته و در نهایت با کمک رادیولوژیستهای باتجربه پشتیبان بالاترین دقت ممکن را در پیش بینی ارائه میدهد.
دقت این سامانه روی دادههای آزمون داخلی برابر ۹۸.۹درصد برای معیار AUC است که دارای بالاترین دقت میان کارهای معتبر پژوهشی انجام شده تا زمان ارائه این کار است. همچنین کار پژوهشی صورت گرفته اولین پروژه جهانی هست که همزمان دقت کیتهای PCR رادیولوژیست و هوش مصنوعی را در یک مجموعه داده آزمون مقایسه کرده و در نهایت میزان تأثیر هوش مصنوعی به عنوان دستیار رادیولوژیست را بررسی میکند.
سامانهai-corona برای اولین بار در کشور به صورت آزمایشی در مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی مسیح دانشوری شروع به کار کرده و از هفته آینده نیز به صورت آزمایشی و برای تست میتواند در دسترس سایر مراکز درمانی قرار گیرد. سامانه مذکور در صورت نصب بر روی سرورهای بیمارستان میتواند در کمتر از ۵ ثانیه تشخیص اولیه ابتلا به کووید 19 را انجام دهد.
سامانههای هوش مصنوعی در پزشکی تنها به عنوان دستیار و غربالگری اولیه سودمند هستند و قبل از به کارگیری این دسته از سامانهها، باید عملکرد آنها در هر مرکز درمانی به دلیل عوامل پیشبینی نشده همچون نویز، کمبود دقت تصاویر ورودی، خطای کاربر در استفاده از سامانه و ... مورد سنجش قرار گرفته و عملکرد آن تایید شود که در مورد ai-corona این مسئله را تحت کنترل خواهیم داشت.
با زلزله اخیر تهران موج دوباره ای از اظهار نظرهای مسوولان مرتبط در گفتگو با رسانه ها آغاز شده و اغلب این اظهار نظرها معطوف به توصیف شرایط ناگوار تهران درصوت وقوع زلزله است.
به عنوان نمونه رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران در گفتوگو با خبرگزاری فارس تاکید کرده است که تهران با زلزله بیش از ۶ و نیم ریشتری زیر و رو می شود .
طبیعتا این اظهار نظرها وحساسیت ها باید معطوف به یک تصمیم عاجل و بزرگ در زمینه مقابله با زلزله شود. اما اگر انتظار دارید که علیرغم هشدارهای طبیعت به پایتخت نشینان و علیرغم توصیفات بعضا وحشتناک کارشناسان و مسوولان بحران تهران اقداماتی متناسب نیز برای مقابله با آن صورت گرفته باشد سخت در اشتباهید.
به طور طبیعی شهری که بر روی گسل ها بنا شده و بیش از یک و نیم قرن از آخرین زلزله بزرگ در آن می گذرد یک شهر در معرض خطر دایمی است و با توجه به ویژگی های خاص شهر تهران از لحاظ جمعیتی و حساسیتهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن می طلبد که توجه به این موضوع در زمره اولویت های همیشگی تصمیم سازان باشد اما به نظر نمی رسد تصمیمات مهم و تعیین کننده ای در این باره گرفته شده باشد. گاهی از تغییر پایتخت سخن رانده شده گاهی از مقاوم سازی اما همه اینها در حال حاضر در حد حرف باقی مانده .
یکی از مهمترین تصمیات لازم در این زمینه افزایش مقامت ساختمان ها در تهران از طریق نظارت سختگیرانه بر ساخت و ساز و رعایت اصول دقیق مهندسی در این زمینه است اما با کمال تعجب می بینیم که این مهم دستکم سه دهه است که با بی توجهی کامل مواجه است و ساخت و ساز در کشورعملا به دست غیر متخصصان آن هم با انگیزه های تماما سوداگرانه سپرده شده. نکته ای که در کمتر کشور در حال توسعه یافته یا در حال توسعه به چشم می خورد.
در تام این سال ها شاهد روی آوردن عموم مردم از هر قشری و با هر تجربه ای به آپارتمان سازی بوده ایم. آپارتمان هایی که از نظارت مهندسی دقیق نیز محرومند و عمر مفید آن ها به زیر ۲۰ سال سقوط کرده. قطعا اگر امر مقاوم سازی و رعایت اصول دقیق مهندسی در ساخت سازهای کشور از دو یا سه دهه قبل صورت می گرفت امروز دغدغه کمتری نسبت به زلزله در میان مردم و مسوولان وجود می داشت.
با این حال تصمیمات کوتاه مدت و توجه به اقدامات ابتکاری برای کاستن از تلفات زلزله نیز چندان مورد توجه مسوولان امر نبوده و معدود خلاقیت های به خرج داده شده نیز با بی مهری مواجه شده ند در حالی که ضرورت مبرم و فوری دارند.
یک متخصص زلزلهشناسی گفت که ۸۳درصد کشورمان در معرض خطر بالای وقوع زلزله قرار دارد.
به گزارش ایسنا، پروفسور بهرام عکاشه در باره مخاطرات زلزله برای ایران گفت: کشورما در منطقه فعال زمینساختی قرار گرفته و زلزله خیز است. این موضوع را هم باید بپذیریم چرا که اساسا این موضوع دست ما نیست و ساختمان زمین به این شکل است.
وی ادامه داد:از دیدگاه مطالعات تاریخی و زلزلهنگاری جدید نیز ما در گذشته شاهد زلزلههای قوی در کشورمان بودهایم. بهطوریکه ۸۳ درصد ایران در معرض خطر زیاد و خیلی زیاد زلزله قرار دارد و ۹۹ درصد شهرها نیز در معرض خطر زلزله هستند.
این متخصص زلزلهشناسی که در یک برنامه زنده رادیویی صحبت میکرد با اشاره به مسائل مطرح شده درباره تغییر پایتخت به دلیل خطر وقوع زلزله گفت: باید جایی باشد زلزله خیزیاش خیلی کم است و آنجا را میتوان به عنوان پایتخت انتخاب کرد البته پایتخت باید جایی باشد که صدماتش حداقل باشد.
عکاشه با اشاره به سابقه پایتخت بودن تهران گفت: در ۱۱ جمادی الثانی سال ۱۲۸۰ قمری همزمان با عید نوروز آغا محمد خان تاجگذاری و تهران را به عنوان پایتخت انتخاب کرد؛ درست مکانی در دامنه جنوبی البرز مرکزی زلزله خیز که روی گسلهای قوی و خطرآفرین واقع است. در سال ۱۳۷۶ کمیته امنیت داخلی شورای عالی امنیت ملی از من خواست تمامی اطلاعات در مورد زلزلهخیزی تهران را به دبیرخانه شورای عالی اعلام کنم. در مهرماه همان سال ضمن ارسال تمامی مستندات مصوب، پیشنهاداتی را هم ارائه کردم. یکی از پیشنهاداتم این بود که منازل و محل کار مقامات کلیدی کشور مقاوم و مدیریت بحران برای شهر تهران تشکیل شود. مطالعه در مورد تغییر محل پایتخت انجام شد و پس از دو هفته فتوکپی دستور رئیس جمهوری وقت به چند وزیر برای من فرستاده شد.
با پایان گام به گام محدودیتهای دوران قرنطینه، بسیاری از کشورهای جهان وارد دوران همزیستی با کرونا شدهاند.
به گزارش عصرایران، "شاهبیت" نظم کنونی دنیا پس از دوران قرنطینه سراسری، رعایت اصل "فاصلهگذاری" و حضور توام با احتیاط در جامعه و پرهیز از اجتماعات بزرگ خواهد بود.
این روند مادامی که ویروس کرونا از بین نرفته و یا واکسن و درمانی موثر برای آن پیدا نشده، همچنان ادامه خواهد داشت و ممکن است در فرضی خوش بینانه چند ماه و با فرضی بدبینانه تا چند سال طول بکشد.
بنابراین بهتر است بدون اینکه به خودمان امید واهی بدهیم این فرض را بپذیریم که قرار است از این پس تا آیندهای نامعلوم با ویروس کرونا زندگی کنیم و سعی کنیم به این ویروس مبتلا نشویم و اگر شدیم آن را به دیگری انتقال ندهیم؛ کاری دشوار است اما شدنی است.
در این دوران بهتر است در انجام 7 کار عجله نکنیم و 7 فرمان طلایی برای دوران پس از قرنطینه و عصر "فاصله گذاری اجتماعی "را مو به مو اجرا کنیم.
بهتر است از برخی هشدارهای 7 فرمان مطلقا پرهیز داشته باشیم و برای انجام برخی از آنها هم نباید عجلهای داشته باشیم و با برنامهریزی و ضمن رعایت احتیاطها و پروتکلهای بهداشتی لازم، انجام دهیم:
1- ماسکهای خود را دور نریزیم و همچنان از ماسک استفاده کنیم و اگر هم استفاده نمیکنیم آنها را همچنان در کمدهایمان نگه داریم.
2- در بازگشت به باشگاه عجله نکنیم. اگر میخواهیم ورزش خود را از سر بگیریم بهتر است نخست از استانداردهای تهویه هوا و بهداشت مکان باشگاه مطمئن شویم و سپس با انجام تمهیداتی جدید به باشگاه برویم. سعی کنیم دوران حضورمان در باشگاه را به حداقل برسانیم.
3- نه مهمانی برویم و نه مهمانی بگیریم. در این مورد نه نقش میزبان داشته باشیم و نه در نقش مهمان ظاهر شویم.
4- دست از شُستن دست برنداریم. این کار را همانند دوران قرنطینه سراسری و بلکه بیشتر انجام دهیم. زیرا دوران قرنطینه در خانه بودیم و نیاز چندانی به شستن مرتب دستها نبود اما به موازات افزایش حضور اجتماعی نیاز به شستن و یا ضدعفونی کردن دستها بیشتر است و البته باید مراقب مصرف آب هم باشیم.
5- در دیدار با افراد پرریسک عجله نکنیم. شاید دل خیلی از ما برای پدر بزرگ و مادر بزرگها و یا پدر و مادرمان تنگ شده باشد اما بهتر است در دیدار با آنها عجله نکنیم. اگر قرار است به محض نواختن شیپور وضعیت سفید همه فامیل به منزل بزرگهای فامیل هجوم ببرند باید در نظر داشته باشند که در میان این همه افراد مختلف قطعا بیماران پنهان و بدون علامت هم هستند و با این کار در واقع داریم سالمندان خودمان را به مهلکه میاندازیم. افراد پرریسک دیگر بیماران خاص هستند و بهتر است بر مبنای همان فرمول سالمندان با آنها رفتار شود.
6- عجلهای برای تعطیلات و سفر نداشته باشیم. بهتر است مثل سفر ندیدهها "هول و ولع " سفر رفتن نداشته باشیم و انجام سفر را به زمانی مطمئنتر موکول کنیم. به راستی سفر در شرایط نگرانی از احتمال ابتلا و عدم امکان انجام بسیاری از کارها با فراغ خاطر چه لذتی میتواند داشته باشد؟!
7- زود احساس راحتی و عادی شدن نکنیم. با پایان دوران قرنطینه سراسری، نباید خیلی زود احساس راحتی و عادی شدن به ما دست دهد؛ مادام که کرونا هست و واکسن و درمانی خاص هم ندارد، اوضاع دنیا عادی نیست. این همان هشداری است که مدام از سوی سازمان بهداشت جهانی و مقامات بهداشتی کشورها در حال تکرار است. کلا بهتر است کمی احساس نگرانی داشته باشیم و خیلی زود احساس راحتی نکنیم.
بیشتر بخوانید:
درگذشت 50 نفر و شناسایی 1958 بیمار جدید کرونا در کشور
لااقل شما به داد ملت برسید/ عادی سازی زودهنگام فعالیتهای روزمره یعنی بیماری و مرگ مردم
یک پیشنهاد برای شکست کرونا؛ 2 روز قرنطینه، 5 روز طرح فاصله گذاری اجتماعی
ماتیاس
هورکس محقق آینده پژوهی در محافل اجتماعی و اقتصادی اروپا جایگاه ویژه ای
دارد. تحلیل های او درباره آینده اغلب به واقعیت می پیوندد. او و همکارانش
در «انستیتو تحقیقات آینده» به تازگی با انتشار کتابی با عنوان «جهان پس از
کرونا» دیدگاههائی را مطرح کرده است.
به گزارش عصر ایران،
هورکس در چند مقاله و مصاحبه مطبوعاتی عصاره نظریات خود را تشریح کرده
است. متن زیر چکیدهای از نظریات هورکس است که توسط جواد طالعی در رادیو
فرانسه rfi منتشر شده است.
ماتیاس هورکس، محقق آینده پژوه آلمانی و نویسندۀ کتاب «جهان پس از کرونا»
ماتیاس هورکس، آینده پژوه سرشناس آلمانی، با اشاره به بحران برآمده از شیوع ویروس کرونا، مینویسد: «این روزها اغلب از من پرسیده میشود که "دوران کرونا کی به پایان میرسد و ما به شرایط عادی برمیگردیم؟" من میگویم هرگز. برخی مقاطع تاریخی وجود دارند که مسیر آینده را تغییر میدهند. ما از این مقاطع به عنوان "بحران عمیق" نام میبریم. ما اکنون در این بزنگاه قرار گرفته ایم».
ماتیاس هورکس معتقد است که در دوران کرونا، دنیائی که خیال میکردیم آن را میشناسیم فرو ریخته است. این دیدگاه بی شباهت به حرف یورگن هابرماس سرشناس ترین فیلسوف در قید حیات آلمان نیست. او گفته است: «کرونا باعث شد ما بفهمیم چقدر نمی فهمیم». هورکس بر گفته خود می افزاید: «اما پشت ریزش جهانی که خیال می کردیم میشناسیم، جهان دیگری در حال جوش خوردن است».
ما در جهان پساکرونا تعجب خواهیم کرد که
محدودیتهای اجتماعی که ناگزیر به رعایت آنها شدیم، کمتر باعث تنهائی ما
شدند، بلکه برعکس بعد از نخستین شوک، خیلیها حتی احساس راحتی میکردند که
بسیاری از دوندگیها، حرافیها، ارتباط ها از کانالهای چندگانه ناگهان
متوقف شد. چشم پوشیها نباید الزاما به معنای باختن باشند، بلکه میتوانند
حتی فضای امکاناتی نو را به روی ما بگشایند. فاصلهای که ویروس ما را مجبور
به رعایت آن کرده، همزمان نوع جدیدی از نزدیکی را به ما میآموزد.
ما
در این دوران انسانهائی را شناختیم که در حالت دیگر هرگز نمیشناختیم. ما
با دوستان قدیم خود بیشتر تماس گرفتیم و ارتباط هائی را که رها شده و
گسسته بودند محکم کردیم. خانوادهها، همسایگان و دوستان به هم نزدیک تر
شدند در مواردی حتی تنش های پنهان را رها کردند. احترام اجتماعی که تا پیش
از کرونا کاهش یافته بود، باز گشت، در مسابقات فوتبال پائیز امسال در
مقایسه با پیش از کرونا که توده های خشمگین فریاد سر میدادند، فضائی کاملا
متفاوت را تجربه خواهیم کرد و به تعجب خواهیم افتاد که چرا اینطور شده
است؟
ماتیاس هورکس میافزاید: «ما تعجب خواهیم کرد که چگونه تکنولوژی فرهنگ دیجیتال در عمل جا باز کرده است، اغلب همکارانی که پیش از کرونا نسبت به کنفرانسهای ویدئوئی از راه دور دافعه داشتند و پروازهای ماموریتی را ترجیح می دادند، حالا متوجه می شوند که آن روش عملی تر و سازنده تر است.
آموزگاران درباره آموزش از طریق اینترنت بسیار آموخته اند، کار از خانه برای بسیاری یک امر طبیعی شده است. در مقابل تکنیک های فرهنگی کهنه شده دستخوش رنسانس شدهاند، انسان ها وقتی تلفن می زنند، به جای پیام گیر صدای اصلی صاحب خانه را می شنوند. ویروس فرهنگ مکالمات طولانی تلفنی را همراه آورد. پیامها، ناگهان معنائی تازه یافتند. انسان بار دیگر ارتباط با یکدیگر را جدی گرفت. فرهنگ تازه "در دسترس بودن و تعهدات متقابل" دوباره زنده شد. جوانانی که معمولا از چنگال شتاب و اضطراب رهائی نداشتند، ناگهان به قدم زدن های طولانی آغاز کردند. کاری که پیش تر بیگانه بود. کتاب خواندن ناگهان به فرهنگ روز تبدیل شد».
از دید ماتیاس هورکس بحرانها از طریق رفع پدیدههای فرسوده اثر میگذارند. او به نقش رسانهها اشاره میکند و میگوید: «هیستری ترس از بزرگ نمائی رسانهها، پس از شوک اولیه مرزهای خود را شناخت».
پژوهشگر آلمانی معتقد است در تابستان
داروهائی کشف میشوند که شانس زنده ماندن را بالا می برند. از این طریق
آمار مرگ و میر پائین می آید و کرونا به ویروسی تبدیل میشود که ما باید با
آن کنار بیائیم. چیزی مثل گریپ و بسیاری دیگر از بیماریها. کادرهای
درمانی کمک میکنند، اما در کنار تکنیک های پیشرفته پزشکی، رفتار اجتماعی
ما نیز تعیین کننده هستند.
این که انسانها به رغم محدودیت های
رادیکال توانستند همبستگی نشان دهند و سازنده باشند. هوش اجتماعی انسان کمک
کرد. از این طریق، رابطه تکنیک و فرهنگ تنگاتنگ تر شد. پیش از بحران به
نظر میرسید که تکنولوژی درمان همه دردها باشد و همه اتوپیها را در خود
حمل کند، اما اکنون دوران عظمت تکنیک سپری شده است.
ما بیش از پیش توجه خود را بار دیگر به پرسشهای انسانی معطوف میکنیم: انسان چیست؟ ما برای یکدیگر چه معنائی داریم؟ پس از کرونا، ما به پشت سر نگاه میکنیم و به یاد میآوریم که در روزهای ویروس واقعا چقدر انسانیت وجود داشت؟
ماتیاس هورکس بر این نظر است که در جهان
پس از کرونا انسان ها به اقتصاد نیز نگاهی نو خواهند افکند. او مینویسد:
«ما تعجب خواهیم کرد که اقتصاد تا کجا توانست ضعیف شود، بدون آن که از هم
بپاشد. اقتصادی که پیش تر با هر افزایش اندک مالیات ها و هر دخالت دولتی
دستخوش ضعف می شد. با این که یک "آوریل سیاه" و آسیب دیدن زیرساخت ها را
تجربه کردیم و بورسها ۵٠ درصد سقوط کردند و بسیاری از شرکت ها ورشکست
شدند، هرگز به نقطه صفر نرسیدیم، چنان که پنداری اقتصاد یک موجود زنده است
که می تواند بخوابد و حتی خواب ببیند.
در پائیز، بار دیگر یک
اقتصاد جهانی وجود خواهد داشت. ما تعجب خواهیم کرد که حتی باختن سرمایه ها
در جریان شکست بورس ها آنقدر که در آغاز می ترسیدیم دردناک نبود. در جهان
نو ناگهان سرمایه دیگر نقش تعیین کننده ای نخواهد داشت. مهمتر همکاران خوب و
یک باغ سبزی شکوفا است. آیا ویروس می تواند جهان ما را در مسیری تغییر دهد
که در هرحال می خواست در همان مسیر تغییر کند؟»
در نگاه نهائی به جهان پساکرونا، محقق آلمانی می نویسد: «در پایان از دست دادن شدید کنترل، ناگهان یک نشئه قاعده مند مثبت ایجاد میشود. در پی یک دوران حیرت و ترس، یک نیروی داخلی سر بر می کشد. اما جهان به این تجربه منتهی می شود که: ما همچنان هستیم. نوعی "تازه بودن" در درون ما شکل میگیرد».
ماتیاس هورکس همچنین بر این باور است که
پوپولیستها در عرصه سیاست بازنده بزرگ کرونا خواهند بود، ترامپ در
انتخابات ماه نوامبر شکست خواهد خورد و در مورد حزب دست راستی و بیگانه
ستیز آلترناتیو برای آلمان ابهاماتی ظاهر خواهند شد.
او استدلال
میکند: «سیاست خشونت آمیز با جهان پس از کرونا تناسبی ندارد. در بحران
کرونا آشکار میشود کسانی که میخواهند انسانها را علیه یکدیگر تحریک کنند
سهمی در پرسش های مربوط به آینده ایفا نمی کنند. وقتش که رسید ناسازگاری
لانه کرده در پوپولیسم کاملا آشکار می شود.»
___________________
بیشتر بخوانید