واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

شخصیت شناسی از متمم-درس ۳: کارن هورنای، از نبودن امنیت تا زندگی عصبی



شخصیت شناسی -درس ۳: کارن هورنای، از نبودن امنیت تا زندگی عصبی (از متمم)

کارن هورنای و زفتارهای نوروتیک

وقتی از کارن هورنای حرف می‌زدیم گفتیم که یکی از واژه‌های کلیدی در مدل نگرش او به انسانها و شخصیت انسانها، «عصبی» بودن و نمایش رفتارهای نوروتیک است.  ما معمولاً عصبی بودن را با عصبانی بودن هم معنا می‌گیریم.  به همین دلیل شاید بد نباشد که نگاهی کوتاه و مختصر – و طبیعتاً غیردقیق – به واژه‌ی عصبانی بیندازیم.

عصبانی بودن – که از لحاظ بار معنایی می‌توان نزدیک به خشمگین بودن هم در نظر گرفت – یک احساس است. گاهی یک رویداد بیرونی ما را عصبانی می‌کند و گاهی یک تحلیل درونی. ترافیک، بی احترامی دیگران به ما یا سایر مردم، رفتارهای خشونت آمیز والدین با فرزندان در محیط‌های اجتماعی، همه و همه می‌توانند در ما احساس خشم و عصبانیت ایجاد کنند. گاهی هم فکر کردن و مرور خاطراتی که با یک همکار قدیمی داشته ایم، برای تجربه‌ی یک عصبانیت عمیق و خشم مهارنشدنی کافی است!

طبیعی است که میزان عصبانی شدن ما از هر رویداد، به نحوه تحلیل و نگرش ما نیز بازمی‌گردد:

ما ممکن است امروز از مشاهده‌ی برخوردهای خشونت آمیز در خیابان عصبانی شویم. اما وقتی شب هنگام با مشاهده‌ی تلویزیون متوجه می‌شویم که در کشورهایی مثل آمریکا، چقدر خشونت زیاد است و تقریباً همه در حال کشتن همدیگر هستند،‌ احتمالاً در برخورد با رویدادهای مشابه، کمتر عصبانی می‌شویم!

به عبارت دیگر، معیارهای مقایسه، اطلاعات قبلی، ارزش‌ها، اصول و فرهنگ و رسانه‌ها، می‌توانند مدل‌های ذهنیمتفاوتی در ما شکل دهند و هر انسانی با توجه به مدل ذهنی خود، نسبت به رویدادهای اطراف خود، به شکل متفاوتی واکنش نشان می‌دهد.

 زمانی که از هر احساسی حرف می‌زنیم، بلافاصله بحث «مدت زمان ماندگاری» آن احساس هم مطرح می‌شود.  هیچ احساسی برای همیشه باقی نمی‌ماند. احساس خشم یا ناراحتی یا خوشحالی یا هر احساس دیگری، پس از یک دقیقه یا یک ساعت یا یک روز به هر حال از بین می‌رود. اگر احساسی در ما برانگیخته شود و هرگز کاهش نیابد، بدیهی است که ما دچار یک بیماری هستیم!

اما وقتی از عصبی بودن حرف می‌زنیم از یک ویژگی شخصیتی حرف می‌زنیم. این ویژگی به صورت مقطعی به وجود نیامده که پس از مدت کوتاهی هم تغییر کند. همچنین تنها نماد شخصیت عصبی، عصبانی بودن نیست. یک نفر ممکن است بسیار آرام باشد. رفتار متین داشته باشد. اما از لحاظ شخصیتی، عصبی محسوب شود.

نمایش کامل این مطلب برای کاربران آزاد متمم انجام می‌شود. برای اطلاعات بیشتر، لطفاً به این صفحه مراجعه نمایید.

بدیهی است که موارد فوق، الزاماً نشان‌دهنده‌ی شخصیت عصبی نیستند و قرار گرفتن آنها در کنار هم و همینطور حالت شدید آنها می‌تواند نشان‌دهنده شکل‌گیری یک شخصیت عصبی باشد. با مرور فهرست فوق، شاید بیشتر بتوان احساس کرد که چقدر نگاه کارن هورنای می‌تواند برای امروز ما مفید باشد. بسیاری از دغدغه‌هایی که ما امروز به اسم مهر طلبی و کمال گرایی و استقلال مفرط و وابستگی بیش از حد و موارد مشابه می‌شناسیم، در ادبیات و مدل ذهنی هورنای، به عنوان زیرمجموعه‌ای از یک شخصیت عصبی، مورد توجه و بررسی قرار گرفته‌اند.

ترتیبی که گروه متمم برای خواندن مطالب سری شخصیت شناسی به شما پیشنهاد میکند:


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد