واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

عید مبارک

***************************************************************************************


عید با سعادت غدیرخم ،عیداللّه الاکبر، عید ولایت

هنگام ابلاغِ بزرگ ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

                                        خورشید جانشین خورشید پیامبری

به مردمان عام و خاص،

                    بر عالم خلقت و همه مردمان به ویژه مسلمانان  به ویژه دوستداران

                                                             و به ویژه پیروان معصومین علیهم السلام


                                                              مبارک باد


******************
*********************************************************************




مرتبط:

(مقدمه واحد برای نوشتارها، مباحث و مطالب معرفتی)

- درباره شناخت غدیر در سخن آیت الله میرباقری

- چرا و چگونه امام را یاری کنیم



8230169950


درسی از مارتین هایدگر ؛ چگونه در جهانِ نااصیل «اصالت» داشته باشیم؟

مقدمه واحد برای نوشتارها، مباحث و مطالب معرفتی


درسی از مارتین هایدگر ؛ چگونه در جهانِ نااصیل «اصالت» داشته باشیم؟
برای یکی از مهم‌ترین فیلسوفان قرن بیستم، یعنی مارتین هایدگر ، یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که ما به عنوان انسان با آن روبرو هستیم، این است که در جهانی که دائماً سعی دارد ما را به چیز دیگری تبدیل کند، «خودمان» باشیم.
هایدگر مانند سایر فیلسوفانی که اغلب از آن‌ها با عنوان «اگزیستانسیالیست» یاد می‌شود، از ارزش «اصالت» دفاع می‌کند: یعنی اینکه مسیر خود را در زندگی بسازیم و بر اساس اصولی زندگی کنیم که خودمان به آنها اعتقاد داریم.
 
به گزارش فرادید؛ با این حال، به نظر می‌رسد اینکه کسی بتواند همیشه یک فرد کاملاً «غیرهمرنگ جماعت» و «اصیل» باشد، آرمانی غیر واقعی و دست‌نیافتنی باشد و هایدگر هم با این موضوع موافق است.
هایدگر در کتاب «هستی و زمان» استدلال می‌کند که با توجه به اینکه ما به درون دنیایی از پس‌زمینه‌های فرهنگی و معانی مشترک میان انسان‌ها «افکنده شده‌ایم»، کاملاً اجتناب‌ناپذیر است که در نهایت با ارزش‌های زندگی عمومی همرنگ شویم و نسبت به چگونگی زندگی خود نوعی از رضایت را داشته باشیم که مبتنی بر فهم و ارزش‌های عمومی است.
 
به هر حال، ایفای یک نقش پذیرفته‌شده به لحاظ اجتماعی ممکن است زندگی را آسان‌تر کند و مطابقت با ارزش‌ها یا عرف‌های خاص، برای زندگی بدون دردسر در برخی فرهنگ‌ها و جوامع ضروری باشد.
 
با این حال، با وجود چنین راحتی‌هایی، باید مراقب باشیم که خود را به کلی و تماماً در آنچه که هایدگر آن را «آنها» یا «همه» می‌نامد، گم نکنیم؛ منظور هایدگر از «همه» همان عرف و ارزش‌هایی هستد که انگار «همه‌کس» آن‌ها را قبول دارد و تک تک افراد جامعه سعی می‌کنند بر طبق آن زندگی کنند. یعنی آدم‌ها سعی می‌کنند در هر موقعیتی همان کاری را بکنند که «همه» در چنین موقعیتی می‌کنند. این وضعیتی است که در آن «همه، دیگری هستند و هیچکس خود واقعی‌اش نیست.»

«روزمرّگی» و «همه»

هایدگر می‌نویسد: «ما همانطور که «همه» لذت می‌برند، لذت می‌بریم و خودمان را سرگرم می‌کنیم. همانطور که «همه» می‌بینند و قضاوت می‌کنند، ما هم کتاب، فیلم و هنر را می‌خوانیم، می‌بینیم و در موردشان قضاوت می‌کنیم. و حتی هرآنچه را که «همه» شوکه‌کننده می‌دانند، ما هم شوکه‌کننده می‌دانیم.»
 
«آنها» یا «همه» شیوه‌ی زندگی در حالت روزمرّگی را تجویز می‌کنند.
 
رها شدن از «روزمرّگی» و «همه» کار آسانی نیست، اما گاهی فرصت‌هایی برای رها شدن از «همه» برای ما پیش می‌آید؛ این فرصت‌ها از نظر هایدگر در لحظات اضطراب، عدم قطعیت، غم، ناامیدی، یا زمانی که ندای وجدان را می‌شنویم، رخ می‌نمایند.
 
چنین لحظاتی زنجیرۀ به هم پیوسته و ظاهرا سفت و سخت معانی و ارزش‌های فرهنگی مشترک را می‌شکنند و ما این زنجیره را چنان می‌بینیم که گویی برای اولین بار داریم آن را می‌بینیم و درک می‌کنیم. زمانی را تصور کنید که در اعماق حالتی شبیه به افسردگی فرورفته‌اید؛ یا لحظاتی که تحت تاثیر یک اندوه عمیق، دارید به کل زندگی به شکل تازه‌ای نگاه می‌کنید. در چنین لحظاتی انگار برای نخستین‌بار از خود می‌پرسید که «رفتار کردن به فلان شکل خاص یا زیستن به فلان شیوۀ خاص چه دلیل و توجیهی دارد؟ چرا نباید طور دیگری بود؟»
 
اگرچه چنین لحظاتی لزوماً خوشایند نیستند (این‌ها ممکن است از دست دادن شغل، پایان یک رابطه یا حتی رسیدن به سن خاصی باشد)، اما نشان‌دهنده فرصت‌هایی برای توقف و ارزیابی وضعیت خود، بررسی شبکه‌های معنایی‌ای که در آن قرار داریم و رهایی از هر الگوی غیر اصیل زندگی هستند.
بنابراین برای هایدگر اصالت نیازمند فروپاشی‌ها، فوریت‌ها یا بحران‌های زندگی است که به ما فرصت‌هایی برای پرورش نوعی «آزادی» را به ما می‌دهد؛ آزادی از توهمات «همه» که ما را احاطه کرده است.
 
از نظر هایدگر یکی از بنیادی‌ترین تجربه‌هایی که می‌تواند ما را به این آزادی برساند، تامل واقعی و عمیق دربارۀ «مرگ» است؛ اندیشیدن به مرگ از نظر هایدگر برای ما مثل امکانی است که می‌تواند باعث شود زندگی خود را دوباره ارزیابی کنیم و بتوانیم به چیزی که خودمان می‌خواهیم تبدیل شویم نه آن چیزی تمام جنبه‌های زندگی‌اش را «همه» تعیین می‌کنند.

اصیل بودن واقعاً به چه معناست؟

کلمه‌ای که هایدگر در «هستی و زمان» ارائه می‌دهد Eigentlichkeit است، یک اصطلاح ابداعی مبتنی بر اصطلاح رایج eigentlich که از ریشۀ eigen به معنی «خود» یا «مناسب» می‌آید. بنابراین، ترجمه تحت‌اللفظی‌تر اصطلاح ابداعی هایدگر که اغلب آن را به «اصالت» ترجمه می‌کنیم می‌تواند «خود بودن» یا «مخصوصِ خود بودن» باشد. این شاید بینشی عمیق‌تر نسبت به آنچه هایدگر واقعاً از «اصالت» در نظر دارد ارائه بدهد.
 
اصالت به برقراری ارتباط با احساسات یا خواسته‌های یک خودِ درونیِ ایستا مربوط نمی‌شود؛ اصالت فرو رفتن در خود نیست بلکه بیشتر به معنی به عهده گرفتن مسئولیتِ زندگی خویشتن و ساختن شخصیت مخصوص خودمان است.
 
اصالت یعنی بدون فکر و با کمترین مقاومت با شرایط پیرامون خودمان همرنگ نشویم یا تلاش نکنیم که بدون کمترین زحمتی «از مسیر زندگی عبور کنیم». اصالت یعنی بکوشیم تا ارزش‌هایی را که می‌خواهیم بر اساس آن‌ها زندگی کنیم در هر لحظه مورد بررسی و شناسایی قرار دهیم و آن‌ها را با اراده و آگاهی خودمان انتخاب کنیم.
 
بنابراین، برای هایدگر، اصالت به معنای بی‌قید و بند بودن نیست؛ به معنای خودخواه یا آشتی‌ناپذیر بودن نیست، بلکه به معنای پیش بردن مسیر خود در زندگی بر اساس ارزش‌هایی است که دائماً آنها را تجزیه و تحلیل و تأیید می‌کنیم؛ به معنای پرورش حس ثبات قدم، صداقت و مسئولیت است؛ به معنای پذیرش مسئولیت آن کسی که هستیم و آن کارهایی که می‌کنیم.

مرتبط:

8334840968

دوش ها را فراموش کنید/ ماشین های جدید شما را می شورند (فیلم)

دوش ها را فراموش کنید/ ماشین های جدید شما را می شورند (فیلم)
دوش ها را فراموش کنید چون ماشین های جدید شما را می شورند. استفاده از ماشین‌های مختلف انسان شور باعث صرفه جویی در وقت کارکنان بخش مراقبت از سالمندان و استفاده کمتر از منابع آب، برق و مواد شوینده خواهد شد.
فناوری‌های مانند خودروهای پرنده یا ربات سخنگو احتمالا آینده را متحول می‌کنند، اما کمتر کسی به ماشین و دستگاه‌های انسان شور برای تحول در سبک کار و زندگی آینده فکر می‌کند.

به گزارش عصرایران به نقل از ان اچ کی ورلد، اخیرا فناوری و دستگاه‌های شست و شوی انسان در نمایشگاه اوساکای ژاپن معرفی شده است که می‌تواند انقلابی در صتعت شست و شوی بدن انسان محسوب شود. این تجهیزات بیش از هر چیز راه خود را به مراکز مراقبت و نگهداری از سالمندان باز کرده اند.

نمونه‌های مختلفی از این محصولات در سیستم‌های مراقبت از سالمندان مورد استفاده قرار گرفته و رضایت کارکنان این بخش‌ها را جلب کرده است.

استفاده از ماشین‌های مختلف انسان شور باعث صرفه جویی در وقت کارکنان بخش مراقبت از سالمندان و معلولان و استفاده از منابع آب، برق و مواد شوینده خواهد شد.

جزئیات بیشتر را در تصاویر گزارش ببینید.

 
 
 
 
 
ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران

تحلیل دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان، از اقتصاد ایران: بر سر یک دوراهی سرنوشت‌ساز قرار گرفته‌ایم

بر سر یک دوراهی سرنوشت‌ساز قرار گرفته‌ایم

بر سر یک دوراهی سرنوشت‌ساز قرار گرفته‌ایم
گروه اقتصادی:مسعود نیلی، اقتصاددان، پس از مناظره اقتصادی دوشنبه شب کاندیدا‌های انتخابات ریاست جمهوری، در یادداشتی نوشت: واقعیت این است که اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۶ به این طرف، وارد مرحله‌ای جدید از زندگی خود شده است که دیگر نمی‌توان به شیوه گذشته با آن رفتار کرد. به گزارش جماران،متن این یادداشت به شرح زیر است:

اقتصاد ایران در وضعیت کنونی، از نظر مسائل و چالش‌هایی که با آن مواجه است در مقطعی ویژه به سر می‌برد. مشکلات اقتصادی انباشته‌شده در طول سالیان گذشته، مانند زخم‌هایی کهنه، یکی پس از دیگری سر باز کرده‌اند و به‌دنبال آن، مرهم‌گذاری بر این زخم‌ها، جای علاج بیماری را گرفته است. انباشت مشکلاتی که در دهه‌های گذشته برای حل آن‌ها چاره‌اندیشی نشده، سبب شده است اقتصاد ایران امروز از نظر تعداد و عمق مسائل، در وضعیت تجربه‌نشده‌ای قرار گیرد.

همین امر باعث شده است که نه‌تن‌ها آیندۀ میان‌مدت، بلکه آیندۀ بلندمدت اقتصاد ایران نیز به نحوۀ مدیریت و تصمیماتی که در چند سال نزدیک پیش رو اتخاذ می‌شود وابستگی زیاد پیدا کند...» (بخشی از پیش‌گفتار کتاب دو جلدیِ اقتصاد ایران: چگونگی گذر از ابرچالش‌ها، مسعود نیلی و همکاران، انتشار پاییز ۱۳۹۶)

دوشنبه شب پس از دیدن بخش سوم و پایانی مناظرۀ اقتصادی نامزد‌های انتخاباتی ریاست جمهوری، خواب از سرم پریده بود و کابوس‌های مختلف، رهایم نمی‌کرد. در ذهنم، مشکلات عظیم اقتصادی را به‌صورتِ «دَرهم» در یک کفّۀ ترازو می‌گذاشتم و هر ۶ نامزد را نیز به‌صورت «دَرهم» در کفّۀ دیگر و نگاه می‌کردم که آیا این دوّمی تکانی می‌خورد یا نه. یک‌باره یادِ پیش‌گفتار کتاب چگونگی گذر از ابرچالش‌های اقتصاد ایران افتادم که در اوایل پاییز ۱۳۹۶ نوشته بودم.

جملاتی که در ابتدای این نوشته ملاحظه می‌کنید، در فضای آخرین اطلاعاتی که آن زمان در اختیار داشتیم، یعنی شرایطِ مساعدِ رشد اقتصادی ۸/۷ درصدی سال ۱۳۹۵ و تورم ۹ درصدی همان سال با ارقام مشابهِ ماه‌های در دسترس برای سال ۱۳۹۶ نوشته شده بود.

طبیعی است با این ارقام، آن متن خیلی تلخ و نامتناسب با واقعیت‌های آن زمانِ اقتصاد می‌نمود. اما امروز جملات آن، آشنا به نظر می‌رسد. کتاب را صبح سه‌شنبه تورق کردم و به فهرست آن نگاهی پس از چند سال انداختم. دیدم در آن، بیش از ۱۰۰ سرفصل شامل پیشنهاد‌های دقیق و قابل اجرا برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور به تفصیل ذکر شده بود. غم سنگین آن ایام دوباره قلبم را فشرد که چرا سیاست در کشور ما این مقدار در برابر تصمیمات سخت، اما صحیح، مقاوم است.

شاید در مورد این مطلب که شرایط امروز کشور ما به لحاظ تاریخی و از نظر نقشی که در تعیین سرنوشت آن در آینده ایفا می‌کند وضعیتی کاملا خاص قلمداد می‌شود، تردیدی وجود نداشته باشد. آنچه بر ما گذشته و ما را به اینجا رسانده، حاصل آن بوده است که اقتصاد با همۀ امکاناتش، شامل منابع انسانی، منابع طبیعی، ظرفیت‌های تولیدی و امکانات زیربنایی، برای دهه‌ها، قربانی مظلومِ سیاست بوده است. منابع سرشار نفت و گاز به جای آنکه در خدمت تأمین رفاه پایدار و بلندمدت اقتصاد قرار گیرد، آن‌گاه که جوان و پرنشاط بوده، به‌عنوان پوشاننده و ضربه گیر ناکارآمدی‌های حکمرانی به‌کار گرفته شده و اینک که ناتوان و فرتوت شده، دیگر نمی‌تواند نقش سابق را ایفا کند،  لذا در حال عیان‌کردن ناکارآمدی‌هاست.

منابعِ محدودِ آب کشور، آن زمان که نیازمند تیمار خاص بود تا بتواند برای سالیان طولانی عطش خاک را برطرف کند، از سر ناآگاهی به‌عنوان ابزار عدالت اجتماعی و از سر تعصب به‌عنوان ابزار خودکفایی مورد سوءاستفاده قرار گرفت. زمین تشنه، امروز دردمندانه، زبان خود را تنها به سوی آسمان گرفته که شاید قطره‌ای بر آن ببارد و چشمان کم‌سوی خود را از سرِ التماس، به سوی حاکمان دوخته که شاید پس از گذشت دوران و تجربه‌های دردناک، جهل و تعصب را به کناری گذارند و بفهمند که این نعمت الهی از اساس ابزار چنین اهدافی نبوده است.

بهره‌گیری ارزان و آسان از نعمت‌های طبیعی باعث شد تصور شود که حکمرانی کاری ساده و بدون دردسر است. فرآیندی انگاشته شد که در ابتدای آن، منابع و ظرفیت‌های خدادادی را می‌کاری و در انتها، محبوبیت درو می‌کنی. می‌توانی به درون مردم بروی و منابع طبیعی برگشت‌ناپذیر و منابع مالی تورم‌آفرین را میان آنان تقسیم کنی و از فریاد‌های شوق‌آمیز و قدرمندانۀ آن‌ها با غرور لذت ببری.

واقعیت اینست که اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۶ به این طرف، وارد مرحله‌ای جدید از زندگی خود شده است که دیگر نمی‌توان به شیوۀ گذشته با آن رفتار کرد. این تغییر بزرگ توسط سیاست‌مداران ما در جناح‌های مختلف، متأسفانه هنوز فهمیده نشده است و لذا آن‌ها «همگی» هنوز در دورانِ «شیرین زبانی» زندگی می‌کنند.

یکی از شما ۶ نفر، به‌جای دادن امید‌های واهی که اساساً باورپذیر نیست، بیاید و صادقانه به مردم بگوید که خوب می‌داند نخواهد توانست معجزه کند. اما بگوید که در اقتصاد همان‌طور که معجزه نداریم، بن‌بست هم نداریم. بگوید که می‌داند در چارچوب «راهبرد‌های موجود»، بودجۀ دولت به‌خاطر کسری‌های زیادی که دارد، ظرفیت کشف‌نشده‌ای برای افزایش حقوق معلمان و پرستاران و ... را ندارد. در نظام بانکی منابع اضافه‌ای برای کمک به تولید وجود ندارد مگر به قیمت اضافه‌کردن بار بیشتر تورم به زندگی مردم. نترسد که بگوید، در چارچوب شرایط تحریم و محدودیت‌های مالی بین‌المللی، منابع ارزی کشور به‌سختی می‌تواند از وضع موجود بیشتر شود.

صادقانه بگوید که می‌داند شرایط سختی را باید مدیریت کند. از سال ۱۳۹۶ به بعد، تا اطلاع ثانوی، دوران رؤسای جمهور محبوب به سر آمده است. بگوید که می‌داند مسیر توسعۀ موفقِ مسالمت‌آمیز کشور، بس طولانی است. یکی از شما، زبان صادق درد‌های مردم شود و بگوید که مردم! شما در هر حال، دوران دشواری را در پیش خواهید داشت و هرکس غیر از این بگوید یا از سر جهل است یا فریب.
بگوید که ما بر سر یک دوراهی سرنوشت‌ساز قرار گرفته‌ایم. در یک راه، سختی‌های زیادِ «قطعی» که به سختی‌های بیشتر غیرقابل‌تحمل خواهد رسید و در انتخابی دیگر، سختی‌های زیادی قرار گرفته که به گشایش‌های «محتمل» و فردا‌های بهتر پس از آن، ختم خواهد شد. بگوید که او نمی‌خواهد کورتُن‌درمانی کند.

مسیر فریب، عواقبی دردناک و جبران‌ناپذیر دارد. به مردم بگوید که آنچه به‌طور قطع می‌تواند تعهد دهد آن است که زبانِ جمهور در نظام تصمیم‌گیری باشد. اطمینان دهد که ابرچالش‌های اقتصادی راه حل دارند، اما باید از معبرِ سختِ سیاست عبور کنند و او می‌داند عبور از این گذرگاه با دشواری‌های بسیار و ریسک‌های عدم موفقیت مواجه است. به‌جای آنکه به مردم تصویر زیبای نقاشی‌شده، اما رؤیایی از آینده را نشان دهد، عکس واقعی خودمان را ارائه کند. مردم واقعی در درون همان قابی قرار دارند که بر چهره‌هایشان لبخند خشکیده است.  پس تو هم در درون همان قاب بیا تا آن‌ها باور کنند در کنار آن‌ها هستی و خواهی بود.
 
باور من اینست که مردم به یک رئیس‌جمهور «معمولی» برای شرایط «غیرمعمولی» خود قانع هستند. پس تلاش نکن از خود قهرمان ترسیم کنی، چون واقعاً چنین نیستی. ما در مسیر گذار به سر می‌بریم. گذارِ اقتصادی، گذار فرهنگی و گذارِ سیاسی. این گذار طولانی خواهد بود و تو باید بتوانی نشان دهی که می‌توانی، تنها حلقه‌ای از این زنجیرۀ طولانی باشی. مردم در تاریکی با چراغ‌های ضعیف و کم‌نور، به‌دنبال سیاست‌مدارِ آگاهِ از جنس خودشان می‌گردند. در سیاست برخلاف اقتصاد، هم بن‌بست داریم هم معجزه. نمی‌گویم که تو با انتخاب این رویکرد می‌توانی معجزه کنی، اما از این روز‌های باقیمانده استفاده کن تا کمی از تنگنای بن‌بست بکاهی».

ایلان ماسک: سال ۲۰۲۵ چند هزار ربات انسان‌نما اپتیموس در تسلا کار خواهند کرد

ایلان ماسک: سال ۲۰۲۵ چند هزار ربات انسان‌نما اپتیموس در تسلا کار خواهند کرد (فیلم)
ایلان ماسک مدیرعامل تسلا، شب گذشته در جریان جلسه سالانه سهامداران این شرکت ویدیو جدیدی از ربات انسان‌نما «اپتیموس» (Optimus) به نمایش گذاشت. او در هنگام نمایش این ویدیو ادعا کرد که در سال ۲۰۲۵، هزاران ربات انسان‌نما در تسلا کار خواهند کرد. او در ادامه گفت که درحال‌حاضر دو ربات Optimus در کارخانه تسلا در «فرمونت، کالیفرنیا» کار می‌کنند. آن‌ها وظیفه قراردادن باتری‌ها در جعبه را برعهده دارند. همچنین در دفاتر «پالو آلتو، کالیفرنیا» تسلا نیز ظاهراً چند ربات مشغول به کار هستند
منبع:هم میهن

ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران:

کانال 1 aparat.com/asrirantv کانال 2 aparat.com/asriran کانال 3 youtube.com/@asriran_official/videos