محمدرضا سرکلزایی در کانال تلگرامی اندیشکده خرد نوشت:
در راهروی هواپیما پیش میروم تا به صندلیام برسم. جلوی من یک خانم عرب دنبال صندلیاش میگردد.
مهماندار صندلیاش را به او نشان میدهد و میگوید: «اجلس!»
به مهماندار هواپیما میگویم که ایشان خانم هستند و به جای اجلس باید بگوید «اجلسی»
مهماندار با بیاعتنایی میگوید: «خوب! اجلسی!» که یعنی « چه فرقی میکند حالا؟!»
روی صندلیام که مینشینم مسافر بغلیام از مهماندار دیگری میپرسد:
«چرا اینقدر تأخیر داشت این پرواز؟»
مهماندار جواب میدهد: «از مقصد تأخیر داشت»
منظورش از «مقصد» همان «مبدأ» است!
میفهمم که مشکل بلد نبودن زبان خارجیها نیست، زبان رایج خودمان هم مهجور است!
از یک آژانس هواپیمایی بلیط میخرم، بلیط را برایم ایمیل میکنند، عنوان فارسی ایمیل غلط املایی دارد، از دو کلمه عنوان یکیش غلط است!
متن بلیط بهزبان انگلیسی است و در اولین نگاه من سه غلط املایی دارد!
به صادرکننده بلیط تلفن میزنم و میگویم متن بلیط غلط دارد، میگوید:
«ما این متن را از روی متن فلان شرکت هواپیمایی ترکیهای برداشتهایم.»
میگویم: «سرکار خانم، مرجع درستی واژههای انگلیسی که شرکتهای ترک نیستند، شما متن را در نرم افزار word هم که بزنید غلطها را به شما نشان میدهد!»
با عصبانیت پاسخ میدهد:
«شما چه کار به غلطهای متن بلیط دارید، اسم شما و تاریخ و ساعت پروازتان که درست است!»
دوستی دارم که مهندس مکانیک است و بسیار باهوش و دقیق اما هر وقت برایم پیامک میزد (با حروف فارسی) در هر پیامکش حداقل یک غلط املایی داشت!
بررسی کردم دیدم دچار «خوانش پریشی» (dyslexia) است و خودش خبر ندارد!
چطور میشود یک نفر تا مدرک کارشناسی پیش برود و «خوانشپریشی»اش کشف نشده باشد؟!
وقتی غلطگویی و غلط نویسی برایمان عادی شود طبیعی است که درجات خفیف و حتی متوسط خوانشپریشی را تشخیص ندهیم!
من هم ممکن است کلمات زیادی را غلط بنویسم ولی به غلطنویسی افتخار نمیکنم و وقتی کسی غلطهایم را تذکر دهد خوشحال میشوم که سوادم بیشتر شده است.
همین امروز از صفحه آخر روزنامه همشهری یاد گرفتم که «خوار و بار» ترکیب غلطی است و «خواربار» درست است.
این که بی سوادی را عیب ندانیم و با لجاجت بر بیسوادی خود اصرار کنیم، یک بیماری فرهنگی است.
شاید ذهن من زیادی «سیاستزده» شده است ولی من فکر میکنم وقتی یک مقام اجرایی یک کشور به «مدرک دانشگاهی» بگوید «کاغذ پاره»، بیسوادی را تبدیل به یک فضیلت کردهاست!
بیایید علیه «فضیلت بیسوادی» ایستادگی کنیم، از گویندگان و نویسندگان «منبع» طلبکرده و غلطهای گفتاری و نوشتاریشان را تصحیح کنیم؛ بیایید «تن ندهیم» به هر چه «عادی» میشود.
عصر ایران - شرکت کامیون و اتوبوس میتسوبیشی فوسو (Mitsubishi Fuso Truck and Bus Corporation) به تازگی از نوماد پرو کانتر (NOMADPro Canter) رونمایی کرده است. این خودرو مفهومی از یک سبک زندگی کار از راه دور جدید پشتیبانی می کند، در شرایطی که ارتباط عمیق با دنیای بیرون را نیز ترویج می کند.
نوماد پرو کانتر بر اساس مفهوم بهرهگیری از قدرت شفابخش طبیعت شکل گرفته و خود را به عنوان یک کامیون سبک که یک دفتر کار متحرک دارای مجموعه ای از امکانات رفاهی را در خود جای داده است، معرفی می کند. نوماد پرو کانتر بر اساس کامیون میتسوبیشی کانتر شکل گرفته که برای کاربردهای مختلف هم در ژاپن و هم در کشورهای دیگر استفاده می شود.
پروژه شرکت کامیون و اتوبوس "میتسوبیشی فوسو" متاثر از گسترش سریع دورکاری و خانهبهدوش های دیجیتال است که تعریف دفاتر کار سنتی در سراسر جهان را تغییر داده است. از جمله مزایای این پدیده جدید می توان به کاهش زمان رفت و آمد و انعطافپذیری کل زندگی اشاره کرد.
از سوی دیگر، گفته می شود که کار از خانه می تواند منجر به کم تحرکی و انزوای اجتماعی شود. برای مقابله با این مشکل، شرکت کامیون و اتوبوس میتسوبیشی فوسو دفتر کار متحرک نوماد پرو کانتر را برای ایجاد تعادل بین زندگی و کار و کمک به حفظ سلامت جسمانی و روانی افراد معرفی کرده است.
این کامیون دارای امکاناتی است که کار از راه دور را راحت می کند. نوماد پرو کانتر به یک میز و نیمکت قابل تنظیم مجهز است که فضای کار برای دو نفر را فراهم کرده و به راحتی قابل جمع شدن هستند. همچنین، یک تخت متحرک، یک آشپزخانه، سینک، و اتاق دوش از دیگر ویژگی های آن هستند که استراحت یا خواب در خودرو پس از انجام کار را ممکن می سازد. اگرچه فضای داخلی نوماد پرو کانتر جمع و جور است، اما بال سمت راست خودرو می تواند به طور کامل باز شود و به کاربران اجازه می دهد تا احساس نزدیکی به طبیعت هنگام کار را تجربه کنند.
برنامه توسعه فردی یا همان IDP ابزاری است که به شما کمک می کند تا اهداف تحصیلی و شغلی خود را عملی کنید و برای دستیابی به آن ها، با برنامه پیش بروید. این ابزار علاوه بر اینکه به شما در طراحی استراتژی های رشد کمک می کند، برای خودارزیابی هم بسیار کاربرد دارد و می توانید برای اهداف مختلفی در طول زندگی تان از آن استفاده کنید. در ادامه با هم یاد می گیریم که چگونه برنامه توسعه فردی IDP بنویسیم.
برنامه توسعه فردی یا individual development plan که با حروف مختصر IDP هم شناخته می شود، ابزاری است برای توسعه شخصی و حرفه ای افراد. معمولا دانشجویان و کارمندان از این ابزار برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت خود در مسیر تحصیلی یا شغلی شان استفاده می کنند. اما برنامه توسعه فردی یا IDP فقط ابزاری برای ارزیابی عملکرد یا یک ابزار موقتی برای دستیابی به اهداف نیست؛ بلکه به صورت یک چرخه پیوسته در جریان است تا به شما در توسعه فردی تان کمک کند.
شرکت های زیادی از IDP برای کارمندان جدید یا فعلی خود استفاده می کنند. به این صورت که سالانه کارمندان خود را به شرکت در برنامه توسعه فردی تشویق می کنند تا بتوانند فرایند بازخورد و توسعه مهارت ها را در تمام سطوح سازمان، بهبود دهند.
برنامه توسعه فردی به شما کمک می کند که برای آینده آماده شوید. به این ترتیب که چشم انداز مسیر شغلی خود را مشخص و برای استفاده از نقاط قوت خود در راستای توسعه شخصی، اهدافی را تعیین کنید. با کمک IDP می توانید مهارت ها، دانش و تجربه هایی که برای توسعه در مسیر شغلی خود نیاز دارید را کسب کنید. به طور کلی مهم ترین مزایای استفاده از برنامه توسعه فردی عبارتند از:
برای پاسخ دادن به این سوال که چگونه برنامه توسعه فردی IDP بنویسیم، اول باید با اجزای اصلی آن آشنا شویم. یک برنامه توسعه فردی برای کارمندان از ۴ بخش اصلی تشکیل می شود:
۱. اهداف شغلی
باید در برنامه IDP خود تمام اهداف کوتاه مدت و بلندمدتی که در مسیر شغلی تان دارید را بنویسید. اگر اهدافتان را با تاریخ دستیابی به آن ها را مشخص کنید، بهتر می توانید آن ها را ارزیابی و برای رسیدن به آن ها برنامه ریزی کنید.
۲. نقاط قوت
با استفاده از گزارش های عملکرد سازمان، می توان نقاط قوت، استعدادها و مهارت های هر کارمند را به برنامه توسعه فردی اش اضافه کرد. چراکه تاکید بر این نقاط قوت، می تواند کارمندان را تشویق و ترغیب کند تا با اعتمادبه نفس بیشتری برای رسیدن به اهدافشان تلاش کنند.
۳. فرصت های توسعه
گفتیم که برنامه توسعه فردی به شما کمک می کند تا شکاف ها و کمبودها در مهارت ها و دانش هایتان را پیدا کنید. با مشخص کردن این شکاف ها می توانید فرصت هایی را برای یادگیری آن ها در نظر بگیرید. برای مثال برای رسیدن به هدف «طراح گرافیک شدن» شما باید مهارت «شناخت رنگ» را در کنار سایر مهارت ها بدانید. اما متاسفانه هیچ آموزشی در این حوزه ندیده اید. در اینجا باید به دنبال فرصت های توسعه باشید و برای شرکت در یک کلاس آموزشی، برنامه ریزی کنید.
۴. برنامه های عملیاتی
بعد از مشخص شدن اهداف، مهارت ها و فرصت های توسعه، حالا باید برای رسیدن به اهدافتان برنامه های عملیاتی قابل دسترسی در نظر بگیرید. شرکت کردن در دوره های آموزشی یا کنفرانس ها، استخدام یک مربی یا کوچ، گفت وگو با سایر همکاران که تجربه و دانش بیشتری دارند و بسیاری اقدامات دیگر می تواند به شما در رسیدن به اهدافتان کمک کند.
برای نوشتن یک برنامه توسعه فردی می توانید از افرادی که در این زمینه تخصص و تجربه دارند، کمک بگیرید. اما اگر خودتان می خواهید به این سوال پاسخ دهید که چگونه یک برنامه توسعه بنویسید، پیشنهاد می کنیم که مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید:
۱. اهداف شغلی خود را مشخص کنید
برای مثال اگر به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده اید و می خواهید برای اولین بار به دنبال شغل بگردید، سه تا چهار شغل مورد نظر را برای خود انتخاب کنید. فراموش نکنید که شغل های بسیاری، مسیر یکسانی دارند و هدف گذاری برای یک مورد می تواند برای همه آن ها قابل تعمیم باشد. سپس مهارت ها، دانش و تجربه خود را با شغل هایی که انتخاب کرده اید بسنجید و ببینید با کدام مورد همخوانی بیشتری دارید. بعد از آن اهداف دستیابی به آن شغل را مشخص کنید.
۲. مهارت های موردنیازتان را تعیین کنید
گفتیم که باید مهارت های خود را نسبت به شغل بسنجید. اگر برای دستیابی به یک شغلی نیاز به یادگیری مهارت های بیشتری دارید، آن ها را تعیین کنید و برای یادگیری این مهارت ها برنامه ریزی کنید. اگر مطمئن نیستید که شغل مورد علاقه تان به چه مهارت ها یا تجربه هایی نیاز دارد، بهتر است درباره آن تحقیق کنید. می توانید آگهی های شغل های مرتبط را بخوانید یا با افرادی که شغل مشابهی دارند، گفت وگو کنید.
صادقانه مهارت ها و دانش فعلی خود را با مواردی که برای استخدام در شغل مورد نظرتان باید داشته باشید، مقایسه کنید. بعد از آن نقاط قوت خود را مشخص و مواردی که در مسیر توسعه به آن ها نیاز دارید را هم تعیین کنید. بهتر است برای ارزیابی بهتر مهارت هایتان از نظرات یک فرد متخصص هم استفاده کنید. این فرد می تواند استاد یا همکار باسابقه شما باشد.
۴. اهداف و استراتژی خود را برای توسعه در مسیر شغلی تان بنویسید
حالا وقت آن است تا تمام اهداف و مهارت هایی را که از قبل در نظر گرفته اید، با جزئیات روی کاغذ بیاورید. سپس بر اساس آن ها، اهداف کوتاه مدت (تا سال آینده)، میان مدت (یک تا دو سال) و بلندمدت (سه تا پنج سال) خود را مشخص و استراتژی و برنامه عملیاتی تان را هم طراحی کنید. یعنی قدم هایی که برای رسیدن به اهدافتان باید بردارید را بنویسید. به این ترتیب می توانید تاریخ ها و موعدهای مقرر (deadline) را هم مشخص کنید.
۵. در طول زمان، نظارت و ارزیابی را فراموش نکنید
با شروع برنامه توسعه فردی یا همان IDP، باید نظارت و ارزیابی را هم در نظر بگیرید. یعنی نتایج، موفقیت ها یا حتی شکست ها را مکتوب کنید. مکتوب کردن این موارد به شما کمک می کند تا میزان رشد و دستاوردهای خود را در طول زمان بسنجید و از دیگران بازخورد دریافت کنید. درنتیجه با اعتمادبه نفس و رضایت بیشتری می توانید به برنامه خود پایبند بمانید.
چگونه یک برنامه توسعه فردی بنویسیم؟ این سوالی است که دانشجویان و کارمندان زیادی برای رشد و توسعه خود در مسیر تحصیلی یا شغلی شان می پرسند. برای پاسخ دادن به این سوال، اول باید با تعریف IDP آشنا شده، اجزای اصلی آن را بشناسید و سپس برای خود یک برنامه شخصی سازی شده بنویسید. فراموش نکنید که در طول مسیر باید خود را به چالش بکشید، یاد بگیرید و ارزیابی کنید. این رمز موفقیت یک برنامه توسعه فردی است.