واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

نقش سلامتی به عنوان اولین و مهمترین ابزار موفقیت

سلامتی اولین و مهمترین ابزار موفقیت (از سایت یادبگیر)

 نوشته: علی یزدی مقدم

سلامتی و موفقیت

در هر مقاله و مبحثی درباره موفقیت معمولاً پر تلاش بودن و سخت کوشی مورد تاکید قرار می گیرد همیشه از کار مداوم و خستگی ناپذیر صحبت می شود و افراد زیادی را به عنوان نمونه ذکر می کنند که با کار خستگی ناپذیر و طولانی مدت توانسته اند کار های خارق العاده ای انجام دهند و طعم موفقیت را بچشند. اما در این میان یک نکته فراموش می شود همه یا غریب به اتفاق این افراد سلامتی خود را بخاطر کسب موفقیت از دست نداده اند و اگر سلامت خود را برای کسب آن هدف از دست داده اند شاید نتوانیم آنها را انسان موفقی بدانیم. ولی من امروز حرف دیگری دارم اگر بخاطر رسیدن به موفقیت سلامتی خود را به خطر بیندازید موفقیت را هم بدست نخواهید آورد یا اگر آنرا بدست بیاورید از آن لذت نخواهید برد. اما آیا می توان هم به موفقیتی بزرگ دست یافت و هم سلامتی خود را حفظ کرد؟

 ما انسان ها قدر آنچه را که داریم نمی دانیم تا زمانیکه آن را از دست بدهیم سلامتی جسمی و روحی هم یکی از این داشته هاست و بهتر است بگویم یکی از ارزشمند ترین آنها. اما گاه آنچنان سلامتی را در میان اهداف بزرگ خود گم می کنیم و از آن غافل می شویم که فقط هنگامی که درد و بیماری به سراغ ما می آید متوجه می شویم چه گوهر ارزشمندی را از دست داده ایم.

سلامتی روح، سلامتی بدن

سلامتی فقط به سلامت جسمی محدود نمی شود بلکه شامل سلامت روان هم هست. برای داشتن روان سالم به استراحت و تفریح نیاز دارید به یک رابطه عاطفی سالم نیاز دارید باید با دوستان و اطرافیان ارتباط برقرار کنید و در این میان خانواده نقش اساسی در دست یافتن به سلامت روان افراد دارد. اگر بخاطر دست یافتن به هدف والای خود خانواده خود را از دست بدهید موفقیت را لمس نخواهید کرد. حتی زمانیکه به آن هدف می رسید احساس خوبی نخواهید داشت به عبارت دیگر سلامت روحی خود را به خطر انداخته اید منظور از از دست دادن خانواده دور شدن از آنها و وقت نداشتن برای آنهاست. همه افراد پر کار همیشه با این مشکل در گیر هستند و مدام باید تلاش کنند بین کار و زندگی خانوادگی خود تعادل برقرار کنند. این حقیقتی است که باید قبول کنیم اگر موفقیت بزرگی می خواهید مجبور هستید قسمتی از وقتی را که باید برای خود و خانواده تان بگذارید صرف کار بیشتر کنید. اما نباید از خود و خانواده خودتان غافل شوید. راه رسیدن به موفقیت یک مسیر طولانی است و نیاز به زمان زیادی دارد، باید بتوانید مدت طولانی با انگیزه بمانید، باید توان جسمانی بالایی داشته باشید، باید آرامش فکری داشته باشید و در یک کلام یک مدیر قدرتمند در تمامی جنبه های زندگی خود باشید و بتوانید همه جانبه مدیریت کنید. البته ساده نیست ولی این گونه تلاش کردن ارزشمند است.

هر از چند گاهی ترمز کنید!

اگر رسیدن به موفقیت را یک سفر طولانی برای مقصدی زیبا و دلپذیر بدانیم و شما راننده خودرو باشید به عنوان راننده مسئول جان خود و سرنشینان خودرو هستید. طبیعی است که پس از مدتی رانندگی هم شما و هم سرنشینان خودرو (که همان خانواده شما هستند) به استراحت نیاز خواهند داشت و باید هر از چند گاهی خودروی خود را متوقف کنید استراحت کنید و از مناظر زیبا لذت ببرید تا توان رانندگی با تمرکز دقت و ایمنی بالا را داشته باشید. به خاطر داشته باشید سفر موفقیت سفری بسیار طولانی است و باید به خود فرصت بیشتری بدهید تا بتوانید تا تجدید قوا کنید و درست تصمیم بگیرید و توان ادامه مسیر را داشته باشید.

سلامتی را یک هدف بزرگ قرار دهید.

اگر می خواهید همیشه سلامتی خود را حفظ کنید باید تکلیف خود را با آن مشخص کنید. باید آنرا یک هدف مهم بدانید هیچگاه نگویید: «مگه من چقدر می خوام عمر کنم!» ارزشمند ترین چیزی که دارید سلامتی شما و این فرصت زندگی است فرصتی که دوباره به شما داده نمی شود باور کنید عمر بسیار کوتاه است بسیار کوتاه تر از آنی که فکرش را می کنید این فقط حرف من نیست این سخن بسیاری از بزرگان است. خاطرم هست که چند سال پیش دوره ای آموزشی را زیر نظر استادی می گذراندم که سالها تجربه کاری داشت وقتی صحبت می کردیم خاطراتی از اروپا، آفریقا، خاورمیانه، کشور های عربی، ایران عزیزمان، چین و … نقل می کرد اما جمله ای که او در 76 سالگی مرتب تکرار می کرد این بود که زندگی کوتاه است بسیار کوتاه من همیشه او را به چشم فردی موفق می دیدم که تجربیات ارزشمندی دارد اما همیشه این حرف او مرا به فکر وا می داشت در آن لحظه که این جملات را می گفت یک پیام هم در چشمانش بود گویی با چشمانش می گفت که شما هم زودتر از آن که فکر می کنید متوجه می شوید که به سن من رسیده اید! من آن موقع 30 سال سن داشتم با خود فکر می کردم چقدر زود 30 ساله شدم آیا 30 سال بعدی هم به همین زودی می گذرد؟ آیا در آن زمان می توانم مانند او سرپا باشم و به مهندسان جوان مهارت هایم را بیاموزم؟

اما وقتی که با شور و شوق مشغول کار هستیم همه این حرف ها را فراموش می کنیم و به همین دلیل است که باید برای سلامتی خود هم باید هدف داشته باشیم هدف سلامتی هر یک از ما می تواند این باشد که طولانی عمر کنیم و تا آخر عمر سلامت باشیم. خوب عمر طولانی چقدر است؟ 90 سال 100 سال 120؟ یا بیشتر این را خود می دانید اما بهتر است یک عدد در ذهن خود داشته باشید و برای مثلاً صد سال زندگی موفق و سلامت برنامه ریزی و تلاش کنید.

راهکار های حفظ سلامتی و رسیدن به موفقیت:

  • اولویت اول خود را سلامتی قرار دهید سلامتی فقط سلامتی جسمی نیست سلامتی روحی هم هست

  • برنامه زمانی داشته باشید و در این برنامه برای استراحت، ورزش و تفریح زمان کافی در نظر بگیرید.

  • برنامه ورزشی منظمی داشته باشید یک برنامه ورزشی که به سلامتی شما کمک کند نه اینکه آنرا به خطر بیندازد.

  • یک روز از هفته را به خانوداه خود اختصاص دهید با فرزندان به گردش بروید یک برنامه پیاده روی، کوه نوردی رفتن به سینما یا باغ وحش می تواند در روحیه و سلامتی شما و خانواده شما نقش بزرگی داشته باشد.

  • هر از چند گاهی به کار های خانه مانند آشپزی بپردازید و سعی کنید خوراک مورد علاقه خود را بپزید. آشپزی می تواند یک تفریح باشد و در عین حال قوه ابتکار شما را تقویت کند. سعی کنید طعم خاص خود را به غذا هایی که می پزید بدهید آن موقع خواهید دید که آشپزی لذت بخش خواهد شد!

  • به اندازه کافی استراحت کنید. برنامه خواب منظم داشته باشید خوابیدن مانند شارژ کردن باتری بدن است. افراد که خواب نامنظم دارند بیشتر بیمار می شوند و عمر کوتاه تری دارند.

  • زمانی را برای صحبت کردن و درد و دل کردن با افراد خانواده اختصاص دهید به حرف های آنها گوش دهید و با آنها صحبت کنید به این ترتیب سوء تفاهم ها برداشته می شود و همه اعضای خانواده بهتر با هم همکاری می کنند. و با آرامش فکری بیشتر می توانید

  • از خانواده خود کمک بخواهید همه افراد خانواده باید در مورد مشکلات خانواده احساس مسئولیت کنند. همانطور که به مشکلات آنها رسیدگی می کنید باید از آنها هم بخواهید در وقت آزاد خود با شما همکاری کنند. این یک رابط سالم و سودمند برای دوطرف است. به این ترتیب وقت آزاد بیشتر خواهید داشت و با همکاری خانواده خود در مسیر درستی به سمت موفقیت گام برمی دارید.

  • زمانی را برای فکر کردن اختصاص دهید یکی از دلایلی که بسیاری خود را فراموش می کنند این است که با چشمان بسته فقط تلاش می کنند بدون اینکه به اندازه کافی فکر کنند آنها بیشتر خسته می شوند و کمتر وقت آزاد دارند و نتیجه کمتری هم می گیرند. پس زمانی را برای مرور کار های خود داشته باشید از تجربه های خود استفاده کنید و فکر کنید و راندمان خود را بالا ببرید تبر خود را تیز کنید بعد ضربه بزنید!

  • برنامه غذایی سالم داشته باشید و از پر خوری بپرهیزید شما می خواهید بیش از 100 سال سالم زندگی کنید پر کار و پر تلاش باشید به دیگران کمک کنید برای آنها الگو باشید و از این همه لذت ببرید به عبارت دیگر می خواهید زندگی کنید آیا باز هم می خواهید با پر خوری این فرصت ها را به خطر بیندازید؟

  • مثبت فکر کنید ارتباطی قوی بین مثبت فکر کردن و سلامت روحی و جسمی وجود دارد همچنان که مثبت فکر کردن به با شما کمک می کند با انگیزه بیشتری تلاش کنید و موفقیت را لمس کنید به آرامش فکری و روحی شما هم کمک می کند.

البته من نمی گویم اگر کسی سلامتی خود را از دست بدهد دیگر نمی تواند انسان موفقی باشد ولی راه رسیدن به موفقیت کار کردن تا حد به خطر انداختن سلامتی خود نیست! با این هدف که کمی زودتر به هدف خود برسید ارزشمند ترین چیزی را که خداوند به شما ارزانی کرده است را به خطر نیندازید.

سلامت و موفق باشید

نوشته: علی یزدی مقدم

مطالب مرتبط:

چند توصیه برای بهبود خود در محیط کار

حمید رضا ترکمندی سایت زیباوب


مطالب: 7 راه حل برای غلبه بر دلشوره ، اضطراب و افکار منفی، در محل کار چگونه بر عصبانیت خود غلبه کنیم؟


با همکاران حسود خود چگونه برخورد کنیم؟


موفقیت، موفقیت می آورد و متاسفانه حسادت! 
طی صعود شما از نردبان ترقی در شرکت یا اداره و محل کار، مطمئناً دوستان بسیار و تعدادی هم دشمن پیدا خواهید کرد. این 
دشمنان، که همیشه با آنها برخورد خواهید داشت، همیشه سعی بر این خواهند داشت تا شما، کارها و دستاوردهایتان را پایین آورده و تحقیر کنند.. این دشمنان، یا اصطلاح مهربانانه تر آن، همکاران حسود، اگر به حال خود رها شوند، ممکن است مانعی بر سر راه پیشرفت شما شوند و یا تله هایی برای در دام افتادن شما ترتیب دهند. 


مشخص ترین همکاران حسود به راحتی قابل شناسایی هستند، از آنجا که در هر تلاشی که می کنید، به رقابت با شما برمی خیزند. زیرک ترین این دشمنان معمولاً پی فرصت مناسبی برای 
تحقیرشما به خاطر شکست ها و اشتباهاتتان هستند.


من که خود با انواع مختلفی از این دشمنان در رده های مختلف شرکت برخورد داشته ام، در این مقاله می خواهم شما را با دو روش اصلی در برخورد با این افراد آشنا کنم: (1) خنثی کردن حسادت آنها، و (2) تلافی کردن کارهایشان. 


(1) خنثی کردن حسادت دشمنان 

آیا رفتار شما شایسته ی سرزنش و عیب جویی است؟ آیا کاری کرده اید که باعث شعله ور شدن هر چه بیشتر حسادت آنها شده است؟ آیا دیگران را تحقیر می کنید و موفقیت های خودتان را به رخ می کشید؟ 


اینها سوالاتی است که باید از خودتان بپرسید، چون قصد ندارید که خودتان اسباب تنفر دیگران را فراهم کنید. اگر متوجه شدید که خودتان رفتارها و برخوردهایی ناشایست و منفی داشته اید، باید هر چه سریعتر آنها را تغییر دهید. در واقع، تا می توانید صمیمی و فروتن باشید و ارزش دیگران را بالا ببرید. با تقسیم موفقیت هایتان با همکارانتان، اعتماد به نفس آنها را بالا ببرید و به آنها نیز درس موفقیت بدهید. www.zibaweb.com

اگر در گذشته بیش از حد 
متکبر و مغرور بوده اید، خود را تغییر دهید و سعی کنید با دشمنانتان صلح برقرار کنید. به خاطر کار، اعتبار، و سلامت روانیتان، باید تا می توانید از هرگونه مجادله یا احساس بد و منفی دوری کنید. اگر اینکار را به خاطر ترس از عکس العمل دشمنانتان انجام دهید، مطمئن باشید که آنها متوجه این مسئله خواهند شد. پس باید این تغییر از ته قلب و مخلصانه باشد.

جلب احترام همکاران 
آیا تا به حال سعی می کردید که خود را نفر
 اول و از همه کس بالاتر نشان دهید؟ بدانید که هیچوقت برای جبران اشتباهات گذشته دیر نیست. سعی کنید از این به بعد، همکاران و سایر افراد گروه را مقدم بر خود بدانید. مطمئن باشید اگر بتوانید حمایت، پشتیبانی و احترام اطرافیان خود را جلب کنید، با نیروی بیشتری می توانید در برابر کارشکنان مقاومت کنید. اگر فرد حسود را از سایرین جدا کنید، ممکن است آتش حسادت او نیز کم کم فروکش کند..

بر حسادت آنها پیشدستی کنید 
اگر بتوانید همکار ناراضی و ناخشنود خود را زود شناسایی کنید، خواهید توانست بر حسادت او پیشدستی کنید. هرجا که لازم باشد امتیاز بدهید. 
فروتن باشید، اما نه به آن اندازه که شایستگی هایتان ناشناخته بماند. نکته اینجاست که باید قبل از شعله ور شدن آن حس حسادت، از آن جلوگیری کنید.

همکارانتان را به خاطر موفقیت هایشان تشویق کنید. سعی کنید خودتان حسود نباشید، چون این نوع احساسات خیلی زود برملا می شوند. اگر در خودتان نیز حس حسادت و رفتارها و عملکردهای منفی مشاهده می کنید، باید انتظار برخورد مشابه نیز از دیگران داشته باشید. 


(2) تلافی کارهای حسودان 

اگر نتوانستید حسادت همکارانتان را خنثی کنید، باید برای حفظ 
اعتبار و شهرت خود در محل کار، واکنش نشان دهید. باید هرطور شده تلاشهای همکارن حسود خود را برای بی اعتبار کردن خود نابود کنید. 


اگر عملیاتی افترا آمیز و بدگویانه برعلیه شما از جانب یکی از همکاران حسود آغاز شد، وظیفه ی شما این است که کاری کنید تا خلاف آن حرف ها ثابت شود. سعی نکنید شما نیز کاری مشابه با او انجام دهید، چون این فقط شدت توهین های او را افزایش خواهد داد. همیشه سعی کنید لبخند زده و سرحال نشان دهید (اما نه بیش از حد)، سخت کار کنید، و سعی کنید از هرگونه غیبت و بدگویی از طرف مقابل نزد سایرین اجتناب کنید و تاکتیک های زیر را به کار گیرید. 

بین افراد رده بالای شرکت، حامی پیدا کنید. 
یکی از اولین کارهایی که برای دفاع از خودتان باید انجام دهید، این است که به دنبال حامی و پشتیبان باشید. با تجربه ی من، هرچه این حامیان را از افراد رده بالاتر محل کارتان انتخاب کنید، موفقیت آمیزتر خواهد بود. چون اگر پای یکی از مدیران رده بالا هم در میان باشد، دشمنان تمایل کمتری به در افتادن با شما پیدا خواهند کرد.

به هیچ وجه سعی نکنید خود را ضعیف و شکننده نشان دهید. خیلی راحت پشت درهای بسته با او بنشینید و مشکلاتتان را با او درمان بگذارید، و او را از همه ی ماجرا بااطلاع کنید. 

از همه تخلفات آگاه باشید. 
کلیه مواجهات و مباحثات خود را با فرد حسود در خاطر خود نگاه دارید، و سعی کنید از آن واقعه مدرک جمع کنید. حرفه ای عمل کنید. اگر او زشت و ناشایست رفتار کرد، شما مثل او رفتار نکنید. ممکن است او نیز وقایع را ثبت و ضبط کند. اگر یک ایمیل تند و زننده دریافت کردید، آن را نگاه داشته و به هیچ وجه پاسخ ندهید. اطمینان حاصل کنید که هیج یک از حرفهایتان را به صورت نوشته نداشته باشد. اگر لازم می بینید که آن توهین ها و حرف های زشت را پاسخ دهید، آن را به صورت شفاهی انجام دهید
.www.zibaweb.com

به آنها فرصت دهید تا از ادعای خود صرفنظر کنند. 
نباید دشمنان خود را به حالت دفاعی، تهدید شده و بیچاره ببرید. به خاطر داشته باشید: شما می خواهید این مجادله را به پایان برسانید، پس به آنها فرصت تغییر عقیده و برگشتن از ادعای خود را بدهید. برای نگاهداشتن رابطه تان، گهگاه به او امتیاز بدهید. مثلاً اگر دشمنتان معمولاً خوش برخورد است، به آن رفتار اعتماد کنید، اما نه کورکورانه. ممکن است او به طریقی بخواهد عذر خواهی کند، بدون اینکه غرورش جریحه دار شود. اما هیچوقت شما با شدیدتر کردن آزار و اذیتتان، ن را قربانی نکنید، بخشنده و رئوف باشید. 

بهترین نتیجه را بگیرید!
برخورد با همکاران حسود موقعیت دشواری است که همه از آن فراری هستند. اما شما می توانید با فرونشاندن حسادت آنها قبل از اینکه مشکل ساز شود، همه چیز را به خوبی برطرف کنید. اما اگر با این روش راه به جایی نبردید، باید درصدد تلافی برآیید، شاید از این طریق پی به اشتباه خود ببرند. در هر حال باید هوشیار باشید و حرفه ای عمل کنید، تا بهترین نتیجه را بگیرید

**************************************************

 

کنترل خود در محیط کار و غلبه بر عصبانیت

Nervousness

همه ما با افرادی روبه‌رو شده‌ایم که کنترل احساساتشان را سرکار از دست می‌دهند، درها را می‌کوبند، سر همکاران یا مشتری‌ها فریاد می‌زنند و چیزهایی می‌‌گویند که خیلی زود پشیمان می‌شوند. اشخاصی را دیده‌ایم که در جلسات کاری، نمی‌توانند جلوی عصبانیت خود را بگیرند؛ چون با عقاید و نظراتشان مخالفت شده است یا این که فرد دیگری را به جای آنها نشانده‌اند. 

از وقتی بچه بودیم به ما می‌گفتند: مثل یک مرد رفتار کن و جلوی فوران احساساتت را بگیر. حالا می‌بینیم بسیاری از همکارانمان سرکار به خاطر نداشتن توانایی در فرونشاندن خشم و عصبانیت و احساساتشان اعتبارشان را از بین می‌برند. 
در اینجا می‌خواهیم به نکاتی اشاره کنیم که با کمک آنها می‌توانید جلوی احساسات منفی و عصبانیت خود را در محل کار بگیرید و موفق سر کار خود باقی بمانید.

کمی قدم بزنید تا عصبانیتتان Nervousnessفروکش کند: در طی یک جلسه کاری وقتی کسی از سبک مدیریت یا بخش تحت اداره شما ایراد می‌گیرد، عصبانی نشوید. وقتی می‌بینید خشمگین شده‌اید، خود را از آن محل دور کنید. بهانه‌ای بیاورید و از جلسه بیرون بروید تا عصبانیتتان فروکش کند. 
اگر برای خاموش کردن خشمتان به خود فرصت دهید، می‌توانید کنترل احساساتتان را دوباره به دست آورید.
پیش از نشان دادن هر گونه واکنش ، توضیح بخواهید: با پرسش‌‌های مختلف وقت را بگذرانید. می‌توانید از صحبت‌های دیگران استفاده کنید و سوالاتی از آنها بپرسید. با این کار به فرد زمان می‌دهید اشتباه خود را تصحیح کند.

از قانون ده ثانیه‌ای استفاده کنید: هیچ عکس‌العملی نشان ندهید. اگر می‌بینید در یک جلسه کاری یا پشت تلفن می‌خواهید کنترل خشمتان را از دست دهید، با خود تا 10 بشمارید تا از عصبانی شدنتان جلوگیری کنید. 
پیش از نشان دادن هر گونه واکنش واقعیات را بررسی کنید.
با کسی که می‌تواند آرام‌تان کند، حرف بزنید: همیشه کسی را برای درددل و تکیه کردن داشته باشید، چه داخل و چه خارج از محل کار. در این مواقع سعی کنید با او بیرون بروید و کمی صحبت کنید. درست نیست همه ی احساساتتان را در خود نگاه دارید و بیرون نریزید. با این کار سلامتی خودتان به خطر خواهد افتاد. با دوستی صمیمی درخصوص این مشکلات صحبت کنید تا او آرامتان کند و کنترل خود را دوباره بازیابید.

برای از بین بردن عصبانیت خود ورزش کنید: اجازه ندهید تصویر کاریتان با عصبانی شدن و از دست رفتن کنترلتان مخدوش شود. در این مواقع ورزش کمک بسیار خوبی است. به باشگاه بروید و کمی ورزش کنید. مطمئن باشید همه چیز را فراموش خواهید کرد.

ببینید چه چیز باعث عصبانیتتان می‌شود: آگاه باشید در چه موقعیت‌هایی کنترل خود را از دست می‌دهید و عصبانی می‌شوید. وقتی متوجه شدید چه چیز به عصبانیتتان منجر می‌شود، درصدد جلوگیری از ایجاد چنین موقعیت‌هایی برآیید یا این که یاد بگیرید چطور با این موقعیت‌ها کنار بیایید تا موقعیت کاری‌تان خدشه‌دار نشود.www.zibaweb.com

همکارانتان را بشناسید: ببینید رفتار هر کدام از همکارانتان چه علائمی دارد. ممکن است خیلی از حرف‌های آنها که برای شما مثل انتقاد می‌ماند، در واقع حکم شوخی داشته باشد. با شناختن شخصیت و رفتارهای همکارانتان بهتر می‌توانید با انتقادهای آنها کنار بیایید و خشم خود را کنترل کنید.

واکنش افراد دیگر را پیش‌بینی کنید: زمانی که می‌خواهید کار جدیدی را در محل کارتان انجام دهید، واکنش و عکس‌العمل‌ همکارانتان را پیش‌بینی کنید. با این کار می‌توانید بهتر با انتقادها و ایرادهای آنها پس از انجام کار کنار بیایید.

خود را برای حفظ آرامش آماده کنید: زمانی که می‌خواهید سخنرانی کنید، خود را برای هر نوع پرسش و انتقادی آماده کنید. با این کار می‌توانید حین ایراد انتقادهای دیگران، آرامش خود را حفظ کرده و به درستی پاسخ منتقدان را بدهید.

پیش از نوشتن هر نامه نامحترمانه کمی صبر کنید: هیچ گاه به دیگران بی‌احترامی نکنید، حتی اگر حق با شما باشد. آسان است که اجازه بدهیم ابرهای تیره جلوی قضاوتمان را بگیرد. 
پیش از ارسال هر نامه نامحترمانه در پاسخ به انتقادهای دیگران، یک روز صبر کنید. روز بعد دوباره آن را بخوانید و تجدیدنظر کنید.
در پایان هر روز خشمتان را دور بیندازید: یاد بگیرید با ترک محل کار، عصبانیت‌های خود را نیز دور بریزید. پس از کار به فعالیت‌هایی بپردازید که به آن علاقه داشته و لذت می‌برید. با دوستانتان بیرون بروید یا تلویزیون تماشا کنید. با این کار هیجان و استرس را از میان خواهید برد.

برای طغیان‌های عصبی خود عذرخواهی کنید: با این که قصد بدی نداشته‌اید، درست نیست که جلسات کاری را با عصبانیت،Nervousness ترک کنید. اگر در حین جلسه، عصبانیت‌تان باعث شده که به کسی بی‌احترامی کنید، از او معذرت بخواهید. لزومی ندارد که برای عصبانیت خود توضیحی دهید. فقط گفتن «من رفتار بدی داشتم و عذر می‌خواهم» کافی است تا همه سوءرفتارها را از بین ببرد. منبع :جام جم


00000000000
 

نگرانی‌های‌تان را سرکوب کنید   هفت قانون برای دست کشیدن از نگرانی!



چقدر در زندگی خود به دنبال اضطراب می‌گردید؟ آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که کاملاً آگاهانه به پریشانی‌های فکری خود دامن می‌زنید؟

آیا همیشه نگران این هستید که سر کار خود دیر برسید؟ آنقدر که باید خوب به نظر نیایید؟ همسرتان از بودن با شما احساس بی‌حوصلگی کند؟ وضعیت مالی‌تان دچار رکود شود؟ هواپیمایی که با آن سفر می‌کنید دچار سانحه گردد؟ یا هنگام مواجهه با افراد جدید دستپاچه شده و خرابکاری نمایید؟ اگر چنین است با کمال اطمینان به شما می‌گوییم که گرفتار اضطراب مزمن هستید!

طبق تحقیقاتی که در این زمینه به عمل آمده، 38 درصد از افراد شخصاً اظهار کرده‌اند که هر روز با نگرانی و اضطراب دست و پنجه نرم می‌کنند ‌و این معضل در طول زندگی رهایشان نمی‌کند.

شاید بیشتر این اضطراب‌ها ریشه در اتفاقات ناخوشایندی دارد که در گذشته رخ داده و منجر به شکل‌گیری این نگرانی‌های مزمن شده است. تنها مسئله خوشایندی که در این رابطه می‌توان ذکر کرد این است که 85 درصد از مسائلی که شما بابت آنها نگران هستید در نهایت نتایج مثبتی در بر خواهد داشت و هیچ‌وقت واقعاً چنین اتفاقات بدی رخ نمی‌دهد.

اگر شما هم دائماً به‌خاطر همه چیز، از مسائل جزئی گرفته تا مسائل مهم نگران هستید، بهتر است خودتان را جزو افرادی که ذکر شد قلمداد کنید. اگر اینطور است حتماً می‌دانید که گذشت زمان هیچ تاثیری در کاهش اضطراب ندارد یا به عبارت دیگر شما عادت کرده‌اید که همیشه منتظر وقوع اتفاقات ناخوشایند باشید و پیشاپیش برای آنها مضطرب شوید.

اما چگونه این احساس را تشخیص دهیم؟
برای درمان اضطراب مزمن، ابتدا باید به ریشه‌یابی علل ایجاد آن بپردازید. به خودتان و آنچه که در درون‌تان نگرانی ایجاد می‌کند فکر کنید.

  1. اگر واقعاً قرار است اتفاق بدی بیفتد، شما هم واقعاً مسئول هستید که برای آن نگران باشید.
    حتی اگر شما ذاتاً هم آدمی دلشوره‌ای باشید، لزوماً نباید به هر نوع فکر آزاردهنده‌ای که به سرتان راه می‌یابد توجه کنید و درصدد رفع آن برآیید. ولی اگر مسئولیت کاری به عهده شماست، دیگر قضیه فرق می‌کند و بهتر است حتماً ‌نسبت به انجام آن حساسیت نشان دهید. گاهی مواقع بهترین راه برای خلاصی از شر احساسات ناخوشایند همراهی با آنها و سد نکردن روند طبیعی بروز احساسات و عواطف درونی است.

    2. لازم نیست همیشه از همه چیز مطمئن باشید.
    شما به عنوان یک فرد مضطرب حتماً می‌دانید که نمی‌توانید بلاتکلیفی را تحمل کنید و جملاتی شبیه «باید مطمئن شوم که خطری من را تهدید نمی‌کند» یا «من می‌خواهم مطمئن شوم که همسرم هیچ‌وقت مرا ترک نمی‌کند» برای‌تان آشنا است. شما به عنوان یک فرد مضطرب همیشه به دنبال مطمئن شدن از صحت و درستی امور، جستجو برای یافتن اطلاعات بیشتر و امتحان کردن مردم هستید تا دوباره از همه چیز اطمینان حاصل کنید.

    اما همیشه هم لزومی ندارد که قبل از انجام کاری صد درصد از نتیجه آن اطمینان حاصل نمایید.

    3. هرگاه مطمئن شدید افکار منفی‌تان به وقوع می‌پیوندد برایش دلشوره بگیرید، در غیر این صورت بی‌خیال دلشوره شوید!
    در حالی‌که بیشتر مردم با احساسات منفی خود به عنوان امری جانبی و نه چندان مهم برخورد می‌کنند، شما طوری رفتار می‌کنید که گویی این احساسات علامتی قطعی از وقوع اتفاق بدی هستند.

    وقتی فکر می‌کنید که من در امتحان امروز نمره بدی می‌گیرم سریعاً نتیجه‌گیری می‌کنید که احتمال وقوع چنین اتفاقی و بد شدن نمره‌تان خیلی زیاد است. اگر شما به‌خوبی درس خوانده باشید و کمی هم منطقی فکر کنید دیگر دلیلی وجود ندارد تا به این فکر منفی توجه کنید چراکه خودتان خوب می‌دانید تلقین چه اثراتی به دنبال خواهد داشت.

    شاید همین احساس بد آنقدر کارایی شما را کم کند که به‌رغم تمام تلاشی که کرده‌اید، همان نتیجه‌ای را کسب کنید که به‌خاطرش نگران بودید.

    4. آیا هر آن چیز بدی که ممکن است اتفاق بیفتد بازتابی از شخصیت شماست؟
    وقتی احتمال می‌دهید اتفاقات بدی برای‌تان رخ می‌دهد، باور دارید که این اتفاقات به این دلیل به‌وقوع می‌پیوندند که شما به اندازه کافی شایستگی لازم برای جلوگیری از آنها را نداشته‌اید. وقتی که دیر به جایی می‌رسید، اینطور نتیجه‌گیری می‌نمایید که همه فکر می‌کنند شما کلاً آدم بی‌مسئولیتی هستید. اگر در کارتان با مشکلاتی مواجه هستید، به این نتیجه می‌رسید که کاملاً فرد نالایقی هستید. شاید هیچ وقت کسی در مورد شما آنطور که خودتان تصور می‌کنید فکر نکند، اما شما حاضر نیستید دست از این نتیجه‌گیری‌های منفی بردارید. شما فکر می‌کنید این اتفاقات و مشکلات فقط به‌خاطر این رخ می‌دهند که من هستم. ولی لطفاً کمی با خودتان مهربان باشید و اینقدر دست به تخریب شخصیت‌تان نزنید.www.zibaweb.com

    5. شکست غیرقابل اجتناب است.
    حتماً تا بحال متوجه شده‌اید که چقدر نقص در انجام کارها برای شما غیر قابل قبول است. اما شاید به این دلیل که شما نقص را با شکست یکسان فرض می‌کنید، شکست برای شما کشنده، ترسناک و به معنی رسیدن به آخر خط است.

    پس اینطور خود را قانع می‌کنید که وقتی نگرانید انگیزه بیشتری برای تلاش پیدا می‌کنید و وقتی برای وقوع اتفاقات بد در حالت آماده باش به سر می‌برید، دیگر با وقوع آنها غافلگیر نمی‌شوید.

    شاید حق با شما باشد و کمی نگرانی، البته تاکید می‌کنیم کمی نگرانی انگیزه خوبی برای تلاش و جلوگیری از شکست باشد اما لطفاً بیش از اندازه مته به خشخاش نگذارید و کمی هم واقع‌بین باشید. هیچ‌گاه فراموش نکنید که عدم موفقیت در کارها یکی از طبیعی‌ترین جنبه‌های زندگی است.

    6. هر چه زودتر خود را از شر احساسات منفی خلاص کنید
    مثل بقیه افراد مضطرب شما هم تصور می‌کنید هرچه زودتر باید فکری به حال افکار منفی خود بکنید و آنها را کنترل یا در بهترین حالت از ذهن‌تان حذف کنید. شاید این طرز تفکر به این دلیل است که تصور می‌کنید اگر جلوی افکار منفی را نگیرم بالاخره روزی زندگی‌ام را خراب می‌کنند، اما شاید قضیه به این بدی هم که شما می‌گویید نباشد.

    افراد عادی در چنین مواقعی با خود فکر می‌کنند، بالاخره برای هر کسی پیش می‌آید که با احساسات منفی دست و پنجه نرم کند و نهایتاً از دست آنها خلاص شود. پس بد نیست شما هم که مثل همه آدم‌ها از این قاعده مستثنی نیستید، طرز فکرتان را کمی تغییر دهید.

    7. در آخر بهتر است قانون هفتم را نیز با دقت بیشتری بخوانید: شما مجبورید که همین الان از نگرانی دست بکشید یا اینکه خدای نکرده با ادامه چنین وضعی کارتان به جنون برسد!
    فرض کنید هم‌اکنون آنقدر نگران هستید که می‌ترسید نکند این نگرانی‌ها سرانجام کار شما را به جنون بکشاند، بیمارتان کند و نهایتاً کنترل زندگی را از دست شما خارج کند.

پس تصمیم می‌گیرید دست از نگران بودن بردارید. به خودتان می‌گویید، خب، حالا وقت آن شده که دست از این افکار منفی و نگرانی‌های بی‌معنی بردارم. اما بهتر است بدانید که این راه هم جواب نمی‌دهد و کارگر نیست. چراکه شما فکر می‌کنید باید نگرانی‌های‌تان را کنترل کنید و وقتی از عهده چنین کاری بر نمی‌آیید به‌خاطر این ناتوانی از دست خودتان عصبانی می‌شوید.

شاید سعی کنید راه‌های دیگری را برای کنترل افکارتان انتخاب کنید. مثلاً به مسائل خوشایندی فکر کنید و به خودتان تلقین کنید که من واقعاً آدم خوبی هستم یا من به خودم ایمان دارم اما این تصدیق‌ها فقط برای چند دقیقه موثر واقع می‌شوند و پس از آن دوباره جای خود را به احساسات منفی خواهند داد، و حتی بیشتر از قبل باعث تضعیف روحیه شما می‌شوند.

شما از نگرانی‌های‌تان برای حل مشکلاتی که در واقع اصلاً وجود خارجی ندارند و برای خلاص شدن از شک و بلاتکلیفی و برای اطمینان از اینکه هیچ وقت احساس بدی نخواهید داشت و یا شکست نمی‌خورید، استفاده می‌کنید. اما حقیقت اصلی این است که این اهداف، واقعاً دست‌نیافتنی و غیرممکن هستند
.

بجای این کارها بهتر است فکر کنید چرا می‌خواهید از شر این نگرانی‌ها خلاص شوید؟ آیا تلاش می‌کنید تا هیچ وقت و حتی در شرایط غیرقابل پیش بینی غافلگیر نشوید؟ آیا تلاش می‌کنید برای انجام کارها انگیزه لازم را در خودتان ایجاد کنید؟ آیا تلاش می‌کنید ذهن‌تان را کنترل نمایید؟ اولین گام برای غلبه بر نگرانی و اضطراب کشف دلیل بوجود آمدن چنین احساسی است.

شاید واقعاً دلیل خاصی برای این همه تشویش وجود نداشته باشد. پس با صراحت به شما اعلام می‌کنیم، اگر بیشتر اوقات دچار احساسات منفی و ناخوشایند هستید، به دنبال مجرم نگردید. مقصر اصلی خودتان هستید. انتخاب با شماست که چقدر می‌خواهید از لحظه لحظه‌های زندگی‌تان لذت ببرید

حمید رضا ترکمندی سایت زیباوب

تحلیلی بر هویت افراد در شبکه‌های اجتماعی به نظر آقای مصطفی آبروشن

جعل هویت، کارکرد پنهان شبکه‌های اجتماعی (از سایت خبرخون)

 اگر چه در ابتدا، هدف اصلی در شکلگیری شبکههای اینترنتی برقراری ارتباط بین دانشمندان قلمداد میشد اما اکنون این نوع از ارتباط تبدیل به موضوعی جانبی در گستره جهان مجازی شده است؛ چرا که جهان مجازی همه ابعاد زندگی اجتماعی حتی شکلگیری هویت فرد را تحت تاثیر خود درآورده است. بشر ..

ایران: مصطفی آب‌روشن (جامعه شناس)/ اگر چه در ابتدا، هدف اصلی در شکل‌گیری شبکه‌های اینترنتی برقراری ارتباط بین دانشمندان قلمداد می‌شد اما اکنون این نوع از ارتباط تبدیل به موضوعی جانبی در گستره جهان مجازی شده است؛ چرا که جهان مجازی همه ابعاد زندگی اجتماعی حتی شکل‌گیری هویت فرد را تحت تاثیر خود درآورده است. بشر اکنون به این درک رسیده است که اینترنت بیش از حد غول‌آسا و متغیر است و دیگر نمی‌توان آن را فقط به عنوان یک ابزار صرف ارتباطی و برای ارضای نیازهای خاص دانشمندان و خواص در نظر گرفت.

اینترنت این روزها یک پدیده تام اجتماعی و حتی پدیده‌ای فرا اجتماعی است که ظهور کاربردهای غیرمنتظره در آن، امری غافلگیرکننده نیست.

اینترنت تیغ دو لبه اینترنت همچنین به عنوان روش نوین ارتباط و دسترسی به اطلاعات، عصر نوینی از رونق اقتصادی را به دنبال خود آورده و وجوه معتنابهی از موفقیت را در حوزه فعالیت‌های تجاری ایجاد کرده است اما مقایسه با موفقیت نسبی این شکل از ارتباط که در حوزه تجارت الکترونیک رخ داده، توسعه فضای مجازی در سایر زمینه‌های ارتباطی لزوماً پیامدهای خوشایندی در پی نداشته است. اینترنت نیز همانند سایر پدیده‌های مدرن، تیغی دو لبه است که ضمن سازنده بودن، جنبه‌های‌آسیب‌شناسانه را نیز با خود به همراه داشته است. در این زمینه اینترنت همان‌طور که فرصت‌های تازه و هیجان‌انگیزی برای کشف جهان اجتماعی تامین می‌کند، تهدیدی برای روابط انسانی نیز به شمار می‌رود. 
اینترنت به عنوان یک فضای ارتباطی اجتماعی، نوع جدیدی از روابط را ایجاب می‌کند که طی آن شیوه‌های رفتار، قواعد، هنجارها، ارزش‌ها و مقررات و محدودیت‌ها و در عین حال آزادی‌ها و توانمندی‌های زیادی محقق می‌شود.

فضایی با هویت‌های گوناگون در زندگی واقعی، پشت صحنه جایی است که از دید مخاطبان نامعلوم است اما این امکان وجود دارد که مخاطبان از طریق تفسیر رفتارهای نابجا از آنچه در پشت صحنه فرد رخ می‌دهد نیز باخبر شوند. از این نظر مدیریت نمایش در دنیای واقعی کاری سخت به نظر می‌رسد، در حالی که دستیابی به پشت صحنه در فضای مجازی، تقریباً غیرممکن یا خیلی سخت است. بنابراین افراد به راحتی خود را به شیوه‌ها و با هویت‌های گوناگون به نمایش می‌گذارند. 
همین‌طور در حالی که نمایش «خود» در فضای واقعی محدود بوده و در چارچوب آداب و رسوم و تشریفات خاصی صورت می‌پذیرد، در فضای مجازی، هیچ قرارداد الزام‌آوری وجود ندارد؛ به همین دلیل افراد آنلاین بیشتر می‌توانند به صورت خودانگیخته رفتار کنند. 
براساس پژوهش‌های انجام شده، بیشتر کاربران اینترنتی هویت آنلاین خود را دستکاری و وانمود می‌کنند که افراد متفاوتی هستند و قادر هستند اطلاعات غلطی را در اختیار دیگران قرار دهند؛ در واقع نمایش «خود» در اینترنت همراه با فریب و تحریف صورت می‌پذیرد.اجرای یک نقش در جلوی صحنه در زندگی واقعی دربرگیرنده شماری از عناصر دیداری و شنیداری است که نمود فیزیکی را محقق می‌کنند.این نمود فیزیکی شامل خصوصیات آماری و وضعیت فیزیکی از جمله اندازه، شکل و شیوه ایستادن از یک‌سو و رفتار و صحبت کردن از جمله استفاده از واژه‌های استاندارد، لهجه محلی یا تاکید بر صداهای خاص و غیره می‌شود.این دقیقاً همان چیزی است که در نمایش اینترنتی «خود» امکان بروز نمی‌یابد.

کمین آسیب‌های اجتماعی در فضای مجازی این درست است که فضای اینترنتی امکانات زیادی را برای نمایش «خود» در اختیار کاربران قرار می‌دهد اما در عین حال دارای محدودیت‌های ساختاری است و نمایش خود را در گونه‌های خاصی امکان‌پذیر می سازد. به عبارتی دیگر، تعاملات اینترنتی آنچنان محدود است که فرد فقط می‌تواند ظاهر خود را توصیف کند یا عکس و فیلمی از خود بگذارد اگر چه این امکان فضایی آزاد را برای افرادی فراهم می‌کند که تمایل دارند تا «خود» را به صورت‌های گوناگون جلوه دهند اما این واقعیت به گسترش بی‌اعتمادی شدید در این فضا منجر شده است.این بی‌اعتمادی از یک طرف، و محدودیت‌های اینترنتی اجرای نقش از طرف دیگر، مدیریت تاثیرگذاری را دچار مشکل می‌کند به عبارتی دیگر کاربران از عکس، جملات زیبا و اشعار و اصطلاحات مختلف برای توصیف ظاهر خود و شخصیت و خصوصیات درونی خود استفاده می‌کنند و به شکلی دلخواه «خود»شان و وضعیت ظاهری‌شان را توصیف می‌کنند. 
این افراد با جعل هویت خود و به اشتراک‌گذاری آن در دنیای مجازی ، بی‌اعتمادی را در فضای مجازی تسری می‌دهند که متاسفانه آسیب‌های اجتماعی و روانی فراوانی در جامعه پدید می‌آید و قبل از اینکه این پدیده اجتماعی نوظهور به شکل مرضی، آسیب‌های جبران‌ناپذیری را بر جامعه تحمیل کند، آسیب‌شناسی و آگاهی رساندن به خانواده‌ها، جوانان و به طور عام کاربران شبکه‌های اجتماعی را ضروری و  الزام‌آور می‌سازد.

تحلیلی از بعضی عوامل بی نظمی اجتماعی به نظر آقای مصطفی آب روشن

جرم انگاری جامعه (از سایت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی)


   مصطفی آب‌روشن   (جامعه شناس)


یکی از مباحثی که به‌عنوان مسأله اجتماعی، دغدغه‌ اندیشمندان علوم اجتماعی قرار گرفته بی‌نظمی در جامعه است که به شکل مرضی در آمده که نخستین علت این نابسامانی تأخر فرهنگی است، به عبارتی نوسازی در ایران خیلی سریع و شتابان اتفاق افتاده و بسیاری از تغییرات متناسب با شرایط فرهنگی جامعه ما نبوده است. در فرهنگ غربی، ابزار متناسب با نیاز،ذهن و خواسته ابداع می‌شود به عبارت دیگر زمانی ابزاری ابداع می‌شود که ذهنیت آن شکل گرفته،نیازش وجود دارد و همه بسترهای نرم افزاری آن آماده است و نیاز است که آن ابزار ابداع شود، به‌عبارتی ابزار با نرم افزار، ذهن، احساسات و نگرش‌های مردم هماهنگ است. در جامعه ما ابتدا ابزار می‌آید و پس از آن نرم افزار، در حالی که ابزار هیچ گاه نمی‌تواند نرم افزار ایجاد کند، فکر و احساس نیاز در جامعه می‌تواند ابزار ایجاد کند اما ابزار نمی‌تواند آن را بیافریند، در واقع ورود تکنولوژی بدون فرهنگ‌سازی کارآمد  از عوامل بی‌نظمی در جامعه است، به‌عبارتی دیگر هنوز نیز مظاهری همچون آپارتمان نشینی، اتومبیل، موبایل و شبکه‌های اجتماعی که از مصادیق فرهنگ مادی  است در جامعه ما فرهنگ‌سازی نشده است، در واقع نظام اجتماعی بعد از هنجار‌سازی بایستی به فرهنگ‌سازی در جهت استفاده از فرهنگ مادی بپردازد.

عامل دیگر بی‌نظمی در جامعه تأکید بیش از حد بر مسئولیت فردی و مجازات‌های رسمی است که با دقت در کنش‌های اجتماعی درمی‌یابیم در نبود نظارت‌های مستقیم پلیسی بشدت شاهد تخطی از قانون هستیم. در گذشته جوامع مختلف صرفاً عاملان بی‌نظمی را در فرایند کجروی مقصر قلمداد می‌کردند و بر همین مبنا به مجازات آنان می‌پرداختند ولی با تئوری‌های پیشرفته، علاوه بر مجازات مجرم، عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز جزو متغیرهای تأثیرگذاری است که در پیشگیری از هرگونه وقوع جرمی تأثیرگذار است، به‌عبارتی انگیزه‌های فردی مجرمانه در بستر اجتماع شکل می‌گیرد لذا با پیشگیری اجتماعی و ایجاد زمینه اشتغال،رفع بیکاری، نظام تأمین اجتماعی کارآمد برای طردشدگان اجتماعی، حذف تبعیض و فراهم کردن فرصت‌های برابر برای همه شهروندان که در کنار تغییر نگرش‌های کجروانه با رهنمون‌های دینی  و وجدان داشتن قواعد اجتماعی که از عوامل پیشگیری فرهنگی است می‌توان انگیزه‌های مجرمانه را تعدیل کرد و دومین متغیر در فرایند شکل‌گیری بی‌نظمی‌های اجتماعی، فرصت‌های مجرمانه است که با پیشگیری‌های وضعی، طراحی محیط‌های جرم ستیز و نظارت‌های عمومی و رسمی می‌توان بخش بزرگی از وقوع جرایم و تخلفات افراد را کاهش داد و در مرحله آخر پیشگیری کیفری یا مجازات مجرمان است که بایستی قاطعانه صورت پذیرد.متأسفانه هنوز هم در جامعه ما فرد، مسئول همه فرایند مجرمانه تلقی می‌شود و با  این تئوری یکسونگرانه حذف همه بی‌نظمی در جامعه به دوش قوه قضائیه قرار گرفته و در این مبحث کمتر به انگیزه‌ها و فرصت‌های مجرمانه پرداخته شده است.رویکرد جامعه تاکنون برای مقابله با جرم عموماً رویکردی واکنشی و استفاده از کیفرهای متنوع در راستای اجرای حقوق تنبیهی بعد از وقوع جرم بوده که متأسفانه توفیق چندانی نداشته است پس بی‌آن‌که منتظر وقوع بزه و تحمیل هزینه بر جامعه باشیم باید از راه‌های دیگری از جامعه و شهروندان آن در برابر بی‌نظمی و کجروی حفاظت کنیم و آن روش همان پیشگیری غیر کیفری یا قبل از ارتکاب جرم است، در واقع با تلاش همه جانبه و چند نهادی نگذاریم انگیزه‌های مجرمانه در افراد شکل بگیرد به‌عبارتی از راه آموزش، فرهنگ سازی، حساسیت آفرینی و ارائه الگوهای مناسب، در پیشگیری اجتماعی بکوشیم و همزمان با این فرایند، فرصت‌های مجرمانه را با افزایش هزینه‌های افعال کجروانه، دشوار ساختن ارتکاب جرم یا کاهش منافع حاصل از آن،آسیب‌زایی در جامعه را به حداقل برسانیم.


نکته دیگری که بی‌نظمی مضاعفی را به جامعه تحمیل کرده جرم انگاری بدون مطالعات جامعه شناختی است، به‌عبارتی مصادیقی به عنوان افعال مجرمانه تلقی می‌شود که از منظر شهروندان مسأله تلقی نمی‌شود، در واقع این مصوبات از جامعیت و گستردگی لازم برخوردار نیست زیرا عملی را باید جرم انگاری کرد که وجدان جمعی را جریحه‌دار کرده باشد در حالی‌که مواردی به تصویب می‌رسد که با مطلوبیت‌های اکثریت جامعه در تضاد است که این دوگانگی جامعه را دچار آنومی (آشفتگی) کرده است، به‌طور مثال در مبحث استفاده از شبکه‌های اجتماعی و ماهواره با جرم انگاری این تکنولوژی‌ها بیش از نیمی از افراد جامعه به‌عنوان مجرم تلقی می‌شوند در حالی‌که عناوین مجرمانه بایستی برگرفته از متوسط آرا، ارزش‌ها و الگوهای فکری اعضای جامعه باشد و مصوباتی که برچسب جامعه‌شناختی نداشته باشد  نظم اجتماعی را بر هم زده و تخطی از قانون را در ذهن شهروندان عادی‌سازی می‌کند.

آسیب شناسی وایبر با نظر دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و مشاور

نگاهی به اسیبهای فضای مجازی

آسیب شناسی وایبر (از سایت استاد محمد شجاعی)

شبکه های اجتماعی تلفن همراه روزبه روز همه گیر تر می شوند اما یکی از اولین و معروف ترین این شبکه ها وایبر است که افراد زیادی از دوست و آشنا گرفته تا اقوام و فامیل های دور و نزدیک را در آنها می بینیم، اما حضور در این شبکه ها چندان هم ایمن نیست و مشکلاتی را ایجاد می کند. دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و مشاور به شما می گوید که وایبر برای سلامت روحی تان چه آسیب هایی دارد و چطور باید از این خطرات در امان بمانید.

 

دوری از خانواده ها

یکی از دلایل حضور افراد برای عضویت در گروه های مختلف وایبر این است که با حضور در این فضای مجازی می توانند با افراد بیشتری در تعامل باشند، ارتباطات اجتماعی شان را گسترده تر کنند، به مسافرت بروند و دسته ای از کمبود های شان برطرف شود. گاهی اوقات هم شرایط زندگی به گونه ای است که فرصتی برای معاشرت با افراد و دوستان باقی نمی ماند و ناچاریم برای آگاهی از حال و احوال اطرافیان به فضای مجازی پناه ببریم. به طور مثال فردی که از صبح سر کار می رود، بیشتر اوقات روز در محیط های بسته کار می کند و دایره ارتباطات محدودی دارد، چنین فردی از راه برقراری ارتباطات در شبکه های اجتماعی می تواند تبادلات اجتماعی بیشتری داشته باشد اما این موضوع همیشه هم بی عیب و نقص نیست.

مشکل زمانی پیش می آید که افرادخانواده زمان زیادی درگیر حضور در شبکه های اجتماعی مختلف می شوند و به این ترتیب از حضور و صحبت با خانواده دور می مانند. حتما شما هم این روزها افرادی را دیده اید که در خانه، رستوران، مهمانی های دوستانه و خانوادگی و حتی در مراسم عزاداری و عروسی هم از گوشی تلفن همراه و شبکه های اجتماعی جدا نمی شوند و هر لحظه می خواهند به روز باشند، اما این موضوع آسیب هایی را به همراه دارد و باعث غفلت از اعضای خانواده و بی توجهی به نیازهای آنها می شود. شاید افراد خانواده نتوانند این موضوع را به راحتی بپذیرند و هضم این ارتباطات مجازی برای شان مشکل باشد، درنتیجه گروه بازی باید در زمان مناسب انجام شود تا اعتراض شدید افراد مختلف خانواده را به دنبال نداشته باشد.

 

وابستگی روانی به وایبر

مشکل دیگری که با عضویت در گروه های وایبر پیش می آید، وابستگی روانی به این گروه هاست. بسیاری افراد از نظر روانی طوری به گروه وابسته می شوند که نمی توانند یک لحظه هم از آن دست بکشند، بنابراین در موقعیت های مختلف به دنبال این هستند که خودشان را به گروه برسانند و تبادل نظرات را از دست ندهند، در چنین شرایطی زندگی عادی فرد مختل شده و مشکلاتی برایش پیش می آید.

 

درماندگی در فضای مجازی

گروه های وایبر برای بعضی افراد که اعتمادبه نفس پایین دارند مانند سم و آسیب است، درواقع شمشیر دولبه ای است که هم می تواند برای این افراد مفید باشد و در مواردی ممکن است سبب بروز آسیب هایی شود. از آنجا که این افراد نمی توانند در فضای واقعی خشم و ناراحتی شان را اعلام کنند ممکن است برای بروز این احساسات به فضای مجازی پناه ببرند، درنتیجه هر بار که مشکلاتی برایشان پیش می آید به فضای مجازی اکتفا می کنند که بار منفی دارد چون در این فضا قرار می گیرند و نمی توانند در دنیای واقعی با آدم ها روبه رو شوند. به این ترتیب فردی با اعتمادبه نفس پایین به دلیل اینکه نمی تواند مسائلش را بیان کند دچار درماندگی می شود.

 

رعایت نشدن حریم های خانوادگی

 

در بعضی گروه ها حریم های شخصی و خانوادگی رعایت نمی شود که این موضوع در زندگی مشترک مشکلاتی ایجاد کرده و سبب از هم پاشیدگی نظام خانواده می شود. از سوی دیگر احتمال دارد سوءتفاهم های جدی و شدیدی هم پیش بیاید. شاید خانمی متوجه شود همسرش در این گروه ها هنگام صحبت با خانمی دیگر از کلمات محبت آمیز استفاده می کند و این موضوع را زنگ خطری برای زندگی اش احساس کند.

درمجموع برای پیشگیری از بروز مشکلات در وایبر به زوج ها توصیه می شود در گروه هایی عضو شوند که از نظر بار علمی و ارزش های اخلاقی اطلاعات خوبی در اختیارشان قرار دهد یا با اطلاع رسانی از زمان و مکان برگزاری سمینار ها به غنی شدن زندگی شان کمک کند. توصیه دیگر این است که زوج ها از به کار بردن کلمات خودمانی درون خانواده در گروه ها پرهیز کرده و در مجموع هوشیارانه تر و محتاط تر رفتار کنند. بعضی گروه ها ارزشمند نیستند و بهتر است با مشاهده نامناسب بودن شرایط، گروه را ترک کنید تا مشکلات جدی برای تان پیش نیاید و به اختلاف با همسر و از هم پاشیدگی زندگی خانوادگی منجر نشود.

 

آسیب برای نوجوانان

وایبر می تواند برای گروه های سنی مختلف پرخطر باشد اما ممکن است به نوجوانان آسیب بیشتری وارد کند. شاید نوجوانان وارد دنیا و ارتباطی شوند که دلخواه پدر و مادر نیست و در این گروه ها تصاویر، جوک، جملات و حرف هایی رد و بدل شود که برای یک نوجوان مناسب نیست. از این رو در مورد نوجوانان عضویت در گروه های وایبر را پرخطر می دانیم و این موضوع می تواند با بدآموزی هایی همراه باشد.

 

بی خوابی در کمین وایبربازها

اگر به تلفن همراه هوشمند معتاد هستید شاید برای تان پیش آمده که در کنار این یار همیشگی به خواب رفته باشید. این اتفاق فقط برای شما پیش نمی آید؛ تحقیقات نشان می دهد ۴۴ درصد از صاحبان تلفن همراه در کنار این ابزار هوشمند به خواب می روند. تلفن های همراه، تبلت ها، تلویزیون و گجت هایی که صفحه ال ای دی دارند از خودشان پرتوهایی ساطع می کنند که می تواند هورمون ملاتونین را تحت تاثیر قرار داده و در روند خواب شما اختلالاتی ایجاد کند.

این ابزارها نور آبی رنگی دارند، طول موج این نور شبیه نور زردی است که در طول روز می بینیم. از این رو بدن ما شب ها در کنار صفحات آبی رنگ گوشی ها ممکن است به اشتباه تصور کند که هنور روز است، درنتیجه چرخه خواب مان به هم می خورد و دچار بی خوابی می شویم. درواقع نور آبی رنگی که در صفحه کامپیوتر وجود دارد چرخه خواب و بیداری را به هم می زند و احتمال بروز بی خوابی را افزایش می دهد. پس شب ها دو ساعت قبل از خواب این ابزارها را در فاصله ای دورتر از خود قرار دهید.

بررسی ها نشان می دهد اعتیاد به اینترنت با اختلالات خواب هم در ارتباط است. در یک تحقیق دیگر گروهی از کودکان چینی و آمریکایی مورد بررسی قرار گرفتند، نتایج این تحقیق نشان داد افرادی که از کامپیوتر زیاد استفاده می کنند دیرتر به خواب می روند و در طول شبانه روز کمتر می خوابند.

توصیه متخصصان برای رفع این مشکل این است که برای تنظیم ساعت خواب تان شب ها دو ساعت قبل از خواب، گوشی تلفن همراه و لپ تاپ را در فاصله ای دورتر از خودتان قرار دهید یا آنها را به طور کامل خاموش کنید. بهتر است زمان مشخصی از روز را به گروه بازی در وایبر اختصاص دهید و از صبح تا شب به اینترنت گوشی متصل نباشید، در این صورت آرامش بیشتری دارید زیرا هر لحظه منتظر دریافت پیام های تازه ای نیستید.

اگر برای انجام کارهای روزمره باید به اینترنت متصل باشید تنظیمات گروه ها را طوری تغییر دهید که نوشته های ارسال شده با بوق معروف وایبر به شما یادآوری نشود و به اصلاح وایبر را بی صدا کنید، درنتیجه با هر پیام جدید از جای تان نمی پرید و به سمت گوشی پرواز نمی کنید.