واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

آمدن سگ‌های ربات در جنگ اوکراین و روسیه

سگ‌های ربات به جان سربازان روس‌ افتادند

 سگ‌های ربات به جان سربازان روس‌ افتادند
گروه بین الملل: بریتانیا به اوکراین «سگ‌های جنگی» روباتیک داده است، سگ‌هایی که به سربازان در میدان نبرد کمک می‌کنند و باعث وحشت سربازان روس می‌شوند.
شرکت بریت آلیانس که این سگ‌ها را ساخته می‌گوید آنها توانایی‌های خود را در طیفی وسیع نشان داده و پتانسیل خود را به عنوان یک وسیله ارزشمند برای واحدهای نظامی به نمایش گذاشته‌اند.
این سگ‌های ربات، تحرک و چابکی فوق‌العاده‌ای دارند و در عبور از محیط‌های پیچیده و متخاصم بسیار خوب عمل می‌کنند. این سگ‌های ربات چه در مسیری از میان زباله‌ها، چه در بالا رفتن از موانع و چه در حرکت در زمین‌های باز، ثابت کرده‌اند که می‌توانند سطح بالایی از کارایی عملیاتی داشته باشند.
این ربات‌ها که «نسل دوم سگ‌های بریتانیایی بریت آلیانس» یا به صورت مخفف BAD2 نامیده می‌شوند با استفاده از فناوری سنجش از راه دور و دوربین حرارتی مادون قرمز برای حرکت در مناطق با دسترسی دشوار و انجام طیف وسیعی از وظایف زمان جنگ، مانند تحویل تجهیزات یا شناسایی، وارد میدان جنگ شده‌اند.

نیروهای اوکراینی بیش از ۳۰ دستگاه از این سگ‌ها را که در واقع پهپادهای زمینی پیچیده‌ای هستند، در اختیار دارند. هزینه تولید هر واحد حدود ۹ هزار دلار است و بریت آلیانس وعده داده که این ربات‌ها را بر اساس بازخوردهای نیروهای اوکراینی به روز کند.
این شرکت بریتانیایی معتقد است این سگ‌ها می‌توانند به مدرن شدن لجستیک میدان نظامی کمک کنند. این سگ‌ها قادرند با سرعتی بیش از ۱۴ و نیم کیلومتر در ساعت حرکت کنند و به مدت ۵ ساعت تا مسافتی بیش از ۳ کیلومتر به حرکت خود ادامه دهند.نیروهای اوکراینی تلاش می‌کنند از این سگ‌ها به عنوان یک پهپاد زمینی علیه خودروها یا سربازان دشمن استفاده کنند هرچند کارهای دیگری چون نجات جان سربازان خودی هم در کارهایی که از این ربات‌ها انتظار می‌رود، پیش‌بینی شده‌ است.
استفاده از این ربات‌ها در حالی است که جنگ پهپادی میان اوکراین و روسیه پیشتر بالا گرفته بود. هواپیماهای بدون سرنشین به طور فزاینده ای نقش محوری را در درگیری برای اوکراین ایفا کرده اند، هم کی‌یف و هم مسکو به شکل‌های مختلف تلاش می‌کنند با استفاده از پهپادها به دشمن خود ضربه می‌زنند.
حالا سگ‌های ربات می‌توانند از مزایای مشابه با پهپادها برخوردار باشند با این تفاوت که این سگ‌ها امتیازهایی دارند که پهپادها ندارند که همانا مانورپذیری بهتر و حرکت بر روی زمین است.

چرا وطن خود را دوست داریم؟

چرا وطن خود را دوست داریم؟
وطن است که به ما هویت داده و ما را از بقیه انسان ها متمایز ساخته است و می دانیم که این هویت چقدر اهمیت دارد. وقتی اسم افراد در شخصیت آنان تأثیر بزرگی دارد، چطور می شود هویت ملی و زبانی، حیاتی نباشد؟
دکتر سپهر قاضی نوری، استاد دانشگاه نوشت: مفهوم «کشور» به معنای امروزی آن (یعنی دولت-ملت)، چندان سابقه ای ندارد و معمولاً به عهدنامه وستفالی در قرن هفدهم ارجاع داده می شود. اما برای ایرانیان، این مفهوم حداقل ریشه در شاهنامه دارد که برای ایران‌دوستی، هزاران سال پیشینه قایل شده است.
 
ایران‌دوستی، در دهه های اخیر از دو سو مورد هجمه و انکار قرار گرفته است: از یک طرف، اسلام گرایانی که به دنبال یکپارچه کردن مسلمانان تمام جهان هستند و به خصوص پس از انقلاب سال 57، قدرت مانور زیادی یافتند، اما در سال های اخیر، تا حد زیادی ناامید شده اند و لذا مخاطب این نوشته نیستند، و از طرف دیگر، جهان وطن هایی که به واسطه فضای مجازی و دهکده جهانی و ترویج فرهنگ جهانی شدن (که البته در حقیقت، تحمیل فرهنگ کشورهای قوی تر دنیاست) معتقد هستند که مرزهای کنونی کاملاً قراردادی است و ما در برابر بشریت متعهد هستیم نه در برابر هم وطنان خودمان.
 
این تفکر دوم، نفوذ زیادی در میان جوانان یافته و هر روز شاهد تفوق فکری این جریان هستیم که منجر به مهاجرت جوانان ما می شود و علت آن هم، وخامت اوضاع اقتصادی و اجتماعی و بین المللی ایران و نیز تخریب روحیه ایران دوستی توسط طرفداران تفکر اول است.
 
در نقد این نگاه جهان وطنی، باید گفت که اولاً همان طور که تب مارکسیسم و پان اسلامیسم و پان عربیسم و سایر پان های این گونه ای خوابید، این تب هم خواهد خوابید و ایران پابرجا خواهد ماند. ثانیاً خود کودکان و جوانان امریکایی که کشورشان منشأ این تفکر است، تعصب عجیبی روی کشورشان و نمادهای ملی آن نظیر پرچم و سرود ملی دارند، و ثالثاً همان طور که گفتیم، "ایران" برخلاف اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان، یک مفهوم قراردادی نیست و سابقه تمدنی چند هزار ساله دارد، هرچند به زور قراردادهای تحمیلی، بخش هایی از آن توسط قدرت های بزرگ بریده شده باشد.
 
اما بار دیگر به این سؤال برگردیم که چرا باید ایران را که وطن ماست، دوست داشته باشیم و در مقابل آن متعهد باشیم؟ آیا مثلاً جنس خاک یا مردم یا آب و هوای آن فرقی با بقیه دنیا دارد که باید ما را به خود علاقه مند سازد؟ قطعاً موضوع این نیست. بلکه مسأله این است که هر یک از ما از روزی که پا به جهان وجود گذاشته¬ایم، و با هر آنچه با آن رشد کرده و بالیده ایم، ماحصل دستاوردهای فرهنگی و تمدنی مردمی بوده است که در این گوشۀ دنیا زیسته اند، مدرسه، بیمارستان، خانه، جاده و نیز معلم و پزشک و حتی محبت والدینی که از آنان بهره برده ایم نتیجۀ تلاش و دسترنج این مردم بوده است. 
 
اگر امروز من به عنوان معلم حقوق می گیرم، از اندوختۀ نسل های قبلی اهالی همین محدوده ایران کنونی است و اگر کودکان و جوانانی را آموزش می دهم به امید ایجاد ارزش برای نسل های بعدی آنان است. اگر من در بیابانی خالی از انسان به دنیا آمده بودم، هرقدر هم تلاش می کردم، صاحب دارایی امروز نبودم.
 
به هر ترتیب، آنچه فکر و ذهن و روحیۀ مرا ساخته است، حاصل تفکر و اندیشه های مردمان این سرزمین است، و آنچه امروز هستم، خوب یا بد، متعلق به آن ها است. من از منابع مادی و معنوی این مردم رشد کرده ام، نه از دارایی مردم فلان کشور در آن سوی جهان. درست است که از کالاها و فناوری های همه دنیا استفاده کرده ام، اما هیچ یک از آنان، به رایگان در اختیارم قرار نگرفته، بلکه منابع زیرزمینی و کشاورزی و انسانی ایران بابت آن ها پرداخت شده است.
 
ایران است که به ما هویت داده و ما را از بقیه انسان ها متمایز ساخته است و می دانیم که این هویت چقدر اهمیت دارد. وقتی اسم افراد در شخصیت آنان تأثیر بزرگی دارد، چطور می شود هویت ملی و زبانی، حیاتی نباشد؟
 
مؤلفه های هویتی نظیر پیشینه و زبان و از همه مهم تر، سرنوشت مشترک، مردمان داخل این مرزهای به ظاهر قراردادی را با بندهایی نامرئی ولی مستحکم به یکدیگر پیوند زده است. لذاست که هیچ یک از آنان نمی تواند از دغدغه برای این وطن رها شود ولو اکثر عمر را در گوشۀ دیگری از دنیا زیسته باشد.
 
تک تک ما نسبت به این کشور، این مردم، این فرهنگ و این تمدن مدیونیم و مسئولیت داریم. 
 
به زبان آن ترانه معروف مرحوم ناصر عبداللهی:
هم نفس این وطنم، هم دل دلبستگیاش
همدم دلواپسی و هم قدم خستگیاش

یک فناوری جدید کنترل مغز

فناوری جدید کنترل ذهن ترسناک شد

فناوری جدید کنترل ذهن ترسناک شد
گروه علمی: فناوری جدید کنترل ذهن می‌تواند تمام احساسات مانند اشتها یا غرایض مادرانه را بدون هیچ عمل جراحی سنگینی دستکاری کند!به گزارش فرارو،دانشمندان در یک مطالعه جدید کشف کرده‌اند می‌توان از ذرات نانو برای کنترل ذهن موش‌ها استفاده کرد. این فناوری فراتر از یک طرح پلید الهام گرفته از فیلم‌های علمی تخیلی است.
 
 
دانشمندان معتقدند می‌توان از فناوری جدید کنترل مغز برای درمان اختلالات عصبی مانند افسردگی استفاده کرد؛ البته این آزمایش در مراحل ابتدایی توسعه خود است.دانشمندان مؤسسه علوم پایه کره جنوبی دریافتند با استفاده از یک میدان مغناطیسی خارجی می‌توان بخش‌هایی از مغز موش‌ها را به کمک ذرات نانو دستکاری کرد.
این فناوری جدید نانومایند نام گرفته است و به محققان اجازه می‌دهد تا احساسات و اشتهای موش‌ها را از راه دور کنترل کنند. مغز انسان شامل شبکه پیچیده‌ای از ۱۰۰ میلیارد نورون است که اگر کنترل شود، برای درک و شناخت احساسات و رفتارهای اجتماعی بسیار مهم خواهد بود.
دانشمندان با کاشتن ذراتی نانو در مغز موش‌ها و حرکت دادنشان با نیرو مغناطیس نورون‌های مغز را تحریک کردند. در طول سال‌ها آزمایش‌های متعددی با موضوع کنترل ذهن روی حیوانات انجام شده است. با این حال این آزمایش جدید اولین موردی است که شامل عمل جراحی سنگین و سیستم‌های خارجی غول‌آسا نمی‌شود. در این روش به موش‌ها اجازه حرکت آزادانه داده شده است.
جینوون چئون، مدیر مرکز نانوپزشکی موسسه علوم پایه کره در بیانیه‌ای گفت: «این اولین فناوری در جهان است که آزادانه مناطق خاصی از مغز را با استفاده از میدان‌های مغناطیسی کنترل می‌کند». چئون که نویسنده ارشد این مطالعه نیز هست، افزود: «ما انتظار داریم این فناوری به طور گسترده در تحقیقات برای درک عملکرد مغز، شبکه‌های عصبی پیچیده، فناوری‌های ارتباط مغز و کامپیوتر و همچنین در درمان‌های جدید برای اختلالات عصبی استفاده شود.»

در چندین دور آزمایش، محققان نورون‌های بازدارنده در مغز را فعال کردند تا اشتها را تا ۱۰۰ درصد افزایش دهند. تیم آزمایش با فناوری خود می‌تواند به همین صورت اشتها را کاملا از بین ببرد.
دانشمندان همچنین از سیستم نانومایند برای فعال کردن گیرنده‌های مغزی مسئول رفتار‌های مادر در موش‌های ماده که هنوز تولید مثل نکرده بودند، استفاده کردند. بر اساس یک بیانیه مطبوعاتی، این موش‌های ماده بعد از آزمایش به طور قابل توجهی رفتار‌هایی مادرانه از خود نشان دادند.

در آزمایش سوم، محققان نورون‌های مسئول رفتار‌های دوستانه را فعال کردند تا موش‌ها را تشویق کنند با موش‌های دیگری که قبلاً آن‌ها را ندیده بودند در یک اتاق کوچک معاشرت کنند. این آزمایش نیز به نوبه خود کاملا موفقیت آمیز بود.

پیشنهاد ایلان ماسک برای استفاده از نورالینک مقابل هوش مصنوعی: بیایید به مردم قدرت‌‌های ماورایی بدهیم

پیشنهاد ایلان ماسک برای استفاده از نورالینک مقابل هوش مصنوعی: بیایید به مردم قدرت‌‌های ماورایی بدهیم
«ایلان ماسک»، مدیرعامل نورالینک، می‌گوید تراشه‌های این شرکت می‌توانند در آینده به انسان در رقابت با هوش مصنوعی کمک کنند. او می‌گوید این تراشه می‌تواند قدرت‌های ماورایی به مردم بدهد. همچنین این میلیاردر بلندپرواز مدعی است در دو سال آینده فردی عادی با ایمپلنت نورالینک می‌تواند از گیمری حرفه‌ای نیز بهتر عمل کند.
 
به گزارش دیجیاتو؛ ایلان ماسک به‌تازگی در مصاحبه جدیدی با Lex Fridman درباره مزیت‌های تراشه‌های نورالینک صحبت کرده است. ایلان ماسک می‌گوید ایمپلنت‌های مغزی نورالینک بهترین راه برای انسان خواهد بود تا هم با هوش مصنوعی پیشرفته یکپارچه شود هم در آینده با آن رقابت کند. او می‌گوید: «بیایید به مردم قدرت‌های ماورایی بدهیم.»
نورالینک اولین تراشه خود را ژانویه ۲۰۲۴ در مغز انسانی قرار داد. برای مثال این تراشه به این بیمار کمک می‌کند لپ‌تاپ خود را با دستورات ذهنی کنترل کند.
 
ایلان ماسک نورالینک را نوعی فناوری می‌داند که در آینده می‌تواند «همزیستی» بین انسان و هوش مصنوعی را تسهیل کند. ماسک در گفتگو با فریدمن گفت تراشه‌های نورالینک می‌توانند بهترین راه برای جلوگیری از پیشی‌گرفتن هوش مصنوعی از انسان‌ها و خودمختار شدن این فناوری باشند. به‌عبارت دیگر، او نورالینک را راهی برای ایمن نگه‌داشتن هوش مصنوعی می‌داند.
 
البته ایلان ماسک به این اکتفا نکرد و گفت ممکن است فردی که از نورالینک استفاده می‌کند، درنهایت بینایی با وضوح بالاتر از چشم انسان نیز داشته باشد. او گفت: «شما [با تراشه‌های نورالینک]می‌توانید دید امواج فرابنفش، فروسرخ، ایگل ویژن و هرچه را می‌خواهید داشته باشید.» ماسک بهبود‌های بینایی نورالینک را با دستگاه چشمی شخصیت خیالی «Geordi La Forge» در فیلم‌های Star Trek مقایسه کرد.

حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سیدمحمد خاتمی : در دور دوم هم به دکتر پزشکیان رأی می‌دهم

سیدمحمد خاتمی : بیش از ۶٠٪‏ مردم در انتخابات شرکت نکردند که بی سابقه است/ این رفتار عملا از قهر اکثریت حکایت می‌کند/ در دور دوم هم به دکتر پزشکیان رأی می‌دهم

من باز هم به دکتر پزشکیان که صداقتش را در گفتار و صراحتش را در رفتار بیش از پیش در این انتخابات نشان داد رأی می‌دهم، و برایش آرزوی توفیق هرچه بیشتر دارم.

سید محمد خاتمی در جمع مشاوران خود تصریح کرد: رأی دادن یک حق مسلم شهروندی و رأی دادن و رأی ندادن یک فعل سیاسی است. اکثریت قاطع مردم از جمله در انتخابات اخیر تفکر و رویکردی که با جمهوریت مخالفت آشکار دارد و مخالف نظر خود را مردم بحساب نمی‌آورد را رد کرده اند.
 به گزارش انتخاب، متن کامل سخنان سیدمحمد خاتمی را در ادامه می‌خوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم 
 انتخابات اخیر درس‌ها و پیام‌های روشنی داشت که باید بموقع بررسی و تحلیل شود.
 رأی دادن یک حق مسلم شهروندی و رأی دادن و رأی ندادن یک فعل سیاسی است. کسی نمی‌تواند افراد را بخاطر رأی دادن یا ندادن ملامت کند، ولی نکته‌ها و پیام هائی که در عمل سیاسی یک ملت نهفته است، باید از سوی حکومت و جریان‌های سیاسی شناخته شود و مورد توجه قرار گیرد.
 در انتخابات اخیر بیش از ۶٠٪‏ مردم در انتخابات شرکت نکردند که پس از انقلاب این امری بی سابقه بود. این رفتار عملا نشانه نارضایتی مردم از اوضاع و احوالی است که بر جامعه می‌گذرد و از قهر اکثریت از نظام حکمرانی حکایت می‌کند. این نارضایتی مختص کسانی نیست که شرکت نکرده اند، بلکه بسیاری از کسانی که شرکت کرده اند نیز ناراضی‌اند و به امید تغییر رأی داده اند.
 ادای احترام می‌کنم به همه آنان که خیر وطن و عزّت ملت را می‌خواهند و در این انتخابات آمدند و یا نیامدند. با همه رنجدیدگان و آسیب دیدگان از وضعیت موجود بخصوص اهالی اندیشه و هنر و دانش، زنان بزرگوار و جوانان عزیز و رنگین‌کمان قومی، مذهبی و فکری ملت ایران و بالاخص اکثریتی که از تنگی معیشت و وجود موانع برای برخورداری از یک زندگی خوب و حتی معمولی رنج می‌برند و امیدشان به آینده بهتر کمتر می‌شود احساس همدلی و همدردی دارم.
 اما حال با تاکید بر اینکه هیچ گونه جسارتی را نسبت به شخصیت‌ها و اشخاص در معرض رأی مردم روا نمی‌دانم عرض می‌کنم جامعه با دو گونه تفکر و رویکرد مواجه است که در جریان انتخابات اخیر آشکارتر از همیشه در صحنه حضور یافته اند.
 تفکر و رویکردی که با جمهوریت مخالفت آشکار دارد و مخالف نظر خود را مردم بحساب نمی‌آورد، چه رسد به آنکه آنان را شهروندان صاحب حق و حرمت بداند؛ رویکردی که عدالت را در تقسیم فقر تعریف می‌کند، تحریم‌ها را نعمت می‌داند و گسترش فقر و فساد فزاینده در جامعه و از میان رفتن سرمایه‌های مادی و معنوی و انسانی، حاصل آن است و بدون تردید اگر روی کار بیاید بیش از پیش دایره معیشت و امنیت و آرامش مردم و امید به آینده تنگ‌تر و میزان خطرات و تهدید‌ها نسبت به کشور بیشتر می‌شود.
 در برابر آن تفکر و رویکردی که مخالف است با آنچه گفته شد، رویکردی که همه مردم را با هر گرایش، جنسیت، قومیت و آئین، شهروندان صاحب حق و حاکم بر سرنوشت خود بحساب می‌آورد. عدالت را تقویت بنیان مادی و معنوی زندگی همه افراد می‌داند و دغدغه‌مند حقوق پایمال شده و نیاز‌های برآورده نشده همه هم وطنان است.
 اکثریت قاطع مردم از جمله در انتخابات اخیر رویکرد اول را رد کرده اند و این را چه کسانی که رأی ندادند و چه آنان که به تغییر رأی دادند به خوبی ابراز کردند.
 اینک به مرحله دوم انتخابات رسیدیم. منطق، احساس مسئولیت و خیرخواهی نسبت به وطن و هم وطنان ایجاب می‌کند که همه بیایند و کار ناتمام را تمام کنند، و با غیبت خود سبب نشوند که رویکردی را که نمی‌خواهند و آن را به زیان ملک و ملت می‌دانند با رأی اندک به پیروزی برسد.
 این گوی و این میدان و این وجدان بیدار مردم رنجدیده تا لااقل از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کنند و افقی به سوی آینده بهتر بگشایند.
 امیدوارم که نظام حکمرانی کشور که قطعاً پیام‌های معنادار مردم را در کنش انتخاباتی آنان دریافته است فرصت را مغتنم بشمارد و به مقتضای آن میدان را برای تفکر و رویکردی که خیر و پیشرفت و امنیت کشور را می‌خواهد و تأمین می‌کند بازتر کند و موانع را از سر راه تحول و اصلاح امور بردارد.
 من باز هم به دکتر پزشکیان که صداقتش را در گفتار و صراحتش را در رفتار بیش از پیش در این انتخابات نشان داد رأی می‌دهم، و برایش آرزوی توفیق هرچه بیشتر دارم.
 خدای بزرگ ایران عزیز و ملت بزرگوار را از این وضعیت خطیر و دشوار به سلامت بگذراند.