پدر علم ژنتیک ایران بر این باور است که ژن بخشندگی و مهربانی در ایران رو به کاهش است و برنامه ریزی و مدیریت، دو نقطه ضعف کشورهای دارای رانت به شمار می آید.
به گزارش ایرنا، داریوش فرهود روز سه شنبه در پنل اخلاق حرفه ای دانشگاه در همایش تعلیم و تربیت و اخلاق دانشگاه خوارزمی ، اظهار کرد: آیا مردم تا آن اندازه اخلاقمدار یا آنقدر سرخورده شدند که می گویند اخلاق، حرف است؟ به قدری از همه مسائل حرف زده می شود که حرف از ارزش خود افتاده است. در تمام اتفاقات جهان سوم که اخلاقیات و رانت هم ویژگی این جهان ( جهان سوم) است، دو نقطه ضعف ذکر می شود.
وی افزود: این دو نقطه ضعف، برنامه ریزی و مدیریت است؛ نیروی انسانی و منابع مالی وجود ندارد. هر بار زلزله و سیل و آتش سوزی در کشور رخ می دهد، به نظر می رسد اولین بار است که حوزه مدیریت را تحویل گرفته ایم و این مسئله مدام تکرار می شود. پیش انگاری و آینده نگاری وجود ندارد اما مقداری همدلی و هماهنگی در صحنه اتفاقات دیده می شود، ولی دوباره کل مسائل رو به فراموشی می گذارد.
وی اظهار کرد: گروه های اخلاقی در دنیا می گویند اخلاق حرفه ای از معلم و استاد شروع می شود، بعد نوبت پزشکی و سپس نوبت قضاوت می رسد. روحانیت اما کجای کار است؟ روحانیت بین معلمی و قضاوت قرار دارد. طی دورانی در دنیا، منادی اخلاق از جمله مسیحیت بنا نهادند و اخلاق را از معلم گرفتند.
به گفته پدر علم ژنتیک ایران، در 90 شاخه مختلف، اخلاق تدریس می شود. اخلاق در اقتصاد، سیاست، جنگ، بازداشتگاه ها و مذهب وجود دارد. در مورد اخلاق در مذهب که تنها سعدی از آن نوشته است، سه فرهنگ به زبان انگلیسی نوشته شد و به این موضوع پرداخت که کدام بخش رفتارهای مذهبی می تواند غیراخلاقی باشد و چه آسیبی وارد می کند.
فرهود، گفت: جایگاه دانشگاه در ایران از زمان نظامیه آغاز شد که نظامیه بغداد مشهورتر از همه و حضرت سعدی شاگرد این نظامیه بود. جایگاه نظامیه فقط این بود که خواندن و نوشتن را بیاموزند تا کسی علم دینی را یاد بگیرد و آن را اشاعه دهد. همین کار هم در مسیحیت انجام شد.
وی افزود: در تاریخ ایران، دانشگاه در اختیار مکتبخانه ها قرار گرفت که علم، دانش و دانش آموزی جرم بود چون فلسفه به معنای نگاه چرایی نباید وجود می داشت؛ البته در نظامیه هم فلسفه ستیزی مطرح شد. سپس دارالفنون و دانشگاه های خوارزمی و تهران راه اندازی کردند. اما تمام این دانشگاه ها در سطح دانشگاه نسل اول و دوم هستند و حفظیات دارند.
وی تاکید کرد: از دانشگاه های نسل سوم و چهارم در ایران خبری نیست، مهارت آموزی و کارآفرینی وجود ندارد. همه جای دنیا نسل چهارم دانشگاه فعال است اما در ایران تعدادی از افراد که هیچ مهارتی حتی مهارت زندگی و اخلاق ندارند برای کار تربیت می شوند.
فرهود گفت: در آموزش و پرورش که قدیم به آن تعلیم و تربیت می گفتند، تنها بخش آموزش دنبال می شود و تربیتی در کار نیست. اگر هم تربیت مطرح باشد، جهت دار و سودار و صرفا برای مسائل خاصی مورد نظر قرار می گیرد که غلط است. تربیت یعنی انسان های مفید تربیت شوند و اخلاق را یاد بگیرند.
وی افزود: بعد از انقلاب؛ نهضت سواد آموزی فعال شد در حالی که الان باید نهضت مهارت آموزی به وجود بیاید. ما در هیچ چیز مهارت نداریم و حتی در منزل یک مهندس کشاورزی، دو گلدان سالم دیده نمی شود چون مهارت ندارد. فردی که به دانشگاه می رود و لیسانس ادبیات انگلیسی دریافت کرده است، دو جمله را به زبان انگلیسی نمی تواند بیان کند.
پدر علم ژنتیک ایران، خاطرنشان کرد: اخلاق را در شاخه های فردی می بینیم که سقوط کرده است؛ اگر اخلاقی فردی در کار نباشد اخلاق حرفه ای حتی اخلاق اجتماعی هم در کار نیست. این مثلث در اخلاق به ما لطمه می زند. اخلاق پیش از ادیان وجود داشت و ادیان وظیفه خود را در به کمال رساندن اخلاق می دانستند.
فرهود تاکید کرد: ادیان برای اخلاق حواشی ایجاد کردند، رودخانه عظیم دین و ایمان در مسیر خود حرکت می کرد اما آن را به جوب هایی تبدیل کردند که از مسیرش خارج شد و شاخه های بدنه ای با ضخامت به راحتی شکست.
به گفته این استاد دانشگاه، اخلاق تاکید می کند از هر قانونی باید تبعیت کرد و مقید به قانون بود که این مسئله اصل اول اخلاق است. اگر قانونی مناسب با اخلاقیات نباشد در این صورت باید اول آن قانون را برطرف کنید بعد به قانون جدید مقید باشید.
وی افزود: آن قانون هم فقط با اصول اخلاقی باید اصلاح کرد؛ حتی قوانین غیراخلاقی را هم باید با روش های اخلاقی اصلاح کنیم.
وزیر
اموراقتصادی و دارایی گفت: پارسال تلاش بسیاری از سوی سازمان بورس برای
بهبود عملکرد بازار صورت گرفت و از این رو بورس در سال 97 دوران طلایی را
سپری کرد.
به گزارش عصر ایران
به نقل از ایرنا، فرهاد دژپسند امروز (دوشنبه) در حاشیه مراسم افتتاح
دوازدهمین نمایشگاه بین المللی بانک، بورس و بیمه تهران اضافه کرد: پارسال
بازار سرمایه در کلیت اقتصاد کشور پیشرو بود.
وی گفت: با اینکه
شرایط اقتصادی کشور در نیمه نخست پارسال مساعد نبود اما تلاش های زیادی از
سوی مسئولان برای بازگرداندن ثبات به اقتصاد کشور صورت گرفت.
دژپسند
یادآوری کرد: به گفته برخی فعالان بازار، نرخ رشد اقتصادی در سال ٩٧ منفی
١٥ درصد بود که بسیاری مسئولان نسبت به آمارهای ارائه شده ابراز نگرانی
کردند و این امر موجب تلاش برای بازگشت ثبات به اقتصاد کشور شد.
وی بیان کرد: دستورالعمل های به کار گرفته شده در ٦ ماه دوم پارسال ضمن کاهش تورم، کنترل بیکاری را نیز با خود به همراه داشت.
وضعیت اقتصاد کشور در سال ٩٨ نامساعد پیش بینی می شود
دژپسند
گفت: پیش بینی های صورت گرفته برای سال ٩٨ نشانگر وضعیت نامساعد اقتصاد
کشور است که به طور حتم باید از این پیش بینی ها برای مدیریت بهتر وضعیت
موجود استفاده کرد.
دژپسند اضافه کرد: در صورت تحقق شعار رونق تولید
و استفاده از سرمایههای راکد قادر به افزایش بکارگیری نیروی انسانی و نیز
رونق صادرات خواهیم بود.
وزیر اقتصاد و دارایی گفت: اکنون فرصت در بخش تولید مهیاست و هدایت درست نقدینگی به عنوان یک فرصت برای تحقق شعار سال تلقی می شود.
باید زنجیرها از پای سرمایه گذاران باز شود
وزیر اموراقتصادی و دارایی تاکید کرد «باید تلاش شود غل و زنجیرها از پای سرمایه گذاران باز شود».
این
مسوول افزود: بهبود کسب و کار و روان سازی فعالیت های اقتصادی در حوزه های
مختلف اجتناب پذیر است که از طریق آن می توان به سمت بهبود فناوری پیش
رفت.
دژپسند تاکید کرد قیمت بالای تمام شده یکی از مشکلات موجود در صادرات است که باید به آن توجه ویژه ای شود.
به
گفته وی، بسیاری از افراد معتقد بودند نمایشگاه امسال به دلیل جاری شدن
سیل در ابتدای سال نباید برگزار شود و هزینه آن صرف جبران خسارات وارد شده
به سیلزدگان شود اما «طبق مذاکرات صورت گرفته قرار شد یک غرفه در نمایشگاه
به دریافت کمک های مردمی و نهادها اختصاص داده شود».
به گزارش ایرنا، بارندگی های شدید و سیل از بیست و هشتم اسفندماه گذشته آغاز شد و همه استان های کشور را درگیر کرد.
استان
های گلستان، مازندران، ایلام، کرمانشاه، لرستان، خوزستان، چهارمحال
بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد در شرایط اضطراری قرار گرفتند.
وزیر
کشور بیست و پنجم فروردین ماه در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، میزان خسارت
سیل را تا 35 هزار میلیارد تومان برآورد کرد و گفت: 25 استان و بیش از چهار
هزار و 400 روستا در کشور درگیر سیل شد.
دوازدهمین نمایشگاه بورس،
بانک و بیمه امروز (دوم اردیبهشت ماه) با حضور وزیر امور اقتصادی و دارایی،
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، رئیس کل بیمه مرکزی و معاون علمی و
فناوری رئیس جمهوری گشایش یافت.
این نمایشگاه که با مشارکت نزدیک به
320 بنگاه و مجموعه اقتصادی در محل دایمی نمایشگاه های بین المللی تهران
برپا شده، تا روز پنجشنبه (پنجم اردیبهشت ماه) میزبان علاقه مندان است.
صندوق بین المللی پول نوشت: اقتصاد جهانی پس از گذراندن بدترین روزهای بحران اقتصادی و مالی سال 2009، رشد چشمگیر خود را نشان داد اما این بار نگرانیهای بیشتری در خصوص رکود دوباره در راه است. تعداد کمی از کارشنان ادعا کردهاند که چرایی و زمان بروز چنین رخدادی را پیشبینی میکنند.
به گزارش عصر ایران به نقل از "اکونومیست"، صندوق بینالمللی پول با انتشار گزارشی، وضعیت ناامیدانهای را برای اقتصاد شش ماه آینده جهان پیشبینی کرد و با این گزارش پیشگوییهای قبلی خود مبنی بررشد اقتصاد جهان را مورد بازبینی مجدد قرار داد.
صندوق بینالمللی پول
پیشبینی رشد اقتصاد جهانی 3.7 درصدی ماه اکتبر خود را در گزارش اخیرش به
3.3 کاهش داد، که کمترین رکورد پیشبینی شده این سازمان (3.6) از سال 2018
محسوب میشود.
این میزان میتواند ضعیفترین میزان رشد سالانه
اقتصاد جهانی از سال 2009 محسوب شود. (در سال 2009، میزان خروجی رشد جهانی
کاهش یافت و نرخ رشد سالانه 3 درصد افت نشان داد.)
در حالی که گزارش صندوق بینالملی پول به اعداد و ارقام رشد اقتصاد
جهانی میپردازد، تحلیلگران نشریه اکونومیست، به بررسی مجموعه دادههای سه
ماهه از 73 کشور با تمرکز بر سهم آنها از تولید ناخالص داخلیشان در جهان
پرداختند.
این کشورها در مجموع 95 درصد از رشد اقتصاد جهانی را تشکیل میدهند.
براساس آمار جدید صندوق بین المللی پول (IMF)، کاهش رشد اقتصاد در نیمه دوم سال 2018 شروع شده است.
در فصل پایانی سال 2018، خروجی اقتصاد جهانی در مقایسه با 12 ماه گذشته آن 2.8 درصد رشد کرده که نیم درصد کمتر از میزان به دست آمده در سال ماقبل آن است. این رکود شدید به دو سال و نیم قبل باز میگردد.
رشد اقتصاد جهانی در کشورهای ثروتمند به ویژه کشورهای اروپایی و کشورهای کمدرآمد کاهش نشان میدهد. آمریکا، چین و هند برای حفظ و تقویت سطح رشد اقتصادی خود به شدت تلاش میکنند، اما تا چه زمانی این مقاومت موثر واقع میشود؟
صندوق بینالمللی پول حجم عظیمی از ریسکهای ناگوار را میبیند. یکی از
آنها تشدید جنگ تجاری بین آمریکا و چین است. از طرفی گرایشهای بازار در
خصوص تحمیلهای تعرفهای آمریکا بر واردات اتحادیه اروپا در خصوص صنایع
هواپیمایی کمک چندان بزرگی محسوب نشد.
خطر بزرگ دیگر چشمانداز بی
حساب و کتاب "برگزیت" است که ترزا می به واسطه لابی با رهبران اروپا، روند
آن را به تعویق میاندازد. نگرانی سوم بازارهای عصبی هستند که هزینه تامین
مالی کشورهای مقروض مانند ایتالیا را افزایش داده و با حرکت در یک "لوپ
مرگبار" و احتمالا "فاسد" بین بانکها و حکومتهای ناحیه اروپا قرار
میگیرند.
در پیشبینی آیندهنگرانهتر صندوق بینالمللی پول نگران تغییرات آب و هوایی و نابرابریهای اقتصادی است که وزن رشد اقتصادی در طولانی مدت را تغییر میدهد. شاید بتوان گفت که این مرجع اقتصادی جهان یک دهه پس از بحران اقتصادی 2009 در خصوص سلامت اقتصاد جهان فریب خورده است.
دکتر محمود سریع القلم
استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشگر توسعه
آدمی هر کاری که بخواهد انجام دهد به تئوری نیاز دارد، حتی برای خریدن یک جفت کفش: داشتن اصول روشن و تست شده، مرحله بندی آزمایش اصول و سپس ارزیابی نتیجه.
دستیابی به تئوری قابل اتکاء در زندگی فردی و در مسائل اجتماعی و عمومی پروژۀ بسیار سنگینی است. در تئوری های زندگی و مدیریت سیاسی و اقتصادی، مطلوبیت ضرورتا محصول دانش، مدرک، جلسات خوب و یادگیری های متعارف نیست. شاید نزدیک به ۹۰ درصد آنچه ما می گوییم، واکنش نشان می دهیم، عمل می کنیم و به آن توجه می کنیم، ریشه در مخزن ها و سیلوهای ناخودآگاه ما دارد.
آیا تا به حال این تجربه را داشته اید: تحصیل کرده ای در یک رشته فنی یا علوم انسانی و غیره در یک دانشگاه برتر جهانی درس خوانده اما از شنیدن یک نظر متفاوت با نظر خودش، به شدت بر آشفته و عصبانی می شود. شخص به مواد خام و دانش و مدرک دست یافته ولی در بحث و گفت و گو، مخزن ناخودآگاه استبدادی فعال است و او خود متوجه آن نیست. در سیلوهای ناخودآگاه مربوط به فکر، تبادل فکر، گفت و گو و یادگیری از دیگران، در این فرد، سیلوی انباشته شده ی تحکّم و زور حضور دارد و کار می کند. تا زمانی که این سیلو با سیلوهای جدیدی جایگزین نشود که:
هر انسانی حق دارد فکر خود را داشته باشد و تفاوت آراء باعث رشد و پیشرفت می شود، همان ناخودآگاه سابق عمل می کند بدون آنکه فرد اصلا متوجه باشد.
پریدن وسط حرف دیگران، دوبله پارک کردن، تو صف زدن، مالیات ندادن، دخالت در زندگی دیگران، تخریب مخالف فکری، سرعت رفتن، سوالات خصوصی کردن، بی توجهی به قول و قرار، دیر رسیدن، حس برتری به دیگران، آشغال پرت کردن، فراوان دروغ گفتن، سرمایه گذاری گسترده برای سر در آوردن از زندگی دیگران، فخر فروشی ، خود را حق به جانب دانستن، مفصّل در مورد دیگران قضاوت کردن، در مورد همه مسائل عالَم نظر دادن، اصولا زیاد حرف زدن، بخش پرلیوان را ندیدن، رعایت نکردن فاصله در صف دستگاه خود پرداز، اول نپرسیدن و فوری قضاوت کردن، قرض پس ندادن، زود عصبانی شدن، پارتی بازی، سوء استفاده از امکانات دولتی، بی احترامی به دیگران، چراغ قرمز رد کردن، و شاید نزدیک به هزار خصلت، واکنش و رفتار دیگر، عموما عمل اتوماتیک بخش ناخودآگاه انسانهاست.
انسان ها، فرصت طلب، دروغ گو و ناجوانمرد، به دنیا نمی آیند. آنچه در محیط می گذرد به تدریج لایه های نا خودآگاه آن ها را پر می کند. ناخودآگاه انسان، او را برای آنچه که آگاهانه است آماده می کند. به نوعی انسان ها، ناخودآگاه خود را تبدیل به عادات فکری، توجیهی و رفتاری می کنند. ناخودآگاه محصول محیط است: از خانواده، مدرسه، رسانه ها، تبلیغات، پروپاگاندا و دولت. تصور کنید در سال ۱۳۵۳، یک نوجوان در فضاهای عمومی در معرض دو مسئله قرار می گیرد:
الف) مبادا از شاه انتقاد کنید، ساواک همه جا حضور دارد
و
ب) نیکسون رییس جمهور آمریکا به خاطر شنود مقّر حزب رقیب قبل از آنکه استیضاح شود، استعفا داد.
هردو مطلب در ناخود آگاه رسوب می کنند. نوجوان عادت می کند که درمحیط اول سکوت کند و در محیط دوم اظهار نظر آزادانه داشته باشد. هردو عادت می شوند.
تحولات سنگاپور و کره جنوبی هم اکنون این تز علمی را به اثبات رسانده
است که توسعه یافتگی قبل از آنکه به پول، فناوری، خط تولید، نقش دولت و
بنگاه ها، سرمایه گذاری مستقیم خارجی ، نظام بانکی و غیره مربوط باشد، به
نوع انسانی مربوط است که در جامعه تربیت می شود؛ تربیتی که ۹۰ درصد آن در
ناخودآگاه فرد از طریق محیط رسوب می کند.
چرا دانمارک رتبه اول جهانی
را در دولت الکترونیک دارد؟ ۸۸ درصد مردم، نیاز های خدماتی خود را از طریق
اینترنت با نهاد های دولتی و عمومی انجام می دهند. ۸۸ درصد مردم از طریق
Email با مسئولین محلی و غیر محلی برای انجام امور خود در تماس هستند.
گفته
می شود ریشه این مسئله که صرفه جویی فراوانی در رفت و آمد، حمل و نقل،
مصرف سوخت، پرسنل و حقوق دارد، در اعتماد بسیار بالای عامه مردم نسبت به
بخش خصوصی و بخش عمومی است. دانمارک در نقش مردم در تصمیم گیری ها و سیاست
گذاری های دولتی، رتبه اول جهانی را دارد.
استرالیا و کره جنوبی،
رتبه های دوم و سوم جهانی را در دیجیتالی شدن و شفافیت عملکرد مقامات
دارند. مردم دانمارک از حکومت خود و حکومت دانمارک از شهروندان خود به
تعاریفی مشترک دست یافته اند که در ناخودآگاه آنها تثبیت شده است.
انسان می تواند اتومبیل خود را بهتر کند ولی ناخودآگاه را به راحتی نمی
توان تغییر داد. شاید شخصی بتواند با یک معامله موفق تجاری از فقر به ثروت
برسد ولی ناخودآگاه دوران محرومیت را نمی تواند به راحتی حذف کند. شاید
فردی بتواند با یک تلفن و شانسی، از یک آدم معمولی به فردی با نفوذ تبدیل
شود ولی ناخودآگاه دوران قبلی را نمی تواند سریع پاک کند.
شخصی می
تواند چندین مدرک دکتری اخذ کند ولی شاید ناخودآگاه غیرمدنی او جلوتر از
دانش مربوط به چندین مدرک دکتری حرکت کند. اهتمامی که دانمارک و مهمتر از
دانمارک، کره جنوبی انجام داده است، به موازات توسعه یافتگی فیزیکی و پروژه
ای، ناخودآگاه توسعه یافته ای سرشار از احترام، اعتماد، همکاری، امید به
آینده، تخصص گرایی، شایسته سالاری، حمایت از یکدیگر، راستگویی، شفافیت و
اعتماد به نفس را ایجاد کرده است. نظام آموزشی کره جنوبی یکی از پنج سیستم
اول برتر جهان است به طوری که این کشور مدیران بی شماری برای کشور های دیگر
تربیت می کند و هم اکنون یکی از بهترین کشورها برای سرمایه گذاری است. در
دورۀ پهلوی دوم، ایران اِر (Iran Air) یکی از بهترین شرکت های هواپیمایی
جهان بود و تهران،hub هوایی خاور میانه بود (دوبی و استانبول فعلی) ولی
ناخودآگاه افراد عمدتا دست نخورده باقی ماند به طوری که بدیهی ترین موضوع
مدنی یعنی تحمل دیدگاه های مختلف، حل و فصل نشد.
نمی شود با ناخودآگاه دوره صفوی و قاجار، مدل توسعه یافتگی قرن بیستم و بیست و یکم را اجرا کرد. وقتی انسان normal بزرگ شود و نیاز های طبیعی انسانی او برطرف شود، روانی آرام و متعادل خواهد داشت. گذشتۀ او مکمل آیندۀ او می شود. وقتی شهروند normal تربیت شد، بخش ناخودآگاه، اتوماتیک خوب عمل می کند. اینکه در بخش ناخودآگاه انسان، کدام تجربیات و متون باید جمع شوند و کدام معاشرت ها و مشاهدات باید انباشته شوند، کدام منطق و تئوری باید راهنما باشند، خود دایره المعارفی قابل توجه است.
خاطرم هست که در یک کنفرانس تخصصی در سال ۱۳۷۵ که ۳۷ ساله بودم، بر سر
میز گردِ شام که پنج نفر نشسته بودند، رئیس یک دولت اروپایی که حدود ۳۰ سال
از من بزرگتر بود، پس از آنکه در صندلی کنار من نشست و دستمال را از یقۀ
پیراهنش آویزان کرد از من بلافاصله پرسید: می توانم از شما بپرسم که تا به
حال به چند کشور سفر کرده اید؟ گفتم: ۴۴ .
با چشم های رضایت بخشی گفت:
حالا مکالمۀ ما معنا خواهد داشت. او با مدرک و دانشگاه و کتاب و مقاله کاری
نداشت. ملاک او برای سنجش محتوای ناخودآگاه، تعدّد و وسعت مشاهدات بود. هم
اکنون، مهمترین معیار Google و Amazon برای استخدام یک متقاضی، ارزیابی
توانمندی های نهفته در ناخودآگاه اوست.