واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

ساختارِ چاپلوسی در جهانِ سوم

نوشتاری از دکتر محمود سریع القلم
92 درصد مردم ژاپن برای بخش خصوصی کار می‌کنند. این در حالی است که معاش و زندگی اقتصادی 77 درصد مردم کوبا در بخش دولتی است.

عصرایران؛ دکتر محمود سریع القلم ( استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشگر توسعه) - چاپلوسی در ذاتِ بشر است؟ بررسی جوامعی مانند کرۀ جنوبی، دانمارک، سنگاپور و سوئیس شکی به جای نمی‌گذارد که انسان ها چاپلوسی را می آموزند.ساختارِ چاپلوسی در جهانِ سوم

شاید چاپلوسی با دروغ، حیله گری، اغراق، ترس و عصبانیت فرقی نداشته باشد زیرا که عموم این ویژگی‌های منفی را انسان‌ها در ساختارهایی که زندگی می‌کنند، می‌آموزند، به آن عادت می‌کنند، در ناخودآگاهشان به طور خودکار وارد می‌نمایند و سپس به نسل‌های بعدی منتقل می‌کنند.

از این رو، اگر بخواهیم ساختار چاپلوسی را واکاوی کنیم ضرورتاً باید محیطی را مطالعه کنیم که انسان‌ها در آن پرورش یافته و این عادت را درونی می‌کنند. تعریفِ استاندارد چاپلوسی (Sycophancy)، بزرگ نشان دادن، خاص معرفی کردن و موفق جلوه دادن یک مقام دولتی یا معروف برای کسبِ امتیاز است.

هرچند امتیاز می‌تواند شامل موارد مختلفی باشد ولی انتهای چاپلوسی، دسترسی به پول و امکانات مادی است. اگر هدفِ اولیه چاپلوسی را به قدرت رسیدن وسِمَت پیدا کردن تلقی کنیم، خودِ سِمت و مقام نیز به پول، امکانات و تسهیلات منتهی می‌شوند. به نظر می‌رسد چاپلوسی را می‌توان در دو علتِ زیر واکاوی کرد:

الف: ساختار اقتصادی یک کشور

تقریباً عموم کشورهای جهانِ سوم دارای اقتصاد دولتی هستند. به این معنا که فرصت‌های ثروتمند شدن، سرمایه‌گذاری، دسترسی به امکانات و تضمین معاش در زندگی با نوعی ارتباط با دستگاه دولتی آمیخته است.

اگر شهروندی در نروژ، آلمان، ژاپن و کره جنوبی، که کشورهای توسعه یافته قلمداد می‌شوند، بخواهد ثروتمند شده یا از امکانات مالی و تضمین معاش بهره‌مند شود، ضروری است که خود به تاسیس و مدیریت یک بنگاه اقتصادی مبادرت ورزد. دولت و حاکمیت در این کشورها، قانونگذار و مجری قانون و ناظر بر مقررات هستند و ثروت توزیع نمی‌کنند.
اما در نیجریه، اردن یا بولیوی، ثروت و امکاناتِ کشور در اختیار دستگاه دولتی است. اقتصادِ دولتی و گسترۀ وسیع امکانات دولتی در ذات خود، چاپلوسی را پرورش می‌دهند.

اتفاقاً دولت‌های جهان سوم به خوبی متوجه شده اند که آبراهام مازلو سخن دقیقی می‌گوید که اولین و فوری‌ترین نیاز انسان‌ها به پول، اشتغال، مسکن و غذا است. اگر دولتی این نیازهای اولیه را به دست گیرد و کنترل و شدت و ضعف تامین این نیازها در اختیار دستگاه‌های دولتی باشد به راحتی می‌تواند جامعه را تحت قیمومیت خود در آورد.

این ساختار اقتصادی به عنوان مثال در کوبا، تفاوت‌های کهکشانی با ژاپن دارد که هزاران کارآفرین فکر می‌کنند، نوآوری می‌کنند و در بنگاه‌های خود، ده‌ها هزار نفر را به موجب مهارت و تخصص استخدام می‌کنند به طوری که 92 درصد مردم ژاپن برای بخش خصوصی کار می‌کنند.
این در حالی است که معاش و زندگی اقتصادی 77 درصد مردم کوبا در بخش دولتی است. کرۀ جنوبی هم‌اکنون یکی از رقابتی‌ترین، حرفه‌ای‌ترین و تخصصی‌ترین کشورها در جهان محسوب می‌شود. بی دلیل نیست که 90 درصد مردم آن برای بخش خصوصی کار می‌کنند.

در آلمان و آمریکا نیز حدود 87 درصد مردم در استخدامِ بخش خصوصی هستند. البته این تحلیل به آن معنا نیست که در سوئیس، آلمان یا کرۀ جنوبی، چاپلوسی تعطیل است بلکه فرهنگ و رفتارِ مسلط نیست (Mainstream) و درصدِ قابل توجهی از مردم می‌آموزند و در ناخودآگاه آن‌ها ثبت می‌شود که معیشت و امکانات در زندگی، نتیجۀ کار، زحمت و رقابتِ فکری است.

سرنوشتِ ملت‌ها با فرهنگ، خُلقیات و اندیشه‌های اکثریت آن‌ها شکل می‌گیرد. در همه کشورها، متقلب، حیله‌گر، فاسد، چاپلوس، دروغگو، قانون شکن، ناجوانمرد و بی پِرنسیپ وجود دارد اما سوال این است که آیا این گروه 80 درصد جامعه است یا 10 درصد جامعه؟ طبعاً با 80 درصد حیله‌گر نمی‌توان جامعه ای سالم بنا کرد.

چاپلوسی

ب: فرصت‌های شهرت و کسب اعتبار

اگر فرصت شهرت و اعتباریابی در هنر، علم، نویسندگی، ادبیات و هر نوع فعالیتِ اجتماعی و مدنی با نظارت، امکان‌یابی و منابع مالی انحصاری نهادهای دولتی آمیخته شده باشد خود به خود در ذات خود درجه‌ای از تمجید‌های بی‌پایه، استفاده از واژگان اغراق آمیز و چاپلوسی را به همراه خواهد داشت.

موقعیتِ ملی و جهانیِ فیلسوف آلمانی یورگن هابرماس، ارتباطی به دولت آلمان ندارد. موقعیت بازیگر سینما آنتونی هاپکینز، ارتباطی به دولت انگلستان یا آمریکا ندارد. موقعیت رمان نویس ژاپنی‌ها روکی موراکامی، ارتباطی به دولت ژاپن ندارد. توماس فریدمن اعتبار روزنامه نگاری خود را از دولت آمریکا اخذ نکرده است. دولت انگلستان در شوکتِ تاریخی آلفرد هیچکاک نقشی ایفا نکرد.

اگر در ناخودآگاه جامعۀ هنرمندان، نویسندگان، دانشگاهی‌ها و حرفه‌ای‌های دیگر رسوب کرده باشد که راهِ دستیابی به پول و شهرت از طریق ارتباطات دولتی است، خود به خود توجیه‌های اغراق‌آمیز، موفق خطاب کردن مدیران ناکارآمدِ دولتی، نادیده گرفتن Fact ها، تحریفِ آمار، طرح ارادت‌های غیر واقعی و تایید بی‌پایۀ مدیران دولتی، به فرهنگ عمومی تبدیل می‌شود. افراد می‌آموزند که پله‌های ترقی را با استفاده از واژگان پر طمطراق و تعظیم و قیام در برابر مدیران، می‌توان راحت و بی هزینه طی نمود.

در کشورهای جهان سوم که نهادِ دولت بر هر نوع ارتقایی تسلط و نظارت دارد، این فرهنگ به تدریج عمومی شده و شهروندان با محافظه کاری و لطیفه گویی از آن عبور می‌کنند. در دستگاه‌ها و وزارت‌خانه‌هایی که منابع مالی قابل توجه و ارزهای خارجی در اختیار دارند، صنعتِ چاپلوسی پیشرفته‌تر شده و غلظتِ فریب و میزانِ تمجید پیچیده تر می‌شوند. متملق مثلاً مدیر را در خواب می‌بیند یا موفقیت‌هایی را به او نسبت می‌دهد که اصلاً وجود خارجی ندارند. بعد از مدتی، متملق و دریافت کنندۀ تملق هر دو در توهم زندگی می‌کنند.

این در حالی است که خانم مِرکل با مدیریتی آرام و محاسبه شده‌ای در شرایط بحرانی اعم از سیاسی و اقتصادی اروپا، در معرض چنین تملقاتی قرار نگرفته است. مردم آلمان بر اساس وظایف قانونی، خانم مرکل را ارزیابی می‌کنند و معمولاً در جامعه ای مانند آلمان، متملق طرد می‌شود.

چند نکته: چاپلوسی محصول ساختارهای ناکارآمد و متمرکز است. به میزانی که در یک جامعه، امکانات، منابع و فرصت‌ها متمرکز و نزد دولت باشند، به همان میزان می‌توان انتظار داشت چاپلوسی در فرهنگ، عمومی گردد.

تمرکز در ذات خود، بی عدالتی می‌آورد؛ چه این تمرکز نزد دولت باشد چه تمرکزِ ثروت نزد یک درصدِ جامعه. از این رو برای اندازه گیری پیچیدگی و غلظتِ چاپلوسی، فهمِ ساختارِ اقتصادی یک جامعه، قدمِ اولِ شناخت است.

متملق به یک امیدی تملق می‌کند: یا می‌خواهد به سمت و مقام و قدرت برسد یا در نهایت به پول و امکانات و ثروت و منابع ارزی و حقِ ماموریت. در هر دو صورت، چاپلوس می‌خواهد نیازهای خود را برآورد کرده و احیاناً به امکانات و قدرت بیشتر، طمع دارد.

در عین حال، در کشورهای جهانِ سوم که تمرکز ثروت و قدرت وجود دارد، یک اتفاقِ تعیین کنندۀ دیگری نیز شکل می‌گیرد: ظهورِ یک اکثریتِ ضعیف با اعتماد به نفس بسیار پایین. چاپلوس در عین اینکه طمع دارد و محتاج است از مناعت طبع و شخصیت والا برخوردار نیست. حاضر است به هر رفتاری تن دهد، تا سمت خود را حفظ کند و به رقم‌های بالاتری برسد. چاپلوس آگاهانه دروغ می‌گوید و حیله به کار می‌برد. چاپلوس و دریافت کنندۀ چاپلوسی، هردو محصولِ یک ساختار معیوبِ اقتصادی و فرهنگی هستند.

یک نظامِ اقتصادی سالم، شهروندانِ سالم به ارمغان خواهد آورد. اقتصادِ سالم، ثبات سیاسی نیز به همراه می‌آورد. عدالت اجتماعی نیز در سایه اقتصادی سالم به دست می‌آید. مادامی که کشورهای جهان سوم، پارادایم حکمرانی خود را بر تمرکز ثروت، قدرت و رانت بنا کرده باشند نه تنها نمی‌توان در انتظارِ شهروندانِ مدنی نشست، بلکه اهدافی مانند آزادی فکری و دموکراسی نیز رویایی بیش نخواهند بود.

کارِ لازم فرهنگی در جهان سوم این است که تملق و فرصت طلبی در فرهنگ عمومی مذموم شناخته شوند. اما کلیدِ تقابل با چاپلوسی، سالم سازی ساختار اقتصادی از یک طرف و اعتباریابی اشخاص از طریق زحماتِ خود آنها از طرف دیگر است.

بحران انباشت سرمایه؛ پایدارترین بحران/ عباس عبدی

در باره بحران‌های هر جامعه باید به چند نکته بسیار مهم توجه کرد. اول پایداری بحران است. کرونا یک بحران جهانی است. حدود ۱۶ ماه طول کشیده و احتمالاً تا پایان سال جاری نیز کمابیش در همین ابعاد باشد ولی در هر صورت و به احتمال قوی با افزایش استفاده از واکسن، این بحران حل یا از شدت آن بسیار کم خواهد شد. 
بحران انباشت؛ پایدارترین بحران/ عباس عبدیعباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: هر جامعه‌ای در برخی از مقاطع تاریخی خود با بحران مواجه می‌شود. عبور از این بحران‌ها هدف اصلی سیاست‌گذاران خواهد بود. مشروط بر اینکه در درجه اول به اصل وجود آن پی ببرند، و سپس راه‌حل مناسب آن را پیدا کرده و مردم را به پیمودن آن راه قانع و همراه کنند. 
 
در باره بحران‌های هر جامعه باید به چند نکته بسیار مهم توجه کرد. اول پایداری بحران است. کرونا یک بحران جهانی است. حدود ۱۶ ماه طول کشیده و احتمالاً تا پایان سال جاری نیز کمابیش در همین ابعاد باشد ولی در هر صورت و به احتمال قوی با افزایش استفاده از واکسن، این بحران حل یا از شدت آن بسیار کم خواهد شد. 
 
در مقابل گرم شدن هوا، یک بحران به نسبت پایدار است و گمان نمی‌رود که در کوتاه‌مدت تغییری کند و باید برنامه‌های به نسبت طولانی‌مدت برای آن تدوین و اجرا کرد.
 

گستره بحران

 
ویژگی دوم، گستره بحران است. بحران سیل سال ۱۳۹۸ بسیار جدی و عمیق بود ولی گستره آن نه بین‌المللی بود و نه حتی کشوری، چند استان را درگیر خود کرد. در حالی که کرونا هم بین‌المللی است و هم فراگیر ملی، و هیچ نقطه‌ای از کشور مصون از آن نخواهد بود.
 

زنجیره بحران‌ها

 
ویژگی سوم زنجیره بحران‌ها است. گرم شدن آب و هوا یک اثر یک‌نواخت بر زندگی بشر دارد و در شرایط عادی موجب بحران‌های دیگر نمی‌شود. ولی کرونا فرق دارد. به سرعت موجب فقر و بیکاری می‌شود و این مشکلات خود نیز بحران‌های جدیدی هستند و ممکن است به منشاء شکل‌گیری زنجیره بحران‌های جدید ختم شوند. 
 
برخی از کشورها قدرت کافی برای جلوگیری از انتقال بحران را دارند. کشورهای با اقتصاد قدرتمند، می‌توانند برای مدتی مانع از شکل‌گیری فقر در اثر کرونا شوند و اجازه ندهند که بحران بیکاری و فقر نیز به کرونا اضافه شود ولی بسیاری از کشورها قادر نیستند که مبارزه موثری با بحران کرونا داشته باشند، بدون اینکه تن به بحران فقر و بیکاری بدهند، در نتیجه با شکل‌گیری زنجیره‌ای از بحران‌ها مواجه خواهند شد.
 
ویژگی بعدی، وجود تعدد و تلاقی بحران‌های مستقل از یکدیگر است. مثل جامعه‌ای که با کرونا مواجه باشد، هم‌زمان فقر و بیکاری نیز در وضعیت قرمز باشد، یا دچار بحران اجتماعی و بی‌اعتمادی یا فقدان انسجام سیاسی و اجتماعی یا تحریم و مشکل روابط خارجی نیز باشد و...
 
بحران کرونا

جامعه ما با مجموعه‌ای از بحران‌ها مواجه است

 
با این مقدمه طولانی باید گفت که جامعه ما با مجموعه‌ای از بحران‌ها مواجه است که از یک سو متعدد هستند و یکدیگر را تشدید می‌کنند. از سوی دیگر عدم حل هر کدام منجر به بحران‌های دیگر می‌شود. به علاوه بحران‌هایی هستند که سراسری بوده و گستره بزرگی را درگیر می‌کنند ولی از حیث پایداری تا حدی متفاوت هستند. 
 
هدف این یادداشت معرفی بحرانی است که از همه پایدارتر و دارای اثرات عمیق‌تر و ایجادکننده زنجیره‌ای از بحران‌های دیگر است. این بحران چیزی نیست، جز بحران انباشت سرمایه. که با توجه به شرایط فعلی و عمومی کشور در کوتاه‌مدت قابل حل نیست، و نیز همه ابعاد زندگی مردم و جامعه را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. سرعت و قدرت انتقالش به زمینه‌ها و زنجیره بحران‌های دیگر بسیار بالا است. 
 
در حقیقت اگر بخواهیم چند شاخص مهم برای توصیف یک جامعه معرفی کنیم، به طور قطع یکی از آنها شاخص پس‌انداز و سرمایه‌گذاری است. شاخصی که نشان‌دهنده کیفیت سلامت اقتصادی جامعه، امید به آینده و کارکرد درست اقتصاد نیز هست. شاخصی که حداقل مقدار آن برای جبران استهلاک لازم است تا جامعه در وضعیت رشد صفر حفظ شود. 
 
جامعه‌ای که نرخ انباشت سرمایه و سرمایه‌گذاری آن حتی نتواند استهلاک را جبران کند به قهقرا میل خواهد کرد. به طور معمول نرخ استهلاک را در بیش‌تر موارد حدود ۱۰ درصد منظور می‌کنند.
 
اگر بخواهیم رشد اقتصادی متعارفی داشته باشیم به طوری که رشد جمعیت را پوشش دهد و سالانه به طور متوسط تا ۵ درصد نیز به بهبود وضع مردم کمک کند، باید دو اقدام اساسی را انجام داد. اول بالا بردن پس‌انداز یا سرمایه‌گذاری، دوم بالا بردن بهره‌وری. 
 
اکنون در وضعی هستیم که این دو شاخص در مسیر عقب‌گرد هستند. برخی معتقدند که در سطح جبران استهلاک نیز نیستیم. برای تحقق این دو هدف نیازمند تغییرات بزرگ در سیاست خارجی، مدیریت اقتصادی و حکمرانی داخلی هستیم. اینها هم انجام شود سال‌ها طول خواهد کشید که مسأله انباشت سرمایه در مسیر درست قرار گیرد و جامعه از بحران آن خارج شود. 
 
در غیر این صورت آثار این بحران هر روز عمیق‌تر شده و به سایر حوزه‌ها نیز سرایت کرده و آنها را عمیق‌تر می‌کند. یکی از اهداف توافق با چین حل این بحران است. در حالی که با توجه به وضعیت موجود و فقدان چشم‌اندازی در تغییر، این توافق اگر هم به نتیجه برسد می‌تواند یک آرام‌بخش موقتی باشد و بحران را تشدید کند.

دعوت به کار در تسلا، حتی بدون مدرک تحصیلی

ایلان ماسک روز یکشنبه در توییتی اعلام کرد که حتی کسانی که مدرک دانشگاهی ندارند، می‌توانند برای کار به تسلا بیپوندند.

ایلان ماسک، بنیان گذار تسلا
دیلان ماسک

به گزارش آی‌تی‌من، ایلان ماسک، بنیان‌گذار تسلا در توییتر، از متخصصان هوش مصنوعی برای پیوستن به تیم این شرکت دعوت کرد.

وی نوشت: به تیم هوش مصنوعی تسلا بپیوندید. این تیم مستقیما به من گزارش می‌دهند و ما تقریبا هر روز از طریق جلسه حضوری، ایمیل و پیامک در ارتباط خواهیم بود.

اما از آن مهم‌تر اینکه برای کار کردن در واحد هوش مصنوعی تسلا، هیچ مدرک تحصیلی خاصی الزامی نیست.

رییس شرکت تسلا روز دوم فوریه در توییت خود نوشت: مدرک دکترا اصلا لازم نیست. من اهمیت نمی‌دهم حتمی اگر از دبیرستان فارغ التحصیل نشده باشید.

به جای دارندگان مدرک تحصیلی، ماسک به دنبال کسانی با درک عمیق از هوش مصنوعی می‌گردد. او نوشته است: اگرچه سوابق تحصیلی مهم نیست؛ تمامی کاندیداها باید در آزمون‌های سخت کدنویسی موفق شوند.

ماسک پیش از این نیز نظر خود را مبنی بر بی‌اهمیت بودن مدارک تحصیلی ابراز کرده بود.

وی در سال 2014 در گفت‌وگویی با نشریه خودرویی آلمانی Auto Bild درباره ترجیحات و اولویت‌هایش در استخدام افراد گفته بود: اصلا نیازی نیست که کسی دانشنامه یا حتی دیپلم دبیرستان داشته باشد. اگر کسی از یک دانشگاه بزرگ فارغ التحصیل شده باشد، ممکن است نشان دهنده این باشد که ظرفیت کارهای بزرگ را دارد؛ اما ضرورتا این‌گونه نیست. افرادی مانند بیل گیتس یا لری الیسون و استیو جابز از کالج فارغ التحصیل نشده‌اند؛ اما اگر بتوانید آنها را استخدام کنید، فرصتی عالی خواهد بود.

ماسک در آن مصاحبه گفته بود که به دنبال شواهدی از توانایی‌های استثنایی می‌گردد و اگر به نمونه‌ای از دستاوردهای فوق‌العاده بربخورد، می‌تواند امیدوار باشد که این دستاوردها در آینده نیز ادامه بیابد.

تسلا به استعدادهای هوش مصنوعی برای پیش‌برد اهدافش در زمینه خودروهای خودران نیاز دارد. خودروهای تولیدی این شرکت دارای سخت‌افزار لازم برای ارایه امکانات خودرانی در آینده هستند. اما این سخت‌افزارها به نرم‌افزارهای متنوعی نیاز دارند که هدف خودران شدن کامل را تامین کنند.

ماسک اعلام کرده که استخدام شدگان برای تیم هوش مصنوعی تسلا، در دفاتر این شرکت در سان‌فرانسیسکو یا آستین تکزاس مستقر خواهند شد؛ اما امکان حضور در هر یک از گیگافکتوری‌های تسلا نیز فراهم است.

گیگافکتوری‌، به کارخانه‌هایی گفته می‌شود که در آن موتورهای الکتریکی و باتری‌های خودرو تسلا ساخته می‌شود. هم اکنون تسلا در اسپارکس نوادا، بوفالو نیویورک و شانگهای چین دارای گیگافکتوری است و در ماه نوامبر نیز ایلان ماسک خبر از راه‌اندازی چهارمین کارخانه گیگافکتوری در برلین آلمان در آینده نزدیک داد.

بدهی چندهزار میلیاردی دولت به فروشندگان کوچک برق؛ نیروگاه‌های کوچک در آستانه ورشکستگی هستند (فیلم)

بدهی وزارت نیرو، نیروگاه‌های کوچک را به مرز ورشکستگی و تعطیلی کشانده است. از سوی دیگر قیمت نرخ برق با نرخ تورم تناسب ندارد

عصر ایران؛ زینب رحیمی ــ دولت ۲۰۰۰ میلیارد تومان به نیروگاه‌های کوچک مقیاس بدهکار است بعضی از این طلب ها از سال ۹۸ هم تسویه نشده‌اند. این وضعیت تعدادی از نیروگاه ها را در آستانه ورشکستگی قرار داده است.

از سوی دیگر قیمت نرخ برق تعیین شده توسط وزارت نیرو با نرخ تورم تناسب ندارد، همچنین با اینکه طبق قانون، نیروگاه ها امکان فروش مستقیم برق را به صنایع و مشترکان پرمصرف و حتی صادرات آن را دارند، اما هنوز این امر محقق نشده است.

با اینکه بر اساس قانون وزارت نیرو باید ناظر بر خرید و فروش برق باشد، همچنان خریدار اصلی برق نیروگاه هاست و همین هم مانعی است برای رشد و رونق بازار برق ایران.

نیروگاه های کوچک مقیاس که مالکان آن اشخاص غیردولتی و خصوصی هستند، به دلیل وصول نشدن طلب هایشان، شرایط نامساعدی را سپری می کنند و احتمال ورشکستگی این تولیدکنندگان خرد برق وجود دارد.

گزارش ویدیویی پیش رو، مسایل و مشکلات مالی و بروکراسی های اداری دامن گیر نیروگاه‌های کوچک را بیان کرده است، همچنین در این گزارش، نماینده شرکت توانیر هم این فرصت را داشته که درباره نکاتی توضیحات مدنظر این شرکت را ارایه دهد.

محسن رضایی: تغییر شیوه حکمروایی کشور، مهمترین نیاز ایران اسلامی ما است

محسن رضاییدبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ما با دولت متمرکز در تهران که میراث تفکر انگلیسی و نظامی رضاخان است، نمی توانیم تحول و مردم سالاری دینی را مدیریت و اجرا کنیم.

به گزارش ایسنا، محسن رضایی در آیین اختتامیه و تقدیر از برگزیدگان اولین جمع سپاری نخبگانی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، با تسلیت سالروز شهادت امام هادی (ع) گفت: صمیمانه از دکتر میثم مظفر و گروه همراهشان که این برنامه را تا به اینجا رساندند و از کارشناسان و اساتیدی که در ارایه و داوری نظرات مشارکت کردند، تشکر می کنم. فعالیت سامانه جمع سپاری سیاست گذاری یک حرکت نوآورانه برای تعمیق مردمسالاری دینی است و این رویکرد در همه امورات مربوط به کشور و مردم در عرصه های اقتصادی، فرهنگی و دیگر عرصه ها باید درنظر گرفته شود.

 وی با تاکید بر اینکه مردم سالاری دینی منحصر به انتخابات نیست، گفت: پیروزی انقلاب و پیروزی دفاع مقدس نشان دهنده چیزی غیر از حضور مردم و دین نبوده است. در دهه دوم، سوم و چهارم برخی محافل تکنوکرات، مردم سالاری دینی را در برگزاری انتخابات منحصر کردند و متاسفانه دیده شد که برخی کارگزاران نظام سفره خودشان را از مردم جدا کردند و حتی درموضوع گرانی بنزین با  مردم گفتگو ومشورت نکردند.

وی ادامه داد: ما باید به مردم سالاری دینی در تمامی امور برگردیم و عمده مشکلات امروز کشور مربوط به همین است که تصمیم گیری ها در اتاق های دربسته صورت می گیرد. این درها را باید باز کرد. باید مسئولان ما از آسیبهای پشت میز نشینی دور شوند. مسئولان با قرارگرفتن در میان مردم، می توانند مردم را درک کنند و آنها را تشویق به مشارکت نمایند.

این فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس گفت: اگر در جریان نهضت و انقلاب، امام(ره) از دور می گفت که مردم بروید، اگر امثال قاسم سلیمانی ها و احمد کاظمی ها در خط مقدم کربلای پنج نمی ماندند، آیا مردم در انقلاب و دفاع مقدس مشارکت جانانه و فداکارانه می کردند. مردم سالاری دینی یعنی دولتمردان پا به پای مردم و جلوتر از مردم در عرصه های خطر و خدمت حرکت کنند.

 رضایی افزود: ما از جمع سپاری، سه هدف را دنبال می کردیم. اولین هدف ما آزمون جوانان جدیدی بود که از پنج سال پیش وارد دبیرخانه مجمع شده اند. با اختیاراتی که مقام معظم رهبری به من دادند از جوانان انقلابی در مجموعه مجمع استفاده کردیم. ضمن چابک سازی مجمع، از جوانان در تشکیلات مجمع بهره گیری کردیم و الان به غیر از روسای کمیسیون ها که به تدبیر مقام معظم رهبری عمدتاً از اعضای حقیقی صحن مجمع تشخیص استفاده می کنیم، مسئولیت های اصلی را به جوانان در ارکان و سطوح مختلف مدیریتی مجمع سپرده ایم و الحمدلله در همین جمع سپاری دیدید که تیم های جوان در مجمع تشخیص، کارهای پیچیده، علمی و نوآورانه را انجام دادند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: دومین هدف ما از جمع سپاری در مجمع تشخیص، این بود که به دنبال الگویی برای اجرای مردم سالاری دینی بودیم و تلاش کردیم از همه مردم برای مشارکت در تدوین سیاست ها استفاده کنیم. جمع سپاری، میز مشترکی است که مردم و نخبگان و اعضای مجمع تشخیص با هم در سامانه نجم پیرامون سیاست گذاری موضوعات مهم کشور گفتگو کنند.

رضایی گفت: هدف سوم از جمع سپاری سیاست ها، ایجاد تحول در رویّه ها و فرایندهای سیاست گذاری بود تا بتوانیم سیاست هایی را تدوین کنیم که مبنایش ایجاد تحول در برنامه پنج ساله است.

وی افزود: از دلسوزان کشور می خواهم به اطلاع رسانی پیرامون این سامانه بپردازند تا سامانه نجم تقویت شود. اگر ان سامانه در دانشگاه ها و خانه های مردم شناخته شود، ما می توانیم شعار "ایران فقط تهران نیست" را در عرصه سیاستگذاری محقق کنیم و می توانیم محدود به نخبگان تهران نباشیم و از ایده های مردم و نخبگان در سراسر کشور استفاده کنیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: تغییر شیوه حکمروایی کشور، مهمترین نیاز ایران اسلامی ما است. ما با دولت متمرکز در تهران که میراث تفکر انگلیسی و نظامی رضاخان است، نمی توانیم تحول و مردم سالاری دینی را مدیریت و اجرا کنیم. الان سپرده های بانکی استان ها و حتی نیروهای کار به سوی تهران سرازیر می شود. سکونتگاه های ما ضد توسعه شده و این تفکر، ناشی از نگاه کلاسیک ایجاد امنیت برای انگلیسی ها در دوران رضاشاه است.

وی افزود: ما از پژوهشگران، شجاعت در ارائه پیشنهادهای خلاقانه را مطالبه می کنیم تا در پارادایم های فرهنگی از قبل مانده، باقی نمانند و به پنجاه سال گرانی، تورم و کاهش ارزش پول ملی پایان دهند.

 

رضایی گفت: دیوان سالاری عریض و طویل در کشور، راندمان پایینی دارد. با جابجایی دولت ها و جناح ها این مشکلات حل نمی شود. شاهد هستیم که در تمام دولت ها نرخ ارز در چهار سال دوم، دو برابر شده است. برای ایجاد تحول نیازمند شجاعت نخبگان هستیم تا در صحنه عمل به ما کمک کنند. ما نظرات شما را با دقت پیگیری خواهیم کرد.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: اکنون که اختتامیه جمع سپاری برنامه هفتم توسعه کشور را برگزار می کنیم، افتتاحیه جمع سپاری در دو موضوع دیگر را اعلام می کنیم. از همه نخبگان و پژوهشگران دعوت می کنم که نظرات خود را درخصوص "سیاست های کلی فضای مجازی و محیط سایبری" و "حکمروایی شبکه ای" اعلام کنند. تا امروز اراده های مسلط و حاکم بر کشور ما اراده دولتمردان بوده است و در پرتو تحولات اجتماعی و فناوری، اراده های پراکنده و گاه سازمان یافته دیگری در فضای مجازی در امور کشور حتی بر قیمت گذاری ها دخالت می کنند که بایستی از نقاط قوت این روند جدید برخوردار شویم و نقاط منفی آن را تدبیر کنیم.

رضایی گفت: همچنین از نخبگان و مردم می خواهیم که در موضوع "بازبینی سیاست های کلی انرژی"، دیدگاه های خود را با ما به اشتراک بگذارند. می دانید که منابع فسیلی در دنیا در حال کم شدن است و در آینده بخش عمده این منابع در اطراف تنگه هرمز منحصر می شود.

وی گفت: همچنین در سیاست های کلی انرژی نیازمند تحول علمی و شجاعانه هستیم. الان علائم نگران کننده ای در ذخایر گازی دیده می شود. همچنین در بازنگری سیاستها باید به استفاده از انرژی های نو توجه داشته باشیم. انرژی های نو حدود 30 درصد انرژی های جهان را شامل می شوند و کشور ما نیز باید استفاده از انرژی های نو در کویر و ساحل و دیگر نقاط کشور را جدی بگیرد. مساله هسته ای هم در این چارچوب باید با تکیه بر دانش بومی و همکاری های علمی بین المللی دنبال شود.