واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

یک واکاوی از علل ناتمام ماندن تصمیمات و برنامه های زندگی ما- «چرا» و «چگونه»؟

عصر ایران؛ مبینا محمدی - همه ی ما اهداف یا حداقل کارهایی برای انجام دادن شان داریم؛ تصمیماتی می گیریم اما معمولاً آن ها را هر چقدر هم جذاب یا مفید باشند بعد از مدتی رها می کنیم.
مطمئنم همه ی ما در این مورد تجربه ای مشابه داشته ایم که کاری را آغاز و نیمه تمام رها کنیم؛ چه بر سر تصمیمات ما می آید؟! چه می شود که با اشتیاق فراوان آغاز می کنیم اما رفته رفته و بعضا ناگهان آن را کنار می گذاریم؟!

یکی از تصمیماتی را که آخرین بار گرفته اید و نصف و نیمه گذاشته اید را به یادآورید. احتمالا مدت زیادی را صرف اینکه چگونه باید آن را انجام بدهید گذاشته اید؛ برنامه ریزی های متعدد و ریزی که به شما این اطمینان را بدهد که مو لای درزش نمی رود!

گاه آنقدر این بررسی و فکر کردن برای چگونگی انجام کارمان ، زمان می برد که رفته رفته کمرنگ و کمرنگ تر می شود و به اندازه ی کافی هم تنبل هستیم که دیگر پی اش را نگیریم، بنابراین هیچوقت آن را عملی نخواهیم کرد.

تعویق عملی کردن هدف مان به بهانه ی جمع آوری اطلاعات ( از نوع بی خود) هیچ کمکی به شما نمی کند. شاید با خود فکر کنید من باید بدانم چطور باید کاری را انجام بدهم تا بتوانم شروع کنم! منظور من هم این نیست که چشم و گوش بسته وارد شوید و به اصطلاح دل به دریا بزنید؛ به هیچ وجه! جوانب را در نظر بگیرید و پیش زمینه هایتان را جمع آوری کنید و کلیاتی از طرح کارتان داشته باشید اما از اتلاف وقت به شدت جلوگیری کنید زیرا هرچه از لحظه ای که ما تصمیم به انجام کاری می گیریم می گذرد، احتمال انجام آن هم کمتر خواهد شد و این امری طبیعی است!

نکته مهم اینجاست که "چگونه" کار را انجام دهم به تنهایی کافی نیست. پرسشی دیگر وجود دارد که به احتمال بیشتری ما را از این سستی دور نگاه می دارد.

«چرا» یا «چگونه»؟ / واکاوی علل ناتمام ماندن تصمیمات و برنامه های زندگی ما

برادر کوچولویی دارم که همه ی پرسش هایش با این کلمه شروع می‌شوند و مطمئنم تمام هم سن و سال های او نیز همینطورند : "چرا؟"

شاید چون در کودکی بیشتر به غریزه ی مان متکی هستیم کمتر به چگونگی می اندیشیم. با یک مثال شفاف تر بیان می کنم. برادرم از من می پرسد چرا باید غذا بخورم ؟! و ما اهمیت بقا را به زبان کودکانه بازگو می کنیم؛ هرگز از کودکی نشنیده ام که بگوید چگونه باید غذا خورد؟! چرا که درهر صورت یا به صورت غریزی و در نهایت با دیدن اطرافیانش آن را فرا می گیرد.

در آغاز حیات خود به دنبال چرایی برای انجام هر کار یا وجود هر شی هستیم اما آرام آرام که بزرگ تر می شویم این پرسش برایمان کمرنگ تر می شود و کمتر از خودمان می پرسیم "چرا؟".

"چرا؟" بسیار مهم است چون پاسخ به آن، به معنای انگیزه من از انجام این کار است. اگر ندانیم که به چه علت در حال انجام کاری هستیم چیزی نمی گذرد که روحیه مان را از دست می دهیم و حوصله ی مان سر خواهد رفت.
اما وقتی از دلیل عمل مان می پرسیم دیگر چگونگی آن چندان مهم نخواهد بود و تمام تلاش مان را صرف رسیدن به هدف مان خواهیم کرد.

اما گاه پیش می آید که ما در آغاز کار به شدت به چرای هدف مان می اندیشیم، چگونگی اش را پیدا می کنیم و با قدرت نیز آغاز می کنیم اما باز هم همان روند سستی رخ می دهد!
باز چه بر سر ما آمده؟!
واقعیت این است که ما انسان های فراموشکاری هستیم؛ نیاز داریم گاهی این چراها و انگیزه ها برایمان یادآوری شود و نقش بنزین برای ماشین را اجرا کند.

در نظر بگیرید که برای ۵ سال آینده برای ادامه تحصیل در کشوری انگلیسی زبان برنامه ریزی می کنید. قطعا باید مسلط به این زبان باشید که از مهم‌ترین فاکتور های پذیرش تان است. با آنکه علاقه ی چندانی به زبان ندارید اما مهاجرت برای آینده ی تان مهم تر است. در این جا چرایی مان برای خواندن زبان به اندازه ی کافی محکم هست اما در حین خواندن زبان گاه تنبلی می کنیم و بیراهه می رویم؛ در این لحظات باید به خود تلنگر بزنید و انگیزه ی تان از خواندن زبان را به خود گوشزد کنید. آنگاه دوباره مسیر اصلی را پیدا خواهید کرد.

پیشنهاد می کنم این محرک ها را برای خودتان بنویسید و هر چند وقت یکبار نگاهی به آن بیاندازید و قدرت کلمات را لمس کنید.

چرا ها سوالات مهمی در زندگی هستند که در عین نقش مهمی که دارند گاه فراموش می شوند؛ چرا ها فقط مختص به تصمیمات و اهداف نیستند؛ چراهای دیگری هم وجود دارند که اگر پیش از هرچه به آنها فکر کنیم قطعا احساس بهتری نسبت به خودمان و حتی اطرافیانمان خواهیم داشت. طرح چرا هایی پیش از کلام، پیش از قبول دعوت به یک مهمانی، پیش از آغاز رابطه، پیش از به دنیا آوردن فرزند، پیش از گرفتن مدرک تحصیلی بعدی و ... .

البته زیاد هم به خودتان سخت نگیرید!



بیشتر بخوانید:

*موفقیت را چگونه معنا می کنید؟

*بعد از قرنطینه چه تغییری می کنیم؟!

*قرنطینه ذهن

تاثیر هدف و معنا داشتن زندگی بر طول عمر

طول عمریک مطالعه جدید در آمریکا نشان می‌دهد که یافتن هدف و معنایی در زندگی می‌تواند خطر مرگ زودرس را کاهش دهد.


به گزارش ایسنا، محققان در این مطالعه داده‌های بیش از ۱۰۰۰ بزرگسال آمریکایی را که به پرسشنامه‌های روانشناختی در مورد هدف زندگی پاسخ داده بودند، مورد بررسی قرار دادند. 

آن‌ها دریافتند افرادی که احساس می‌کردند معنای زندگی را پیدا کرده‌اند، بهزیستی جسمی و روانی بهتری را گزارش داده و تمایل به داشتن عمر طولانی‌تری دارند اما افرادی که هنوز به دنبال معنای زندگی بودند، بهزیستی روانی بدتر و هم‌چنین عملکرد ضعیف‌تر شناختی داشتند.

یافته‌های این تیم تحقیقاتی از دانشگاه کالیفرنیای سن دیگو حاکی از آن است که عدم دستیابی به هدف زندگی به خودی خود یک عامل خطر برای مرگ زودرس بوده و یافتن آن ممکن است به افزایش سال‌های عمر کمک کند.

به گفته یک استاد روانپزشکی و علوم اعصاب دانشکده پزشکی سن دیگوی آمریکا، بسیاری از افراد از منظر فلسفی به معنی و هدف در زندگی فکر می‌کنند. نکته آن است که افرادی که به این معنا دست می‌یابند نسبت به اشخاصی که در یافتن آن موفق نیستند، زندگی شادتر و سالم‌تری دارند.

در این مطالعه که داده‌های بیش از ۱۰۰۰ بزرگسال آمریکاییِ بین ۲۱ تا بیش از ۱۰۰ ساله مورد بررسی قرار گرفته، از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا عباراتی از جمله "من به دنبال یک هدف یا مأموریت برای زندگی خودم هستم" و "من یک هدف رضایت‌بخش در یافته‌ام" را امتیازبندی کنند.

نتایج نشان داد افرادی که به این هدف دست‌ یافته‌اند از سلامت جسمی و روانی بهتری برخوردارند. هم‌چنین افرادی که در جست‌وجوی این معنا بودند از افرادی که به دنبال آن نیستند، از وضعیت سلامت بهتری برخوردار هستند.

هم‌چنین اثرات دستیابی به این معنا در افراد کمتر و بیشتر از ۶۰ ساله متفاوت بوده است. در دهه دوم زندگی افراد به طور معمول در مورد شغل، شریک زندگی و هدف خود مطمئن نیستند. با ورود به دهه سوم و چهارم زندگی امکان دارد افراد شغل و شریک زندگی خود را پیدا کرده و جست‌وجو برای یافتن معنای زندگی کاهش یافته و در عوض معنا افزایش می‌یابد. 

بعد از ۶۰ سالگی معمولا این روند تغییر می‌کند. افراد در این سن اغلب بازنشسته شده‌اند. درست همان طور که داشتن شغلی ثابت منجر به شفافیت هدف زندگی می‌شود، از دست دادن آن منجر به ایجاد حسی مبهم در مورد هدف زندگی می‌شود. 

بسیاری تصور می‌کنند با از دست دادن شغلشان، بخشی از هویت خود را از دست داده‌اند. هم‌چنین در این سنین مشکلات سلامتی آغاز شده و احتمال دارد افراد بسیاری از اعضای خانواده و عزیزان خود را از دست بدهند. از همین رو با تغییر معنای قبلی افراد شروع به جست‌وجوی دوباره برای یافتن معنایی جدید در زندگی خود می‌کنند. 

به نوشته روزنامه دیلی میل، در اوایل سال جاری میلادی (۲۰۱۹)، مطالعه‌ای در مورد ۷۰۰۰ آمریکایی میانسال نشان داد افرادی که هدفی قوی در زندگی ندارند، بیش از دو برابر افرادی که حداقل یک هدف قوی در زندگی خود دارند، احتمال مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی-عروقی طی یک دوره پنج ساله را دارند. این هدف حتی در جلوگیری از مرگ و میر زودرس بیش از ترک دخانیات یا ورزش منظم تاثیر دارد.

اتحاد 4 غول فناوری دنیا برای یک استاندارد جهانی برای ساخت خانه های هوشمند

اپل، سامسونگ، آمازون و گوگل متحد شدندچهار غول فناوری دنیای امروز یعنی شرکت‌های اپل، سامسونگ، آمازون و گوگل به منظور ابداع یک استاندارد جهانی برای خانه‌های هوشمند همکاری خواهند کرد.

به گزارش ایسنا و به نقل از انگجت، وسایل هوشمند خانه یک موهبت برای افراد پر مشغله یا افراد بی نظم و تنبل است، اما هنوز هم برخی بلند شدن و رسیدن به آنها برای روشن کردنشان را تاب نمی‌آورند و می‌خواهند همه چیز با یک کنترل مدیریت شود.

در حال حاضر برخی از محصولات هوشمند یک برند با سایر برندها کار می‌کنند، در حالی که برخی دیگر فقط روی پلت‌فرم‌های خاص خود کار می‌کنند. بنابراین حتی تصمیم گیری در وهله اول برای انتخاب دستگاه‌های هوشمند می‌تواند یک دردسر باشد. اما اکنون سه نام از بزرگترین نام‌ها در عرصه فناوری با یکدیگر متحد شده‌اند تا یک استاندارد جهانی برای خانه‌های هوشمند ابداع کنند.

وقتی این همکاری به نتیجه برسد، دیگر همه وسایل هوشمند خانه بر روی یک پلت‌فرم کار خواهند کرد و استفاده از همه آنها با یک روش واحد ممکن خواهد شد.

گوگل، آمازون، سامسونگ و اپل به علاوه سایرین یک کارگروه همکاری موسوم به "Zigbee Alliance" ایجاد کرده‌اند که بر اساس پروتکل اینترنت (IP) در حال ایجاد یک استاندارد اتصال جدید برای خانه‌های هوشمند است.

برای مصرف کنندگان، این بدان معنی است که همه وسایل هوشمند با یک شیوه و بر روی یک پلت‌فرم واحد کار خواهند کرد، اما این یک مزیت برای توسعه دهندگان نیز خواهد بود. زیرا وجود یک استاندارد جهانی، توسعه محصولات را بهبود می‌بخشد و هزینه‌ها را نیز کاهش می‌دهد.

سایر شرکت های عضو این کارگروه شامل "IKEA" و "Signify" (نام جدید "Philips Lighting") هستند. همه این شرکت‌ها برای کمک به توسعه یک "استاندارد اتصال بدون حق امتیاز" همکاری می‌کنند.

در حال حاضر این کارگروه هیچ نقشه راه یا جدول زمانی منتشر نکرده است، اگرچه تحولات و پیشرفت‌های بزرگ هر وقت رخ دهد، اعلام خواهد شد.

نکته مهم این است که اکنون بازیگرهای اصلی صنعت خانه‌های هوشمند در حال همکاری با یکدیگر برای ایجاد یک سیستم واحد هستند که به ادغام فناوری خانه‌های هوشمند و کمک بیشتر آنها به زندگی روزمره مردم کمک می‌کند.

لزوم رفع موانع فعالیت بازیگران شهر هوشمند

مدیرعامل ایرانسل در نشست تخصصی «نقش اینترنت اشیا در شهر هوشمند»،بر لزوم رفع موانع فعالیت بازیگران حوزه شهر هوشمند تأکید کرد.

به گزارش روابط عمومی ایرانسل، نشست تخصصی «نقش اینترنت اشیا در شهر هوشمند» ظهر امروز، ۱۹ آذر ۱۳۹۸، به عنوان بخشی از همایش «تهران هوشمند»، در سالن سعدی مرکز همایش‌های برج میلاد با حضور دکتر بیژن عباسی آرند مدیرعامل ایرانسل، دکتر رسول سرائیان دبیرکل سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور، دکتر مجید رسولی عضو هیأت علمی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات، دکتر وحید شاه منصوری از «ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی» و علی رحمان‌پور هم‌بنیانگذار و مدیرعامل لینکپ برگزار شد.

لزوم رفع موانع فعالیت بازیگران شهر هوشمند

مدیرعامل ایرانسل در این نشست، با اشاره به پیش‌بینی‌های منتشر شده در زمینه توسعه سریع بازار اینترنت اشیا در جهان، بر لزوم تسهیل شرایط و رفع موانع فعالیت بازیگران این عرصه تأکید کرد و راه‌اندازی سریع شبکه نسل سوم و چهارم اینترنت همراه پس از رفع انحصار توسط دولت را نمونه مشخصی برای آن دانست.

وی همچنین بر آمادگی ایرانسل برای بررسی پیشنهاد شرکت‌های آماده برای فعالیت در عرصه شهر هوشمند تأکید کرد و در عین حال، تحقق این گونه همکاری‌ها را به دلیل گستردگی سطح فعالیت، منوط به ارائه طرح و مدل تجاری مناسب و کامل دانست.

عباسی آرند همچنین در بخش دیگری از سخنانش از ادامه همکاری ایرانسل با شرکت‌های دانش‌بنیان و شرکت گاز در زمینه حسگر و کنتور هوشمند گاز خبر داد و ابراز امیدواری کرد که این خدمت در سطح تجاری نیز به مشترکان ارائه شود.

همچنین در این نشست، رسول سراییان، دبیرکل سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور، بر لزوم پیاده‌سازی یک مدل برای حضور بخش خصوصی در صنعت اینترنت اشیا تاکید کرد و راه‌اندازی پروژه ایرانسل را یک مدل موفق برای تنظیم، پیاده‌سازی و اجرای یک طرح و مدل تجاری موفق برشمرد.

وحید شاه منصوری، از ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی نیز با اشاره لزوم حمایت دولت از پیشرفت پروژه‌های اینترنت اشیا، از برنامه این ستاد برای فعالیت در حوزه کشاورزی و شهر هوشمند خبر داد.

علی رحمان‌پور مدیرعامل استارتاپ لینکپ نیز با اشاره به نقش مهم و کلیدی اپراتورها برای جلب اعتماد کاربران نهایی خدمات شهر هوشمند، بر ضرورت مشخص شدن نقش‌ها برای شکل‌گیری همکاری بین بازیگران مختلف این صنعت در راستای رشد بازار تاکید کرد و آن را حلقه گمشده اتصال مجموعه بازیگران دانست.

سومین همایش و نمایشگاه «تهران هوشمند» با حضور ایرانسل و ارائه زیرساخت NB-IoT، در روزهای ۱۸ و ۱۹ آذر ۱۳۹۸ توسط سازمان فاوای شهرداری تهران در مرکز همایش‌های برج میلاد برگزار شد و محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهوری، پیروز حناچی شهردار و محسن هاشمی رئیس شورای اسلامی شهر تهران در مراسم آغاز به کار آن حضور داشتند.

شبکه NB-IoT یا شبکه کم پهنای اینترنت اشیا، بستری است که اطلاعات دریافتی از حسگرهای حوزه اینترنت اشیا را به سیستم‌های تحلیل داده منتقل می‌کند و ایرانسل، برای نخستین بار جامع‌ترین نسخه از این شبکه کاربردی، برای دستیابی به شهر هوشمند را در سومین همایش و نمایشگاه «تهران هوشمند» ارائه کرد و کوشید تا دانشجویان و کسب و کارهای نوپا و صنایعی که می‌توانند از شبکه NB-IoT بهره بگیرند را شناسایی کرده و برای همکاری با آن‌ها گام‌های مؤثری بردارد.

در شهرهای هوشمند، از داده‌ها و فناوری‌های موجود برای ارتقای کارآیی، توسعه اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان استفاده می‌شود که با توسعه یافتن تکنولوژی‌های شهر هوشمند، موارد استفاده بیشتری از IoT نیز ایجاد خواهد شد. از جمله خدمات هوشمند شهری که توسط ایرانسل، تا امروز ارائه شده است می‌توان به «پارکینگ هوشمند»، «روشنایی هوشمند معابر»، «دوچرخه اشتراکی»، «کنتور خوانی هوشمند»، «مدیریت هوشمند ناوگان» و «نظارت بر تجهیزات و دارایی‌ها» اشاره کرد.

دانشجویان، صاحبان کسب و کارهای مرتبط و سایر علاقه‌مندانی که امکان حضور در غرفه ایرانسل در همایش و نمایشگاه «تهران هوشمند» را پیدا نکردند، می‌توانند با مراجعه به بخش مشترکان سازمانی در وب‌سایت ایرانسل، به نشانی business.irancell.ir برای ثبت اطلاعات خود اقدام کنند.

احساس مسؤولیت مان را متناسب کنیم!

از پربیننده های "سواد زندگی"
اگر احساس مسؤولیت های خود را به "قدرتی که داریم" محدود کنیم، اثر فوری آن را در کاهش استرس هایمان خواهیم دید. ما مسؤول خیلی چیزها نیستیم، واقعاً نیستیم.
سواد زندگی؛ توسعه توانمندی های فردی/ جعفر محمدی - چرا استرس داریم؟ هیچ کس پاسخ جامعی برای این پرسش ندارد؛ ریشه استرس را می توان از دلایل فیزیولوژیک گرفته تا عوامل محیطی، جست و جو کرد.

در این درس، می خواهیم به یکی از عوامل بسیار مهم استرس بپردازیم که پدید آورنده طیف وسیعی از استرس هاست : عدم تطابق بین "قدرت" و "احساس مسؤولیت". 

همه ما، کم یا زیاد، از احساس مسؤولیت برخورداریم:
- به عنوان پدر یا مادر در برابر آینده فرزندان مان
- به عنوان مدیر در قبال شرکت و همکاران مان
- به عنوان یک تاجر درباره آینده مالی کسب و کارمان
- به عنوان یک شهروند در خصوص فردای کشورمان
- به عنوان یک انسان درباره وضعیت انسان ها در جهان
- ...

این فهرست را می توانیم شخصی سازی کنیم و احساس مسؤولیت های خاص خودمان را لیست کنیم.
حالا مقابل هر کدام از احساس مسؤولیت های خود، میزان قدرتی را که برای محقق کردن خواسته مان داریم در نظر بگیریم.

مثلاً به عنوان والدین، در برابر آینده اخلاقی، تحصیلی و شغلی فرزندان مان احساس مسؤولیت داریم ولی آیا به اندازه مسؤولیتی که احساس می کنیم قدرت و اختیار هم داریم؟ مثلاً آیا این قدرت را داریم که تضمین کنیم فرزندان مان بهترین تحصیلات را خواهند داشت یا اخلاقی متعالی خواهند داشت و حتماً شغلی آبرومند و پردرآمد و موفق خواهند داشت؟ معلوم است که نه!

احساس مسؤولیت مان را کم کنیم!
یا اگر صاحب کسب و کاری هستیم و خواهان آینده مالی موفقی برای مجموعه تجاری مان و احساس مسؤولیت هم می کنیم، آیا معنایش این است که حتماً قدرت و اختیار کافی هم برای تحقق خواسته هایمان داریم؟ و مطمئن هستیم که می توانیم نوسانات مالی ناگهانی یا تغییر قوانین و رقبا و تکنولوژی و ...  را صد در صد پیش بینی کنیم و بر همه چالش ها غلبه کنیم؟ باز هم معلوم است که نه!

استرس دقیقاً از جایی آغاز می شود که ما احساس مسؤولیت هایی داریم که در قبال آنها قدرت و اختیار کافی نداریم. 

راهکار چیست؟
باید بین احساس مسؤولیت و قدرتی که داریم توازن ایجاد کنیم. مثلاً درباره احساس مسؤولیت پدری یا مادری در قبال فرزندان مان، باید بدانیم که ما تنها وظیفه داریم در حد توان خودمان مراقب شان باشیم و تربیت شان کنیم؛ بعد از آن، دیگر در دایره اختیارات ما نیست و نیازی نیست به بیش از آن حتی فکر کنیم.

ما به عنوان مدیر یک کسب و کار، موظفیم بهترین روش های مدیریتی را در حال حاضر به کار ببریم و تا حد امکان، آینده پژوهی و تدبیر کنیم؛ ولی این که واقعاً در آینده چه اتفاقی می افتد و ورشکست می شویم یا توسعه می یابیم  در حوزه قدرت و اختیار ما نیست و نباید نگرانش باشیم.

ما به عنوان یک شهروند خوب تنها می توانیم اصول شهروندی و قوانین را رعایت کنیم و در حد خودمان برای بهتر شدن جامعه مان کاری کنیم؛ ولی هیچکدام از ما توانایی آن را نداریم که یک تنه به مبارزه با همه نارسایی های کشورمان برویم و معجزه کنیم.

ما به عنوان انسان، از این که در جهان امروز، جنگ و نابرابری و فقر وجود دارد ناخرسند هستیم؛ ولی اگر برای ایجاد صلح و عدالت در جهان احساس مسؤولیت می کنیم، آیا برای تحقق آن، واقعاً قدرت داریم؟

ما اغلب از تغییر دادن رفتار اعضای خانواده مان نیز عاجزیم چه رسد به تغییر جهان؟! پس چرا باید در قبال چیزی که بر آن تسلطی نداریم احساس مسؤولیت کنیم و دچار استرس شویم؟

همان طور که گفته شد بخش عمده ای از استرس های ما، ناشی از "احساس مسؤولیت های نامتوازن با قدرت" است. بنابراین اگر همین الان احساس مسؤولیت های خود را به "قدرتی که داریم" محدود کنیم، اثر فوری آن را در کاهش استرس هایمان خواهیم دید. ما مسؤول خیلی چیزها نیستیم، واقعاً نیستیم.

یادمان باشد تنها چیز و تنها کسی که روی آن اختیار داریم "خودمان" هستیم، تازه آن هم نه به طور مطلق. بنابراین سطح و عمق احساس مسؤولیت مان را کم کنیم و تنها روی چیزهایی تمرکز کنیم که بر آنها قدرت و اختیار داریم. 
کاهش احساس مسؤولیت در قبال دنیای پیرامون و در واقع، حذف احساس مسؤولیت های نامتوازن، بهترین کمک به خودمان و جهان پیرامون ما است؛ چون هر اندازه استرس کمتری داشته باشیم، انسان سالم تری هستیم و انسان سالم تر بودن، هم برای خودمان بهتر است، هم برای اطرافیان و جهان.

پس بیایید، احساس مسؤولیت مان را هرس کنیم، درست مانند بریدن شاخه های اضافی درختان که به رشد بهتر آنها می انجامد.