واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

بازار مسکن راکد شد؛ متقاضیان پرند عقب نشستند

با شروع رکود بازار مسکن متقاضیانی که تا چند ماه قبل در شهر جدید پرند پیگیر تحویل واحدهایشان بودند ظاهرا عقب‌نشینی کرده‌اند و برای پرداخت تعهدات خود اقدام نمی‌کنند؛ مدیرعامل عمران پرند از این گروه تقاضا کرد برای کمک به تکمیل واحد‌ها آورده خود را تکمیل کنند. وطن‌خواهی گفت که ۷۰۰ میلیارد تومان برای تکمیل پروژه‌ها نیاز دارند که حدود ۳۰۰ میلیارد آن مربوط به متقاضیان است.

محسن وطن‌خواهی در گفتگو با ایسنا اظهار کرد: از حدود ۹۰ هزار واحد مسکن مهر شهر پرند که دارای متقاضی موثر است تا کنون ۷۴ هزار واحد افتتاح شده و ۱۶ هزار واحد باقی مانده است. میانگین پیشرفت این ۱۶ هزار واحد ۸۳ درصد است و در مواردی به ۱۰۰ درصد رسیده، اما حداقل یکی از خدمات و انشعابات را ندارد.
 
متاسفانه به دلیل رکودی که در بازار مسکن ایجاد شد متقاضیان به تعهدات خود عمل نمی‌کنند و در بخش آورده با مشکل مواجه شده‌ایم. عمل نکردن متقاضیان به تعهداتشان منجر به تاخیر در تکمیل پروژه شده است.

وی افزود: مهم‌ترین مساله در واگذاری واحد‌های مسکونی پرند به کمبود خدمات و زیرساخت‌ها مربوط می‌شود. در این زمینه مدیرعامل آبفای جنوب غرب استان تهران قول داده تا پایان سال مساله انشعابات را حل کنند و بدین ترتیب تمامی واحد‌های مسکونی را با خدمات و زیرساخت‌ها تا پایان امسال تکمیل خواهیم کرد.

مدیرعامل شرکت عمران شهر جدید پرند با بیان این‌که برای تکمیل پروژه‌ها در این شهر به حدود ۷۰۰ میلیارد تومان نقدینگی نیاز داریم گفت: تا کنون حدود ۱۰۰ میلیارد تومان از منابع خودمان در پروژه‌ها هزینه کرده‌ایم. کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان منابع بانکی است، ۳۰۰ میلیارد آورده متقاضی و ۳۰۰ میلیارد تومان دیگر باید خودمان کمک کنیم.

کمربندی شمالی پرند بالاخره دوبانده شد

وطن‌خواهی درباره پیشرفت محوطه‌سازی در پروژه‌های پرند گفت: کار‌ها بسیار خوب پیش می‌رود و مردم با حضورشان اعلام رضایت می‌کنند. آسفالت بخش عمده فاز‌های ۴، ۵ و ۶ و هم‌چنین لکه‌گیری را انجام می‌دهیم و کمبود‌ها در این بخش تا حد زیادی رفع شده است. یکی از کار‌ها محوطه‌سازی مپسا است که به موقع انجام نشده بود و ۵۰۰۰ واحد درگیر نابسامانی بودند که در حال اقدام است.

وی ادامه داد: هم‌چنین کمربندی شمالی را که سال‌ها یک باند بود به دو باند افزایش دادیم که کار بزرگی بود و مردم سال‌ها منتظرش بودند. هم‌چنین تقاطع غیرهمسطح شهرک صنعتی پرند را شروع کردیم. مطالعات اتصال پرند به کمربندی سوم تهران را نیز آغاز کرده‌ایم.

تزریق اولین منابع حاصل از تهاتر زمین به پروژه مترو

مدیرعامل شرکت عمران پرند درباره مترو پرند گفت: همزمان برای مترو و ریل‌باکس بودجه تزریق می‌کنیم. اولین منابع حاصل از تهاتر زمین به مبلغ ۶.۵ میلیارد تومان را ظرف چند روز آینده به دست پیمانکار مترو می‌رسانیم. برای این‌که مترو پرند را به مرحله فعالیت بدون سیگنالینگ برسانیم ۱۵۰ میلیارد تومان بودجه نیاز داریم که همه این مبلغ را شرکت عمران تقبل کرده است؛ چرا که شهر به این مترو نیاز دارد.

وی تصریح کرد: یکی دیگر از اقدامات امضای مشارکت‌نامه با بنیاد تعاون نیرو‌های مسلح در زمینی به مساحت ۱۳۰ هکتار واقع در اراضی شمال فاز ۴ است.

وطن‌خواهی با بیان این‌که زمین‌های بازی که می‌سازیم پیشرفت خوبی دارند گفت: سه مدرسه آماده تحویل، شش مدرسه در دست طراحی، چهار مسجد در حال احداث، یک کلانتری در دست طراحی، یک آتش‌نشانی در آستانه افتتاح و یک آتش‌نشانی در دست ساخت داریم. یک پارک ۱.۵ هکتاری با ۱۰۰۰ متر زیربنا را در عرض ۶۰ روز ساختیم. یک ورزشگاه چندمنظوره ۵۰۰۰ نفری را نیز در دست طراحی داریم. هم‌چنین تالار شهر را به مسابقه معماری گذاشته‌ایم.

بازگشت به سبک زندگی تعمیری

سال‌ها بود که دیگر در خیابان‌های تهران یا شهرهای مختلف بوی رب خانگی نمی‌آمد. حالا اما به واسطه گرانی رُب و ارزانی گوجه، بخشی از مردم دوباره اجاق‌ها و دیگ‌ها را به راه انداختند تا رُب درست کنند.

عصرایران؛ مصطفی داننده- نمی‌دانم یادتان هست یا نه. در زمان‌های نه چندان دور، در کوچه‌ها مردی داد می‌زد، «چینی بند زنی‌ یه». مردم هم ظرف‌ها و یا قوری‌های شکسته خود را می‌آوردند تا مرد آنها را بند بزند و به شکل اول‌شان برگرداند تا بشود دوباره از آنها استفاده کرد.

آن زمان‌ها مردم زیاد اهل دور انداختن و یا خرید دوباره نبودند. البته آنقدرها هم پول نبود. سریال‌هایی که متعلق به دهه 70 است را ببیند تا متوجه شوید چه می‌گویم. زندگی‌های ساده و کم خرج.

بازگشت به سبک زندگی تعمیری

مردان خانواده کارهای فنی را بلد بودند و سعی می‌کردند، برای خرابی‌ها خانه خود دست به کار شوند و پولی به تعمیرکار ندهند. بعد از دهه 80 این سبک زندگی دچار تحول شد.

شغل‌هایی مانند چینی بند زنی یا امثال اینها به تاریخ پیوست و مردم به جای تعمیر، تعویض می‌کردند. اگر تلویزیونی می‌سوخت دیگر به تعمیرکار زنگ نمی‌زدند، به فروشگاه می‌رفتند و یک «نو» می‌خریدند.

این سبک زندگی تا همین اواخر هم ادامه داشت. بعد از بالا کشیدن قیمت دلار و به واسطه آن گران شدن همه اقلام اساسی و غیر اساسی در کشور و مشکلات عدیده اقتصادی، مردم دوباره به سبک زندگی تعمیری برگشتند.

وقتی موبایل‌تان خراب می‌شد چه می‌کردید؟ یک جدیدتر آن را می‌خریدید. حالا اما به گفته فعالان این عرصه، بازار تعمیر حسابی داغ است. روزی تعمیر کردن یک گوشی صرف اقتصادی نداشت و حالا خرید گوشی نو به صرفه نیست.

سال‌ها بود که دیگر در خیابان‌های تهران یا شهرهای مختلف بوی رب خانگی نمی‌آمد. حالا اما به واسطه گرانی رُب و ارزانی گوجه، بخشی از مردم دوباره اجاق‌ها و دیگ‌ها را به راه انداختند تا رُب درست کنند.  

در ایام عزاداری امام حسین، هیئت‌ها وقتی دیدند که قیمت ظروف یک بار مصرف سر به آسمان گذاشته است از انباری‌های خود، بشقاب‌های ملامین و یا روحی (=آلومینیومی) را در آوردند و در آن به مردم غذای هیئتی و نذری دادند.

در برخی ایستگاه‌های صلواتی هم لیوان‌های شیشه‌ای جای لیوان‌های یک بار مصرف را گرفت.

الان، کار کفاش‌ها هم رونق پیدا کرده است. مردم کفش‌های پاره و کهنه خود را به کفاش‌ها می‌دهند تا آنها، کفش‌ها را نونوار کنند. 

این رفتارها یعنی تغییر سبک زندگی با توجه به شرایط اقتصادی. نمی‌شود انتظار داشت مردم سال‌ها به یک سبک و روش زندگی کنند. وقتی شرایط اقتصادی یک کشور خوب است، مردم به گونه‌ای زندگی می‌کنند و وقتی خوب نیست به شکلی دیگر. این در شرایط فردی هم حکم‌فرماست.

شما اگر به شغل خوبی برسید و حقوق مناسبی دریافت کنید قطعا سعی می‌کنید سبک زندگی خود را تغییر دهید. نوع زندگی ما تابعی از شرایط اجتماعی است. حال جامعه خوب باشد ما هم خوبیم و اگر بد ما هم بد می‌شویم.

البته باید این نکته مهم را هم اضافه کرد که بخشی از مردم آگاهانه از مصرف‌گرایی فاصله گرفته‌اند. به طور مثال مسائل زیست محیطی باعث شده است که برخی از ظروف یک بار مصرف استفاده نکنند.

کارشناس بازار: خانه ارزان نشده است/ رکود شدید در بازار مسکن/ حباب وجود دارد

در بازاری که رکود است افرادی وجود دارند که به دلیل نیاز به پول مجبور می شوند جنس خود را با قیمت پایین تری بفروشند، در مسکن هم دقیقا چنین معاملاتی باعث کاهش قیمت چند درصدی در چند ماه گذشته شده است.

کارشناس بازار: خانه ارزان نشده است/ رکود شدید در بازار مسکن/ حباب وجود دارد/ دولت وام های مسکن را افزایش دهد


امروز املاک در رکود شدید به سر می‌برد و همین رکود باعث شده است قیمت مسکن کمی تغییر کند اما نمی شود گفت ملک ارزان شده است و یا پیش بینی کرد که تا چند ماه آینده قیمت مسکن 20 یا 30 درصد کاهش پیدا می کند.


حمید فرخ روز کارشناس بازار مسکن در گفتگو با عصر ایران با بیان این مطلب گفت: در بازاری که رکود است افرادی وجود دارند که به دلیل نیاز به پول مجبور می شوند جنس خود را با قیمت پایین تری بفروشند، در مسکن هم دقیقا چنین معاملاتی باعث کاهش قیمت چند درصدی در چند ماه گذشته شده است. اما اینکه برخی مسئولان می گویند قیمت مسکن 20 یا 30 درصد در فلان ماه کاهش پیدا می کند باید بگویندبر چه مبنایی است و با کدام ابزار و اقدام دولت؟

فرخ روز با بیان اینکه هنوز در بازار مسکن حباب وجود دارد گفت: قیمت آپارتمان به چند عامل بستگی دارد. در ابتدا و در زمان ساخت آپارتمان، زمین و یا خانه کلنگی خودش حباب دارد و گران است. یعنی قیمت پایه زمین بالا است و مشخص نیست این قیمت ها بر اساس کدام منطق تعیین می شود. از طرفی شهرداری هر ساله قیمت تراکم و عوارض را افزایش می دهد. به خاطر گرانی دلار و فشار های خارجی، قیمت مصالح هم افزایش پیدا کرده است؛ به این چند دلیل اگر آپارتمانی با متری 3 میلیون تومان ساخته می شود، قیمت فروش آن در برخی مناطق به 10 میلیون تومان و در برخی مناطق دیگر به متری 40 میلیون تومان می رسد.

این کارشناس بازار مسکن گفت: شهرداری در کاهش قیمت ها می تواند کمک کند. شهرداری از آپارتمان هایی که تخلیه هستند عوارض نوسازی می گیرد و در کنار آن می تواند عوارض تخلیه را هم افزایش دهد. یعنی از افرادی که آپارتمان خود را 5 سال یا 10 سال خالی رها کرده اند و هر روز قیمتش بالا می رود، عوارض تخلیه بیشتری بگیرند. از طرفی دولت هم مالیات تخلیه را بیشتر کند. اگر این موارد اتفاق بیافتد، همان ملک های خالی قیمت شان افت می کند و این می تواند بر وضعیت بازار خرید و فروش ملک تاثیر داشته باشد.

وی با اشاره به کاهش چشمگیر معاملات مسکن در یک سال گذشته گفت: درصد معاملات ماه به ماه کمتر می شود و نسبت به سال قبل نیز کاهش قابل توجهی داشته است. مردم قصد خرید ملک دارند اما هر قیمتی به مشتری می دهیم، می گوید گران است و نمی تواند خرید کند و این موضوع باعث رکود شدید شده است. الان بیشتر مشاورین املاک بیکار شده اند و درآمدی ندارند و خیلی ها از این صنف خارج شده اند.

فرخ روز در ادامه افزود: ما به جایی رسیدیم که مستاجر حتی نمی تواند اجاره خود را پرداخت کند. در اینجا یک خلایی به وجود آمده است؛ یعنی هم قیمت ملک و اجاره بها افزایش پیدا کرده  و هم مستاجر ضعیف تر شده است. با این وضعیت خرید خانه توسط مستاجر تبدیل به آرزو شده است.

این کارشناس بازار مسکن با انتقاد از وعده های دولت در کنترل بازار مسکن اظهار کرد: دولت می گوید برای کنترل بازار مسکن قصد دارد چند هزار خانه در تهران بسازد که به چند دلیل محال است. این آپارتمان ها را کجای تهران قصد دارند بسازند؟ کدام منطقه از تهران گنجایش چنین طرح هایی را دارد؟ می گویند قرار است اطراف تهران ساخته شود اما ساخت آپارتمان در شهرهای اطراف تهران چه تاثیری بر قیمت ملک در شهر تهران دارد؟ سال هاست که می گویند قرار است از پادگان های داخل تهران برای ساخت مسکن استفاده کنند اما همیشه در اجرای این کار به مشکل می خوریم و انجام نمی شود.

فرخ روز ادامه داد: در دولت هشتم (دولت دوم اصلاحات جناب خاتمی) 70 درصد قیمت خانه را دولت وام می داد که در دولت نهم و دهم این وام ها جمع شد. الان بانک ها باز هم وام می دهند اما با این وام ها و قیمت خانه و سود و مدت زمان بازپرداخت کم، آیا می شود خانه خرید؟ امروز مستاجرها نه تنها نمی توانند خانه بخرند بلکه با مشکل افزایش اجاره بها مواجه شده اند.

وی درباره وام های بانک مسکن به سازندگان گفت: بانک مسکن  پس از اجراء سقف اول، متری ۱۵۰ هزار تومان را پرداخت می کند که این مبلغ به قدری ناچیز است که هیچ سازنده ای مایل به دریافت این نوع تسهیلات نیست. برای رونق مسکن  بهتر است بانک ها تسهیلات بیشتری بدهند که برای سازنده قابل استفاده و با ارزش باشد.

طرح تهیه مسکن ۳۰ متری برای افراد کم بضاعت تهران

مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران:

مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران از بررسی و پیگیری طرح تهیه مسکن ۳۰ متری برای افراد کم بضاعت خبر داد.

به گزارش تیترشهر، از گذشته یکی از نیازهای شهروندان، داشتن مسکن مناسب و مقرون به صرفه بوده به شکلی که این امر نه تنها جزو رعایت حقوق بشر بلکه در راستای احقاق حقوق عامه رقم می خورد.

این در حالی است که نبود مسکن، سایر نیازها همانند خوراک، پوشاک و حمل و نقل را نیز تحت فشار و محدودیت قرار می دهد. طبق قانون اساسی کشورمان، وظیفه حکومت در تامین مسکن برای همه اقشار جامعه مورد تاکید قرار گرفته است.

البته با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تا به حال زمینه مناسبی برای احقاق این امر صورت نگرفته است اما فارغ از این موضوع که شاید مسکن اجتماعی قسمتی از مشکلات مسکن را بهبود بخشد.

حال چندی پیش بود که زمزمه هایی در خصوص مسکن اجتماعی و ضرورت تامین مسکن برای افراد بی بضاعت در رسانه ها به گوش رسید که در نهایت مورد انتقاد و گاها مورد بررسی قرار گرفت. در این میان تیترشهر برای بررسی موضوع و شفاف سازی این طرح به سراغ یکی از مسئولان مربوطه این امر رفته و گفت وگویی با وی داشته است که در ذیل می خوانید.

ضرورت تامین خانه 30 متری برای افراد بی بضاعت

در این راستا کاوه حاج علی اکبری، مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران در گفت و گو با تیترشهر با اشاره به موضوع تهیه خانه‌های ۳۰ متری در تهران، اظهارکرد: این امر بیشتر مورد نقد اجتماعی، فرهنگی و تحقق پذیری قرار گرفته است که در این میان قصد داشتیم تا جریان سومی را ایجاد کنیم که جریان نخست موضوع مسکن اجتماعی بوده ،درواقع از زمانی که آقای آخوندی، وزیر شد به مسکن مهر انتقاد داشته و موضوع مسکن برای افراد کم درآمد را مطرح کرد و طرح جامع مسکن را نوشته و در هیات وزیران به تصویب رساند، ولی عملا بعد از پنج سال اتفاق خاصی در حوزه مسکن اجتماعی نیافتاد.
وی ادامه داد: بعد از آقای آخوندی، آقای اسلامی روی کار آمد و مطرح کرد که این امر را قبول ندارد و در نهایت امروز آقای حناچی در حال پیگیری این موضوع در شهرداری است.

جلسات متعدد با شهردار تهران در خصوص تهیه مسکن ۳۰ متری
مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران در ادامه بیان کرد: جریان دومی نیز در این زمینه وجود دارد که در خصوص بحث اجتماعی و تامین خانه ۳۰ متری است ؛ درواقع مطرح می‌کنند که این امر با سبک زندگی ما انطباق نداشته و همچنین با باور‌ها و ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی همخوانی ندارند و در خصوص ویژگی‌های مسکن اختلاف نظر‌های متعدد وجود دارد.
وی افزود:، اما طی جسله‌ای که در شورای عالی مسکن که حدود دو ماه پیش با شهردارتهران داشتیم، رییس جمهور مطرح کرد که شهرداری‌ها می‌توانند خانه‌هایی کوچک برای افرادی که نمی‌توانند برای خود خانه تامین کنند، بسازد تا به صورت استیجاری افراد کم بضاعت از آن بهره‌مند شوند.


حاج علی اکبری بیان کرد: شهردار تهران در این زمینه مطرح کرد که طبق بند ۲۱ ماده ۵۵ قانون شهرداری یکی از وظایف این نهاد، ساخت مسکن برای افراد بی بضاعت است که در این زمینه عنوان شد تا طرح و آییین نامه‌ای در این زمینه تهیه شود تا اگر لازم است در هیات وزیران آورده و مورد بررسی قرار گیرد.


مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران در ادامه گفت: مقرر شد که وزرات کشور و شهرداری در این موضوع تامل کنند که در نهایت در دستور کار قرار گرفت و دو روز گذشته طی جسله‌ای که با شهردار تهران و معاونان وی داشته ایم، اکنون این موضوع در حال کار کارشناسی است.

۴۳ درصد خانوار‌ها در شهر تهران مستاجر هستند
وی با اشاره به اینکه در همه کلانشهر‌ها به ویژه تهران مسکن یک کالای گران است، اظهارکرد: کلانشهری را سراغ ندارم که مسکن راحت بدون سیاست عمومی در دسترس همه گرو‌ها قرار دهد؛ درحقیقت با وجود اینکه قیمت مسکن تهران در مقایسه با کلانشهر‌های دیگر دنیا زیاد نیست، ولی با توجه به موضوع درآمد خانواده‌ها این امر برای برخی از گرو‌ه ها قابل دسترس نبوده و زمانی که افزایش و جهش قیمت نیز اتفاق می‌افتد، استطاعت پذیری مسکن نیز کاهش می‌یابد.
حاج علی اکبری با بیان اینکه امسال براساس بانک مرکزی ۴۳ درصد خانوار‌ها در شهر تهران مستاجر هستند، گفت: ایراد این امر این است که از موضوع بد مسکنی به مسکن نایابی حرکت می‌کنیم. به این شکل که افرادی که به مسکن نیاز دارند در برهه‌ای از زمان ، دیگر نمی‌توانند برای خود مسکن تهیه کنند.

شاهد اخراج جمعیتی هستیم
وی ادامه داد: به طور مثال وقتی ۱۰۰ درصد درآمد خانوار صرف مسکن شود، دیگر مابقی هزینه‌ها را نمی‌تواند تهیه کند، بنابراین این امر موجب می‌شود تا عده‌ای از شهر تهران به خارج از شهر پناه ببرند که در این میان به نوعی، اخراج جمعیتی رخ می‌دهد البته این امر در گذشته نیز وجود داشته است.


مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران با بیان اینکه عده زیادی را شاهد هستیم که شغلشان در تهران و محل زندگیشان با توجه به مشکلات اقتصادی در خارج از شهر (رباط کریم، پرند، ابیک، شهر ری، شهرقدس و کرج) بوده که این امر قابل تأمل است، افزود: از سویی مطرح می‌کنیم که رشد جمعیت در تهران به یک استاندارد رسیده است که در اینجا باید بگوییم که در پنچ سال گذشته رشد جمعیتی نداشتیم و تعادل را احساس کردیم، ولی در نهایت این موضوع اصل ماجرا نیست چراکه در حومه تهران شاهد رشد پنچ درصدی در هر سال هستیم که عده‌ای مهاجر بوده و عده‌ای دیگر مشکل مسکن خود را در تهران حل نکرده و به خارج از شهر رانده شدند که در این زمینه به دلیل اینکه این افراد به تهران برای رفت و آمد و شغلشان مراجعه می‌کنند شاهد مشکلات دیگر مانند افزایش سوخت و هدر رفت زمان هستیم.

سابقه هشتاد ساله موضوع مسکن اجتماعی
وی با بیان اینکه این موضوعات مذکور موجب آلودگی هوا و از دست رفتن منابع طبیعی و زمان می‌شود، ادامه داد: باید موضوع اجاره کنترل شده را مدنظر قرار دهیم تا برخی از این گروه‌ها محل سکونت خود را در تهران تهیه کرده و وقتی که تهران شهری برای همه مطرح می‌شود باید آن‌ها نیز بتوانند مشکل مسکن خود را در داخل شهر حل کنند و این موضوع هشتاد سال سابقه دارد. در بیشتر کشور‌های در حال توسعه این مشکل تحت عنوان مسکن اجتماعی وجود داشته است.


حاج علی اکبری با بیان اینکه شهرداری‌های کشور برخی از اراضی خود را برای تهیه مسکن با اجاره و نرخ قابل کنترل به گروه‌های کم بضاعت ارائه می‌دهند، به شکلی که حتی در برخی از کشور‌ها این موضوع با مشارکت بخش خصوص صورت گرفته و در اختیار گروه‌های کم بضاعت قرار می‌گیرد، گفت: تقریبا همه کشور‌ها در این زمینه از تامین عمومی به سوی محوریت ساخت و بهره برداری با بخش خصوصی رفتند به این شکل که با ساخت مسکن‌های کاملا اجتماعی به سمت مختلط شدن این امور با دیگر مسکن‌ها پیش رفتند حتی در یکی از کشور های اروپایی، پروژه مسکن اجتماعی را به بخش خصوصی واگذار کردند و در مقابل این بخش کمک هزینه مسکن به برخی از گروه‌ها را ارائه داده است، البته این اقدام نیز در ایران توسط کمیته امداد امام خمینی (ره) صورت می‌گیرد.

قشر متوسط هم نمی‌تواند مسکن تهیه کند
وی با اشاره به اینکه دهک اول و دوم که از قبل دچار مشکل عدم تهیه مسکن در تهران بودند به کنار، اکنون نیز دهک سوم و چهارم نیز دچار این مشکل شدند، افزود: میانگین مساحت واحد مسکونی در ۱۰ سال گذشته در پروانه‌های صادر شده در تهران، ۱۰۰ مترمربع و این امر در بافت‌های فرسوده ۸۰ مترمربع است. به طور کلی میانگین قیمت مسکن امسال، ۱۳ میلیون تومان است به این معنا که زوجی که تازه ازدواج کردند، برای خریداری واحد مسکونی یک میلیارد منابع مالی نیاز دارند و تنها از بخش عمومی ۱۶۰ میلیون تومان کمک می‌شوند و در نهایت اگر قصد اجاره داشته باشند نیز باید یک سوم تا یک چهارم خرید را هزینه کنند درواقع باید ۲۵۰ میلیون تومان هزینه کنند که این امر برای گروه‌هایی امکان پذیر نیست و شما در نهایت شاهد هستید که این افراد مناطق اطراف تهران را برای اجاره نشینی انتخاب می‌کنند؛ درواقع باید فکری اساسی در این زمینه داشت.
حاج علی اکبری ادامه داد: در ۱۰ سال گذشته سیاست‌ها در تامین مسکن به سمت بالا بردن کیفیت و استاندارد رفته است تا کوچک شدن متراژ مسکن؛ در طرح جامع تهران سرانه زیر بنا ۳۵ متر مربع و مساحت استاندارد واحد مسکونی ۷۰ مترمربع تعریف شده است؛ درحقیقت تمام سیاست‌های مالی به سمت و سوی افزایش واحد مسکونی رفته که این امر با توجه به جهش قیمت مسکن، تهیه آن از دسترس برخی افراد خارج شده است.


مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران با بیان اینکه حتی خانه‌های ۲۵ تا ۳۰ متری هم می‌توانستیم برای قشری درنظر بگیریم، گفت: وقتی زوج تازه ازدواج کرده و هر دو کارمند هستند و قصد فرزند دار شدن تا پنج سال آینده را ندارند، می‌توان برای آن‌ها این متراژ خانه تهیه کرد درواقع به جای اینکه در حومه تهران زندگی کند آن‌ها نیز در شهر تهران با این متراژ زندگی کند.
وی ادامه داد: به طور کلی اگر میزان متراژواحد‌های مسکونی کاهش یابد، تعداد بیشتری می‌توانند در تهران مسکن تهیه کنند و در نهایت یکسری هزینه‌های سربار نیز کاهش یابد درواقع هزینه واحد مسکونی کوچک نیز می‌تواند کاهش یابد به این معنا که مثلا موضوع الزام پارکینگ وقتی برداشته شود هزینه‌های سربار نیز کاهش می‌یابد.

در بحث مسکن در وضعیت بحرانی هستیم
حاج علی اکبری بیان کرد: این امر نه تنها باعث افزایش استفاده از حمل و نقل عمومی می‌شود بلکه بسیاری از هزینه‌های سربار کاهش می‌یابد. این امور درواقع عاملی است که ما را به این نقطه می‌رساند که در تهران از سمت و سوی استانداردسازی به سمت استطاعت پذیری مسکن حرکت کنیم چراکه در خصوص این امر در وضعیت بحرانی هستیم.


وی با اشاره به اینکه باید امکانی فراهم شود تا افراد در ساخت و ساز خود، ۲۰ درصد مسکن را به واحد کوچک با مجموعه قوانین و مقررات اختصاص دهند، گفت: از طرفی دیگر با توجه به اینکه شهرداری اراضی آزاد و رها شده بسیاری در تهران دارد که برنامه‌ای برای آن نداشته ، می‌تواند روی این امر کار کرده و با حمایت و مشارکت بخش خصوصی به مسکن قابل استطاعت تبدیل شود.
مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران اظهارکرد: حتی برخی از نهاد‌ها مانند کمیته امداد (ره) که از مردم برای کمک تهیه مسکن هزینه نقد دریافت می‌کند نیز می‌تواند در این زمینه اقدام کند به این شکل که این هزینه را صرف تهیه مسکن برای افراد بی بضاعت کند ، که البته این امر در حد ایده است و تلاش می‌کنیم این ایده را به طرح تبدیل کنیم.

جلسات هم اندیشی در خصوص مسکن اجتماعی در شورای شهر
وی بیان کرد: هنوز ابعاد این طرح به طورکامل برای خودمان نیز مشخص نشده و قرار است کار کارشناسی صورت گرفته و با بررسی به ایده اصلی برسیم. در واقع این موضوع در حال بررسی است و جلسات متعددی در این خصوص داشتیم که از جمله آن می‌توان به جلسه با نهاد‌های حمایتی و کارشناسان کمیته امداد (ره) و بهزیستی و وزارت رفاه و آقای اخوندی اشاره کرد همچنین جلساتی را با کارشناسان اقتصادی، معاون مسکن وزارتخانه و مدیرکل راه و شهرسازی و شهرداری داشتیم.


وی با اشاره به جلسه هم اندیشی در زمینه موضوع مذکور در شورای شهر تهران، ادامه داد: آقای سالاری بابت ورود شهرداری به این موضوع ملاحظاتی داشته و مطرح کرد که شهرداری با توجه به اینکه در شرایطی که منابع مالی ندارد در این زمینه در راستای ساخت مسکن ورود نکند.


مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران بیان کرد: همه کسانی که در جلسه بودند این موضوع را نیاز دانستند و در همه جای دنیا این وظیفه شهرداری‌ها است که البته این امر نیازمند یکسری اختیارات بوده که دولت باید به شهرداری واگذار کند و شهرداری این امر را با حمایت بخش خصوصی انجام دهد.
وی ادامه داد: قرار نیست در منطقه‌ای مشخص این موضوع تحت عنوان مسکن اجتماعی و خیریه تامین شود بلکه چاره اندیشی باید صورت گیرد تا در همه جای شهر از منطقه یک تا بیست ودو این نوع مسکن قابل طرح باشد و شهرداری نقش تسهیل گر را انجام دهد.
حاج علی اکبری در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است این امر مانند مسکن مهر مجدد تکرار شود، گفت: برای اینکه شهرداری‌ها بتوانند این کار را انجام دهند منابع و اختیاراتی لازم دارند تا بعد از آن این مسئولیت صورت گیرد، ولی دو گزینه دیگر مبنی بر اینکه نهاد‌های انقلابی مانند بنیاد مستضعفان با توجه به اینکه رییس این بنیاد بیان کرده یکی از برنامه‌های خود تامین مسکن برای فقرا است که با وجود اینکه اتفاقا بنیاد مستضعفان در تهران زمین‌های بزرگی دارد و قابل برنامه ریزی برای مسکن است می‌تواند در این زمینه نقش حمایتی داشته باشد.
وی بیان کرد: ما امید به چنین دستگاه‌هایی داریم که اراضی خود را واگذار کنند و موضوع بعدی این است که بسیاری از اراضی جامانده از توسعه و فاقد کاربری لزوما مالک دولت نیست و خصوصی هستند به طور مثال برخی از کوره پزی‌ها را شاهد هستیم که ملک رها شده و به خارج از شهر رفته و همچنین شاهد برخی از اراضی مزروعه و کارخانه‌ها به این منوال هستیم که این‌ها ظرفیت ماده ۱۰۱ شهرداری‌ها را دارا بوده و می‌توانند به مسکن تبدیل شوند.

یک مترمربع هم از دولت برای مسکن امید نگرفتیم
حاج علی اکبری ادامه داد: هر چقدر در خصوص منابع، روی دولت کمتر حساب باز کنیم اتفاق بهتری می‌افتد. کما اینکه در خصوص مسکن امید ما یک متر مربع زمین از دولت دریافت نکردیم. نکته بعدی این است که در طرح جامع مسکن شرایطی که درنظر گرفته شده این بوده که این امر مربوط به دهک یک تا پنج بوده و برای افرادی است که پنج سال در آن منطقه باشند و تا امروز وام دولتی برای ساخت و تهیه مسکن استفاده نکرده باشند و همچنین تا امروز هیچ مسکنی به نامشان نباشد و برای زوج‌های جوان با یکسری شرایط خاص.
مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران با بیان اینکه البته ممکن است که یکسری رانت در این زمینه صورت گیرد که باید شناسایی و جلوی آن گرفته شود، افزود: آن چیزی که ما می‌خواهیم ایجاد صف جدید نیست، ما یک سازو کار و کار کارشناسی شده نیاز داریم.


وی در خصوص آسیب‌های اجرای این مسکن در تمام مناطق، بیان کرد: ویژگی شهری برای همه به این معنا است که تمام گروه‌ها در کنار یکدیگر قرار گیرند. سیاست اینکه محل‌های شهری در انحصار یک گروه خاص و توان اقتصادی مشخص باشد نادرست است؛ یکی از معیار‌ها و اصول شهر زیست پذیر این است که همه در همه جا بتوانند مسکن خود را تهیه کنند که البته این امر در تمام کشور‌ها رخ می‌دهد و مشکلی ایجاد نمی‌کند.
حاج علی اکبری افزود: این حد از شکاف ، طبیعی نیست و تصور نکنید افرادی که در مناطق بالا زندگی کرده و ۱۰ میلیون تومان برای آموزش فرزند خود هزینه می‌کنند نباید در کنار قشر متوسط در یک منطقه زندگی کنند چراکه این به مروز زمان این اختلاف طبقاتی تبدیل به کینه طبقانی و شکاف طبقاتی می‌شود.
مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران در واکنش به تهران گران باید اداره شود، اظهارکرد: شهردار تهران با شعار شهری برای همه از شورا رای گرفته است. اولویت بافت فرسوده برای گروه کم برخوردار؛ که این امر نشان می‌دهد این موضوع نباید به این شکل باشد.

نمی توانیم دور تهران دیوار بکشیم
حاج علی اکبری بیان کرد: نمی‌توانیم در خصوص موضوع جمعیت پذیری در مقیاس شهری دور تهران دیوار بکشیم چراکه باید در زمینه برنامه ریزی منطقه ای، حرکت جمعیتی و اشتغال و مهاجرت کار کارشناسی صورت گیرد.


وی افزود: به طور کلی امروز شاهد حرکت خوردو‌ها با سرنشینان از اتوبان کرج و قم و پردیس به تهران هستیم که این امر نشان از رانده شدن بخش زیادی از افراد از تهران است که خدمات کاری و درسی و اوقات فراغت خود را در تهران گذارنده و تنها خوابگاه آن‌ها بیرون از شهر است که باید در این زمینه فکری اساسی کرد.

اجاره‌نشینی چه حسی دارد؟ معرفی کتابی پژوهشی

یک‌بار بیرون انداخته شدن از خانه باعث می‌شود که یافتن آپارتمان بعدی دشوارتر شود. بی‌خانمانی به کودکان هم آسیب می‌رساند، چراکه همیشه در حال تغییر مدرسه و ازدست‌دادن دوستان، اسباب‌بازی‌ها و حیوانات خانگی خود هستند و با خستگی و افسردگی والدینشان روزگار می‌گذرانند.

ظاهراً اجاره‌نشین‌ها اجاره‌نشینی می‌کنند چون پول ندارند خانه‌ بخرند. اما در واقعیت، محدودیت‌هایشان بیشتر از این حرف‌هاست. آن‌ها مجبورند مرتباً زندگی خودشان را با معیارهای دلبخواهانه‌ای تنظیم کنند که صاحب‌خانه‌ها وضع کرده‌اند: اگر بچۀ کوچک دارید، یا مادری مجرد هستید، یا هر چیز دیگری که به مذاقشان خوش نیاید، به شما خانه نمی‌دهند. یک قوم‌نگاری جدید دربارۀ کسانی که صاحب‌خانه‌ها در به درشان کرده‌اند، نشان می‌دهد فشار اجاره‌بها، تخلیه، جابه‌جایی و بی‌درکجایی چطور زندگی آن‌ها را تلخ و رنج‌آور کرده است.

به گزارش عصرایران به نقل از ترجمان علوم انسانی، کاتا پالیت در گاردین نوشت:

اگر کلِ گفتمان غالب امروز دربارۀ فقر سراپا نادرست باشد چه؟ اگر مسئله به عادت‌های اخلاقی آدم‌های فقیر، تنبلی آن‌ها، بی‌فکری و فقدان ارزش‌های خانوادگی یا نداشتنِ مهارت‌ها و زیرکی متناسب با اقتصاد قرن بیست‌ویکم هیچ ربطی نداشته باشد چه؟ چه می‌شود اگر بدانیم که موضوع فقط این است که فقر برای گروهی دیگر از انسان‌ها سودآور است؟

این‌ها پرسش‌هایی است که متیو دزموند در پژوهش قوم‌نگارانۀ فوق‌العاده خود، "دربه‌درشده" به آن‌ها پرداخته است. این قوم‌نگاری روی اجاره‌نشینان کم‌درآمدی انجام شده که در شهر متوسط و صنعت‌زدایی‌شدۀ میلواکی در ایالات ویسکانسین زندگی می‌کنند.

احتمالاً تصور نمی‌کنید که پارکینگی مخروبه که محل سکونت خانه‌به‌دوشان شده، یا محله‌ای سیاه‌پوست‌نشین با «خانه‌های روی هم ساخته‌شدۀ نیمه ویران، نقاشی‌های دیواری و مراکز نگهداری ۲۴ ساعته» قابلیت پول‌سازی زیادی داشته باشد، اما این تصور چندان درست نیست. تابین چرنی در طول یک سال، ۴۰۰ هزار دلار از ۱۳۱ تریلر مسکونی به دست آورد که برخی از آن‌ها اندکی از یک چادر محقر بزرگ‌تر بودند.

شرنا تارور نیز به عنوان معلم سابق مدرسه، یکی از معدود مالکان زن سیاه‌پوست شهر است که با اجارۀ خانه‌های قابل سکونت و اغلب ویرانۀ خود، به اندازۀ کافی پول به جیب می‌زند تا برای تعطیلات به جامائیکا برود یا در همایش‌های املاک و مستغلات شرکت کند.

دزموند سرنوشت در‌هم‌تنیدۀ هشت خانواده و شماری از شخصیت‌های فرعی را در کتاب خود پی گرفته است. آرلین بل و دورین هینکستون مادران سیاه‌پوستی که در حاشیۀ پایینی مشاغل کم‌درآمد گرفتار شده‌اند؛ کریستال و تریشا زنان جوان و آسیب‌پذیر سیاه‌پوستی که در خشونت و آشوب بزرگ شده‌اند؛ لامار پدری سیاه‌پوست و مهربان که هر دوتا پایش را در حادثۀ ریزش یک خانۀ متروک از دست داده؛ اسکات پرستارِ سفید پوستی که پس از دزدیدن داروهای آرام‌بخش از بیمارانش گواهینامۀ کاری خود را از دست داده؛ و لارین که او هم سفیدپوستی است شیرین عقل، با روحیه‌ای مهربان و دلنشین. پیگیری داستان این کتاب گاهی دشوار است و درون متن و خارج از آن در هم تنیده می‌شود؛ اما این دشواری هیچ اهمیتی ندارد.

نکتۀ مهم این است که دزموند مردمانی را که به طور معمول بی‌ارزش قلمداد می‌شوند (و حتی ساکن یکی از این تریلرها که اسمش را سوزی هروئین گذاشته‌اند) مورد توجه قرار می‌دهد و انسانیت و مبارزۀ سخت آن‌ها برای حفظ شأن و اصالت انسانی خودشان را در کنار شوخ‌طبعی و مهربانی‌شان تصویر می‌کند. مبارزه‌ای که در شرایط دشواری انجام می‌گیرد که پیوسته در حال پایین‌تر کشیدن این آدم‌هاست.

بر اساس استدلال دزموند، عامل اصلی و مانع پیشرفت این افراد اجاره‌ بها است. معیار استاندارد اجارۀ خانه مسکونی این است که نباید از ۳۰ درصد درآمد هر خانواده بیشتر باشد؛ اما این درصد برای فقرا ممکن است به ۷۰ درصد یا حتی بیشتر برسد. لامار پس از پرداخت ۵۵۰ دلار از چک رفاهی خود بابت اجاره، برای بقیۀ ماه فقط ۲ دلار و ۱۹ سنت داشت و زمانی که مجبور به بازپرداخت چکی سنگین شد که به اشتباه در اختیار کسی قرار داده بود، ناچار شد برای تهیۀ اجارۀ عقب‌‌افتاده‌اش کوپن‌های غذای خود را به نصف قیمت بفروشد و آپارتمان طبقۀ بالایی را رنگ بزند؛ هرچند که در نهایت این کارها نیز کافی نبود. آدم‌هایی مثلِ لامار با بدهی‌های تلمبارشده به صاحب‌خانه‌ها زندگی می‌کنند و به همین دلیل صاحب‌خانه هر زمان که بخواهد، برای مثال اگر مثل دورین تقاضای تعمیرات خانه را داشته باشند، یا مستأجر بهتری پیدا شود، آن‌ها را پرت می‌کنند بیرون.

شرنا مایل است خانه‌های خود را به مشتریان یک آژانس تجاری اجاره بدهد که در ازای دریافت مبلغی، امور اسکان افراد معلولی را بر عهده می‌گیرد که خود قادر به انجام این کار نیستند. به این ترتیب پول اسکان این افراد از برنامه‌های دولت برای کمک به فقرا (بودجه رفاهی، حمایت از معلولان و اعتبارات ناشی از مالیات بر درآمد)، مستقیماً وارد جیب صاحب‌خانه می‌شود و به نحو کنایه‌آمیزی موجب افزایش هزینۀ مسکن می‌گردد. از سوی دیگر، خانه‌های عمومی و یارانۀ مسکن نیز به ندرت ارائه می‌شود و از هر چهار فرد نیازمند و واجد شرایط برای دریافت خدمات اسکان، سه نفر هیچ کمکی دریافت نمی‌کنند.

حتی در دوران رکود بزرگ، تخلیۀ خانه‌ها و بیرون‌انداختن مستأجران به ندرت اتفاق می‌افتاد؛ اما در حال حاضر، هر ساله صدها هزار و شاید میلیون‌ها نفر به خیابان‌ها فرستاده می‌شوند. حتی مستأجری که اجارۀ خانۀ خود را پرداخت می‌کند نیز ممکن است خانۀ خود را از دست بدهد. آرلین یک آپارتمان را تنها به این خاطر از دست داد که پسرش یوری گلولۀ برفی به یک ماشین در حال عبور پرتاب کرد و رانندۀ عصبانی به در جلویی خانه لگد ‌زد. او آپارتمان دیگری را نیز پس از آنکه پلیس در تعقیب پسرش وارد خانه شد، از دست می‌دهد.

آن هم به این دلیل که پسرش معلم مدرسه‌شان را می‌زند و سپس به خانه فرار می‌کند. در واقع هر نوع مشکلی که پلیس را وارد ماجرا کند، ممکن است به اخراج مستأجر منتهی شود. به این ترتیب، زنان در صورت مواجهه با خشونت همسر و تماس با شمارۀ ۹۱۱، در معرض بی‌خانمانی قرار می‌گیرند. این گونه است که بسیاری از زنان در برابر شریک زندگی خشن خود از پلیس درخواست کمک نمی‌کنند.

همان‌طور که دزموند نشان می‌دهد، قربانیان اصلی اخراج از خانه‌ها زنان هستند؛ اما چرا؟ زنان در مقایسه با مردان برای انجام کاری مشابه دستمزد کمتری می‌گیرند. به علاوه زنان برای کنارآمدن با صاحب‌خانه که تقریباً همیشه یک مرد است و انجام کار یدی برای تأمین بخشی از اجاره توانایی کمتری دارند. بااین‌حال مسئلۀ اصلی این است که زنانی که مادر مجرد هستند، کودکان خود را هم بزرگ می‌کنند. آن‌ها نه‌تنها همۀ هزینه‌ها و بار پرورش فرزند را بر دوش دارند، بلکه به آپارتمان‌های بزرگ‌تری هم نیاز دارند که به سبب عدم تمایل مالکان به اجارۀ خانه به خانواده‌هایی با کودکان خردسال، تأمین آن روز به روز سخت‌تر می‌شود.

به طور مثال، جامعه‌شناسان دیگری از جمله کاترین اِدین دریافته‌اند که مادران مجرد اغلب به صورت پنهان از پدر فرزندان خود پول دریافت می‌کنند، اما ارلین، دورین و دختر بزرگ‌سال او پاتریس، اغلب در اثر ارتباط با مردانی خشن، معتاد، ناپدیدشده یا زندانی دچار مشکل شده‌اند.

لحظه‌های غم‌انگیز کتاب فراوانند، در یکی از آن‌ها، ارلین می‌گوید نگهداری از کودکانش را پذیرفته است تا در برابر صاحب‌خانۀ آینده‌نگر خود باثبات و محترم به نظر برسد. ولی در واقع، هیچ‌چیز نصیبش نشده است.

دزموند در پژوهش خود به نقش محوری فرایند تأمین مسکن در ایجاد و تقویت برتری سفیدپوستان هم اشاره کرده است. در میلواکی، یکی از شهرهای مواجه با مسائل نژادی در ایالات‌ متحده، تمام سیاه‌پوستان تحت تبعیض مرتبط با مسکن هستند و همۀ سفیدپوستان دستکم تا حدی از برتری نژادی خود سود می‌برند.

به‌عنوان مثال یکی از صاحب‌خانه‌ها ملک خود را به سفیدپوستان اجاره می‌دهد، اما به سیاهان نمی‌دهد یا برای سفیدها آپارتمان‌های بهتری در دسترس است. سیاه‌پوست‌ها بدترین خانه‌ها را در بدترین محله‌ها اجاره می‌کنند و ترس از آدم‌های ساکن در تریلرها که همگی سفید هستند، موجب می‌شود که در نهایت از بخش سیاه‌پوست‌نشین شهر سر در بیاورند. بی‌خانمان شدن به زنان سیاه‌پوست بیش از همه ضربه می‌زند و نیمکت‌های دادگاه‌های مسکن که به اختلافات میان صاحب‌خانه‌ها و مستأجران رسیدگی می‌کند، پر است از زنان سیاه‌پوست و فرزندانشان.

در واقع «اگر حکم حبس زندگی مردان محله‌های فقیر را تعریف کند، بی‌خانمانی زندگی زنان این محلات را شکل می‌دهد. مردان فقیر سیاه‌پوست در اتاق‌های زندان حبس شده‌اند و زنان سیاه‌پوست بیچاره به زندان بزرگ بی‌خانمانی پرتاب شده‌اند».

هزینه‌های اجتماعی بی‌خانمانی چیست؟ این شرایط باعث ایجاد تنشی باورنکردنی در خانواده‌ها می‌شود و افراد را از پس‌انداز مناسب برای تثبیت زندگی خود باز می‌دارد. چنین مردمانی همیشه از صفر شروع می‌کنند، دارایی خود را در هرج‌ومرج ناشی از بی‌خانمانی از دست می‌دهند یا آن‌ها را در انبار می‌گذارند و در ادامه با ناتوانی در پرداخت هزینه‌های مرتبط با نگهداری، به ناچار دارایی خود را به مالک انبار واگذار می‌کنند.

به‌علاوه، یک‌بار بیرون انداخته شدن از خانه باعث می‌شود که یافتن آپارتمان بعدی دشوارتر شود. بی‌خانمانی به کودکان هم آسیب می‌رساند، چراکه همیشه در حال تغییر مدرسه و ازدست‌دادن دوستان، اسباب‌بازی‌ها و حیوانات خانگی خود هستند و با خستگی و افسردگی والدینشان روزگار می‌گذرانند.

در کتاب دزموند تصویری از یوری به ما نشان داده می‌شود که از برادری بزرگ‌تر، مهربان و حمایتگر به پسری خشمگین و عصبی تبدیل شد که چیزی به اخراجش از مدرسه نمانده بود.

در کنار این موارد، بی‌خانمانی رسیدن به جلسات ضروری و پرتعداد دادگاه‌ها و سیستم پرپیچ‌وخم رفاهی آمریکا را نیز دشوار می‌کند. به‌عنوان نمونه چندین شخصیت این کتاب مزایای خود را صرفاً به دلیل ارسال به آدرس‌های نادرست از دست می‌دهند. بی‌خانمانی اجتماعات را نیز نابود می‌کند؛ چرا که وقتی افراد به طور پیوسته جابجا می‌شوند، فرصتی برای شکل‌دهی به پیوندهای اجتماعی و انسجام جمعی، برای حفاظت از گروه و حمایت از هم‌محله‌ها باقی نمی‌ماند.

دزموند در پایان نتیجه می‌گیرد که «در این سرزمین ثروتمند، حجم انبوهی از درد و فقر وجود دارد». بیان چنین سخنی آسان است و بسیاری از کتاب‌های منتشرشده توسط روزنامه‌نگاران و دانشگاهیان این کار را انجام داده‌اند. با این حال، دزموند با بررسی شهر با لنزی میکروسکوپی و متمرکز بر مسئلۀ مسکن، به ما نشان می‌دهد که نظام مولد این درد و فقر چگونه ایجاد می‌شود و به چه شیوه ادامه می‌یابد.

من شخصاً به یاد نمی‌آورم که پژوهشی قوم‌شناختی درک مرا از زندگی آمریکایی تا این حد ژرفا بخشیده باشد.



اطلاعات کتاب‌شناختی:

Desmond, Matthew. Evicted: Poverty and profit in the American city. Broadway Books, 2016



پی‌نوشت‌ها:

• این مطلب را کاتا پالیت نوشته است و در تاریخ ۷ آوریل ۲۰۱۶ با عنوان «Evicted by Matthew Desmond review – what if the problem of poverty is that it’s profitable to other people» در وب‌سایت گاردین منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ با عنوان «اجاره‌نشینی چه حسی دارد؟» و ترجمۀ علی حاتمیان منتشر کرده است.
•• کاتا پالیت (Katha Pollitt) شاعر، منتقد و جستارنویس آمریکایی است. مقالات و شعرهای او در نیشن، هارپرز، نیویورک تایمز و دیگر مطبوعات منتشر می‌شود. آموزش رانندگی و داستان‌هایی دیگر از زندگی (Learning to Drive: And Other Life Stories) یکی از کتاب‌های اوست. پالیت هم برای شعرهایش و هم برای کار روزنامه‌نگارانه‌اش برندۀ جایزه‌های متعدد شده است.