واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

ناخوداگاه شما، روی افکار تکراری شما کار می کند


افکارتان، شما را به ذهن ناخودگاه متصل می کند. ناخوداگاه شما، روی افکار شما کار می کند و دستورات لازم را دریافت می نماید. البته روی تمامی فکرها فعالیت نمی کند بلکه روی افکاری که به کرات تکرار می شوند . این نوع افکار ، همان باورهای شما هستند.
باورهای شما چیزی هستند که ناخودآگاه شما طبق آن عمل می کند. باورهای ذهنی شما همانند دستورالعملی هستند که زندگی شما بر اساس آن ساخته می شود. همان دستوراتی که در قالب باورها به ناخودآگاه شما داده می شود.
افکار مثبتی که چندین بار در ذهن شما تکرار شوند ، به باورهای مثبت تبدیل خواهند شد. وقتی شما باورهای مثبتی داشته باشید، ناخودآگاه شما روی این باورهای مثبت کار می کند و زندگی شما را بر پایه این باورهای مثبت ایجاد می کند، بنابراین زندگی شما بسیار لذت بخش تر و شادتر خواهد بود.
باروهای مثبت است که باعث می شود شما دست به عمل بزنید و در جهت رسیدن به اهداف حرکت کنید و ایده ها و طرحهای موفقیت آمیز به ذهن تان خطور کند.
و اما افکار منفی نیز هر وقت تکرار شوند تبدیل به باورهای منفی شده و ناخوداگاه شما آن باورهای منفی را می پذیرد و بر اساس دستورالعملی که در قالب این باورهای منفی دریافت می کند ، یک زندگی پر از سختی و مشکلات برای شما ایجاد خواهد کرد.
به عنوان مثال، زمانی که شما بر این باور هستید که پول سخت بدست می آید. این باور منفی باعث می شود ناخودآگاه شما بپذیرد که راه  سختی برای کسب پول خواهید داشت . در پی این باورهای منفی شما مطمئناً اگر سرمایه گذاری کنید حتما جای اشتباهی سرمایه گذاری خواهید کرد یا اینکه ممکن است شغلی پیدا کنید که پول زیادی نتوانید کسب کنید و همیشه پول بدست آوردن برایتان مشکل خواهد بود.
ناخودآگاه شما به سادگی همه چیز را می پذیرد و کلید موفقیت شما در این است که افکار مثبت را بیشتر تکرار کنید تا تبدیل به باورهای مثبت شوند و ذهن شما در جهت موفقیت برنامه ریزی شود.

واکسیناسیون علیه ویروس پاپیلومای انسانی (زگیل تناسلی) را جدی بگیریم

واکسیناسیون علیه ویروس پاپیلومای انسانی را جدی بگیریم!!

ویروس پاپیلومای انسانی یا همان اچ پی وی عامل زگیل های پوستی و تناسلی است. این ویروس تعداد زیادی از افراد جامعه را درگیر کرده است و به شدت مسری و قابل انتقال است

روش انتقال

ویروس به راحتی از طریق تماس جنسی و غیر جنسی با فرد مبتلا منتقل میشود. در نظر داشته باشید که حتی با وجود استفاده از کاندوم باز هم امکان انتقال این ویروس از فرد مبتلا به فرد سالم وجود دارد. ویروس بسیار مسری است و در طی یک یا چند تماس جنسی قابل انتقال است

علائم

انواع خاصی از این ویروس میتوانند باعث زگیل پوستی(انواع یک، دو ، سه ، چهار، هفت و بیست ودو)، زگیل تناسلی (شش و یازده) شوند. زگیلها معمولا خود محدود هستند ولی با روشهای متنوع درمانی قابل زدودن هستند. اکثر عفونتهای این ویروس بدون علامت هستند و فرد مبتلا اطلاع ندارد که آلوده است.

همراهی با سرطان

اکثریت قریب به اتفاق سرطانهای گردن رحم، و مقعد به علت این ویروس ایجاد میشوند. نیمی از سرطانهای مهبل، آلت مردانه، و زنانه و نیز سرطانهای حفره دهان و حلق یه علت این ویروس هستند

درمان

متاسفانه عفونت با این ویروس عملا درمان مناسبی ندارد. حتی با وجود پاک شدن زگیلها، باز هم این ویروس به طور نهفته درون سلولها باقی میماند و میتواند در آینده عود کند. مواردی که علامت ندارند کلا درمان خاصی هم برای ریشه کنی ندارند.

پیشگیری

مهمترین روش انتقال انواع مرتبط با سرطان این ویروس تماس جنسی است. تماس معمولی بدون دخول هم میتواند باعث انتقال شود. سکس دهانی باعث انتقال به مخاط دهان میشود. دختران و پسران در سنین فعالیت جنسی باید حتما در مورد خطرات رابطه جنسی با افراد مشکوک آموزش داده شوند.

واکسیناسیون علیه انواع شانزده و هجده (و در بعضی واکسنها انواع چهار و نه که عامل زگیل تناسلی هستند) روشی بسیار موثر و بی خطر برای پیشگیری از این ابتلا به این ویروس است.

واکسن ترجیحا باید قبل از شروع سن فعالیت جنسی تزریق گردد. در بسیاری کشورها واکسن فقط به زنان تزریق میشود ولی اثر آن در مردها هم ثابت شده است. توصیه به تزریق واکسن از حدود ده یا یازده سالگی تا بیست الی بیست و شش سالگی است. البته در سنین بالاتر هم میتواند تزریق شود. گرچه این واکسن در بسیاری کشورهای دنیا به رایگان برای افراد قبل از سن فعالیت جنسی در دسترس است، هنوز در ایران تحت پوشش بیمه نیست.

باید در نظر داشت که این واکسن از ایجاد سرطان گردن رحم در هفتاد درصد موارد جلوگیری میکند و باز هم دادن اسمیر پاپ برای تشخیص زودرس سرطان رحم در خانمها الزامی است.

سخن آخر اینکه متاسفانه واکسیناسیون علیه ویروس پاپیلومای انسانی هنوز در ایران تحت پوشش بیمه نیست ولی خانمهای در سن ده تا بیست و پنج سال(و حتی بالاتر با توجه به افزایش سن شروع فعالیت جنسی) میتوانند واکسن را از داروخانه ها تهیه کرده و استفاده کنند. این واکسن ترجیحا قبل از شروع فعالیت جنسی بهتر است تزریق شود و میتواند از بروز بسیاری از سرطانها از جمله سرطان گردن رحم، آلت زنانه، مهبل، مقعد و تا حدی سرطان دهان و حلق جلوگیری کند.
ویروس پاپیلومای انسانی بسیار مسری است و با تماس جنسی و حتی غیر جنسی قابل انتقال است. این ویروس در بسیاری موارد بدون علامت است و بسیار در جامعه شایع است. سلامت ظاهری شریک جنسی شما دلیل بر عدم وجود عفونت با این ویروس نیست. خانمهای محترم واکسیناسیون با این واکسن را جدی بگیرید.

رامین صادقی

داستان امید عامل بقای گل رز

گل رز

روزی روزگاری یک گل رز به مدت طولانی منتظر پروانه بود. میدونید که میان گل و پروانه ارتباط عجیبی وجود دارد و داستان های عشق آن دو را همه می دانند. اگر چه او شب و روز در خواب و رویا پروانه می دید اما هیچ پروانه ای نمی آمد تا روی گلبرگ های او بنشیند. گل رز همچنان امیدوار بود و به رویاهای خود ادامه میداد با این امید که روزی پروانه ای روی گلبرگهای او خواهد نشست. آسمانی در رویا میدید که پر از پروانه های رنگارنگ است و این پروانه به سمت او می آیند و گلبرگ های او را می بوسند. شاید همین امید بود که باعث شده بود او تنها بازمانده گل رز در آن وقت سال باشد. با همین امید فردا صبح شکوفه ی زیبای خود را باز میکرد و منتظر می ماند.

یک شب ماه که از خیلی وقت پیش حال او را تماشا میکرد با او به سخن آمد و گفت: باید خیلی از این انتظار طولانی خسته شده باشی؟
گل رز جواب داد: آره من خیلی خسته و تنها هستم اما از تلاش خود دست نخواهم کشید.
ماه ریشخندی زد و گفت: چرا خودتو اینقدر اذیت می کنی؟
رز گفت: چونکه اگر شکوفه ام را باز نکنم به راحتی نابود خواهم شد.




این داستان به بحث ویژه ای در ان ال پی اشاره می کند که شاید به پیش خورد بتوان ترجمه کرد یعنی برخلاف بازخورد (feedback) در ان ال پی که از تجربه های گذشته استفاده می شود در این بحث از تجربه های آینده استفاده می شود واژه انگلیسی آن  در ان ال پی، فیدفوروارد (feed forward)  است.

داستان قدرت کلمات

قدرت کلمات

مادر بزرگم تعریف می‌کند، وقتی جوان بودم تقریبا چهل سال پیش لباسی تازه و خوشرنگ پوشیده بودم که برای آن زمان لباس مناسبی بود. پیر زنی آمد پیش من و گفت عزیزم در این لباس خیلی خوشگل و زیبا شده ای و از چهره‌ی تو نور می‌بارد. سخنان آن پیر زن خیلی به دلم نشست و هنوز پس از چهل سال آن را به یاد می‌آورم و هر وقت به یاد آن روز می‌افتم همان احساس شعف به من دست می‌دهد

این قدرت کلام است که پس از چهل سال هنوز شورانگیز است
شاید شما نیز تجربه‌های مشابهی داشته باشید که تحسین شده‌اید یا به ناحق سرزنش شده باشید و تاثیر آنها پس از گذشت سال‌ها هنوز در دل شما مانده باشد
پس چرا از این قدرت کلام برای خلق احساسات دوست داشتنی و مهرانگیز استفاده نکنیم؟

ان ال پی همان طور که از نامش پیداست از همان ابتدا به نقش کلمات و واژه ها در زندگی و رشد روانی انسان ها اهمیت ویژه ای داده است.



انشای بی معنا

برایان کولین در خاطرات خود می نویسد: وقتی سال های آخر دبیرستان بودم معلم نگارش از ما خواست انشایی بنویسیم، من با تمام شور و شوق و علاقه ای که به نوشتن داشتم تلاش کردم بهترین انشای خودم را بنویسم. معلم پس از نمره دادن به انشاء در پایان انشای من با خودکار قرمز علامت سوال بزرگی کشیده بود و نوشته بود.

 با این استعداد نویسندگی فوق العاده این انشای بی معنا چیه که نوشتی؟
از این نوشته ی معلم بسیار ناراحت شدم و با خودم عهد کردم که دست از نوشتن برندارم و به او ثابت کنم که چه نویسنده ی لایقی هستم. سال ها از آن روز گذشت ولی همیشه خاطره ی آن انشا در ذهنم باقی مانده بود. اکنون که با ان ال پی آشنا شده ام متوجه میشوم که او چگونه مرا به صورت ناخودآگاه برای ادامه دادن به نویسندگی تشویق کرده بود. با درک این نکته از سرزنش او که من استعدا نویسندگی فوق العاده ای دارم مرا در لایه ی شخصیت تقویت کرده بود و از طرف دیگر با سرزنش انشای بی معنای من در سطح رفتار اهمیت معنا را در نوشته ها تذکر داده بود

این داستان به نظریه سطوح منطق در ان ال پی اشاره می کند که رابرت دیلتز مطرح کرده است



داستانی از باورهای محدودکننده

مسئله ای حل نشدنی در ریاضی

دانشجوی جوانی که در دوره های تخصصی ریاضی و آمار سخت تلاش میکرد و درس میخواند شبی  تا دیر وقت بیدار ماند تا برای امتحان فردا آماده شود. به دلیل دیر خوابیدن نتوانست سر وقت به کلاس برسد و با ده دقیقه تاخیر وارد کلاس شد. در این زمان استاد سه مسئله ی آمار در تخته نوشته بود تا دانشجویان حل کنند.

بلافاصله پس از نشستن در صندلی مسئله ها را مرور کرد و متوجه شد دو مسئله ی اول بسیار ساده است ولی مسئله ی سوم پیچیده و بغرنج است. به همین دلیل ابتدا روی مسئله ی سوم تمرکز کرد و وقتی مسئله را حل کرد که دیگر وقت امتحان تمام شده بود.

فردای آن روز استاد به او زنگ زد و با داد و بیداد که چطور مسئله ی سوم را حل کردی این مسئله اصلا جزو امتحان نبود و بعنوان مثالی از مسئله هایی که تاکنون دانشمندان  ریاضی نتوانستند حل کنند به بچه ها توضیح داده بودم.

چون این دانشجو چنین پیش فرضی برای خود نداشته که این مسئله حل شدنی نیست و جزو تکلیف امتحان میدانست که باید حل کند. لذا توانسته بود در مهلت زمان امتحان مسئله ای را حل کند که دانشمندان دیگر نتوانسته بودند.

این اتفاق برای جورج برنارد دانزیگ 1939 افتاده است.

http://en.wikipedia.org/wiki/George_Dantzig

ان ال پی بر گرفته از استراتژی نبوغ اینشتین و بحث متامدل یا فرامدل پیش فرض ها را به چالش می کشد. این داستان نمونه ای از باورهای محدود کننده است که بحث جادوی بیان در ان ال پی این باورها را مو شکافی می کند