در دهه ۱۹۶۰، ناسا پروژهای جسورانه را برای آزمایش مفهوم بدنه بالابرنده (Lifting Body) آغاز کرد. این فناوری نوین، به جای استفاده از بالهای سنتی، از شکل بدنه هواپیما برای ایجاد نیروی برآ استفاده می کرد. هدف نهایی، توسعه فضاپیماهای قابل بازگشت به زمین بود که بتوانند پس از ورود به جو، به صورت کنترل شده فرود آیند. این ایده پایه طراحی شاتلهای فضایی آینده شد.
به گزارش جنگاوران، در این مقاله، سه نمونه کلیدی این پروژه NASA M2-F1، Northrop M2-F2، و Northrop M2-F3مورد بررسی قرار می گیرند.
NASA M2-F1 آغاز یک طراحی انقلابی
زمان توسعه: ۱۹۶۲–۱۹۶۳
سازنده: تیم تحقیقاتی مرکز پروازهای فضایی ناسا (به رهبری مهندس دیل رید)
M2-F1 نخستین نمونه آزمایشی بدنه بالابرنده بود که شبیه به یک «وان حمام پرنده» توصیف میشد! (البته از نظر من شبیه یک قایق است) بدنه آن نیمه دایره ای و فاقد بال بود و تنها از طریق شکل آیرودینامیک خود نیروی برآ ایجاد می کرد. این مدل ابتدا به عنوان یک گلایدر ساخته شد، اما برای افزایش کارایی، در ادامه یک موتور کوچک پروانه دار نیز به آن اضافه شد.
برای درک بهتر بدنه بالابرنده تصویر زیر کمک کننده است . ابتدا جریان هوا به نوک هواپیما بر خورد کرده بخشی از بالای هوا هواپیما عبور می کند و بخشی از زیر ، بخش بالایی جریان عبوری بخاطر کمبود موانع به سرعت از بالا عبور می کند اما بخش پایینی بخاطر عبور جریان هوا از روی بدنه قوس دار زمان طولانی تری را باید طی کند همین تفاوت زمان عبور باعث ایجاد فضای پر فشار در پایین و فضای کم فشار در بالا می شود و تفاوت فشار باعث ایجاد نیروی برآ می شود.– M2-F1 ابتدا با اتصال به یک خودروی سریع (پونتیاک) روی زمین کشیده شد تا پایداری آن تست شود.
– سپس توسط هواپیمای مادر C-47 به ارتفاع برده و رها میشد تا به صورت گلایدر فرود آید.
– خلبانان آزمایشی مانند ( میلت تامپسون) نشان دادند که این طراحی قابلیت کنترل در جو را دارد.
اهمیت: M2-F1 ثابت کرد که بدنه بالابرنده ایده ای عملی است و راه را برای نمونه های پیشرفته تر هموار کرد.
Northrop M2-F2 : جهش به سوی پیچیدگی
زمان توسعه: ۱۹۶۴–۱۹۶۶
سازنده: شرکت نورثروپ با همکاری ناسا
در ادامه برنامه توسعه نیاز ایلات متحده به یک فضاپیما برای ورود از جو برای بمباران اتمی تاکتیکی اتحاد جماهیر شوروی که زمان واکنش کمی داشته باشد لازم بود ناسا و شرکت های تسلیحاتی همکاری داشته باشند پس همکاری با نورتروپ شروع شد و نیاز های اولیه طرح توسعه پیدا کردند.
بهبودها نسبت به M2-F1:
– بدنه باریکتر و کشیده تر با لبه های تیز برای بهبود آیرودینامیک.
– اضافه شدن موتور راکت XLR11 همانند هواپیمای X-1 برای پروازهای با سرعت بالا.
– سیستم کنترل پیشرفته تر، اما هنوز ناپایدار!
M2-F2 به دلیل نوع طراحی ، کنترل دشواری داشت. در ۱۰ مه ۱۹۶۷، خلبان بروس پیترسن در حین فرود به دلیل نوسانات شدید ناشی از ورودی خلبان سقوط کرد. پیترسن زنده ماند، اما هواپیما به شدت آسیب دید.
نتایج: اگرچه M2-F2 خطرات طراحی های افراطی را نشان داد، داده های آن برای دررفتار آیرودینامیکی در سرعتهای مافوق صوت ارزشمند بود.
Northrop M2-F3 : تولد دوباره
زمان توسعه: ۱۹۶۹–۱۹۷۱
Northrop M2-F3 چیزی نبود جز بازسازی M2-F2 آسیب دیده توسط نورثروپ اما سه تغییر عمده نیز داشت افزودن یک بالچه عمودی سوم در وسط بدنه برای افزایش پایداری ، اصلاح سیستم کنترل پرواز و کاهش حساسیت به ورودی خلبان و بهینه سازی شکل بدنه برای کاهش تلاطم جریان هوا. این سه تغییر باعث شد هواپیما پروازی ایمن با نتایج مورد قبول را داشته باشد .
دستاوردها:
– نخستین پرواز موفق در ژوئن ۱۹۷۰ با خلبان ویلیام اچ. دانا
– M2-F3 به سرعت مافوقصوت (تا ماخ ۱.۶) دست یافت و ثابت کرد که بدنه های بالابرنده برای بازگشت از فضا مناسبند.
– جمع آوری داده های حیاتی برای برنامه شاتل فضایی.
پروژههای M2-F1 تا M2-F3 سنگبنای فناوریهایی بودند که در شاتل فضایی ناسا (۱۹۸۱–۲۰۱۱) به کار رفتند. مهندسان با استفاده از دادههای این پروژهها، توانستند سیستمهای کنترل و آیرودینامیک شاتلها را بهبود بخشند. سری M2 نماد روحیه اکتشاف و ریسک پذیری ناسا در عصر طلایی فضا بودند.
با وجود چالش ها و سوانح، این پروژه ها به درک بشر از پروازهای هایپرسونیک و قابلیت بازگشت به جو کمک شایانی کردند. امروزه، میراث آنها نه تنها در شاتل ها، بلکه در طرحهای جدید مانند فضاپیمای X-37B و پروژه های شرکتهای خصوصی مانند اسپیس اکس و موشک هایپرسونیک فرانسوی V MAX زنده است.
نکات برجسته:
– اثبات امکانپذیری فرود افقی بدون موتور.
– توسعه سیستمهای نرمافزاری برای کنترل هواپیماهای ناپایدار.
– تربیت نسل جدیدی از خلبانان و مهندسان فضایی.
شرکت SpinLaunch مستقر در کالیفرنیا با سیستم نوآورانه پرتاب ماهواره خود توجهها را جلب کرده است. این شرکت بهجای استفاده از سوختهای موشکی سنتی، از یک بازوی چرخان عظیم برای پرتاب ماهوارهها به مدار پایین زمین (LEO) استفاده میکند که تنها با برق تغذیه میشود. این روش میتواند هزینهها و تأثیرات زیستمحیطی پرتاب ماهوارهها را بهطور چشمگیری کاهش دهد.
به گزارش دیجیاتو، این شرکت تاکنون چندین پرتاب آزمایشی موفقیتآمیز انجام داده است و قصد دارد تا سال ۲۰۲۶، منظومههای ماهوارهای در مدارهایی پایینتر از ۹۶۰ کیلومتر مستقر کند.
«جاناتان یانی»، بنیانگذار و مدیرعامل SpinLaunch، پس از موفقیت دهمین پرتاب این شرکت اعلام کرد: «این تنها یک موشک نیست؛ بهوضوح توانایی ما در انجام این تعداد آزمایش تنها در ۱۱ ماه و عملکرد صحیح آنها، گواهی بر ویژگیهای فناوری ماست.»
به گزارش Thebrighterside.news، این نوآوری شگفتانگیز با کمک مواد پیشرفته و الکترونیک مینیاتوری امکانپذیر شده است. فیبر کربن فوق مقاوم و سیستمهای الکترونیکی فشرده از اجزای کلیدی این فناوری هستند. SpinLaunch در وبسایت خود توضیح میدهد:
«امروزه الکترونیک مدرن، مواد پیشرفته و ابزارهای شبیهسازی، امکان تطبیق ماهوارهها با شرایط پرتاب جنبشی را فراهم میکنند. این فناوری باید شرایطی بسیار سخت، ازجمله خلأ فضا و شتابگیری سریع را تحمل کند.»
ویدیویی از یکی از پرتابهای آزمایشی اسپینلانچ در نیومکزیکو، هیجان و دقت فوقالعاده این فرایند را به نمایش میگذارد. در این ویدیو، مهندسان با دقت صفحات نمایشگر را زیر نظر دارند و صحنه پرتاب، فضایی شبیه به اتاق کنترل مأموریتهای ناسا را تداعی میکند. لحظهای که ماهواره از لوله پرتاب خارج میشود، همهچیز آنقدر سریع اتفاق میافتد که اگر پلک بزنید، ممکن است آن را از دست بدهید!
شرکت SpinLaunch که در سال ۲۰۱۴ تأسیس شده، تاکنون توانسته است سرمایهگذاریهای قابلتوجهی جذب کند. این شرکت با سازمانهای بزرگی مانند ناسا، ایرباس و دانشگاه کرنل همکاری داشته و از تجهیزات پیشرفته این سازمانها در آزمایشهای مختلف خود استفاده کرده است. فناوری اسپینلانچ تاکنون موفق شده نیرویی تا ده هزار برابر گرانش زمین را تحمل کند که نشاندهنده استحکام و مقاومت بالای این سیستم است.اگر فناوری SpinLaunch با موفقیت و در مقیاس بزرگ عملیاتی شود، میتواند میزان سوخت موردنیاز برای پرتاب ماهوارهها را بهطور چشمگیری کاهش دهد. برای مقایسه، موشک فالکون ۹ اسپیسایکس سال ۲۰۱۶ برای هر پرتاب به بیش از ۹۰۰ هزار پوند پیشرانه (تقریباً ۴۰۸ هزار کیلوگرم) نیاز داشت. اگرچه ممکن است بازده سوخت از آن زمان تاکنون بهبود یافته باشد اما حجم سوخت موردنیاز برای پرتابهای سنتی همچنان بسیار زیاد است.
علاوهبراین، تأثیرات زیستمحیطی پرتابهای سنتی موشکها بیشازپیش موردتوجه قرار گرفته است. هر پرتاب به تخریب لایه ازون دامن میزند؛ لایهای که از ما در برابر تابشهای مضر خورشید محافظت میکند. حال اسپینلانچ راهحلی خلاقانهای برای پرتاب موشک به فضا، بدون آسیب رساندن به لایه ازون، ارائه داده است.
SpinLaunch در ادامه قصد دارد سایت پرتاب مداری ساحلی توسعه دهد که گام بعدی برای پیشرفت فناوری آنها و تبدیل آن به جایگزین عملی برای پرتابهای موشکی سنتی است. بنیانگذار اسپینلانچ بر آینده روشن این رویکرد نوآورانه تأکید میکند:
«این فناوری ثابت کرده که سیستمی قابلاعتماد و تکرارپذیر است.»
در سنگاپور نیز استارتاپ فناوری فضایی Equatorial Space Systems از پیشگامانی است که در این حوزه نوظهور فعالیت میکند. این شرکت موشکهای پرتاب ماژولار و کمهزینهای توسعه میدهد که بهطور خاص برای ارسال محمولههای سبکوزن به مدار پایین زمین طراحی شدهاند. تمرکز این شرکت بر کاهش هزینهها، ایمنی و پایداری، شباهتهایی با رویکرد اسپینلانچ دارد و آن را به رقیبی جدی در این حوزه تبدیل کرده است.
در دهه گذشته، فناوریهای پرتاب ماهواره با هدف کاهش هزینه، افزایش بهرهوری و بهبود پایداری زیستمحیطی دستخوش تغییرات چشمگیری شدهاند. در ادامه، برخی از نوآورانهترین فناوریهای توسعهیافته در سالهای اخیر را بررسی میکنیم:
فالکون ۹ اسپیسایکس: یکی از تحولآفرینترین نوآوریها در این حوزه، توسعه موشکهای قابل استفاده مجدد است. در این زمینه، فالکون ۹ اسپیسایکس صنعت پرتاب ماهواره را دگرگون کرده است. نخستین مرحله این موشک پس از استقرار محموله، دوباره به زمین بازمیگردد و در مأموریتهای بعدی مجدداً استفاده میشود. این ویژگی هزینههای پرتاب فضایی را بهشدت کاهش داده است.
نیو شپرد بلو اوریجین: بهطور مشابه، شرکت بلو اوریجین نیز موشکهای زیرمداری قابل استفاده مجدد توسعه داده است. نیو شپرد ثابت کرده که قادر است محمولهها را به لبه فضا برساند و پس از انجام مأموریت، مراحل قابلبازیابی آن برای پرتابهای بعدی دوباره استفاده شوند.
شرکت Rocket Lab مستقر در نیوزیلند، موشک Electron را برای پرتاب ماهوارههای کوچک توسعه داده است. این موشک با تمرکز بر دسترسی سریع و کمهزینه به فضا، مخصوص محمولههای سبک طراحی شده است. Rocket Lab همچنین درحال کار روی برنامهای برای بازیابی جزئی این موشک است که طی آن، مرحله نخست موشک در میانه هوا با یک هلیکوپتر بازیابی میشود.
LauncherOne ویرجین اوربیت: LauncherOne سیستم پرتاب هوایی منحصربهفرد است که ماهوارهها را از یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ اصلاحشده به مدار میفرستد. این روش امکان انجام پرتاب از هر باند فرودگاهی را فراهم میکند و در مقایسه با روشهای سنتی مبتنی بر پایگاههای زمینی، انعطافپذیری بیشتری دارد و هزینهها را کاهش میدهد.
Dream Chaser شرکت Sierra Nevada Corporation: دریم چیسر یک فضاپیماست که برای انتقال محموله به ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) طراحی شده است. این فضاپیما قابلیت فرود روی باندهای معمولی فرودگاه را دارد و گزینهای مناسب برای حملونقل فضایی محسوب میشود.
شرکت Relativity Space، پیشگام در چاپ سهبعدی موشکها: این شرکت با استفاده از فناوری چاپ سهبعدی، موشک Terran 1 را توسعه داده است. این شرکت ادعا میکند که تقریباً تمام اجزای این موشک، ازجمله موتورهای آن، با چاپ سهبعدی ساخته شدهاند. این رویکرد امکان تولید سریعتر و انعطافپذیرتر را فراهم میکند و هزینههای مرتبط با ساخت سنتی را کاهش میدهد.
شرکتهایی مانند Astra Space و Rocket Lab بر توسعه موشکهای کوچک و سبک تمرکز کردهاند. موشک Rocket 3 شرکت Astra و موشک Electron شرکت Rocket Lab از موتورهایی با پمپ الکتریکی بهره میبرند. این نوآوری، پرتاب ماهوارههای کوچک را مقرونبهصرفهتر کرده و دسترسی صنایع مختلف، ازجمله مخابرات و پایش زمین، به فضا را تسهیل میکند.
این فناوریها هنوز در مراحل آزمایشی هستند. این سیستمها از لیزرهای زمینی یا پرتوهای مایکروویو برای تأمین نیروی پیشران فضاپیماها استفاده میکنند. چنین رویکردی میتواند نیاز به سوخت داخلی را کاهش داده و راهی پایدارتر و کارآمدتر برای دستیابی به مدار فراهم کند.
توسعه منظومههای ماهوارهای کوچک فناوریهای جدیدی را برای استقرار ماهوارهها به وجود آورده است. برای مثال، منظومه ماهوارهای استارشیپ اسپیسایکس و OneWeb با هدف پرتاب هزاران ماهواره کوچک برای پوشش جهانی اینترنت طراحی شدهاند. این ماهوارهها میتوانند بهصورت گروهی در فضا مستقر شوند و هزینه پرتاب هر ماهواره را به میزان چشمگیری کاهش دهند.
شرکت Momentus و دیگر فعالان این حوزه درحال توسعه یدککشهای فضایی هستند؛ فضاپیماهایی که وظیفه انتقال ماهوارهها از محل استقرار اولیه به مدار نهاییشان را برعهده دارند. این فناوری میتواند نیاز ماهوارهها به حمل سوخت را کاهش داده و پرتابها را کارآمدتر و انعطافپذیرتر کند.
ترکیب سوخت جامد و مایع برای بهینهسازی پرتابها: علاقهمندی به استفاده از پیشرانههای هیبریدی که ترکیبی از سوخت جامد و مایع هستند، رو به افزایش است. این فناوری امکان کنترل بهتر و کارایی بالاتری را فراهم میکند. برای مثال، فضاپیمای SpaceShipTwo متعلق به Virgin Galactic از موتور موشکی ترکیبی بهره میبرد. علاوهبراین، تلاشهایی برای توسعه سیستمهای پیشرانه سازگار با محیطزیست درحال انجام است تا ردپای کربن و میزان آلودگی ناشی از پرتابهای فضایی کاهش یابد.
این فناوریهای نوآورانه، مسیر را برای روشهای مقرونبهصرفه، انعطافپذیر و پایدار هموار میکنند و فرصتهای جدیدی را برای اکتشافات فضایی و کاربردهای تجاری فراهم می سازند.
عصر ایران - تصور کنید اختراعی انقلابی داشته باشید که بتواند دنیای اطراف شما را دگرگون کند. اما ناگهان، قدرتمندان جامعه وارد عمل شوند و با استفاده از نفوذ و ثروت خود، دستاورد شما را به تاراج ببرند. این دقیقاً همان اتفاقی بود که برای بیل هورتون، مخترع آمریکایی افتاد.
داستان هورتون و هواپیمای بدون بال او، داستانی حیرت انگیز از نبوغ، رقابت، و فساد است که سال ها به صورت مخفی باقی ماند. بیل هورتون، مردی با ایده های نوآورانه، در دهه 1930 طرحی برای هواپیمایی ارائه کرد که برخلاف تمام هواپیماهای آن زمان، بال نداشت. او معتقد بود که کل بدنه هواپیما می تواند به عنوان بال عمل کند و این طراحی، هواپیمایی آیرودینامیک تر و کارآمدتر را به وجود خواهد آورد.
با حمایت مالی هاوارد هیوز، میلیاردر معروف، هورتون موفق شد نمونه اولیه هواپیمای خود را بسازد. این هواپیما که ساعت ها وقت و تلاش برای ساخت آن صرف شده بود، در اولین پروازهای آزمایشی خود عملکرد بسیار خوبی از خود نشان داد. حتی مقامات دولتی از جمله فرماندار کالیفرنیا از نزدیک شاهد این دستاورد بزرگ بودند.
اما موفقیت این پروژه، به سرعت به رقابت و درگیری بین هورتون و هیوز تبدیل شد. هیوز که رویای تسلط بر صنعت هوانوردی را در سر می پروراند، قصد داشت تمام اعتبار این اختراع را به نام خود ثبت کند. او به هورتون پیشنهاد داد که مالکیت کامل پروژه را به او واگذار کند، اما هورتون که به حق خود اعتقاد داشت، این پیشنهاد را رد کرد.
با مخالفت هورتون، هیوز چهره واقعی خود را نشان داد. او با استفاده از نفوذ و ثروتش، فشارهای قانونی و سیاسی زیادی را بر هورتون وارد کرد. هیوز از طریق دادگاه ها تلاش کرد تا حق ثبت اختراع هورتون را باطل کند و او را از ادامه کار روی پروژه باز دارد. حتی گفته می شود که هیوز با همکاری برخی مقامات دولتی، به هورتون و تیمش فشار آورده و آنها را تهدید کرد.
در نهایت، هورتون به دلیل اتهامات واهی به زندان افتاد و پروژه هواپیمای بدون بال نیز به دلایل نامعلومی متوقف شد. هواپیمای ساخته شده نابود شد و تمام اسناد و مدارک مربوط به این پروژه محرمانه ماند.
ده ها سال پس از این اتفاقات، هورتون موفق شد سکوت خود را بشکند و داستان واقعی پشت این ماجرا را روایت کند. او فاش کرد که چگونه یک ایده نوآورانه به دلیل طمع و قدرت طلبی برخی افراد، به خاک سپرده شد.
داستان هواپیمای بدون بال هورتون، نشان می دهد که چگونه نوآوری و خلاقیت می تواند در برابر قدرت و ثروت آسیب پذیر باشد. این داستان همچنین به ما یادآور می شود که حفظ حقوق مالکیت فکری و حمایت از مخترعان، تا چه اندازه برای پیشرفت علم و فناوری اهمیت دارد.
ناسا در گزارش خود درباره یوفوها بیان کرده است که هیچ شواهدی مبنی بر وجود «منشاء فرازمینی» برای مشاهدات پدیدههای ناشناخته هوایی(UAP) پیدا نکرده است.
به گزارش ایسنا؛ تیم مطالعه اشیاء پرنده ناشناس (UFO) ناسا اولین گزارش خود را به تازگی منتشر کرده و در حالی که کارشناسان این سازمان فضایی هیچ نشانهای از وجود منشاء فرازمینی برای مشاهدات گزارش شده پیدا نکردهاند، ناسا در حال انتصاب رئیس جدیدی برای مطالعه این پدیده است.
ناسا در سال ۲۰۲۲ یک هیئت مستقل از کارشناسان را به منظور اطلاع خود و سایر سازمانهای دولتی از نحوه جمعآوری و تجزیه و تحلیل بهتر دادهها در تلاش برای درک اشیاء پرنده ناشناس یا پدیدههای ناشناخته هوایی(UAP) که اکنون به آنها اطلاق میشود ایجاد کرد. این هیئت توسط وزارت دفاع ایالات متحده انتخاب شد تا نه تنها اشیاء یا وقایع موجود در هوا را که نمیتوان فورا شناسایی کرد، در بر بگیرد بلکه آنهایی که در زیر آب یا در فضا هستند و یا بین این گسترهها حرکت میکنند را نیز شامل شود.
بیل نلسون، مدیر ناسا در روز پنجشنبه (۱۴ سپتامبر) در حین انتشار این گزارش گفت: برترین نتیجه مطالعه این است که موارد بیشتری برای یادگیری وجود دارد. تیم مطالعاتی مستقل ناسا هیچ مدرکی مبنی بر اینکه پدیدههای ناشناخته هوایی منشا فرازمینی دارد، پیدا نکرده است، اما ما نمیدانیم که آنها چه هستند.
نلسون اعلام کرد که برای بررسی بیشتر، ناسا یک مدیر تحقیقاتی جدید را برای توسعه و نظارت بر تحقیقات پدیدههای ناشناخته هوایی منصوب میکند. او گفت: ما از تخصص ناسا برای همکاری با آژانسهای دیگر برای بررسی پدیدههای ناشناخته هوایی استفاده خواهیم کرد.
اولین گزارش این تیم از مطالعه پدیدههای ناشناخته هوایی ناسا به معمای یوفوها کمک چندانی نمیکند، اما توصیههایی در مورد اینکه چگونه ناسا ممکن است بتواند به پیشبرد موضوع کمک کند، ارائه میدهد.
در نهایت این گزارش استدلال میکند که ناسا میتواند با استفاده از ماهوارههای رصد زمین خود برای کمک به ارائه دادهها و شواهد بهتر از پدیدههای ناشناخته هوایی، به بهترین وجه به این موضوع کمک کند.
در این گزارش آمده است: در حال حاضر، تجزیه و تحلیل دادههای پدیدههای ناشناخته هوایی به دلیل کالیبراسیون ضعیف حسگرها، فقدان اندازهگیریهای متعدد، فقدان ابرداده حسگرها و فقدان دادههای پایه با مشکل مواجه شده است. انجام یک تلاش هماهنگ برای بهبود همه جنبهها حیاتی است و تخصص ناسا باید بهعنوان بخشی از استراتژی جمعآوری دادههای قوی و سیستماتیک به طور جامع مورد استفاده قرار گیرد.
نلسون طی یک کنفرانس مطبوعاتی که در روز پنجشنبه (۱۴ سپتامبر) در مقر ناسا در واشنگتن دی سی برگزار شد، کمبود اطلاعات پیرامون این موضوع را تشریح کرد و افزود که از آنجایی که مشاهده یوفوها اغلب غیرقابل پیش بینی و زودگذر است، مطالعه علمی آنها دشوار است.
نلسون در طول جلسه توجیهی گفت: درباره آن فکر کنید: بیشتر مشاهدههای پدیدههای ناشناخته هوایی به دادههای بسیار محدودی منجر میشود. این امر نتیجه گیری علمی در مورد ماهیت آنها را دشوارتر میکند. بنابراین این تیم مطالعاتی مستقل، تعدادی از دانشمندان برجسته جهان، متخصصان دادهها و هوش مصنوعی و متخصصان ایمنی هوافضا را گرد هم آورده است.
سایر رهبران ناسا نیز این موضوع را تکرار نموده و خاطرنشان کردند که پدیدههای ناشناخته هوایی اغلب تنها به دلیل عدم وجود دادههای واضح جمع آوری شده در مورد آنها ناشناس باقی میمانند.
نیکولا فاکس (Nicola Fox)، معاون مدیر اداره ماموریت علمی این آژانس گف: پدیدههای ناشناخته هوایی یکی از بزرگترین اسرار سیاره ما هستند. در حالی که گزارشها و تصاویر شاهدان عینی متعددی در ارتباط با آنها وجود دارد، آنها پایدار نیستند، جزئیات ندارند، و مشاهدات نظارتی وجود ندارد که بتوان از آنها برای نتیجهگیری علمی قطعی در مورد ماهیت و منشا پدیدههای ناشناخته هوایی استفاده کرد.
در همین حال، دن ایوانز (Dan Evans)، دستیار معاون پژوهشی در اداره ماموریت علمی ناسا، تلاشهای مطالعاتی این آژانس را از نظر ایمنی فضای هوایی ترسیم کرد.
ایوانز گفت: حضور پدیدههای ناشناخته هوایی نگرانیهای جدی در مورد ایمنی آسمان ما ایجاد میکند و این وظیفه این کشور است که تعیین کند آیا این پدیدهها خطرات بالقوهای برای ایمنی فضای هوایی دارند یا خیر. فراموش نکنیم که اولین حرف A در نام ناسا هوانوردی است. بنابراین با درک ماهیت این پدیدههای ناشناخته هوایی، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که آسمان ما یک فضای امن برای همه باقی میماند.
برای انجام این کار، گزارش این گروه توصیه میکند که ناسا باید از اداره هوانوردی فدرال (FAA) و سیستم گزارشدهی ایمنی هوانوردی خود برای کمک به طراحی شناسایی دادههایی که میتواند به روشن کردن معمای پدیدههای هوایی ناشناس کمک کند، بهره ببرد. این سند همچنین استفاده از هوش مصنوعی را برای کمک به کنترل مجموعه دادههای عظیم برای شناسایی پدیدههای غیرعادی احتمالی توصیه میکند.
این گزارش همچنین شامل چندین تصویر از پدیدههای ناشناخته هوایی است، چه آنهایی که شناسایی شدهاند و چه آنهایی که توضیحی برای آنها وجود ندارد، از جمله تصویری که به نظر میرسد یک جسم فلزی «گوی مانند» را نشان میدهد که بدون روشهای شناخته شده پیشرانهای کنونی پرواز میکند. در این گزارش آمده است: به دلیل اطلاعات محدود، شی ء ناشناس باقی مانده است.
این گزارش استدلال میکند که با نزدیک شدن به موضوع با بررسی جدی علمی، این آژانس میتواند به حذف تابوها و ننگ مرتبط با مطالعه یوفوها که مدتها به عنوان شبه علم تلقی میشد، کمک کند.
همچنین در این گزارش آمده است: مشارکت ناسا در جمعآوری دادههای آینده نقش مهمی در کاهش انگ مرتبط با گزارشدهی پدیدههای ناشناخته هوایی ایفا میکند، که به احتمال زیاد در حال حاضر منجر به کاهش دادهها شده است.
پدیدههای ناشناخته هوایی، در چند سال اخیر به دلیل حضور کادر سابق جامعهی اطلاعاتی و اعضای نظامی ارتش برای به اشتراک گذاشتن آنچه که آنها ادعا میکنند برخورد با اشیاء ناشناس یا پدیدههای غیرعادی در آسمان بوده است، مورد توجه دولت ایالات متحده قرار گرفتهاند.
چندین هوانورد سابق ارتش ایالات متحده در سالهای اخیر در رسانههای خبری و مجموعههای مستند تلویزیونی در مورد مشاهده اشیایی که به نظر میرسد با درک متعارف آیرودینامیک و علم مواد سازگار نیستند صحبت کردهاند.
هیچ مدرک قاطعی برای این ادعاها ارائه نشده است. علیرغم این ادعاها، رئیس سازمان جدید مطالعه یوفو پنتاگون در ماه آوریل ۲۰۲۳ به کمیته خدمات مسلح سنای ایالات متحده گفت که دفتر او تاکنون هیچ مدرک معتبری از موجودات فرازمینی به دست نیاورده است.
برخی از محققان ادعا میکنند که دو «موجود غیرانسانی» که در یک جلسه رسمی در کنگره مکزیک به نمایش گذاشته شدند، ترکیبی از استخوانهای انسان و حیوان هستند که با چسب و پوست تقلبی به هم متصل شدهاند.
به گزارش ایسنا؛ جلسه استماع یوفوها در کنگره مکزیک که با ارائه بقایای موجودات غیرانسانی همراه بود، روز پنجشنبه با واکنش سریع بینالمللی مواجه شد و منتقدان آن را «تقلبی» خواندند، همچنین سؤالاتی توسط مقامات در پرو - جایی که نمونهها برای اولین بار دیده شدند- نیز پرسیده شد.
جیمی مائوسان (Jaime Maussan)، روزنامهنگار مکزیکی و علاقهمند به یوفوها، در جلسه روز سهشنبه دو «جسد» کوچک را به سیاستمداران نشان داد که در جعبه قرار داشتند و هر یک ظاهری با سه انگشت در هر دست و سرهای کشیده داشتند. او ادعا کرد که آنها در سال ۲۰۱۷ در پرو پیدا شدهاند و به هیچ حیات زمینی مربوط نیستند.
مائوسان در گذشته نیز ادعاهای جنجالی مشابهی را مطرح کرده بود.
تصاویر حاصل از جلسه استماع کنگره که اولین نمونه در مکزیک است، کنجکاوی بین المللی و همچنین انتقادات قابل توجهی را برانگیخت.
رایان گریوز (Ryan Graves)، خلبان سابق نیروی دریایی ایالات متحده، که همچنین در جلسه استماع حضور داشت تا تجربه شخصی خود را از مشاهده «پدیدههای ناشناخته هوایی» UAP به اشتراک بگذارد، انتقادات زیادی را در این مورد ارائه کرد.
گریوز در پلتفرم رسانه اجتماعی X (توییتر سابق) گفت: جلسه دیروز یک گام بزرگ رو به عقب برای این موضوع بود. من عمیقا از این بدلکاری بیدلیل ناامید هستم.
گریوز در جلسات استماع کنگره ایالات متحده در مورد پدیدههای ناشناخته هوایی در ماه ژوئیه شرکت کرده و گفته است که مشاهده پدیدههای غیرقابل توضیح در فضای هوایی به شدت کم گزارش شده است.
مائوسان در این ارائه گفت که این نمونهها در نزدیکی خطوط باستانی نازکا در پرو کشف شدهاند و توسط دانشگاه ملی مکزیک تاریخ گذاری کربنی شدهاند و قدمت آنها حدود ۱۰۰۰ سال تخمین زده شده است. او ادعا کرد که آنها به هیچوجه به حیات روی زمین مربوط نیستند.
لسلی اورتیاگا (Leslie Urteaga)، وزیر فرهنگ پرو گفت که هیچ موسسه علمی در این کشور آمریکای جنوبی این بقایا را غیرانسانی تشخیص نداده است و این سؤال را مطرح کرد که چگونه این نمونهها پرو را ترک کردهاند.
اورتیاگا در اواخر روز چهارشنبه با اشاره به مائوسان و همکارانش به خبرنگاران گفت: از سوی وزارت فرهنگ شکایت کیفری علیه برخی از افرادی که با این افراد رابطه داشتهاند طرح شده است.
مائوسان روز پنجشنبه در صحبت با رویترز گفت که منتقدان او هنوز مدرکی برای مقابله با ادعاهای او ارائه نکردهاند. آنچه آنها میخواهند این است که قدرتی را که این کشف به همراه دارد، از بین ببرند، اما فقط با شهادت، با بازجویی و بدون مدرک. ما سالهاست که تحقیقات انجام میدهیم.
در یک کنفرانس مطبوعاتی در روز پنجشنبه، مقامات ناسا در حالی که گزارش خود را در مورد توصیههایی برای کمک به پنتاگون در شناسایی و بررسی پدیدههای ناشناخته هوایی منتشر میکردند، سئوالاتی را در مورد این رونمایی مکزیک مطرح کردند.
دیوید اسپرگل (David Spergel)، رئیس سابق بخش اخترفیزیک دانشگاه پرینستون و رئیس این گزارش گفت که ماهیت نمونهها را نمیداند اما خواستار شفافیت شد.
او گفت: اگر چیز عجیبی دارید، نمونههایی را در اختیار جامعه علمی جهان قرار دهید تا ببینیم چه چیزی وجود دارد.
همچنین یورونیوز در مورد سابقه مائوسان اینگونه نوشته است که او در سال ۲۰۱۷ نیز چنین ادعایی را مطرح کرده بود هرچند دادستانی در گزارشی با رد ادعای او اعلام داشت که اجساد به تازگی ساخته شدهاند و روی آنها با مخلوطی از کاغذ و چسب پوشانده شده تا شبیه به پوست به نظر برسند.
روز چهارشنبه جولیتا فیهرو، محقق مؤسسه نجوم در دانشگاه مستقل ملی مکزیک، نیز از جمله نخستین کسانی بود که در مورد این یافته ابراز تردید کرد و گفت که بسیاری از جزئیات در مورد این اجساد بیمعنی است.
او نیز با رد ادعاهای مدعیان مبنی بر تایید شدن این اجساد توسط دانشگاه مستقل ملی مکزیک گفت کشف فرضی آنها نادرست است و افزود که دانشمندان برای تشخیص این که اجساد به اصطلاح غیرانسانی هستند یا خیر، به فناوری پیشرفتهتری نسبت به پرتو ایکس نیاز دارند.