رابطه جامعه مسیحیت با اسلام شیعی قدمت هزار و اندی ساله دارد...
آیتالله دکتر سیدمصطفی محقق داماد، در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت: «رابطه جامعه مسیحیت با اسلام شیعی قدمت هزار و اندی ساله دارد. حرّان (کران) شهری بسیار کهن در بینالنهرین است که اکنون در استان شانلیاورفه ترکیه قرار دارد. گفته میشود که حران، منزل حضرت ابراهیم(ع) بوده و به ویژه به عنوان مرکز عمده صابئین و دین آنها نامدار است. شهرت جاودانی این شهر به سبب فلاسفه و دانشمندانی است که در دوران اسلامیاز آن برخاستهاند.
قرائن تاریخی نشان میدهد که این شهر مسیحینشین در قرن دوم ارتباط نزدیکی با پیشوایان شیعه از جمله حضرت امام صادق (ع) داشته و از این رهگذر مسلمان به قرائت اسلام شیعی بودهاند.
یکی از نامدارترین اهالی حران، محدث عالیقدر، ابنشعبه حرانی، در قرن چهارم هجری است که مجموعهای تحت عنوان «تُحَفُ العُقول فیما جاءَ مِنَ الحِکَمِ وَ الْمَواعظ مِنْ آلِ الرّسول» تألیف کرده است با هدف جمعآوری بخشی از احادیث اهل بیت(ع) همراه با بهجاماندههایی از پیامبران الهی با محوریت مواعظ و حکمت و اندرز. وی در آغاز این کتاب گفته است از آنجا که دانشمندان شیعه درباره حلال و حرام و فرائض و سنن از گفتار ائمه(ع) کتاب فراهم کردهاند ولی درباره حکمتها و اندرزهای پیامبر(ص) و ائمه(ع) و سایر پیامبران خاصه کلمات قصار آنها، کتابی تألیف نکردهاند، او دست به این کار زده است.
با کمال تأسف، حرّانی - طوری که خود میگوید - در تألیف کتاب برای رعایت ایجاز و نیز به این سبب که بیشتر این کلمات و سخنان از زمره آموزشها و حکمتهایی هستند که خود گواه درستی خودند و به این دلیل که آنها را برای شیعیان فراهم کرده است که تسلیم اماماناند، از ذکر اسناد احادیث کتاب اجتناب کرده است. همین موضوع باعث شده که فقیهان بزرگ روایات فقهی آن را مرسل بدانند. آیتالله خویی (ره) ضمن اعتراف به فضل و ورع و ممدوحبودن حرّانی، روایات کتاب را مُرسل دانسته و از نظر فقهی، برای استناد با مشکل روبهرو میداند.
ناگفته پیداست که بحث ارسال، یک مشکل کاملا فقهی است و ربطی به مواعظ و اندرزها ندارد. به دیگر سخن، برخورد فقیهان در موضوع احکام شریعت با روایات سنن و مواعظ متفاوت است. در مورد دسته اول، شرایط بسیار سخت و سنگینی برای استحکام آنها قائلند؛ در حالی که در دسته دوم به قاعده «تسامح» باور دارند.
موضوع ایمان مسلمانان به انبیای الهی به تصریح قرآن مجید یکی از ارکان ایمان است. قرآن فرموده است:
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلَائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ (۲۸۵بقره)
این پیامبر به آن چه از [سوی] پروردگارش به سوی او فروفرستادهاند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش ایمان دارند [و میگویند] میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمینهیم و میگویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را [میجوییم] و بازگشت [هر چیز] به سوی توست.
ابنشعبه حرّانی بر آن بوده که در کنار مواعظ اهل بیت(ع)، اندرزهای سایر انبیاء(ع) را نیز قرار دهد و این که مؤمنین با رهنمودهای سایر انبیاء آشنا شوند، یک سنت حسنه و جاریه شود. جالب این که در این کتاب، یک فصل به مواعظ حضرت عیسی مسیح(ع) اختصاص یافته است. مواعظ مزبور از قول امام صادق (ع) نقل شدهاند. مطالعه این بخش و مقایسه آن با متون آمده در انجیل نشان میدهد که منقولات کاملا با یکدیگر منطبقاند.
این مقایسه و این متون که در سایر کتب حدیث کمتر دیده میشوند، نشان میدهند که رابطه جامعه مسیحیت در دوران امام صادق (ع) با پیشوایان شیعه کاملا تنگاتنگ بوده و هر چند ابنشعبه حرانی، سلسله سند روایات را نقل نکرده ولی به احتمال قوی از همان حرانیانی که به محضر امام (ع) شرفیاب میشدهاند، شنیده است؛ حرانیانی که در محیط مسیحینشین بزرگ شده بودند، طبعا تسلط امام (ع) بر مواعظ انبیای پیشین بهویژه اناجیل معتبر موجب شگفتی آنان بوده است.
این روزها پیشوای مسیحیان کاتولیک، عالیجناب پاپ فرانسیس، عازم عراق است و حسب اطلاع با مرجع بزرگوار شیعه آیتالله العظمی سیستانی دامت برکاته دیدار خواهد کرد. لازم دانستم که از این فرصت حسن استفاده کنم و این سطور را قلمیسازم.
پاپ فرانسیس تا آنجا که نگارنده آشنایی دارد در مقایسه با اسلافش، بسیار متواضع است. او از همان روز نخست که به این سمت برگزیده شد، به جایگاه پر تشریفات پاپهای قبل در واتیکان نرفت و دفتر کار سادهای برگزید. نگارنده به خاطر دارد در یکی از همایشهایی که مهمان او بودم، همواره سعی داشت هنگام غذاخوردن، میان مهمانان باشد. فراموش نمیکنم که شبی بعد از شام، برای من از خاطرات زندگی خود داستانهای بسیار جالب و آموزنده نقل کرد.
ایشان درباره دین مقدس اسلام مطالعه دارد و احترام بسیار زیادی قائل است و در یکی از تألیفات خود، بحث مفصلی در مورد اسلام و تعلیمات قرآن مجید نگاشته است. در حالی که سلف ایشان، جملات ناموزونی از سر بیاطلاعی درباره اسلام گفت. اینجانب طی نامهای اعتراض خود را مبتنی بر مستندات تاریخی و شواهد علمی برای ایشان اعلام کردم و سرانجام در نشست سینود در واتیکان، پس از سخن اینجانب، اظهار تمایل کرد که در مورد اسلام بیشتر مطالعه و کسب اطلاع کند.
پاپ فرانسیس نسبت به شرایط زیستمحیطی و آفات و آسیبهایی که زمین و هوای پاک را تهدید میکند، دغدغه دارد و بر آن است که از اهرم تعلیمات دینی برای حل آن استفاده کند. در این رابطه نشستهای گوناگونی در واتیکان با دعوت از عالمان ادیان تشکیل داده است که در ماه اکتبر آینده هم نشست بسیار مهمی خواهند داشت و اینجانب نیز از طریق وزارت امور خارجه، دعوتنامه و برنامه آن جلسات را دریافت کردهام.
ایشان از درد و سختی مردم همه اقوام رنج میبرد لذا به دنبال عریضه اینجانب و درخواست تذکر و اعتراض به رئیسجمهوری سابق ایالات متحده نسبت به تحریمهای ضد حقوق بشر علیه ایران، پاسخ بسیار مهربانانهای حاوی همدلی با ملت ایران و وعده تلاش برای حل این مشکل از سوی ایشان به من واصل شد.
ایشان به گفتوگوی ادیان بسیار اهتمام دارد. گفتوگوی ادیان برنامهای است که قرآن مجید آغاز فرموده:
قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ أَلا نَعْبُدَ إِلا اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (۶۴ آل عمران)
بگو: ای اهل کتاب! بیایید از آن کلمهای که پذیرفته ما و شماست پیروی کنیم: آن که جز خدای را نپرستیم و هیچ چیز را شریک او نسازیم و بعضی از ما بعضی دیگر را سوای خدا به پرستش نگیرد. اگر آنان رویگردان شدند، بگو! شاهد باشید که ما مسلمان هستیم. (۶۴)
گفتوگوی ادیان ابراهیمی و توافق بر کلمه «سواء» اقدامی است برای اتحاد در مقابل جبهه انکار و ناسپاسی پروردگار جهان. پیشقدم این اقدام، قرآن و جامعه اسلامیاست. با امعان نظر در آیه شریفه فوق کاملا روشن میشود که پیشنهاد قرآن هرگز احتجاج و غلبه بر خصم نیست و صرفا گفتوگو، تعامل و توافق بر مشترکات است. لذا ما مسلمانان در پیروی از این سنت حسنه قرآن مجید، چندان موفق نبودهایم.
به هر حال این دیدار را به فال نیک میگیریم و باشد که ثمرات پربارش نصیب جامعه مؤمنان ادیان در جهان شود و صبح دولت روشنیبخشش، دنیای تاریک ظلم و ستم را منور سازد، کین هنوز از نشانه سحر است. به یقین مرجعیت معظم شیعه و رهبر کاتولیکهای جهان درباره مسلمانان و مسیحیان مظلومی که تحت ستم و ظلم گروه نژادپرست صهیونیست قرار دارند یا در گوشه و کنار جهان گرفتار قدرتهای تمامیتخواه و سلطهجویی هستند که حقوق انسانی و کرامت بشری را پایمال کرده و میکنند، گفتوگو خواهند کرد و دنیای ادیان را به جانبداری از حق، عدالت و احیای ارزشهای اصیل اخلاقی فرا میخوانند.
والسلام»
الوین لویس تافلر یکی از مشهور ترین آینده پژوهان تاریخ جهان در کتاب " موج سوم " خویش از سه حرکت عمده در سیر تاریخ تحول زندگی بشری نام می برد که هرکدامشان ، به مثابه یک موج نیرومند، مرحله قبلی را از سر راه برداشته و مرحله جدیدی را در حیات بشری برقرار کرده است.
" موج اول " انقلاب کشاورزی که به مرحله شکارگری پایان داد ، "موج دوم" ، انقلاب صنعتی با مشخصات و مختصاتی که می دانید و " موج سوم " که به اعتقاد تافلر از دهه ۱۹۵۰ آغاز شده و به ورود جامعه صنعتی به عصر فراصنعتی منجر گردیده است.
اما به نظر نگارنده ی این سطور ، تافلر جبر تاریخی را عامل موثر بر " ایجاد تغییر " در سبک زندگی بشر و جوامع بشری می دانست نه " تهدید " یا تهدیدات به وقوع پیوسته یا احتمالی آینده را ، چنانکه او در کتاب موج سوم که در 1980 منتشر شد ، می نویسد :
" در پیشرفت بسوی نظام تولیدی جدید ، توانایی بالقوه ای برای تحول اجتماعی نهفته است که دور نمایی آنچنان هراسناک دارد که کمتر کسی مایل است به معنای واقعی با آن مواجه شود ، زیرا چیزی نمانده که حتی فضای داخلی خانه های مان را هم از بنیان دگرگون سازد.
... این نظام جدید می تواند میلیون ها انسان را از کارخانه و ادارات زندان مانند موج دوم آزاد کند و به ماوای اصلی شان که از ابتدا بدان تعلق داشته اند ، یعنی خانه ، باز گرداند . اگر قرار است چنین چیزی اتفاق افتد ، در اینصورت تمام موسسات و نهاد ها ، از خانواده گرفته تا مدرسه و شرکت ، باید دگرگون شوند ... "
حال چنانکه اینجانب بدان باور دارم ، اگر بپذیریم که " عامل تهدید " می تواند سبک زندگی در جوامع بشری را دستخوش دگرگونی نماید چنانکه کرونا با جهانگیری سریع و قدرتمندش و تبدیل شدن به یک تهدید جهانی توانست شیوه زندگی بشر را طی تنها چند ماه تغییر دهد ، باید عامل تهدید را بیش از پیش جدی بگیریم .
به نظر می آید از جمله تهدیداتی که زین پس جوامع بشری به منظور پیشگیری از آن می باید هوشیارانه آن را مورد رصد و توجه جدی داشته باشند ، خطر زایش یا نوزایی پاندمی هایی ویروسی یا میکروبی نظیر کرونا است و از آن مهمتر و سهمگین تر تهدید وقوع تغییرات گسترده اقلیمی در نتیجه کاهش ذخایر آب شیرین در جهان .
تهدید دوم که مدتی است در ایران ما نیز آغاز شده است و متاسفانه مسئولان امر در حوزه سیاستگذاری هنوز بدان توجهی چندانی نشان نداده اند ، موج مهاجرت به استان های خوش آب و هوای ایران است.
این تهدید بسیار جدی با موج مهاجرت جمعیت کثیری از مردم ایران به چیزی در حدود 8 استان کشور که دارای ذخایر آبی مطمئن و پایدار تری هستند ، آغاز خواهد شد که البته بهتر است بگوییم مدتی هست که آغاز شده است و با در نظر گرفتن داشتن هوای بدون ریزگرد و مطبوع و دمای مناسب نه چندان سرد یا گرم در استان های هدف سکونت جدید ، به صورت ویژه بر سه استان شمالی گیلان ، مازندران و گلستان متمرکز خواهد بود و در نهایت بخش وسیعی از ایران را خالی از سکنه و حدود 8 استان کشور و نقاطی لکه ای در ایران را با انباشت و تراکم جمعیت مواجه خواهد ساخت.
از جمله پیامد های دهشتناک وقوع چنین تهدیدی فارغ از همه چرا و چگونه
هایی که باید برای هر کدام شان پاسخی یافت ، فقر غذایی و وابستگی غذایی به
خارج از مرز های ایران به دلیل تبدیل زمین های قابل کشت در گام اول سه
استان سرسبز شمالی ایران به سکونتگاه خواهد بود.
فقر و وابستگی غذایی ای
که همین حالا هم زنگ خطرش با روند رو به رشد و شتابان تبدیل زمین های
حاصلخیز و زراعی در 3 استان گیلان ، مازندران و گلستان به سکونتگاه هایی
برای غیر بومیان به گوش می رسد اما هنوز در مقام چاره جویی و سیاستگذاری
توجه جدی ای بدان نمی شود !
از یاد نبریم که سبز شدن این تعداد سکونتگاه و استراحتگاه در مزارع برنج ، باغات چای و مرکبات ، کوهپایه ها و دشت های حاصلخیز گیلان و مازندران و گلستان پیامد تلخی جز نابودی باریکه سبز موثر در حفظ استقلال غذایی کشور که وظیفه تولید عمده محصولات استراتژیک لبنی و دامی و کشاورزی ایران همچون : برنج ، گندم ، چای ، مرکبات ، بادام زمینی ، زیتون ، فندق ، سیب زمینی و ... را بر عهده دارند ، نخواهد داشت و در نهایت گرسنگی جمعیت ایران و وابستگی غذایی به خارج از مرز های ایران را در پی خواهد داشت.
لذا لازم است مسئولان و متولیان امر در کشور تا دیر نشده فکر چاره باشند و در گام نخست با اجرای بسیار سختگیرانه و نظارت بسیار دقیق نقطه به نقطه بر حسن اجرای قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها علاج واقعه را قبل از وقوع نمایند.
چین ادعا میکند در 40 سال گذشته بیش از 800 میلیون نفر را از فقر نجات داده است. پدیدهای که "در تاریخ بشری بی نظیر" توصیف میشود.
به گزارش عصر ایران به نقل از الجزیره، اصلاحات و گشایشهای اقتصادی که پس از مرگ "مائو زدونگ" در سال 1979، از سوی "دنگ شیائوپینگ" رهبر بعدی چین دنبال شد، سهم این کشور در اقتصاد جهانی را از 1.5 درصد به 15.4 درصد افزایش داد. این در حالیست که سرانه تولید ناخالص داخلی در این چین در این دوران 65 برابر شده است.
براساس آمار رسمی چین، حدود 70 میلیون نفر از مزایای طرح فقرزدایی در چین بهره بردهاند.
بی بی سی نوشت: شی جین پینگ رئیس جمهور چین اعلام کرده که از زمان به روی کار آمدن او بیش از 100 میلیون نفر دیگر از فقر نجات یافتهاند.
آمار فقر چین در این گزارش با آمار سازمان "فقر جهانی" که از سوی "بانک جهانی" جمع آوری شده مقایسه شدهاند.
چین درآمد روزانه کمتر از 2.30 دلار در مناطق روستایی (متناسب با نرخ تورم) را فقر تعریف کرده است. این تعریف در سال 2010 لحاظ شد و مسائلی دیگری مانند شرایط زندگی، مراقبتهای بهداشتی و آموزش نیز در کنار آنها در نظر گرفته شد.
استانهای چین برای رسیدن به این هدف با هم در رقابت هستند. برای مثال استان "جیانگسو" در ژانویه سال گذشته اعلام کرد که تنها 17 نفر از جمعیت 80 میلیون نفری آن در فقر زندگی میکنند.
معیار فقر در چین در بخش روستایی اندکی بیشتر از درآمد روزانه 1.90 دلاری است که بانک جهانی به عنوان معیار فقر در سطح جهانی استفاده میکند.
در سال 1990 و با توجه به استانداردهای بینالمللی بیش از 750 میلیون نفر در چین زیر خط فقر زندگی میکردند. این میزان حدود دو سوم جمعیت چین را تشکیل میداد.
براساس آمار بانک جهانی تا سال 2012 این میزان به کمتر از 90 میلیون نفر کاهش یافت و در سال 2016 به کمتر از 7.2 میلیون نفر (0.5 درصد جمعیت) رسید.
بنابراین چین در سال 2016 به اهداف خود برای کاهش فقر بسیار نزدیک بود.
کاهش سریع فقر در چین با یک دوره رشد اقتصادی طولانی در این کشور همراه شده است. بیشتر تمرکز فقرزدایی چین در مناطق روستایی صورت گرفته است.
دولت چین در طرح فقرزدایی بیشتر روستاییان را به مناطق به شهری یا روستاهای بزرگتر منتقل کرده است.
الجزیره در این باره نوشت: چین قصد دارد این طرح را برای 30 میلیون نفر دیگر اجرایی کند.
بیشتر جمعیت فقیر و روستایی چین در بخشهای جنوب غربی این کشور ساکناند و استان "سیچوان" یکی از فقیرترین استانهای این کشور محسوب میشوند. 90 درصد از جمعیت 200 هزار نفری منطقه "لیانگشان" تقریبا زیر خط فقر زندگی میکردند. آنها بزرگترین جمعیت قوم "یی" در چین هستند.
براساس آمار رسمی، حدود 7 سال پیش بیش از 6 میلیون نفر در سیچوان در فقر زندگی میکردند. براساس برنامه کاهش فقر چین روستائیان از مناطق دورافتاده چینی به روستاهای بزرگتر و شهرکهای ساخته شده از سوی دولت منتقل شدهاند. این شهرکها مجهز به آب، برق و مراکز بهداشت و درمان هستند. روستائیان فقیر در این شهرکها امکان یافتن شغل و پشت سر گذاشتن بخشی از مشکلات اقتصادی را دارند.
اما برای بسیاری از خانوادههای مناطق دورافتاده که به شهرها منتقل شدهاند، زندگی به سبک شهری آن هم پس از سالها زندگی در روستا مشکل است.
هوای آزاد مزارع جای خود را به خانههای کوچک و پرجمعیت در شهرها و روستاهای بزرگتر داده و در بیشتر این خانهها پرترههایی از رئیسجمهور "شی جین پینگ" روی دیوار آن نصب شده است. اکثر جمعیت منتقل شده به آژانس خبری عکس EPA گفتهاند که تصاویر رئیسجمهور را شخصا در خانهها آویزان نکردهاند.
آنها همچنین نگرانند که زبان و فرهنگشان در معرض تهدید باشد زیرا مدارس محلی تنها به زبان و فرهنگ "ماندارین" (زبان و گویش رایج در پکن و قسمتهای شمالی چین) به دانشآموزان درس میدهند.
یک تور سازمان یافته رسانههای دولتی چین، گزارشی را از گروهی از مردم منتقل شده به منطقه " Chengbei Gang'en" در شهر "یوئشی" استان سیچوان تهیه کرده است/ عکس: EPA
مردم در اجتماع مدارس شبانه روستای "شیائوشان" شرکت میکنند. مقامات محلی میگویند هیچ کدام از آنها با اجبار به این مناطق منتقل نشدهاند/ عکس: EPA
کارگران در حال کار در یک مرکز تولید و بسته بندی میوه و سبزیجات در روستای " Qingshui" استان "سیچوان" چین/ عکس: EPA
براساس آمار رسمی حدود 6 میلیون نفر در 7 سال گذشته در استان سیچوان در فقر زندگی می کردند.
خانههای مسکونی " Xichang" استان سیچوان چین. دولت چین بسیاری از روستائیان مناطق دور افتاده را به شهرهای ساخته شده منتقل میکند/ عکس: EPA
کودکان خانوادههای روستاهای دور افتاده پس از انتقال به شهر " Chengbei Gang'en" منطقه "یوئشی" استان سیچوان در مهدکودک. عکس: EPA
خانواده روستاییان که به شهرها منتقل شدهاند نگران زبان و فرهنگ خود هستند زیرا در مهدهای کودک و مدارس محلی تنها به زبان و فرهنگ "ماندارین" (زبان و گویش رایج در پکن و قسمتهای شمالی چین) به دانشآموزان درس میدهند.
مردم در یک مزرعه در روستای " Qingshui" شهرستان "گانلوئو" کار میکنند/ عکس: EPA
زنی در حال حمل کلم و سبزیجات در مزرعه کشت و صنعت روستای "Qingshui"/ عکس: EPA
زنان اقلیت قوم "یی" در حال کار در یک مزرعه کشت و صنعت سیب در شهرستان " Yuexi"/ عکس: EPA
زنی در حال خروج از خانه خود در روستای " Da'ganyi". بسیاری از ساکنان این منطقه از مناطق دورافتاده به این منطقه منتقل شدهاند/ عکس: EPA
اعضای یک خانواده از اقلیت قومی "یی" که از مناطق دور افتاده به شهرهای جدید منتقل شدهاند در خانه جدید خود زیر عکس "شی جین پینگ" نشستهاند. بسیاری از ساکنان این مناطق میگویند پرتره رئیس جمهور را شخصا در خانه خود نصب نکردهاند/ عکس: EPA
یک زن اقلیت قوم "یی" که از مناطق محروم دور افتاده به روستای جدید " Xujiashan" منتقل شده اند/ عکس: EPA
برخی از روستائیان تطابق با زندگی جدید و نسبتا جدید خود را سخت میدانند.