واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

کوتاه درباره شناخت مفهوم واژه های مال، ثروت، دارایی و سرمایه؛ کاربرد عمومی، و ویژه در حسابداری و اقتصاد

تفاوت مال، ثروت، دارایی و سرمایه چیست؟

مال دارایی ثروت سرمایه

در معرفی درس ظرافتهای کلامی گفتیم که در هر یک از درس‌های این مجموعه می‌خواهیم به سراغ یک یا چند کلمه برویم و دربارهٔ معنای آن‌ها، ریشه، تاریخچه و تفاوت‌هایشان صحبت کنیم. این بار چهار کلمهٔ مال، دارایی، ثروت و سرمایه را برای بررسی و مقایسه انتخاب کرده‌ایم.

واضح است که این واژه‌ها بسته به محل و موضوع کاربرد می‌توانند معانی مختلفی داشته و پیام‌های متفاوتی را منتقل کنند. به‌ویژه این‌که طی بیش از هزار سال، اقتصاد، سیاست، تجارت و فرهنگ، هر یک خواسته‌ها، انتظارات، باورها و ارزش‌های خود را بر این واژگان بار کرده‌اند. بنابراین آن‌چه در این درس و دیگر درس‌های ظرافت کلامی دربارهٔ معنای این واژه‌ها گفته می‌شود، حکم کلی و قطعی نیست.

مال و دارایی

بسیاری از ما دو واژهٔ مال (عربی) و دارایی (فارسی) را تقریباً مترادف فرض می‌کنیم. این کار کاملاً قابل‌درک و قابل‌دفاع است. چنان‌که وزارت اقتصاد و دارایی تا سال ۱۳۱۹ شمسی وزارت مالیه نامیده می‌شده است.

خوب است اشاره کنیم واژهٔ دارایی به شکل و معنای امروزی آن (تقریباً معادل asset در انگلیسی) نسبتاً جدید است و در گذشته رواج نداشته است. معمولاً هر جا در متن‌های قدیمی «دارایی» را می‌بینید، منظور نویسنده «دارا بودن» است و آن را در برابر «ناداری (نداشتن و دارا نبودن)» به‌کار برده است: «ناداری این جهان ز دارایی به» (کتاب درّهٔ نادره – قرن ۱۲).

در عین این‌که در بسیاری از متن‌ها دو واژهٔ دارایی و مال کاملاً هم‌ارز هستند و می‌توانند به‌جای یکدیگر به‌کار روند، تفاوت‌های ظریفی هم بین این دو وجود دارد که اگر به آن‌ها دقت کنید، حرف‌هایتان شفاف‌تر شده و خطر و دردسر سوء‌برداشت کمتر خواهد شد:

قلمرو واژهٔ «دارایی» گسترده‌تر از «مال» است

واژهٔ مال معمولاً مفهوم مالکیت (ownership) را در خود دارد و می‌توان آن‌ را واژه‌ای عینی دانست (چندان تفسیر‌پذیر نیست). یک خودرو یا مال شما هست یا نیست. اما وقتی می‌گویید «دارایی اصلی ما اعتماد مشتری است» گزاره‌ای قابل‌بحث و مفهومی ذهنی مطرح کرده‌اید که هر کس تفسیر متفاوتی از آن دارد و به سادگی نمی‌توان آن را رد یا تأیید کرد.

حتی در مورد مصداق دارایی هم سلیقه‌ها و قضاوت‌های متفاوتی وجود دارد. ممکن است کسی به دوست خود بگوید «این روزها بزرگ‌ترین دارایی من امید است.» در حالی که طرف دوم امید را صرفاً نوعی نگرش و بخشی از مدل ذهنی بداند و از جنس دارایی نداند.

برای درک گستردگی معنایی دارایی در مقایسه با مال، کافی است به این نکته توجه کنید که اموال معمولاً به منقول و غیرمنقول تقسیم می‌شوند که در هر دو حالت، ملموس و فیزیکی‌اند. در حالی که دارایی به مشهود و نامشهود تقسیم می‌شود و همین نشان می‌دهد که چه طیف گسترده‌ای را در بر می‌گیرد.

در «مال» مفهوم تسلط و کنترل مستتر است

فرض کنید یک نفر به شریک عاطفی‌اش بگوید: «تو مال من هستی» یا «تو یکی از مهم‌ترین اموال من هستی». چنین جمله‌هایی – جز در شرایط خاص و در میانهٔ جوشش احساسات، توهین‌آمیز تلقی می‌شوند. یا لااقل این حس را القا می‌کنند که طرف مقابل می‌خواهد از حس تسلط و کنترل و مالکیت سخن بگوید.

اما اگر همین جمله‌ها با «دارایی» بازنویسی کنیم، بسیار زیباترند و احساس بهتری در طرف مقابل برمی‌انگیزند: «تو مهم‌ترین دارایی من هستی.» «دارایی واقعی من در زندگی تویی.»

سرمایه

سرمایه واژه‌ای قدیمی است که در نوشته‌های قدما و اشعار شاعران کهن نیز تقریباً به همان معنایی که ما می‌فهمیم و می‌به‌کار می‌بریم، آمده است.

فردوسی هم برای دینار و دِرَم (=درهم) از تعبیر سرمایه استفاده کرده است: «درم داد ناپاک‌دل را چهار / به او گفت کاین را تو سرمایه دار.» سرمایه در اشعار خیام هم به‌کار رفته است: «هشدار که سرمایهٔ سودای جهان / عمر است، چنان کش گذرانی، گذرد.» در رسائل خواجه‌ عبدالله (قرن پنجم هجری قمری) هم سرمایه را در جمله‌ای کاملاً‌ نزدیک به فضای نوشته‌های امروزی می‌بینیم:‌ «خویشتن‌شناسی را بزرگ سرمایه دان.»




سرمایه

سَرمایه (به انگلیسی: Capital) در علم اقتصاد، عبارت است از حق صاحبان یک مؤسسه نسبت به باقیمانده دارایی مؤسسه مذکور. در علم حقوق مالی، عبارت است از وثیقه بستانکاران شرکت و یا حق صاحبان یک موسسه نسبت به باقیمانده دارایی موسسه مذکور پس از انحلال یا تصفیه موسسه. در علم مالی عبارت است از دارایی استفاده شده جهت تولید ثروت بیشتر یا ایجاد و توسعه یک کسب و کار جدید.[۱]

از نظر حسابداری این مبلغ از کم کردن بدهی‌های مؤسسه از جمع دارایی آن بدست می‌آید. بعبارت دیگر پس از پرداخت تمام بدهی‌ها و تعهداتِ یک مؤسسه، آنچه از دارایی باقی می‌ماند، سرمایه مؤسسه است و متعلق به صاحب یا صاحبان آن مؤسسه .

بدهی‌ها و تعهدات - دارایی = سرمایه

به‌طور مثال اگر در یک مؤسسه جمع دارایی‌ها ۳٬۱۳۰٬۰۰۰ ریال و جمع بدهی‌های مؤسسه ۱۳۰٬۰۰۰ ریال باشد آنگاه سرمایه مؤسسه ۳٬۰۰۰٬۰۰۰ ریال خواهد بود، که از تفاضل دارایی و بدهی بدست می‌آید.

حال اگر این مؤسسه مبلغ ۲۰٬۰۰۰ ریال وام دریافت کند، مجموع دارایی‌ها به ۳٬۱۵۰٬۰۰۰ ریال و میزان بدهیهای به ۱۵۰٬۰۰۰ ریال افزایش پیدا می‌کند. در نتیجه تفاضل این دو مجدداً عدد ۳٬۰۰۰٬۰۰۰ ریال بدست می‌آید. ملاحظه می‌شود که گرفتن وام عملاً موجب افزایش سرمایه نمی‌شود. زیرا علی‌رغم افزایش دارایی موجب افزایش بدهی نیز می‌گردد.

به‌طور کل سرمایه از دو طریق افزایش می یابد:

  • سرمایه‌گذاری شخصی
  • سود حاصل از عملیات مؤسسه

انواع سرمایه

بر اساس نوع شرکت، سرمایه به سه طریق مطرح می‌گردد:

  • در شرکت‌های فردی سرمایه متعلق به یک فرد (صاحب مؤسسه) می‌باشد.
  • در شرکت‌های غیر سهامی سرمایه متعلق به دو یا چند شریک می‌باشد.
  • در شرکتهای سهامی سرمایه به تعدادی سهم تقسیم می‌گردد.

از نظر علوم اجتماعی و رفتاری سرمایه می‌تواند به‌طور کلی به چهار دسته تقسیم شود: سرمایۀ اقتصادی، سرمایۀ اجتماعی، سرمایۀ فرهنگی، سرمایۀ نمادین.

  1. سرمایۀ فرهنگی: از دیدگاه بوردیو، سرمایه آن چیزی است که به عنوان رابطه اجتماعی در درون یک سازواره از تعاملات عمل می‌کند و دامنه آن بدون هیچ تمایزی به تمامی کالاها، اشیاء و نشانه‌هایی که خود را به عنوان چیزهایی کم‌یاب و ارزشمند عرضه می‌دارند (و در یک ساختار مشخص اجتماعی، مورد قضاوت هستند) کشیده می‌شود و سرمایه فرهنگی به عنوان یک رابطه اجتماعی درون سازواره‌ای از تعاملات که مشتمل بر دانش فرهنگی انباشته عمل می‌کند، منتهی به قدرت و منزلت می‌گردد.
  2. سرمایۀ اجتماعی: سرمایه اجتماعی دلالت بر اشکالی از سازمان چون اعتماد، قواعد و شبکه‌ها دارد که می‌توانند کارایی جامعه را از طریق کنش‌های متناسب تسهیل کنند. در نتیجه تعاون خود انگیخته از طریق سرمایه اجتماعی تسهیل می‌شود. در اندیشه پاتنام و فوکویاما، سرمایه اجتماعی به عنوان یک پدیده جامعه شناسان کلان لحاظ شده‌است. به نظر آن‌ها ملت‌ها می‌توانند از سطوح متفاوتی از سرمایه اجتماعی برخوردار باشند که فرصت برای تحقق دموکراسی یا صنعتی شدن آن‌ها فراهم می‌سازد، در نهایت در شرایط وجود سرمایه اجتماعی شاهد بسط و گسترش فرایند مشارکت در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و نیز بسط انجمن‌های داوطلبانه خواهیم بود، فرایندی که می‌تواند سازوکار مؤثری برای نیل به توسعه باشد.
  3. سرمایۀ اقتصادی:سرمایه اقتصادی فرد با گویه‌های وسایل رفاهی، درآمد فرد (درصورت دارا بودن)، درآمد پدر، نحوه مالکیت منزل، وضعیت منزل مسکونی، مالکیت تلفن همراه، رایانه، ماشین و نوع اتومبیل، زمین، باغ و سپرده بانکی سنجیده می‌شود. سرمایه اقتصادی به دو صورت جاری و غیرجاری وجود دارد:  سرمایه اقتصادی جاری: نوعی از سرمایه اقتصادی است که به سرعت قابل تبدیل به وجه نقد (پول) است . سرمایه اقتصادی غیر جاری: نوعی از سرمایه اقتصادی است که به سرعت قابل تبدیل به وجه نقد (پول)  نیست[۲]
  4. سرمایۀ نمادین: در سرتاسر جامعه حضور دارد و می‌تواند بر گفتار، رفتار و پندار مردم تأثیر بگذارد و تأثیر بگیرد. در درجه اول سرمایه نمادین نوع تغییر شکل یافته از هر نوع سرمایه محسوب می‌شود که به عنوان نماد و سمبل محسوب می‌شود و دارنده آن از جانب مردم مورد عزت و احترام قرار می‌گیرد و به نوعی، به عنوان پرستیژ محسوب می‌شود و از طرفی هر نوع از سرمایه می‌باشد که در چشم دیگران به عنوان نماد محسوب می‌شود. در بیانی دیگر می‌توان این چنین بیان نمود که سرمایه نمادین از هر نوع سرمایه به عنوان بعدی جداگانه محسوب می‌شود و در واقع باید سرمایه نمادین را به عنوان بٌعدی از هر سرمایه محسوب نمود..

ابعاد سرمایه

سرمایه ابعاد گوناگونی دارد که هر کدام از نظر ماهیت، قلمرو و تأثیراتی که بر توسعه می‌گذارند، با یکدیگر متفاوتند؛ و در عین حال در فرایند توسعه و چگونگی شکل‌گیری آن لازم و ملزوم یکدیگرند، که عبارتند از:

  • سرمایه ثابت اقتصادی
  • سرمایه مولد اقتصادی
  • سرمایه جاری
  • سرمایه ثابت اجتماعی

جستارهای وابسته

منابع

  1. "CAPITAL | meaning in the Cambridge English Dictionary". dictionary.cambridge.org (به انگلیسی). Retrieved 2020-02-05.
  1.   قاسمی و نامدار (١٣٩٤). بررسی رابطه سرمایه فرهنگی وسرمایه نمادین فرهنگی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه دولتی ایلام).
  • نبوی، عزیز، اصول حسابداری جلد اول، تهران، کتابخانه فروردین


دارایی

دارایی (به انگلیسی :asset)،در حسابداری، کلیهٔ اموال و حقوقی است که دارای ارزش پولی باشند. دارایی هر منبعی است که تحت مالکیت یا کنترل یک واحد اقتصادی است. دارایی هر چیزی (مشهود یا ناملموس) است که بتوان از آن برای تولید ارزش اقتصادی مثبت استفاده کرد. دارایی ها ارزش مالکیت را نشان می دهد که می تواند به پول نقد تبدیل شود (اگرچه خود پول نقد نیز یک دارایی محسوب می شود).[۱]

دارایی‌های یک واحد، ممکن است پدیده‌های عینی و مشهود باشند. مثل زمین، ساختمان، موجودی نقدی و موجودی کالا، یا به صورت حقوق مالی و امتیازات غیرقابل رؤیت، مثل سرقفلی و مطالبات از اشخاص.

دارایی‌ها عرفاً از دیدگاه اراده در ترازنامه به گروه‌های متمایزی تقسیم می‌شوند.

دو گروه که مورد استفاده بیشتری دارند عبارتند از دارایی‌های جاری و دارایی‌های ثابت. دارایی‌های جاری: این دارایی‌ها اقلامی هستند که انتظار می‌رود در طی یک سال یا یک دوره عملیاتی از تاریخ تنظیم ترازنامه (هر کدام که طولانی‌تر است) به وجه نقد تبدیل، یا مصرف یا فروخته شوند. معمولاً دارایی‌های جاری بر حسب سرعت تبدیل شدن به وجه نقد یا مصرف در ترازنامه منعکس می‌گردند. مانند: بانک‌ها، صندوق، تنخواه‌گردان، بدهکاران، پیش‌پرداخت‌ها، موجودی کالا و ملزومات اداری.

دارایی‌های ثابت: این دارایی‌ها، اقلامی مشهود با عمری طولانی می‌باشند که در جریان عملیات مؤسسه مورد استفاده قرار می‌گیرند. دارایی‌های این گروه به مرور زمان و پس از استفادۀ مکرر مستهلک می‌گردند به همین دلیل برای هر یک از دارایی‌های ثابت استهلاک منظور می‌شود. (به استثنای زمین که مستهلک نمی‌گردد) مانند: زمین، ساختمان، تأسیسات، ماشین‌آلات و تجهیزات، ابزارآلات، وسائل نقلیه و منصوبات، قالبها، لوازم آزمایشگاهی و دارایی‌های سرمایه‌ای موجود در انبار.

طبق تعریف جدیدتری که در کتاب مبانی نظری حسابداری از دارایی شده، دارایی مفهومی مالی است، یعنی؛

 اموال و حقوقی که منافع آتی قابل تبدیل به پول دارند، و بر اثر معاملات، عملیات یا رویدادهای مشخص به مالکیت یا تسلط مالکانهٔ یک واحد تجاری درآمده‌اند؛ دارایی آن واحد محسوب می‌شوند.

دارایی، یکی از عناصر حسابداری نشان‌دهندهٔ وضعیت مالی واحد انتفاعی است.[۲]

مفهوم اجتماعی دارایی

دارایی و پس انداز و سرمایه‌گذاری قابلیت تبدیل شدن به‌یکدیگر را دارند.[۳][۴] مسکن، خودرو، تلفن همراه، کامپیوتر و حتی آب لوله‌کشی و دسترسی به سرویس‌های بهداشتی از جمله دارایی‌های خانوار هستند.[۵] پس انداز یکی از راه‌های سهیم کردن نسل آینده در دارایی‌هایی است که امروز در اختیار است. خانواده در طول حیات خود به دارایی‌هایی دست می‌یابد که خواسته و ناخواسته بخش چشمگیری از آن در آینده به اعضای جوان آن می‌رسد.[۶] حفظ و حراست از دارایی و تلاش برای افزودن بر آن از سویی موجب می‌شود تا زندگی جاری با سهولت بیشتری پیش رود و از سوی دیگر آیندگان پشتوانه‌های قویتری داشته باشند.[۶] مسکن با دارا بودن حجم قابل توجه در بازار دارایی‌ها و همچنین برخورداری از ریسک کمتر نسبت به سایر دارایی‌ها، ضمن جلب اعتماد سرمایه‌گذاران همواره نقش ضربه‌گیر را در اقتصاد ایفا نموده‌است.[۷]

انواع دارایی ها از منظر مدیریت مالی

دارایی ها به پنج دسته اصلی تقسیم می شوند: مشتقات، اوراق قرضه، سهام، ارز، کالا (commodity کامودیتی).[۸]

جستارهای وابسته




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد