امیر یعقوب حقیقت تبریزی
نیمۀ ماه بهار قرآن یادآور زادروز حضرت سبط اکبر امام حسن مجتبی علیهالسلام است.
از این رو مایلم یاد داشت خود را با این پیام ارزنده امیرالمؤمنین علی (ع) به فرزندش امام حسن(ع) آغاز کنم:
واللّه
واللّه فیالقرآن، لایسبقکم بالعمل به غیرکم از خدا بترسید درباره قرآن،
که دیگران با عمل به آن، بر شما پیشی نگیرند. نهج البلاغه، نامه ۴۷.
و اما در اینکه هنوز بسیاری از مردم مخصوصا شیعیان، در فهم تفاوت رویکرد امام حسن و امام حسین علیهمالسلام درماندهاند و نمیدانند چرا اولی با معاویه از درِ مذاکره در آمد و ضمن بیعت با او، تمام قدرت را یک جا به پسر ابوسفیان واگذاشت؛ اما دومی ضمن رد بیعت، کمترین نرمشی در برابر یزید نشان نداد و با قبول قتل عام و اسارت خانواده و یاران، سرسختانه از موضع خود، گامی عقب ننشست.
و با اینکه هنوز هم توجیهات برخی
نویسندگان و خطیبان در این باره و ربط آن به تفاوت معاویه و یزید و یا
تفاوت شرایط تاریخی آن دوران اقناعکننده نیست، اما همه میدانیم که پس از
شهادت امام علی، مردم عراق با امام حسن بیعت کردند و او را عملاً زمامدار و
خلیفه و حاکم بخش بزرگی از سرزمین های امپراتوری اسلامی در آن عصر
میدانستند.
بر این اساس باید مشی سیاسی و موضع
گیریهای آن حضرت را در برهه های مختلف، با مصالح مسلمین در جامعه آن روز
مرتبط دانست وحفظ جان مردم و توجه و تأکید آن حضرت نسبت به بقای جامعه را
از همین زاویه نگریست و این را که ایشان مصلحت دین خدا و مردم و تشیع را بر
جایگاه شخصی خود ترجیح داد و بر معاهدات خود با معاویه پایبند بود و هرگز
خدعه نکرد باید از مهمترین موضوعات مرتبط با همان جایگاه زعامت و رهبری
ایشان در آن دوران سرنوشتساز بر شمرد.
پر واضح است که اگر غیر از این بود لزومی نداشت آن حضرت مصالح عمومی جامعه را بر مصالح فردی خود مقدم بدارد و به شخصیت و جایگاه او از نگاه برخی در بیرون آن همه آسیب وارد شود.
آسیبی شدیدتر از این که از دو سو و از ناحیه دوست و دشمن در معرض تهمت و شبهه و اتهام قرار گیرد و دشمن با طرح شایعاتی از قبیل تعدد زوجات آن حضرت و دوست با شعار "یا مُذِلّالمؤمنین" به ترور شخصیت ایشان بپردازد؟
بی تردید منطق امام مجتبی در مواجهه با دشمن و دغدغۀ حفظ جامعه اسلامی و کیان تشیع به دلیل انسانی و اسلامی بودن آن، برای هر دورهای و هر حکومتی قابل الگو برداری و مفید است.
از این روست که بر این باورم که منشأ این مدل رفتاری ارزنده در حکومتداری نیز باید مورد توجه و دقت نظر قرار بگیرد.
برای فهم هرچه بهتر این مهم، کافی است به فرازهای دیگری از خطبه ۴۷ نهج البلاغه نظری بیندازیم و در سیرۀ علی علیه السلام جستجو کنیم که میفرمایند:
"شما را به ترس از خدا سفارش
مىکنم، به دنیا پرستى روى نیاورید، گرچه به سراغ شما آید، و بر آنچه از
دنیا از دست میدهید اندوهناک مباشید، حق را بگویید، و براى پاداش الهى
عمل کنید و دشمن ستمگر و یاور ستمدیده باشید.
شما را، و تمام فرزندان و خاندانم
را، و کسانى را که این وصیّت به آن ها مىرسد، به ترس از خدا، و نظم در
امور زندگى، و ایجاد صلح و آشتى در میانتان سفارش مىکنم.
زیرا من از جدّ شما پیامبر صلّى
اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که میفرمود: «اصلاح دادن بین مردم از نماز و
روزه یک سال برتر است»."
در پرتو چنین تربیتی بود که امام
حسن علیهالسلام در آن شرایط، امور مسلمین و ضرورت بقای جامعه را در مذاکره
و قدم نهادن در وادی صلح و آشتی میدانست.