واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

چرا ایلان ماسک مدیر عامل متفاوتی است؟

Tesla و SpaceX برخی از متفاوت ترین و نوآور ترین کمپانی های آمریکایی هستند که گام های موثری در جهت ماشین های الکتریکی و پروازهای تجاری فضایی برداشته اند. سردمدار هر دو کمپانی نامبرده، ایلان ماسک، میلیاردری است که در آفریقای جنوبی متولد شده.

ماسک بارها با تونی استارک یا Iron Man مقایسه شده و جلوتر متوجه خواهید شد چرا. وی می داند زمانی که در اوج قرار دارد چه کند و آنگاه که مورد نقد واقع می شود، چه برخوردی از خود نشان دهد.

او به طور قطع متفاوت ترین، عجیب ترین و در عین حال جذاب ترین مدیرعاملی است که تا به حال دیده اید. 

1

ایلان ماسک تنها ۴۳ سال سن دارد و براساس گفته های فوربس، ۹٫۳ میلیارد دلار می ارزد.

2

در آفریقای جنوبی متولد شد و آخرین فرزند خانواده اش بود (سومین فرزند) و از همان سنین کودکی کنجکاوی در او موج می زد. دنبال کتاب بود و خواندن دانش نامه از علاقه مندی هایش. ۱۰ ساله که بود IBM تستی از او گرفت و متوجه شدند که وی مهارت بالایی در علوم کامپیوتری دارد.

3

وی شروع به یادگیری در کلاس های کامپیوتر کرد اما خیلی زود معلمانش را پشت سر گذاشت. در دوازده سالگی بازی خودش را به نام Blast کدنویسی کرد و فروخت. بازی در فضا جریان داشت. ایلان و برادرش می خواستند که دستگاه آرکید خودشان را بسازند اما پدر و مادرشان با این موضوع موافق نبودند.

4

سال ۱۹۸۸ و در سن ۱۷ سالگی به کانادا مهاجرت کرد. ۲ سال بعد به دانشگاه Queen در اوناتریو رفت، جایی که اولین همسرش، جاستین را ملاقات کرد. وی بعدها به UPenn رفت و این بار در آنجا مدرک کارشناسی اش را در زمینه مهندسی و تجارت دریافت کرد. چندی بعد به استنفورد دعوت شد تا آنجا مدرک دکترایش را دریافت کند اما پس از ۲ روز کنار کشید.

5

پس از پشت سر گذاشتن دوران تحصیل، ماسک به تجارت در دره سیلیکون اندیشید. اولین موفقیت بزرگ وی PayPal بود که با همکاری تعدادی از دوستانش آن را پایه گذاری کرد. eBay در سال ۲۰۰۲ پیپال را به مبلغ ۱٫۵ میلیارد دلار خریداری کرد.

6

بعد از اینکه در سال ۲۰۰۲ میلیون ها دلار گیرش آمد کنار نکشید تا از باقی زندگی اش لذت ببرد، بلکه SpaceX را راه انداخت تا سفرهای فضایی را برای مردم ممکن کند.

7

در ۱۴ ژوئن سال ۲۰۱۲، ماسک و تیم SpaceX اولین ماموریت موفقیت آمیزشان به فضا و آذوقه رسانی به ایستگاه بین المللی فضایی را جشن گرفتند.

8

در ماه می، کپسول Dragon V2 را معرفی کرد. یک سفینه فضایی که فضانوردان و محموله های بازی آن ها را به ایستگاه فضایی منتقل می کند. SpaceX بابت این تکنولوژی، ۲٫۶ میلیارد دلار از NASA دریافت کرد.

9

از آنجایی که تحقیقات فضایی وی به اندازه کافی او را راضی نمی کردند، سال ۲۰۰۴ به تسلا موتورز پیوست تا آینده خودروهای الکتریکی را هم تغییر دهد. وی در سال ۲۰۰۸ مدیرعامل و آرشیتکت محصولات شرکت شد.

10

مدل تحسین شده اِس تسلا، با هر بار شارژ ۲۵۶ مایل می تواند سفر کند. البته ماسک معتقد است به لطف مهندسینی که تحقیق روی آنودهای گرافینی را شروع کرده اند، می توان روزی به محدوده ۵۰۰ مایلی هم رسید.

11

وی در پروژه های عمرانی هم دستی دارد. زمانی که در یکی از ترافیک های وحشتناک آزادراه کالیفرنیا گیر افتاده بود متوجه شد که با کمک ۵۰ هزار دلاری می تواند وضعیت آنجا را بهبود بخشد.

12

و تابستان گذشته بود که Hyperloob را معرفی کرد. سیستم حمل نقلی که با استفاده از لوله هایی با فشار قوی، مسافرینش در نیم ساعته از سان فرانسیسکو به لس آنجلس منتقل می کند. ماسک می گوید اگر کسی آن را نسازد، قطعا خودش یک نمونه آزمایشی از آن توسعه خواهد داد.

13

و باز هم چون ماشین های الکتریکی و سفینه های فضایی به اندازه کافی راضی کننده نبودند، به سراغ SolarCity، کمپانی فعال در حوزه انرژی خورشیدی رفت.

14

به عنوان مدیرعامل SpaceX و تسلا، ماسک زمانش را بین این دو کمپانی تقسیم می کند. نیمی از زمانش را در دفتر پالو آلتو است و نیمی دیگر را در هاوتورن. وی ۸۰ تا ۱۰۰ ساعت در طول هفته کار می کند.

15

این ها معنای سادگی در کار را نمی دهند. در سال ۲۰۰۸، تقریبا هر دو کمپانی اش ورشکسته شدند و اوضاع شان رو به وخامت رفت. به جای نجات دادن یکی و قربانی کردن دیگری، وی پولش را میان هر دو شرکت تقسیم کرد و البته که هر دو را هم نجات داد.

 

16

Motor Trend در سال ۲۰۱۳، مدل اِس را به عنوان خودروی سال برگزید. وی در طول مراسم، میت رامنی که تسلا را یک بازنده خطاب کرده بود به تمسخر گرفت.

17

در ماه آگوست وقتی که یک SpaceX Falcon 9R، مدت کوتاهی پس از پرتاب منفجر شد، توییت کرد: “هیچ زخمی و صدمه دیده ای در کار نیست، موشک ها بازی در می آورند.”

18

وی توسط افراد زیادی در داخل صنعت مورد تشویق و احترام بوده. لری پیج، مدیر عامل گوگل می گوید که ترجیح می دهد تمام ثروتش را به ماسک ببخشد تا اینکه آن را به خیریه بدهد: “او می خواهد به ماه برود. این یک هدف ارزشمند است. تو کار می کنی چون می خواهی دنیا را تغییر دهی و آن را به جای بهتری تبدیل کنی.”

19

اکتبر گذشته، آتلانتیک وی را برترین سرمایه گذار زنده تاریخ اعلام کرد.

20

حتی باب لوتز هم دوست دارد با ماسک زمانی بگذراند.

 

22

تویوتا ۵۰ میلیون دلار سرمایه در تسلا گذاشت و این خنده خوشحالی آرنولد شوارتزینگر، ایلان ماسک و آکیو تویودا، مدیر عامل تویوتا است.

23

به لبخند روی صورت مدیرعامل تویوتا، موقعی که ماسک ماشین Roadster تسلا به او هدیه می دهد را تماشا کنید.

24

اگرچه می گوید ذاتا خجالتی است اما طی سال های اخیر تبدیل به یک شومن درست و حسابی شده که ایده هایش را نسبت به گذشته جذاب تر می کند.

25

وی ۱ میلیون دلار هزینه کرد تا زیردریایی Lotus از فیلم سال ۱۹۷۷ جیمز باند را بخرد. هیچکس شگفت زده نشد وقتی اعلام کرد که می خواهد آن را مجهز به یک موتور تسلا کند و واقعا راهش بیندازد.

26

برای مسافرت هایش از جت شخصی Dassault 900 اش استفاده می کند.

27

ایلان ماسک ۵ فرزند دارد، یک جفت دو قلو و یک سه قلو. در این تصویر فرزندانش را می بینید که در چالش سطل آب یخ به وی کمک می کنند.

28

ببینید چطور به ربات ها خیره شده. احتمالا می خواهد مدیرعامل شرکتی شود که این ربات ها را تولید می کند.

29

حالا متوجه شدید چرا او را به تونی استارک، مرد آهنی تشبیه می کنند؟



برگرفته شده از iHMahmoodi.blog.ir

دعای امام سجاد(ع) برای دعاگوی فرج صاحب الزمان(ع)

دعای امام سجاد(ع) برای دعاگوی فرج صاحب الزمان(ع) (از سایت فاراقلیط)

امام سجاد(ع) در دعای روز عرفه پس از دعا برای امام عصر(ع) می گویند: . . . بارالها درود فرست بر دوستان آنان که به ولایتشان تمسک جویند و تسلیم امرشان باشند و در اطاعتشان کوشش نمایند و منتظر روزگار حکومتشان باشند

دعای حضرت سجاد(ع) برای دعا کنندگان فرج صاحب الزمان بر فواید متعدد و آثار چندی مشتمل است:

اول: دعا و طلب صلوات بر آنان از سوی خدای متعال در هر صبح و شام

دوم: سلام بر آنان از سوی خدای متعال

سوم: جمع شدن امر آنان بر تقوی

چهارم: اصلاح و سامان دادن به امور و شئون آنان

پنجم: پذیرفتن توبه آنان و آمرزش گناهان ایشان

ششم: اسکان دادن آنان در بهشت در مجاورت امامن بر حق

دلیل بر این امور گفتار امام سجاد در دعای روز عرفه است که پس از دعا کردن درباره مولایمان صاحب الزمان چنین دعا کرده است:

بارالها درود و صلوات فرست بر دوستان آنان که مقامشان را اعتراف دارند و از روش ایشان تبعیت نمایند و از آثارشان پیروی کنند و به آنان دست یازند و به ولایتشان تمسک جویند و به امامتشان اقتدا کنند و تسلیم امرشان باشند و در اطاعتشان کوشش نمایند و منتظر روزگار حکومتشان باشند و دیده ها به سوی ایشان بدوزند؛ صلوات های مبارک پاکیزه نمو کننده در هر صبح و شام بر آنان و ارواح ایشان سلام فرست و امرشان را بر تقوی جمع گردان و وضعشان را به سامان برسان و توبه ایشان را بپذیر که تویی توبه پذیر و مهربان و بهترین آمرزندگان و ما را در دارالسلام (سرای سلامت بهشت) با آنان قرار ده به رحمت خودت این مهربان ترین مهربانان.

می گویم: وجه دلالت این دعا بر مقصود ما اینکه: بدون شبهه دعای آن حضرت مستجاب است و به شش دعا که به آنها اشاره کردیم برای مومنانی که ۱۰ صفت داشته باشند دعا کرده است و هر گاه مومن با شرایطی که در آخر این بخش خواهد آمد برای تعجیل فرج مولایش دعا کند از مصادیق یاد شدگان در این دعا می شود و این دعا درباره اش به اجابت می رسد.

در اینجا لازم است که به شرح صفات ده گانه یاده شده برای مومنان بپردازیم:

صفت اول: اعتقاد به شئونی است که خداوند آنها را به امامان معصوم اختصاص داده است.

صفت دوم: پیروی کردن از آنان در عقایدشان و دینداری نمودن به آنچه ایشان دینداری کرده اند.

صفت سوم: اقتدا کردن به آنان در آداب و افعالی که از ایشان صادر شده است.

صفت چهارم: اینکه دست آویز خود را همان چیزی قرار دهند که آنان برای او پسندیده اند و این امر باعمل کردن مطابق امر و نهیی که از آنان رسیده حاصل می گردد.

صفت پنجم: در مهمات و رویدادها توسل و تمسک به ریسمان ولایت ایشان.

صفت ششم: اینکه فقط آنان را امام بداند و مانند زیدیه و پیروانشان دیگری را امام نداند.

صفت هفتم: تسلیم بودن نسبت به امر ایشان.

صفت هشتم: به کار بردن کوشش تمام در اطاعت ایشان.

صفت نهم: انتظار ظهور دولت ایشان.

صفت دهم: اینکه امام خودش را در پیش چشمش بداند و خودش را در حضور امامش ببیند که در تمام احوال و اشغال امام او را می بیند و صدایش را می شنود به طوری که از نظر او پنهان نمی باشد و اگر پرده از روی دیده اش برداشته می شد امام را مشاهده می نمود و در این هنگام در رعایت ادب و احترام نسبت به ساحت مقدش امام کمال جدیت را خواهد داشت.

در بیان مترتب بودن این فواید بر دعا برای تعجیل فرج آن حضرت می گوییم: بدون شک دعا کننده برای مولایمان صاحب الزمان و تعجیل فرج آن بزرگوار مصداق عناوین مذکوره خواهد بود در صورتی که ملازم تقوی هم باشد و نفس خود را از هوی پرستی حفظ نماید و آن را از موجبات بدبختی و فریبندگی های دنیوی دور سازد که خواهد آمد اینکه تمام فوایدی که در این کتاب آورده شده شرط کمال آنها تقوی و تهذیب نفس است.

پس هر گاه دعا کننده چنین بود به آنچه بیان گشت نائل می آید زیرا که دعا دوستی کردن با امامان بر حق است و اعتراف به مقام ایشان و پیروی از شیوه آنان و تبعیت از آثارشان و دست یازیدن به انان و تمسک جستن به ولایتشان و اقتدا کردن به امامتشان و تسلیم بودن به امرشان و کوشش در اطاعتشان می باشد و نیز نشانه انتظار روزگار حکومت آن بزرگان است.

منبع : شبستان

سحرخیز باش تا کامروا شوی؛ پنج توصیه برای موفقیت

نویسنده: وحید خامسی سه شنبه, 04 آذر 1393 ساعت 10:45 نظر (13)
سحرخیز باش تا کامروا شوی؛ پنج توصیه برای موفقیت

طبق تحقیقات جدید، ۶۰ درصد از افراد بیشترین خلاقیت تولیدی را صبح‌ها دارند و ۷۲ درصد تا قبل از ظهر به بیشترین بازده‌ی کاری خود می‌رسند، اما برخی افراد این ساعات طلایی عمر خود را از دست می‌دهند. در ادامه پنج توصیه برای استفاده‌ی مفیدتر از زمان و موفقیت در کار و زندگی را به شما معرفی می‌کنیم.



سحر خیزی و انجام کارها با تمام قدرت و انرژی می‌تواند به موفقیت در کار و زندگی منجر شود و بالعکس آن با از دست دادن شغل و امید به آینده همراه خواهد بود، با عمل کردن به این پنج توصیه می‌توانید از آینده‌ای موفق‌تر لذت ببرید، همراه زومیت باشید.

۱ – برنامه ریزی کنید

business-plan

در فعالیت شغلی و درسی داشتن برنامه‌ی واقع‌بینانه می‌تواند به موفقیت شما کمک زیادی کند، سعی کنید قبل از خواب چند دقیقه به روز آینده فکر کنید و فهرست کاری واقع بینانه‌ای را برای خود تنظیم کنید، به یاد داشته باشید وظایف مهم‌تر در اولویت هستند و ابتدا باید از انجام آن‌ها مطمئن شوید.

۲ – تمرکز کنید

focus-illo

از آنجا که ذهن انسان‌ در کارهای بلند مدت‌، تمرکز بهتری دارد، سعی کنید فعالیت‌های روزانه خود را گروه بندی کنید و کارهایی که شباهت بیشتری به هم دارند را پشت سر هم انجام دهید تا تمرکز بیشتری در آنها داشته باشید و البته تا حد ممکن فعالیت‌های جانبی بدون برنامه را کم کنید.

۳ – عوامل باعث حواس پرتی را حذف کنید

Mute1

در حالی که گشت و گذار در اینترنت و وب‌گردی می‌تواند عاملی برای پرورش خلاقیت در کارها و بالابردن راندمان شود، استفاده‌ی زیاد از این تکنولوژی می‌تواند باعث حواس پرتی بزرگی شود. برای حل این مشکل زمان استفاده از اینترنت و وسایل ارتباط جمعی را محدود کنید و در ساعت کار یا مطالعه هشدارهای تلفن همراه خود را خاموش کنید تا وسوسه‌ای برای از بین بردن وقت گران بهایتان وجود نداشته باشد.

۴ –کارهایتان را به تعویق نیندازید

Procrastinate

حتی بهترین کارمندان در بهترین محیط‌های کاری زمانی را تجربه خواهند کرد که کاری برایشان خسته‌کننده و آزار‌دهنده شده است، در این مواقع برخی تصمیم می‌گیرند آن کار را کنار گذاشته و کار دیگری را انجام دهند، به یاد داشته باشید با تقسیم کردن کارهای سخت به قسمت‌های کوچکتر و برنامه‌ریزی برای انجام آن‌ها می‌توانید بدون خسته شدن و پایین آمدن راندمان از زمانتان برای انجام آن کار نهایت بهره را ببرید.

۵ - زمانی برای شارژ کردن خوتان در نظر بگیرید

step up your game at work

هرچقدر از محیط کاری خود راضی باشید یا به کتابی که مطالعه می‌کنید علاقه داشته باشید، مغز و بدنتان توانایی محدودی دارد و پس از مدتی راندمان آن پایین خواهد آمد، بهتر است پس از یک دوره مطالعه یا کار و یا قرار ملاقات چند دقیقه به خودتان استراحت دهید تا بتوانید فعالیت بعدی خود را با انرژی بیشتری به انجام برسانید.

دکتر سید محسن فاطمی: عاشورا به زندگی انسانها عمق و جهت می‌دهد

محسن فاطمی
دکتر سید محسن فاطمی استاد دانشگاه هاروارد در نشست "بررسی روانشناختی فرهنگ عاشورا" گفت: فرھنگ عاشورا می تواند از انسان خاکی یک جوهر و گوھر ناب بسازد. عاشورا عرصه نبردخیر مطلق و شرمطلق بود که روزانه این خیر و شر در زندگی انسان ها بسیار اتفاق می افتد.

 به گزارش خبرنگار مهر، سخنرانی دکتر سید محسن فاطمی فوق‌دکترای روانشناسی از دانشگاه هاروارد آمریکا با موضوع "بررسی روانشناختی فرهنگ عاشورا" دیروز بعدازظهر 26 آبان در دانشگاه الزهرا(س) برگزار شد.

دکتر فاطمی طی سخنرانی خود تحت عنوان، «طلوع در غروب، بررسی روانشناختی فرهنگ عاشورا» به تحلیل مولفه های روانشناختی عاشورا پرداخت.

وی به مولفه های روان شناختی انگیزش اشاره کرد و با تمرکز بر روی معنا و نقش آفرینندگی آن به آثار عملی آن در زندگی فردی و اجتماعی پرداخت.

دکتر فاطمی با تحلیل روانشناختی فرهنگ عاشورا امام حسین (ع) را به عنوان طلوع در ظلمت زندگی انسان مطلع بیداری، آگاهی و خلاقیت در عرصه های مختلف زندگی تفسیر کرد.

وی ضمن اشاره به مولفه های توانمندی خود، شور و شعور، آگاهی و خلاقیت، به ایمان و توکل به عنوان پایه های اساسی حرکت عاشورا پرداخت و نقش ارزشها را در هدایت انسان امروزی مورد بحث قرار داد.

این استاد دانشگاه هاروارد تصریح کرد: به ھر میزان که با عاشورا آشنا شویم معنای زندگی را بهتر می توان فهمید. عاشورا به زندگی انسانها عمق و جهت می دهد. واقعه عاشورا از بعد روانشناختی بسیار مهم و تأثیرگذار است. فرهنگ عاشورا  پیامهای بسیار مهمی برای انسانھا دارد و این فرهنگ بسیار گسترده و فراگیر است،

فاطمی بیان کرد: عاشورا دانشگاه و مدرسه ای است که لایه ھای بسیار زیاد و ابعاد مختلف و وجوه فراوانی را در طول تاریخ، برای زندگی انسان در بر داشته است. یکی از زمینه های علمی و تحقیقی عاشورا، انگیزشی است که در وجود انسانها به وجود می آورد و انسان را به حرکت وا می دارد.

وی افزود: یکی از زیباترین مفاهیم عاشورا فهماندن معانی انگیزشی است. اینکه انسانها بدانند به دنبال چه هستند و در زندگی چه چیزی می‌خواهند. یکی از پرمفهوم‌ترین فصلهای عاشورا فهماندن معنای زندگی به انسانهاست. اینکه انسانها در قلمرو زندگی تنها نخواهند بود و ما بخشی از یک پروژه بزرگتر هستیم. غیر از معنای ظاهری و صوری که به آن مرتبط هستیم معنای باطنی ای وجود دارد که می تواند در نهایت ما را به سمت سعادت سوق دهد.

فاطمی بیان داشت: برای امام حسین (ع) فضیلت مهم بود و فضیلت معنای زندگی ایشان بود. همین فضیلت در زندگی امام حسین (ع) ایجاد انگیزش می کند. امام حسین (ع) بدون درخواست هیچ پاداشی و چشم‌داشتی از همه چیز زندگی خود گذشت. این نحوه زندگی امام به ما درس می دهد که همه چیز به این دنیا ختم نمی شود. امام حسین(ع) و یارانش و آگاهانه از تمام تعلقات و مالکیتها زندگی شان گذشتند و حرکت آنها اختیاری و نه از روی اجبار بود.

این استاد روانشناسی ادامه داد: امام حسین(ع) زندگی را به درستی برای انسانها معنا کرد. در حرکت امام حسین (ع) حرکت زمینی و گرایش خاکی و فرشی وجود ندارد. تمام انگیزه های امام عرشی بود. حرکت امام نشان می دهد که مرگ آغاز ابدیت و یک زندگی دیگر است. یعنی زندگی این جهان محدود است.

 وی افزود: امام همه موهبت های زندگی خود را در عاشورا از دست داد ولی با تمام مشکلات هرگز از خدا ناامید نشد. وقتی انسانها احساس تکلیف می کنند و احساس مسئولیت در آنها معنی پیدا می کند منتظر این نخواهند بود که در نگاه دیگران جستجوی محبوبیت و شهرت داشته باشند. امام حسین(ع) نمی دانست بعد از شهادتش برای او مجالس و مراسم عزاداری به این وسعت برگزار می شود.

این استاد دانشگاه هاروارد یادآورشد: انسانها با هر میزانی که با معنای زندگی امام حسین (ع) و فرهنگ عاشورا آشنا شوند زندگی آنها بهتر معنا پیدا می کند. فرهنگ عاشورا فرهنگ معناشناختی است  و انسانها قبل از تمام شدن هر کاری از خود می پرسند برای چه اینجا هستم، فرهنگ عاشورا، فرهنگ بیداری است و اینکه ما بدانیم از جهان چه چیزی می خواهیم.

فاطمی ادامه داد: یکی از مشکلات جهان امروز جستجوی سرمایه های در برون انسان است در حالی که سرمایه های واقعی و اصلی زندگی در وجود خود انسانها قرار دارد. داستانی است که دزد جواهر فراری به دست پلیس کشته شد در حالی که قبل از مردنش جواهر را در جیب یک گدا پنهان کرد ؛ اما آن گدا برای همیشه گدا ماند زیرا هرگز جیب خود را جستجو نکرد. یعنی هرگز نفهمید که چه سرمایه درونی ای دارد. عاشورا آشنا کردن انسانها با سرمایه های درونی آنهاست. انسانهایی که غرق در زندگی، روزمرگی و عادتها و رفتارهای کلیشه ای هستند. این انسانها نمی توانند اوج نگاه عرشیان را درک کنند و بینند.

فاطمی تصریح کرد: فرھنگ عاشورا می تواند از انسان خاکی یک جوهر و گوهر ناب بسازد. عاشورا عرصه نبرد خیر مطلق و شرمطلق بود که روزانه این درگیری خیر و شر در زندگی انسانها بسیار اتفاق می افتد. عاشورا به زندگی انسانها عمق و جهت می دهد.

اهمیت شادی در زندگی انسان و چگونگی داشتن آن، به قلم آقای مصطفی آب روشن (جامعه شناس)

یادداشت اجتماعی"رویکرد"؛
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۲۰
 

اهمیت شادی در زندگی انسان

گروه جامعه «رویکرد» - مصطفی آب روشن*:
متاسفانه عده‌ای از کار‌شناسان برای کیفیت زندگی بهتر دائماً نسخه "شاد باشید" را تکرار می‌کنند، گویی شادی و خنده امری دستوری و تجویزی است و مشکل این گونه تبیین‌ها از اینجا نشات می‌گیرد که مسئله شادی را پدیده‌ای پیشینی و علت‌العللی انتخابی در نظر می‌گیرند در صورتی که شادی همانند احساس غم و اندوه، علت نیست بلکه معلول یک علت پیشینی است.

ما فقط وقتی می‌توانیم شاد باشیم که باور‌های نامعقول که زیرساخت مشکلات عصبی و روانی از قبیل اضطراب، افسردگی، نا‌امیدی، خشم و تجاوز است را با باور‌های معقول‌تر جایگزین کنیم که بر همین اساس اگر این فرآیند در مسیر درستش هدایت شود، بدون تردید آرامش و شادی را در پی خواهد داشت؛ بنابراین به جای نسخه تکراری "شاد باشید" روش عملیاتی کردن آن را بایستی جست‌وجو کرد و شیوه درست فکر کردن را بایستی به مردم آموخت.

البته این نکته نباید از نظر دور بماند که افراد در سلسله مراتب اجتماعی و در روند قشربندی جامعه‌ای، نقش‌های مختلفی را به عهده دارند به طوری که عده‌ای در منزلت‌های فرادست و عده‌ای نیز در پایگاه اجتماعی پایین‌تری قرار دارند.

بدیهی است، افرادی که در پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالاتری قرار دارند و یا از بخت زندگی بهتری نسبت به بقیه افراد بر خوردار هستند، فشار‌های جامعه‌ای کمتری را احساس می‌کنند چرا که نه تنها از انتخاب‌های بیشتری در زندگی برخوردار هستند، بلکه با داشتن منابع مادی و معنوی، توان بالاتری جهت مقابله با عوامل استرس‌زا دارند و به طور منطقی افراد شادتری به نظر می‌رسند که بر همین اساس سبک زندگی و قابلیت دسترسی به پتانسیل‌های مادی وسرمایه اجتماعی، کنش افراد را به طور نسبی در طیفی از غم، بی‌تفاوتی و شادی سوق می‌دهد به طوری که آنانی که در زندگی استرس‌های کمتری را احساس می‌کنند، انسان‌های شادتری به نظر می‌رسند.

انسان‌ها معمولاً در یک حالت نسبتاً موزون، آرام و حالت توازن که دال بر تعادل، سلامتی و شادکامی است، زندگی می‌کند اما با وجود این، در زندگی اجتماعی فرد، تعداد نامعینی رویداد وجود دارند که می‌توانند برای فرد اتفاق بیفتند که از جانب او به سازگاری مجدد نیاز دارد یعنی رویداد‌ها‌‌ همان تغییرات زندگی هستند وهر رویدادی بیانگر مقدار معینی "واحد تغییر در زندگی" بر مبنای یک مقیاس اندازه‌گیری است.

اگر فردی به طور نسبی مقدار زیادی "تغییر در زندگی" در یک دوره زمانی کوتاه داشته باشد، ممکن است قادر نباشد توازن یا تعادل مجدد ایجاد کند و این امر ممکن است سبب استرس و ناراحتی افراد شود؛ بنابراین صرفاً با مفاهیمی چون شاد باشید و یا مزایای شاد زیستن را بیان داشتن مشکل حل نخواهد شد و این در حالی است که وجود استرس و شاد نبودن در پی وقایع ناخوشایند زندگی، امری است طبیعی است که بایستی با تغییر نگرش افراد، وضعیت‌های ناخوشایند زندگی را عادی‌سازی کرد.

شادی یکی از هیجانات انسان‌ها است؛ طیف هیجانان انسان از سوگ و ناامیدی تا وجد و سر خوشی را در بر می‌گیرد.

شادی واژه‌ای است که شاید به سادگی از کنار آن بگذریم و نسبت به آن توجهی نشان ندهیم اما در واقع برای شاد شدن به دنبال بهانه‌های گوناگون می‌گردیم.

شادی نیازی به یادآوری ندارد چرا که همیشه با ماست و تنها کاری که باید انجام دهیم، کشف شادی در وقایع و زندگی روزمره‌مان است.

شادی و خوشبختی‌‌ همان بدبختی‌هایی است که به سراغمان نیامده است، شادی امری درونی و شخصی است.

واقعیتی که باعث خوشحالی یک فرد می‌شود، ممکن است در دیگری هیچ احساسی را بیدار نکند یا حتی در برخی موارد باعث ناراحتی وی شود. طریقه درک شادی و ابراز آن در افراد، متفاوت است اما در بین این تفاوت‌ها، یک عامل مشترک وجود دارد و آن، احساس رضایت و خشنودی است.

اغلب مردم تقریباً به‌‌ همان اندازه‌ای شاد هستند که انتظارش را دارند، اما شاد بودن همیشه آسان نیست.

شاد بودن می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین مبارزات ما در صحنه زندگی باشد و ‌گاه می‌تواند تمام پافشاری‌ها، انضباط فردی و تصمیماتی را که برای خود فراهم آورده‌ایم مخدوش کند اما شادی واقعاً چیست و چه معنایی دارد؟ شادی از دید انسان‌های مختلف متفاوت درک می‌شود مردم عادی، لذت را شادی می‌دانند؛ این در حالی است که افراد موفق عملکرد خوب را، شادی تلقی می‌کنند و دانشمندان نیز شادی را همان زندگی متفکرانه معنا می‌کنند.

شادی و غم در هر موقعیتی توامان وجود دارند، مهم این است که ما چگونه موقعیت را تفسیر می‌کنیم بنابراین نوع برداشت ما از مسائل پیش رو، شادی و غم را در ما به وجود می‌آورد؛ به طور مثال اگر در ترافیک شهری گیر افتاده‌ایم به جای ناراحتی و غم اگر به افرادی فکر کنیم که آرزوی داشتن ماشین را در سر دارند مطمئناً احساس‌مان فرق می‌کند و یا اگر در شرایطی، به علت نداشتن وسیله نقلیه مسیری طولانی را پیاده طی کرده‌ایم دو اندیشه می‌تواند بر ذهن متبادر شود اول اینکه حسرت داشتن اتومبیل را در سر بپرورانیم و زمینه ناراحتی خودمان را فراهم کنیم و یا سپاسگزار باشیم که از سلامت کافی بر خورداریم که می‌توانیم پیاده‌روی کنم، چه بسا افرادی که آرزوی آن را دارند که روزی بتوانند راه بروند و یا اگر در محیط کاری احساس رضایت شغلی نداریم و یا با مشکلاتی مواجه می‌شویم که دائماً احساس ناخوشایندی به ما دست می‌دهد چرا به افرادی فکر نکنیم که بیکارند و آرزوی به دست آوردن شغلی را در سر دارند.

بنابراین در اکثر مواقع، داشته‌های ما آرزوی دیگران است به عبارت دیگر انسان دائماً در معرض تقابل‌های دوگانه شادی و غم قرار دارد ولی فرق انسان‌های موفق و شاد با آدم‌های غمگین در شیوه نگرش به زندگی است، معجزه سپاسگزاری نسبت به داشته‌ها، شادی انسان را دو چندان خواهد کرد.

ما نمی‌توانیم موقعیت‌های ناخوشایند زندگی را از خودمان دور کنیم چرا که بعضی از وقایع و امور در زندگی از کنترل ما خارج است و به عنوان امری خارجی بر ما تحمیل می‌شود؛ بنابراین اگر رویکردمان به زندگی این باشد که همه زندگی حل مسئله است، به طور قطع با وقایع ناخوشایند زندگی راحت‌تر همساز می‌شویم تا اینکه فرض را بر این قرار دهیم که قرار نیست مشکلی دامن‌گیر من شود؛ بنابراین با فرض اول معضلات زندگی جزیی از فرآیند زندگی و عادی قلمداد می‌شود و در صورت فرض دوم، مشکلات همچون کوهی بر دوش ما سنگینی می‌کند و غم و اندوه را برایمان به ارمغان می‌آورد چرا که انتظار بروز وقایع ناگوار را نداشته‌ایم.

بنابراین به این نتیجه می‌رسیم که همه زندگی، تفسیر انسان از شرایط و موقعیت است که بر همین اساس مهم‌ترین نکته این است که ما چه تفسیر و چه معنایی از یک واقعیت اجتماعی، در ذهن‌مان تداعی می‌کنیم.

انسان می‌تواند یک واقعیت اجتماعی را در ذهنش بسیار بزرگ‌نمایی کند و یا‌‌ همان واقعیت را را بی‌‌‌نهایت کوچک جلوه دهد، بنابر همین واقعیت است که یک مسئله اجتماعی مشترک، واکنش‌های متفاوتی را در افراد به وجود می‌آورد که یکی آن را به عنوان فرصت در زندگی در نظر می‌گیرد و به تکاپوی بیشتری برای حل معضل یاد شده ترغیب می‌شود و یکی بی‌تفاوت از آن می‌گذرد و شخص دیگری به شدت غمگین و مستاصل می‌شود و آن دیگری شاید دست به خودکشی بزند.

بنابراین در پاسخ به این سئوال بنیادی که چه تفسیری ما را در بهترین مسیر انتخاب قرار می‌دهد، به این نتیجه الزام‌آور رهنمون می‌شویم که تفسیری از موقعیت مناسب‌ترین است که میل به زندگی واستمرار شادی در انسان را تقویت و دائماً باز تولید می‌کند.

* عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران