واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

چرا نمی توانیم تصمیمات مان را عملی کنیم؟ روش "عدد یک" به ما کمک می کند

از پربیننده های "سواد زندگی"
به خودمان انگ بی ارادگی نزنیم. اگر بی اراده بودیم، تمام کارهای بزرگی که در زندگی انجام دادیم (مانند تحصیل) را نمی توانستیم محقق کنیم.

بارها تصمیم گرفته ایم که:

- صبح ها نرمش کنیم

- زبان انگلیسی یاد بگیریم

- کمتر غذا بخوریم تا به وزن دلخواه برسیم

- هر روز کمی پیاده روی کنیم

- کتاب خواندن را شروع کنیم

- ...

اما هر بار یکی از این دو اتفاق برایمان افتاده است:

- یا اصلاً شروع نکرده ایم

- یا اندکی بعد از شروع، ادامه اش نداده ایم
 
دو راه برای حل این مشکل فراگیر وجود دارد:

1 - مشکل ما، نداشتن اراده نیست. پس به خودمان انگ بی ارادگی نزنیم. اگر بی اراده بودیم، تمام کارهای بزرگی که در زندگی انجام دادیم - مانند تحصیل، ازدواج، راه اندازی یک کار و کسب و ... - را نمی توانستیم محقق کنیم.

"دارن هاردی"، نویسنده کتاب "اثر مرکب" می گوید که مشکل ما در عملی نکردن تصمیمات مان، به این برمی گردد که "انگیزه کافی" نداریم.

اگر قرار باشد یک سال دیگر به یک کشور انگلیسی زبان مهاجرت کنیم، به احتمال قوی، خواهیم توانست ظرف 12 ماه آینده، زبان انگلیسی را یاد بگیریم، کاری که در 12 سال گذشته نتوانستیم؛ چرا؟ چون قبلاً موتور محرکه ای به نام "انگیزه" نداشتیم ولی الان داریم چون می دانیم سال آینده همین موقع، برای سوار شدن به تاکسی هم نیازمند زبان انگلیسی خواهیم بود.

بنابر این، در بطن هر تصمیمی، باید انگیزه ای قوی نیز تعریف شود (درباره انگیزه بعدها بیشتر صحبت خواهیم کرد).

2 - بعد از تعریف انگیزه، پیشنهاد مشخص من استفاده از روشی است که آن را "روش عدد یک" نامیده ام.

هر کاری را از کوچک ترین واحد آن که "یک" هست، شروع کنیم. مثلاً از همان روز اولی که تصمیم به نرمش صبحگاهی گرفتیم، نیازی نیست نیم ساعت نرمش کنیم بلکه کافی است روز اول، فقط "یک دقیقه" نرمش کنیم؛ بله، فقط یک دقیقه.

اگر می خواهیم زبان خارجی یاد بگیریم، نیازی نیست از همان اول کار، خودمان را درگیر انواع کلاس ها و کتاب ها بکنیم. کافی است تصمیم بگیریم هر روز "یک واحد" لغت یاد بگیریم. منظور از "یک واحد" کمترین تعداد لغتی است که می توانیم در یک روز بخوانیم. این یک واحد می تواند حتی یک کلمه باشد (در اینجا کاری با این که حفظ لغت روش خوبی برای یادگیری زبان هست یا نه ندارم).

اگر می خواهیم از حجم غذایمان بکاهیم، نیازی نیست فوراً درگیر یک رژیم غذایی سختگیرانه شویم. کافی است روز اول، تنها یک قاشق از غذای مان را کم کنیم.

اگر می خواهیم پیاده روی کنیم، روز اول به اندازه "یک واحد" پیاده روی کنیم. یک واحد من می تواند فقط 100 متر باشد و یک واحد شخص دیگری 200 متر. مهم این است که از عددی شروع کنیم که به هیچ عنوان - تأکید می کنم به هیچ عنوان - فشار و سختی بر ما تحمیل نکند.

بعد از این که کارمان را با یک واحد شروع کردیم، کافی است بسته به نوع تصمیم و مقتضیات آن یکی از این دو کار را انجام دهیم:

الف) همان یک واحد را در روزهای بعد نیز ادامه دهیم؛ مثلاً هر روز فقط 5 لغت حفظ کنیم. هر روز دو بیت شعر بخوانیم و ...

ب) آرام آرام و بعد از تثبیت واقعی در مرحله اول، کمی بر آن یک واحد اولیه، بیفزاییم؛ مثلاً اگر روزهای اول، تنها یک صفحه کتاب می خواندیم، در هفته بعد روزانه 7 صفحه و چند روز بعد روزانه 12 صفحه بخوانیم و همین طور الی آخر.

یا اگر روزهای اول، روزی 100 قدم پیاده روی می کردیم، رفته رفته بر آن بیفزاییم و روزانه 200 متر و 300 متر و 500 متر و ... پیاده روی کنیم تا به سقف مورد نظرمان که روزی 2 کیلومتر است برسیم و همان را تثبیت کنیم.

یا اگر می خواهیم مصرف برنج مان را به نصف کاهش دهیم، روزهای اول، قبل از شروع به غذا خوردن، یک قاشق برنج از بشقاب مان را برداریم و بیرون بگذاریم. بعد از آن که یک قاشق کمتر برایمان عادی شد، دو قاشق کم کنیم، بعد از چند روز 4 قاشق کم کنیم تا این که مثلاً در یک ماه به نصف بشقاب برسیم.

اگر کسی نمی تواند تصمیمات اش را با کمترین واحد آن شروع کند، مثلاً نمی تواند روزی یک دقیقه نرمش کند یا فقط یک لغت حفظ کند، من هیچ راه حلی برای او سراغ ندارم. اما فارغ از این کنایه(!) مطمئن هستم در هر انسانی این توانایی حداقلی وجود دارد که از روش "عدد یک" استفاده کند و موفق هم بشود.


 "سواد زندگی" ، مدرسه آموزش های کاربردی و دانش پایه "عصر ایران":http://www.savadezendegi.com
*پیشنهاد می کنیم هر روز 5 الی 10 دقیقه سواد زندگی بخوانید: سرمایه گذاری برای عمر.

نقش خوب سکوت؛ از رشد سلول های مغزی تا بهبود بی خوابی

سکوت؛ از رشد سلول های مغزی تا بهبود بی خوابی
همه ما حداقل یک بار هم که شده در یک کنسرت با صدای بلند یا جشن تولدی پر سر و صدا احساسی مشابه غرق شدن را تجربه کرده ایم. این پدیده ذهنی مبنای فیزیولوژیکی دارد...

عصر ایران- آلودگی صوتی به معنای ورود انواع اصوات ناخواسته به محیط زندگی و سکونت افراد است. امروزه این موضوع تبدیل به یکی از بزرگترین چالش های زندگی بشری شده و عوارض مهمی بر سلامت انسان به جای گذاشته است که از جمله آنها می‌ توان به افزایش سطح استرس، اختلال خواب یا حتی آسیب شنوایی اشاره کرد.

برخی از نمونه‌ های منابع آلودگی صوتی عبارت اند از سر و صدای ناشی از: 

- ساخت و ساز 

- وسایل نقلیه موتوری

- جمعیت

- کنسرت ها

- هواپیما

و حتی سر و صدای افراد

سر و صدا چیزی است که تقریبا همیشه در گوشه‌ و کنار ما وجود داشته و خواهد داشت، چه به صورت طبیعی مانند آواز پرندگان و چه ناشی از فعالیت های انسانی مانند ایجاد ترافیک در حرکت وسایل نقلیه. با این حال، در یکی از مقالات منتشر شده توسط مرکز ملی اطلاعات زیست فناوری آمریکا می خوانیم که نویز یا همان آلودگی صوتی، تاثیر منفی قابل ملاحظه ای بر سلامت انسان و حتی حیوانات دارد.

در مقایسه با سایر انواع آلودگی همچون آلودگی هوا یا آب، مردم اغلب آلودگی صوتی را به عنوان یک خطر جدی برای سلامت خود نادیده می گیرند. یک بررسی در سال 2018 که از طریق شبکه علمی ریسرچ گیت قابل دسترسی است، از این موضوع به عنوان عاملی گزارش نشده یاد می کند. با این حال بسیاری از مردم به دنبال افزایش فعالیت های انسانی، افزایش آلودگی صوتی را در مقیاس گسترده تجربه می کنند.

سکوت؛ از رشد سلول های مغزی تا بهبود بی خوابی

با توجه به حقایق نام برده هرچند ممکن است سکوت مطلق برای نسل امروزی کمی عجیب و غریب و یا گاهی آزاردهنده باشد، اما بدون شک تاثیر شگفت انگیزی بر بازیابی فیزیکی، ذهنی و روحی خواهد داشت. سکوت می تواند از مسیرهای مختلفی به سلامت انسان کمک کند، از جمله:

- کاهش فشار خون

- تحریک رشد سلول های مغزی

- بهبود تمرکز و حافظه

- آرام ساختن ذهن و حذف افکار پریشان

- تقویت عملکردهای شناختی

- کاهش کورتیزول

- تحریک خلاقیت

- بهبود بی خوابی

- تشویق ذهن آگاهی

سکوت می تواند به کاهش فشار خون کمک کند

فشار خون بالا یکی از اختلالات سلامتی بسیار مهم است که از آن تحت عنوان "قاتل خاموش" نیز یاد می شود. شاید تعجب آور باشد اما دوره های سکوت روزانه هرچند کوتاه می توانند به کاهش فشار خون کمک کنند.

یک مطالعه معتبر در سال 2006 نشان داد که یک دوره 2 دقیقه ای سکوت پس از گوش دادن به موسیقی به طور قابل توجهی ضربان قلب و فشار خون افراد را کاهش می دهد. حتی در مقایسه با موسیقی آرام، سکوت مطلق سبب کاهش بیشتر در معیارهای مذکور می شود.

تحقیقات قدیمی‌ تر مربوط به سال 2003 نیز محیط های پر سر و صدای مزمن را با افزایش ضربان قلب و فشار خون مرتبط دانسته اند. با این حال تحقیقات بیشتری به منظور تعیین اثرات طولانی مدت سکوت بر سلامت دستگاه قلب و عروق مورد نیاز است، اما نتایج کنونی نیز امیدوارکننده هستند. نتایج کامل هر دو مطالعه مذکور و پژوهش هایی که در ادامه توضیح داده می شوند، توسط مرکز ملی اطلاعات زیست فناوری آمریکا در اختیار علاقه مندان قرار گرفته اند.

سکوت ممکن است رشد مغز را تحریک کند

به گفته محققان آرام کردن ذهن می تواند به حفظ سلامت مغزی یاری برساند. یک مطالعه حیوانی در سال 2013 نشان داد که 2 ساعت سکوت در روز باعث تحریک رشد سلول های جدید در هیپوکامپ موش های آزمایشگاهی می شود، منطقه ای از مغز که با حافظه و احساسات مرتبط است.

در حالی که این یافته ها لزوما به معنی تجربه انسانی مشابه نیستند، پیشرفتی بسیار مثبت در زمینه بررسی تاثیر سکوت بر سلامت نوع بشر به شمار می روند.

سکوت قابلیت بهبود تمرکز و حافظه را در اختیار دارد

آیا تاکنون به این موضوع توجه کرده اید که هیچ یک از امتحانات مهم با صدای موسیقی در پس‌ زمینه برگزار نمی‌ شوند؟ سکون شنوایی به ما کمک می کند تا بهتر تمرکز کنیم و بتوانیم به نحو موثرتری از ظرفیت حافظه خود بهره ببریم. 

در مطالعه‌ ای در سال 2021، تعداد 59 شرکت‌ کننده فعالیت هایی را انجام دادند که نیاز به تمرکز بالا داشتند. این آزمون در سه حالت با سکوت مطلق، صدای گفت و گوی افراد و سایر اصوات در پس‌ زمینه اجرا شد. کسانی که در سکوت کار کرده بودند کمترین سطح استرس را تجربه کردند.

روانشناس بالینی و مربی ذهن آگاهی Supriya Blair توضیح می دهد: تمرکز روی یک چیز در یک زمان می تواند به ارتقای کارایی ذهنی و آرامش فردی کمک کند. در واقع وقتی در یک زمان روی یک موضوع واحد تمرکز می کنیم، دچار پریشانی فکری نخواهیم شد. گویی که توجه و انرژی ما با هم هماهنگ می شوند.

سکوت می تواند سطح کورتیزول را کاهش دهد

همه ما حداقل یک بار هم که شده در یک کنسرت با صدای بلند یا جشن تولدی پر سر و صدا احساسی مشابه غرق شدن را تجربه کرده ایم. این پدیده ذهنی مبنای فیزیولوژیکی دارد.

مطالعه ای که اثرات آلودگی صوتی را بر تمرکز بررسی می کرد، یافته مهم دیگری را هم در اختیار دانشمندان قرار داده است: افرادی که فعالیت های روزمره خود را با سر و صدای پس زمینه انجام می دادند، سطوح بالاتری از هورمون استرس کورتیزول را در خون خود نشان دادند.

دکتر Martine Prunty، روانشناس بالینی می گوید: انباشته شدن صدای ناخوشایند و آلودگی صوتی می تواند به مرور منجر به استرس روانی و ترشح بیش از حد کورتیزول شود. افزایش سطح کورتیزول نیز خود باعث افزایش وزن، احساس کلافگی شدید، مشکلات خواب و بیماری های مزمن می شود.

دیدگاههای دکتر راغفر درباره طرح بانام "مولدسازی اموال دولتی"

راغفر: طرح مولدسازی اموال دولتی، اعلام ورشکستگی مالی عمومی است
من معتقدم تداوم این طرح نشان‌دهنده آن است که ظرفیت‌های کسب درآمد به طور سنتی در کشور خشک شده‌است و روش‌هایی مانند فروش نفت دیگر پاسخگو نیست. از این رو دولتمردان نمی‌خواهند ‌برای کسب درآمد از مسیرهای متعارفی که در جهان تجربه شده‌است عبور کنند و مسیرهای غیرمتعارفی را انتخاب کرده‌اند.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا بر این باور است که طرح مولدسازی دارایی‌های دولتی اعلام ورشکستگی مالی عمومی است و در نتیجه خشک شدن ظرفیت‌های درآمدزایی سنتی در کشور مطرح شده‌است.
 
به گزارش خبرآنلاین، طرح مولدسازی اموال دولتی با بندهای عجیب و غریب آن این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده‌است؛ مولدسازی اموال دولتی به این معنا است که دولت اموال بلا استفاده‌ای که دارد یا اموالی که ارزش افزوده و بهره وری پایین دارد و سال‌ها رها شده‌اند و استفاده مطلوبی از این اموال صورت نمی‌گیرد را شناسایی کند تا این اموال بهینه سازی شود.
 
تشکیل هیاتی هفت نفره با اختیارات ویژه و مصونیت قضایی در خصوص واگذاری و مولدسازی دارایی‌های دولت، ویژگی شک‌برانگیز این طرح است، طرحی که به گفته رئیس سازمان خصوصی‌سازی، در شصت و هفتمین جلسه شورای هماهنگی سران قوا تهیه و تصویب و سپس به تایید رهبر معظم انقلاب رسیده است.
 
طرح موادسازی اموال دولتی، اعلام ورشکستگی مالی عمومی است
 
حسین راغفر بر این باور است که طرح مولدسازی دارایی‌های دولت نشانه شکست‌های متعدد است؛ این استاد اقتصاد و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا در گفت و گو با خبرآنلاین و در پاسخ به این پرسش که این طرح چقدر عملیاتی و علمی است و چه تبعاتی دارد، گفت:« این طرح کاملا متمایز از روش‌های خصوصی‌سازی است که در دفعات قبل صورت گرفته و مبتنی بر قانون بوده و یک رویه متفاوتی را عرضه می‌کند که نشان دهنده شکست روش‌های قبلی است و حاکی از آن است که مسئولان ناتوان از انجام ماموریت خصوصی‌سازی بودند.»
 
راغفر در ادامه افزود:« در گذشته خیلی‌ها به طرح‌های خصوصی‌سازی نقد و اعتراض داشتند اما گوش شنوایی نبود و امروز نیز طرح مولدسازی اموال مطرح شده‌ که البته خیلی فراتر از روش‌های خصوصی‌سازی قبلی است و اعلام ورشکستگی مالی عمومی است؛ از ابتدا تصور می‌رفت که اقتصادی که ظرفیت‌های تولید ثروت ملی ندارد و دلالی و سفته‌بازی و سوداگری، سکه رایج آن شده‌است، دیر یا زود به زمین بخورد و در حال حاضر طرح مولدسازی اموال دولتی اعلام ورشکستگی این اقتصاد است.»
 
طرح مولدسازی اموال دولتی تمام اجزای معادله فساد را در خود جای داده‌است
 
این استاد اقتصاد در ادامه با اشاره به معادله فساد در علم اقتصاد گفت:« در علم اقتصاد معادله‌ای با عنوان فساد داریم. بر اساس این معادله فساد برابر است با انحصار، صلاح‌دید گروهی خاص، و نبود الزام برای پاسخگویی. خروجی وجود این سه مولفه، فساد است و متاسفانه در طرح ذکر شده برای مولدسازی اموال دولتی ، تمام اجزای این معادله یکجا فراهم شده‌است. مکانیزم کار این است که در ابتدا گروهی باید تشخیص دهند که دارایی‌های مازاد دولت کدام است و بعد قیمت این دارایی‌ها با صلاح‌دید آنان مشخص می‌شود و به هرکسی که خواستند می‌توانند این دارایی‌ها را ارائه کنند و به هیچکس نیز پاسخگو نیستند.»
 
ظرفیت‌های کسب‌ درآمد سنتی در کشور خشک شده‌ است
 
راغفر در ادامه با اشاره به اینکه گویا عده‌ای در کشور نشسته‌اند و برای اموال عمومی برنامه‌ریزی می‌کنند؛ گفت:«نتایج این طرح را مردم دیر یا زود خواهند دید، من معتقدم تداوم این طرح نشان‌دهنده آن است که ظرفیت‌های کسب درآمد به طور سنتی در کشور خشک شده‌است و روش‌هایی مانند فروش نفت دیگر پاسخگو نیست. از این رو دولتمردان نمی‌خواهند ‌برای کسب درآمد از مسیرهای متعارفی که در جهان تجربه شده‌است عبور کنند و مسیرهای غیرمتعارفی را انتخاب کرده‌اند.»
 
این اقتصاددان در ادامه با اشاره به اینکه روش متعارف کسب درآمد در جهان اخذ مالیات است؛ گفت:«انگار قرار نیست نظام مالیات ستانی در ایران مستقر شود و نظام فشل ناکارآمد کنونی جای خود را به یک نظام کارآمد دهد. بهترین فرصت برای این کار فشارها و محدودیت‌های موجودی است که بر اقتصاد کشور تحمیل شده‌است و اگر در چنین شرایطی حاکمیت نتواند یک تصمیم قاطع برای تغییر این مسیر ناکارآمد بگیرد، فرصت‌های پیش‌رو نیز از میان خواهد رفت.»
 
تشت رسوایی این برنامه از بام فروخواهد افتاد!
 
راغفر در ادامه گفت:«یکی از مهمترین الزامات کنونی ، اجرای خصوصی‌سازی واقعی به جای مولدسازی است. باید خصولتی‌ها و نهادهایی که واسطه بین دولت و بخش خصوصی هستند و فعالیت‌های اقتصادی گسترده دارند، سهام خودشان را دریک پروسه به مردم یا همان بخش خصوصی واقعی عرضه کنند . سپس اصلاح نظام مالیاتی و خروج کامل دستگاه‌ها و نهادهای خاص از فعالیت اقتصادی ضرورت دارد . در غیر این صورت تداوم روش کنونی و دست زدن به مولدسازی برای کسب درآمد نتایج به مراتب ناگوارتری از خصوصی‌سازی ناقص در کشور دارد.»
 
به گفته وی مهمترین اقدام در شرایط کنونی اصلاح ساختار بانکی، مالیاتی و حل معضلات برنامه خصوصی‌سازی با اصلاحات ساختاری و جدی است تا اقتصاد سامان گیرد و راه بر هر فسادی بسته شود.
 
راغفر تاکید کرد: «این در حالی است که طرح کنونی با ساختار پیش‌بینی شده می‌تواند زمینه را برای افزایش فساد مهیا کند و در این موارد نباید روی خلقیات شخصی تکیه کرد بلکه لازم است مبنای اصلی قانون باشد.»
 
دارایی‌های دولت به ثمن بخس به نهادهای قدرت واگذار خواهد شد
 
حسین راغفر در خصوص آنچه که اتفاق خواهد افتاد، گفت:«بیم آن می‌رود این منابع به ثمن بخس به نهادهای قدرت واگذار شود و بخش خصوصی باز هم نفعی از اجرای این طرح نبرد.»
 
او در توضیح این مطلب ادامه داد:«از آنجا که خود نهادهای قدرت نیز منابع کافی در اختیار ندارند، برای تملک این دارایی‌ها ممکن است از بانک‌ها وام بگیرند. بانک‌ها نیز در شرایط کنونی با محدودیت‌های جدی سرمایه رو به رو هستند و در نتیجه برای تامین این منابع مالی باید از بانک‌ مرکزی استقراض کنند. نتیجه افزایش نقدینگی و چاپ پول است . در عمل اجرای این طرح به دلیل همین اتفاقات قابل پیش‌بینی نه تنها ارزش افزوده‌ای برای کشور ندارد بلکه به افزایش نرخ تورم منجر خواهد شد.»
 
این اقتصاددان در ادامه با اشاره به اینکه این طرح بسیار پر مسئله و ابهام‌آمیز گفت:«گذشته از نبود امکان مالی برای بخش خصوصی جهت خرید این اموال، بخش خصوصی در شرایط سیاسی و اجتماعی کنونی حاضر نخواهد شد که وارد این طرح شود و در نتیجه هدف حاکمیت برای جذب سرمایه مردم را محقق نمی‌کند.»
 
حسین راغفر در پایان تاکید کرد این طرح در بهترین شکل یک مرهم موقتی تا یک سال و نیم آینده خواهد بود.

درسهای امانتداری در مسؤولیت در نامه امام علی (ع) به اشعث بن قیس

نگاهی به نامه امام علی (ع) به اشعث بن قیس؛
«اگر زمامدار جامعه خود را امانتدار بداند، هیچ گاه در امانت، تصرف مالکانه نمی کند»
امام علی(ع) با وجود اینکه جانشین پیامبر اکرم (ص) و خلیفه مسلمین بود اما کوچکترین امتیازی برای خود قائل نبود و در محکمه ای حاضر می شد که قاضی آن را خودش نصب کرده و شاکی هم یک یهودی است. حتی گاهی محکوم می شد و اعتراضی هم نمی کرد.

 استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم گفت: اگر زمامدار جامعه خود را امانتدار بداند، هیچ گاه در امانت، تصرف مالکانه نمی کند بلکه مراقبت می کند این امانت را صحیح و سالم و بدون خیانت به دست امین بعدی بسپارد.

«اگر زمامدار جامعه خود را امانتدار بداند، هیچ گاه در امانت، تصرف مالکانه نمی کند» سید جواد ورعی در گفت وگو با شفقنا با اشاره به نامه امام علی (ع) به اشعث بن قیس والی آذربایجان اظهار داشت: اشعث بن قیس گمارده خلیفه قبلی بر آذربایجان بود که امام علی (ع) همانند بسیاری دیگر از منصوبین خلیفه قبلی، او را تنفیذ کرد هرچند بعدها بدلیل عملکرد نامطلوبی که داشت او را تغییر داد. امام (ع) در نامه ای به او این واقعیت را گوشزد می کند که حکومت و مسئولیتی که برعهده تو قرار گرفته، طعمه و شکار نیست بلکه امانتی است بر گردن تو و کسی که تو را نصب کرده مراقب است که در آن خیانت نکنی. درحقیقت این فراز از نامه هشداری برای اشعث بن قیس بود که از مسئولیت خود سوء استفاده نکند.

وی افزود: به طورکلی در قرآن کریم و نیز کلمات معصومین (ع) حکومت و مسئولیت و موقعیت اجتماعی یک امانت شمرده شده است؛ خداوند در سوره نساء می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا». مفسرین می گویند که مخاطب این آیه، پیشوایان دینی و سیاسی هستند. حکومت می تواند مصادیقی از این امانت باشد. از یکسو به کارگزاران خطاب می کند که این مسئولیت امانتی در دست شماست و از سوی دیگر به مردم خطاب می کند که از کارگزاران پیروی کنید و قوانین حکومتی را محترم بشمارید. این منوط به این است که مسئولان امانتدار خوبی باشند و در حفظ مسئولیت خود بکوشند.

وی به نظر آیت الله نائینی در کتاب تنبیه الامه اشاره کرد و گفت: ایشان حکومت ها را به دو دسته تقسیم می کند؛ یک دسته حکومت هایی هستند که نگاه زمامدارانشان به حکومت، مالکانه است و مردم را مِلک طلق خود می دانند و هرنوع تصرف مالکانه در مملکت را برای خود قائل هستند. دسته دیگر حکومت هایی هستند که خود را امانتدار می دانند، زمامداری را از جهتی امانت الهی و از جهتی امانت مردمی می دانند. اگر زمامدار جامعه خود را امانتدار بداند، هیچ گاه در امانت، تصرف مالکانه نمی کند بلکه مراقبت می کند این امانت را صحیح و سالم و بدون خیانت به دست امین بعدی بسپارد. اگر کسی پیوسته نگاهش به مسئولیت چنین نگاهی باشد، همواره نگران این است که امانتدار خوبی نباشد و یا امانت را به دست اهل آن نسپارد و از او بازخواست شود و نتواند پاسخ دهد.

وی افزود: آیت الله نائینی معتقد است که حکومت و زمامداری جامعه نزد عقلای عالم از نوع دوم است و ما باید از راه های مختلف از حقیقت حکومت که چیزی جز امانت نیست مراقبت کنیم و آنچه که سبب صیانت از این امانت می شود، مساله عصمت زمامدار است که در زمان حضور ائمه (ع) ایشان حافظ این حقیقت بودند و در عصر غیبت نیز کسی باید زمامدار باشد که هم اطمینان به امانتداری اوست و هم با نظارت های بیرونی، نظارت ها را قوی تر کنیم و در حکومت اهرم هایی در نظر بگیریم تا خیانتی در این امانت اتفاق نیفتد.

وی گفت: در برخی خطبه های امام علی (ع) از حقوق متقابل مردم و دولتمردان سخن به میان آمده است و این از افتخارات ماست که پیشوای دینی ما حقوق را طرفینی می دیدند یعنی هم برای مردم و هم برای زمامداران تکالیف و حقوقی قائل هستند.

آقای ورعی بیان داشت: اگر ما معتقدیم که الگوی جمهوری اسلامی به فرموده امام خمینی، حکومت علوی است، باید ببینیم چه میزان به حکومت حضرت شباهت دارد؟ امام علی(ع) با وجود اینکه جانشین پیامبر اکرم (ص) و خلیفه مسلمین بود اما کوچکترین امتیازی برای خود قائل نبود و در محکمه ای حاضر می شد که قاضی آن را خودش نصب کرده و شاکی هم یک یهودی است. حتی گاهی محکوم می شد و اعتراضی هم نمی کرد.

وی گفت: ما باید کارنامه 40 ساله خود را مرور کنیم و ببینیم حکومت ما چه شباهتی به حکومت امیرالمومنین دارد، چه از حیث کارگزاران و وظایفی که برعهده داشتند و چه از این حیث که چقدر توانستند حقوق مردم را ادا کنند؟ مردمی که نسبت به اهداف انقلاب و جمهوری اسلامی، نهایت ایثار و فداکاری را انجام دادند. مسئولین باید از عهده خواسته های مردم بربیاید و اگر کسی از عهده برنمی آید لزومی ندارد که مسئولیتی را برعهده بگیرد و بدهکار مردم بماند.

نماهنگ "امیر بی گزند" با صدای آقای محسن چاوشی؛ تنظیم برای امیرالمؤمنین علی (ع)

نماهنگ امیر بی گزند از محسن چاوشی در وصف حضرت علی (ع)

شعر از مولوی جلال الدین محمد بلخی شاعر عارف قرن 7 هجری

واحد: گرچه شاید نتوان با اطمینان گفت این شعر برای چه کسی سروده شده است ولی می توان آن را از وصف کمالی که در آن است به محبوبی کامل نسبت داد. مولای ما امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه و آل ایشان که همان آل الله و همان آل رسول الله صلوات الله علیهم هستند همگی می توانند وصف شده با این شعر باشند، گرچه فهم انسانها هرچند والا و بلندمرتبه از رسیدن به وصفی درخور و شایسته برای پیشوایان معصوم (صلوات الله علیهم) ناتوان است. ولی هرکس به اندازه توانش تلاش برای شناخت و شناساندن ایشان می تواند بکند و به شرط خلوص مورد عنایت خداوند، به وسیله ایشان قرار گیرد.

 اگر به زندگانی پیشوایان به گونه ای کاربردی و الگو نگاه کنیم، و از آنها درسهای اخلاق، حق و عدالت، کرامت (کریم بودن، بزرگواری و بخشندگی) و رحمت (رحم داشتن، مهربانی و بخشندگی) را بیاموزیم و تلاش کنیم در عمل و نه تنها در گفتار پیرو ایشان شویم، آنگاه بزرگی و عظمت و دوستی (حبّ) ایشان را درخواهیم یافت (خواهیم فهمید) و وصف ایشان برای ما از گفته ها و لغات فراتر خواهد رفت و به رابطه ای معنوی و جانی خواهد رسید. تنها با شناخت شایسته می توان به دریافت (فهم) شایسته و داوری شایسته و به مراتب دوستی (و شگفتی) رسید.

این نماهنگی است که برای امیرالمؤمنین علی (ع) تنظیم شده است، برپایه آهنگی که با صدای گرم آقای محسن چاوشی خواننده محبوب می باشد:


دانلود ویدئو

(برخی اشتباهات نوشتاری در متنِ شعرِ آمده در ویدئو هست که در متن زیر درست آن آمده است: اسفل، سور)

عجب سَروی، عجب ماهی، عجب یاقوت و مرجانی

عجب جسمی، عجب عقلی، عجب عشقی، عجب جانی

عجب لُطف بهاری تو، عجب میرِ شکاری تو
درآن غمزه چه داری تو؟ به زیرِ لب چه می خوانـــی؟
عجب حلوای قندی تو، امیر بی گزندی تو
عجب ماه بلندی تو، که گردون را بگردانی
تویی کامل منم ناقص،
تویی خالص منم مخلص

تویی سور و منم راقص، من اَسفل تو مُعَلّایی             (معناها:     سور: جشن، راقص: رقصنده، اسفل: پایینتر، معلّا: والا، بالا، بلندمرتبه شده)

عجب حلوای قندی تو، امیر بی گزندی تو
عجب ماه بلندی تو، که گردون را بگردانی
♫♫♫♫♫♫
به هر چیزی که آسیبی کنی، آن چیز جان گیرد
چُنان گردد که از عشقش بخیزد صد پریشانی
مُرَوَّح کن دل و جان را، دل تنگِ پریشان را     
(معنا:    مُرَوَّح: شاد شده، رَوح (شادی و آرامش) داده شده)
گلستان ساز زندان را، بر این ارواح زندانی
عجب حلوای قندی تو، امیر بی گزندی تو
عجب ماه بلندی تو، که گردون را بگردانــی ...


مرتبط:

- میلاد مبارک



8322800292