واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

هشدار؛ مایکروسافت اطلاعات شما را در ویندوز ۱۰ می‌فروشد

رایورز - مایکروسافت پیش از این اعلام کرده بود آخرین نسخه از سیستم عامل آن حجم بیشتری از داده‌های مربوط به هر رایانه شخصی را در خود نگه می‌دارد.

گزارش‌های رسیده حاکی از آن است که مایکروسافت با شرکتی به نام FireEye یک قرارداد همکاری منعقد کرده است تا اطلاعات مربوط به فعالیت کاربران در سیستم عامل ویندوز ۱۰ را به کمک آن به مراکز امنیتی بفروشد.

به گزارش اینکوئیرر، خبرگزاری استرالیایی ARN در جدیدترین گزارش خود اعلام کرد قرارداد میان مایکروسافت و FireEye منعقد شده است و بر اساس آن اطلاعات مربوط به هر کاربر در سیستم عامل ویندوز ۱۰ ردیابی می‌شود.

در این گزارش آمده است که سیستم امنیتی Windows Defender ابزارهای شرکت iSIGHT Intelligence را به صورت مخفیانه در خود جا داده است و شرکت FireEye قصد دارد از راه دور به این اطلاعات در هر رایانه شخصی مبتنی بر سیستم عامل ویندوز ۱۰ دسترسی داشته باشد.

شرکت مایکروسافت از داده‌های مربوط به فعالیت کاربران در ویندوز ۱۰ استفاده می‌کند تا مشکلات امنیتی سیستم عامل را شناسایی کند و از این طریق بتواند اختلالات پیش آمده را به راحتی حل کند. این فرآیند در ظاهر خوب به نظر می‌رسد.

 

 

مایکروسافت پیش از این اعلام کرده بود آخرین نسخه از سیستم عامل آن حجم بیشتری از داده‌های مربوط به هر رایانه شخصی را در خود نگه می‌دارد تا از این طریق ایمنی بیشتری برقرار شود.

با وجود اینکه مایکروسافت بارها اعلام کرده است اطلاعات شخصی کاربران در این فرآیند به ندرت ذخیره می‌شوند و حریم شخصی کاربران زیرپا گذاشته نمی‌شود، ولی هم‌اکنون منابع آگاه گزارش دادند که غول نرم‌افزاری جهان داده‌های مربوط به هر رایانه مبتنی بر ویندوز ۱۰ را به شرکت‌های امنیتی می‌فروشد.

زگیل تناسلی از چه راهی منتقل می‌شود؟

اگر شریک جنسی فردی به ویروس HPV مبتلا و دچار ضایعه پوستی در ناحیه تناسلی شد، اما خود شخص هیچ گونه علامتی نداشت نباید تصور کند که به این بیماری مبتلا نشده است و باید سریعا به پزشک مراجعه و معاینه شود.
یک فوق تخصص آندرولوژی عنوان کرد: شمار مبتلایان به زگیل تناسلی در کشور رو به افزایش است، به همین دلیل افزایش آگاهی مردم در خصوص راه‌های انتقال و علائم این بیماری بسیار ضروری است.

دکتر محمدرضا صفری‌نژاد، فوق تخصص آندرولوژی درباره راه‌های انتقال ویروس HPV (زگیل تناسلی)، گفت: زگیل تناسلی از طریق استخر، حوله، دیده بوسی، استفاده مشترک از قاشق، چنگال، لیوان و لباس منتقل نمی‌شود.

وی افزود: زگیل تناسلی تنها از طریق برقراری ارتباط جنسی منتقل می‌شود؛ به گونه‌ای که در هر تماس احتمال انتقال ویروس 70 درصد افزایش پیدا می‌کند.

این استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با بیان اینکه 50 درصد مبتلایان به این ویروس دچار بروز علامت و ضایعه در ناحیه تناسلی نمی‌شوند، خاطرنشان کرد: اگر شریک جنسی فردی به ویروس HPV مبتلا و دچار ضایعه پوستی در ناحیه تناسلی شد، اما خود شخص هیچ گونه علامتی نداشت نباید تصور کند که به این بیماری مبتلا نشده است و باید سریعا به پزشک مراجعه و معاینه شود.

صفری‌نژاد با توجه به افزایش شمار مبتلایان به زگیل تناسلی در کشور، گفت: کشورهای اروپایی و آمریکا واکسن این بیماری را در برنامه واکسیناسیون کشوری خود قرار داده‌اند. به همین دلیل این ویروس در کشورهای اروپایی و آمریکایی تحت کنترل قرار گرفته است، اما در کشور ما هنوز هیچ اقدامی در این خصوص انجام نشده است.

وی افزود: گنجاندن یک واکسن در برنامه واکسیناسیون کشوری نیازمند یک مطالعه دقیق و جامع است که متاسفانه هنوز هیچ قدمی در این خصوص برداشته نشده است.

این متخصص اورولوژی در بخش دیگری از سخنانش یادآور شد: اگر بیماران به موقع مراجعه از تماس جنسی مجدد با فرد آلوده خودداری کنند این بیماری قابل درمان خواهد بود در غیر این صورت بیماری تشدید می‌یابد.

به گفته وی، زگیل تناسلی در خانم‌ها خطر ابتلا به سرطان دهانه رحم را در پی دارد.

صفری‌نژاد در پایان خاطرنشان کرد: درمان زگیل تناسلی برای برخی افراد امکان‌پذیر نیست و متاسفانه بیمه‌ها نیز درمان این بیماری را تحت پوشش قرار نمی‌دهند و این امر باعث می‌شود برخی از مراجعه به پزشک خودداری کنند که این امر علاوه بر تشدید بیماری احتمال انتقال ویروس به سایر افراد را نیز در پی دارد. بنابراین بهتر است سازمان‌های بیمه‌گر در این خصوص چاره‌اندیشی کنند.

منبع: آنا

باج‌افزاری ۸ ساله که هیچ کارشناس امنیتی نتوانسته نابودش کند!

Kelihos بات‌نتی که باج‌افزار توزیع می‌کند
بات‌نتی ۸ ساله که هیچ کارشناس امنیتی نتوانسته نابودش کند!
دیگر زمان به کارگیری بدافزارهای ساده به سر رسیده است. امروزه بدافزارهایی که به صورت ترکیبی عمل کرده و یکدیگر را فراخوانی‌ می‌کنند، به وفور در دنیای هکری مورد استفاده قرار می‌گیرند. در جدیدترین مورد بات‌نت Kelihos با تغییر رویکرد باج‌افزارهایی از خانواده Troldesh را توزیع می‌کند.

در میان بات‌نت‌هایی که امروزه در دنیای هکری مورد استفاده قرار می‌گیرند، Kelihos جزء معدود بات‌نت‌هایی است که نزدیک به هشت سال است از سوی هکرها مورد استفاده قرار می‌گیرد و هر بار کارشناسان امنیتی سعی کرده‌اند این بات‌نت را شکست دهند مغلوب شده‌اند. کارشناسان حوزه امنیت در سپتامبر سال 2011 و مارس 2012 تلاش کردند این بات‌نت را شکست دهند، اما در هر دو مورد مغلوب شدند. در طول این سال‌ها هکرها از بات‌نت فوق به شکل‌‌های مختلف برای ارسال هرزنامه‌ها و توزیع باج‌افزارهایی همچون MorsJoke و Wildfire سود بردند.

در مردادماه، کارشناسان امنیتی گزارش کردند که هکرها در تلاش هستند تا این بات‌نت را در کنار بات‌نت‌های دیگر مورد استفاده قرار دهند. به طوری که به منظور توزیع باج‌افزارها و تروجان‌های بانکی مورد استفاده قرار گیرد. بات‌نت Kelihos در یک اتفاق کم سابقه در یک شب موفق شد سه برابر رشد کرده و 34.533 دستگاه را آلوده سازد. در شهریورماه این بات‌نت شروع به توزیع تروجان‌های بانکی NyMain، PandaZeus و Kronos کرد. اما در ماه جاری (آذرماه) کارشناسان گزارش کردند که این بات‌نت مجددا فرآیند توزیع باج‌افزارها را از سر گرفته است. در مکانیزم جدید Kelihos اسپم‌هایی که حاوی لینک‌هایی به یک فایل جاوااسکریپت و یک سند ورد است را به منظور توزیع باج‌افزار Troldesh برای کاربران مختلف ارسال کرد.



Kelihos یکی از معدود بات‌نت‌هایی است که کارشناسان امنیتی هنوز موفق نشده‌اند، آن‌را ردیابی کنند.

این اولین باری است که شاهد آن هستیم که بات‌نت فوق از فایل‌های جاوااسکریپت به منظور آلوده کردن کاربران استفاده می‌کند. باج‌افزاری که این بات‌نت آن‌را ارسال می‌کند، فایل‌های کاربران را رمزگذاری کرده و فرمت فایلی آن‌ها را no_more-ransom نام‌گذاری می‌کند. در مهرماه آزمایشگاه کسپرسکی، دپارتمان امنیتی اینتل و پلیس اتحادیه اروپا پروژه‌ای موسوم به NoMoreRansom را پایه‌گذاری کردند تا به قربانیان باج‌افزارها کمک کنند. به همین دلیل هکرها تصمیم گرفتند نام فرمت فایلی خود را از پروژه این شرکت‌ها اقتباس کرده و به نوعی این شرکت‌ها را مورد تمسخر قرار دهند.

این باج‌افزار در حال حاضر ایمیل‌هایی که فرمت‌ فایلی آن‌ها au. است را هدف قرار می‌دهد. این بات‌نت همچنین ایمیل‌های دوست‌یابی را برای کاربرانی که آدرس ایمیل آن‌ها به .pl ختم می‌شود و ایمیل‌های مالی را برای کاربرانی که آدرس ایمیل آن‌ها .vs است، ارسال می‌کنند. این بات‌نت همچنین ایمیل‌هایی با موضوعات پزشکی برای کاربران سراسر جهان ارسال می‌کند. باج‌افزار Troldesh پیام‌های هرزنامه‌ای را تحت عنوان و تم کارت‌های هدیه بانک امریکا برای کاربران ارسال می‌کند.


مطلب پیشنهادی

رهایی از مزاحمت‌های بدافزاری به مبارزه ای تمام عیار نیاز دارد

زمانی که کاربر فایل آلوده را باز می‌کند، باج‌افزار دانلود شده و رمزنگاری فایل‌ها را آغاز می‌کند. در ادامه یادداشتی به زبان روسی و انگلیسی به کاربران نشان داده شده و به آن‌ها نحوه پرداخت باج و نحوه ارتباط با هکرها را توضیح می‌دهد.

این باج‌افزار قادر به فراخوانی بدافزارهای دیگر بوده و از طریق سرور کنترل و فرمان‌دهی آن‌ها را خط‌دهی می‌کند. همچنین بدافزار رباینده اطلاعات Pony را برای سرقت گذرواژه‌ها و اطلاعات حساس روی کامپیوتر قربانیان نصب می‌کند.

فرصت زیادی تا پایان آب در ایران وجود ندارد، احتمالا ۱۵سال

فرصت زیادی تا پایان آب در ایران وجود ندارد، احتمالا ۱۵سال
اگر وقت بخریم،‌ آینده برایمان تاریک نیست

فرصت زیادی تا پایان آب در ایران وجود ندارد، احتمالا ۱۵سال

پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: یک استاد دانشگاه تهران معتقد است: فرصت زیادی تا پایان منابع آبی در ایران وجود ندارد و اگر به برنامه‌ای که برای بحران آب ریخته شده به درستی عمل شود، ممکن است ۱۵ تا ۲۰ سال طول بکشد تا ایران بتواند بحران را از سر بگذراند.

ایران کشوری با اقلیم عمدتاً گرم و خشک است. رشد سریع جمعیت مهمترین عامل کاهش سرانه آب تجدیدشونده کشور در قرن گذشته بوده است. جمعیت ایران در طی این هشت دهه، از حدود 8 میلیون نفر در سال 1300 به 80 میلیون نفر در سال 95 رسیده است. بر این اساس میزان سرانه آب تجدیدپذیر سالانه کشور از میزان حدود13000 متر مکعب در سال 1300 به حدود 1400 متر مکعب در سال 1392 تقلیل یافته است. براساس گزارشی که بانک جهانی به تازگی منتشر کرده، ایران در ‌سال 2014، حدود‌ هزار و ۶۴۴ مترمکعب آب شیرین تجدیدپذیر برای هر نفر داشته است؛ این در حالی‌ است که در ‌سال 1962 این مقدار حدود ۵ برابر یعنی پنج‌هزار و  500 مترمکعب بوده است؛ یعنی در حدود نیم‌قرن، حدود 4‌هزار مترمکعب از آب‌های تجدیدپذیر ایران کم شده است. همه این آمارها و ارقام نشان می‌دهد که در صورت ادامه این روند، وضعیت در آینده به مراتب بدتر خواهد شد و بحران بی‌آبی در ایران روز به روز شدت خواهد گرفت.

علاوه بر اینها تحلیل‌های هواشناسی انجام شده از سال 1347 تا 1383 در ایران نشان می‌دهد که ایران 10 دوره خشکسالی را پشت سر گذاشته است. سه مرحله خشکسالی و کاهش بارندگی 26 درصد در بین سال‌های 63-1347، سه مرحله خشکسالی و کاهش بارندگی 44 درصد در بین سال‌های 72-1363، دو مرحله خشکسالی و کاهش بارندگی 17.5 درصد در بین سال‌های 76-1372، یک دوره خشکسالی با 34 درصد کاهش بارندگی نسبت به میانگین سی ساله در بین سال‌های 80-1377. ادامه خشکسالی در بعضی مناطق کشور نظیر مناطق جنوب و جنوب شرقی و تا حدودی جنوب غرب ایران در بین سال‌های 83-1380، ایران را به کشوری آسیب پذیر با منابع محدود آبی تبدیل کرده که حالا سوء مدیریت نیز بر مشکلات آبی در ایران افزوده است.

بحران بی‌آبی در ایران تا کنون 33‌هزار روستا را خالی از سکنه کرده و 25‌هزار روستا را با جمعیتی کمتر از 20 خانوار مواجه کرده است و باعث شده 10‌میلیون هکتار از زمین‌های کشاورزی کشور بلاتکلیف بمانند.

اما آیا بحران بی‌آبی حقیقت دارد؟ این واقعیت تا چه‌اندازه ترسناک است؟ چقدر آب برای ما باقی مانده و چقدر زمان که بتوانیم زنده بمانیم؟ محمد کارآموز، استاد برنامه‌ریزی و مدیریت منابع آب دانشگاه تهران در گفت‌و‌گو با خبرآنلاین به این سوالات پاسخ داده است.

مشروح کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

آیا ایران با بحران آبی روبه‌رو است؟

ما از نظر فیزیکی کمبود آب داریم ولی نمی‌توانیم از آن غافل شویم که سال‌ها کوتاهی در مسائل مدیریت آب به خصوص در 12 سال گذشته این بحران را شدیدتر کرده است. طرح بزرگی به نام احیا و مدیریت آبخوانها که امروز در حال اجرا است به این خاطر به وجود آمده که سال‌ها در این رابطه کوتاهی شده است. تغییرات اقلیمی وجود دارد که در همه کشورها در جهان با آن مواجه هستند. در چنین مواقعی شما می‌توانید به آبهای زیر زمینی اتکا داشته باشید اما ما این اتکا را نیز از دست ‌داده‌ایم چرا که آبهای زیر زمینی را نابود کرده‌ایم و اکنون نیز سعی می‌کنیم تا این آبها را احیا کنیم ولی ظرفیت‌های لازم را نداریم. جامعه دانشگاهی به صورت عملیاتی همراه بخش اجرایی نیستند. خیلی خوب است که ما برای هر آبخوان و حوزه‌ای دانشگاه داشته باشیم ولی چه بهتر است که این را از حرف به عمل تبدیل کنیم و به معنی واقعی کلمه ظرفیت سازی کنیم. بسیاری از دانشجویان دکترای من تا همین چند وقت پیش درس آب زیر زمینی نداشته‌اند. چرا که براساس آیین نامه‌های درسی دانشجویان، درسی تحت عنوان منابع آبی برای آنها تدوین نشده بود. در نتیجه واقعا نیاز به یک نگاه جدید به مدیریت آب وجود دارد.

کمبود آب وجود دارد و سال به سال تغییر می‌کند ولی باید این مسائل را از قبل نیز پیش بینی کرد و با یک مدیریت جامع باید نیازها را در بخش کشاورزی کاهش داد. در بخش شرب و صنعت نیازهایمان بسیار بالا نیست و در بخش کشاورزی با راندمان بسیار پایینی کار می‌کنیم. با این حال زنگ خطرها به صدا درآمده اما در مقابل آن عملیات و واکنش‌های ما بسیار کند است. باید آستین‌هایمان را بالا بزنیم و همه را درگیر آب و مدیریت آب کنیم.

ما حدود 8 هزار نفر متخصص آب را در طول 20 سال گذشته تربیت کرده‌ایم اما این 8 هزار نفر کجا هستند؟ چگونه می‌توان از این افراد استفاده کرد؟ هر کشتی به گل نشسته‌‌ای با این تعداد نیروی انسانی از گل بیرون خواهد آمد اما نیروهای ما کجا هستند؟ بهترین دانشجویان ما بیکارند چرا که سیستم‌ استفاده از ظرفیت‌ها را در ایران نداریم.

از چه زمانی بحران آب کلید خورد؟

بحران از اواخر سال‌های 70 شروع شد و دلیل آن این بود که توسعه بخش‌های کشاورزی، صنعتی و شهری بدون برنامه ریزی‌های لازم شدت پیدا کرد. همزمان ما با دو سیکل کم آبی در کشور مواجه شدیم از طرفی مسائلی نیز باعث شده که ما نتوانیم از برخی آبها استفاده کنیم. این مسئله در 17 یا 18 سال گذشته تکرار شده و بخصوص به خاطر صدماتی که به آب‌های زیر زمینی وارد شده نمی‌تواند پشتوانه خوبی را که ما برای تامین آب در سال‌های کم آبی داریم، جبران کند و سیاست هایی که در دولت‌های قبلی درباره آب‌های زیرزمینی بوده خیلی از دشت‌های ایران را ممنوعه کرده و ما نمی‌توانیم از آنها استفاده کنیم.

قبل از نیمه دهه 70 ما با مشکلات آبی رو‌به‌رو بودیم اما مشکلاتمان طیف دیگری داشت و نیازهایمان به آب کمتر بود و این مسائل ترکیبی از ضعف مدیریت و وقایعی است که ما باید خود را آماده کنیم تا با آن مواجه شویم.

شما گفتید که کشاورزی راندمان زیاد ندارد. آب در ایران در کدام بخش  شرب، کشاورزی یا صنعت به بحران روبه‌رو است؟ آیا بحران آب عمومیت دارد یا فقط خاص کشاورزان یا صنعتگران است؟

شما نمی‌توانید بحران آب کشاورزان را از بقیه کشور جدا کنید. در شهرهای بزرگ برای تامین آب شرب مشکل داریم. اما اگر بخواهیم به مشکل بی‌آبی کلان و کلی نگاه کنیم، مشکل اصلی در کشاورزی است. چون مصرف کننده اصلی آب است. ما اگر بتوانیم 30 درصد مصرف آب را در بخش کشاورزی کاهش دهیم قطعا مشکلاتمان کمتر و کمتر خواهد شد. در بسیاری از مناطق کشور مصرف آب شرب و صنعت حدود 6 درصد است و 90 درصد آب در بخش کشاورزی استفاده می‌شود. ما هنوز از روش‌های قدیمی استفاده می‌کنیم. روش‌های جدیدی نیز که استفاده می‌کنیم براساس برنامه نیستند در نتیجه بسیاری از زمین‌هایمان بایر شده است. به همین خاطر است که در همه مسائل باید برخورد جامعی داشت.

آیا بحران آب عمومیت دارد؟ چقدر این واقعیت هولناک است؟

خبر خوب این است که به دلیل تغییرات اقلیم ما می‌توانیم انتظار داشته باشیم که سال‌های پر آب‌تری را در پیش رو داشته باشیم. اگر ما وارد سیکل سال‌های پرآب شویم و بعد بتوانیم وقت برای خودمان بخریم و آبخوان‌هایمان را بیشتر احیا کنیم قطعا آینده برایمان تاریک و مبهم نخواهد بود. همه این‌ها امکان پذیر خواهد بود در شرایطی که مردم و کشاورزان و صاحبان صنایع بخشی از سیستم تصمیم گیری شوند. با ایجاد سازگاری ما در همه زمینه‌های مرتبط با آب فعال شویم. فراموش نکنید که ما در برابر پرآبی نیز آسیب پذیر هستیم. بسیاری از شهرهای بزرگ ما نسبت به سیل آسیب پذیر هستند و ما آمادگی لازم را نداریم و فکر می‌کنیم اگر بارندگی زیاد باشد مشکلی نخواهد بود. دوره پرآبی می‌تواند خیلی از مناطق کشور را فلج کند. کما اینکه امسال دیدید که سیل‌ها چه تلفاتی مالی و جانی را در برخی از مناطق کشور در پی داشتند.


چقدر وقت داریم که منابع آبی را ترمیم کنیم؟ با توجه به اینکه برای احیای آب‌های زیر زمینی سال‌ها زمان لازم است، چقدر فرصت داریم تا کاری کنیم؟ عاقبت برای بحران آب چه باید کرد؟

فرصت زیادی نداریم. اگر به برنامه‌ای که برای بحران آب ریخته شده به درستی عمل شود، ممکن است 15 تا 20 سال طول بکشد تا بتوانیم بحران را از سر بگذرانیم. ولی در همین زمینه نیز با وجود اینکه طرح بزرگ احیای آبخانه‌ها را داریم ولی به باور من ما از تمام ظرفیت‌های خود برای پیدا کردن بهترین راه حل برای کاهش تنش‌هایی که در جامعه با نبود آب ایجاد می‌شود، استفاده نمی‌کنیم. وقتی که شما چاه‌هایی را می‌بندید واکنش‌هایی را به دنبال خواهد داشت که نیازمند برخوردی است که در درازمدت کشاورزان و مردم را با خود همراه کند. ما 2 سال است که با وزارت نیرو در تلاش هستیم تا دانشگاه تهران را درگیر کنیم تا این دانشگاه بتواند نقش راهبردی در بحران آب داشته باشد اما هر چه بیشتر سعی کردیم کمتر به نتیجه رسیدیم. با این وجود که مسئولان به این باور هستند که نیاز به متخصصین در زمینه بحران آب و تبعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد، اما این باور محقق نمی‌شود.

پروژه‌های انتقال آب روش خوبی برای درمان درد بی آبی در ایران است، به خصوص اینکه تنها پیامدهای انتقال آب در ایران پیامدهای توسعه پایدار بوده است؟

اگر به صورت کلی بخواهیم درباره پروژه انتقال آب بحث کنیم باید بگوییم که آب یک کالای اقتصادی است. اگر جایی آب زیادی داشته باشد می‌توان به طریق مطلوبی در جای دیگر استفاده کرد به شرط اینکه بهای آن را بپردازید. به هر حال پروژه انتقال آب باید باعث رونق اقتصادی در جایی باشد که آن آب به آنجا منتقل می شود یعنی هم مبدا و هم مقصد باید از این آب استفاده لازم را ببرند که هر دو احساس کنند در این بازی برنده‌اند. اما بسیاری از تصمیمات در زمینه انتقال آب براساس مسائل سیاسی اتخاذ شده که سبب ایجاد مقاومت مردم محلی شده است. انتقال آب را به طور کلی نمی‌توان رد یا تایید کرد اما تصور من این است که پروژه‌های انتقال آب در ایران خارج از اصول بوده است.

تا چه اندازه مسئولان، امروز به این نتیجه رسیده‌اند که در رابطه با تصمیماتی که در رابطه با انتقال آب گرفته‌اند بازنگری کنند و انتقادات را بپزیرند ؟

ما مدیران خوبی داریم حداقل از نظر حسن نیت اما مشکل اصلی که ما با مدیران لایه‌های میانی است. مدیران لایه‌های میانی قدرت لازم برای سازندگی را ندارند ولی قدرت لازم برای خراب کردن کارها را دارند. وقتی وزیر یا معاونش دستوری را از روی حسن نیت می‌دهد این دستور در لایه‌های پایین‌تر و لایه‌های میانی دیگر، اثر بخشی لازم را ندارد. یکی از مشکلاتی که امروز جامعه دانشگاهی در خصوص آب با آن مواجه است، این است که جامعه دانشگاهی باید با مدیران میانی یا لایه‌های میانی مدیریت برخورد داشته باشند که متاسفانه‌ آنها قدرت اجرایی انجام کارها را ندارند.

منبع: خبر آنلاین

فرونشست و فروچاله‌ها: زلزله خاموش در کمین شهروندان

زلزله خاموش در کمین شهروندان

بررسی دلایل گسترش فرونشست و فروچاله‌ها:

زلزله خاموش در کمین شهروندان

پایگاه خبری تحلیلی آب ایران:

سیل، زلزله، توفان، بهمن و خشکسالی… فهرست مخاطرات طبیعی، فهرست بلندبالایی است؛ فهرستی هراس‌آور و هشداردهنده که از وقوع بحران‌هایی بزرگ خبر می‌دهد! از لحظه‌ای که مرگ روی سر جمعیت زیادی آوار می‌شود. سهم کشور ما از این فهرست، سهم کمی نیست و طبق آمارهای موجود، ایران با 32 مخاطره طبیعی در ردیف پرمخاطره‌ترین کشورها قرار گرفته است؛ بلایایی طبیعی که کسی از زمان وقوع‌شان خبر ندارد.

این اما همه ماجرا نیست. اگر در ماه‌های گذشته، خبرهای داغ رسانه‌های نوشتاری و دیجیتال را دنبال کرده باشید، حتما از فرونشست‌های متعدد زمین در گوشه گوشه کشور خبر دار شده‌اید؛ فرونشست‌هایی 3 تا 36 سانتی‌متری که وقتی در کنار فروچاله‌های چندمتری اخیر پایتخت قرار می‌گیرند، هراس جدیدی به دل شهروندان می‌اندازند. هراس از وقتی که زمین زیر پای آدم‌های از همه جا بی‌خبر، دهان باز کند و هرچیزی را که آن بالاست، ببلعد. خمیازه‌هایی ناگهانی که خیلی‌ها را نگران کرده و این اتفاق را در زمره مخاطرات جدید و بحران‌زای کشور ما قرار داده است؛ بهانه‌ای که باعث می‌شود با کارشناسان و مسئولان مختلف صحبت کنیم و از دلایل تکرار این حادثه در کشور بگوییم؛ اتفاقی که به زلزله خاموش تعبیر می‌شود و به گفته بسیاری از کارشناسان، خسارت‌های ناشی از زلزله را دوچندان می‌کند.


متهم ردیف اول؛ برداشت آب‌های زیرزمینی

برداشت بیش از اندازه آب‌های زیرزمینی؛ اگر برای فرونشست‌های سریالی زمین در نقاط مختلف کشور دنبال مقصرمی گردید، روی این عامل بیشتر از بقیه عوامل فکر کنید. این اعتقاد مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌شناسی، زیست‌محیطی و مهندسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور است؛ مسئولی که انگشت اتهامش را به سمت برداشت بیش از اندازه آب‌های زیر زمینی گرفته و معتقد است، مهم‌ترین عامل بروز این پدیده در همه استان‌های کشور همین موضوع است.

امیر شمشکی البته حرف‌های جالب‌تری هم دارد. او از توافقی بین سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی وقت و سازمان زمین‌‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور در سال 84 خبر می‌دهد. طبق این توافق باید طی دوره‌هایی پنج‌ساله، ابعاد مختلف فرونشست در هر کدام از استان‌های کشور مطالعه و بررسی می‌شد؛ مطالعه‌ای که در حال حاضر هم استان‌های تهران، کرمان، فارس، همدان و خراسان رضوی در حال انجام است.

نتایج این مطالعه وقتی اهمیت پیدا می‌کند که بدانیم براساس آمارها در دشت‌های بحرانی کشور سالانه به‌طور متوسط 15 سانتی‌متر فرونشست وجود دارد که در برخی دشت‌ها، میزان آن به 20 تا 35 و در برخی نقاط دیگر تا 50 سانتی‌متر نیز می‌رسد؛ پدیده‌ای که شیوعش با توجه به بافت و جنس خاک متفاوت است.

پیامدهای شیوع این پدیده اما دوست‌داشتنی نیست. شمشکی همین جا به بایر ماندن و غیرقابل استفاده شدن زمین‌های بسیاری در گوشه و کنار کشور اشاره می‌کند؛ اتفاقی که زیان‌های زیادی به دنبال دارد. آسیب به خطوط نفت، گاز و ریل کشور، تبعات منفی دیگری است که شمشکی به آن اشاره می‌کند؛ حادثه‌هایی که با گذشت زمان هرکدام به تنهایی می‌توانند بحرانی بزرگ و حادثه‌ای تلخ در ابعاد وسیع به وجود بیاورند؛ اتفاقی که پیشگیری از آن احتیاج به همکاری همه‌جانبه نهادهای مختلف دارد. مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌‌شناسی با اشاره به همین موضوع می‌گوید: در این زمینه، همه دستگاه‌هایی که در ارتباط با پدیده فرونشست فعالیت می‌کنند، با اشتراک اطلاعاتشان در سازمان زمین‌‌شناسی، امکان فعالیت‌های میدانی مناسب‌تری را برای محققان این مرکز پدید می‌آورند.

همیشه پای یک عامل انسانی در میان است

فرونشست چیست؟ برای این سوال دوکلمه‌ای، جواب مفصلی وجود دارد. در تعریف یونسکو، فرونشست عبارت است از فرو ریزش یا نشست سطح زمین؛ اتفاقی که به علت‌های مختلف و در مقیاس‌های گوناگون رخ می‌دهد. به‌طور معمول این اصطلاح به حرکت قائم رو به پایین سطح زمین گفته می‌شود.

به عبارت دیگر فرونشست پدیده‌ای است با عوامل فراوان، ‌ازجمله عملیات انسانی مانند معدنکاری یا برداشت آب‌های زیرزمینی و نفت، آب شدن یخ‌ها، حرکت آرام زمین و خروج گدازه. این پدیده طبیعی اما با فروچاله‌هایی که هرچند وقت یکبار در سطح شهرها ایجاد می‌شوند، متفاوت است. محمدجواد بلورچی، سخنگوی سازمان زمین‌‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور با تاکید بر این موضوع می‌گوید: حوادثی که در ماه‌های اخیر و در نقاط مختلف پایتخت رخ داد که شهرداری در این مناطق مشغول احداث تونل مترو بود، فرونشست نیست و فروچاله یا فرو ریزش شناخته می‌شود. فروچاله‌ها اما از دیدگاه علم زمین‌‌شناسی، ایجاد فرورفتگی در سطح زمین است، فرورفتگی‌هایی در اشکال بیضی و کروی با دیواره‌هایی با شیب تند در ابعاد سه تا 10 متر.

بلورچی با اشاره به این موضوع می‌گوید: عامل اصلی‌ای که باعث ایجاد فروچاله‌ها می‌شود، به وجود آمدن حفره‌های عمیق در زیر‌زمین است و از آنجا که در بیشتر موارد عامل انسانی باعث به وجود آمدن این حفره‌ها می‌شود، باید نهاد‌های مختلف در نظر داشته باشند که با دستکاری انسانی، این حفره‌ها را در زیر‌ زمین ایجاد نکنند.

تشدید خسارات زلزله با شیوع پدیده فرونشست

برای همه آنهایی که از زلزله و تکان‌های شدید زمین و ویرانی ساختمان‌ها می‌ترسند، فرونشست می‌تواند یک هشدار باشد؛ پدیده‌ای که باعث تشدید خسارت‌های احتمالی ناشی از زلزله می‌شود؛ این ارتباط را رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، بین این دو پدیده طبیعی برقرار می‌کند. اسماعیل نجار با اشاره به کاهش سطح آب‌های زیرزمینی و شیوع پدیده فرونشست در بخش‌هایی از کشور مخصوصا پایتخت می‌گوید: در سال‌های اخیر، تغییر اقلیم و کاهش بارندگی در سطح کلان و جهانی، همچنین نیاز به آب و منابع آبی در داخل شهر باعث شد میزان برداشت از سفره‌های زیرزمینی بیش‌از حد مجاز انجام شود.

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با اشاره به دو عامل تمرکز جمعیت و بافت شهری آثار و پیامد‌های فرونشست را در شهر تهران بیش از بقیه نقاط کشور می‌داند و می‌گوید: ما نشانه‌های فرونشست زمین را در نقاط مختلف کشور می‌بینیم، اما این پدیده طبیعی بیشتر در مناطق بیابانی و دشتی رخ می‌دهد که خالی از سکنه هستند و به همین علت چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، درحالی که در تهران به دلیل تمرکز جمعیت زیادی که وجود دارد، می‌تواند شدیدا آسیب‌زا باشد. جمعیت بیش از 10 میلیون نفری تهران، موضوعی است که مورد توجه نجار قرار می‌گیرد؛ جمعیتی که نجات‌شان در مواقع بحرانی مانند زلزله کار سختی است. به همین دلیل می‌گوید: متاسفانه وضعیت ساخت و ساز بناها، خیابان‌ها، راه‌ها و حتی مکان گزینی برای ساخت و ساز بناهای مختلف در تهران در شرایط مناسبی قرار ندارد. در نتیجه با تشدید فرونشست زمین، خطرات بیشتری جان و مال مردم را تهدید می‌کند.

خسارات ویرانگر و جبران‌ناپذیر فرونشست

ردپای فرونشست را در نقاط مختلف کشور می‌توان دید؛ ردپایی که بیشتر از همه خودش را در دشت‌های اصفهان، قزوین، تبریز، رفسنجان، ورامین، کرج، شهریار و تهران نشان می‌دهد تا جایی که گزارش‌های رسمی سازمان زمین‌‌شناسی از فرونشست 36 سانتی‌متری برخی مناطق در طول یک سال خبر می‌دهند و از پدیده‌ای حکایت می‌کنند که می‌تواند هزینه‌های زیادی به بار بیاورد؛ موضوعی که مورد توجه مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت راه و شهرسازی هم قرار گرفته است، تا جایی که علی بیت‌اللهی آن را مساله‌ای ملی عنوان می‌کند و می‌گوید: نباید از مساله فرونشست زمین با بی‌اعتنایی گذر کنیم.

به گفته این کارشناس، فرونشست زمین در بیشتر دشت‌های کشور در حال رخ دادن است، اما آنچه باعث شده اخبارش در تهران رسانه‌ای‌تر شود، خسارت‌هایی است که به بار آورده است؛ خسارت‌هایی که آسیب‌های زیادی را به زیرساخت‌های آب، برق و گاز شهری زده‌اند. بیت‌اللهی با اشاره به همین موضوع می‌گوید: زیرساخت‌های شهری در پایتخت یعنی آب، برق و گاز در برابر فرونشست زمین آسیب‌پذیر هستند و اگر این پدیده در مناطقی رخ بدهد که شریان‌های اصلی آب و گاز از آنها عبور می‌کنند، خسارات زیادی برجا خواهند گذاشت.

خساراتی که مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان وزارت راه از آن نام می‌برد، تنها خسارات مادی نیست. به این فهرست می‌توان خسارات جانی زیادی را هم اضافه کرد؛ همان موضوعی که باعث نگرانی کارشناسان شده است. همین‌جاست که بیت‌اللهی از آسیب‌پذیر‌بودن خیابان‌ها، جاده‌ها، بناها و حتی خطوط مترو براثر فرونشست زمین خبر می‌دهد و می‌گوید: باید تا جایی که امکان دارد به ایمن‌سازی شریان‌های اصلی گاز، برق و آب بپردازیم که البته این موضوع، هزینه زیادی به دنبال دارد. ایمن‌سازی این شریان‌های اصلی، وقتی اهمیت پیدا می‌کند که مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان وزارت راه به فرسودگی شبکه انتقال آب اشاره می‌کند؛ مشکلی که تشدید‌کننده پدیده فرونشست است.

آسیب‌های فرونشست به همین‌جا خلاصه نمی‌شود. بیت‌اللهی نقش فرونشست زمین در آسیب‌زدن به شبکه ریلی کشور را کم تاثیر نمی‌داند و به همین دلیل می‌گوید: سامانه حمل و نقلی پایتخت، سامانه کوچکی نیست. چند مسیر اصلی مانند مسیر راه آهن تهران ـ اهواز، تهران ـ مشهد، تهران ـ جنوب و تهران ـ تبریز در این محدوده گسترده شده که با استمرار روند فرونشست‌ها به آنها آسیب وارد می‌شود. اما چه عاملی باعث تسریع روند فرونشست در پایتخت شده است؟ این سوال را اگر از بیت‌اللهی بپرسید، او در جواب می‌گوید: خشکسالی ناشی از کاهش حجم بارش، میزان برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی دشت تهران را افزایش داده و همین مساله در درازمدت، فرونشست زمین در پایتخت و اطراف آن را تشدید کرده است؛ پدیده‌ای که خطری فراتر از زلزله دارد.

مدیر بخش زلزله‌‌شناسی و خطرپذیری به فروچاله‌های ایجاد شده در سطح شهر تهران اشاره می‌کند و می‌گوید: در برخی نقاط تهران، نشست زمین به شکل فروچاله قابل مشاهده است؛ فروچاله‌هایی که دهان باز کردن ناگهانی‌شان، دل خیلی‌ها را به لرزه انداخته است.

منبع: روزنامه جام جم