واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

طرح دکتر زیباکلام برای ساخت "دهکده امید" در روستایی زلزله زده

گفت و گو با عضو کمیته آبادانی طرح «دهکده امید»
صلاح الدین ویسی: ما نمی خواهیم این کار، سیاسی شود و نمی خواهیم فردی شود. ما این کار را برای مردم انجام می دهیم.

عصر ایران؛ یوسف ناصری- پس از زمین لرزه 7.3 ریشتری ازگله کرمانشاه در یک شنبه شب 21 آبان ماه 1396 افراد مختلفی از جمله برخی هنرمندان و ورزشکاران، دست به کار شدند و به جمع آوری کمک های مردمی برای مردم مناطق زلزله زده پرداختند.

در این میان دکتر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز دست به کار شد و شماره حساب بانکی خود را اعلام کرد و به صورت عمومی خواست کسانی که مایلند کمک های خود را به این حساب واریز کنند تا برای مردم مناطق زلزله زده خرج شود.

با توجه به توزیع کمک های نسبتا چشمگیر مردمی و سازمان های دولتی در مناطق زلزله زده، دکتر زیباکلام فقط 30 میلیون تومان از پول های واریز شده به حساب بانکی خود را صرف خرید اقلامی همچون آب آشامیدنی و پتو و چادر کرده و نهایتا به این نتیجه رسید که با پول های اهدایی مردم، به طور متمرکز یک روستا را بازسازی کند.

با هماهنگی مسئولان دولتی، روستای سراب ذهاب واقع در شمال شهر سر پل ذهاب برای این بازسازی در نظر گرفته شد و طرح بازسازی این روستا به عنوان دهکده امید نامگذاری شد.

جزئیات برنامه زیباکلام و ساخت

یکی از اعضای تیم و گروه تصمیم گیری برای اجرای این طرح، دکتر صلاح الدین ویسی، استاد دانشگاه کردستان است. تعداد 62 استاد و متخصص به عنوان تیم مشاوره این طرح فعالیت دارند. کمیته آبادانی این طرح متشکل از 23 متخصص است که برای چگونگی اجرای طرح تصمیم گیری می کند .

در ماه ها و هفته های اخیر انتقاداتی نسبت به سرنوشت کمک های نقدی که به حساب بانکی دکتر صادق زیباکلام واریز شده بود مطرح شد. عصر ایران برای کسب اطلاعات دقیق از جزئیات طرح بازسازی روستای سراب ذهاب(دهکده امید) و روشن شدن برخی مسائل، با دکتر صلاح الدین ویسی عضو کمیته تصمیم گیری این طرح گفت و گو کرده است.

ویسی، دکترای معماری از کالج ترینیتی دوبلین دارد و تز دکترای او درباره انرژی های تجدیدپذیر و مدیریت مصرف انرژی در ساختمان های دانشگاهی بوده است. گفت و گو با این عضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه کردستان درباره پروژه «دهکده امید» را می خوانید.

***

*بعد از زمین لرزه ازگله کرمانشاه، افراد مشهور مختلفی، کمک های نقدی و غیر نقدی برای مردم مناطق زلزله زده جمع آوری کردند. از بین استادان دانشگاه ها، آقای دکتر زیبا کلام با اعلام حساب بانکی خودشان توانست 3 میلیارد تومان برای مناطق زلزله زده جمع کند.

در هفته های اخیر انتقاداتی به عملکرد آقای زیباکلام در خصوص  سرنوشت کمک های مردمی مطرح شد و ایشان هم به انتقادات پاسخ دادند. اخیرا در خصوص سرنوشت پول هایی که آقای زیباکلام جمع آوری کرده از رئیس سازمان مدیریت بحران کشور سوال شده بود و رئیس سازمان مدیریت بحران گفت با پول های جمع آوری شده عملا کاری انجام نشده و این پول ها را به سازمان مدیریت بحران تحویل بدهند.

آقای زیباکلام در جواب رئیس سازمان مدیریت بحران اعلام کرد که ما کار خودمان را انجام می دهیم و استادانی از دانشگاه کردستان و دانشگاه رازی کرمانشاه از جمله آقای دکتر ویسی در این زمینه فعالیت دارند.

با توجه به این که آقای دکتر زیباکلام به اسم شما با صراحت اشاره کردند می خواهیم بدانیم شما از چه زمانی درگیر اجرای ایده «دهکده امید» و بازسازی یکی از روستاهای زلزله زده شده اید؟

-با توجه به این که من عضو هیات علمی دانشگاه کردستان هستم و به منطقه زلزله زده نزدیک بودیم از روز دوم به صورت تیم های خودجوش، کمک هایی را جمع کردیم و روز سوم، به استان کرمانشاه رفتیم و شروع کردیم به توزیع کمک های جمع آوری شده از قبیل آب و پوشاک.

جزئیات برنامه زیباکلام و ساخت

حدود 15 روز مشغول این کار بودیم. بعدا هم در جلسه ای در سنندج، گفتیم ما استادان دانشگاه به غیر از کمک هایی که می کنیم و همه مردم هم در این زمینه فعال هستند، می توانیم به صورت موثرتر و عمیق تر کمک کنیم.

استادان دانشگاه در زمینه های مختلف تخصصی از جمله روان شناسی می توانند ارائه خدمت کنند. دانشگاه های علوم پزشکی می توانند کمک کنند. ما گفتیم دانشگاه کردستان در بخش فنی می تواند در حوزه های مهندسی عمران، معماری و شهر سازی، کمک های موثری داشته باشد.

جمع بندی همکاران ما در دانشگاه این بود که ما بتوانیم از دانش فنی خودمان استفاده کنیم. من در جلسه  دیگری ایده دهکده پایلوت(آزمایشی) را مطرح کردم. فردی هم که به عنوان نماینده آقای دکتر زیباکلام در آن جلسه حضور داشت، در این زمینه صحبت کرد.

به دنبال این صحبت هایی که داشتیم و کاملا تصادفی این ایده را مطرح کردم، در مناطق زلزله زده هم، آقای دکتر زیباکلام را دیدم. به ایشان طرح های مختلفی پیشنهاد شده بود.

خود ایشان هم با چندین استاد دانشگاه از جمله از دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه خواجه نصیر طوسی و دانشگاه رازی کرمانشاه صحبت کرده بود. با مردم بومی منطقه هم صحبت کرده بود و طی 15 روز، بررسی هایی کرده و به نتایجی رسیده بود.

نتیجه بررسی های ایشان، نزدیک به جمع بندی ما بود یعنی همان اسکان دائم. اسکان دائم به این معنا که ما فقط بازسازی انجام ندهیم. یعنی این طور نباشد که ساختمان و کالبد یک روستا را بسازیم و بعد از مدتی، روستایی ها شغل و معیشت نداشته باشند یا امکانات نداشته باشند و مجبور شوند همان خانه ای که ساخته شده را ترک کنند، به حاشیه شهرها بروند و بعد هم مجبور شوند در شهرها دستفروشی کنند.

حدود یک ماه یا یک و نیم ماه، با تعداد زیادی از متخصصان سراسر کشور و عمدتا از دانشگاه های منطقه، بررسی های لازم را انجام دادیم. البته برخی از اعضای هیات علمی پژوهشگاه زلزله شناسی(تهران)، از جمله آقای دکتر مرتضی بسطامی جزو تیم متخصصان ما هستند.

از استادان دانشگاه خواجه نصیر طوسی، دانشگاه رازی کرمانشاه و دانشگاه کردستان و دانشگاه آزاد، عضو این تیم متخصص هستند.

جمع بندی ما تاسیس دهکده امید یا دهکده پایلوت بود که قرار شد در روستای سراب ذهاب قادری باشد. این روستا، موقعیت ژئوپولتیک خوبی دارد. البته 90 درصد ساختمان های این روستا تخریب شده. به غیر از خانه بهداشت و سه واحد مسکونی، کل روستا نابود شده.

تاکید شد روستایی به عنوان پایلوت انتخاب شود که مردم آن فقیرتر باشند، بیش ترین کشته به نسبت جمعیت داده باشد و بیش ترین تخریب را تجربه کرده باشد.

ساخت و ساز واحدهای مسکونی روستا به عهده بنیاد مسکن است/بین 10 تا 12 میلیارد تومان هزینه اجرای توسعه پایدار دهکده است/62 متخصص، مشاور طرح دهکده امید هستند

*آقای دکتر زیباکلام در روز 23 آذر ماه در ارتباط با تاسیس دهکده امید نکاتی را مطرح و گفته بود سیستم تصفیه فاضلاب در این روستا نصب می کنیم، از آبیاری قطره ای استفاده می شود و مجتمع فرهنگی ساخته می شود که سینما و کتابخانه داشته باشد.

ایشان این نکات را مطرح کرده بود. از روز 23 آذر تا الان که به نیمه ماه بهمن رسیده ایم اقدام برجسته و خاصی انجام نشده که ارائه شود و منتقدان یا مخالفان اجرای این ایده، دیگر نتوانند مخالفت نشان بدهند.

ساخت و ساز واحدهای مسکونی روستا به عهده بنیاد مسکن است/بین 10 تا 12 میلیارد تومان هزینه اجرای توسعه پایدار دهکده است/62 متخصص، مشاور طرح دهکده امید هستند

-ایده ما، ایده پژوهشی محور بود. ما در این زمینه تحقیقاتی انجام دادیم. البته تیم تحقیق ما در دانشگاه بود.  تیم پایلوت ما که در منطقه زلزله زده بود کمک های روزمره را انجام می داد و کار متوقف نشده بود.

حتی ما چند بار با آقای زیباکلام رفتیم از کانکس ها و چادرها بازدید کردیم. طرح و برنامه ما آماده بود. اصلا قبل از این که ما با آقای دکتر زیباکلام صحبت کنیم، ایده خودمان را مطرح کردیم. ما به منزل آقای تجری نماینده سر پل ذهاب رفتیم. فرماندار وقت سر پل ذهاب هم به آنجا آمده بود.

ما ایده را مطرح کردیم ولی مخالفت کردند. گفتند ما یک تجربه ناموفق در بم داریم که اشکال ایجاد کرد. گفتند آن تجربه ناموفق، ممکن است در سر پل ذهاب تکرار شود. بعد هم به بنیاد مسکن رفتیم و با مدیران بنیاد مسکن ملاقات کردیم.

ساخت و ساز واحدهای مسکونی روستا به عهده بنیاد مسکن است/بین 10 تا 12 میلیارد تومان هزینه اجرای توسعه پایدار دهکده است/62 متخصص، مشاور طرح دهکده امید هستند

*در بم چه مشکلی وجود داشته که گفته اند تجربه ناموفق؟

-من نمی دانم تجربه ناموفق چه بوده است. به طور دقیق به ما نگفتند که چه بوده. ظاهرا گروهی از خیّرین در بم، کاری را آغاز کرده اند که شاید برآورد دقیقی نداشته اند یا تیم فنی شان مشکل داشته است، در نیمه راه قولی را که داده اند نتوانسته اند تکمیل کنند و نیمه کاره مانده است.

پس از زلزله 21 آبان ماه، بیش ترین وقت ما صرف بحث های اداری شد و استدلال کردیم. ما نمی خواستیم خودسرانه و بدون اطلاع اقدام کنیم و کاری را شروع کنیم که نتیجه ندهد. ما می خواستیم رضایت مدیران جلب شود و مجوزهای لازم را داشته باشد.

در یک روستا نمی شود ما سرمان را پایین بیندازیم و شروع به ساخت و ساز کنیم یا به مردم بگوییم ما برای شما می سازیم و وعده و وعید بدهیم و بعد نتوانیم بسازیم. به همین دلیل به این نوع هماهنگی ها با سازمان های دولتی نیاز بود.

بالاخره خدا را شکر در هفته گذشته، تفاهم نامه با بنیاد مسکن امضا شد. در همان هفته گذشته یعنی در روز 5 شنبه(12 بهمن) کلنگ زنی را انجام دادیم. طرح مکتوب را به بنیاد مسکن داده ایم.

در این مدت چون روستا کاملا تخریب شده بود طرح هادی روستا[طرح مربوط به ساماندهی بافت و پروژه های پیشنهادی هر روستا] را بازنگری کردیم.

ما سفرهای زیادی به منطقه زلزله زده داشتیم. با مردم منطقه صحبت کردیم و مطالعاتی برای شناخت منطقه انجام دادیم. درباره نقشه های معماری با تک تک مردم روستا و شورا و دهیارشان صحبت کردم.

من شرح دادم هدف ما این است که بر اساس توسعه پایدار بسازیم. توسعه پایدار، سه رکن اصلی دارد. توسعه پایدار، بُعد اجتماعی دارد و بُعد محیط زیستی و بُعد اقتصادی هم دارد. ما هر سه بُعد را با هم در نظر گرفتیم.

در بُعد اجتماعی، طرح ها باید با مشارکت مردم باشد و مردم، دخیل باشند و بدانند چه چیزی ساخته می شود. با زنان روستا هم صحبت کردیم.

در بُعد اقتصادی ارزیابی کردیم که چه نوع اقتصادی دارند. کشاورزی شان از چه نوعی است و آیا ذرت می کارند یا گندم می کارند و چگونه می شود تفاله ذرت را دور نریزیم و برای تولید بیوگاز[انرژی پاک و برای تولید برق] استفاده کنیم. از چنین موادی در کشوری مثل هند و کشورهای آفریقایی استفاده می کنند.

ما برای این که دولت را مجبور نکنیم که کیلومترها لوله کشی گاز انجام بدهد، اقلیم روستا را مطالعه کردیم و مشخص شد بیش از 300 روز آفتابی دارد. این 300 روز آفتابی یعنی پتانسیل بسیار بالا برای استفاده از انرژی خورشیدی به منظور گرم کردن آب مصرفی حمام و آشپزخانه.

ما ارزیابی کردیم و دیدیم آبگرمکن های خورشیدی، می تواند جواب بدهد و هزینه های جانبی هم برای دولت ندارد.

بعد هم برخی از مسئولان بنیاد مسکن گفتند ما تکنولوژی سلول های خورشیدی که نور خورشید را به برق تبدیل می کنند در روستایی در اصفهان اجرا کرده ایم و این می تواند ماهیانه 5 تا 6 میلیون تومان برای مردم روستا درآمد داشته باشد.

استفاده از انرژی خورشیدی را در طرح آوردیم. با بنیاد مسکن تفاهم کردیم که ما در این زمینه می خواهیم کار کنیم و ایجاد اشتغال کنیم. گفتیم می خواهیم شغل های نو بیاوریم و در روستاها عملی کنیم.

هدف ما از این پروژه این است که زندگی روستایی مترادف با فقر نباشد. مردم روستا مجبور نباشند از شهر، تخم مرغ بخرند و به روستا برگردند. ما می خواهیم روستا، تولید مرغ و تولید تخم مرغ داشته باشد. یعنی در زمینه تولید گوشت و تخم مرغ مستقل باشد و حتی مقداری هم به شهرهای مجاور صادر کند.

حتی بحث جذب توریست هم مطرح است. استان کرمانشاه، پتانسیل بسیار بالایی برای جذب توریست دارد.

*آقای زیباکلام گفته اند: «اصل کار را دانشگاه کردستان انجام می دهد و از دانشگاه کرمانشاه هم کمک می گیریم». با توجه به این که دانشگاه رازی کرمانشاه یکی از دانشگاه های معروف کشور است و روستای سراب ذهاب در استان کرمانشاه و شهرستان سر پل ذهاب قرار دارد، چرا محوریت کار به عهده استادان دانشگاه رازی کرمانشاه قرار نگرفته و دانشگاه کردستان محوریت کار را تقبل کرده است؟

-کار ما اصلا محور ندارد. همه اعضای این گروه، در انجام این کار نقش دارند.

*به هر حال استادان دانشگاه کرمانشاه، آشنایی بیش تری با وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان کرمانشاه و قابلیت ها و مردم استان کرمانشاه دارند تا دانشگاه کردستان.

-چندین جلسه با استادان آنجا داشته ایم و در دانشگاه رازی کرمانشاه نیز، تشکیل جلسه داده ایم. آقای دکتر عبادی استاد دانشگاه رازی کرمانشاه که در حوزه شهر سازی در دانشگاه یو پی ام مالزی(UPM) درس خوانده است، در بحث های حس تعلق به مکان، خیلی تجربه دارد و جزو تیم تخصصی است.

آقای دکتر کاووسی، آقای دکتر پرویزی و آقای دکتر کلهرنیا جزو تیم تخصصی ما و همه آنها استادان دانشگاه رازی کرمانشاه هستند. آقای دکتر کلهرنیا، از مشاورین بانک جهانی است و تخصص بسیار بالایی در توسعه پایدار و توسعه منطقه ای دارد.

اگر بخواهید از لحاظ تعداد استادان حساب کنید ما استادان دانشگاه کردستان در این تیم تخصصی در اقلیت هستیم. ما یک مقدار کار را جلوتر شروع کردیم. قبل از این که این کار را به یک کنسرسیوم بین دانشگاه ها و آقای دکتر زیباکلام تبدیل کنیم، ما کار خودمان را انجام می دادیم. 

شاید ما یک مقدار بیش تر زحمت کشیدیم والّا ما نه بحث محوریت را داریم و نه این که چه فردی، بیش تر کار می کند. مهم، کیفیت کار است و صداقت در کار.

*در صحبت های خودتان اشاره داشتید به این که قبل از همکاری با آقای دکتر زیباکلام و طرح دهکده امید، طرح خودتان را برای نماینده سر پل ذهاب توضیح داده اید. با آن طرح چه هدفی را دنبال می کردید و آیا آن طرح، شبیه همین طرح دهکده امید بود؟

-ما نسبت به اسم طرح، حساس نبودیم و الان هم حساس نیستیم. این طور نبود که از اول یک روستا را انتخاب کرده باشیم. ما کل منطقه و از جمله روستاهای کوئیک را آمایش کردیم و همچنین روستای تپانی و روستای بی بیانی. همین روستای سراب ذهاب و چند روستای دیگر را بررسی کردیم.

این که چرا از بین روستای کوئیک حسن و کوئیک عزیزی و کوئیک محمود انتخاب نکردیم، به این علت بود که مثلا یکی از آنها یک روستای بسیار بزرگ است و تقریبا 150 واحد مسکونی داشته است.

ما حساب کردیم و متوجه شدیم از توان مالی ما خارج است. روستای تپانی هم، کوچک و حدود 15 خانوار بود. اما چرا روستای سراب ذهاب را انتخاب کردیم؟

روستای سراب ذهاب برای این که روستایی نمونه و پایلوت شود، موقعیت ژئوپولتیک خوبی داشت. این روستا در کنار جاده اصلی است. در واقع این روستا نزدیک یک سه راهی قرار دارد. یک جاده از شهرستان ثلاث باباجانی می آید، یک جاده هم به ازگله می رود و یک طرف هم به شهر سر پل ذهاب می رود.

این روستا پتانسیل های زیادی داشت و گزینه ای بود که می توانست موفق باشد. این روستا تقریبا با 8 روستای دیگر، کمتر از 2 کیلومتر یا کمتر از 7 دقیقه با ماشین فاصله د ارد. اگر در این روستا، یک کتابخانه تاسیس شود یا یک باجه بانک داشته باشیم، مردم روستاهای دیگر توانند بیایند استفاده کنند.

ساخت و ساز واحدهای مسکونی روستا به عهده بنیاد مسکن است/بین 10 تا 12 میلیارد تومان هزینه اجرای توسعه پایدار دهکده است/62 متخصص، مشاور طرح دهکده امید هستند

*آقای دکتر زیباکلام در آذر ماه امسال با سفیر آلمان در ایران ملاقات داشته که از سازمان های غیر دولتی (NGO) آلمان برای اجرای این طرح کمک بگیرند. همچنین گفته بود می خواهد با سفیر فرانسه ملاقات کند. آیا به طور مشخص آنها توانستند کمکی انجام بدهند؟

-من به طور کامل و صد در صد در جریان نیستم.

*شما در کشور ایرلند دکترا گرفته اید. در ایرلند یا در کشورهای اروپایی، آیا موسسات غیر دولتی هستند که بخواهند چنین کمک هایی ارائه کنند چه کمک مادی و چه این که تجهیزاتی برای اجرا و پیشبرد این طرح بدهند؟

-قطعا چنین موسساتی هستند. من در شرکت زیمنس کار کرده ام. شرکت زیمنس در زمینه توربین بادی و تکنولوژی خورشیدی حرف اول را در دنیا می زند. بالاخره ما همکاری داشته ایم، آشنایی داریم و مدیران آن را می شناسیم. ممکن است من در آینده از آنها خواهش کنم.

بعضی از همکاران به من گفتند از سازمان های جهانی کمک بگیرید. در دانشگاه ترینیتی دوبلین که من در آنجا تحصیل کردم و رتبه آن زیر 70 است استادان آن به انجام چنین کارهایی افتخار می کنند.

برای مثال یک استاد در دانشکده عمران و محیط زیست که ما بودیم افتخارش این بود و می گفت به آفریقا رفته و برای اجرای یک پروژه آب به صورت رایگان کار کرده است.  

کشور ما می تواند از چنین متخصصانی بهره بگیرد. بالاخره ما چرا از شرکت زیمنس نتوانیم چهار تا توربین بادی بگیریم که برق بادی تولید کنیم. می توانیم تکنولوژی تولید برق از انرژی خورشیدی را بگیریم.

می شود این کارها را انجام داد ولی دیگر باید از کانال رسمی اقدام کرد. این امکانات هنوز مهیا نشده ولی غیر منطقی نیست و نشدنی هم نیست.

ساخت و ساز واحدهای مسکونی روستا به عهده بنیاد مسکن است/بین 10 تا 12 میلیارد تومان هزینه اجرای توسعه پایدار دهکده است/62 متخصص، مشاور طرح دهکده امید هستند

*علاوه بر ملاقات با سفیر آلمان در ایران، آقای زیباکلام با آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور ملاقاتی یک ساعته داشته و جزئیات ایده را به طور کامل برای آقای جهانگیری مطرح کرده است.

بعد آقای جهانگیری خطاب به آقای زیباکلام گفته با این سه میلیارد تومان که جمع کرده اید نمی شود کارهایی که شما می گویید انجام داد معلوم است که شما کار اجرایی انجام نداده اید.

-حرف درستی است. بالاخره ما می خواهیم یک روستا را با این شرایط، آباد کنیم و نمونه و الگو شود. ما می خواهیم این کار را بر اساس اصول علمی و دانشی که داریم انجام بدهیم. بخشی از این دانش، تئوری و آکادمیک است و بخشی هم تجربی است.

ما چیزی در آنجا کشف و اختراع نمی کنیم. پنل های خورشیدی را باید نصب کرد. این کار خیلی پیچیده نیست. ما می خواهیم فاضلاب را تصفیه کنیم و آب حاصله را صرف کشاورزی کنیم.

*آقای بازوند استاندار کرمانشاه در دیداری که با آقای زیباکلام داشته گفته است ما 1900 روستا داریم و کمک مردم برای همه زلزله زده ها بوده و اگر شما فقط در روستای سراب ذهاب بخواهید هزینه کنید بقیه روستاها چه می شود. استاندار همچنین گفته این روستا فقط 95 خانوار دارد.

این صحبت های استاندار بوده ولی شما که بحث تولید برق از انرژی خورشیدی را مطرح می کنید آیا مشخص هست هزینه خرید و استفاده از پنل های خورشیدی برای 95 خانوار روستای سراب ذهاب قادری چقدر است؟

-این سوالی بود که ما از خودمان هم می پرسیدیم. ما گفتیم بالاخره پولی جمع شده آیا می خواهیم کانکس بخریم یا چادر بخریم یا می خواهیم غذا بخریم. ما گفتیم چه کاری انجام بدهیم که ماندگار شود.

در حوزه فاضلاب، مشاور ما آقای دکتر پیرصاحب هستند از دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه. ایشان تجربیات زیادی در اجرای فاضلاب برای ارگان های دولتی دارند. همچنین در این زمینه از آقای دکتر کلهرنیا مشاوره گرفتیم که مشاور بانک جهانی هم هستند.

این روستا فاضلاب ندارد و نداشتن فاضلاب ممکن است بعدا یک معضل اساسی شود. ما برای فاضلاب کل روستا و این که از آب تصفیه شده، دوباره استفاده شود چیزی بین 80 تا 100 میلیون تومان هزینه بَر است.

بنیاد مسکن قبول کرده که اگر فلان مقدار هزینه شود، بنیاد هم کمک کند. یک تکنولوژی در حوزه خورشیدی، این است که با استفاده از انرژی خورشیدی، می توان آب گرم مصرفی خانوارها را تامین کرد. این تکنولوژی، راندمان بالای 70 درصد دارد.

با استفاده از انرژی خورشیدی، نیاز به مصرف گاز نخواهیم داشت. قرار شده 500 پنل خورشیدی تهیه شود برای مجموعه ای از روستاها. ما از طرف بنیاد مسکن، موظف شدیم روستاهای مجاور را مطالعه کنیم. بخشی از هزینه خرید پنل های خورشیدی را ما پرداخت می کنیم. بخشی از هزینه در قالب تخفیف شرکت فروشنده است. در این زمینه ظاهرا آن شرکت، قراردادی با بنیاد مسکن دارد.

بنیاد مسکن هم بخشی از هزینه خرید پنل های خورشیدی را تقبل می کند. ما برای هر کدام از پنل های خورشیدی باید 500 هزار تومان پرداخت کنیم و بنیاد مسکن هم همین مقدار باید پرداخت کند.

برای یک خانوار 6 نفره، یک پنل خورشیدی کفایت می کند و از این طریق، آب گرم تامین می شود. در 9 ماه از سال، این پنل خورشیدی می تواند جوابگوی مصرف یک خانوار باشد.

ساخت و ساز واحدهای مسکونی روستا به عهده بنیاد مسکن است/بین 10 تا 12 میلیارد تومان هزینه اجرای توسعه پایدار دهکده است/62 متخصص، مشاور طرح دهکده امید هستند

*با این 500 پنل خورشیدی که قرار است بخرید سهم شما از کمک 3 میلیارد تومانی که آقای زیباکلام جمع آوری کرده است، مجموعا 250 میلیون تومان می شود.

-این برای کل روستاهای این منطقه است. تعداد 20 روستا از پنل خورشیدی استفاده خواهند کرد. ما می خواهیم در این قالب به روستاهای دیگر کمک هایی بشود. یک بخش دیگر از تکنولوژی خورشیدی، تبدیل انرژی خورشیدی به برق است.

هدف این است که این روستاها در انتهای شبکه برق رسانی هستند،افت ولتاژ دارند و مشکلات مربوط به برق پیش می آید. با این تکنولوژی، ما در آنجا برق را ذخیره می کنیم و این برق مثلا می تواند به مصرف روستاهای دیگر برسد.

*هزینه خرید پنل های خورشیدی 250 میلیون تومان می شود و 80 تا 100 میلیون تومان هم برای سیستم فاضلاب می خواهید خرج کنید. با توجه به این که بیش از 90 درصد ساختمان های روستای سراب ذهاب به خاطر زمین لرزه تخریب شده اند، هزینه ساخت و ساز ساختمان ها چگونه می شود؟

-روش ساخت بنیاد مسکن، بر اساس اسکلت فلزی و با اتصالات پیچ و مهره است. ما به نقشه های بنیاد مسکن ایراداتی داشتیم. ما گفتیم معماری مورد نظر خودمان را پیاده می کنیم. با بنیاد مسکن این طور به تفاهم رسیدیم که آنها  ساخت و ساز بر اساس اسکلت فلزی را اجرا کنند و معماری ساختمان ها به عهده ما باشد.

ما طرح هایی را ارائه دادیم که منطبق بر نیاز و فرهنگ مردم و منطبق با اقلیم منطقه است. این طرح ها به تصویب رسید. بنابراین پیمانکار بنیاد مسکن، کار ساخت و ساز روستا را انجام می دهد.

*یعنی از لحاظ ساخت و ساز واحدهای مسکونی ساکنان روستا، هزینه ای از این مبلغ جمع آوری شده نخواهید داشت؟

-ما هزینه ای برای ساخت و ساز مسکن نخواهیم داشت. از همان وامی که دولت می دهد آن کار انجام می شود. ما در بخش معیشت کمک می کنیم. معیشت هم دو نوع کشاورزی و دامداری است.

در حد توان خودشان دامداری انجام می دهند. تعداد دام ها به طور متوسط 25 راس گوسفند و یک یا دو راس گاو است. در معماری گذشته ما، دام ها در محل زندگی انسان ها زندگی می کردند که مشکلات بهداشتی ایجاد می شد و بوی نامناسب هم وجود داشت. ما اینها را تفکیک خواهیم کرد.

*می خواهید برای روستا دامداری هم تاسیس کنید؟

-ما تاسیس نمی کنیم. ما کمک می کنیم که احیا شود. مردم روستا، خودشان دام دارند ولی مثلا آغل آنها ویران شده. ما می خواهیم در بخش دام، یک مقدار کمک کنیم. آن هم کمک به کسانی که خودشان دام دارند و نه همه افراد.

*در بخش کشاورزی می خواهید چه کاری انجام بدهید؟

-آقای دکتر زیباکلام نکاتی درباره آبیاری قطره ای گفته اند. این آبیاری قطره ای انجام شده و در همه روستاهای منطقه قبلا اجرا شده و تا اسلام آباد غرب و قصر شیرین ادامه پیدا می کند. قبل از وقوع زلزله، شبکه سازی انجام شده و قرار بوده از آب سدها استفاده شود.

قبل از زلزله، کانال های آب ایجاد شده و مردم هم لوله کشی کرده اند. یک سال یا دو سال دیگر، سدهای منطقه آبگیری می شود و آب در لوله ها جریان پیدا می کند. ما وارد کار آبیاری قطره ای نمی شویم.

*آقای زیباکلام گفته بود زلزله بزرگتر در منطقه، فقر است. در این طرحی که شما می خواهید اجرا کنید مردم روستا چگونه می خواهند درآمد کسب کنند و آیا کسب درآمد با کار کشاورزی و دامداری است یا روش های دیگری دارید؟

-اولویت ما کشاورزی و دامداری است. از تکنولوژی های نوین استفاده می کنیم و برخی شغل ها ایجاد می شود. از این طریق درآمدهایی ایجاد می شود. به غیر از این موارد، ایده دیگری به ذهن ما نرسیده است یا کسی به ما پیشنهاد نکرده است.

*حدود 20 سال قبل ژاپنی ها در استان کرمانشاه طرحی را اجرا کرده اند و در حوزه توسعه پایدار بوده و دقیقا بحث مشارکت مردم مطرح بوده و راهکارها را از خود مردم گرفته اند. مشارکت واقعی مردم در آن طرح اتفاق افتاده است.

آیا شما از آن تجربه استفاده کرده اید و آن طرح به صورت مستند درآمده که شما در این طرح جدید استفاده کنید؟

-اساس توسعه پایدار، توسعه اجتماعی است. در توسعه اجتماعی، باید مردم را شریک در نظر دادن بدانیم. ما نه از آن طرح بازدید کرده ایم و نه اطلاعات دقیقی در مورد آن داریم. ما وقت زیادی نداشتیم که توسعه گسترده دانش تحقیقی داشته باشیم. همه این کارها در زمان کوتاه چند ماهه انجام شده.

*به هر حال این تجربه در استان کرمانشاه وجود دارد و کارشناسان ژاپنی به استان کرمانشاه رفته اند و از مردم نظر و راهکار خواسته اند. مشارکت واقعی و بحث توسعه پایدار 20 سال پیش در برخی روستاهای استان کرمانشاه مطرح شده.

-حالا ما می رویم آنها را پیدا می کنیم. بالاخره هر جای دنیا علم باشد ما به دنبال آن هستیم. مطالعه می کنیم و آن را بومی می کنیم. ممکن است آن چیزی که در ژاپن هست به درد ما نخورد. همچنان که نقشه های ساختمانی بم به درد مناطق زلزله زده کرمانشاه نخورد.

ما به بنیاد مسکن گفتیم این نقشه ها برای بم و برای شمال ایران است. حتی گفتیم در شمال کشور، هوا گرم و مرطوب است. نمی شود همان ساخت و ساز بم را در شمال ایران انجام داد.

ساخت و ساز واحدهای مسکونی روستا به عهده بنیاد مسکن است/بین 10 تا 12 میلیارد تومان هزینه اجرای توسعه پایدار دهکده است/62 متخصص، مشاور طرح دهکده امید هستند

*آقای زیباکلام در توضیح چارچوب های طرح دهکده امید، نکاتی را مطرح کرده است و برخی از هموطنان ما انتقاداتی به این صحبت ها وارد کرده اند. برای مثال آقای زیباکلام گفته می خواهیم در روستا سینما بسازیم.

در واکنش به طرح ایجاد سینما، برخی گفته اند مردم زلزله زده، الان مشکلات جدی تری دارند و چه نیازی هست که سینما ساخته شود.

-آقای دکتر زیباکلام، متخصص معماری و شهر سازی نیستند. ممکن است کلماتی که به کار می برند بار مفهومی مورد نظر تیم تخصصی طرح را نداشته باشد. اما منظور از سینما چه هست؟

بالاخره یک مسجد در روستا بوده و این مسجد به خاطر زلزله تخریب شده. مردم نیاز دارند و الان هم چادر زده اند و در چادر نماز می خوانند. نماز جماعت هم زیر چادر برپا می شود.

ما می خواهیم مسجد، فقط جای نماز خواندن نباشد و پژوهشکده دینی و فرهنگی باشد. بشود در آنجا مردم را آموزش داد. ما می خواهیم به اصطلاح یک سالن سمعی و بصری داشته باشد و مثلا تفکیک زباله را آموزش بدهیم. حالا ممکن است شما اسم آن را سینما بگذارید ولی در حد یک سالن است و ممکن است مختص این روستا نباشد.

با کارهایی که در این روستا انجام می شود ممکن است دهیارهای روستاهای اطراف بعدا در همین سالن، جلسه برگزار کنند یا وزارت بهداشت جلسه برگزار کند یا مردم روستا بخواهند نشستی داشته باشند.

*این مجتمع فرهنگی و سینما اولویت دارد یا اقدامات جدی تری در اولویت است؟

-ما اسم آن را سینما نگذاریم. وقتی می گوییم سینما، مردم یاد سینمای آزادی و ایجاد تفنن می افتند. ما می خواهیم یک مجموعه فرهنگی و مذهبی بسازیم. یک بخش آن، اتاق سمعی و بصری دارد و می شود در آن فیلم پخش کرد و می شود در آن سخنرانی کرد.

ما پروژه ها را اولویت بندی کرده ایم. تفکیک زباله در دستور کار ما هست و در اولویت است. معیشت اولویت اول است. تکنولوژی خورشیدی و آب گرم مصرفی و هزینه نکردن برای گاز، اولویت دوم است.

اولویت سوم، تفکیک زباله است. اولویت چهارم هم ساماندهی معابر و اقداماتی از این قبیل است. در کنار این اقدامات، ما به مردم گفته ایم خودتان هم درخت بکارید. من چندین بار به  روستایی که کار می کردم رفته ام و شب هم در آنجا می مانم. این طور نیست که فقط چند ساعت در آنجا بمانم و برگردم. گاهی اوقات، دو یا سه شبانه روز در روستا مانده ام. 

برای مثال یکی از ساکنان روستا درخت پرتقالی را به من نشان داد و گفت دو روز قبل از زلزله دو سبد پرتقال از آن چیده و خیلی هم باکیفیت است. این موضوع به من ایده خوبی داد و گفتم اگر مثلا 1000 درخت پرتقال در روستا کاشته شود خیلی عالی می شود و همه مردم استقبال می کنند. پتانسیل کشاورزی منطقه، خیلی زیاد است. در آینده برای آن منطقه، آب از سد می آید و کشاورزی مکانیزه خواهند داشت.

این طرح، پایلوت است و سعی و خطا هم دارد. ممکن است راه هایی را غلط برویم ولی برای روستای بعدی می گوییم ما می خواستیم فلان کار را انجام بدهیم که نشد ولی شما این راه را نروید. پیشنهاد ما، روش های بعدی است. دانشگاه خواجه نصیر طوسی به ما قول داده است که ما در هر روستایی کار کنیم آنها می آیند مدرسه روستا را می سازند.

*به طور مشخص آقای زیباکلام گفته اند مجتمع فرهنگی می سازیم که توانمند سازی زنان روستا و روستاهای اطراف عملی شود و زنان کسب درآمد کنند.

ظرف چه مدت می توانند به درآمدزایی برسند و از آن به بعد، فقر تجربه نشود؟

-ما در مجموعه فرهنگی می توانیم آموزش های مدنی و آموزش های معیشتی ارائه کنیم. فرض کنید برای زنان می توانیم کلاس های آموزش خیاطی و گلدوزی و بهداشت برگزار کنیم.

ممکن است این آموزش ها به پول تبدیل نشود ولی در راستای فقر زدایی هستند. الان که ما در آنجا کار می کنیم مسئولان پست بانک گفتند با هزینه خودشان و با تمام امکانات، یک باجه بانک تاسیس می کنند و دستگاه خودپرداز. هم نصب می کنند. حتی مردم روستاهای دیگر گفتند اگر این دستگاه خودپرداز در این روستا نصب شود ما می توانیم پیاده هم بیاییم و برگردیم.

*آقای دکتر علی اکبر جلالی که صاحب نظر در حوزه فناوری اطلاعات هستند در سال 1379 تعداد 20 کامپیوتر به روستای شاهکوه گرگان برده بود و مردم روستا را آموزش داده بود. آن روستا اولین روستای اینترنتی جهان شد.

در روستای قشلاق شاهکوه که روستای قرن آباد است با ایجاد یک ساختمان دو طبقه، مرکز جامع خدمات اینترنتی را راه انداز کرد. یک سال بعد از این کارها درآمد مردم 40 درصد افزایش پیدا کرد و توریست های داخلی و خارجی برای دیدن و کار مردم با کامپیوتر به آنجا رفته  بودند.

بعد از این که رئیس سازمان مدیریت بحران انتقاد کرده و گفته بود کمک های مردم را به ما تحویل بدهید آقای زیباکلام در یک سخنرانی در محل اجرای طرح گفته بود مسئولان نترسند ولی ما هیچ ادعایی نداریم و شاید هم موفق نشویم ولی کار را با شور و مشورت انجام می دهیم.

وقتی آن تجربه در روستاهای شاهکوه و قرن آباد استان گلستان وجود دارد چرا تردید هست نسبت به این که طرح دهکده امید موفق می شود یا نه؟

-ما یک تیم دانشگاهی هستیم. یک تیم دانشگاهی نمی توانند چیزی را با قطعیت اعلام کنند. ما اصلا مقاله ای هم که می نویسیم انتظار داریم مثلا دو سال بعد، ایرادات آن مقاله را پیدا کنند.

این حالت، بیش تر از دیدگاه و بینش آکادمیک است والّا ما با بنیاد مسکن ارتباط تنگاتنگ هستیم و از آنها مشاوره می گیریم. آنها به ما گفتند تکنولوژی خورشیدی می تواند منبع درآمد خوبی باشد. گفتند این کار را در برخی روستاهای همدان انجام داده اند.

من قرار است در هفته آینده به آن روستاهای همدان بروم و با چشم خودم آنجا را ببینم. آقای دکتر ویسی که استاد مکانیک دانشگاه رازی کرمانشاه هستند و با من هم نسبتی ندارد، در زمینه پنل های خورشیدی پروژه های موردی در کرمانشاه اجرا کرده است.

*بالاخره آن تجربه سال 1379 به بعد در استان گلستان وجود دارد. علاوه بر آن تجربه توسعه پایدار که ژاپنی ها در برخی روستاهای استان کرمانشاه انجام داده بودند هم اتفاق افتاده.

با توجه به همکاری تعداد زیادی از متخصصان و استادان دانشگاه برای اجرای طرح دهکده امید، قاعدتا باید موفق شود و منابع مالی هم در اختیار است ولی این که تردید وجود دارد شما می توانید این تردید را برطرف کنید.

-در کشور ما، تئوری یک چیز است و برنامه یک چیز دیگر. من خودم نگرانی دارم ولی تلاش می کنیم موفق شویم. ما یک ریال بابت این کار حق الزحمه نمی گیریم. ما با خودروی خودمان به استان کرمانشاه می رویم و همه هزینه ها را خودمان پرداخت می کنیم.

ما از سنندج به آنجا می رویم و باید حدود 6 ساعت وقت صرف کنیم که به آنجا برسیم یعنی نزدیک نیستیم. ما علاقه مند نیستیم اجرای این طرح به مسائل سیاسی گره بخورد.

ما نمی خواهیم این کار، سیاسی شود و نمی خواهیم فردی شود. ما این کار را برای مردم انجام می دهیم. درخواست من از رسانه ها این است که از این طرح حمایت کنند و اطلاعات درستی منتقل شود.

آقای دکتر زیباکلام به دنبال این نیست که نماینده مجلس و استاندار شود. بقیه اعضای تیم تخصصی هم چنین قصدی ندارند. آقای زیباکلام، دیسک کمر دارد ولی با این حال چندین بار به مناطق زلزله زده کرمانشاه رفته است.

*از ابتدا آقای زیباکلام تصور می کرده فرضا 8 میلیون تومان جمع آوری کند و به افراد معتمد منطقه زلزله زده برساند. اما الان بیش از 3 میلیارد پول جمع شده و چون آن پول در بانک هست سود بانکی هم به آن تعلق می گیرد. کل داستان این طور بوده و ادامه پیدا کرده است.

-ما در کار انجام شده افتاده ایم. لازم می دانم که بگویم 62 نفر در تیم مشاوره ما هستند و کمیته آبادانی که برای اجرای طرح تصمیم گیری می کند تعداد 23 عضو دارد. تصمیمات به صورت جمعی اتخاذ می شود و فردی نیست.

آقای زیباکلام، عضو این کمیته تصمیم گیری نیست و این طور نیست که تصمیم گیری به صورت فردی انجام شود. وقتی در کمیته آبادانی به تصمیماتی می رسیم آنها را با مردم مطرح می کنیم و کارها با مشاوره مردم جلو می رود. ما از مردم می پرسیم که کدام تصمیم اجرا شود بهتر است.

*چه مدت طول می کشد شاخص هایی که در توسعه پایدار دنبالش هستید نمود پیدا کند؟

-در اولویت های ما، اول تامین مسکن است که بنیاد مسکن به شدت مشغول است. بازنگری طرح هادی روستا را داریم. بعد از مسکن، معیشت است و بعد هم ساماندهی معابر و تفکیک زباله است.

پنل های خورشیدی کاری ندارد و می توان این نوع کارها را به صورت همزمان انجام داد. ما هم یک تیم فنی داریم و این پنل های خورشیدی را روی پشت بام ها می گذاریم و نصب می کنیم.

پیش بینی ما این است که بنیاد مسکن تا اواخر خرداد 1397 کار ساخت مسکن را انجام بدهد. بقیه کارها نیز ممکن است دو ماه یا سه ما طول بکشد. معابر ممکن است یک مقدار بیش تر طول بکشد.

بستگی به بودجه ما هم دارد. ما به بنیاد مسکن گفته ایم هر جا بودجه ما تمام شد و مردم هم حمایت نکردند ما همان جا پروژه را قطع می کنیم و اگر خودتان توانستید فازهای بعدی را  انجام بدهید.

*با حدود 3 میلیارد و 400 میلیون تومان کمک نقدی مردم که آقای زیباکلام جمع آوری کرده فکر می کنید چند درصد بخش های ایده مورد نظر را می توان اجرا کرد؟

-با پولی که بنیاد مسکن هزینه می کند، برآورد ما این است که نزدیک 10 تا 12 میلیارد تومان می خواهد. یک قسمت از کارها را بنیاد مسکن انجام می دهد و 3 میلیارد و 400 میلیون تومان کمک های مردم است. اگر 3 میلیارد و 400 میلیون تومان هم بنیاد مسکن به ما بدهد یک مقدار دیگر و در حد 10 یا 20 درصد ممکن است کمبود داشته باشیم.

*پس کمک های مردمی 3 میلیارد و 400 میلیون تومان است. بنیاد مسکن هم 3 میلیارد و 400 میلیون تومان به شما بدهد و ساخت و ساز منازل هم توسط بنیاد مسکن انجام شود.

-بنیاد مسکن، پولی به ما نمی دهد. در قالب تفاهم نامه همکاری، بنیاد مسکن مثلا بخشی از هزینه خرید آبگرمکن های خورشیدی را تقبل کرده است. برای اجرای همه کارها بین 10 تا 12 میلیارد تومان بودجه نیاز است.

*هدفگذاری مشخصی دارید که مثلا یک سال بعد ساکنان روستا چه درآمدی می توانند داشته باشند با این برنامه توسعه پایدار؟

-از نظر ریالی نه. تا یک مقدار برنامه های ما اجرا نشود برآوردهای ما هم دقیق نیست. اما پیش بینی کردیم اگر کشاورزی انجام شود و مردم روستا به زندگی معمولی خود برگردند حداقل می توانند در حد یک کارمند که حقوق معمولی دارد درآمد داشته باشند.

به یک نکته دیگر هم اشاره کنم. برای مثال به منظور توریست پذیری در نظر داریم از نمای کاهگل استفاده کنیم ولی با استفاده از نانو تکنولوژی یک پوشش نانو ایجاد می کنیم که اگر باران بیاید نتواند گل را شستشو بدهد و آنجا را کثیف کند. می خواهیم یک بافت سنتی و دلپذیر به روستا بدهیم.

ما به دنبال یک دهکده سیاسی نیستیم. ما از رسانه ها و روزنامه نگاران انتظار داریم بیایند واقعیت ها را بشنوند.






اگر زیباکلام در ساخت دهکده امید موفق شود، الگوی بازسازی در کشور تغییر خواهد کرد و این برای مسؤولانی که عاشق سه گانه "کلنگ زدن - سر هم بندی - روبان افتتاح را قیچی کردن" هستند، اصلاً خبر خوبی نیست.

عصر ایران؛ جعفر محمدی - زلزله 7.2 ریشتری کرمانشاه، برای برخی مسؤولان، یک مصیبت به تمام معنا بود؛ نه از این روی که هموطنان شان زیر آوار ماندند و بی خانمان شدند، بلکه به این دلیل که این زمین لرزه، مانند زلزله روز قیامت که متون دینی، آشکار کننده اسرار است، برملا کننده بی کفایتی بسیاری از مسؤولانی بود که 12 ماه سال از بیت المال ارتزاق می کنند تا در روز مبادا به داد مردم برسند. اما چون روز حادثه فرا رسید، مستأصل تر از همه کسانی بودند که قرار بود بحران را مدیریت کنند.

این استیصال، نه فقط در کرمانشاه که حتی در پایتخت هم برملا شد، چندان که با یک بارش پیش بینی شده چند ده سانتی متر ، تهران و اطراف آن، حتی شاهراه های حیاتی فلج شدند و برای روزها، زندگی عادی میلیون ها نفر در دو استان تهران و البرز مختل شد!

اما مصیبت بارتر از زلزله کرمانشاه برای مسؤولان، زلزله "صادق زیباکلام" بود که مردم به او اعتماد کردند و بیش از 3 میلیارد تومان پول نقد به حسابش ریختند تا خرج زلزله زدگان کند.زیباکلام

زیباکلام می توانست یا این مبلغ را خرج امور روزمره زلزله زدگان کند و برایشان چادر و آب معدنی و پتو بخرد یا به ساخت خانه هایی که ویران شده اند همت بگمارد.
او که در واقع، وکیل معتمد هزاران نفری است که پول به حسابش ریخته اند، دومی را برگزید.
مشکل اما اینجا بود که نگاه این استاد دانشگاه تهران، با نگاه سنتی مسؤولان یکسان نبود. تمام بازسازی هایی که تا قبل از این در پی حوادث پیشین انجام گرفته، سرهم کردن خانه های ویران شده بود و دیگر هیچ. اما زیباکلام یکی از روستاهای سرپل ذهاب را که کاملاً ویران شده است، را برای بازسازی برگزید و گفت که با مشورت استادان دانشگاه و مردم محل، تصمیم دارد این روستا را به طور اصولی بازسازی کند، مثلاً روستا نقشه جامع داشته باشد، از هدر رفت آب در آن جلوگیری شود، آبگرمکن های خورشیدی بر پشت بام خانه ها نصب شود و ... .

اینجا بود که تن مسؤولان با زلزله ای بیش از 7.2 ریشتر لرزید. اگر زیباکلام که بر خلاف مسؤولان، پول و بودجه از بیت المال نمی گیرد و ادعایی هم ندارد بتواند با کمک مردم این کار را انجام دهد، آنگاه آیا مردم از مسؤولان نخواهند پرسید پس چرا شما تا کنون چنین نکرده اید؟

آنگاه شروع کردند به جوسازی علیه زیباکلام که اصلاً چه حقی داری برای مردم خانه بسازی؟ باید پول ها را به ما بدهی تا خودمان برای مردم خرج کنیم و ... حتی تهدیدش کردند که علیه او اقدام قضایی هم خواهند کرد!

این دسته از مسؤولان، البته به روی خودشان نمی آورند که اگر مردم آنها را لایق می دانستند، کمک هایشان را به جای آن که به معتمدانی چون زیباکلام و علی دایی و ... بدهند، به آنان پرداخت می کردند. این دقیقاً همان نقطه ای است که برخی افراد و جریان ها دچار سوزش شده اند و این روزها، با بستن چشم های خود بر کمک هایی که کامیون کامیون توسط چهره ها به کرمانشاه ارسال می شد، می گویند خبری از کمک های آنان نیست!

باید به این مسؤولان گفت که به جای این که در برابر کار خیر چهره های مورد وثوق مردم بایستید، در برابرشان تعظیم کنید چرا که بخشی از بی کفایتی های شما را جبران می کنند. مگر امثال زیباکلام و علی دایی نمی توانستند در ایام بعد از زلزله، مبلغی به حساب هلال احمر واریز کنند و وجدان شان را آسوده نمایند و به زندگی شخصی شان بپردازند؟ اگر چنین می کردند، کسی با آنها کاری نداشت ولی حال که از زمان و توان شان را برای کمک به همنوعان خود گذاشته اند، شلاق بی اخلاقی است که بر سر و رویشان باریدن گرفته است!

یکی از نشانه های انحطاط این است که افراد دلسوزی که کاری برای جامعه می کنند، به جای آن که قدر بینند و بر صدر نشینند، مجبور به پرداخت هزینه می شوند.

زیباکلام نام پروژه ای که برای بازسازی روستای تخریب شده انجام می دهد را "دهکده امید" گذاشته است و برخی مسؤولان برای تخطئه کار او می گویند که در برنامه کاری شان ایجاد "دهکده امید" را ندارند و فقط می‌خواهند بازسازی کنند.
واقعاً استدلالی از این بی پایه تر؟ مگر در پروژه دهکده امید قرار است چیزی جز بازسازی اتفاق بیفتد؟ جز این که قرار است این روستا، آدمیزادی و رو به آینده بازسازی شود.

قطعاً اگر زیباکلام پول هایی که مردم به او داده اند را به حساب دولتی ها بریزد تا مسؤولان دولتی درباره نحوه هزینه آن تصمیم بگیرند، به موکلانش خیانت کرده است. مردم پول ها را به کسی داده اند که در پی یک شناخت دهها ساله، به صداقتش اعتماد کرده اند. آنها در حالی زیباکلام را برای کمک رسانی برگزیدند که درست در لحظه واریز پول، می توانستند به انواع حساب های دولتی و عمومی هم پول بریزید.

مسؤولان دولتی و عمومی بهتر است به جای آن که اعتماد جامعه به چهره های شاخص اجتماعی را خدشه دار کنند و بر باقی مانده سرمایه اعتماد در جامعه، تیر خلاص بزنند، بهتر است در رفتارهای خود تجدید نظر کنند و اعتماد از دست رفته به نهادهای عمومی را احیا کنند.

اگر زیباکلام در ساخت دهکده امید موفق شود، الگوی بازسازی در کشور تغییر خواهد کرد و این برای مسؤولانی که عاشق سه گانه "کلنگ زدن - سر هم بندی - روبان افتتاح را قیچی کردن" هستند، اصلاً خبر خوبی نیست چرا که سطح نگاه مردم به بازسازی ارتقا می یابد و سرهم بندی کردن، دیگر جواب نمی دهد.
هم از این روست که کاملاً قابل پیش بینی است که کارشکنی ها در ساخت دهکده امید، استمرار یابد تا هم زیباکلام را از کار خیری که کرده پشیمان و حتی بدنام کنند و هم دیگران را از ورود به چنین امور عام المفنعه ای در آینده منصرف کنند؛ از رویکرد انحصارطلبی، چیزی جز این در نمی آید.

فیلم سخنان زیباکلام درباره دهکده امید در سرپل ذهاب

دانلود




ماجرای دعوا در کلنگ‌زنی دهکده امید، روستای پرحرف‌وحدیثی که صادق زیباکلام قصد ساختن آن را دارد، در همه رسانه‌ها منتشر شد. خبر این بود: پس از آنکه صادق زیباکلام چهار ‌میلیارد پول از مردم جمع کرد، پنجشنبه ١٢ بهمن قصد داشت مراسم کلنگ‌زنی افتتاح ایده خود را در سرپل‌ذهاب عملیاتی کند که فرماندار جلوی برنامه او را گرفت.

براساس این گزارش، فرماندار شهرستان سرپل‌ذهاب با ورود به مراسم کلنگ‌زنی که زمین آن از سوی زیباکلام با پول‌های کمک‌های مردمی به زلزله‌زدگان خریداری شده بود، خطاب به او گفت: شما فکر می‌کنید این شهر صاحب ندارد و مدیر ندارد که هرکس هرجا که خواست بدون مجوز و اطلاع اقدام به تأسیس مراکز مختلف کند؟ آن‌هم با بودجه‌ای که مربوط به کمک به زلزله‌زدگان است و منبع مصرف مشخص دارد؟

صادق زیباکلام در گفت‌وگو با «شرق» در تشریح این ماجرا می‌گوید: «این عناد و دشمنی با من قابل فهم است. آنها می‌خواهند هنوز شروع نشده کار را به زمین بزنند. قبل از هرچیز اینجا یک بحث فلسفی مطرح می‌شود، شاید هم اخلاقی و حقوقی باشد؛ فرض کنیم کسی به من صد ‌هزارتومان کمک کرده و می‌گوید تصورم این بوده که شما این وجه را برای زلزله‌زده‌ها صرف می‌کنید؛ ممکن است پتو و چادر بخرید و ممکن است کانکس بخرید؛ اما حالا می‌گویید شما می‌خواهید دهکده‌ای را بسازید که ملاک و معیار توسعه پایدار باشد، من اصلا دنبال این نیستم که کار شما غلط یا درست است، اما به‌عنوان صاحب صد ‌هزار تومان می‌گویم باید آن را خرج زلزله‌زده‌ها می‌کردید نه خرج دهکده امید. ایراد آنها از نظر حقوقی درست است؛ اما پاسخ صادق زیباکلام این است: من وقتی برای اولین‌بار برای کمک به زلزله‌زده‌ها رفتم، ٢٥ آبان بود، حسابی را سه‌شنبه ٢٣ آبان باز کردم، در ٤٨ ساعت یک ‌میلیارد به حسابم ریخته شد. من خودم انتظارم و تصورم و نگاهم این بود که کانکس بخرم، شیر خشک بگیرم، اما با حجم زیادی از این اقلام و آب‌معدنی که برای کشاورزی کافی بود مواجه شدم. اما آنجا فعالان اجتماعی کردستان من را با یک زلزله دیگر آشنا کردند که زلزله فرهنگی بود».

او در پاسخ به این سؤال که مردم پول را برای زلزله کرمانشاه در اختیار شما قرار دادند، گفت: حرف شما درست است، اما برای آن یک ‌میلیارد تومان اولیه، اما من در همین روزنامه «شرق» و روزنامه‌های دیگر و در مصاحبه با رسانه‌های خارجی عنوان کردم که چه برنامه‌ای دارم و بخش عمده پول واریزشده برای من، بعد از این مصاحبه‌ها و اعلام ‌ساختن دهکده امید واریز شد.

او درباره درگیری خود با رئیس سازمان مدیریت بحران گفت: من الان دلیل این مخالفت‌ها را با طرحم اعلام می‌کنم. این سیاسی‌بودن برای زدن انگ به من کافی است. ایده دهکده امید با سه مشکل اساسی با مسئولان مواجه شد.

صادق زیباکلام و دهکده امید سه ناراحتی ایجاد کرده‌اند، اول اینکه مردم آمده‌اند به حساب من پول ریخته‌اند و به حساب نهادهای دولتی نریخته‌اند. من هم اگر جای دولت بودم از این اتفاق خوشم نمی‌آمد. مورد دوم لیبل سیاسی من است؛ دوستان دیگر لیبل سیاسی ندارند، بنابراین پول‌دادن به علی دایی و نرگس کلباسی و نیکی کریمی بار سیاسی ندارد، اما پول‌دادن به من بار سیاسی دارد.

مشکل بعدی مشکلی اساسی‌تر بود، اگر یک استاد دانشگاه به اسم زیباکلام همراه استادان دیگر با کمک مردمی بتوانند دهکده امیدی را ایجاد کنند، علی‌القاعده خیلی از مردم ایران از من مسئول می‌پرسند اگر این چیزها شدنی است چرا در ٤٠ سال گذشته دهکده امیدی به وجود نیامد؟ و این را از خیلی از مردم شنیدم. مشکل سومی که به وجود آمد بحث عدالت بود که مردم به فرماندار و استاندار کرمانشاه اعتراض می‌کنند که چرا زیباکلام این پول را در یک روستا خرج می‌کند؟

زیباکلام با تأکید بر اینکه خیلی از نهادهای دولتی با ما همکاری کردند، گفت: به‌جز آقای اسحاق جهانگیری و بنیاد مسکن هرکس رسید سعی کرد زیر پای ما را خالی کند. ما برای افتتاح پروژه اقدام کردیم و آخرین صحبت‌ها را با بنیاد مسکن انجام دادیم و پنجشنبه ١٢ بهمن مراسم کلنگ‌زنی بود و ما دوشنبه ٩ بهمن برای امضای تفاهم‌نامه به بنیاد مسکن رفتیم و تفاهم‌نامه حقوقی امضا کردیم و بعد اعلام کردیم پنجشنبه مراسم کلنگ‌زنی انجام می‌شود.

پنجشنبه استادان دانشگاه رازی و کردستان و نمایندگان ادوار به روستای ذهاب قادری آمدند و مراسم کلنگ‌زنی انجام شد، چند نفر سخنرانی کردند و بعد مراسم کلنگ‌زنی انجام شد و در راه سرپل‌ذهاب ایستادیم که یک روستای دیگر را که قرار است دهکده امید شماره ٢ شود، ببینیم. ضمن صحبت آقایی که ایشان را نمی‌شناختم که بعدا فهمیدم ایشان فرماندار سرپل‌ذهاب است، به من گفت می‌خواهم با شما صحبت کنم، مقداری از دیگران فاصله گرفتیم و ایشان با لحن بسیار تندی گفت: دکتر چه کار می‌خواهی اینجا بکنی؟ من فرماندار سرپل‌ذهاب ایستاده‌ایم. من هم خیلی ناراحت شدم و گفتم ما ماه‌هاست که اعلام کرده‌ایم چه می‌خواهیم بکنیم و گفتم هیچ توضیحی ندارم. گفت من نمی‌گذارم، جلوی کار را می‌گیرم، من هم گفتم هیچ حرفی با شما ندارم. البته بعدا به من گفتند ایشان در مراسم کلنگ‌زنی بوده است».

وی افزود: مسئله ایشان فراتر و کلی‌تر از دعوت‌نشدن به مراسم کلنگ‌زنی بود. البته قبل از این ماجرا آقای نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران، مطالبی گفتند که خلاصه‌اش می‌شد اصلا چیزی به اسم دهکده امید وجود ندارد و پول را آقای زیباکلام بلوکه کرده و ما با دادستانی مطرح می‌کنیم؛ یعنی به عبارتی می‌خواهند پول را از طریق دادستانی بلوکه کنند. حالا نمی‌دانم بعد از این اتفاقات دوستان چه تصمیمی خواهند گرفت، ولی ما همچنان روی آن چیزی که می‌خواهیم انجام بدهیم ایستاده‌ایم.

همچنین اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران، به «شرق» گفت: من مقابله‌ای با هیچ‌کس از جمله ایشان ندارم و در پاسخ به سؤال خبرنگاری که از او نام برد و نتیجه عملکرد چنین افرادی را پرسید گفتم چنین پول‌ها و کمک‌هایی از سوی این فرد و سایر هنرمندان و خیران و ورزشکاران باید در مسیر آن و از سوی مسئولان مربوطه هزینه شوند، اما ایشان برداشت درستی از حرف‌های من نداشت و حرف‌هایی را مطرح کرد که در شأن ایشان نبود.

وی با بیان اینکه من نامی از ایشان نبردم و خبرنگار این سؤال را مطرح کرد، تأکید کرد: بنیاد مسکن، هلال‌احمر و سایر ارگان‌های مسئول در این زلزله خدمات زیادی داشتند و ‌هزاران ‌میلیارد کمک‌های مردمی را در مسیر لازم آن سازماندهی کردند. من در پاسخ به سؤال آن خبرنگار گفتم این افراد هنرمند، ورزشکار یا خیّر در هر موقعیتی در قبال پولی که مردم به آنها داده‌اند مسئول‌اند و باید پاسخ‌گوی مردم باشند، من همه این افراد را گفتم نه فقط ایشان را اما نمی‌دانم چرا این فرد به خودش گرفته است. وی تأکید کرد فایل صحبت‌ها وجود دارد و گفت: من فردی اجرائی و ایشان فردی سیاسی هستند و هرکدام تلاشمان را می‌کنیم تا از مسیر درست خارج نشویم.


تدبیر کشورهای عربی و جهانیان برای تغییرات اقلیمی، و غفلت کشنده ایرانی ها

عربستان سعودی که همواره مورد تمسخر مدیران کشور ماست، رقم خیره کننده 500 میلیارد دلار برای ایجاد تکنولوژی های سبز نوین و پنل‌های خورشیدی در فضایی به وسعت 26 هزار کیلومتر مربع سرمایه‌گذاری کرده است تا جایگزین سوخت های فسیلی کند.


امید خزانی .    پژوهشگر

سال‌هاست که رسانه ها ومراکز علمی-پژوهشی دنیا درباره پدیده تغییرات اقلیمی ( Climate Change) هشدار می‌دهند و بسیاری از کشورها نیز سعی کرده‌اند خود را با آن وفق دهند اما به نظر می رسد مدیریت کشور ما هنوز بحران را به طور دقیق درک نکرده است ، بحرانی که بیش از جنگ و تهدیدهای نظامی ایران را تهدید می کند و در کمتر از 32 سال 70 درصد ایران را غیرقابل سکونت خواهد کرد! ایران بیش از 50 درصد از منابع تجدیدناپذیر زیرزمینی آبی اش را استفاده کرده است.

در کنار بحران های اقتصادی و سیاسی که خاورمیانه را در شورش ها و انقلاب ها فروبرده است، بحران آب نیز جزو عوامل مهم شمرده شده است که در سال های آتی نیز نقش مهمتری خواهد داشت. با جدی تر شدن تاثیرات تغییرات اقلیمی که خشکسالی بی سابقه ای را درپی داشته ، مهاجرت گسترده از جمعیت جویای کار ناراضی از شهرهای کوچک کشاورزی به شهرهای بزرگ را تشدید خواهد کرد. اتفاقی که در سوریه با مهاجرت 1.5 میلیون نفر از مناطق متاثر از خشکسالی به حومه دمشق رخ داد.

ایران از نظر تولید گازهای گلخانه ای رتبه هفتم جهان را داراست. آلودگی گسترده شهرهای ایران و پدیده  وارونگی (inversion) درماه های سرد سال و گسترش غیر علمی و کم بازده کشاورزی با استفاده از کودهای نیتروژنی که در ترکیب باآلودگی های صنعتی و ترافیکی می توانند به شدت در آب و هوای منطقه تاثیر بگذارند ، ایران را در کام غول خشکسالی فرو برده است.

استان تهران با مصرف روزانه 16.2 میلیون لیتر بنزین بیش از کشور لهستان با 40 میلیون جمعیت و ترکیه با 80 میلیون نفر جمعیت مصرف بنزین و آلایندگی دارد! در حوزه مصرف آب نیز فقط در استان تهران از 850 میلیون متر مکعب مصرف آب بیش از دو سوم یعنی 70 درصد آن بازیافت نمی شود و از بین می رود!

به گزارش ایندیپندنت، نتایج تحقیقات امپریال کالج لندن، نشان داده است که علت اصلی آلودگی بی سابقه سال 2000 میلادی اروپا استفاده چندین دهه کودهای نیتروژنی و آمونیاک در کشاورزی کشورهای اروپایی بود. آلودگی گسترده ای که تحقیقات بعدی نشان داد اثرات زیست محیطی اش باعث خشکسالی در کشورهای دوردست شد. خشکسالی بی سابقه در هندوستان که زندگی 130 میلیون نفر را در تنگنا قرار داد نتیجه مستقیم آن آلودگی گسترده زیست محیطی در اروپا بود.

نگاه محافظه کارانه و اشتغالزایی به کشاورزی سنتی و غیرعلمی هنوز روند تغییرات اساسی در کشاورزی ایران را بسیار کند و نامتناسب با هجوم خشکسالی و تغییرات اقلیمی پیش می برد و عملا فرصتی برای تدبیر باقی نمانده است. دریاچه ارومیه که صدها هزار سال نگین فیروزه ای ایران بود ، عملا در اثر سو مدیریت و فقدان مدیریت استراتژیک از بین رفته است و خشکسالی را علت اصلی آن معرفی می کنند که باید متوسل بر آسمان شد برای نجاتش.

افزایش 300 درصدی سطح زیرکشت با راندمان پایین 35 درصد از 150 هزار هکتار در سال 58 به 450 هزار در سال 85 و حفر 24 هزار حلقه چاه غیرمجاز و 40 سد در حوزه دریاچه خیانتی بود که فقدان مدیریت استراتژیک در حق ایران و آیندگان این سرزمین مرتکب شده است. قنات های ایران با قدمت بیش از 2700 سال ابتکار شگفت نیاکان ما بوده اند و مدیریت آبی پهنه گسترده ایران زمین را بر عهده داشته اند و به عنوان شاهکارهای آبی جهان توسط یونسکو ثبت شدند. البته این شاهکارهای نیاکان ایران زمین در اثر حفر بی رویه چاه های عمیق از بین رفتند!

وقت آن رسیده است ما با نظام علت و معلول حاکم بر خلقت آشتی کنیم و از یافته های ارزشمند مراکز علمی دنیا استفاده کنیم و خود نیز واحدهای R&D را در نهادها و وزارت خانه ها فعال کنیم.

خشکسالی در عصر تغییرات آب و هوایی بیش از آنکه علت باشد خود معلول فجایع زیست محیطی بشری است.

در بی خبری مدیران دولتی کشور ما، سالهاست که ارتباط مستقیم کشاورزی سنتی و غیرعلمی و استفاده گسترده از اندوکرین و کودهای نیتروژنی و ترکیب آنها با آلودگی های ترافیکی و صنعتی که باعث بروز خشکسالی و تغییرات اقلیمی می شود، اثبات شده است. یکی از دلایل مهم آلودگی شهرهای غیرصنعتی نیز همین ترکیب هولناک است.

کنترل آلودگی هوا در اثر صنایع فرسوده ، جایگزینی تولید خودروهای فسیلی با خودروهای برقی و هیبریدی و مدرن سازی کشاورزی تنها راه مقابله با اژدهای خشکسالی و تغییرات اقلیمی است! کشورهای فرانسه، انگلستان ، چین و نروژ خودروهای فسیلی را به تدریج در سال 2025 از رده خارج خواهند کرد. فروش خودروهای الکتریکی در آمریکا رشد چشمگیری داشته است و به 30 درصد رسیده است.

وقت آن رسیده است که Horticulture یا همان "دانش نوین مدیریت کشت گیاه و محصولات کشاورزی" که با همکاری start-up های کشورهای پیشرفته از جمله هلند با بخش کشاورزی به وجود آمده است، وارد ادبیات مدیران ارشد کشور ما شود.

شاید پیش بینی مالتوس در قرن ١٨ میلادی و تیوری او مبنی بر عدم توازن تولید غذا و رشد جمعیت در مورد کشورهای اروپایی نادرست بود اما در اغلب کشورهای خاورمیانه در شرف به واقعیت نشستن است.

مصر نیز به عنوان یکی از مهمترین کشورهای منطقه و خاستگاه یکی از مهمترین تمدنهای بشری تا سال 2050 با فاجعه آبی هولناکی مواجه خواهد بود. جمعیت مصر هر سال 1.800000 نفر افزایش می یابد ولی سهم آبی آن 55 میلیارد متر مکعب ثابت است. در سال 2050 سرانه آبی آن به کمتر از 360 متر مکعب خواهد رسید ، در حالیکه خط فقر آبی جهان 1000 متر مکعب در سال است! عمق فاجعه پیداست.

جانمایی فاجعه بار صنایع وابسته به آب ایران
بسیاری از صنایع وابسته به آب از جمله فولادسازی و صنایع کاشی و سرامیک در قلب مناطق خشک و کویری ایران قرار گرفته اند که حجم بالایی از آب شیرین کشور را می بلعند. چین ، ژاپن ، هند و ایالات متحده آمریکا مهمترین تولید کننده و صادرکننده فولاد دنیا می باشند و بدون استثنا همه صنایع فولادی این چهار کشور در سواحل دریا جانمایی شده اند تا نیاز به آب شیرین را به حداقل برسانند. حتی 90 درصد صنایع فولادی هند در سواحل غربی و شرقی این کشور قرارگرفته اند!

همچنین جای شگفتی است که قطب تولید صنایع کاشی و سرامیک ایران در قلب کویر ایران و استان یزد واقع شده است و هم اکنون 42 کارخانه عظیم در قلب کویر ایران حجم انبوهی از آب شیرین کشور را می بلعند. این حجم از سو مدیریت و نگاه قومی و قبیله ای که هستی ایران را فدای مصلحت های منطقه ای مدیران کرده است ، جای شگفتی دارد. این در حالی است که استان های ساحلی ایران از جمله سیستان و بلوچستان ، هرمزگان و بوشهر که بهترین موقعیت برای تولید و صادرات صنایع وابسته به آب از جمله فولاد و کاشی و سرامیک را داشته اند، جزو محرومترین نقاط ایران از نظر توسعه صنعتی هستند!

برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک سایر کشورها
عربستان سعودی که همواره مورد تمسخر مدیران کشور ماست، رقم خیرکننده 500 میلیارد دلار برای ایجاد تکنولوژی های سبز نوین و پنل های خورشیدی در فضایی به وسعت 26 هزار کیلومتر مربع سرمایه گذاری کرده است تا جایگزین سوخت های فسیلی کند. عربستان سعودی هم اکنون بزرگترین و مدرن ترین تاسیسات آب شیرین کنی منطقه را دارد و اخیرا قراردادی به ارزش 7.2 میلیارد دلار با BNP Paribas امضا کرده است تا 9 مرکز بزرگ دیگر را در کرانه دریای سرخ راه اندازی کند.

امارات متحده عربی با تخصیص 163 میلیارد دلار سرمایه گذاری عظیمی انجام داده است که تا سال 2050 میلادی بیش از 50 درصد نیاز انرژی اش را از منابع تجدیدپذیر تامین کند. سرمایه گذاری در منابع انرژی تجدیدپذیر یعنی هم کاستن از هزینه های انرژی های گران قیمت فسیلی و کاستن از آلودگی و اثرات هولناک تغییرات اقلیمی از جمله خشکسالی است که هستی کشورهای خاورمیانه را نشانه گرفته است. همچنین امارات تسهیلات ویژه ای برای استفاده از خودروهای الکتریکی و رسیدن به چشم انداز شهر carbon-freeبدون-کربن اعمال کرده است.

در کره جنوبی تدوین و اجرای توسعه بدون کربن و سبز در سال 2008 هماهنگ با دغدغه های زیست محیطی و با هدف کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی و مقابله با چالش تغییرات اقلیمی تصویب و در دست اجرا قرار گرفت. براساس این طرح تا سال 2025 کره جنوبی جزو 5 کشور اول دنیا درصنایع و تکنولوژی های سبز قرار می گیرد و همزمان قراراست شغل های مرتبط با تکنولوژی های سبز ایجاد شود.

سنگاپور نیز طرح مبارزه با تغییرات اقلیمی را از سال 2005 آغاز کرده است. تقریبا همه 1650 برج و ساختمان های بزرگی که از سال 2005 تا کنون ساخته شده اند براساس انرژی های سبز ساخته شده اند . براساس سند چشم انداز 2030 میلادی سنگاپور 35 درصد منبع انرژی های شهری و حمل و نقل باید انرژی های نو و تجدیدپذیر باشد و 80 درصد ساختمان ها باید گواهینامه سبز دریافت کنند.

هلند، الگوی توسعه کشاورزی
کشور هلند و مدیریت خیرکننده آن را می توان از عجایب دنیای مدرن نامید. کشور کوچک هلند 41 هزار کیلومتر مربع که 1/40 وسعت ایران است با بهره گیری از تکنولوژی فوق پیشرفته کشاورزی و صنعتی اش دومین صادرکننده مواد غذایی دنیا بعد از آمریکاست. راندمان تولید محصولات کشاورزی هلند فاصله خیره کننده ای با کشورهای پیشرفته حتی آلمان و آمریکا دارد! هلندی ها در سال 2000 میلادی با شعار " تولید محصول دوبرابر با استفاده از نصف منابع انرژی و آب" جنبشی را آغاز کردند که با بهره گیری از شرکت های دانش بنیان و start-up های کشاورزی صنایع غذایی پیشرفته خود را بسیار پیشرفته تر کردند. هلند سالانه 79 میلیارد دلار---تقریبا 2 برابر صادرات نفتی ایران-- محصولات غذایی و کشاورزی صادر می کند و علی رغم وسعت بسیار کوچکش از آلمان و فرانسه و چین و ژاپن بسیار جلوتر است.

کافی است راندمان تولید گوجه فرنکی در هلند را با چین مقایسه کنیم. هلند در هر مایل مربع 144000 تن گوجه فرنگی تولید می کند درحالیکه این رقم برای چین 3860 تن در هر مایل مربع است که 38 برابر بیشتر است. دانشگاه WUR هلند که مغز متفکر پشت نوآوری های کشاورزی است به ده ها کشور مشاوره ویژه ارایه می کند که البته کشور ما جزو آنها نیست!

بنابراین برای نجات ایران از خشکسالی حتی نیاز به توقف کشاورزی نیست و فقط کافی است از الگوی توسعه کشورهایی مثل هلند پیروی کرد.

ایران امروز که در اختلافات سیاسی و جناحی غرق شده است از خطر واقعی که کیان و هستی اش را بیش از هر چالش داخلی و حتی خطر حمله نظامی خارجی بیشتر تهدید می کند، عمیقا غفلت کرده است. ایران امروز باید شعار " Big drought is coming” یعنی " خشکسالی بزرگ می آید" را بر همه شعارهایش اولویت دهد و همه امکانات کشور را با نگاهی آینده نگر معطوف دشمن بزرگ خشکسالی کند که از مرزهایش گذشته است و شهرهایش را یکی پس از دیگری با بی رحمی در می نوردد.

دلایل معنوی و مذهبی خشکسالیها

آیت الله سبحانی گفت: این همه ربا که در این بانک ها وجود دارد، اسمش عقد شرعی است، ولی باطنش رباست، وقتی ربا در جامعه زیاد شد حتی دامن فردی که پاک است نیز آلوده می شود.

آیت الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید گفت: خشکسالی از پیامدهای پایبند نبودن یک ملت به ارزش های دینی است.

به گزارش عصرایران، ایرنا نوشت: آیت الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید با تاکید بر ضرورت تقویت بنیه اعتقادی و ارتقاء اخلاقی جامعه در دیدار با وزیر نیرو گفت: مطابق آیه های قرآنی و روایت های اسلامی میان پاک بودن یک ملت و بارش باران رابطه نزدیکی وجود دارد. از آنجا که این قاعده از سوی قرآن بیان شده و عالم وحی نیز فوق همه مسائل مادی و دنیوی است، مشخص کردن علت این رابطه در هیچ لابراتوار و آزمایشگاهی امکانپذیر نیست.

وی دعوت جامعه به تقوی و پاکی را ضروری دانست و افزود: این همه ربا که در این بانک ها وجود دارد، اسمش عقد شرعی است، ولی باطنش رباست، وقتی ربا در جامعه زیاد شد حتی دامن فردی که پاک است نیز آلوده می شود. به طور حتم اگر پاکی ایجاد کنیم، حق تعالی نیز دعاهای ما را اجابت خواهد کرد.

این مرجع تقلید در ادامه، مصرف بی رویه آب توسط شهروندان و استفاده از آن در صنعت و کشاورزی را از عوامل ایجاد معضل کم آبی در جامعه عنوان کرد و افزود: باید با اصلاح روش های آبیاری زمین های کشاورزی از جمله به کارگیری روش قطره ای، از اسراف آب جلوگیری کنیم، که البته وزارت نیرو با ارائه آموزش های لازم به مردم نقش مهمی در این زمینه دارد.

وی هر گونه مصرف بیش از اندازه آب را مغایر با ارزش های دینی دانست و گفت: علاوه بر مصرف آب مقوله مصرف برق نیز باید مورد توجه جدی قرار گیرد.

منبع: ایرنا

راه حل برای خشکسالی

راه حل برای خشکسالی / آشتی به جای قهر با آسمان

با پیگیری این راه حل ها مطمئن باشید هیچ نیازی معطل نخواهد ماند و هیچ کشاورزی مجبور به تعطیلی کار نخواهد شد.

 مهدی قمشی

استاد دانشکده آب دانشگاه شهید چمران اهواز

خشکسالی پدیده ای است که کشور ما در گذشته به کرات تجربه کرده و امسال نیز به شکل بی سابقه ای در حال شکل گیری است.

این نوع خشکسالی نه اولین آن است و نه آخرین آن. در سالهای دور گذشته نیز این خشکسالی ها به شکل های گوناگون رخ داده اند.

خشکسالی ها، با بارش های کم نزولات در فصول مرطوب سال شروع می شوند و با کاهش آورد آب رودخانه ها و آب های زیرزمینی اثر خود را نشان می دهند.

فرق اساسی خشکسالی امسال با خشکسالی های گذشته در این است که مقدار استفاده از آب های جاری و تحت الارضی بسیار متفاوت شده است.

5 راه حل برای خشکسالی / آشتی به جای قهر با آسمان

در گذشته بهره کشی و استفاده از آبهای شیرین بسیار کمتر از وضعیت حال بود لذا نمود و بروز بیرونی خشکسالی کمتر زندگی و معیشت مردم را تحت تاثیر قرار می داد اما اکنون وضعیت کاملاً متفاوت است زیرا تقریباً تمام آب های شیرین قابل استحصال مورد استفاده قرار گرفته و برنامه ریزی مصارف بر اساس آورد متوسط دراز مدت بسته شده است.

در این نوع برنامه ریزی غلط، باید بطور متوسط یک سال در میان (نصف  سال های پیش رو) منتظر تعطیلی بخشی از موارد مصرف باشیم. مدیریت آب در مناطق خشک و نیمه خشک مثل کشور ما که سیکل هیدرولوژیکی آن نوسان بسیار و شدید دارد بر مبنای تجویز مصرف در حد متوسط آورد تاریخی، ما را به ناکجا آباد خواهد برد و سبب مشکلات اجتماعی و معیشتی و زیست محیطی فراوان خواهد شد.

نمونه بارز این برنامه ریزی غلط را ما اکنون در حوضه منابع آب کل کشور و خصوصاً کارون بزرگ به عینه در حال تجربه هستیم. با تاکید بر همین برنامه ریزی غلط و صرفاً بر مبنای متوسط آورد تاریخی رودخانه (که عددی اغوا کننده است) انتقال آب بین حوضه ای را تجویز می کنیم، توسعه ناپایدار در بخش های مختلف مصرف مانند کشاورزی و صنعت را دامن می زنیم، و خلاصه بدون ملاحظه اجازه برداشت از منابع آب را صادر می کنیم.

نتیجه یک چنین برنامه ریزی غلطی همین می شود که امروز می بینیم، دریاچه ارومیه خشکیده است. تالاب های کشور نابود شده، کانونهای گرد و غبار فعال شده و امان از ما بریده است، آب شرب و بهداشت مردم را دچار مشکل سلامتی می کنیم، هرسال بخشی از فعالیت های کشاورزی را تعطیل می کنیم و دولت را ملزم به پرداخت خسارت می کنیم و ... و .... و .

سرانجام یک چنین وضعیتی چه می شود؟ سلامتی مردم دچار مشکل جدی می شود، مهاجرت لجام گسیخته به شکل حاشیه نشینی در شهرها شدت می گیرد و اختلالات اجتماعی و روانی یک به یک پدیدار می شوند، و رفته رفته پرداخت خسارت از توان دولت خارج می شود و به علت به صرفه نبودن، سرانجام دولت از خیر تولیدات کشاورزی می گذرد و بحران معیشت و اشتغال پدیدار می گردد.

و امّا متولیان امر در این مواقع چه کار می کنند؟ محتمل ترین روش این خواهد بود که وضعیت فعلی را غیرقابل پیش بینی و نادر قلمداد نمایند و البته بدشان نمی آید که نبود بارش ها، به گناهان مردم، توطئه غرب و استکبار، و یا پدیده های موهوم مرتبط گردد تا بدین وسیله شائبه ای بر برنامه ریزی و مدیریت غلط آنها وارد نشود.

دوم آنکه طی جلساتی تصمیمات مدیریتی خود را مقتدرانه صادر می کنند و بدون آنکه زحمت زیادی به خود و حوزه خود بدهند با کمک قوه قهریه امر به تعطیلی معیشت کشاورزان محروم می دهند تا حلقه عدم توانایی، علم و مدیریتشان با ظاهر مدیریتی قاطع کامل شود و البته ممکن است مدیرانی احساساتی نیز پیدا شوند که به جهت وضعیت پیش آمده احساساتشان جریحه دار شده و اشکی نیز جاری ساخته و همه را با خود وادار به گریه و زاری نمایند تا بدین وسیله، دل سوزی و استیصال خود را به نمایش گذاشته و عامه را تحت تاثیر قرار دهند.

همه مطالب فوق حکم مقدمه بحث اصلی را دارد که پس چه باید کرد و یا چه باید می کردیم و یا مسئولین ذیربط چه کاری باید انجام دهند؟ در جواب می توان نکات زیر را بیان کرد.

5 راه حل برای خشکسالی / آشتی به جای قهر با آسمان

اول آنکه وضعیت امسال را نباید فراموش کرد. منظورم این است که اگر سال آینده وضع بارش ها خوب بود پیگیری مسئله سال های خشکسالی نباید به بعد موکول گردد و برنامه ریزی های خشکسالی نباید متوقف گردند.

دوم آنکه برنامه ریزی برای مصارف آب در امور توسعه ای پایدار نباید بر مبنای متوسط آورد تاریخی توسعه یابد.

برای برنامه ریزی مطمئن توسعه، برای مصارف مختلف آب های شیرین جاری یا زیرزمینی باید 60 تا 70% آورد ملاک قرار گیرد و %30 تا 40% نوسان های هیدرولوژیکی سالیانه باید به عنوان عدم تحمیل ریسک، در بستر طبیعی و حفظ محیط زیستابی مجاری باقی بمانند.

سومین نکته اینکه توسعه کشاورزی در کشور باید متناسب با شرایط آبی کشور تغییر نماید و از کشت های پُر مصرف با توجیه خودکفایی جلوگیری شود.

چهارمین نکته دست کشیدن از سیاست غلط انتقال بین حوضه ای است. متاسفانه دامن زدن به امکان انتقال بین حوضه ای آب در سال های اخیر سبب افزایش فشار به منابع آب در مناطق مقصد و مبدا انتقال شده است و می رود که سبب ایجاد ناآرامی در مناطق مختلف کشورمان شود.

در مناطق مقصد انتقال آب به امید انتقال آب جدید بر طبل مصرف بیشتر کوبیده شده و فشار بر منابع آب به امید جبران از طریق انتقال های بیشتر، وارد شده است.

در مناطق مبدا انتقال نیز وجود برنامه انتقال آب بین حوضه ای، دلیل وجود آب مازاد در حوضه فرض شده و مردم این مناطق خود را در استفاده بیشتر از این منبع ذی حق می دانند.

لذا بر مصرف بیشتر از منابع آب اصرار ورزیده و عدم وجود آب بیشتر را دروغی برای پیگیری انتقال های بیشتر می پندارند و بدین ترتیب اصطلاحاً پارادوکسی شکل گرفته و کنترل مقادیر مصرف از چهارچوب منطقی آن خارج شده است و در نتیجه سهم زیست محیطی رودخانه در این بین فدا شده است.

 به جد پیشنهاد می شود که سیاست انتقال بین حوضه ای به طور کلی برای مصارف غیرشرب تعطیل گردد تا بدینوسیله مردم و مسئولین مناطق مختلف مبداء و مقصد بدانند که باید با آب موجود حوضه خود در شرایط فعلی کنار آمده و برنامه ریزی منابع آب را بدرستی تنظیم نمایند.

و اما پنجمین و مهمترین نکته اینکه راه کارهای فوق همه می توانند دراز مدت تلقی شوند امّا اکنون در زمان واقعه چه کارهایی می توان کرد که هم بحران خشکسالی را بتوان پشت سر گذاشت و هم لطمه ای به نیازهای مصارف مختلف مردم وارد نگردد.

برنامه مقابله با خشکسالی همکاری نزدیک مسئولین و مردم را می طلبد

یک برنامه موفق برای چیره شدن بر خشکسالی منوط به همکاری تنگاتنگ مردم با مسئولان است و عدم همکاری و هماهنگی، برنامه ها را با شکست مواجه خواهد کرد.

نیاز اساسی ثانویه، آموزش و فرهنگ سازی است.

همه اجزاء درگیر مسئله آب از مدیران (شامل فرمانداران و بخشداران) گرفته و متقاضیان مصارف آب از مردم عادی گرفته تا کشاورزان و صنایع باید در مورد مصرف صحیح آب و روشهای کاهش مصرف، آموزش های فوری ببینند.

کار بعدی این است که در همه بخش های جامعه مانند دولت و استان ها و شهرستان ها باید ستاد مدیریت خشکسالی تشکیل و هدایت و برنامه ریزی کاهش مصرف آب را به عهده گیرد.

در کشور ما در همه وجوه مصارف آب امکان صرفه جویی بدون لطمه جدی به اصل نیاز آب امکان پذیر است. لذا هدف اصلی باید تمرکز بر جلوگیری از مصرف مازاد باشد.

در بخش نیاز خانگی، باید فرهنگ سازی شود و به کمک رسانه ها، تلفات آب در مصارف خانگی که در حال حاضر بین 20 تا 40 درصد می باشد، به شدت کاهش یابد.

با جلوگیری از مصرف بی رویه آب لوله کشی خانگی، در اموری مانند شستشوی اتومبیل، شستشوی محیط های عمومی و استحمام می توان به راحتی به کاهش %20 در مصارف خانگی دست یافت.

شهرداری ها باید در آبیاری فضای سبز شهری رعایت صرفه جویی و کاهش آبیاری را مدنظر قرار دهند و از توسعه فضاهای سبز پُر مصرف مانند چمن جلوگیری به عمل آورند و اگر بشود فضاهای فعلی چمن نیز با چمن مصنوعی و یا کشت های کم مصرف جایگزین گردند.

5 راه حل برای خشکسالی / آشتی به جای قهر با آسمان

آب مصرفی صنایع می تواند به شدت کاهش یابد.

در بیشتر قسمتهای صنایع، آب به منظور خنک سازی پروسه تولید مورد استفاده قرار می گیرد.

لذا در صنایع، این نیاز می تواند با بازچرخانی آب و یا با استفاده از آبهای غیرمتعارف و پساب ها برطرف گردد. با این شیوه مقدار آب مصرفی صنایع می تواند به شدت کاهش یابد.

در بخش کشاورزی که بیشترین مقدار مصرف را بخود اختصاص می دهد مقدار مصرف می تواند به راحتی بین 20% تا 30% کاهش یابد بدون آنکه به مقدار تولید لطمه جدی وارد شود.

در این بخش اعمال مدیریت باید با جدیت پیگیری شود. از کشت گیاهان پر مصرف آب مانند برنج در مناطقی که محدودیت های آبی وجود دارد باید بشدت پرهیز نمود و کشت های جایگزین با تضمین خرید به کشاورزان معرفی شوند.

راندمان مصرف آب در سایر کشت ها نیز به شدت پایین است. لذا با اعمال 20% کاهش تحویل آب به سایر کشت ها و یا استفاده از روش های کم آبیاری و الزام به افزایش راندمان بکارگیری آب در بخش کشاورزی و بهبود روش آبیاری، مطمئناً می توان بدون کاهش محصول، مقدار بهره وری آب در بخش کشاورزی را ارتقاء داد.

باید توجه داشت که این پیشنهادها ابتدا باید توسط شرکت های کشت و صنعت وابسته به نهادهای دولتی و شبه دولتی اجرا گردد و سپس کشاورزان خرده پا را تشویق به این کار نمود.

با پیگیری این راه حل ها مطمئن باشید هیچ نیازی معطل نخواهد ماند و هیچ کشاورزی مجبور به تعطیلی کار نخواهد شد.

در چنین شرایطی است که بهره وری آب بالا خواهد رفت و از نتیجه کار همه رضایت مند خواهند بود.

با این شیوه می توان با قهر آسمان کنار آمد. اما اگر این فرهنگ صحیح استفاده از آب را برای آینده نیز در پیش گیریم و با تحویل حجمی آب به کشاورزان مقدار مصرف را منطقی کنیم و استفاده بیش از حد از این منبع خدادادی را تجویز نکنیم و سیاست توسعه مصرف آب در مناطق خشک و بیابانی ایران را تعطیل کنیم.

مطمئن باشید سهم مغفول مانده زیست محیطی نیز تامین خواهد شد و قهر آسمان معنی خود را از دست می دهد و آشتی ما با آسمان معنی و مفهوم بهتری می یابد و ثمره آشتی با آسمان، زندگی ما و آینده کشور را زیباتر می نماید.

درباره ماهی «تیلاپیا»


تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۶

در حالی که اعتراضات محافل علمی و محیط زیستی به صدور مجوز تکثیر و پرورش ماهی مهاجم تیلاپیا در کشور شدت گرفته، یک استاد دانشگاه در رشته شیلات نیز ابعاد دیگری از مخاطرات ماهی تیلاپیا را از نظر بهداشتی و اقتصادی تشریح کرد.

به گزارش روزنامه ایران، دکتر حمید عبدالله‌پور، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد گیلان گفت: در بسیاری از کشورهای جهان ماهی تیلاپیا به ماهی فقرا معروف است چون از جیره غذایی ارزان قیمت استفاده کرده و همه چیز خوار است و تقریباً از قیمت مناسبی هم برخوردار است از سوی دیگر ارزش غذایی این ماهی در حد خوک است.

او افزود: یکی از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده ارزش غذایی ماهی‌ها، نسبت اسید چرب امگا 3 به امگا 6 در آنهاست که هرچقدر این نسبت زیادتر باشد نشان از ارزش بالای غذایی آن ماهی دارد اما در تیلاپیا این نسبت بسیار کم است و در عوض میزان امگا 6 خیلی بالاتر از امگا 3 بوده و این امر باعث بیماری آلزایمر، التهابات روده‌ای و بیماری‌های قلبی و عروقی می‌شود، در حالی که در ماهی‌هایی مانند سالمون، قزل آلا، ساردین، تن ماهیان، ماهی کولی و غذاهای دریایی چون خرچنگ، اسید چرب امگا سه بسیار سرشار است. این اسید چرب باعث جلوگیری ازامراض قلبی و کنترل دیابت می‌شود و بالعکس آن امگا شش ممکن است موجب اختلالات مغزی، آلزایمر و تشدید التهابات شود.

این مدرس دانشگاه افزود: البته این بدان معنی نیست که فردی با چندبار استفاده از تیلاپیا دچار بیماریهای فوق الذکر شود بلکه اگر این مصرف مداوم و طولانی مدت باشد طبق گفته پزشکان امکان بروز بیماری دارد. اما نکته حائز اهمیت این است که تیلاپیا با این ارزش غذایی کمی که نسبت به گونه‌های دیگر دارد قیمتی تقریباً برابر وحتی بیشتر از قزل آلا در ایران دارد بنابراین عقل سلیم حکم می‌کند که به جای تیلاپیا از ماهی‌های با ارزش دیگر مصرف شود.

ماهی تیلاپیا که به گواه اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت در لیست گونه‌های مهاجم و خطرناک قرار دارد می‌تواند محل زندگی و تخم و لارو سایر ماهیان را با سرعت نابود کرده و موجب انقراض نسل آنها شود با این حال پرورش این ماهی، به دلیل کم هزینه بودن، قدرت تکثیر بالا و زندگی حتی در آبهای آلوده می‌تواند سود کلانی را عاید برخی پرورش دهندگان آن کند.

خطر شیوع بیماری ویروسی Til V

تیلاپیا یکی از نگرانی‌های جدی و تازه مطرح شده پژوهشگران حوزه آبزیان در جهان است. بر اساس مقاله علمی که اخیراً در یکی از ژورنال‌های علمی چاپ شده در حال حاضر چهار کشور تایلند، مصر، اکوادور و کلمبیا به عنوان کشورهای آلوده به این ویروس معرفی شدند و در عین حال خطر شیوع این بیماری در 43کشور دیگر جهان از جمله چین نیز وجود دارد.

حمید عبدالله‌پور در این باره گفت: متأسفانه ما در ایران تجربه خوبی از این نظر نداریم به‌طوریکه ورود بسیاری از گونه‌های غیر بومی آبزی به کشورمان همواره منجر به ورود بیماری‌ها و آلودگی‌های فراوان و وارد شدن خسارات زیادی به ماهیان بومی و پرورشی‌مان شده است.

او افزود: ماهی قزل آلای رنگین کمان نزدیک به نیم قرن است که وارد کشور ما شده اما متأسفانه هنوز شیلات ایران نتوانسته در تولید و تکثیر تخم این ماهی موفق باشد و هرساله نزدیک به 400 میلیون تخم قزل آلا برای پرورش وارد کشور می‌کند که بابت هر تخم 50 تومان هزینه شده و در بازار این تخم‌ها به قیمت 150 تا 200 تومان فروخته می‌شود که این واردات هرساله حدود 40 میلیارد تومان سود برای واردکنندگان دارد اما آلودگی این تخم‌ها به سه نوع ویروس در سال‌های اخیر خسارات زیادی به پرورش دهندگان قزل‌آلا در کشور وارد کرده است. و سؤال ما از شیلات این است که چرا به جای صرف این همه بودجه‌های میلیونی برای پروژه‌های غیر مؤثر، و صرف این همه انرژی برای تکثیر یک ماهی مهاجم نباید امروز بتوانیم بعد از نیم قرن خودمان تخم ماهی قزل آلا تولید کنیم؟ در حالیکه شیلات 5-6 نفر را بورسیه کرد تا از انگلستان دکترا بگیرند چرا امروز نباید از این افراد در بخش اجرا بهره ببریم؟ متأسفانه تمامی این افراد به پست و مقام رسیده‌اند و در آزمایشگاه کار نمی‌کنند.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: بر اساس اعلام سازمان فائو، چین در سال گذشته 43 هزار تن ماهی تیلاپیا به ایران فروخته که شیلات ایران این رقم را 16 هزار تن عنوان می‌کند! و همین واردات باعث شد تا بسیاری از پرورش دهندگان ماهی به دلیل فراوانی تیلاپیا در بازار داخلی، با ضرر و ورشکستگی مواجه شوند یا مجبور باشند ماهی‌های با کیفیت خود را با وجود صرف هزینه‌های هنگفت برای پرورش به قیمتی ارزان‌تر از تیلاپیا به فروش برسانند که این امر صدها نفر از پرورش دهندگان ماهی را در سراسر کشور با بحران و نابودی سرمایه‌هایشان مواجه کرده است.

او افزود: می‌گویند تکثیر تیلاپیا باعث اشتغالزایی می‌شود ولی این اشتغالزایی نیست! چون به موازات ایجاد شغل برای عده‌ای در کویر خشک بافق یزد صدها پرورش‌دهنده کپورماهی و قزل آلا در شمال ایران و دیگر مناطق کشور همین الآن با بحران ورشکستگی ناشی از واردات تیلاپیا و بیماری‌های ویروسی وارد شده در اثر تخم قزل آلا مواجه هستند .



مصرف تیلاپیا ممنوع!

تیلاپیا نیاز اکسیژنی کمی دارد و دارای هزینه تولید پایین است. ضمن اینکه این ماهی قابلیت رشد و تکثیر خیلی سریع داشته و به علت نزدیک بودن طعم آن به طعم مرغ، خیلی زود طرفداران بسیاری پیدا کرده‌است.
مجله سیب سبز - نیکو کلینی: احتمالا شما هم هنگام گذر از ماهی‌فروشی‌ها یا فروشگاه‌های مواد پروتئینی با تابلوی «ماهی تیلاپیا موجود است» مواجه شده‌اید. مدتی است که این ماهی به بازار ایران وارد شده و حتی استخرهای پرورش ماهی هم شروع به پرورش تیلاپیا کرده‌اند.
 
شاید یکی از عوامل رواج این نوع ماهی در بازار ایران قیمت مناسب آن در مقایسه با دیگر ماهی‌ها باشد. اما از آنجایی که از قدیم گفته‌اند هیچ ارزانی بی‌سبب نیست، ما درمورد درستی و نادرستی این شایعه (ضررهای ماهی تیلاپیا) با متخصص تغذیه و کارشناس ارشد شیلات گفت‌و‌گو کرده‌ایم که شما در ادامه این مطلب می‌خوانید.
مصرف تیلاپیا ممنوع!

آیا تیلاپیا ضرر دارد؟

ماهی تیلاپیا در بسیاری از کشورهای آسیا، آفریقا و ایالات‌متحده پرورش می‌یابد. این ماهی نسبت به سایر ماهی‌ها قیمت پایینی دارد و به سبب سهولت مصرف، طرفداران بسیاری دارد. تیلاپیا مثل بسیاری دیگر از ماهی‌ها تیغ‌های آزاردهنده ندارد و گوشت آن به راحتی فیله و پخته می‌شود اما در سال 2008، متخصصان دانشکده پزشکی دانشگاه «ویک فارست» گزارشی از یک تحقیق منتشر کردند که خبر از مضرات ماهی تیلاپیا می‌داد. تیلاپیا میزان بالایی امگا 6 دارد. این نوع اسید چرب مزایایی برای ترمیم بافت‌های آسیب‌دیده بدن دارد اما در عین حال مصرف بیش از اندازه‌اش هم خطرات بسیاری مثل اختلالات مغزی به دنبال دارد و درواقع در این نوع ماهی میزان اسید چرب امگا 3 از امگا 6 بسیار کمتر است.

دکتر خدیجه رحمانی، متخصص تغذیه در مورد نسبت این دو نوع اسید چرب در دو ماهی تیلاپیا و سالمون به سیب سبز می‌گوید: به‌طور معمول اسید چرب امگا 3 باید بیشتر از اسید چرب امگا 6 باشد. به‌طور مثال نسبت امگا 3 به امگا 6 موجود در ماهی سالمون 10برابر همین اسیدهای چرب در ماهی تیلاپیاست و همین نسبت به خوبی ارزش‌های غذایی این نوع ماهی را مشخص می‌کند. در 300 گرم ماهی تیلاپیا، 67 میلی گرم امگا 3، 84 میلی‌گرم امگا6 و 16 میلی گرم کلسترول وجود دارد و همین آمار می‌تواند به شما نشان دهد که این ماهی علاوه بر امگا6، دارای میزان بالایی کلسترول هم هست.

تیلاپیا دستپخت چینی‌ها

تیلاپیا نیاز اکسیژنی کمی دارد و دارای هزینه تولید پایین است. ضمن اینکه این ماهی قابلیت رشد و تکثیر خیلی سریع داشته و به علت نزدیک بودن طعم آن به طعم مرغ، خیلی زود طرفداران بسیاری پیدا کرده‌است. اوایل ورود ماهی تیلاپیا به ایران، این ماهی مثل بسیاری اجناس دیگر بازار از چین وارد می‌شد. طی گزارش منتشرشده توسط فاکس نیوز این ماهی‌ها در کشور چین در محیط نامناسب آلوده به پسماندهای صنعتی پرورش یافته و با وجود این شرایط به بازار مواد غذایی دیگر کشورها وارد می‌شدند.

در این گزارش آمده است که تیلاپیای چینی در استخرهای آب حاوی آنتی‌بیوتیک و هورمون پرورش می‌یابد و از زباله، مواد بی‌ارزش و بعضا آلوده برای تغذیه‌شان استفاده می‌شود و مقادیر بالای هورمون می‌تواند اختلالات زیادی برای نوجوانان در دوره بلوغ به وجود آورد. دکتر خدیجه رحمانی، متخصص تغذیه در مورد این موضوع نظر خاصی ارائه نمی‌کند چراکه به نظر می‌رسد سازمان‌های مرتبط همچون سازمان کنترل غذا و دارو و وزارت بازرگانی نسبت به این موضوع نظارت کافی داشته باشند.

کارشناسان چه می‌گویند؟

عیسی گلشاهی، مدیرکل دفتر توسعه بازار شیلات در مورد واردات ماهی تیلاپیا می‌گوید: «واردات این نوع ماهی به شیوه خاصی انجام می‌شود و سازمان‌های دامپزشکی و شیلات بر ورود این ماهی‌ها به بازار نظارت می‌کنند. تولید و پرورش این ماهی در کشور چین و دیگر کشورهای تولیدکننده با استانداردهای بهداشتی صورت می‌گیرد و پرورش‌دهندگان این ماهی برای صادرات آن به دیگر کشورها ملزم به رعایت استانداردهای سازمان غذا و داروی کشورهای اروپایی و ایالات‌متحده هستند.

در مورد واردات این ماهی به ایران هم بازدیدهای فنی دقیقی انجام شده و توسط سازمان دامپزشکی گواهی‌های بهداشتی اعطا شده است. نمایندگان ولی فقیه در وزارت جهاد کشاورزی از مراحل پرورش بازدید می‌کنند و هیچ یک از موارد شایعه‌شده درخصوص آلودگی محیطی و تغذیه نامناسب این ماهی‌ها تایید نمی‌شود. این موضوع فقط یک شایعه برای تشویش اذهان عمومی و جلب‌توجه افکار مردم به سمت مواد پروتئینی دیگر است.» در حال حاضر در مناطق گرمسیری کشورمان امکان تولید ماهی تیلاپیا وجود دارد اما با توجه به هزینه‌های پرورش و روند تولید، واردات این ماهی‌ها به قوت خود باقی است و فرآوری، بسته‌بندی، توزیع و فروش این محصولات در کشور ما به نظر به‌صرفه‌تر می‌رسد.

پرورشی بخوریم یا دریایی؟

بهزاد سعیدپور، کارشناس محیط زیست دریایی و عضو هیات علمی دانشگاه محیط زیست، درخصوص استفاده از کودهای حیوانی در روند پرورش ماهی تیلاپیا به سیب سبز می‌گوید: «این کار در روند تولید اکثر ماهی‌ها در همه جای دنیا صورت می‌گیرد و منع خاصی وجود ندارد. حتی به صورت طبیعی در رودخانه‌ها هم این اتفاق می‌افتد و این موضوع باعث آلودگی خاصی نمی‌شود چراکه این مواد شرایط لازم برای گسترش جمعیت پلانکتون و فیتوپلانکتون‌‌ها (جلبک‌های تک‌سلولی) را فراهم می‌کنند و پیش از تیلاپیا در مورد قزل‌آلای پرورشی یا کپور هم این کار صورت می‌گرفت.»

 دکتر خدیجه رحمانی، متخصص تغذیه در مورد ماهی‌های پرورشی و دریایی می‌گوید: «تغذیه دریایی ماهی‌ها از موجودات ریزتر در محیط دریا، بسیار بهتر از ماهی‌های پرورشی است و توصیه می‌کنیم ماهی‌های دریایی را در اولویت قرار دهید، اما در نظر داشته باشید که نسبت به اندازه ماهی‌ها حساس باشید چراکه هر چه جثه ماهی بزرگ‌تر و سن ماهی بالاتر باشد امکان وجود مقدار بالای جیوه در بدن آن بیشتر است، به همین دلیل توصیه می‌کنیم که ماهی‌های کوچک‌تر را به صورت تازه و بدون مواد نگهدارنده مصرف کنید.» تا حد امکان از سلامت پرورش ماهی اطمینان حاصل کنید چراکه ماهی‌ها با موادی که پرورش می‌یابند، بزرگ می‌شوند و با همان مواد هم بر سر سفره‌های ما می‌آیند.

چه ماهی‌هایی را جایگزین کنیم؟

در شرایط فعلی کشور ما که سرانه مصرف ماهی پایین است و ذائقه بسیاری از خانواده‌ها با غذاهای دریایی همخوانی ندارد، ورود ماهی تیلاپیا اتفاق خوبی به حساب می‌آید. بااینکه ماهی تنها منبع ید به‌حساب می‌آید بسیاری از خانواده‌ها بر اساس آیین‌های سنتی به‌جز شب یلدا و شب عید، گوشت ماهی را در برنامه غذایی‌شان نمی‌گنجانند و خودشان را درگیر بوی عجیب و تیغ‌های آزاردهنده‌اش نمی‌کنند اما با وجود سهولت مصرف این نوع ماهی، دکتر رحمانی، متخصص تغذیه توصیه می‌کند که این ماهی را به‌طور مداوم مصرف نکنید و در گروه غذایی دریایی‌تان تنوع و گوناگونی به‌وجود بیاورید و خانم‌های باردار، شیرده و کودکان از مصرف زیاد این ماهی خودداری کنند.

 میزان مصرف ماهی یک فرد بالغ به‌طور متوسط یک یا دو بار در هفته است و این دفعات را میان ماهی‌های مختلف مثل ماهی قزل‌آلا، سفید، سالمون و تن تقسیم کنید. در مصرف ماهی تیلاپیا احتیاط لازم به خرج دهید چراکه مصرف بیش از اندازه امگا 6 باعث بیماری‌های قلبی و عروقی، بیماری‌های التهابی مثل آرتریت، آسم و آلرژی، بیماری‌های خودایمنی مثل لوپوس می‌شود. این بیماری‌ها طیف گسترده‌ای دارند و باید در مصرف این نوع از اسید چرب جانب احتیاط را در نظر بگیرید.

اصل تنوع را فراموش نکنید

 متخصصان تغذیه می‌گویند ماهی سالمون، کولی، ساردین، قزل‌آلای رنگین کمانی و تن دارای امگا 3 بیشتری نسبت به تیلاپیاهستند، در برنامه غذایی خود بهره ببرید. آنها هیچ یک از ماهی‌ها را  حذف نمی‌کنند اما نسبت به میزان مصرف هشدارهای لازم را ارائه می‌کنند.
 
مصرف تیلاپیا ممنوع!

هرماهی کنسروی تن نیست

از آنجایی که ماهی نسبت به سایر جانشینان گوشت قرمز، پروتئین زودهضمی دارد و چربی‌های ضروری آن برای بدن مفید است، بهتر است مواردی را برای درست انتخاب کردن در نظر بگیرید. توصیه متخصصان تغذیه این است که ترجیحا ماهی را به صورت تازه مصرف کنید، اما اگر سراغ کنسروها رفتید، دور این غلط مصطلح را خط بکشید که هر ماهی کنسروی، ماهی تن است. این روزها انواع ماهی‌ها مثل سالمون، تن و حتی تیلاپیا در کنسرو‌ها بسته‌بندی می‌شوند.

با ماهی ویتامین C  مصرف کنید

ماهی‌هایی که چرب هستند، باید به‌صورت تازه میل شوند و ترجیحا آنها را به مدت طولانی در فریزر نگهداری نکنید، علاوه بر اینکه ماهی‌های چرب نسبت به حرارت و نحوه پخت‌وپز حساس هستند.

ما به شما پیشنهاد می‌کنیم که از روش بخارپز یا کبابی برای صرف این ماده پروتئینی استفاده کنید، ضمن آنکه مصرف مواد غذایی حاوی آهن‌همراه ویتامین C می‌تواند به جذب آن کمک فراوانی کند. برای این منظور می‌توانید به همراه ماهی کمی آبلیمو یا آب نارنج مصرف کنید تا آهن آن به‌طور کامل جذب بدن‌تان شود.

درخوراک‌تان تعادل ایجاد کنید

 ماهی تیلاپیا هم مثل ماهی‌های دیگر طبع سرد دارد، پس بهتر است در انتخاب مواد غذایی که همراه آن میل می‌کنید دقت داشته باشید. متخصصان تغذیه پیشنهاد می‌کنند که با استفاده از ادویه‌هایی مثل زیره، دارچین و زنجبیل که طبع گرم دارند ماهی را مزه‌دار کنید و به این وسیله یک تعادل طبیعی به‌وجود آورید.




تحقیقات جدید نشان داده که مصرف ماهی تیلاپیا ممکن است به قلب آسیب بزند.

مطالعات نشان داده است که این ماهی پرورشی میزان بالایی اسید چرب امگا 6 دارد. ماهی پرورشی پرطرفدار به نام تیلاپیلا یا تیلاپیا(Tilapia)، ممکن است به علت سطح پایین اسید چرب امگا 3 و میزان بالای اسید چرب امگا6 به قلب شما آسیب بزند. تحقیقات جدید نشان داده‌اند که این ترکیب به ویژه برای بیمارانی که مشکلات قلبی، آرتروز، آسم و دیگر بیماری‌های مربوط به التهاب بیش از حد دارند، مضر است.

اگر شما جزء جمعیت آسیب‌پذیری چون بیماران قلبی هستید، لازم است که در مورد آنچه می‌خورید بسیار دقیق باشید. منظور از آنچه می‌خورید، شامل همه چیز است. ولی وقتی نوبت به ماهی می‌رسد، مهم‌ترین کاری که می‌توانید برای قلب خود انجام دهید، این است که نوع مناسب ماهی را مصرف کنید و یا از روغن ماهی رژیمی استفاده نمایید. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهند شما با خوردن نوع نامناسب ماهی به خود آسیب می‌زنید و تیلاپیلا نیز در گروه ماهی‌های نامناسب قرار دارد.

البته ممکن است این برای همه مشکل‌ساز نباشد. یعنی خوردن تیلاپیلا بیش از خوردن همبرگر برای افراد عادی مشکل ایجاد نمی‌کند.

سخنگوی انجمن رژیم درمانی آمریکا در مورد توزیع‌کنندگان گفت: این صنعت باید راه‌های پرورش ماهی را اصلاح نماید. ایده کلی پرورش ماهی خوب است، ولی در این صنعت برای تغذیه ماهی از غذاهای ارزان استفاده می‌شود تا قیمت ماهی پایین نگه داشته شود و این مسئله تاثیر بدی روی کیفیت تغذیه‌ای ماهی می‌گذارد.

محققان مصرف دو وعده ماهی در هفته را توصیه می‌کنند که بهتر است از ماهی‌های چرب از قبیل سالمون استفاده شود. اولین دلیل آن افزایش اسیدهای چرب امگا 3 است.

اما هیچ کس به تاثیرات تغذیه‌ای ماهی پرورشی که به طور انفجاری افزایش می‌یابد توجهی نکرده است (ماهی‌های پرورشی 9.2 درصد افزایش سالانه دارند اما ماهی‌های دریایی 1.4 درصد در سال افزایش می‌یابند.) به ویژه تیلاپیلای ارزان‌قیمت از نظر محبوبیت، رشد روزافزون دارد.

در این مطالعه از کروماتوگرافی گازی برای تجزیه و تحلیل اسیدهای چرب 30 نوع ماهی پرورشی و دریایی پر مصرف استفاده شد. قزل‌آلای پرورشی و سالمون دریای آتلانتیک میزان مناسبی از اسید چرب امگا3 در مقابل اسید چرب امگا6 داشت. در مقابل تیلاپیلای پرورشی نسبت ناسالمی از این اسیدهای چرب داشت.

محققان مصرف ماهی دریایی را توصیه می‌کنند. سالمون وحشی و حتی کنسرو سالمون وحشی، میزان بالایی امگا3 دارد و منبع عالی پروتئین است.

بهتر است بر ماهی‌های سرد آبی از قبیل سالمون، قزل‌آلای رنگین‌کمانی، ساردین، تون و ماهی کولی که همگی اسیدهای چرب سالم دارند تاکید شود.

/ همشهری





مرتبط:

- گزارش نشست بررسی وضعیت پرورش ماهی کشور با حضور برخی از فعالان در تسنیم