واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

در ماشین می‌خوابد چون هیچ امکان خانه ندارد

تعدادی از زوج‌ها که با افزایش کرایه خانه دیگر امکان اجاره واحد مسکونی در تهران را ندارند، وسایل خود را در کانیتنرهای اجاره‌ای در جنوب پایتخت گذاشته‌اند و هر یک راهی خانه پدر و مادر خود شده‌اند.

در روزهای ابتدایی تیرماه، فرشید پورحاجت، دبیر کانون انبوه‌سازان مسکن با اشاره به انتشار اخباری مبنی بر ایجاد پدیده “پشت‌بام خوابی” و اجاره پشت‌بام منازل برای شب‌خوابی از سوی کارگران و اقشار کم‌درآمد، گفت: اینکه شخص به وضعیتی برسد که به دلیل نداشتن مسکن مناسب، برای خوابیدن در پشت‌بام خانه شخص دیگر هزینه پرداخت کند، یک فکاهی دردناک اما از بدیهیات حوزه مسکن کشور است.

در پراید می‌خوابم چون خانه ندارم

به گزارش عصرایران به نقل از ایلنا، وضعیت کارگری را مجسم کنید که با هزار زحمت ماهی ۳ میلیون تومان درآمد دارد. این کارگر قرار است با این دستمزد ناچیزی که می‌گیرد، علاوه بر پرداخت هزینه خوراکی‌ها، حمل و نقل، آموزش فرزندان و البته هزینه‌های سربه فلک کشیده‌ی درمان، یک سقف بالاسر هم برای خانواده خود فراهم کند. اما اگر بخواهد یک چهاردیواری ۵۰ یا ۶۰ متری در تهران اجاره کند، باید کل درآمد خود را هر ماه پای اجاره خانه بپردازد؛ حالا باید پرسید دولت چه کمکی در راستای اجرای اصل ۳۱ قانون اساسی (تامین مسکن شایسته برای همه شهروندان با اولویت کارگران و روستانشینان) به این کارگر کم درآمد می‌کند؟

اقدامات دولت

یکی از اقدامات دولت، منع جابجایی و الزام به تمدید قراردادهای اجاره خانه (البته با صدور مجوز افزایش ۲۵ درصدی اجاره ) بوده است؛ کار دیگری که صورت داده‌اند، اعطای وام به فرودستان برای ودیعه مسکن است؛ سوال اینجاست آیا کارگری که به زحمت ۳ میلیون تومان در ماه درآمد دارد، می‌تواند هم ماهی بیش از یک میلیون تومان اجاره خانه بپردازد و مشمول ۲۵ درصد افزایش سال ۹۹ شود و هم برای تامین ودیعه ۴۰ یا ۵۰ میلیون تومانی مسکن، وام بگیرد و از پس پرداخت اقساط ماهیانه‌ی این وام بربیاید؟!

سی تیرماه، معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی ضمن اعلام کاهش قیمت اجاره، از پرداخت وام ودیعه به مستاجران در مردادماه خبر داد و گفت: ۵٠ درصد قراردادهای اجاره تیرماه، هماهنگ با مصوبه ستادملی کرونا، تمدید شده است.

محمود محمودزاده درباره زمان اعطای وام گفت: تا چند روز آینده و در مردادماه امسال مستاجران می‌توانند این وام را برای قرادادهای اجاره دریافت کنند.

به نظر می‌رسد به جز طرح های ناکارآمد و ناتمام برای به اصطلاح خانه‌دار کردن کارگران (ازجمله طرح مسکن کارگری وزارت کار) که تا امروز هیچ کدام به ثمر نرسیده و موجب خانه‌دار شدن هیچ کارگری نشده، همین دو اقدام ناکارآمد یعنی افزایش ۲۵ درصدی اجاره خانه در صورت تمدید قرارداد و اعطای وام ودیعه، تنها اقداماتی است که دولت برای تامین مسکن برای کارگران و فرودستان آنهم در این شرایط رکود کرونایی که بسیاری از کارگران بیکار شده‌اند و حتی همان حقوق حداقلی کمتر از ۳ میلیون تومان را ندارند (اکنون ۹۰۰ هزار نفر در صف بیمه بیکاری کرونا ایستاده‌اند) صورت داده است؛ اقداماتی که هیچ کدام نمی‌تواند مشکل ناتوانی در پرداخت اجاره خانه را لااقل برای تعداد محدودی از کارگران حداقل‌بگیر مرتفع سازند.

راهکارهای اصلاحی

این در حالیست که گاه و بیگاه مسئولان و نمایندگان مجلس از راهکارهای اصلاحی برای کم رنگ کردنِ «معضل مسکن» خبر می‌دهند برای نمونه اخذ مالیات بر خانه‌های خالی را که البته هنوز اجرایی نشده است به عنوان راهکاری برای جلوگیری از «احتکار مسکن» می‌دانند و ادعا می کنند اگر اجرایی شود، قیمت اجاره خانه تعدیل خواهد شد. بیست و نهم تیرماه، ابوالفضل ترابی (نماینده مجلس یازدهم) با بیان این‌که اخذ مالیات از خانه‌های خالی باعث تعدیل قیمت مسکن می‌شود، گفت: یکی از دلایل گرانی بازار اجاره، احتکار مسکن توسط عده‌ای است.

وی افزود: بر اساس آمار حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد مردم مستأجر هستند، حال در چند ماه اخیر گرانی بازار اجاره مسکن موجب شده که مردم برای تأمین مسکن با مشکل مواجه شوند. یکی از دلایل گرانی بازار اجاره، احتکار مسکن از سوی برخی افراد است، در بسیاری از کشورها با مقررات قانونی جلوی سوداگری و احتکار مسکن را می‌گیرند، اما متأسفانه در ایران با وجود تصویب قانون در سال ۹۴ تاکنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است.

او ادامه داد: حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار واحد مسکونی خالی در کشور وجود دارد، حال اگر این مساکن با وضع مالیات بر خانه‌های خالی به درستی ساماندهی شود، می‌توان بازار پرتلاطم مسکن را مدیریت کرد.

روش‌های دردناک برای تامینِ سرپناه

در چنین شرایط دردناکی است که اخبار و اطلاعاتی از روش‌های نامانوس و دردناکِ تامین سرپناه به گوش می‌رسد؛ از کرایه پشت‌بام‌ها برای اسکان کم درآمدها گرفته تا زندگی به سبک کانتینری و حتی سکونت در حاشیه‌ی آرامستان‌های شهرهای بزرگ.

برای نمونه، براساس برخی گزارش‌های منتشره در رسانه‌ها، تعدادی از زوج‌ها که با افزایش کرایه خانه دیگر امکان اجاره واحد مسکونی در تهران را ندارند، وسایل خود را در کانیتنرهای اجاره‌ای در جنوب پایتخت گذاشته‌اند و هر یک راهی خانه پدر و مادر خود شده‌اند.

«پشت بام خوابی» پدیده ناگوار دیگری است که کارگران کم درآمد و بعضاً شهرستانی را در تهران و کلانشهرها درگیر کرده است؛ این پدیده‌ی دردناک، معلول ناتوانی در تامین مسکن همان کارگرانی است که براساس اصل ۳۱ قانون اساسی، دولت موظف به تامین مسکن برای آنهاست.

در روزهای ابتدایی تیرماه، فرشید پورحاجت، دبیر کانون انبوه‌سازان مسکن با اشاره به انتشار اخباری مبنی بر ایجاد پدیده “پشت‌بام خوابی” و اجاره پشت‌بام منازل برای شب‌خوابی از سوی کارگران و اقشار کم‌درآمد، گفت: اینکه شخص به وضعیتی برسد که به دلیل نداشتن مسکن مناسب، برای خوابیدن در پشت‌بام خانه شخص دیگر هزینه پرداخت کند، یک فکاهی دردناک اما از بدیهیات حوزه مسکن کشور است.

درد دل‌های ماشین‌خواب‌ها

در این اوضاع و احوال، پای درد دل کارگرانی نشستیم که روزها در تهران کار می‌کنند اما شب‌ها را در ماشین می‌خوابند؛ کارگرانی که چون «خانه» ندارند و از پس قیمت اجاره خانه در تهران برنمی‌آیند، اتوموبیل‌های شخصی با صندلی‌های عقب رفته، حکم سرپناه خواب برای آنها پیدا کرده است و دور از خانواده‌های خود در تهران، با کمرهای رگ به رگ شده و عضلات خواب رفته، شبها را به صبح و کارِ دوباره گره می‌زنند.

«رضا» یک کارگر بیکارشده‌ی آذربایجان شرقی است که بیش از یک سال است برای کار در تهران به پایتخت آمده است؛ او در تهران مسافرکشی می کند؛ البته می‌گوید هر کار شرافتمندانه‌ای که درآمد داشته باشد را انجام می‌دهم. رضا همین الان دو هفته است که خانواده‌اش را ندیده؛ همه این دو هفته را در تهران و در اتوموبیل پراید خود به سر برده است.

او در مورد وضعیت دشوارِ«خوابیدن در ماشین بدون هیچ امکاناتی» می‌گوید: صبحها که از خواب بیدار می‌شوم، خسته‌تر از شب قبل هستم؛ همه عضلات بدنم درد می‌گیرد؛ تازگی‌ها کمردرد شدید دارم؛ خوابیدن در ماشین بدون امکانات خیلی سخت است؛ من نه دستشویی دارم؛ نه حمام و نه آشپزخانه؛ غذای ارزان بیرون را می‌خورم البته روزی یک وعده؛ ماشین را شب‌ها کنار بوستان‌ها پارک می‌کنم تا بتوانم از سرویس بهداشتی استفاده کنم و حمام رفتن هم که دیگر یک مصیبت است.

این کارگر بیکار و آواره در پایتختِ بی‌آسمان، دلیل ماندن بی‌سرپناه در تهران را بیکاری می‌داند و می‌گوید: نمی‌توانم از پس اجاره‌خانه در تهران بربیایم؛ بنابراین خانواده‌ام همان شهرستان هستند؛ همسر و یک فرزند دارم که خانه پدر زنم اقامت دارند؛ اوایل سعی می‌کردم هفته‌ای یکبار به آنها سر بزنم؛ بعد دیدم هزینه بنزین خیلی سنگین است؛ حالا دوهفته یکبار و یا حتی ماهی یکبار می‌روم؛ دلم برای فرزندم تنگ می‌شود؛ دوست دارم من هم مثل باقی پدرها شبها برای پسر سه ساله‌ام قصه بگویم تا خوابش ببرد؛ دلم برای پسرم تنگ است....

«فرشاد» هم دستفروشی دوره‌گرد در تهران است که تا زمان تمام شدن همه اجناس فروشی‌اش شامل نان محلی و کلوچه، به روستای محل سکونتش در استان همدان بازنمی‌گردد. او نیز چند شب در هفته در اتوموبیل پژو می‌خوابد؛ فرشاد آرزویش این است که بتواند کنار خانواده‌اش باشد؛ در یک شهر باامکانات زندگی کند و دختر و پسرش را به مدرسه خوب بفرستد. او آرزو دارد روزی بتواند یک خانه نقلی در همین تهران رهن کند و خانواده‌اش را بیاورد؛ چون می‌گوید: کار اینجا هست!

فرشاد می‌گوید: گاهی برای دو هفته هم به خانه بازنمی‌گردم؛ اینجا اجناسم را که فروختم، اگر مسافر باشد مسافرکشی می‌کنم؛ حتی یکبار وردست یک نقاش رفتم برای کارهای ساختمانی؛ حالا هم اگر کاری باشد همان اوستای نقاش خبرم می‌کند؛ خلاصه تا وقتی که در تهران کار باشد به روستا بازنمی‌گردم؛ همینجا در ماشین می‌خوابم.

برای فرشاد هم خوابیدن در ماشین دشوار است؛ اما می‌گوید دشوارتر این است که پول نداشته باشم برای خانه یک کیلو گوشت مرغ بخرم یا سالی یکبار لباس نو برای بچه‌هایم فراهم کنم.

«مشکل مسکن» یک مشکل جدی است؛ نه تنها برای کارگرانی که گفته شده روی پشت‌بام‌ها می‌خوابند یا آنها که مجبورند اتوموبیل را جای خانه و سرپناه، محل خواب و استراحت قرار دهند حتی مزدبگیرانی که تا امروز و امسال توان پرداخت اجاره خانه داشته‌اند، نگران بعد از این هستند: آیا قادر به تمدید اجاره خانه و پرداخت اجاره‌خانه‌های بیشتر خواهند بود؟

وعده‌ها برای فردا!

در این اوضاع ناگوار، همه راهکارهای موجود ناکارآمد است و همه پیش‌بینی‌ها و وعده‌هایی که برای فردا می دهند، امیدوارکننده نیست. سیزدهم تیرماه، نایب رئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران با بیان اینکه قیمت مسکن نهایت رشد خود را در چهار ماهه نخست امسال داشته، گفت: با اجرای بسته‌های حمایتی دولت برای ساماندهی بازار مسکن و اجاره در نیمه دوم امسال با کاهش التهاب بازار و ثبات قیمت‌ها مواجه خواهیم شد.

به گفته عقبایی، تسهیلانی که قرار است در قالب وام ودیعه به مستاجران داده شود و همچنین مصوبه تعیین نرخ اجاره بها، در صورت تداوم اجرا از جو روانی و التهاب بازار می کاهد و به همین دلیل همزمان با پیش‌بینی ثبات قیمت‌ها در نیمه دوم امسال. امکان تعدیل نرخ‌ها نیز وجود خواهد داشت.

اما آیا واقعاً اینگونه خواهد بود؛ آیا کارگرانی که امروز سقفی بالای سر دارند، نباید نگران فردای بی‌سقفی باشند؟! به نظر می‌رسد تا زمانی که بیشتر فرودستان حتی می‌شود گفت بیش از ۷۰ درصد آنها «اجاره‌نشین» هستند، این نگرانی‌ها وجود دارد. هیچ راهکاری هم برای خانه‌دارشدن آنها در دستور کار نیست؛ روش‌هایی که در حد وسع و توان کارگران حداقل‌بگیر باشد، تا امروز ارائه نشده است. حتی طرحِ «خانه‌های ۲۵ متری» هم که مدتی قبل رسانه‌ای شد، اجرایی نشده است؛ گرچه خانه ۲۵ متری، نه آن مسکن شایسته‌ی اصل ۳۱ قانون اساسی است و نه در شان خانواده‌های زحمتکش کارگری است که بخواهند در آلونک‌های بی‌کیفیت ۲۵ متری زندگی کنند!

نهم تیرماه، محمودزاده (معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی) در پاسخ به پرسشی درباره موافقت دولت با ساخت خانه‌های ۲۵ تا ۳۰ متری اظهار داشت: ساخت خانه‌های ۲۵ متری پیشنهادی بود که شهرداری تهران ارائه کرده و این پیشنهاد هنوز رسماً به وزارت راه و شهرسازی ارائه نشده است. فلسفه اعلام این پیشنهاد از سوی شهرداری بر اساس برداشت آنها از موضوعی با نام «خانه‌های کوچک» در دنیا بوده است. پیشنهاد وزارت راه و شهرسازی در این خصوص، راه‌اندازی نظام اجاره‌داری حرفه‌ای است که به زودی بسته مربوط به آن تدوین خواهد شد.

در این سازوکار، سطح سوم اجاره‌داری تهیه شده که چیزی شبیه راه‌اندازی پانسیون‌های خصوصی است و افرادی که برای اشتغال یا تحصیل و درمان و امثال آن به صورت مجردی یا بدون خانواده به پایتخت کوچ می‌کنند، در آن مستقر می‌شوند و محلی برای سکونت آنهاست. چنین فردی توانایی مالی اجاره کردن واحد ۷۵ متری که متراژ الگوی مصرف مسکن در پایتخت محسوب می‌شود را ندارد؛ بنابراین، مجبور به سکونت در چنین واحدهایی خواهد بود.

در این چیدمان موجود، روز به روز بر تعداد کارگران کم درآمدی مانند رضا و فرشاد اضافه خواهد شد؛ فرودستانی که برایشان سرپناه راحت و باامکانات، دیگر یک «رویا» است؛ به نظر نمی‌رسد فرادستان هیچ برنامه‌ای برای تحقق این رویا داشته باشند؛ زمانی که «حق قانونی» تبدیل به رویا می‌شود، یعنی خیلی چیزها دیگر از دست رفته است...!

--------------------------------------

بیشتر بخوانید:

*سقف تسهیلات ودیعه مسکن ۱۰۰ میلیون تومان شد*تصویب کلیات طرح مالیات بر خانه‌های خالی در مجلس*از ودیعه ۲۰۰ میلیونی نمایندگان تا حق مسکن ۳۰۰ هزار تومانی کارگران*وزیر راه: اجاره پشت‌بام و اسکان دو خانوار در یک مسکن صحت ندارد*جزییات وام دولت برای مستاجران*زندگی به سبک کانتینری در تهران

توصیه‌های جدید WHO برای پیشگیری از انتقال کرونا از طریق هوا

سازمان جهانی بهداشت گفته است: «افراد مبتلا می‌توانند ویروس را هم در زمانی که نشانه‌های بیماری را دارند و هم زمانی که فاقد این نشانه‌ها هستند انتقال دهند.»

سازمان جهانی بهداشت رسماً پنجشنبه اعلام کرد ویروس کرونای جدید می‌تواند در اماکن سرپوشیده در هوا معلق شده و از فردی به فردی دیگر منتقل شود.

در بیانیه جدید این سازمان آمده است که افراد، علاوه بر پرهیز از تماس با افراد مبتلا و شستشوی مداوم دست‌ها باید از حضور در اماکن شلوغ و سربسته‌ که در آنها فضای تنفس اندک و تماس‌های نزدیک میان افراد زیاد است خودداری کنند.


به گزارش فارس، سازمان جهانی بهداشت روز پنجشنبه رسماً اعلام کرد ویروس کرونا می‌تواند در اماکن سربسته و پرازدحام در هوا معلق و از فردی به فرد دیگر منتقل شود.

سازمان جهانی بهداشت پیش از این احتمال انتقال ویروس کرونا از طریق هوا را نادر و کم‌اهمیت دانسته بود، اما به تازگی چند تحقیق علمی نشان داده‌اند انتقال ویروس از این طریق هم میسر است.

بیش از ۲۰۰ دانشمند روز دوشنبه در نامه‌‌ای به سازمان جهانی بهداشت از این سازمان خواستند اعلام کند ویروس کرونا از طریق هوا قابل انتقال است.

دانشمندان در این نامه نوشته‌اند: «مطالعات با قطعیت نشان داده‌اند که ویروس‌ها حین تنفس، صحبت و سرفه به صورت قطراتی که به اندازه کافی ریزند تا در هوا شناور باقی بمانند انتشار می‌یابند.»

سازمان جهانی بهداشت در بیانیه‌های قبلی تأکید کرده که راه انتقال کووید-۱۹ از طریق قطرات تنفسی با اندازه‌های بزرگتر است که هنگام سرفه یا عطسه فرد بر روی زمین می‌افتند. این سازمان احتمال انتقال ویروس از طریق هوا، مگر در شرایط خاص پزشکی را رد کرده بود.

روزنامه نیویورک‌تایمز روز پنجشنبه نوشته سازمان جهانی بهداشت در راهنمایی‌های به‌روزرسانی‌شده خود برای اولین بار به صراحت اذعان کرده که ویروس کرونا از طریق ناقلان خاموش یا بدون علامت هم قابل انتشار است.

سازمان جهانی بهداشت گفته است: «افراد مبتلا می‌توانند ویروس را هم در زمانی که نشانه‌های بیماری را دارند و هم زمانی که فاقد این نشانه‌ها هستند انتقال دهند.»

این سازمان پیش از این گفته بود انتقال بیماری از طریق ناقلان خاموش با آنکه ممکن است رخ دهد پدیده‌ای «بسیار نادر» است.

ذرات هواپخش، قطرات تنفسی با اندازه‌هایی به قدری کوچک هستند که می‌توانند در هوا معلق شوند.

سازمان جهانی بهداشت در توضیحات جدیدش درباره نحوه شیوع ویروس نوشته انتقال ویروس از طریق ذرات هواپخش ممکن است دلیل شیوع کووید-۱۹ در برخی اماکن سربسته از قبیل رستوران‌ها، باشگاه‌های شبانه، عبادتگاه‌ها یا محل کار بوده باشد، زیرا در این اماکن افراد ممکن است داد بزنند، صحبت کنند یا آواز بخوانند.

متن کامل توضیحات سازمان جهانی بهداشت درباره انتقال کرونا از طریق هوا به این شرح است:

«گزارش‌هایی از شیوع کووید-۱۹ در برخی اماکن سرپوشیده اعم از رستوران‌ها، باشگاه‌های شبانه، عبادتگاه‌ها یا اماکن محل کار وجود داشته است. اینها اماکنی هستند که افراد ممکن است در آنها فریاد بزنند، صحبت کنند یا آواز بخوانند. در اینگونه موارد شیوع، انتقال از طریق ذرات هواپخش به خصوص در اماکن سربسته پرازدحام با فضای تنفس ناکافی که افراد مبتلا ممکن است در آنها ساعات طولانی را با دیگران بگذرانند، منتفی نیست.هنوز به مطالعات بیشتری برای تحقیق درباره این موارد و ارزیابی اهمیت آنها در انتقال کووید-۱۹ نیاز است.»

سازمان جهانی بهداشت در توصیه‌های قبلی گفته بود انتقال ویروس از طریق هوا تنها در برخی شرایط خاص پزشکی که کادر درمان کارهایی را انجام می‌دهند که ذرات معلق تولید می‌شود موجب نگرانی است.

در بیانیه جدید این سازمان آمده است که افراد، علاوه بر پرهیز از تماس با افراد مبتلا و شستشوی مداوم دست‌ها باید از حضور در اماکن شلوغ و سربسته‌ که در آنها فضای تنفس اندک و تماس‌های نزدیک میان افراد زیاد است خودداری کنند.

کرونای جدید یکی از ۷ نوع ویروس شناخته شده «کرونا» است که باعث ایجاد بیماری در انسان می‌شود. ۴ گونه از این نوع ویروس‌ها علائمی شبیه سرماخوردگی خفیف ایجاد می‌کنند و سه گونه دیگر باعث ایجاد بیماری‌های حاد تنفسی می‌شوند که در مواردی به مرگ منجر می‌شود.

سازمان جهانی بهداشت بعد از ابتلای بیش از ۱۲۱ هزار نفر در سراسر جهان به این بیماری آن را «همه‌گیر جهانی» اعلام کرد.

گسترش بدمسکنی در کشور

گسترش بدمسکنی در کشور:
با وخیم‌شدن وضعیت معیشت خانوار به سبب افت درآمد و افزایش تورم و گرانی، اقلام دیگر نیز با رشد درخور توجهی روبه‌رو شده‌اند. مسکن، یکی از مواردی است که همتای گرانی‌ها، افزایش داشته و جامعه با افزایش درصد اجاره‌نشینی روبه‌رو شده است؛ علاوه بر اینکه بسیاری از مردم، به دلیل افزایش نرخ اجاره، مجبور به حاشیه‌نشینی یا سکونت در شهرهای اقماری شده‌اند. در این حالت، خانوارها، پله‌پله از هر سطح درآمدی، به پایین آمده و به‌روشنی با افزایش درصد حاشیه‌نشینی و سکونت در بافت‌های فرسوده روبه‌رو شده‌ایم.

پشت‌بام‌‌خوابی

به گزارش عصر ایران به نقل از شرق؛ هرچند آمار دقیق قابل استنادی از سال 1396 به این سو، در این زمینه وجود ندارد و آمارهای اعلامی نیز تنها گمانه‌زنی است، اما بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران حوزه مسکن، خبر از گسترش «سکونت‌ در حاشیه آرامستان‌ها»، «پشت‌بام‌خوابی» و «مغازه‌خوابی»، به‌ویژه در بین کارگران می‌دهند. اجاره هر شب خوابیدن زیر آسمان هم از سال گذشته تا امسال، 25 هزار تومان افزایش یافته و به گفته علی نوذرپور، شهردار منطقه 22، به 50 هزار تومان رسیده است؛ اتفاقی که تأییدی بر شیوه «بدمسکنی» در کشور به شمار می‌رود.

خط فقر مسکن مشخص شود

ناصر ذاکری، پژوهشگر حوزه مسکن، در گفت‌وگو با «شرق» با اشاره به گسترش پدیده بدمسکنی در ایران می‌گوید: «بدمسکنی یا فقر مسکن را می‌توان وضعیتی دانست که یک خانوار ناگزیر از اقامت دائم در خانه‌ای فاقد حداقل امکانات ایمنی و رفاه باشد. فقر مسکن ارتباط نزدیکی با مفهوم فقر دارد. یک خانوار گرفتار فقر طبعا به دلیل داشتن درآمد اندک، ناگزیر از حذف برخی موارد هزینه یا کاستن از هزینه‌های ضروری زندگی خویش است. ازاین‌رو می‌توان انتظار داشت میزان شیوع وضعیت‌هایی مانند فقر مسکن، فقر آموزش و بهداشت و سوءتغذیه رابطه نزدیکی با میزان گستردگی فقر در یک جامعه داشته ‌باشند».

ذاکری با بیان اینکه حداقل امکانات ایمنی و رفاه واحد مسکونی را می‌توان «خط فقر مسکن» نامید، می‌افزاید: «اصل 43 قانون اساسی بر تأمین نیازهای اساسی از‌جمله مسکن تأکید کرده ‌است و قبل از آن، اصل 31 داشتن مسکن متناسب با نیاز را حق هر فرد می‌داند و دولت را موظف به فراهم‌کردن زمینه تحقق این مهم می‌کند. با عنایت به این دو اصل، شناخت ابعاد بدمسکنی به‌منظور برآورد حدود تعهد دولت امری ضروری است».

وزیر سابق راه و شهرسازی در شهریور سال 96 تعداد افراد گرفتار معضل بدمسکنی را 19 میلیون نفر (هشت میلیون نفر در بافت فرسوده شهری و 11میلیون نفر در حاشیه شهرها) اعلام کرده بود که این آمار به زمان تدوین طرح جامع مسکن در سال 1393 بازمی‌گردد. با توجه به افت جدی قدرت خرید و معیشت خانوار، بسیاری از کارشناسان معتقدند حاشیه‌نشینی و بدمسکنی در کشور به ارقامی بیش از 19 میلیون رسیده است.

چندی پیش، محمدرضا محبوب‌فر، عضو انجمن آمایش سرزمین ایران، گفته بود میزان حاشیه‌نشینی در کشور به 38 میلیون نفر رسیده که از این تعداد، 7.6 میلیون نفر در نزدیکی آرامستان‌ها زندگی می‌کنند. هرچند این آمار به گفته تحلیلگران، قابل استناد نیست؛ زیرا بررسی جامعی از سال 1393 تاکنون صورت نگرفته، اما افزایش بدمسکنی در کشور مورد تأیید همه کارشناسان است.

در‌عین‌حال، منطقه 22 تهران نیز با پدیده «پشت‌بام‌خوابی» روبه‌رو است که روز به روز کارگران بیشتری درخواست اجاره آن را دارند. سال گذشته رقم اجاره این پشت‌بام‌ها‏ 25 هزار تومان بود و اکنون به 50 هزار تومان افزایش یافته است.

ذاکری در این زمینه به نکته مهمی اشاره می‌کند: «دولت مانند یک بنگاه اقتصادی، ناگزیر از برآورد میزان بدهی‌ها و تعهدات خود و تدوین برنامه زمان‌بندی‌شده برای ایفای این تعهدات است. نبود اطلاعات پایه در این مورد را می‌توان نشانه بی‌اعتنایی دولتمردان به پرونده فقر مسکن و عدم‌ تعهدشان به تسویه این بدهی دانست».

مصادیق بدمسکنی چیست؟

او با اشاره به مصادیق بدمسکنی می‌افزاید:‌ «استفاده از مصالح نامرغوب و ناایمن مانند آلونک، کپر و حلبی‌آباد و همچنین واحدهای مسکونی‌ای که خارج از ضوابط شهری، بدون‌ رعایت طرح تفصیلی و در حاشیه شهرها هرچند از مصالح بهتر و باکیفیت‌تر ساخته ‌می‌شوند، مصداق بدمسکنی تلقی می‌شود. باید مناطقی از شهرها را هم که با عنوان بافت فرسوده شهری شناسایی می‌شوند، یا حداقل بخش بزرگی از این مناطق را نیز جزء مصادیق بدمسکنی تلقی کنیم؛ زیرا ساختمانی که چند دهه از عمرش گذشته، به دلیل فرسودگی، حداقل ایمنی و امکانات رفاهی را نیز ندارد».

به گفته او، درحال‌حاضر بیش از 30 درصد کل واحدهای مسکونی کشور عمری بالای 25 سال دارند. در این رابطه، بسیاری از ساختمان‌هایی که در قالب مسکن مهر ساخته شده‌اند، به دلیل تلاش برای کاهش هزینه ساخت، متهم به فقدان ایمنی لازم هستند.

این پژوهشگر با بیان اینکه «مشترک یا کوچک‌بودن سرانه فضای مسکونی» یکی دیگر از مصادیق بدمسکنی است، تصریح می‌کند: سکونت دو یا چند خانواده در یک واحد مسکونی یا سکونت یک خانواده پرجمعیت در واحد مسکونی با متراژ کم، به‌گونه‌ای که اتاق کافی در اختیار اعضای خانوار نباشد، حتی اگر ساختمان از نظر مصالح و شیوه ساخت فاقد ایراد باشد نیز باید از مصادیق بدمسکنی تلقی شود. در سرشماری سال 95، تعداد خانوارها از تعداد واحدهای مسکونی 1.366.000 مورد بیشتر بوده‌ و از کل واحدهای مسکونی در حال‌ استفاده، 114 هزار واحد هرکدام پذیرای سه یا چهار خانوار و حتی بیشتر بوده‌اند.

به بیان دیگر، بیش از دو میلیون خانوار، یعنی نزدیک به 8.5 درصد از کل خانوارهای کشور، تجربه زیستن در یک واحد مسکونی به صورت اشتراکی و غیرمستقل را دارند. از سوی دیگر، در همین سال 31.4 درصد واحدهای مسکونی در حال ‌استفاده مساحتی کمتر از 75 مترمربع داشته‌اند؛ این در حالی است که متوسط مساحت واحدهای مسکونی در حال ‌استفاده در سال 95 در دامنه 90 تا صد مترمربع قرار داشت».

ذاکری به شاخص «افزایش درصد اجاره‌نشینی» به‌عنوان یکی دیگر از مصادیق اشاره کرده و می‌افزاید: «از سال 1397 به این سو، با رشد درخور توجه درصد اجاره‌نشینی روبه‌رو بوده‌ایم که در کنار افزایش جدی اجاره‌بها، فشار مضاعفی را بر خانوار وارد کرده است. با این اوصاف، اجاره‌نشینی را هم تحت شرایطی باید جزء مصداق‌های فقر مسکن یا بدمسکنی تلقی کرد. ممکن است واحد مسکونی استیجاری از نظر ایمنی، اندازه و سایر معیارها حداقل کیفیت لازم را داشته‌ باشد، اما در شرایط حاکمیت تورم دورقمی، بسیاری از مستأجران نگران آینده خواهند بود که آیا سال ‌بعد هم می‌توانند اقامت خود را در واحد مسکونی فعلی تمدید کنند یا ناگزیر از نقل‌مکان به محله‌ای پایین‌تر هستند.

در سرشماری سال 85 سهم خانوارهای مالک واحد مسکونی از کل خانوارها 67.9 درصد بود، اما این رقم در سال 95 به 60.5 درصد کاهش یافته ‌است. همچنین در این فاصله 10‌ساله، تعداد خانوارها 6.843.000 واحد افزایش یافته که فقط کمتر از 42 درصد آنها موفق به تملک واحد مسکونی شده‌اند. این به آن‌ معناست که جامعه در حال پیش‌روی به سمت مستأجرشدن است و با شکل‌گیری نسخه جدیدی از نظام ارباب و رعیتی در عرصه املاک شهری و رشد تدریجی جمعیت مستأجر با سرعت درخور ‌توجه، ابعاد بدمسکنی هم در حال گسترش است.

رشد بدمسکنی با افزایش اجاره‌نشینی

فردین یزدانی، کارشناس اقتصاد مسکن، در گفت‌وگو با «شرق» می‌گوید: «با وجودی ‌که برآورد آمار جدیدی در رابطه با بدمسکنی از سال 1393 به این سو وجود ندارد، اما به دلیل تحولات اقتصادی، گسترش فقر، رشد تورم و ... که بیشتر از سال 1397 به این سو رخ داده، قطعا آمار بدمسکنی در کشور افزایش شایان توجهی یافته است و ضرورت دارد دولت برای بررسی این وضعیت، نسبت به بررسی و تهیه آمار به‌روز اقدام کند».

یزدانی با بیان اینکه نرخ اجاره‌نشینی در کشور افزایش یافته، ادامه می‌دهد: «با گسترش اجاره‌نشینی در کشور، قطعا وضعیت بدمسکنی در کشور تقویت شده است و افراد بیشتری به حاشیه شهرها رانده شده‌اند».
با‌این‌حال او تأکید می‌کند: «با وجودی ‌که تأیید می‌کنم با گسترش حاشیه‌نشینی و بدمسکنی روبه‌رو هستیم، اما حضور 38 میلیون حاشیه‌نشین، پایه و اساس کارشناسی ندارد؛ زیرا با فرض پذیرش این رقم، اکنون باید شهرهای کشور خلوت باشند. در‌حال‌حاضر، 65 میلیون نفر شهرنشین داریم که منطقی نیست از این رقم، 38 میلیون نفر حاشیه‌نشین باشند».

به گفته او، با‌این‌حال، اکنون تعداد زیادی از کارگران، «پشت‌بام‌خواب» و «مغازه‌خواب» شده‌اند و این مسئله به‌هیچ‌وجه کتمان‌شدنی نیست. 

بیشتر بخوانید:

*واکاوی نقش حاشیه‌نشینی در حوادث اخیر: اعتراضات از «تله فضایی فقر»بیرون زد

*زاهدان؛ پر حاشیه ترین شهر کشور

*آخوندی: 32درصد جمعیت کشورحاشیه‌‌نشین است/ بدمسکنی اصلی‌‌‌ترین مسئله ایران است

کاهش ۷۰ درصدی شیوع کرونا با دستکش و ماسک/کم خطر بودن موج دوم اپیدمی

کروناویروسرئیس اتاق فکر ستاد کرونای استان تهران اعلام کرد: بر اساس پیش‌بینی‌ها  موج دوم شیوع کرونا در ایران کم‌خطرتر و آرام‌تر طی می‌شود؛ زیرا ما با رفتار ویروس بهتر آشنا شده‌ایم.

به گزارش ایسنا، حسین قناعتی، رئیس اتاق فکر ستاد کرونای استان تهران دوشنبه در اولین روز از هفتمین نشست برنامه تبادل تجربیات علم و فناوری در کشورهای اسلامی با بیان اینکه امروز نسبت به آغاز شیوع کرونا تجهیزات بیشتر و بهتری داریم، افزود: آموزش رفتارهای بهداشت فردی داده شده و مردم بیشتر رعایت می‌کنند.‌ بنابراین انتظار داریم موج بعدی شیوع ویروس کرونا کم‌خطرتر باشد و آرام‌تر طی شود.

 قناعتی با اشاره به جهانی بودن همه‌گیری ویروس کرونا و علائم آن یادآور شد: دولت ما و بعضی دولت‌ها این فرضیه را داشتند که حتی نجات یک نفر مهم است و هیچ بیماری نباید بدون درمان رها شود.

وی به راهکارهای جلوگیری از شیوع کرونا اشاره و اظهار کرد: تجهیزاتی مانند ماسک و دستکش می‌تواند تا حد ۶۰ تا ۷۰ درصد از انتقال بیماری جلوگیری کند؛ کشورهایی که سابقه مبارزه با بیماری‌های همه‌گیر مانند سارس را داشتند، مانند چین و کره بهتر عمل کردند.
 
رییس اتاق فکر ستاد مبارزه با کرونا با اشاره به وضعیت ویروس کرونا در ایران، گفت: پیش‌بینی‌های متفاوتی از ۱۴ هزار تا ۵۶ هزار مرگ و میر بر اثر بیماری در ایران انجام شد که هیچ کدام به دلیل اقدامات پیشگیرانه محقق نشد.

وی با بیان اینکه تحریم‌ها نقش مهمی در کاستن از توانایی ما در مبارزه با کرونا داشت، ادامه داد: با وجود این، اقدامات خوبی توسط دولت و مردم صورت گرفت و امروز میزان ماسک‌هایی که در خانه‌ها دوخته شده از مجموع ماسک‌های تولیدشده در کارخانه‌ها بیشتر است.

قناعتی به آسیب‌های ویروس کرونا در بخش اقتصاد اشاره کرد و افزود: صنایع مختلف از این بیماری آسیب دیده‌اند و حتی کسب‌وکارهای کوچک بیشتر ضرر کرده‌اند؛ سبک زندگی تغییر کرده و در دوران پساکرونا بیشتر هم تغییر می‌کند.

وی به نقش فناوری اطلاعات در زمان ویروس کرونا اشاره کرد و گفت: فناوری اطلاعات در آموزش، بررسی و به دست آوردن اطلاعات بسیار مفید بود. نرم‌افزارهای بیماریابی یا کمک به بیماران نیز از طریق فناوری اطلاعات توسعه یافته و ارائه شدند. نقشه ردیابی تماس از دیگر دستاوردهای فناوری اطلاعات است که میزان ارتباط‌ بیمار را با افراد مختلف نشان می‌دهد.

رئیس اتاق فکر ستاد کرونای استان تهران، جلوگیری از مراجعات حضوری را یکی از مولفه‌های درمان کرونا دانست و یادآور شد: درمان ویروس کرونا و آموزش برای جلوگیری از ابتلا به آن با آموزش‌های برخط و انواع اپلیکیشن‌ها ممکن‌ است.

قناعتی با انتقاد از انتشار بیش از حد اخبار در فضای مجازی، گفت: فناوری اطلاعات می‌تواند ضررهایی داشته باشد و در زمان کرونا اخبار زیادی در مورد راه‌های جلوگیری از کرونا منتشر شد که بسیاری درست نبودند و در حد شایعه هستند.

زلزله‌هایی که هیچکس را تکان نمی‌دهد !

زلزله‌هایی که هیچکس را تکان نمی‌دهد !

حسین علیزاده، 
زلزله‌هایی که هیچکس را تکان نمی‌دهد !

با زلزله اخیر تهران موج دوباره ای از اظهار نظرهای مسوولان مرتبط در گفت‌گو با رسانه ها آغاز شده و اغلب این اظهار نظرها معطوف به توصیف شرایط ناگوار تهران درصوت وقوع زلزله است. 

به عنوان نمونه رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران در گفت‌و‌گو با خبرگزاری فارس تاکید کرده است که تهران با زلزله بیش از ۶ و نیم ریشتری زیر و رو می شود . 

طبیعتا این اظهار نظرها  وحساسیت ها باید معطوف به یک تصمیم عاجل و بزرگ در زمینه مقابله با زلزله شود. اما اگر انتظار دارید که علیرغم هشدارهای طبیعت به پایتخت نشینان و علیرغم توصیفات بعضا وحشتناک کارشناسان و مسوولان بحران تهران اقداماتی متناسب نیز برای مقابله با آن صورت گرفته باشد سخت در اشتباهید.

به طور طبیعی شهری که بر روی گسل ها بنا شده و بیش از یک و نیم قرن از آخرین زلزله بزرگ در آن می گذرد یک شهر در معرض خطر دایمی است و با توجه به ویژگی های خاص شهر تهران از لحاظ جمعیتی و حساسیت‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن می طلبد که توجه به این موضوع در زمره اولویت های همیشگی تصمیم سازان باشد اما به نظر نمی رسد تصمیمات مهم و تعیین کننده ای در این باره گرفته شده باشد. گاهی از تغییر پایتخت سخن رانده شده گاهی از مقاوم سازی اما همه اینها در حال حاضر در حد حرف باقی مانده . 

یکی از مهمترین تصمیات لازم در این زمینه افزایش مقامت ساختمان ها در تهران از طریق نظارت سختگیرانه بر ساخت و ساز و رعایت اصول دقیق مهندسی در این زمینه است اما با کمال تعجب می بینیم که این مهم دستکم سه دهه است که با بی توجهی کامل مواجه است و ساخت و ساز در کشورعملا به دست غیر متخصصان آن هم با انگیزه های تماما سوداگرانه سپرده شده. نکته ای که در کمتر کشور در حال توسعه یافته یا در حال توسعه به چشم می خورد. 

در تام این سال ها شاهد روی آوردن عموم مردم از هر قشری و با هر تجربه ای به آپارتمان سازی بوده ایم. آپارتمان هایی که از  نظارت مهندسی دقیق نیز محرومند و عمر مفید آن ها به زیر ۲۰ سال سقوط کرده. قطعا اگر امر مقاوم سازی و رعایت اصول دقیق مهندسی در ساخت  سازهای کشور از دو یا سه دهه قبل صورت می گرفت امروز دغدغه کمتری نسبت به زلزله در میان مردم و مسوولان وجود می داشت. 

با این حال تصمیمات کوتاه مدت و توجه به اقدامات ابتکاری برای کاستن از تلفات زلزله نیز چندان مورد توجه مسوولان امر نبوده و معدود خلاقیت های به خرج داده شده نیز با بی مهری مواجه شده ند در حالی که ضرورت مبرم و فوری دارند.

نقش منفی رسانه ها نیز در این غفلت عمومی بی تاثیر نبوده است. اثرگذاری بر مسوولان در این زمینه نیازمند توجه انتقادی مستمر و پیگیرانه است و این چیزی است که در مجموع در میان توجهات رسانه ای مغفول بوده است. آنچه رسانه های ما در این زمینه منتشر کرده اند بیشتر محدود به روزهای پر تاب و تابی است که تهران یا شهرهای بزرگ دیگر اندکی به خود لرزیده اند اما پس از چند روز و با سرعت تمام از همین توجه موسمی نیز کاسته شده و عملا موضوعی به این درجه از اهمیت به فراموشی سپرده می شود تا  نوبت بعدی که معلوم نیست تهران یا شهری دیگر تا چه حد به خود بلرزد!