واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

سم گلایفوسیت باعث مختل شدن غدد درون‌ریز و تکثیر سلول‌های سرطانی سینه می‌شود





سم گلایفوسیت باعث مختل شدن غدد درون‌ریز و تکثیر سلول‌های سرطانی سینه می‌شود

به گزارش خبرنگار سینا؛ Science direct نوشت: سم گلایفوسیت یک ماده فعال از خانواده علف کش‌هاست که به طور گسترده استفاده می‌شود و اعتقادها بر این است که این ماده از دیگر آفت کش‌ها کمتر سمی است؛ با این حال، مطالعات و بررسی‌های اخیر اثرات سوء بالقوه این ماده بر سلامت انسان را نشان داده و یکی از این اثرات، مختل شدن غدد درون ریز است.

این مطالعه بر روی اثر گلایفوسیت خالص روی گیرنده‌های استروژنی انجام شد که این گیرنده‌ها در فعال شدن رونویسی سلول‌ها با هدایت هورمون نقش دارند.

گلایفوسیت، اثر پرولیفراتیو یا تکثیر بر سرطان پستان وابسته به هورمون را اعمال می‌کند؛ غلظت پرولیفراتیو بر اثر سم گلایفوسیت موجب فعال شدن عناصر پاسخ استروژن (ERE)می‌شود و فعالیت رونویسی را 5 تا 13 برابر نسبت به سلول‌های T47D-KBluc کنترلی بیشتر می‌کند؛ این فعال سازی توسط یک آنتاگونیست استروژن ICI 182،780 مهار می‌شود؛ همچنین فعالیت استروژنی گلایفوسیت از طریق ERs بیشتر می‌شود.

این نتایج نشان داد که حتی استفاده از غلظت کم و سازگار با محیط زیست گلایفوسیت نیز اثر فعالیت استروژنی دارد.

علف کش گلایفوسیت به طور گسترده‌ای برای کشت سویا و محصولات تراریخته استفاده می‌شود؛ همچنین نتایج نشان داد که یک اثر استروژنی افزودنی بین گلایفوسیت و جنستئین (این ماده اثر حفاظتی در برابر سلول‌های سرطان پستان و سایر سرطان‌ها دارد) وجود دارد با این حال، این اثرات افزودنی آلودگی گلایفوسیت در دانه‌های سویا نیازمند مطالعه حیوانی بیشتر است.

منبع : سینا نیوز
نویسنده خبر : مدیر پورتال
اخبار مرتبط
سلول درمانی سرطان با استفاده از سلول های دندریتیک شناسایی یک درمان ترکیبی بالقوه برای سرطان تخمدان دلیل مقاومت سلول های سرطانی پروستات به درمان کشف شد نانورباتی که سلول‌های سرطانی را از بین می‌برد کشف محرکی که سلول های سرطانی سینه را تهاجمی تر می کند کشف 7 عامل جدید سرطان‌زا اعلام شکست تراریخته در آمریکا داروی بیولوژیک ایرانی برای درمان سرطان مثانه به تولید می‌رسد چگونه تومورها سلول های بنیادی را فراخوانده و از آن ها برای حمایت رشد و پیشرفت تومور استفاده می کنند پروتئینی که تفاوت ها را رقم می زند درمان سرطان ریه بدون شیمی درمانی/ تحول شگرفی در درمان سرطان 5۰ درصد سرطان‌ها در صورت تشخیص به موقع درمان می‌شوند/ شایعترین نوع سرطان در ایران با حضور 15 کشور اولین کنفرانس سرطان غرب آسیا درایران برگزار می شود تفکیک سلولهای سرطانی از سالم با نانوذرات هوشمند سلول های سرطانی با سلولهای سالم ارتباط برقرار می کنند احتمال تولید قرص جوانی! ژن درمانی ممکن است متاستاز سرطانی را مهار کند درمان همزمان سرطان کبد و هپاتیت با نانوداروی ایرانی شکستن مقاومت دارویی سلول سرطانی با نانوذرات استفاده از نانوذرات آهن برای مبارزه با سرطان

بحران آب در کمین تهران

بحران آب در کمین پایتخت


پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: آمارها حکایت از بحرانی جدی و تنشی غیرقابل انکار در عرصه منابع آبی شهر تهران دارد، که اگر در مدت کوتاه با تعامل دستگاه‌ها و نهادهای ذیربط برای برون‌رفت از آن چاره‌ای اندیشیده نشود، یقینا به معضلی اساسی تبدیل خواهد شد که دامنگیر شهر و شهروندان می‌شود.

شاید وقتی سال ۱۳۳۴نخستین  تصفیه‌خانه شهر تهران با نام ‌جلالیه‌ در خیابان فاطمی فعلی به بهره‌برداری رسید و به تبع آن تصفیه‌خانه‌های دیگر احداث شد هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که روزی پساب حاصل از آب ورودی به تهران نیاز به هدایت و ساماندهی داشته باشد.با وجود تأکید شرکت مهندسین مشاور الکساندرگیپ (طراح وقت پروژه آب تهران) مبنی بر احداث همزمان شبکه آب و فاضلاب در پایتخت که گویی برای پیشگیری از وضعیت امروز این کلانشهر مطرح شده بود، به دلایل مختلف اجرای طرح شبکه جمع‌آوری و تصفیه فاضلاب تهران با حداقل 40سال تأخیر به اجرا در آمد. تهران، امروز در هر ثانیه حدود 40مترمکعب آب مصرف می‌کند و این آب پس از تبدیل به پساب با توجه به نیمه‌تمام بودن پروژه جمع‌آوری و تصفیه فاضلاب به مناطق جنوب تهران روان شده و موجب افزایش سطح آب‌های زیرزمینی در آن مناطق می‌شود به‌نحوی که سازمان آب منطقه‌ای تهران برای مهار این معضل در طول 25سال گذشته مجبور به حفر چاه‌های متعدد در مناطق جنوبی پایتخت شده تا امکان انتقال آب به خارج از شهر را فراهم آورد.

تصور نادرست از بی‌انتهایی منابع آب زیرزمینی شهر تهران سبب شد تا راهبرد حل مشکل رواناب‌ها و فاضلاب با تکیه بر انتقال به خارج از شهر طراحی‌شود. به همین دلیل انتقال آب ناشی از بارندگی توسط نهرها و شبکه‌های جدیدالاحداث بتنی به مرور تراز آب‌های زیرزمینی پایتخت را دچار چالش جدی ساخت، از دیگر سو‌ کاهش 70درصدی بارندگی طی چند سال گذشته خود نیز بر شدت این امر افزود.
حکایت هدایت و مدیریت منابع آبی شهر تهران به مانند بسیاری دیگر از حوزه‌ها، توأم با افراط و تفریط است، زمانی فکری برای هدایت پساب‌های این شهر نمی‌شد و همه این حجم آب در منطقه جنوبی تهران جمع می‌شد. بعدها به فکر افتادیم با ساخت کانال‌های بتنی که امکان جذب آب را از بین برده‌اند و احداث جمع‌آوری شبکه آب‌های سطحی و شبکه جمع‌آوری فاضلاب از مسیرهای متعدد این حجم آب را از شهر خارج کنیم.خلاصه همه دست به‌دست هم دادیم تا این آب را به جای تزریق و بازگرداندن به منابع زیرزمینی از این شهر دور کنیم. با یک معادله ساده درخصوص منابع آبی به‌سادگی درخواهیم یافت که برداشت آب، آن هم در این حجم، قطع به یقین موجب کاهش منابع زیرزمینی و تنزل سطح آب‌های تحت‌الارضی خواهد شد.کاهش بارندگی به‌خصوص طی 4سال گذشته از رقم 365میلی‌لیتر در سال به 115میلی‌لیتر نیز بر این معضل دامن زده است.
اما این شهر در حال توسعه است، خیابان‌های آسفالته آب باران را نه‌تنها جذب نمی‌کند بلکه با شیب‌بندی و نهرسازی موجود به سوی کانال‌های بتنی هدایت ‌کرده که براساس میزان بارندگی سالانه بین 100میلیون تا 300میلیون مترمکعب از این طریق آب از شهر خارج می‌شود. از سویی براساس آمار انشعابات نصب شده فاضلاب، هم‌اکنون حدود 270میلیون مترمکعب از مسیر این انشعابات، آب از پایتخت خارج می‌شود و رواناب‌های کوه‌های شمالی شهر نیز سرنوشتی غیراز این ندارند و حدود 140میلیون مترمکعب آب در سال نیز از مسیر روددره‌های تهران از دست می‌دهیم.
این آمار حکایت از بحرانی جدی و تنشی غیرقابل انکار در عرصه منابع آبی شهر تهران دارد، که اگر در مدت کوتاه با تعامل دستگاه‌ها و نهادهای ذیربط برای برون‌رفت از آن چاره‌ای اندیشیده نشود، یقینا به معضلی اساسی تبدیل خواهد شد که دامنگیر شهر و شهروندان می‌شود. اما پیشنهاد می‌شود تا تصمیمات متخذه در برگیرنده موارد زیر باشد :
1- آب ناشی از بارندگی می‌تواند از طریق چاه‌های جذبی به سفره‌های آب زیرزمینی تزریق شود.
2- بازنگری در رشد و پرورش پوشش گیاهی و فضای سبز پارک‌ها و اماکن برای تقلیل آب مورد نیاز فضای سبز شهر تهران که خود می‌تواند رقم مصرفی فعلی یعنی 300میلیون مترمکعب در سال را به 100میلیون مترمکعب کاهش دهد.
3- بازچرخانی پساب و استفاده مجدد از فاضلاب تصفیه شده در فضای سبز شهر و ایجاد تصفیه‌خانه‌های محلی به‌منظور ارتقای بهره‌وری چرخه منابع آبی پایتخت.
4- اصلاح روددره‌های جاری تهران و فراهم ساختن امکان جذب آب در مسیر این روددره‌ها و تزریق بخش اعظمی از این آب‌ها به منابع زیر زمینی که خود رقمی معادل 140میلیون مترمکعب در سال می‌تواند به سفره‌های زیرزمینی شهر تهران بازگرداند.
امید است با رویکردی علمی-کاربردی و با عزمی جمعی در مسیر برون رفت از چالش بحران آب پایتخت گام برداریم و این جز به مدد همراهی و همدلی همه نهادها و دستگاه‌های ذیربط و با تکیه بر پشتوانه شهروندان به نتیجه نخواهد رسید. یادمان باشد «آب مایه حیات است» و شهرمان به این آب حیاتبخش نیاز دارد.

منبع: همشهری آنلاین

بفرمایید سم! هر ایرانی سالانه 400 گرم سم با محصولات کشاورزی مصرف می کند

بفرمایید سم!
هر ایرانی سالانه 400 گرم سم با محصولات کشاورزی مصرف می کند؛

بفرمایید سم!

پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: هر ایرانی سالانه چیزی نزدیک به نیم‌کیلوگرم سم با محصولات کشاورزی مصرف می‌کند. براساس آماری که منابع مختلف اعلام کرده‌اند، سرانه مصرف سم همراه محصولات کشاورزی برای هر ایرانی بین ۴٠٠ تا ۴۵٠گرم است. حالا گرچه وزارت بهداشت به آمار هشداردهنده باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی اصرار دارد، اما وزارت کشاورزی کمتر زیر بار این آمار رفته و بارها تأکید کرده است که ایران کمتر از میانگین جهانی درمزارع خود سم استفاده می‌کند. با این حال دیروز بهمن امیری‌لاریجانی مدیرکل دفتر ترویج سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی به فارس اعلام کرده، براساس تفاهمنامه‌ای که با سازمان استاندارد به امضا رسیده، از این پس همه محصولات کشاورزی پس از تأیید کلینیک‌های گیاه‌پزشکی کد استاندارد می‌گیرند تا امکان رهگیری از تولید تا توزیع وجود داشته باشد. به گفته او، قبل از نصب آرم استاندارد، کد  ١۶  رقمی ازسوی سازمان حفظ نباتات روی محصول درج می‌شود که کلینیک‌های گیاه‌پزشکی با نمونه‌گیری از محصول و انجام آزمایش‌های مختلف ازجمله باقیمانده سموم آن را تأیید خواهند کرد. پس از تأیید آزمایشگاه‌های گیاه‌پزشکی، محصول وارد فرآیند استاندارد می‌شود و اگر بتواند رده‌های بالای استاندارد را هم طی کند، گواهینامه ارگانیک را هم دریافت خواهد کرد. این موضوع درحالی رخ می‌دهد که علی‌ هادی‌زاده‌معلم رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق ایران چندان به این اتفاق خوشبین نیست و به «شهروند» می‌گوید: در اقتصاد ایران بی‌شمار تفاهمنامه‌هایی است که درحد کاغذ مانده‌اند و هرگز اجرایی نشده‌اند.

پایانی بر مناقشه وزارت بهداشت و جهاد

اما درحالی براساس ماده ٢٨ قانون حفظ نباتات در زمینه امحای محصولات غیرمجاز، اگر محصولی سموم درون آن ازحد مجاز بالاتر باشد، وزارت بهداشت موظف است با همکاری شهرداری آن محصول را امحا کرده و از توزیع آن نیز جلوگیری کند که به گفته مسئولان وزارت بهداشت چنین امکانی برای این دستگاه وجود ندارد. هدایت حسینی مدیرکل نظارت بر فرآورده‌های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت دراین‌باره بارها اعلام کرده است؛ به دلیل این‌که درکشور امکان ردیابی محصولات کشاورزی وجود ندارد، بنابراین امکان شناسایی سرمنشأ برای امحای محصولات دارای مشکل نیز وجود ندارد. ضمن این‌که درهیچ جای دنیا کسی با محصول نهایی مبارزه نمی‌کند و معمولا از منبع تولید، اصلاحات لازم انجام می‌شود.او همچنین درپاسخ به این انتقاد که چرا وزارت بهداشت در آزمایش‌های خود از مزارع برای نمونه‌برداری استفاده نمی‌کند تا مشکل از سرمنشأ حل شود، گفته است: امکان چنین کاری برای وزارت بهداشت میسر نیست، زیرا مطابق آمار وزارت جهاد کشاورزی ١٠٠‌میلیون تن محصولات کشاورزی درکشور تولید می‌شوند که اگر ما تمامی امکانات خود را هم بسیج کنیم، باز نمی‌توانیم چنین کاری را انجام دهیم و بنابراین ما از سیستم رندوم‌چک (نمونه‌برداری تصادفی) و آن هم از سطح بازار‌های میوه و تره‌بارداستفاده می‌کنیم.

اتفاق کاغذی!

اما حالا با امضای این تفاهمنامه صدور کد استاندارد برای محصولات کشاورزی گویا قرار است که پرونده مناقشه میان سازمان غذا و دارو، استاندارد و مسئولان وزارت جهاد کشاورزی که ریشه در سال‌های دور دارد، بسته شود اما علی‌ هادی‌زاده‌معلم رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق ایران چندان به این اتفاق خوشبین نیست و معتقد است که تفاهمنامه‌ها ارزشی فراتر از ثبت درکاغذ ندارند و ازطرفی زیرساخت‌های اجرای چنین طرحی فراهم نیست. او با بیان این‌که این تفاهمنامه‌ها معمولا خیلی درکشور ما جدی گرفته نمی‌شوند، به «شهروند» می‌گوید: امیدوارم این تفاهمنامه چیزی فراتر از یک کاغذ و چند امضا باشد؛ چراکه تفاهمنامه‌هایی در این دست که هیچ‌گاه اجرایی نشده‌اند، در اقتصاد ایران بسیار یافت می‌شوند و اگر واقعا بتوانیم این تفاهمنامه را عملی کنیم، قدم بسیار ارزشمندی برای سلامتی مردم کشور برداشته‌ایم.به گفته معلم، عملی‌شدن این طرح بیش از هرچیزی نیاز به آزمایشگاه‌ها و کلینیک‌های مخصوصی دارد که اداره و تأسیس آنها کار هرکسی نیست. هرشهر و شهرستانی باید به تعداد کافی از این لابراتورها با حمایت بخش دولتی داشته باشد. کلینیک‌های گیاه‌پزشکی حال حاضر در ایران، خیلی متعدد و مجهز نیستند و اگر این تفاهمنامه در این حالت امضا و اجرایی شود، درحد یک اتفاق کاغذی باقی خواهد ماند.گفتنی است؛ درحال حاضر تنها حدود ‌هزار کلینیک گیاه‌پزشکی درسطح کشور مشغول ارایه خدمات به بهره‌برداران بخش کشاورزی هستند که درصورت اجرایی‌شدن این طرح و نهادینه‌شدن فرهنگ استفاده ازخدمات این مراکز دربین بهره‌برداران بخش، ضرورت دارد که تعداد آنها به چند برابر برسد.

داستان از کجا شروع شد

اوایل ‌سال ٩٣ بود که اجرای طرحی به نام «پی‌ام‌سی»، ازسوی وزارت بهداشت و با همکاری سازمان جهاد کشاورزی برای بررسی وجود سموم درمحصولات پرمصرف کشاورزی کلید خورد. طرحی که نتایج نگران‌کننده‌ای داشت؛ ٧ محصول پرمصرف کشاورزی، آلودگی بالایی دارند و این، خطر بزرگی است که ٨٠‌میلیون ایرانی را تهدید می‌کند.دراین طرح، ۴ محصول شامل خیار، گوجه‌فرنگی، سیب درختی و برنج ازنظر آفت‌کش‌ها و باقیمانده سموم و ٣ محصول سیب‌زمینی، پیاز و کاهو از نظر باقیمانده کودهای شیمیایی شامل نیترات و فلزات سنگین مورد بررسی قرار گرفت که مطابق این بررسی‌ها ١٠‌درصد ازنمونه‌های مورد آزمایش از نظر باقیمانده سموم کشاورزی بالاتر ازحد معمول بوده است.آن‌طور که هدایت حسینی مدیرکل نظارت بر فرآورده‌های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو اعلام کرده بود، از نمونه‌های مورد ارزیابی در این محصولات کمترین عدم انطباق با استاندار‌های لازم در برنج با زیر ٢‌درصد و بیشترین مورد در سیب درختی با ١٠‌درصد دیده شد. گوجه‌فرنگی و خیار نیز به ترتیب بعد از سیب درختی بالاترین سموم باقیمانده درخود را دارا بوده‌اند.این درحالی بود که محمدعلی باغستانی رئیس سازمان حفظ نباتات کشور در واکنش به مطالب مطرح‌شده ازسوی وزارت بهداشت مبنی بر باقیمانده سموم کشاورزی در ٧ محصول پرمصرف باغی و زراعی شامل خیار، گوجه‌فرنگی، سیب درختی، سیب‌زمینی، کاهو، پیاز و برنج برخی از آزمایش‌های انجام‌شده ازسوی وزارت بهداشت را نادرست دانسته و در ادامه به ضرورت حمایت دولت و اختصاص بوجه مناسب در زمینه مبارزه با سموم و آفت‌کش‌های غیرمجاز درمحصولات کشاورزی تأکید کرد.
او میزان مصرف سموم کشاورزی درکشور را کمتر از میانگین جهانی ذکر کرد و گفت: میزان مصرف سموم درمحصولات کشاورزی درکشور ۵٠ تا ۶٠‌درصد متوسط دنیاست.هرچند که رئیس سازمان حفظ نباتات به روند اجرایی این آزمایش‌ها انتقاداتی وارد کرده است، ولی موضوع آن‌قدر مهم بوده که سازمان تعزیرات حکومتی نیز خواستار تشکیل جلسه‌ای به منظور بررسی این موضع شده و ازتمامی مسئولان مرتبط خواسته شده تا به منظور رفع مشکل در این جلسه شرکت کنند.آن‌طور که حسین رستگار رئیس آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت گفته بود؛ «طبق بررسی‌های انجام‌شده درحال حاضر مصرف بیش ازحد سموم مجاز و همچنین استفاده از سموم قاچاق در برخی از مزارع وجود دارد که ضرورت نظارت و کنترل این آفت‌کش‌ها را به‌عنوان اولویت مهم وزارت بهداشت و جهاد کشاورزی قرار داده است».

سرانه هر فرد در مصرف سم‌های کشاورزی ۴٠٠ گرم است

براساس اعلام منابع مختلف میزان سمی که هر ایرانی سالانه با محصولات کشاورزی مصرف می‌کند، اندکی کمتر از نیم‌کیلوگرم در ‌سال است. اعدادی که منابع مختلف برای سرانه مصرف سم محصولات کشاورزی در ایران اعلام کرده‌اند، چیزی بین ۴٠٠ تا ۴۵٠گرم است. عین‌اللهی قائم‌مقام دانشکده علوم پزشکی بقیه‌الله به این آمار صحه گذاشته و به مهر گفته است؛ سرانه مصرف هرفرد درمصرف سم‌های کشاورزی، ۴٠٠ گرم است و اعلام کرد که به گفته او، آمار مبتلایان به سرطان درمناطقی که استفاده از سموم و کودهای شیمیایی بالا بوده، افزایش نشان می‌دهد.او با بیان این‌که مصرف سالانه کود‌های شیمیایی درکشاورزی کشور حدود ۵,۴‌میلیون تن است که این رقم طی ١٠‌سال گذشته دوبرابر شده، افزود: میزان مصرف اوره درحدود ۵.٢‌میلیون تن در‌ سال است و فسفات در رده دوم قرار دارد.
عین‌اللهی با یادآوری این‌که ٩٠‌درصد سرطان‌های گوارشی در مناطقی ازکشور قرار دارد که ۵٠‌درصد کودهای شیمیایی در آنجا مصرف می‌شود، اظهار داشت: گلستان و مازندران ازجمله این مناطق هستند.وی با اشاره به این‌که طی چند ماه اخیر رتبه اول سرطان معده را کسب کرده‌ایم، افزود: روند سرطان‌های گوارشی درکشور رو به افزایش است که حداقل یک‌سوم آن به خاطر مصرف کودهای شیمیایی درکشاورزی است.

منبع: روزنامه شهروند

زبان مصنوعی با حساسیتی ۱۰ هزار برابر نسبت به زبان طبیعی ساخته شد

پژوهشگران کره‌ای با استفاده از نانولوله‌ کربنی، گرافن و پروتئین استخراج شده از بدن انسان، موفق به ساخت زبانی مصنوعی شدند که حساسیتی ۱۰ هزار برابر نسبت به زبان طبیعی در چشیدن مزه‌ها دارد.

به گزارش مهر به نقل از ستاد ویژه توسعه فناوری نانو، محققان دانشگاه ملی سئول موفق به ارائه یک زبان زیست الکترونیکی شدند که قادر است دو مزه شیرینی و شوری را از هم تفکیک کند. این دستگاه در واقع نوعی زبان مصنوعی است که قابلیت چشیدن دارد.

این زبان مصنوعی می‌تواند حساسیتی ۱۰ هزار برابر بیشتر از زبان طبیعی در تشخیص مزه شیرینی داشته باشد. این ویژگی موجب شده تا بتوان از این ابزار برای ساخت دستگاه‌های دقیق تولید و نظارت بر تولید مواد غذایی استفاده کرد.

برخی متخصصان معتقدند که این زبان مصنوعی قادر است با دقت و ظرافتی که دارد، جایگزین آزمایش غذا توسط انسان شود. یعنی دیگر نیاز نیست برای آزمایش غذا از مزه کردن انسان استفاده شود.

محققان برای تولید این زبان مصنوعی اطلاعات DNA را از پروتئین گیرنده‌های تست غذا استخراج کردند. آن‌ها روی گیرنده‌هایی متمرکز شدند که قادر به تشخیص شیرینی از شوری است.

این اطلاعات وارد یک سلول جداگانه شد؛ سلولی که روی سطح گرافن قرار دارد. یک نانولوله کربنی که هدایتی بالاتر از مس دارد، نقش انتقال دهنده جریان الکتریکی را به عهده دارد. زمانی که مزه مورد نظر در محیط وجود داشت، جریان روی گرافن تغییر کرده و ایجاد یک سیگنال الکتریکی می‌کند که نشان دهنده وجود عامل مزه در محیط است. در حال حاضر در برخی از حسگرها از گرافن استفاده می‌شود.
 این گروه میزان تغییر جریان حاصل از حضور عامل مزه را اندازه‌گیری و از آن برای ساخت زبان مصنوعی استفاده کردند.

متخصصان این حوزه معتقدند که این زبان نسبت به حسگرهای چشایی که پیش از این ساخته شده، بهبودهای بسیاری داشته است. دو سال قبل، یک زبان مصنوعی ساخته شده که ۱۰۰ برابر حساس‌تر از زبان انسان است، اما این حسگر جدید از حسگر پیشین ۱۰۰ برابر حساس‌تر است. محققان معتقدند که این زبان به زودی می‌تواند مسیر خود را در کاربردهای تجاری و صنعت افزودنی‌های غذایی پیدا کند.

ارتباط خشکسالی با بروز رفتارهای خشونت‌آمیز

ارتباط خشکسالی با بروز رفتارهای خشونت‌آمیز

خبرگزاری فارس: ارتباط خشکسالی با بروز رفتارهای خشونت‌آمیز/ افزایش اضطراب با تشدید بحران آب

اخبار تلخ خشک‌شدن تالاب‌ها، خالی‌شدن سدها و سفره‌های زیرزمینی و خطرات ناشی از آن نظیر بروز خشکسالی و تخلیه روستاها، به تشدید بحران‌های روانی، اضطراب و در نهایت خشونت می‌انجامد.

خبرگزاری فارس ـ گروه آیین و اندیشه: اگر دمای دره مرگ آمریکا را در سال 1913 در نظر نگیریم، با تایید سازمان جهانی هواشناسی دمای کویت و دمای چند روز قبل بصره به ترتیب گرم‌ترین نقاط جهان در طول تاریخ می‌شوند.

یک تحقیق در سال 2015 نشان داده بود که «گرمایش جهانی» ممکن است تا آخر قرن قسمت‌هایی از خاورمیانه را غیر قابل سکونت کند. همچنین شفیعی، معاون اداره محیط زیست قم، تایید کرده که 11 روستا در نزدیکی دریاچه نمک قم، خالی از سکنه شده‌اند. وی معتقد است که در صورت عدم مدیریت صحیح ، مشکلات دریاچه قم، از جمله شوری آب و ریزگردها، به استان‌های همجوار هم خواهد رسید.

براساس نمودار پژوهشی ترسیم شده اخیر توسط پژوهشگران روند رشد خشونت و تروریسم در خاورمیانه با روند خشکسالی انطباق دارد. ایران، عراق و شمال شبه‌جزیره عربستان این روزها (تابستان 95) در حال تجربه کردن شرایط دمایی هستند که فقط می‌توان آن را با استفاده از تعریف موج گرمایی تابستانی توضیح داد. همچنین بسیاری از جنگ‌ها در طول تاریخ به دلیل دستیابی به آب صورت گرفته است.

*مشکل آب به بحران تبدیل شده است

رضا داوری اردکانی، رییس فرهنگستان علوم درباره بحران آب می‌گوید: مشکل آب، مساله تازه‌ای نیست، اما اخیراً این مشکل به بحران تبدیل شده است. مشکل آب نه تنها در دنیا بحرانی است، بلکه ما همیشه با این مشکل در کشور مواجه بوده‌ایم. آب فقط مسأله دانشمندان نیست، بلکه مسأله همه مردم است البته در حل مشکل آب باید دولت کار کند منتها بدون کمک مردم نمی‌شود رسانه‌ها هم باید به نقد بپردازند.

وی در ادامه افزود: تکنولوژی موهبتی بوده که از دیگران به ما رسیده و ساده‌ترین و کوچک‌ترین آن هم حفر چاه است. وقتی چاه توسط حفاران، حفر می‌شد آنها به این موضوع آگاه نبودند که ایجاد چاه در منطقه و محل زندگی‌شان چه مصیبتی را برای آنها به همراه دارد. مردم وقتی متوجه مصیبت شدند که قنات خشک شد. در هر چیزی باید تعادل داشته باشیم، در حالی که بر اثر عدم تعادل بی‌آب بودیم و اکنون بی‌آب‌تر شده‌ایم.

داوری اردکانی همچنین می‌گوید:  ما در منطقه خشک جهانی قرار داریم و قرن‌ها با شرایط کم آبی روبه‌رو بوده‌ایم،‌ به این شرایط عادت کرده‌ایم و حالا هم با این شرایط می‌سازیم اما اکنون باید چاره‌ای بیاندیشیم.

*مصرف منابع انرژی را مدیریت کنیم

اندیشمندان درحالی درباره بحران آب صحبت می‌کنند که حمید چیت‌چیان، وزیر نیرو نیز از مردم برای مدیریت مصرف آب و برق کمک می‌طلبد و می‌گوید: با توجه به اینکه ایران در یک منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته آمارهای نگران کننده‌ای در حوزه آب دیده می‌شود به طوری که بارش ایران یک سوم متوسط بارش کل سرزمین‌های کره خاکی است.

وی در این باره می‌افزاید: وجود خشکسالی‌های 15 ساله، تغییر اقلیم، تغییر نوع بارش‌ها، افزایش تبخیر و میزان بارش‌ها از جمله دلایلی است که موجب فقر منابع آبی ایران شده است. بنابراین باید به عنوان یک اصل کلی بپذیریم که اگر بخواهیم وضعیت پایداری داشته باشیم باید مدیریت مصرف را پیشه کار خود کنیم.

وزیر نیرو تأکید می‌کند که مدیریت صحیح باید در تمام اقشار مردم و سازمان‌ها به صورت فراگیر باشد. پیگیری همکاران این حوزه در وزارت نیرو موجب شده که از نظر آمادگی ایستگاه‌های پمپاژ، دستگاه تصفیه آب و استفاده حداکثری از منابع آب وضعیت بسیار خوبی داشته باشیم. در نهایت با توجه به وضعیت بحرانی منابع آب انتظار می‌رود که مردم صرفه جویی بیشتری را درزمینه استفاده بهینه از آب داشته باشند.

*تأثیر خشکسالی و بحران آب بر بروز رفتارهای خشونت‌آمیز

در ادامه بحران و کمبود آب و به تبع آن خشکسالی بررسی می‌کنیم که به گفته روانشناسان و جامعه‌شناسان، بر اخلاقیات و بروز رفتارهای خشونت‌آمیز مؤثر است.

مجید ابهری، جامعه‌شناس در این باره می‌گوید: از نگاه رفتار شناسی دو عامل بر رفتار و روان انسان‌ها تأثیر می‌گذارد، عوامل درونی مثل مسائل ارثی، تغذیه، شرایط جسمی و عصبی و دوم عوامل محیطی مثل سرما و گرما، روشنایی و تاریکی، خشکی یا سرسبزی محیط زندگی. براساس همین اصل افراد ساکن مناطق کوهستانی مردمی رزم جو ، دلیر و شجاع و ساکنان کنار جنگل‌ها و دریاها افرادی آرام، خوش قول و دوری گزین از درگیری و در نهایت ساکنان کویر مردمی سخت کوش، خشن و جدی هستند.

وی می‌افزاید: براساس همین مختصات است که شرایط محیطی مثل خشکسالی، کم آبی، کمبود بارندگی به دو شکل بر روح و روان مردم اثر می‌گذارد یکی ایجاد اضطراب و نگرانی نسبت به آینده و وحشت از کمبودها و کاستی‌ها در زندگی پیش رو و دیگری اضطراب و نگرانی و وحشت از فقر و تهی دستی و از دست دادن استعدادهای کشاورزی و باغداری و اجبار به مهاجرت از سرزمین مادری.

ابهری اظهار می‌کند: بنابراین باید الگوهای مصرف جامعه براساس صرفه جویی و پرهیز از تشریفات‌گرایی تهیه و ارائه شود نه اینکه بعضی‌ها استخرهای پرآب خود را برای سرگرمی داشته باشند فضای سبز خانه‌شان را آبیاری کنند و عده‌ای دیگر در حسرت آب آشامیدنی یا آب برای تن شویی باشند. برخی از ما ایرانیان خیلی اسراف کار هستیم و با زندگی مومنانه و اقتصادی آشنا نیستیم.

وی می‌افزاید: اخبار تلخ خشک شدن دریاچه نمک و خطرات ناشی از آن، دریاچه ارومیه، هامون و بختگان جز اضطراب و نگرانی برای مردم نتیجه‌ای ندارد و کاری از دست مردم بر نمی‌آید اما زیاده روی و اسراف در زندگی ما ایرانیان را رکورددار در جهان کرده است مثلا نمک شش برابر استاندارد جهانی ، نوشابه چهار برابر استاندار سرانه جهانی، سوخت شش برابر، لوازم آرایش دوازده برابر و ضایعات نان هشت برابر و در مورد اقلام دیگر نیز وضع بهتر از این نیست.

ابهری می‌گوید: تغییر الگوی مصرف ناشی از تغییر سبک زندگی یعنی همان اشاراتی که مقام معظم رهبری از سال 68 به طور مرتب به ما گوشزد کرده‌اند تا سبک زندگی ما به روش زندگی اصیل اسلامی ـ‌ ایرانی برگردد.

*محیط‌های خشک فضای خشونت را شدت می‌دهد

همچنین محمدمهدی لبیبی،‌ جامعه‌شناس نیز دراین باره می‌گوید:‌ یکی از نظریات مهم جامعه شناسی زیستی این بوده که محیط بر روی رفتار انسان‌ها تأثیر مستقیم و غیر مستقیم دارد یعنی رفتارهای اجتماعی و فرهنگی انسان‌ها تحت تأثیر اکولوژی قرار می‌گیرد اولین کسی که این نظریه را مطرح کرد ابن خلدون بود وی مقایسه انسان‌های شهرنشین و بادیه نشین انجام داده و گفته که خصلت‌هایی از شهرنشینان در بین بادیه‌نشینان نیست و برعکس.

وی در ادامه می‌گوید:‌ خود این نظریه مقدمه‌ای شد تا بعدها این امر در جامعه شناسی مطرح شود که محیط بر رفتار موثر است تحقیقات بعدی نشان داد که محیط‌های بسیار گرم و بسیار سرد می‌تواند انسان‌ها را دارای شرایط خاصی کند مثلا شواهدی مثل اینکه اگر چنگیز خان با چنین جنایاتی پیدا شد ناشی از شرایط زندگی سخت مغولستان است درحالیکه در مناطق خوش آب و هوا و معتدل این فضا نوع دیگری می‌شود مثلا برخی معتقدند بیشتر شعرا و نویسندگان و موسیقی دان‌ها در مناطق سرسبز و مکان‌های خوش آب و هوا زندگی می‌کنند.

بنابراین این منطق غلط نیست که محیط‌های خشن و کم آب می‌تواند روحیه افراد را تغییر دهد و فضای خشونت را شدت دهد کما اینکه گرمای خیلی زیاد افراد را کم حوصله تر می‌کند در خود تهران هم اگر نگاه کنیم وقتی دمای هوا بالا می‌رود حوصله افراد کم می‌شود و احتمال پرخاشگری و برخورد با دیگران هم بیشتر می‌شود در دیگر کشورهای خشک و گرم نیز همینطور است بهترین دما زمانی است که نیاز به پوشش کم یا زیاد نداریم منتها در بیشتر مواقع ما این دما را نداریم و این روزها گرما در حال تشدید است.

لبیبی می‌افزاید: بنابراین اصل موضوع به لحاظ پزشکی، روانشناسی و اکولوژی و سابقه تاریخی تأیید شده است اما نمی‌توانیم این را به عنوان یک قانون عام مطرح کنیم ما در همان فضای کویری خشک بدون آب هم انسان‌های لطیف و شاعر و مهربان داریم پس این قاعده نیست.

وی درباره نقش مردم و دولت‌ها در رفع مشکل کم آبی یا مدیریت آن می‌افزاید: در مسئله آب بیشتر از اینکه ما با مردم روبه رو باشیم با مسئولین روبه رو هستیم امکاناتی باید فراهم کنیم برای ذخیره بیشتر آب الان آمار می‌گوید حدود 30 درصد  هدررفت آب داریم در خیلی مناطق ایران هنوز آب شرب و شستشو از هم جدا نیست ، تسهیلات لازم هم برای استفاده از شیرآلات مناسب به مردم نمی‌دهیم و در نهایت در خود کشور ما شاید بالای 40 ـ 50 درصد کنترهای آب درست عمل نمی‌کند و مصرف واقعی آب را نشان نمی‌دهد همینطور ما هیچ زمان افرادی که از استخرها و آبیاریهای باغ زیاد استفاده می‌کنند شناسایی نمی‌کنیم جریمه نمی‌کنیم و برخورد جدی نکردیم.

این مدرس جامعه‌شناسی یادآور می‌شود: پس درست است که فرهنگ سازی چیز خوبی است اما در کنار فرهنگ سازی باید قانون هم باشد زمانی ما آبیاری مناسب نداریم هدررفت آب زیاد داریم نمیتوانیم از مردم چیزی بخواهیم ما جاهای اصلی را رها کردیم دنبال فرهنگ سازی با افرادی رفتیم که شاید نقش انچنانی در این کار ندارند. آمارها نشان می دهد در دو دهه آینده از لحاظ اکولوژی کشور وارد شرایط خاصی می‌شود، خیلی جنگل‌ها و قنات‌ها را از دست می دهیم و بحران آب بحران معمولی نیست جدی است و می‌تواند ثبات سیاسی کشور را تغییر دهد بنابراین اگر این خطر احساس بشود ما همینطور که برای چیزهای دیگر سرمایه گذاری می‌کنیم سرمایه بیشتر دراین قسمت بگذاریم در کنارش از مردم هم صرفه جویی بخواهیم.

لبیبی توضیح می‌دهد: شهرداری سال‌ها پیش در لندن مخازنی در منازل مردم به طور مجانی نصب کرد ناودان خانه‌ها را به این مخزن آب وصل و از این مخزن آب شیر گذاشت تا به محض اینکه بارندگی در لندن شروع می‌شود تمام آب پشت بام در این مخزن جمع شود این باران در فصل تابستان به مصارف آبیاری باغچه‌ها و شستشوی خانه و سایر مصارف شست و شویی می‌رسد یعنی افراد از آب لوله‌کشی شده برای این مصارف  استفاده نمیکنند کجا ما چنین کارهایی انجام داده‌ایم؟ یک مقدار باید در این حوزه‌ها مدیریت بیشتری داشته باشیم با صرف برخی هزینه‌ها از هزینه‌های ناشی از مشکلات بحران آب در آینده بکاهیم.