شرق:
مورخان میگویند دلیل اصلی شکلگیری نخستین شهر-دولتها در شرق، «مدیریت
آب» بوده است. اگر این گفته درست باشد، حالا پس از هزاران سال تجربه، دولت
ایران توانسته خطی قرمز بر پیکره همه تاریخ و سابقه دلیل شکلگیریاش بکشد؛
فهمیدنش چندان سخت نیست: سخن از دولتهای محمود احمدینژاد است. هرچند
ناگفته نماند، «محمود» در این کار دستتنها نبوده است؛ حداقل در پایتخت،
شهرداری تهران، همدستش است. بههرحال همیشه هم سخن از کدورتها نیست؛
اینبار «این دو» در یک جبهه گام برداشتهاند. همه چیز از سفر احمدینژاد
به فیروزکوه شروع شد. همانجا بود که آقای «رئیس» به برداشتهای غیرمجاز از
منابع آبی چراغ سبز نشان داد. مجلس وقت هم بر حرفهایش مهر تأیید زد.
«چه کسی گفته است بیلان سفره های آبی در این منطقه و کشور منفی است؟ هرکس
بخواهد میتواند هر حجم آبی را که لازم داشت، از چاههای زیرزمینی پمپاژ
کند»؛ «مناطق ممنوعه یعنی چه؟ این دکان وزارت نیرو است، هر کس هر جا
توانست، چاه حفر کند» و... . اینها سخنان احمدینژاد بود؛ همان حرفهایی که
امروز وضع منابع آبی کشور را بحرانی کرده است. هرچند منابع آبی، تنها بخشی
از ماجرا است. بیابانزایی، فرونشست زمین و ایجاد حفرههای زیرزمینی هم
بخشی دیگر است.
تنها سه روز پس از سخنان او بود که مجوز حفاریهای چاه، سه برابر شد؛
ناگهان روزی حدود هزار متر چاه زده میشد و حالا هیچکس نمیداند دقیقا چند
چاه غیرمجاز در کشور حفر شده است؛ هرچند روایتهایی از ٤٠٠ هزار حلقه چاه
غیرمجاز حکایت میکرد اما نام «غیرمجاز» خود بهتنهایی گویای این واقعیت
است که آمار دقیقی از تعداد این چاهها وجود ندارد.
شهرداری، همدست احمدینژاد در زایش بحران
حالا روشن شده که احمدینژاد دستتنها هم نبوده و نیست. همین دیروز محمد
شکرچیزاده، معاون وزیر راه و شهرسازی، گفته دلیل اصلی فرونشست، برداشت
غیرکارشناسانه و بیرویه از آبهای زیرزمینی است که باعث تغییر در فشار
حفرهای اجزای تشکیلدهنده خاک شده و به فرونشست یا فروچال در تهران
انجامیده است. او دلیل حادثه «شهران» را نبود ارزیابی دقیق از وضعیت خاک و
ناآگاهی از مسیر انشعابات ارزیابی کرده و گفته در شهران گودبرداری به واسطه
مترو انجام شد که وضعیت خاک غیرچسبنده درشتدانه باعث فروریزش خاک در مترو
شد و گودالی بزرگ ایجاد کرد. این گودال به قطع و پارهشدن شبکه اصلی گاز و
برق انجامید که آتشسوزی شد. رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفته
که با توجه به این حوادث ممکن است مجبور شویم محدودیتهایی در عمق
گودبرداریها در نظر بگیریم. وقتی گودبرداری عمیق انجام میشود، علاوه بر
بحث خاک، بحث ایمنی برابر آتشسوزی مطرح میشود؛ زیرا وقتی هشت، ٩ طبقه
زیرزمین ساخته میشود، مهار آتش و نجات افراد و خودروهایی که در طبقات
زیرین قرار دارند، بسیار مشکل است. شکرچیزاده با بیان اینکه «مدیریتی از
نظر ضوابط ایمنی وجود ندارد»، گفت: ما حتی رکوردهای حفاری بیش از ۶۰ متر را
در تهران داریم که باید در دستور کار شورایعالی شهرسازی و معماری قرار
گیرد که این اقدام دو هفته قبل انجام شده است. پس اگر بخواهد هر نوع
خاکبرداری جدی انجام شود، باید ملاحظات شورای عالی شهرسازی و معماری را در
نظر گرفت.
چند روز پیش هم معاون وزیر نیرو به «شرق» خبر داده که «شهرداریها برای
آبیاری فضای سبز بهشکل غیرمجاز از آبهای زیرزمینی استفاده میکنند».
گذشته از این مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران با اشاره به برداشت
شهرداریها از آبهای زیرزمینی، اعلام کرد ٧٠ میلیون مترمکعب از
برداشتهای شهرداریها از منابع آب سفرههای زیرزمینی غیرمجاز است. به گفته
خسرو ارتقایی، شهرداری تهران درحالحاضر ٢٠٠ میلیون مترمکعب از منابع آب
سفرههای آب زیرزمینی استفاده میکند که ١٣٠ میلیون مترمکعب از این مصارف
مجاز و بیش از ٧٠ میلیون مترمکعب برداشتهای شهرداری از منابع آب سفرههای
زیرزمینی غیرمجاز است. در چنین اوضاع و احوالی است که علیرضا دائمی، معاون
وزیر نیرو، ناامید از بارها اخطاری که برای برداشت غیرمجاز شهرداریها
داده است، میگوید اگر این روند ادامه پیدا کند، با ابزارهای قانونی این
مسئله را پیگیری خواهند کرد و ممکن است دست به انسداد چاههای شهرداریها
هم بزنند.
معاون وزیر درباره چه هشدار داده است
نشست پدیدهاى است که در اثر آن سطح زمین به شکل تدریجى و در برخى موارد
ناگهانی فرو مینشیند، این نشست باعث ایجاد ترک و شکافهایى در زمین شده و
باعث تأثیر بر الگوى جریانهاى زیرزمینى و سطحى، تغییر کیفیت آبهاى
زیرزمینى، تغییر شکل سطح زمین، سیلخیزى منطقه و پیشروى آب دریاها به سمت
خشکىها در نواحى ساحلى مىشود، طوریکه این تغییرات و عوامل خسارات جدى
به مناطق شهرى، صنعتى و کشاورزى وارد مىکند. آبهای زیر زمینی به آبهایی
گفته میشود که در لایههای آبدار و اشباع زیرزمین تجمع پیدا کردهاند،
این آبها فقط حدود چهار درصد از مجموعه آبهایی را که فعالانه در چرخه
آبشناختی دخالت دارند، تشکیل میدهند. با وجود این، حدود ٥٠ درصد جمعیت
دنیا از نظر آب شرب متکی به همین آبهای زیرزمینی هستند. عوامل متعددی از
جمله انحلال، آبشدگی یخها، حرکت آرام زمین، خروج گدازه یا عملیات انسانی
همانند معدنکاری یا برداشت آبهای زیرزمینی و نفت باعث نشست زمین میشوند،
البته بین عوامل مؤثر در ایجاد فرونشست، بهنظر میرسد برداشت بیش از حد
مجاز از منابع آب زیرزمینی، عامل اصلی فرونشست در بیشتر دشتهای ایران است
که مانند سرطان آرام و بیصدا گسترش پیدا میکند.
چرا اینجاییم
از سال ١٣٨٤ تا سال ١٣٩٢ براساس اطلاعات و آمار سازمان بازرسی کل کشور، ٣٠٠
هزار حلقه چاه غیرمجاز در کشور احداث شد، درحالیکه از ابتدای انقلاب تا
سال ١٣٨٤ تنها صد هزار حلقه چاه غیرمجاز احداث شده بود؛ پیشتر معاون وزیر
جهاد کشاورزی گفته بود: این موضوع سبب شد میلیاردها مترمکعب آب از
سفرههای زیرزمینی برداشت غیرمجازشده و خیانتی بزرگ که همان غارت منابع آبی
است، انجام شود.
واقعیت آن است که به گمان بسیاری از کارشناسان، «سنت پنجهزارساله «حیات
آب» در ایران، پس از انقلاب تغییر کرده و باعث شده مالکیت آب در دست دولت
قرار بگیرد که این وضعیت، امکان سوءاستفاده از منابع محدود آبهای زیرزمینی
را فراهم کرد. اگر مالکیت آب در دست بخش خصوصی بود، خود مالکان بهتر از آن
استفاده و حراست میکردند». سنتی که سالیان سال - چه پیش از اسلام و چه پس
از آن- در بسیاری نقاط ایران به عنوان معیاری برای تعیین مالکیت آب معمول
بوده است؛ «حیازت» در احکام فقهی به معنای «تحت تصرف درآوردن مباحات منقولی
که ملک کسی نیست، مانند آب دریاها و رودخانههای عمومی، ماهی دریا، هیزم و
علوفه زمینهای بدون مالک و پرندگان بیصاحب» است. نحوه عمل در این شیوه
مالکیت، به این ترتیب است که اولویت با کسانی است که زودتر از سایرین اقدام
به استفاده مشروع و مستمر از منبع آب کرده باشند. بااینحال، در سالهای
نخست پس از انقلاب و با تصویب قانون «توزیع عادلانه آب» این حق حیازت در
عمل ملغی شد و «مسئولیت حفظ و اجازه و نظارت بر بهرهبرداری از آبهای
دریاها و آبهای جاری در رودها و انهار طبیعی و درهها و هر مسیر طبیعی
دیگر اعم از سطحی و زیرزمینی و سیلابها و فاضلابها و زهآبها و
دریاچهها و مردابها و برکههای طبیعی و چشمهسارها و آبهای معدنی و
منابع آبهای زیرزمینی به دولت محول شد.
پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: یک استاد منابع طبیعی و مدیریت آب معتقد است اگر در کشور سالانه 10 درصد بر روی جلوگیری از تبخیر سرمایهگذاری شود میزان سوددهی آن 11 برابر سد کرج خواهد بود.
به گزارش ایسنا، «علی سلاجقه» در نشستی که با موضوع بحران آب در ایران و سیاستگذاری متناسب با آن عصر دیروز(دوشنبه 24 آبانماه)، در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، گفت: ما در ایران تاکنون بدترین برخورد را با طبیعت داشتهایم.
سلاجقه افزود: یکی از این برخوردها به سدسازیهای که در کشور صورت گرفته برمیگردد، البته سد یکی از محورهای توسعه کشور است و با آن مخالف نیستم اما اینکه یک سد کجا ساخته شود بحث بسیار مهمی است.
وی با بیان اینکه امروز مسأله آب به یکی از مسائل جامعهشناختی کشور تبدیل شده است، گفت: این موضوع بهعنوان بحران مطرح شده است.
سلاجقه به کافی بودن آب در اختیار اشاره کرد و گفت: بحث اصلی در بحران آب سوءمدیریت است و همین سوءمدیریت باعث شده است تا ایران تا سال 2025 در نقطه کانونی بحران آب جهان قرار گیرد. وی با بیان اینکه تا سال 2050 یک سوم از جمعیت جهان با مشکل آب مواجه خواهند شد، تصریح کرد: طبق متدولوژی استفاده از منابع آب تجدیدپذیر براساس شاخصهای توسعه پایدار اگر برداشت از این منابع کمتر از 20 درصد باشد وضعیت ایمن، بین 20 تا 40 درصد قابل قبول و بالاتر از 40 درصد غیرقابل قبول است.
سلاجقه افزود: این در حالی است که میزان برداشت ما از این منابع به 85 درصد میرسد که 92.8 آن در بخش کشاورزی است. وی ادامه داد: تنها دو کشور در جهان دارای این وضعیت هستند، ایران با 85 درصد و مصر با 45 درصد برداشت از منابع آب تجدیدپذیر.
سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به لزوم رعایت حق آبههای زیست محیطی اشاره و اعلام کرد: در دنیا 30 درصد از جریان آبهای سطحی به حق آبه زیست محیطی اختصاص مییابد اما این رقم در ایران 10 درصد است و در همین حد هم به طبیعت احترام نگذاشتهایم.
رئیس پیشین پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در ادامه به کاهش 47 درصدی بارندگی در سال جاری نسبت به سال گذشته اشاره و خاطرنشان کرد: این کاهش چهار استان فارس، کرمان، خراسان جنوبی و اصفهان را در وضعیت حاد قرار داده است.
وی آماری از کل آب ورودی به کشور در یکسال ارائه کرد و گفت: با متوسط 240 میلیمتر بارندگی سالانه 413 میلیارد مترمکعب آب به کشور وارد میشود که 270 میلیارد مترمکعب از آن تبخیر و به چرخه طبیعت بازمیگردد و 130 میلیارد مترمکعب آن باقی میماند.
وی ادامه داد: با این وضعیت در حالی که میانگین جهانی سرانه مصرف آب 170 مترمکعب است این رقم در ایران به 590 مترمکعب میرسد. سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به کشته شدن چند نفر از هموطنان در تعارضهای منطقهای مربوط به آب اشاره کرد و گفت: ایران در آستانه و مرز این درگیریها قرار دارد.
وی در ادامه به دوره بازگشت حوادث طبیعی در کشور اشاره و تصریح کرد: زلزله، سیل و خشکسالی جزو ذات کشور ایران محسوب میشود و اگر در هر دوره چند ساله این حوادث در کشور رخ ندهد باید تعجب کنیم.
سلاجقه افزود: حال با این وجود آیا ساختارهای کشور براساس این حوادث طراحی شده است؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: بهعنوان مثال در 25 سال اخیر شمار سیلابهای کشور رو به افزایش بوده است و به طور مجموع 975 سیل در کشور رخ داده است. وی اضافه کرد: آخرین سیلابی که در کشور رخ داد به حوضه آبریز سد دز مربوط میشود که در عرض یکروز پنج میلیارد مترمکعب که رقمی 20 برابر سد کرج است وارد خلیجفارس شد و از دسترس خارج شد.
سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به خشک شدن تالابهای کشور اشاره کرد و گفت: تاکنون یک میلیون هکتار از تالابهای کشور خشک شده است.
وی اضافه کرد: خشکیدن تالابها سالانه 16 میلیارد دلار خسارت به کشور وارد میکند.
سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به فرسایش خاک و رسوبگیری سدهای کشور اشاره و اعلام کرد: سالانه دو و نیم میلیارد تن از بهترین خاکهای کشور بر اثر فرسایش از دست میرود و رسوبگذاری سالانه 2 درصد ظرفیت سدهای کشور را پر میکند که معادل بایگانی شدن یک سد به اندازه سد کرج است.
این استاد دانشگاه در ادامه از تغییر اقلیم در ایران گفت و تصریح کرد:
بسیاری از قوانین در کشور باید بر اساس این تغییر اقلیم جایگزین شود.
وی افزود: با روند کنونی جمعیت کشور تا سال 1400 به 90 میلیون نفر خواهد
رسید که با این احتساب برای تامین آب شرب 12 میلیارد مترمکعب کمبود آب
خواهیم داشت.سلاجقه با بیان اینکه برای خارج شدن از بحران آب فرهنگسازی
باید در میان مسئولان کشور رخ دهد، خاطرنشان کرد: بهعنوان راهکار اگر در
کشور سالانه 10 درصد بر روی جلوگیری از تبخیر سرمایهگذاری شود میزان
سوددهی آن 11 برابر سد کرج خواهد بود.
برای ما اصلاً بهصرفه نیست که برای بسیاری از محصولات، خودمان کشاورزی کنیم در آینده تمام زیرساختهای کشور لطمه میخورد. این مشکل بزرگی است و لذا برای آینده کشور باید پیشبینی اساسی در سطح ملی شود..
پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: آیت الله علوی بروجردی از اساتید حوزه در دیدار مدیرعامل و مسئولین سازمان آب و فاضلاب استان قم به مسئله بحران آب در جهان اشاره کرد و گفت: بحران آب، به خصوص در آینده برای ما مسئله و معضل جدی خواهد بود. این معضل در مناطقی مثل قم خیلی شدیدتر است. الان، عمده مصرف ما از سرشاخهها تأمین میشود؛ اما این منبع لایزالی نیست. حتی در همین نحوه انتقال آب هم مشکل داریم.
در مناطق اصلی بین راه، سدهای مقاومت هست. یکی از گِلههای دیگر شهرستانها از قمیها این است که میگویند: قمیها آب ما را میبرند؛ در حالی که فقط قم نیست، این آب به جاهای دیگر هم میرود. چون در آنجا هم با کمبود بارندگی و ذخایر آبی روبهرو بودیم؛ لذا در آینده بیشتر با مشکل مواجه خواهیم بود. مسئلۀ دیگر این است که در گذشته به منابع و چاههای خود منطقه، بهخصوص چاههای عمیق، بیرویه مجوز داده میشد قبل از انقلاب، منابع و چاههایی در قم داشتیم و بعداً هم، تعداد بیشتر شده است؛ اما این مصرف باعث شد مخازن آبی که داریم، هر سال محدودتر شود. این محدودیت عوارض مختلفی هم دارد؛ از جمله نشست زمین. این نشست در خیلی جاها خودش را نشان میدهد. در منطقه ما هم، آرامآرام خودش را نشان خواهد داد.
مدیریت نادرست در بخش کشاورزی
برای ما اصلاً بهصرفه نیست که برای بسیاری از محصولات، خودمان کشاورزی کنیم. چه خودمان این محصول را مصرف کنیم و چه صادر کنیم، هزینههایی برای ما دارد. اگر همین هزینه را صَرف واردات محصولات کشاورزی کنیم، هزینهاش کمتر است. مثلاً هندوانه را بلافاصله بعد از برداشت به کشورهای عربی مثل کویت صادر میکنیم. هزینه آبی که برای محصول هندوانه مصرف میشود از قیمت هندوانه بیشتر است. این هزینه آب را اگرچه ما از جیب خود نمیدهیم، اما به مملکت و وضعیت منابع ما ضرر میرساند.
در اینجا معضل و مشکل جدی وجود دارد. از طرفی نمیشود به مردم بگوییم که این کشاورزی به صرفه شما هم اگر باشد، برای مملکت به صرفه نیست. در آینده تمام زیرساختهای کشور لطمه میخورد. این مشکل بزرگی است و لذا برای آینده کشور باید پیشبینی اساسی در سطح ملی شود.
ناکارآمدی برخی طرحهای ارائهشده برای حل بحران آب در سطح کشور
اینکه ایدهای به نظر برخی ها آمده که بین دریای خزر و جنوب کانالی بزنند، با توجه به ارتفاع بالای کوههای مناطق بین راه، مشکلاتی دارد. به هر حال، باید کاری بکنیم. حالا اینکه ببینیم دیگران چهکاری کردند و ما همان کار را بکنیم، نمیشود. اینکه در عمق 800 متری با لولههای عظیم بین دریای عمان کانالکشی کنیم، از نظر اقتصادی مشکل دارد. چون مشکلی که خلیجفارس دارد، این است که تمام کشورهای اطرافش آب شیرین میکنند و غلظت آب از نظر مواد داخل آب خیلی بالا است؛ اما دریای عمان شاید این مشکل را نداشته باشد.
اخیراً در منطقه چابهار کنگرهای برگزار شد و درباره مسئله آب از من پیامی خواستند. همین موضوع را آنجا مطرح کردم. بهترین جایی که میتوانیم آب به دست بیاوریم آنجا است و دریای خزر و مازندران هم چون از طریق رود ولگا به دریای سیاه اتصال دارد، لذا آبش به هر حال تأمین میشود. اینکه در عمق 800 متری کانالکشی کنیم، آنهم با لولههای فولادی و بعد این کانالکشی به مناطق مختلف مرکزی برود و آنجا هم چاههایی حفر کنند و آبشیرینکن بگذارند که آب شُرب تأمین بشود، از نظر اقتصادی مشکل دارد. حال این آقایانی که چنین طرحی دادند، معتقد بودند که در کنار آن هم میشود آب تأمین کرد. اما این طرحی آرمانی و درازمدت است.
راهکارهای برونرفت از بحران آب
باید بتوانیم از همین شرایط و وضع موجود استفاده کنیم. الان آب از سد دِز میآید و مصرف هم میشود. شما با همین شرکت آب و فاضلاب باید به توافقی برسید. این آبی که مصرف میشود، اول اینکه خانهها همه به فاضلاب متصل و داخل زمین باشند. به هر حال همین هم به منابع ما اضافه میکند. آب خانگی به داخل فاضلاب میرود و بعد مثل همه جای دنیا تصفیه میشود. شهر به این بزرگی که هر روز توسعه بیشتری پیدا میکند، گاهی از بالا و بلندی نگاه به منطقه پردیسان میکنیم و این همه طبقات و ساختمانها را میبینیم، آبی که بخواهد، اینهمه منزل را تأمین بکند از کجا میآید؟ این آب چطور میخواهد تأمین بشود؟ این آب زائد تصفیه میشود. مثل خیلی از شهرهای دنیا باید آب شُربمان با آب غیرشُرب تفاوت کند. اگر آبی که بناست برای کشاورزی مصرف بشود از این منابع این کار انجام بشود. الان هیچ کجا حتی در خود شهر لندن و در خیلی از کشورهای اروپایی، آبی که در لوله هست، خوردنی و آب شُرب نیست. خیلی عادی با اینکه کنار دریا هستند، خودشان آب تصفیه میکنند. برای شرب از همین آبهای معدنی استفاده میکنند. ما هم باید در همین منابع موجودی که داریم، صرفهجویی کنیم. چارهای غیر از این نداریم. این مسئلۀ بسیار مهمی است. طرحی که همیشه در کشور ما بود، الان در سدسازی هم کشور ما انصافاً تکنولوژی بالا و قوی دارد و در این زمینه هم محتاج دیگر کشورها نیستیم. اما این سد ساختن کل منابع ما را بههمریخته؛ یعنی حرکت عادی محیطزیست ما را کاملاً بههمریخته است. آبهای مختلف را جمع میکنند و آخر مصرف شرب شهرها میشود؛ در حالی که این آب، چه روی زمین، چه زیرزمین جریان داشته و آثار مختلفی به وجود میآورده است. بیابان و درختهایی که در مسیر این آبها بود، همه را از بین بردیم. حتی میتوانیم از سیلابها با استفاده از سیلابگیر به نحو خوبی بهره ببریم. خیلی از اوقات همین حالت آب و هوایی غیرعادی که در دنیا پیش میآید، ناشی از گرم شدن زمین و تغییراتی غیرطبیعی جوی است. مثلاً بارانهای غیرمنتظره در وقت غیرمناسب پیش میآید که گاهی مخرب هم هست. این سیلابها واقعاً مخرب هستند؛ اما میتوانیم راهی برای جمعآوری آبها و نگهداری آنها پیدا کنیم. برای پیدا کردن این راه، تفکر لازم است.
این ایده با سدسازی تفاوت میکند که حتی برای ساخت آنها نهرهایی به وجود آوردیم. باید طرحی صورت گیرد که در مسیر سیلابیها باشد. اینها مسائلی است که نباید از آنها غفلت کنیم. در شرایط موجود باید در حفظ منابع داخلی خودمان کوشا باشیم. این سرشاخهای که آب منازل ما را تأمین میکند و خدا را شکر الان مشکلی هم ندارد؛ اما اگر لطمهای بخورد و مسئلهای برایش پیدا شود، چهکار کنیم؟ در خیلی از مناطق کشتزاری، همین صحبت بود که آب تصفیهشده تهران به مناطق لوله کشی ما بیاید. به هر حال تهران جمعیت زیادی دارد. آنهمه جمعیت آب مصرف میکنند نمیشود که آب آنجا را به قم بیاوریم و استفاده کنیم.
اولویت مصرف خانگی است. چون اگر آب منطقهای قطع بشود، ناچار باید آب تأمین کنیم؛ اما این طرح آب مصرفی را که اصلاح کنیم و برای مصرف دوباره برگردانیم، میتواند کارساز باشد و در دنیا هم عملاً همین کار را میکنند؛ حتی کشورهایی که کنار دریا هستند. مثلاً لندن فاصلهاش با دریا خیلی کم است و به 40-45 کیلومتر بیشتر نمیرسد. آب تصفیهشده دست مردم میدهند؛ چون شیرین کردن آب بهصرفه نیست و هزینه بالایی دارد که نمیتوانند آن را تأمین کنند. کشورهایی که در اطراف ما در جنوب هستند، چارهای ندارند؛ چون کویر محضاند. مجبورند آب شیرینشده را در اختیار مردم بگذارند. آقایان بهتر از من میدانند که این کار باعث میشود منطقه خلیجفارس از لحاظ زیستمحیطی از بین برود. مرزبانها آسیب میبینند و به انواع ماهیها در آنجا لطمه میزند. ارتباط دریای خلیجفارس با دریای عمان، ارتباط باریک و تنگی است. ارتباط با تنگه هرمز خیلی ارتباط تنگی است و برای تجدیدقوای خلیجفارس کافی نیست. به هر حال ما در حالت بحرانی هستیم. اول باید برای مردم فرهنگسازی کنیم که واقعاً مسئلۀ بحران آب و وضعیت ما اضطراری است.
لزوم فرهنگسازی مصرف بهینه آب
این را مردم باید از نظر فرهنگی متوجه بشوند. دوم فرهنگ صرفهجویی باید خیلی ترویج بشود. آب مصرفی ما بیرویه است. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در کنار نهر فرات وضو میگرفت. شخصی آمد کنار ایشان وضو گرفت و وضویش را روی زمین میریخت. حضرت به او فرمود که آب وضو را در نهر بریزد که این مقدار هم صرفهجویی شود؛ با اینکه بالاخره این آب وضو، حتی اگر روی زمین بریزد، به نهر آب منتقل میشود؛ اما این انتقال با تأخیر صورت میگیرد. بنابراین، صرفهجویی در فرهنگ قدیم ما بوده است. یادم هست زمانی در قم لولهکشی که نبود. در منزلی که متولد شدیم آبانبار داشت. در اوقاتی از سال آبی میآمد و آنجا را پر میکرد. مرحوم آیتالله بروجردی مقداری نمک در آن میریختند که جرم نزند. آب شور بود، شورتر هم میشد. معمولاً این آب را سر حوض منتقل میکردند. آب حوض را هم از آبی که بیرون بود، تأمین میکردند. آب حوض هم که هر روز عوض نمیشد، سالی 2 یا 3 بار بیشتر عوض نمیشد. ما این را دیده بودیم. بله جهاد بهداشتی نبود، حمام در خانهها نبود؛ اما مردم خودشان را با آن وضعیت خو داده بودند. آن زمان هم کمآبی بود. کمبود آب همیشه مسئله و معضل بود. الان هم مسئله شده است. توقع مردم هم بالا است. با همین منابع محدودی که داریم میخواهند، بالاترین حد استفاده را از آب بکنند. این صحیح نیست. نوع فرهنگ شهرنشینی در دل این مردم باید عوض بشود. این فقط کار شما نیست. کار ما هم هست؛ یعنی همه، مخصوصاً رادیو و تلویزیون که خیلی نقش دارند، باید فرهنگسازی کنند. باید یاد بگیریم در حین وضو آب را که روی دست میریزیم، شیر آب را ببندیم و دوباره باز کنیم یا اگر دوش میگیریم، وسواس شستشو نداشته باشیم. بزرگانی از مراجعمان بودند که با یک شیشه آب غسل میکردند. نحوه صرفهجویی را به ما یاد میدادند. این بحران را داریم و بسیار هم جدی است. با این وضعیت برخی کشورها قول و قراری باهم گذاشتند اینکه نگذارند درجۀ حرارت تا سال آینده بالاتر برود. آثار وضعیت گرمایشی کرۀ زمین برای ما خیلی مخرب است. ما به همان وضعیت سابق میخواهیم از چاهها برداشت کنیم.
اصلاحات بخش کشاورزی، امیدی برای حل بحران آب
ما تعداد چاههای عمیقی در سرتاسر کشور داشتیم. گاهی آبی که برای پستهکاری که در رفسنجان و کرمان صرف میشد در عمق 30متری زمین بود و بعد به 300 الی450 متری رسید. این اصلاً بهصرفه نیست. خیلیها به ساوه آمدند و در این مناطق سرمایهگذاری کردند و پسته کاشتند. ولی این مشکل و معضل که امروز دامنگیر رفسنجان شده، فردا هم دامنگیر این مناطق میشود. کاشتن پسته خیلی خوب است، محصول ملی ما است، ما هم نمیگوییم پسته تولید نشود؛ اما این تولید چقدر از اراضی کشور را میگیرد؟ برای تأمین آب آن چقدر باید هزینه کنیم؟ باید محاسبهای بشود. لذا هم وزارت کشاورزی هم سازمان شما و هم سازمانهای آب و فاضلاب مصرفکننده، باید هماهنگی لازم را باهم داشته باشند. الان هم که کشاورزی دارد گسترش پیدا میکند، سعی بشود، آن روشهای قدیمی آبیاری برچیده شود. آنجاهایی که لازم است کشاورزی کنند، هر چیزی کاشته نشود. آن چیزی بکارند که بهصرفه باشد. اینکه در این شرایط میگویند باید در همه زمینهها خودکفا باشیم، حالا سیبزمینی از جای دیگری وارد بشود، چه اشکال دارد؟ اگر بناست محصولی بکاریم، بازدهی آن باید بهصرفه باشد. باید محاسبه کنیم که چقدر پول خرج میکنیم تا این محصول به دست بیاید و آیا اگر همین محصول را از خارج از کشور وارد کنیم ارزانتر میشود یا گرانتر؟ اینها را باید محاسبه کنیم. جهاد کشاورزی باید به سمتوسویی برود که آبیاریها با بهترین شرایط اصلاح بشود. الان در اغلب مزارعی که لولهکشی قطرهای کردند، جایی از لوله در رفته و روزها همینطور آب هدر میرود. این مسئله باید کنترل شود. جهاد کشاورزی باید این کار را انجام دهد. از این آبها را باید استفادۀ صحیحی کنیم و در وضعیت شهری باید برنامه داشته باشیم.
لزوم محافظت از منابع و ذخایر آبی موجود
در حال حاضر ارتفاع برف در زمستانهای چند سال گذشته نسبت به سالهای سابق خیلی کم شده است. در سابق ارتفاع برف گاهی به 6-7 متر میرسید. الان به 3 متر هم نمیرسد. اینها اثر خودش را میگذارد. آبی که برای ما میآید از آنجاست. اگر در سالهای آینده برف نیاید، ما میخواهیم چه کنیم؟ این منابعی که الان داریم باید مثل طلا از آنها محافظت کنیم. این مقدار آب جزئی که از زیرزمین میکشیم چه برای مصرف چه برای کشاورزی، هیچ فکر آیندگان را نمیکنیم؛ لذا این موضوع نیاز به برنامهریزی اساسی دارد. اغلب برنامهریزی ما برای مصرف آب کوتاهمدت است، در سالهای آینده چهکار کنیم؟ آیا برنامه بلندمدت برای تأمین آب داریم؟ 20 یا30 سال آینده، برای تأمین آب چه برنامهای در نظر گرفتهایم؟ مسئلهای که گفتم دربارۀ تصفیۀ آب بود. این تصمیم خیلی مهمی است. دقیقاً حساب کنیم همین مقدار که شرکت آب و فاضلاب آب به خانهها میدهد، با میزان کمتری میشود این آب را برگرداند. این ذخیرۀ عظیمی هست و این ذخیره را باید حفظ کرد. اینکه وسیلۀ تبخیری درست کنیم و آب را به هوا بفرستیم حرام کردن آب است. باید مخازنی بسازیم و این آبها را برگردانیم. لولهکشیها هم باید اصلاح شود. اگر مردم برای تأمین آب شُرب قدری بهزحمت بیفتند، اشکالی ندارد. باید هزینه بدهیم، این هزینهای است که همۀ ما باید بدهیم؛ چارهای نیست.
امیدوارم که خداوند انشاءالله توفیق بدهد که این برنامهریزیها دقیق و مرتب باشد؛ یعنی کاری که انجام میشود از روی برنامه صورت گیرد. اقدامی نکنیم که بعد از چند سال تازه بفهمیم اشتباه و هزینۀ گزافی بوده و هیچ ثمری هم نداشته است.
افرادی که واقعاً فنی هستند در کار مشغول شوند. افراد فنی را به اینجا بیاوریم کار کنند که با شرایط قم و خصوصیات آن آشنا باشند. گاهی در این برنامهریزیها ممکن است پیرمردی که در خلجستان یا در کهک ساکن باشد، نظراتش برای ما مفید باشد؛ چون منطقه را میشناسد. اینجا باید مجموعهای تشکیل بدهیم و کار بکری داشته باشیم. برنامهریزیها هم باید در درازمدت و کوتاهمدت زمانبندی بشوند و طبق این زمانبندی پیش برویم.
اگر آنجا به نتیجه نرسیدیم یا بهکندی پیش رفتیم، اشکالی ندارد، بالاخره ما به سمت جایگاه صحیح حرکت کردیم؛ هرچند حرکتمان کند باشد. هر وقت پول و بودجه رسید و نفت بیشتری فروختیم حرکت را تندتر میکنیم. شما عزیزان در کار خود مجاهدت میکنید، سختیهایی دارید. میدانم مردم را قانع کردن و به این وضعیت توجه دادن، قدری دشوار است. قمیهای اصیل کم شدند؛ چون مهاجرت از اینجا زیاد شده است. اما قمیهای اصیل یادشان هست که در قدیم چطوری زندگی میکردیم. آبی که داشتیم چه مقدار بود، استفادهای که از آب میکردیم، به چه نحو بود. ما این سابقه را در قم داریم و لذا این فرهنگ استفادۀ بومی خودش نشاندهندۀ امکان این کار هست و من امیدوارم شما عزیزان در این راه موفق بشوید. البته کارهای کلانی هم هست که دولتمردان ما باید انجام بدهند. شما در سطح منطقه، همۀ تلاش خودتان را برای حفظ امکانات موجود انجام دهید. دولتمردان ما هم برای کارهای ملی، مثل همان تأمین آب شُرب را باید اجرا کنند. آن طرحهای بزرگ که در دولتهای قبل مطرح شد، اینکه 800 متر پایین کانالی بزنند و … هم باید باشد. اینها طرحهای عملی است. بله هزینهبر هم هست. باید روی برنامۀ جهاد فکر کنیم و پولی هم که امروز از توسعۀ نفت به دست میآوریم، آقایان کار خوبی میکنند که در صندوق توسعۀ ملی میگذارند و ذخیره میکنند؛ اما اینها باید برای زیرساختها خرج بشود. مصارف زیرساختی ما از مصارف اجرایی بسیار مهمتر است. عمدۀ مسائل و مشکلات ما با فکر و برنامه در اتاق توسعه و با مجموعهای از افراد متخصص و باتجربه و بعد با عملیاتی کردن آن افکار، حل خواهد شد.
منبع: حوزه