واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

جامعه ایران و تعارض‌های درونیش

یادداشت اجتماعی"رویکرد"؛

ما و تعارض‌های بی‌پایانمان

گروه جامعه "رویکرد" - مصطفی آب‌روشن*: متاسفانه در عصری زندگی می‌کنیم، که نوعی قالب‌گرایی بر شیوه رفتار مردم مستولی گشته است.


بدیهی است که سلامت اعضای جامعه منوط به این واقعیت است که کنش‌گران از راه‌ها ی مقبول و مشروع به اهداف جامعه دسترسی پیدا کنند.

آن چیزی که از اهمیت خاصی بر خوردار است محتوای ارزشی و اهداف پذیرفته شده اجتماعی است که در قالب مناسبات اجتماعی مشاهده می‌کنیم.

از منظر جامعه‌شناختی اگر عده‌ای از افراد، اهداف و یا محتوای قواعد زندگی را قبول نداشته باشند و یا کم‌اهمیت تلقی کنند و در عوض به ابزار و وسایل رسیدن به هدف تاکید کنند و یا به عبارتی دیگر توجه‌شان به ظواهر کار متمرکز شود، جزء منحرفین جامعه تلقی می‌شوند و اگر این معضل فردی در جامعه تسری پیدا کند و به مسئله اجتماعی تبدیل شود، ارتباطات اجتماعی را دچار نابسامانی خواهد کرد.

متاسفانه این عمل چنان در رفتارهای روزمره ما عجین شده و بخش بزرگی ازجامعه دچار قالب‌گرایی مزمن گردیده که تشخیص خوب و بد از هم مشکل شده است.

در طی زمان و در روند مدرنیته، قالب‌ها تغییر می‌کنند اما محتوا همچنان جزء هنجار‌ها باقی می‌مانند؛ اگر اصرار داشته باشیم که قالب‌ها حفظ شود اصل محتوا زیر سئوال می‌رود.

لذا چند نمونه از رفتار‌ها و نگرش‌های ظاهرگرایانه و ماهیت‌ستیز که در جامعه تسری پیدا کرده، بیان می‌شود: 

وجود یک سبک زندگی خاص در جامعه که شاخص‌های متناقض با هم دارند؛ به عبارتی مناسک‌گرایی شدید و کم‌توجهی به جوهره والای دین، خصوصاً در بین اعضای جدید جامعه و شرکت فعالانه در آیین‌های مذهبی بدون اینکه تغییر ملموسی در نگرش و شیوه رفتار افراد به وجود آمده باشد، کسانی که هم به مناسک دینی پایبند هستند (اهل شرکت در نماز جماعت و نماز جمعه و دعاهای مختلف هستند) و هم از ارتکاب انحرافات اخلاقی که با آن مواجه می‌شوند، رویگردان نیستند.

در واقع ماهیت دین در وجودشان درونی نشده و اجرای مراسم خود تبدیل به هدف شده که در واقع نوعی قالب‌گرایی را به ذهن متبادر می‌کند چرا که افراد مناسک‌گرا به ماهیت دین کمتر توجه می‌کنند و جنبه‌های احساسی و زیباشناختی دین را سرلوحه عمل خویش قرار می‌دهند.

پرداخت رشوه چه برای پرداخت کننده و چه برای دریافت کننده از نظر قانون و شرع ممنوع و ناپسند است اما عده‌ای برای اینکه دریافت غیر 

پرداخت رشوه چه برای پرداخت کننده و چه برای دریافت کننده از نظر قانون و شرع ممنوع و ناپسند است اما عده‌ای برای اینکه دریافت غیر مشروعشان رشوه تلقی نشود، یک معامله سوری بر سر یک شی بی‌ارزش برقرار می‌کنند تا به ظاهر معامله تطهیر و پاک شود

مشروعشان رشوه تلقی نشود، یک معامله سوری بر سر یک شی بی‌ارزش برقرار می‌کنند تا به ظاهر معامله تطهیر و پاک شود که متاسفانه این عمل نکوهیده به شدت در حال تسری است؛ به عنوان مثال کمربند رشوه گیرنده به مبلغ گزافی که‌‌ همان مبلغ توافق شده است، معامله می‌شود تا رشوه در قالب معامله پذیرفته شده در آید و مشروع گردد به عبارتی این افراد با اصلاح و رعایت ظواهر یک عمل قانونی و شرعی ماهیت ارزشمند یک قاعده قانونی و دینی را دور می‌زنند.

دل‌جویی و همدردی از بازماندگان متوفی، جزء فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان است که در واقع شرکت در مراسمی این چنینی نوعی یگانگی وهمدردی را باز تولید می‌کند و حضور همدلانه در این مراسم‌ها ارزش‌های مشترک اجتماعی را به تایید مجدد می‌رساند.

شما دسته گل می‌برید، شخص دیگر یک دسته گل بزرگ‌تر می‌گیرد و آن یکی دسته گل را آنقدر بزرگ سفارش می‌دهد که با وانت قابل حمل است و نکته قابل ذکر آن است که خودش در مراسم شرکت نمی‌کند!؛ بر همین اساس در می‌یابیم که این الگوی رفتاری که در حال شیوع است، نوعی فخر فروشی غیراخلاقی را به حاضران در مراسم انتقال می‌دهد به عبارتی شخص با دسته گل آن‌چنانی، انتقام محبت می‌گیرد!

در صورتی که محتوای چنین قالب و یا مراسمی، تسلی و همدردی حضوری با بازماندگان بوده است نه نمادی برای برتری‌جویی.

یکی از اهداف نظام‌های اداری در جامعه، خدمت‌رسانی سریع و به موقع به شهروندان است ولی در عمل شاهد آن هستیم که افراد دائماً در پیچ و خم بخشنامه‌های اداری و دستورالعمل‌های تحقق ناپذیر سر در گم هستند؛ به عبارتی مشاهده می‌کنیم که محتوای این عمل که خدمت‌رسانی به شهروندان بوده، گم شده و ابزار کار که‌‌ همان بخشنامه‌هاست تبدیل به هدف گردیده است.

به طور مثال هدف از پرداخت تسهیلات بانکی رفع مشکل افراد و توسعه اقتصادی کشور به معنی عام است اما مشاهده می‌کنیم که بانک‌ها شرایطی را برای احراز وام تعیین اعلام می‌کنند که عملاً امکان استفاده از تسهیلات بانکی غیرممکن به نظر می‌رسد؛ در واقع دستورالعمل‌ها از اهمیت بالایی برخوردار می‌شوند که از نظر متقاضیان تبدیل به هدف می‌شود.

با تحلیل موقعیت در میهمانی‌ها و مناسبت‌های خانوادگی مشاهده می‌کنیم که هیچ کدام از حضار احساس رضایت ندارند چرا که به جای کمک به همبستگی و همدلی مشترک و گره‌گشایی از مشکلات یکدیگر در می‌یابیم که میهمان و میزبان به شکل غیرمستقیم و فعالانه‌ای در حال به نمایش گذاشتن شایستگی‌های مادی خود به یکدیگر هستند و تلاش فراوانی می‌کنند که در فرصت به وجود آمده خود را متمایز، شایسته‌تر و فرا‌تر از دیگران جلوه دهند. 

بنابراین بیان این نکته از اهمیت خاصی بر خوردار است که قالب و قواعد ظاهری وسیله‌ای است برای تسریع در رسیدن به محتوا و ارزش‌های پنهان در آن و بدون محتوا، قالب‌های اجتماعی دارای ارزش ذاتی نمی‌باشد. افزایش پیروان این الگوی رفتاری برای جامعه خطرناک بوده و موجب رشد نفاق و بی‌اعتمادی مردم در روابط شخصی خواهد شد. 

باید به این نکته توجه داشت که اگر قالب‌گرایی بر محتوای مناسبات اجتماعی چیره شود، امکان دست‌یابی به اهداف جامعه غیرممکن می‌شود و اثر معکوسی بر جامعه می‌گذارد و با گسترش ظاهرگرایی، دروغ‌پردازی زیاد می‌شود به طوری که انسان‌ها در تشخیص حقیقت دچار مشکل می‌شوند‌‌؛ همان چیزی که امروزه در جامعه شاهد آن هستیم.
* عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد