Download Original]" class="imagefield imagefield-lightbox2 imagefield-lightbox2-200x200 imagefield-field_picture imagecache imagecache-field_picture imagecache-200x200 imagecache-field_picture-200x200 lightbox-processed" style="margin: 0px; padding: 0px 0px 0px 3px; text-decoration: none; color: rgb(0, 100, 0); outline: none; float: right;">

... خستگی، تکرار، دلزدگی، تنهایی، جدایی، روزْمرگی، روزمرِّگی، افسردگی، میل به مردن،..، واژههایی آشنا در عصر جدید امکانات و فناوری و تکنولوژیهایی که برای رهایی انسان از تنهایی آمدهاند، اما روز به روز او تنهاتر و تنهاتر گشته است.
اگر به دانشگاه بروم زندگی بهتر میشود. اگر ازدواج کنم زندگی بهتر میشود. اگر بچەدار شوم زندگی بهتر میشود. اگر بچهها بزرگتر شوند زندگی بهتر میشود. اگر کار مورد علاقهام را به دست آورم زندگی بهتر میشود. اگر پول کافی به دست آورم زندگی بهتر میشود و اگر...، اگرهایی که هرگز پایان نمیپذیرند و زندگی بهتر نمیشود. به راستی چرا؟
هر اگری که به آن میرسیم چالشهای بعد از آن، لذت به دست آوردنش را از ما میگیرد. مثلاً وقتی وارد دانشگاه میشویم تازه میفهمیم رشتەی بهتر و مراحل بالاتری وجود دارند پس، این مرحله که در آن هستم بهتر نیست باید به مرحلەی دیگر بروم تا زندگی بهتر شود. اما این تسلسل، مرتب تکرار میشود و ما احساس رضایت و بهتر شدن اوضاع را نداریم! به راستی چرا؟!
شاید ما زندگی نمیکنیم، فقط زندهایم و شاید درگیر عناوین بهتر شدن زندگی هستیم، عناوینی که سازندەی آن خود واقعی ما نیستند، بلکه تعریف دیگران و جامعه از بهتر شدن است و... شاید...
روانشناسی، روشی را برای رهایی از این چالش به ما معرفی میکند. روشی بسیار موثر و کارآمد جهت بازیابی آرامش در اوج تنش، درمان دردهای مزمن روحی و ذهنی، رفع استرس و افسردگی و افزایش خلاقیت، تقویت حافظه، انعطافپذیری ذهن و افزایش زمان واکنش و همچنین ضریب هوشی. این روش نوین را ذهنآگاهی یا (Mindfulness) نامیدهاند.
لانگر (۱۹۸۹) واژه ذهن آگاهی را برای توصیف یک رویکرد تحقیق علمی به کار برد. به نظر لانگر، ذهنآگاهی یک فرایند شناختی خلاق و سازنده است و زمانی که یک فرد سه ویژگی کلیدی زیر را به کار میگیرد؛ آشکار میشود.
آن سه ویژگی عبارتند از:
۱-خلق یک طبقەبندی جدید
۲-پذیرا بودن اطلاعات جدید
۳-آگاهی از دید و زوایای دید ژرفتر و بیشتر (ساین و همکاران، ۲۰۰۵).
بر اساس نظر بایرون (۲۰۰۶)، راهبردهای سازگاری مفید ذهنآگاهی برای ایجاد و حفظ آگاهی عبارتند از: فقدان قضاوت ارزشیابی؛ صبر و شکیبایی؛ صبر و پایداری؛ ذهن آغازگر؛ درگیر نشدن؛ پذیرش؛ و رها شدن.
ذهنآگاهی در غرب از دهەی ۱۹۷۰ مورد توجه قرار گرفت. (۱)
ریشەی بسیاری از بیماریهای روحی و جسمی به افکار بر میگردد، افکاری که راه خود را نمییابد و نمیداند چه چیزی را میخواهد و دائماً در تعارض و سرگردانی و گم کردن خویشتن خویش به جستجو میپردازد. (۲)
ذهنآگاهی؛ یعنی حواس جمعیِ کامل نسبت به تکتک اتفاقاتی که همین الان و همین جا در زندگی ما دارد رخ میدهد. ما چه ذهنآگاه، باشیم و چه نباشیم این اتفاقات بالاخره رخ میدهند. اما وقتی در حالت ذهنآگاهی هستیم تکتک این رخدادها را میبینیم و با تمام وجود حس میکنیم و درمییابیم. ذهنآگاهی چیزی از جنس آگاهی است و یک علم و دانش نیست که آن را با حفظ کردن و به خاطر سپردن، بیاموزیم.
ذهنآگاهی از جنس بیداری و هشیاری است و هنر و مهارت نیست که آن را به یک شکلی بیاموزیم و بعد تا آخر عمر با خیال راحت به کار ببریم. ذهنآگاهی یک جور روش زندگی کردن تا آخر عمر است. روش هم خیلی ساده است. کافی است حواسمان را جمع لحظههای زندگیمان کنیم و به جای ماندن در زمانهای گذشته و آینده، در واقعیترین زمان زندگیمان یعنی همین الان قرار گیریم.
-ذهنآگاهی یعنی بیداری و هشیاری صد درصد با لحظه لحظه اتفاقاتی که همین الان دارند رخ میدهند. ممکن است یک فرد کاملاً بیسواد، بتواند ذهن آگاه باشد اما یک استاد دانشگاه با سالها تجربهی تدریس، نتواند آن را دریابد.
-اگر شما فکر میکنید اشتباه کردهاید و یا دیگران فکر میکنند شما شکست خوردهاید، این نظر و فکر خودتان و دیگران، ربطی به واقعیت زندگی شما ندارد. فقط یک فکر و نظر است. فکر هم چیزی جز گردش ذهن در لابلای تصاویر حافظه و ایدهها و نظرات ذهنی نیست. همین و بس.
فرد ذهنآگاه خودش را با فکر خودش یکی نمیداند و بر اساس افکار و احساساتش، هویت خود را شناسایی نمیکند. شاید به همین دلیل است که اکثر اوقات، فرد ذهنآگاه بیشتر شبیه بچهها به نظر میرسد، تا آدم بزرگها.
فرد ذهنآگاه با قصد و نیت مشخص و از روی عمد، شش دانگ حواسش را حتی در سختترین شرایط حواس جمعی روی زمان حال زندگیاش متمرکز میکند. اما فرد معمولی کنترل اوضاع را به ضمیر ناخودآگاه و عادتها میسپارد.
فرد ذهنآگاه در هر لحظه با ارادەی خود، توجه خودش را روی یک موضوع متمرکز میکند. اگر هم حواسش پرت شد و فکرش جای دیگر رفت بلافاصله به خاطر ذهنآگاه بودنش این انحراف فکر را میفهمد و با مهربانی و بدون اینکه خود را سرزنش یا انتقاد کند، دوباره حواسش را روی موضوع دلخواه و انتخابی خودش جمع میکند. فرد ذهنآگاه خیلی حواس جمع است. بهرەوری و کارآیی او در فعالیتهای زندگی عالی است. چون با تمام توجه هر کدام از کارهای روزمرهاش را انجام میدهد. او سرشار از انرژی است چون انرژی حیاتیاش را روی افکار بیربط هدر نمیدهد. (۳)
فرد ذهنآگاه در زمان حال، حضور کامل دارد در حالی که فرد معمولی در گذشته و آینده زندگی میکند و هیچ سهمی از حیات را برای همین الان زندگیاش کنار نمیگذارد.
در حقیقت اگر بخواهیم تفاوت روحیەی فرد ذهنآگاه با فرد معمولی را مشخص کنیم باید هفت عنصر کلیدی ذهن آگاهی را از قبل بشناسیم تا بتوانیم نسبت به ذهنآگاه بودن یک فرد یا معمولی بودن او اظهار نظر کنیم.
ـ هفت عنصر اساسی ذهنآگاهی عبارتند از:
۱) بیقضاوتی: یعنی بدون پیشداوری و حذف و تأیید با زندگی برخورد کنیم و بخش نهفتهی درستی و نادرستی اتفاقات درون و بیرون خود را نظاره کنیم.
۲) صبور بودن: یعنی حوصلەداشتن، شکیبا بودن و حق دادن به اتفاقات برای اینکه در زمان مناسب خودشان رخ دهند.
۳) داشتن ذهنی باز: یعنی درک همه چیز، همانگونه که هستند. یعنی تقسیم نکردن ذهن به سیاه و سفید. یعنی آمادگی کامل درونی داشتن برای روبرو شدن با واقعیتهای زندگی بیکم و کاست، همانگونه که هستند.
۴) اطمینان داشتن: یعنی مطمئن بودن به اینکه توانایی«ذهنآگاه»شدن در وجود همەی آدمها هست و هر انسانی میتواند این شکل متفاوت بیداری و هشیاری را در تمام لحظات زندگیاش حفظ کند. یعنی یقین داشتن که درستترین شیوەی زندگی، ذهنآگاهی است.
۵) اصالت بخشیدن به بودن به جای سرگرم کاری شدن: یعنی به جای فرار از لحظەی الان و مشغول ساختن عمدی خود به انجام یک کار (و چه بسا کارهای بیفایده)، بپذیریم که «بودن» و «حضور ذهن داشتن» در لحظەی «اکنون»، بسیار ارزشمندتر از انجام هر کار دیگری است.
۶) پذیرفتن واقعیتهای زندگی در هر لحظه: به این شکل که اوضاع و اتفاقات و شرایط زندگی خود را همینطوری که واقعاً هست بپذیریم و آنها را انکار نکنیم. در حقیقت با دیدن واقعیت به همین شکلی که هست خود را برای تغییر و اصلاح آن به شکل درست آماده میکنیم.
۷) دلبسته نبودن و رها کردن: یعنی خود را با هیچ چیز دیگری در این عالم یکی ندانستن و اسیر و دلبسته نبودن به هیچ چیز!
اگر این هفت عنصر کلیدی در وجود یک شخص پیدا شود، آن شخص را میتوان یک فرد ذهنآگاه دانست. و به محض اینکه یکی از این عناصر از وجود شخص دور شود او از حالت ذهنآگاهی دور میشود. حال فرقی نمیکند که آن شخص پنجاه سال تمرین ذهنآگاهی کرده باشد یا پنج دقیقه. مهم این است که اگر میخواهیم ذهنآگاه باشیم باید همیشه این عناصر کلیدی را در روحیه و شخصیت خود حفظ کنیم و آنها را شناسایی و تقویت نماییم. (۴)
بعد از بررسی مختصر ذهنآگاهی لازم به ذکر است که قرآن به عنوان برنامه هدایت بسیار دقیق و زیبا به بیان خصوصیات مٶمنان پرداخته است و آنان را کسانی معرفی کرده است که پس از شناخت خداوند به عنوان فرمانروا و فریادرس زندگیاشان، دیگر نگران چیزی نیستند و بسیار هوشیارانه و دقیق در مسیر تعیین شدهی پروردگارشان حرکت مینمایند و در این راه هیچ خوف و هراسی به دل ندارند.
آنان در زمان حال زندگی میکنند در آرامشی هستند که نه غصهای نسبت به گذشته دارند و نه ترس و هراسی نسبت به آینده. ذهنآگاهی در انسان مٶمن بیش از بیش خود را نمایان میسازد، آنجا که خداوند متعال میفرماید:
(إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ) ﴿۵)
(در حقیقت، کسانى که گفتند: «پروردگار ما الله است»؛ سپس ایستادگى کردند، فرشتگان بر آنان فرود مى آیند [و مى گویند:] غمگین مباشید و مترسید و بشارت باد شما را به بهشتی که وعده داده شده است.)
(إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ) (۶)
محققاً کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداست» سپس ایستادگى کردند، بیمى بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد.
(إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ) ﴿۷﴾
کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و نماز بر پا داشته و زکات دادهاند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مى شوند.
خوف و حزن در این آیات و جاهای فراون دیگر در قران به معنای ترس نسبت به آینده (خوف) و غصه و حسرت نسبت به گذشته (حزن) میباشد. (۸)
اشارەی آیات نسبت به مٶمنانی است که الله را پروردگار خود برگزیدند و سپس اعمال صالح انجام دادند و نماز و زکات را ادا کردند و ایشان نه ترس و خوفی نسبت به آینده دارند و نه حزن و غصهای نسبت به گذشته و در آرامشی به سر میبرند که فرشتگان آن را برایشان به ارمغان میآورند. و بعد از گرفتن چنین پاداشی در دنیا در آخرت هم مشمول رحمت الهی قرار گرفته و درباغهای بهشت استقرار مییابند. (۹)
بهشت جایی است که جدایی، تنهایی، درد، رنج، خستگی، دلزدگی، دلمردگی و... وجود ندارد.
به اختصار میتوان گفت: انسان مٶمن، با توکل بر پروردگارش ذهنآگاه کامل است. (وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّـهِ فَهُوَ حَسْبُهُ) و هر کس به خداوند توکل کند او برایش کافی میباشد. (۱۰) و رها از غصه و ترس، در آرامش به سر میبرد و در یک جمله در حال زندگی میکند و به سوی دستیابی به احسن احوال تلاش مستمر دارد.
صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق نیست فردا گفتن شرط طریق
منابع:
۱-گلپور، رضا و محمد امینی، زرار، (۱۳۹۱) اثربخشی استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر بهبود ذهنآگاهی و افزایش ابراز وجود در دانشآموزان مبتلا به اضطراب امتحان، مجلەی روانشناسی مدرسه، دورهی ۱، شمارهی ۳/۱۰۰-۸۲.
۲-پریور، علی، نابسامانیهای روانی و بیماری حاصله از آن، مٶسسەی انتشارات آسیا، ۱۳۵۰.
۳-http://mindfulness.blogsky.com/
۴-مصفا، محمد جعفر، تفکر زائد، چاپ بیستم، نشر پریشان، ۱۳۹۲.
۵-فصلت: ۳۰
۶-احقاف: ۱۳
۷-بقره: ۲۷۷
۸-راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین، مفردات الفاظ قرآن، غلامرضا خسروی حسینی، انتشارات مرتضوی، چاپ دوم، ج ۱، ص ۴۷۸.
۹-الجوزیه، ابنقیم، تهذیب مدارج السالکین، دار المنطلق، امارات العربیة المتحدة، ج۱، ص۴۳۱.
۱۰-طلاق: ۳