فلسفه تحلیلی و غیرتحلیلی؛ «مقابله با نزاعی معروف»
معنویت در جهان بیمعنا؛ مصاحبه با بیژن عبدالکریمی
آیا دوران فلسفه به پایان رسیده است؟
شادکامی؛ از راهنمایی عملی تا تأملی در مبانی نظری
دانشمندان چینی ادعا میکنند که به موفقیتی کلیدی در حوزه مطالعات ضد پیری دست یافتهاند و ضمن تشریح تحقیقات خود میگویند مصرف روزانه مکمل ویتامین C برای افراد مسن میتواند بسیار مفید باشد.
به گزارش ایسنا و به نقل از آیای، سالهاست که روند پیری دانشمندان را گیج کرده و اسرار گذر عمر، آنها را به فکر فرو برده است.
تاکنون همه چیز از معجونهای جوانی گرفته تا تزریق خون جوان برای معکوس کردن روند پیری آزمایش شده است، اما اکنون یک کشف دیگر به بارقهای از امید در این زمینه اشاره میکند.
گروهی از دانشمندان چینی گروهی از سلولها به نام CHIT۱ را در نخاع شناسایی کردهاند که با روند پیری مرتبط است.
در حالی که دانشمندان هنوز در مراحل اولیه درک کاربردهای عملی این کشف هستند، معتقدند که مصرف دوز روزانه ویتامین C ممکن است به کند کردن روند پیری کمک کند.
ویتامین C به عنوان یک آنتی اکسیدان اغلب دارای خواص ضد پیری بالقوه در نظر گرفته میشود. آنتی اکسیدانها به محافظت از پوست در برابر آسیبهای ناشی از رادیکالهای آزاد کمک میکنند.
رادیکالهای آزاد مولکولهای ناپایداری هستند که میتوانند روند پیری را تسریع کنند و به مشکلاتی مانند چین و چروک، خطوط ریز و افتادگی پوست کمک کنند.
چشم انداز به کارگیری قدرت ویتامین C برای کند کردن پیری مطمئناً در دهه گذشته در جامعه علمی سر و صدا به پا کرده است.
افزایش سن نیز تأثیر قابل توجهی بر مشکلات مربوط به نخاع دارد، اما ما به طور کامل نمیدانیم که چگونه عمل میکند.
دانشمندان برای کشف تاثیر گذشت زمان بر نخاع، مطالعه خود را در یک مدل حیوانی انجام دادند و دریافتند که با افزایش سن نخاع، دو اتفاق مهم رخ میدهد. اول اینکه نورونهای حرکتی که به حرکت ما کمک میکنند، پیر میشوند و سلولهای ایمنی در نخاع بیش از حد فعال میشوند.
لیو گوانگهوی نویسنده ارشد این مطالعه میگوید: این خوشههای سلولی متمایز باید هدف زندگی خاصی داشته باشند. تحقیقات بیشتر ما نشان داد که آنها یک پروتئین سمی ترشح میکنند که به تسریع پیری نورونهای حرکتی کمک میکند.
دومین اتفاقی که میافتد این است که مقدار مادهای به نام CHIT۱ در نخاع افزایش مییابد. سپس این سلولها در اطراف نورونهای حرکتی جمع میشوند و آنها را سریعتر پیر میکنند.
با این حال، پژوهشگران راهی برای مقابله با این موضوع یافتهاند.
مطالعه آنها میگوید که اسید اسکوربیک که به کاهش سرعت پیری شناخته میشود، میتواند با اثرات CHIT۱ مقابله کند و به حفظ سلامت نورونهای حرکتی کمک کند.
گفتنی است که ویتامین C با نام اسید ال-اسکوربیک نیز شناخته میشود.
پژوهشگران اثرات ویتامین C را بر روی ۱۰ میمون مسن در مدت سه سال آزمایش کردند. آنها میمونها را به دو گروه تقسیم کردند. یک گروه دوز روزانه ویتامین C دریافت کردند، در حالی که گروه دیگر گروه کنترل بودند.
آنها دریافتند که میمونهایی که ویتامین C دریافت کردهاند، بهبود قابل توجهی در علائم پیری در نورونهای حرکتی خود نشان دادند. این نشان میدهد که مصرف مکملهای خوراکی ویتامین C میتواند برای افراد مسن مفید باشد.
اگرچه پژوهشگران اکتشافات خود را با مطالعه روی حیوانات انجام دادند، اما میگویند سطوح بالاتری از CHIT۱ را در مایع اطراف مغز انسان و در خون افراد مسن یافتهاند.
این مطالعه در مجله معتبر «نیچر»(Nature) منتشر شده است.
توماس
فریدمن در نیویورک تایمز نوشت: به اندازه کافی به عقب برگردید؛ دقیقاً
میتوانید ببینید که چه چیزی باعث این همه اتفاقات ژئوپلیتیکی شده است:
اوکراین در تلاش است تا به غرب بپیوندد. اسرائیل در تلاش است تا به
خاورمیانه جدید بپیوندد؛ و روسیه و ایران با هم متحد شده اند تا هر دو مسیر
را مسدود کنند.
به گزارش انتخاب در ادامه این مطلب آمده است:
متاسفانه مایک جانسون جمهوریخواه، رئیس مجلس نمایندگان، یا آنقدر بیتجربه
است یا خیلی ایدئولوژیک (یا هر دو) که نمیتواند این را ببیند (یا برایش
مهم نیست). او در تلاش برای تخصیص بودجهای است که به اسرائیل کمک میکند
بهتر از خود دفاع کند، اما اوکراین را از کمکهای اقتصادی و نظامی ضروری
ایالات متحده برای مقابله با یورش روسیه محروم میکند؛ و او حتی ۱۴.۳
میلیارد دلاری را که دولت میخواهد به اسرائیل بفرستد، مشروط کرده است که
بایدن با حذف همان مبلغ از بودجههای اضافه شده به خدمات درآمد داخلی
موافقت کند تا بتواند بهتر از متقلبان مالیات بگیرد. (لابی اسرائیل توجه
کند: با این بازی همراهی نکنید. دفعه بعد، کمک به اسرائیل به مواضع افراطی
جمهوریخواهان در مورد سقط جنین یا اسلحه گره خواهد خورد.)
اگر اوکراین بتواند از چنگ روسیه فرار کند و در نهایت به ناتو و اتحادیه اروپا بپیوندد (با آن ارتش قدرتمند، صادرات محصولات کشاورزی و قدرت فناوری اش) این به تقویت اروپای آزاد خواهد انجامید؛ و اگر بتوان اسرائیل را به میز مذاکره برای راهحل دو کشوری با تشکیلات خودگردان فلسطین بازگرداند - تا راه را برای عادیسازی بین دولت تل آویو و عربستان سعودی هموار شود- این یک پرش بزرگ برای خاورمیانه جدید و متکثرتر خواهد بود.
اگر این تغییرات رخ دهد، جهان پس از جنگ سرد شانس بسیار بیشتری برای مقابله با سایر چالشهای جهانی مانند تغییرات آب و هوا خواهد داشت تا اینکه این تغییرات متوقف شود.
اما لازم نیست عربی، عبری، فارسی، روسی یا اوکراینی صحبت کنید تا بفهمید که حماس مورد حمایت ایران، نبرد خود را برای ممانعت از عادی سازی عربستان و اسرائیل و جلوگیری از منزوی شدن تهران آغاز کرد و ولادیمیر پوتین جنگ خود را برای متوقف کردن اوکراین و گسترش اروپای آزاد و جلوگیری از منزوی شدن مسکو.
لئون آرون، کارشناس روسیه، نویسنده کتاب «سوار بر ببر: روسیهی ولادیمیر پوتین و کاربردهای جنگ»، استدلال میکند که روسیه تحت رهبری پوتین و تهران اشتراکات زیادی دارند.
در همین حال، عادی سازی روابط بین دولت اسرائیل و عربستان سعودی، به احتمال زیاد راه را برای عادی سازی بین اسرائیل و پرجمعیتترین کشور مسلمان جهان، اندونزی، و همچنین مالزی و شاید بعداً پاکستان هموار خواهد کرد.d
همانطور که گفتم هیچ چیز بیشتر از این ایران را منزوی نمیکرد؛ و حماس میدانست که اگر اسرائیل میتوانست با عربستان سعودی با شرایطی عادیسازی کند که بتواند تشکیلات خودگردان میانهرو در کرانه باختری را راضی کند و مزایای مالی و مشروعیت بیشتری برای آن به ارمغان آورد، الگوی مقاومت ابدی حماس کاملاً منزوی میشد.
همه اینها فرصت بزرگی را برای پوتین ایجاد کرده است. او هفته گذشته از یک هیئت حماس در مسکو استقبال کرد و روابط وی با ایران در حال گسترش است. ایران به پوتین پهپاد و موشک در مقابل اوکراینیها میدهد و در ازای آن، فناوریهای سایبری، هواپیماهای پیشرفته و احتمالا تجهیزات ضدهوایی دریافت میکند. این یک بازی برد-برد-برد برای پوتین است. پوتین با کمک به ایران به آتش جنگ بین اسرائیل و نیروهای نیابتی تهران در خاورمیانه، میدمد و میداند که ایالات متحده را مجبور میکند قطعات یدکی، موشکهای پاتریوت و گلولههای توپخانه ۱۵۵ میلیمتری را به جای اوکراین به اسرائیل بفرستد؛ و اگر این جریان تسلیحات به کیف توسط جانسون و مجلس قطع شود، تنها کاری که پوتین باید انجام دهد این است که روزها را برای انتخاب مجدد دونالد ترامپ و تعلق اوکراین به او بشمارد - یا احتمالاً او چنین فرض میکند. به علاوه تمام بی ثباتیها قیمت نفت را بالا میبرد!
در حالی که جمهوریخواهان بازیهای خطرناکی را با کمکهای نظامی و اقتصادی انجام میدهند، دو مسئله وجود دارد که مقامات نظامی ایالات متحده به من میگویند نگران آن هستند: آنها معتقدند که اسرائیلیها میخواهند فقط «شهر غزه» را که هسته زیرساختهای نظامی و نیروی انسانی حماس در آن قرار دارد، تصرف کنند؛ و سپس از آن به عنوان سکوی پرتاب برای حملات تاکتیکی بیشتر علیه رهبری حماس و پرتابگرهای موشک در سایر نقاط غزه استفاده کنند. اما پیشروی نظامی اسرائیل در حال حاضر با یک چالش در جنگ شهری مواجه شده است: وقتی در کوچه پس کوچهها متوقف میشوید، نیروی هوایی را فرا میخوانید تا دشمن و هر کس دیگری را که در نزدیکی است منفجر کند، که منجر به تلفات غیرنظامی قابل توجهی میشود. مقامات آمریکایی برای همین میگویند که ایالات متحده نمیتواند این استراتژی را برای مدت طولانی تری نادیده بگیرد یا از آن دفاع کند.
دوم، ایالات متحده یک حفره بزرگ در قلب استراتژی اسرائیل میبیند: چه کسی غزه را در صورت بیرون راندن حماس و زمانی که حماس بیرون رانده شود، اداره خواهد کرد؟ تنها احتمال ممکن تشکیلات خودگردان فلسطین در رام الله در کرانه باختری است. اما تنها راهی که آن رهبران فلسطینی این نقش را بر عهده میگیرند این است که اسرائیل اجازه دهد کنترل آنها بیشتر شود و اینکه اسرائیل راه حل دو کشوری را جلو ببرد. اما در عین حال و برعکس، دولت بنیامین نتانیاهو به دنبال الحاق کرانه باختری به اسرائیل است؛ بنابراین به نظر میرسد که انگار ارتش اسرائیل در حال اشغال مجدد غزه است تا در نهایت آن را به نوعی تشکیلات خودگردان مشروع فلسطین بسپارد - در حالی که سیاستمداران و شهرک نشینان راست افراطی اسرائیل در حال تلاش برای مشروعیت زدایی از این جریان و بیرون راندن فلسطینیها از کرانه باختری هستند. این یک تناقض استراتژیک است. اسرائیل در واقع به یک پروسه صلح در حین جنگ با تشکیلات خودگردان فلسطین نیاز دارد.
حقیقت دشوار این است: اسرائیل نمیتواند از غزه خارج شود و حمایت غرب را
در اختیار داشته باشد بدون آنکه شریک معتبر فلسطینی برای حکومت در آنجا
باشد، و اوکراین نمیتواند حمایت غرب را حفظ کند، مگر اینکه در زمستان
امسال دستاوردهای قابل توجهی علیه ارتش پوتین به دست آورد یا تصمیم بگیرد
که غیرممکن است و با نوعی معامله کثیف موافقت کند. نوعی معامله کثیف یعنی
نوعی سازش ارضی با پوتین در ازای تضمین امنیتی ناتو و مسیری برای الحاق به
اتحادیه اروپا. هیچ رهبر غربی حاضر نیست این را با صدای بلند به کیف بگوید،
اما همه آنها این را میدانند و معتقدند: حمایت غرب از اوکراین نمیتواند
و ادامه نخواهد داشت، اگر جنگ یک جنگ فرسایشی بی پایان شود
به همین
دلیل است که امروز آمریکا باید به اسراییل و اوکراین کمک کند تا محور
روسیه-ایران را تضعیف کند. اما صبح روز بعد از جنگ، اسرائیل و اوکراین باید
با انتخابهای بسیار سختی روبرو شوند. اگرچه ممکن است امروز برای هر دو چک
بزرگی بنویسیم، اما چک سفید نخواهد بود. هر کدام از این چک ها، یک تاریخ
انقضا دارند و همچنین تصمیمات سیاسی بسیار دردناک.
عصر ایران- برخلاف آنچه که همه ما در کلاس علوم دبستان یاد گرفتیم، اکنون معلوم شده که ممکن است گرما برای تبخیر آب لازم نباشد.
دانشمندان موسسه فناوری ماساچوست(MIT) به کشف شگفت انگیزی دست یافتهاند که نشان میدهد نور به تنهایی میتواند آب را تبخیر کند و حتی از وجود گرما در این فرآیند، کارآمدتر است. این یافته میتواند درک ما از پدیدههای طبیعی را بهبود بخشد یا سیستمهای نمکزدایی را تقویت کند.
تبخیر زمانی اتفاق میافتد که مولکولهای آب در نزدیکی سطح مایع، انرژی کافی را جذب میکنند تا به صورت گاز(بخار آب) به هوا فرار کنند. به طور کلی، گرما منبع انرژی است و در مورد چرخه آب زمین، این گرما در درجه اول از نور خورشید میآید.
اما در چند سال اخیر، گروههای مختلف دانشمندان متوجه اختلافاتی در آزمایشهای خود در مورد آب موجود در هیدروژلها شدهاند. به نظر میرسد که آب نسبت به میزان گرمایی که در معرض آن قرار میگیرد، با سرعتی بسیار بالاتر تبخیر میشود که گاهی اوقات بیشینه سرعت از لحاظ نظری را سه برابر میکند.
بنابراین دانشمندان MIT برای این مطالعه جدید، شروع به تحقیق در مورد آنچه ممکن است رخ دهد، کردند. آنها پس از چند آزمایش اساسی مشکوک شدند که نور خود به تنهایی موجب تبخیر اضافی میشود. این ایده تعجب آور است، زیرا آب واقعاً نور را جذب نمیکند، بنابراین اگر آب تمیز باشد میتوانید در صورت تابش نور به آن، تا عمق مناسبی از آن را دید.
دانشمندان برای بررسی واقعی فرضیه خود، یک نمونه هیدروژل را در یک ظرف قرار دادند و آن را به ترتیب در معرض طول موجهای مختلف نور قرار دادند و مقدار جرمی را که در طول زمان در اثر تبخیر از دست داد، اندازه گرفتند. این آزمایش به دقت کنترل میشد و طوری محافظت میشد که از وارد شدن هرگونه گرما به سیستم و به هم ریختن نتایج جلوگیری شود.
در نهایت مشاهده شد که آب با سرعتی بسیار بالاتر از آنچه «حد حرارتی» اجازه میدهد، در حال تبخیر بود. به نظر میرسید درجه تبخیر بر اساس طول موج نور متفاوت است و در طول موج نور سبز به اوج میرسد. این وابستگی به رنگ شواهدی را اضافه میکند که نشان میدهد به گرما مربوط نیست.
سپس پژوهشگران این آزمایش را در تاریکی تکرار کردند و با استفاده از الکتریسیته، همان مقدار گرمایی را به هیدروژل اعمال کردند که در آزمایش نور انجام شد. در نهایت دیده شد که میزان تبخیر آب به خوبی در محدوده حرارتی باقی ماند و آب بسیار کمتر از میزانی که با قرار گرفتن در معرض نور تبخیر شد، بخار شد.
پژوهشگران این پدیده جدید را «اثر فوتومولکولی»(photomolecular effect) نامیدند و فرض کردند که فوتونهای نور میتوانند به طور بالقوه خوشههایی از مولکولهای آب را در نزدیکی سطح مایع جدا کنند.
در حالی که تاکنون فقط تحت شرایط آزمایشگاهی با دقت کنترل شده مشاهده شده است، پژوهشگران میگویند که ممکن است در طبیعت نیز مانند ابرها یا روی سطح دریا این اتفاق رخ دهد. اگرچه در این شرایط گرما هنوز هم احتمالا بیشتر کار را انجام میدهد.
این گروه همچنین پیشنهاد میکند که اثر فوتومولکولی میتواند به طور بالقوه برای بهبود کارایی سیستمهایی مانند نمکزدایی یا خنک کننده تبخیری مورد استفاده قرار گیرد.
پژوهشگران برای مطالعه استفاده از این اثر در نمکزدایی با انرژی خورشیدی کمک مالی دریافت کردهاند. آنها تخمین میزنند که این اثر میتواند کارایی این سیستمها را سه یا چهار برابر افزایش دهد.
آنها همچنین بودجهای برای بررسی اینکه آیا این اثر میتواند مدلهای آب و هوایی را برهم بزند، در اختیار دارند.
این پژوهش در مجله PNAS منتشر شده است.
منبع: ایسنا