واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

تکنیک هایی برای جلوگیری از پشت گوش انداختن کارها

تکنیک های جلوگیری از پشت گوش انداختن کارها (از پارس 20)

به تعویق انداختن کارها,پشت گوش انداختن کارها

به تعویق انداختن کارها یکی از عادات ناپسندی است که خیلی از افراد به آن دچار هستند. امروز و فردا کردن نه تنها هیچ دردی را از ما دوا نمی کند، بلکه باعث تلمبار شدن انواع و اقسام کارها می شود و در نهایت، جملات معروف با پیشوند "ای کاش…” را به خود می گوییم.

اما با تکنیک های ساده ای می توان جلوی پشت گوش انداختن کارها را گرفت و به سادگی خود را مجاب به انجام امور در سریع ترین زمان ممکن کرد. در این مطلب قصد داریم به این موضوع بپردازیم و سادگی می توانید عادت طفره رفتن از کارها” را به فراموشی بسپارید.

۱ – زیر نظر داشتن تمامی فعالیت های روزانه
اولین قدم نوشتن فعالیت های روزانه است، یعنی هر کاری که طی روز انجام می دهید را لیست کنید. زمانی که من شروع به نوشتن لیست کارهای روزانه کردم، حس بد اتلاف وقت و انرژی داشتم. اما کمی بعد، وقتی نگاهی به آنالیز اطلاعات و کارهای انجام شده طی یک ماه انداختم، متوجه این نکته شدم که چقدر از زمان خود را در کجا تلف می کردم و چرا وقت کافی برای انجام امور مهم را نداشتم. این موضوع به من کمک کرد تا عادات بد خود را شناسایی کرده و در جهت رفع آنها قدم بردارم.

به طور مثال، من خودم بیشتر زمانم را صرف وب گردی و جستجو در شبکه های اجتماعی و مشاهده ویدیوهای آنلاین می کردم و از همین طریق متوجه شدم بیشتر زمان مفید من در این کار به هدر می رفت.

۲ – درک دلیل پشت گوش انداختن کارها
به طور کلی ما کارها را به دلیل عاداتی که طی زمان ساخته ایم، به تعویق می اندازیم. زمانی که ما در محل کار هستیم، انواع و اقسام افکار به ذهن خطور می کند. به طور مثال برای خود من این سوال ایجاد می شد: "این آخر هفته را چگونه بگذرانم؟”

سپس در اینترنت محل های احتمالی برای سفر را جستجو می کردم و به فیسبوک می رفتم تا ببینم دوستانم به کجا رفته اند و چنین کارها و سپس متوجه می شدم بیش از یک ساعت کاری است که من مشغول "کلیک کردن های بیهوده” هستم!

به تعویق انداختن کارها,پشت گوش انداختن کارها

۳ – ساخت عادات خوب
این عادت روزانه من که در مورد قبل گفته شد، منجر به اضافه کاری های بسیار زیاد من شده بود و عملا هیچ زمانی برای انجام امور شخصی نمی رسید. تمام این موضوع زمانی برای من روشن شد که کتاب "قدرت عادت” نوشته چارلز دوهگ را مطالعه کردم. با جایگزین کردن عادت های خوب با موارد ناپسند، به خوبی می توانید امور خود را با سرعت و کیفیت بهتری به انجام برسانید. اما در ابتدا باید روش ساخت عادات را بدانید.

- اول از همه با Cue یا نشانه آغاز می شود: در مورد من باید بگویم شخصا به یادگیری مطالب در اینترنت علاقه بسیاری دارم.

- سپس جریان یا Routine وارد کار می شود و من را مجاب به جستجو در اینترنت می کند و ناخودآگاه وارد پروسه کلیک های بدون انتها می شدم.

- در پایان این "پاداش” است که این چرخه را ثابت می کند و برای من، خروج موقت از استرس محیط کار و پاسخ دادن به سوالات همیشگی من بود.

- حالا با یک ترفند کوچک می توان این چرخه را به یک روال مثبت تبدیل کرد و آن، تغییر جریان (Routine) است. با این کار بهره وری بسیار بالا رفته و به خوبی می توانید مدیریت کارهای خود را به عهده بگیرید.

اما مورد اول (Cue) مثل کفشی برای دویدن است و جریان خوب یا بد را به حرکت می اندازد و آن را به "پاداش” می رساند. حال انتهای این چرخه می تواند به شما حس رضایت بخشی بدهد یا نارضایتی؛ تنها کافیست در انتخاب نشانه و جریان کمی بیشتر دقت داشته باشید.

۴ – نحوه درمان خود با تغییر جریان
من توانستم با انجام این کارها، "جریان” ذکر شده در مورد قبلی را بهبود ببخشم و به نوعی خود را از عادت پشت گوش انداختن درمان کنم:

قطع کردن اینترنت: بیشتر امور کاری من نیازی به اینترنت نداشت، پس در اولین قدم راه اتصال خود به دنیای صفر و یک را مسدود کردم.

دفترچه یادداشت: هر زمان که افکار و سوالات غیر کاری به ذهنم می رسید که من را مجاب به مرور در اینترنت می کرد، بلافاصله آنها را در دفترچه یادداشت خود می نوشتم تا در زمانی دیگر به آنها بپردازم.

قرار دادن محدودیت زمانی: من برای خودم مهلت معین برای به پایان رساندن کارها مشخص کردم و این کار باعث بالا رفتن تمرکزم شد. من حتی برای انجام امور شخصی مثل صحبت با دوستان هم محدودیت قائل شدم و بیشتر از ۵ دقیقه زمان خودم را صرف امور غیر کاری نکردم.

کلا برای تثبیت یک عادت خوب سه کار است که باید انجام داد:
زیر نظر داشتن فعالیت ها: شب به شب قبل خواب نیم ساعت از زمان خود را صرف یادداشت برداری از امور انجام شده در طول روز و آنالیز بگذرانید تا بدین صورت فعالیت های خود را زیر نظر داشته باشید.

اولیویت بندی کردن فعالیت های روز آینده: چکیده کارهای انجام شده و برنامه روز آینده به ما کمک می کند تا به فعالیت های روز آینده متمرکز شویم و بتوانیم آنها را اولویت بندی کنیم. برای شروع من فقط سه کار بسیار مهم خود را که حتما باید روز آینده به اتمام می رساندم را می نوشتم.

دوباره بررسی کردن ماهانه و فصلی: با بازرسی کردن مجدد اطلاعاتی که طی ماه و در یک فصل از خود به دست آورده اید می توانید عادات کاری خوب و بهره وری خود را تا حد بسیار زیادی تحت نظر بگیرید و آنها را بهبود ببخشید.

این تکنیک ها به من کمک بسیار زیادی کرد تا بتوانم به خودم کمک کنم تا هم در کارها موفق تر ظاهر شوم و هم به زندگی شخصی خود بپردازم.
منبع:آی بانو

سه نوشته درباره برنامه ریزی از سایت آقای شعبانعلی

این سه نوشته در دسته برنامه ریزی از سایت آقای شعبانعلی است که حاوی نکات خوبیست:

مانند دود سیگار

احساس میکنم برای بسیاری از مردم، هدف گذاری چیزی مانند پک زدن به سیگار است. در یک دم و بازدم معمولی، حرفهای شگفت میزنند و وعده های بزرگ میدهند. حرفهایشان مثل دود سیگار تمام فضا را پر میکند. دور و نزدیک، بوی آن را حس میکنند و فضا سرشار میشود از خواسته ها و آرزوهایشان.

اما کمی بعد، آن روحیه و فضا، درست مانند دود سیگار، پخش و ناپدید میشود و تنها چیزی که می ماند ته مانده بویی آزاردهنده است که به یاری خوشبوکننده های مختلف، باید اثر آن را از در و دیوار و لباس پاک کنیم.

فکر میکنم، هدفگذاری بیشتر شبیه تراشیدن یک مجسمه از سنگ است. اول باید سنگی پیدا کنیم، بزرگ. اما نه آنقدر بزرگ که از عهده تراشیدن آن بر نیاییم. از آن پس، هر روز با قلم بر روی آن کار کنیم و زوائد را حذف کنیم تا تصویری شفاف تر به دست آید. در این مرحله اطرافیان هنوز سنگی بی قواره را میبینند، اما ما میدانیم که درون آن سنگ در پی چه هستیم. دیر یا زود، سنگ شکل میگیرد و میتوان آن را مانند نشانه ای در ابتدای مسیر قرار داد. تا بدانیم از کجا آغاز کرده ایم و به کجا می رویم.

فکر میکنم این بهترین ترجمه Milestone باشد. واژه ای که در زبان فارسی، معادل مناسبی برای آن نمی شناسم.

فایل صوتی آموزشی210 دقیقه ای اتیکت 
دوره MBA آنلاین در سایت متمم: با بهره مندی از منابع روز دنیا 
رادیو مذاکره: فایلهای صوتی رایگان آموزشی ارتباطات و مذاکره 

نقطه‌ شروع: برنامه ریزی برای سال جدید

خوشحالم که پس از چند هفته‌ای که به سختی می شد به سایت سربزنم و بیشتر آمد و رفتهای مجازی من هم، در فرودگاه و تاکسی و کوچه و خیابان، با محدودیت‌های جدی اینترنت همراه بود،‌ به همراهی حدود ده نفر از دوستانی که از زیرساخت تا تحقیق برای تولید محتوا و تولید دیجیتال و میکس و … همراهیمان کردند، توانستیم یک فایل ۱۱۰ دقیقه ‌ای برای آموزش نکاتی در خصوص برنامه‌ریزی برای سال جدید آماده کنیم.

اگر چه این فایل با صدای من ضبط شده است،‌ اما محتوای آن حاصل کار فشرده یک ماه اخیر یک گروه است. ضمن اینکه قبل از تولید محتوا به صورت تصادفی با حدود ۲۰۰ نفر از کاربران دائمی متمم گفتگو شده و نظرات آنها پرسیده شده و محتوا بر اساس خواسته‌ی کاربران تهیه شده است. امیدواریم این نوع تولید محتوا، که می‌توان آن را تولید محتوای سفارشی دانست (چون قبل از تولید با نظر مخاطبان سرفصل‌های آن انتخاب و تدوین شده است) برای مخاطبان ما مفید باشد:

سرفصلهای اصلی این مجموعه:

۱- دلایلی برای اینکه چرا نباید به فایلهای صوتی آموزشی از این جنس، اعتماد کنیم!

۲- امید، خوشبینی و انگیزه یکسان نیستند. این واژه‌ها را به جای یکدیگر به کار نبریم.

۳- با گذشته خود آشتی کنیم. شکست‌های گذشته را نمی توان فراموش کرد. آنها را می‌توان به شکل دیگری نگاه کرد.

۴- اعتماد مهمترین عامل در موفقیت برنامه ریزی است. اعتماد به خود با اعتماد به دیگران آغاز می‌شود.

۵- تحلیل شکست‌های گذشته

۶- چگونه از گذشته، مسیری به سوی آینده بسازیم.

۷- اصول مهم در هدف گذاری برای زندگی – تفاوت هدفگذاری انسانی و هدف گذاری مکانیکی (پروژه‌ای)

۸- مسیر رضایت، همیشه از جاده‌ی موفقیت نمی‌گذرد.

۹- آرزوهایی برای سال جدید

همه‌ی تاکید من در دو ساعتی که صحبت کردم،‌ این بوده است که «برنامه ریزی برای آینده» جز با «نگاه دقیق به گذشته و تحلیل آنچه بر ما رفته» امکان‌پذیر نیست. محتوای این فایل از  طریق  این لینک برای حامیان ویژه متمم قابل تهیه است:

 

 

نقطه شروع - دانلود فایل صوتی از متمم - محمدرضا شعبانعلی

فایل صوتی آموزشی210 دقیقه ای اتیکت 
دوره MBA آنلاین در سایت متمم: با بهره مندی از منابع روز دنیا 
رادیو مذاکره: فایلهای صوتی رایگان آموزشی ارتباطات و مذاکره  

چند نکته برای هدف گذاری و برنامه ریزی برای سال جدید

یک سال دیگر هم تمام شد. اگر چه به قول امیر تقوی در کارت تبریکی که برایم فرستاده بود:‌ «می‌دانم که تو معتقدی تبریک سال نو، مربوط به دوران کشاورزی است و این روزها، تبریک یا تسلیت را باید در هر روز و هر لحظه گفت»، تبریک گفتن لااقل در ذهن من، چندان جای و جایگاهی ندارد.

دلم می‌خواست  این غزل زیبا را بنویسم که: «نوروز بمانید که ایام شمایید، آغاز شمایید و سرانجام شمایید…گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است، در کوچه‌ی خاموش زمان، گام شمایید…»

متاسفانه امروز دیدم در وایبر همین غزل را برایم فرستادند و من هم از بحث کردن و نوشتن در موردش صرف نظر کردم. چیزی که در شبکه‌های اجتماعی رایج شود، از قله‌ی رفیع فاخر خود، فرو می‌آید و برای بارور کردن روح و جان، عقیم می‌شود. چشم به دیدنش عادت می‌کند و عادت کردن، فرصت شگفت زده شدن و فرو رفتن در خلسه‌ی حاصل از اندیشیدن به یک مفهوم زیبا و شگفت‌انگیز را از ما می‌گیرد.

این بود که گفتم صرفاً چند نکته درباره‌ی برنامه ریزی برای سال جدید بگویم. البته من حرف‌های رسمی‌ام را در مورد برنامه ریزی، در متمم تحت عنوان فایل صوتی نقطه شروع گفته‌ام و شنیده‌اید. اما نکاتی هست که کمی شخصی‌تر است. منظورم از شخصی بودن، این است که الزاماً در دفاع از آنها، نمی‌توانم مقاله و تحقیق و … ارائه کنم. اما از جمله‌ چیزهایی است که طی سالهای اخیر، به تجربه آموخته‌ام.

حدود هجده سال پیش بود که در یک کتاب انگیزشی خواندم تحقیقی در هاروارد (و تحقیق مشابهی در ییل) نشان داده است که نوشتن اهداف، می‌تواند شانس موفقیت در آنها را بالا ببرد. آن زمان هنوز نمی‌دانستم که این تحقیق هم (که هنوز هم در کتابهای انگیزشی و حتی در نشریاتی مانند فوربس نقل می‌شود) صرفاً یک روایت دروغین اینترنتی است. اما به هر حال، از آن سال تا کنون، همیشه هدف‌هایم را نوشته‌ام و از این کار، ناراحت و پشیمان نیستم و همچنان آن عادت مفید را ادامه می‌دهم.

چند هفته پیش، فرصتی دست داد تا سررسید کهنه‌ی قدیمی‌ام را هم پیدا کنم و با قرار دادن آن در کنار سند‌های برنامه‌ریزی که در سالهای اخیر برای خود تنظیم می‌کنم، هدف‌گذاری‌ها و برنامه ریزیهای پانزده سال اخیر را مرور کنم و در کنار دستاوردهایم بگذارم تا ببینم در کجاها موفق بوده‌ام و در کجاها به خواسته‌هایم نرسیده‌ام.

ادامه‌ی آنچه می‌خوانید، صرفاً حاصل مرور این دفترچه‌ها است. ممکن است کسان دیگری هم باشند که به شیوه‌هایی مشابه و یا حتی معکوس، نتایج ارزشمندی کسب کرده باشند و طبیعی است که در این چنین بحث‌هایی، راهکار قطعی وجود ندارد.

در اولین سالهایی که هدف گذاری را به صورت جدی و مکتوب انجام دادم، هدف‌هایم بیشتر از جنس دستاوردهای عددی بود. مثلاً آخرین سال دبیرستان، رتبه‌ی کنکور زیر صد می‌خواستم. ماهی دویست هزارتومان درآمد از محل کار پاره وقت. یک سفر یک هفته ای به خارج از ایران هم، جزو اهداف آن سال من بود که البته این آخری در آن سال برآورده نشد. آن موقع آموخته بودم که همه چیز باید عددی شود. عددها باید قابل دستیابی باشند. اما ساده هم نباشند و کمی چالش ایجاد کنند.

شیوه‌ی خوبی بود. اما عملی شدن و عملی نشدن گاه و بیگاه هدف‌ها، گاهی خوشحال و گاهی ناراحتم می‌کرد. الان که فهرست آن زمان را می‌خوانم، فکر می‌کنم شاید از فهرست سی موردی دو سال اول دانشگاه، حدود شانزده یا هفده مورد آن عملی نشدند.

به تدریج احساس کردم که این شیوه‌ی هدف گذاری و برنامه ریزی، به آن اندازه که من انتظار دارم اثربخش نیست. به هر حال بودنش بهتر از نبودنش است. اما همیشه فهرستی درست می‌کنم و نیمی از آن عملی می‌شود و نیمی دیگر هم نمی‌شود و بعد هم هزار دلیل و بهانه دارم که چرا بعضی هدفهایم عملی نشدند و به هر حال همه چیز در دست من نیست و عوامل محیطی هم در کار هستند و خلاصه… سالی دیگر می‌آمد و فهرستی دیگر که من از همان ابتدا، ایمانم را به آن از دست داده بودم و می‌دانستم که بدون نوشتن هم، نیمی از فهرست عملی شده و نیمی دیگر شکست خواهد خورد!

خوب یادم هست که هدف گذاشته بودم که دومین کتابم را طی شش ماه نخست سال منتشر کنم و به خاطر کندی فرایند صدور مجوز و مشکلاتی از این دست، یک سال گذشت و هنوز این هدف عملی نشده بود. این بود که هدف گذاری بر مبنای فعالیت ها را شروع کردم. من نمی‌توانم برای انتشار شش ماهه‌ی کتابم برنامه ریزی کنم. چون بخشی از این هدف، در اختیار وزارت ارشاد و بخشی در اختیار مدیر انتشارات و بخشی در اختیار مدیر چاپخانه است. حتی بخشی در اختیار جعفر، کارگر افغانی چاپخانه بود که دو تا از زینک‌ها داخل وانت او جا مانده بود و او هم به کابل رفته بود!

منظورم از برنامه ریزی و هدف گذاری بر مبنای فعالیت، این است که: من هدف می‌گذارم که امسال، یک کتاب دویست صفحه‌ای تالیف کنم. تالیف بیشتر از انتشار، در اختیار من است و دخالت دستان بیرونی در آن کمتر. قطعاً پس از تالیف برای انتشار سریع و به موقع، تلاش خواهم کرد. اما چیزی که در فهرست اهدافم می‌نویسم «فعالیت» است و نه «دستاورد نهایی».

یادم است به همین شیوه با خودم قرار گذاشتم که کتاب استاتیک مریام را در دو هفته بخوانم و از هر فصل، نیمی از تمرین‌ها را حل کنم. دیگر برای نمره ی درس استاتیک هدف نگذاشتم (چقدر هم خوب شد که نگذاشتم. آقای امیدوار استاد درس، با همه‌ی لطف و محبتی که به من داشت، حسابی ناامیدم کرد!).

هدف گذاری و برنامه ریزی بر مبنای فعالیت خوب بود. اما احساس خوبی به من نمی‌داد. احساس می‌کردم تصویر کلان را از دست داده‌ام. شبیه کارگری که به او می‌گویند تو باید امروز دو هزار آجر جابجا کنی و وقتی می‌پرسد خانه‌ی نهایی چه شکلی خواهد بود؟ به او می‌گویند: این را نمی‌دانیم. به ده‌ها عامل دیگر بستگی دارد. تو آجر را جابجا کن. این تنها کاری است که در حوزه‌ی اختیار و توانمندی توست.

این تجربه‌ها همزمان با نخستین سالهای کار کردن رسمی سازمانی من بود (البته خود کار به اندازه‌ی عنوان شیک و تمیزی که من گفتم، تمیز نبود!). کم کم دیدم که هدف‌های سالهای گذشته، چقدر مسخره و بی معنی بوده‌اند. رتبه‌ی کنکور، درست در لحظه‌ی ورود به دانشگاه بی معنی شد. معدل کارشناسی پس از فارغ التحصیلی بی خاصیت شد. یکی دو سال بعد، دیگر هیچ کس رشته‌ی کارشناسی‌ام را هم نمی‌پرسید. من هم بیشتر به خاطر تعمیر و عیب یابی سیستم‌های الکترونیک و تجهیزات اتوماسیون شناخته شده بودم و کسی سوال مکانیکی از من نداشت!

کم کم دیدم که جامعه به مهارت، کار دارد و اگر مهارت داشته باشی، عملاً بدون اینکه آگاهانه تلاش کنی، هدف‌هایی که قبلاً داشتی یکی پس از دیگری برآورده می‌شود. کم کم ماشین‌ اول و دوم را خریدم و حقوق خوب را گرفتم و مسافرت‌های خارجی‌ام را یکی پس از دیگری رفتم و همه چیز خوب بود.

پول و موقعیت آن سالها، تقریباً ربط زیادی به هدف‌ گذاریها و برنامه ریزیهای قبلی‌ام نداشت. ناشی از این بود که ایراد یک سیستم پی ال سی را، شاید به جای دو روز، در دو ساعت پیدا می‌کردم و می‌توانستم در جلسات کاری، به هر ضرب و زوری بود، ترجمه همزمان انجام دهم و رابطه‌ام با کارگرها خوب بود و می‌دانستم که اگر نیمی از حقوق امروزم را به عنوان هدیه و کادو،‌ به صورت غیررسمی به آنها و فرزندانشان بدهم، آنها بیشتر کمک می‌کنند و چند ماه بعد، می‌توانم حقوق بیشتر و موقعیت بهتری داشته باشم تا دوباره بتوانم بخش بیشتری از حقوقم را به آنها و فرزندانشان بدهم…

خلاصه. کم کم، دیدم هر آن چیزی که از جنس موفقیت است، نه «عدد» است و نه «عنوان». بلکه از جنس مهارت است. الان فهرست هدف گذاری سال ۸۴ پیش چشمم است. در آن مهارت مذاکره را نوشته‌ام (اولین سالی بود که این را به عنوان مهارتی رسمی نوشتم). مهارت ارتباط با طبقه‌ی کارگر! (به معنای مارکسیستی آن نخوانید. در فضای فرهنگی کارگاه‌های ایرانی بخوانید). مهارت برنامه نویسی سیستم PLC ساخت Selectron. مهارت خواندن LC و …

برگه‌ای که در تحویل سال ۸۴ نوشته‌ام، هیچ شباهتی به این «مقلب القلوب‌های نستعلیق» و «ماهی قرمزهای اینستاگرام» و «سفره‌های هفت سین» این روزها ندارد. اگر نگویم که برنامه‌ِی آغاز سال من است، آن را با کاغذی که از جیب یک مهندس در کارگاه، بیرون افتاده یا شاید چرکنویسی که روی میز دفتری مانده و هر کس جمله‌ای یادگاری روی آن نوشته است،‌ اشتباه بگیرید!

این ماجرا هم چند سالی ادامه داشته. صادقانه بگویم، حتی امسال هم، هنوز دو سه عنوان از این جنس، در برنامه‌‌ی سالیانه‌ام دارم. اما دیگر مثل آن سالها، تم کلی برنامه‌ ریزی‌ام مهارتی نیست.

برنامه ریزی مهارتی، بیشتر برای دورانی مفید است که هنوز در شغل و موقعیت خودت تثبیت نشده‌ای. هنوز باید به فکر این باشی که رزومه‌ی پربار‌تری داشته باشی. هنوز در فضای رقابتی هستی و احساس می‌کنی که افراد دیگر، اگر چند مهارت بیشتر از تو داشته باشند، جایگاه محکم‌تری نسبت به تو خواهند داشت.

کم کم، وقتی در جای خود تثبیت شدی و مطمئن شدی که در ادامه‌‌ی زندگی، هرگز مجبور نمی‌شوی برای کسی رزومه پرکنی و تقاضا برای تو به اندازه‌ی کافی هست (که من فکر می‌کنم اگر کسی درست و حرفه‌ای برخورد کند باید در چهارمین دهه‌ی زندگی به چنین نقطه‌ای برسد و دیگر خودش رزومه‌ی افراد دیگر و سازمان‌های دیگر را بررسی کند). در این وضعیت، کم کم بحث سبک زندگی پیش می‌آید. حالا دیگر آنچه از هدف گذاری عددی و هدف گذاری مهارتی مهم‌تر است، برنامه ریزی برای سبک زندگی است.

آیا مطالعه بخشی از زندگی من است؟ خانواده قرار است چه سهمی در زندگی من داشته باشد؟ آیا کار قرار است حساب بانکی‌ام را پر کند و عصرها، آن پول را برای زندگی خرج کنم؟ یا کارم خود، نوعی زندگی است. آیا قرار است پیرو دیگران باشم یا پیشروتر از دیگران؟ آیا از بیدار شدن زودهنگام صبحگاهی لذت می‌برم یا اینکه رویایم، روزگاری است که بتوانم تا ظهر،‌ در رختخواب بمانم؟ آیا پیاده روی، بخشی از برنامه‌های من است؟ نقش ابزارها در زندگی‌ام کجاست؟ لپ تاپ من چه نقش‌هایی برای من دارد؟ مرا به اینترنت وصل می‌کند یا وایبر؟ به کتابهای الکترونیک یا پاورپوینت؟ موبایل در زندگی من چه نقشی ایفا می‌کند؟ آیا برای یادگیری، برنامه ‌ی منظمی دارم؟

همه‌ی این سوالات را، می‌توان زیر یک عنوان جمع کرد: برنامه ریزی و هدف گذاری برای عادتهای زندگی. عادتهای درست،‌ مهارتهای درست را هم پرورش می‌دهند و دستاوردهای درست را هم به همراه می‌آورند.

یکی دو سال است، بعد از برنامه ریزی برای عادت، به برنامه ریزی برای تغییر مدل ذهنی فکر می‌کنم. امسال در برگه‌ی هدف گذاری‌ام نوشتم: نمی‌دانم می‌خواهم چه کسی باشم. اما می‌دانم می‌خواهم چه کسی نباشم. نمی‌دانم می‌خواهم کجا باشم. اما می‌دانم می‌خواهم کجا نباشم. نمی‌دانم می‌خواهم چه بنویسم. اما می‌دانم می‌خواهم چه ننویسم. میخواهم ذهنم فارغ از هدفها و هدف گذاری‌ها باشد. می‌خواهم دیوارها و مرزها و دره‌ها را بداند و در زمین باز زندگی، به هر سوی دیگری که می‌خواهد بدود.

فکر می‌کنم در این سالها، مدل ذهنی بزرگان می‌تواند تا حد زیادی راهگشا باشد. اگر بود، سال بعد برای شما گزارشش را می‌نویسم…

به همه‌ی عزیزانم گفته‌ام، به شما هم که عزیزترین‌های من – و اگر صادقانه بگویم تنها دوستان نزدیک من و تنها کسانی هستید که با آنها در ارتباط هستم – می‌گویم:

برایتان آرامش و امید آرزو می‌کنم و می‌دانم که سلامت و ثروت، چیزی بیش از دستاورد فرعی این دو نیست!

فایل صوتی آموزشی210 دقیقه ای اتیکت 
دوره MBA آنلاین در سایت متمم: با بهره مندی از منابع روز دنیا 
رادیو مذاکره: فایلهای صوتی رایگان آموزشی ارتباطات و مذاکره  

برنامه‌ای که قدرت شناخت و تمرکز ذهن را افزایش می‌دهد

برنامه‌ای که قدرت ذهن را تا 400 برابر افزایش می‌دهد (از وبلاگ rniazi)


000-148.jpg گوش دادن به موسیقی در زمان کارهای کسالت‌بار می‌تواند وسوسه‌انگیز باشد، البته برخی آن را باعث حواس‌پرتی می‌دانند؛ اکنون یک نرم‌افزار جدید مدعی است که می‌تواند گستره توجه فرد را با استفاده از شبکه‌های موسیقی مبتنی بر اعصاب و روان، تا 400 برابر افزایش دهد.

 ایسنا، موسیقی در برنامه Focus@ برای کمک به افراد در دستیابی به تمرکز و جلوگیری از حواس‌پرتی در کنار حفظ اطلاعات در زمان مطالعه، نوشتن و خواندن طراحی شده است.

به گفته سازندگان، نیمی از مردم در زمان کار به موسیقی گوش می‌دهند، اما ممکن است موسیقی اشتباه ر ا انتخاب کرده باشند چرا که آهنگهای دارای متن برای برقراری ارتباط فکری و احساسی با افراد طراحی شده‌اند و می‌توانند حواس آنها را پرت کنند.

برنامه مذکور از شبکه‌های موسیقی تقویت‌کننده توجه برخوردار است که به گفته شرکت سازنده مستقر در سانفرانسیسکو بطور علمی برای تعامل با سیستم لیمبیک مغز طراحی شده‌اند.   

نرم‌افزار Focus@ با همکاری دانشمندان عصب‌شناسی همچون دکتر استفن سایدرآف، استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس ساخته شده است.

به گفته سازندگان، کارآزمایی‌ها نشان داد این برنامه منجر به افزایش 15 درصدی نشانگرهای توجه و تمدید زمان جلسه تا 400 برابر شده بود.

به باور آنها، بیشتر افراد تنها می‌توانتد تا 100 دقیقه بر روی یک موضوع تمرکز کنند و بعد از آن به یک استراحت سریع نیاز دارند.

اما این برنامه تمرکز را برای افراد آسانتر کرده و مدت بیشتری آنها را متمرکز نگه می‌دارد.

به طور معمول حدود 20 دقیقه طول می‌کشد تا انسان با یک کار آشنا شود و مغز با صداها و منحرف‌کننده‌ها در یک محیط کنار بیاید.

این برنامه به ارائه چند قطعه موسیقی می‌پردازد که نقش خاصی را در تاثیرگذاری بر چگونگی خو گرفتن مغز با یک محیط و کاهش منحر‌ف‌کننده‌های حواس ایفا کرده و آهنگها در یک مجموعه تنظیم شده برای حصول اطمینان از متمرکز ماندن فرد پخش می‌شوند.

به ادعای سازندگان، این برنامه افراد را قادر می‌کند تا 100 دقیقه کامل را بر روی موضوعی خاص متمرکز مانده و حواسشان پرت نشود.

اکنون یک نسخه اولیه از این برنامه بطور رایگان برای گوشی‌های آیفون و آندروید در دسترس قرار گرفته، اما خریدهای درون برنامه 2.99 و 13.99 پوندی برای دستیابی به همه امکانات نیاز است.

بیان و مقایسه مفاهیم فعالیت (Activity) و وظیفه (Task)

فعالیت (Activity) و وظیفه (Task)  (از پایگاه دانش رایورز)

فعالیت‌‌ (Activity):

یک فعالیت بیانگر کاری است که در داخل یک فرایند کسب‌وکار توسط عاملی مشخص و درزمانی معین انجام می‌شود. هر فعالیت می‌تواند به‌خودی‌خود یک فرایند کامل را پوشش دهد یا اینکه قسمتی از یک فرایند باشد. به‌هرحال، فعالیت باید بتواند با تأثیری که بر فرایند می‌گذارد (اضافه کردن ارزش) در جهت تأمین اهداف فرایند که از قبل تعیین‌شده‌اند، حرکت کند.
معمولاً انجام شدن یک فعالیت نیازمند موارد زیر است:
   ۱-زمان: باید در بازه‌ی معینی از زمان انجام شود.
   ۲-عامل: ممکن است به یک یا چند عامل سازمان نیاز داشته باشد.
   ۳- اطلاعات: به‌نوعی از اطلاعات ورودی نیاز دارد تا بتواند بر اساس ورودی که دریافت می‌کند، تولید خروجی کند.

فعالیت‌های اتمیک و مرکب:
به‌طورکلی فعالیت‌ها را می‌توان به دو نوع اتمیک (atomic) (غیرقابل شکسته شدن به اجزای کوچک‌تر) و مرکب (compound) (تجزیه‌پذیر) تقسیم کرد:

  • فعالیت‌های اتمیک- Task:

 این نوع فعالیت‌ها با عنوان وظیفه (Task) مشخص می‌شوند.از Task ها زمانی استفاده می‌شود که جزئیات فرایند امکان شکسته شدن به اجزای کوچک‌تر را نداشته باشند؛ البته این به معنای پیچیده نبودن رفتار Task نیست.
مجموعه Task های موجود در فرایند باید به‌طور شفاف تعریف‌شده باشند و همچنین افرادی که این Task ها را انجام می‌دهند نیز باید مشخص شوند تا به این شکل بتوان از درک آن‌ها نسبت به وظایفشان و اینکه هدف از انجام این Task ها چیست، اطمینان حاصل کرد.
در هنگام پردازش یک Task، عامل انجام دهنده‌ی Task باید به‌صورت زیر عمل نماید:
   ۱- "اطلاعات ورودی" را از عامل اجراکننده‌ی Task قبلی دریافت کند. (دریافت اطلاعات موردنیاز جهت انجام Task جاری)
   ۲-  تحویل "اطلاعات خروجی" به عامل اجراکننده‌ی Task در مرحله‌ی بعد.

  • فعالیت‌های مرکب (NonAtomic - Compound):

فعالیت‌هایی هستند که با شکستن آن‌ها می‌توان سطح پایین‌تری از فرایند را مشاهده کرد؛ این نوع از فعالیت‌ها با نام زیر فرایند (sub-process) شناخته می‌شوند که خود این زیر فرایند می‌تواند دارای چندین فعالیت دیگر باشند.

فعالیت‌های دستی و خودکار:
از دیدگاه نحوه‌ی انجام شدن فعالیت‌‌ها، می‌توان آن‌ها را به دو نوع دستی و خودکار تقسیم کرد.

  • فعالیت‌های دستی:

فعالیت‌های دستی توسط عوامل انسانی انجام می‌شوند. به‌طور مثال در فعالیت آغازین فرایند " فروش" عامل موردنظر می‌تواند "مشتری" باشد که فرم اطلاعات سفارش را پر می‌کند و فرآیند فروش آغاز می‌گردد.

  • فعالیت‌های خودکار:

فعالیت‌های خودکار، عناصر سیستمی هستند. یک فعالیت خودکار معمولاً جزء دیگری از برنامه کاربردی (application) را فراخوانی کرده و نتیجه واکنش آن‌ را دریافت می‌کند (تعامل با سایر اجزای برنامه). یکی دیگر از کاربردهای فعالیت‌های خودکار، تعیین مسیر (Routing) است. یک فعالیت مسیریاب، هیچ‌گونه وظیفه‌ی خاصی ندارد بلکه فقط به‌منظور کنترل جریان (Flow control) مورداستفاده قرار می‌گیرد.این کنترل جریان می‌تواند از یک بلاک شرط (if-then-else) تشکیل شود که با استفاده از این شرط بتوان مشخص کرد که کدام فعالیت‌ها باید انجام شوند. در حقیقت یک فعالیت مسیریابی، مکانیسمی است که با استفاده از آن می‌توان عملیات کنترل جریان را امکان‌پذیر ساخت.

 

منابع: کتاب Business Process Management Systems - نویسنده: James F.Chang

کتاب BPMN Modeling and Reference Guide - نویسندگان: Derek Miers و Stephen A. White Ph.D

مقاله Business Process Model and Notation (BPMN) Version ۲.۰ - نگارش: OMG

ترجمه و گردآوری: نگار محمدی - مجید ذوقی

 

هفت رویداد مهم در شبکه های اجتماعی در یک سال گذشته

بازاریابی مهمترین اتفاق در شبکه های اجتماعی محسوب می شود؛ به گونه ای که در پایان سال 2014 میلادی 92 درصد بازاریابان در جهان اعلام کردند حضور در این فضا مهمترین اولویت آنها است و حاضرند با صرف هزینه های فراوان، تبلیغات در شبکه های اجتماعی را دنبال کنند.

مجله اینترنتی برترین ها





هفته نامه سلامت - میثم لطفی: بازاریابی مهمترین اتفاق در شبکه های اجتماعی محسوب می شود؛ به گونه ای که در پایان سال 2014 میلادی 92 درصد بازاریابان در جهان اعلام کردند حضور در این فضا مهمترین اولویت آنها است و حاضرند با صرف هزینه های فراوان، تبلیغات در شبکه های اجتماعی را دنبال کنند.

این نوع فرآیند جذب مشتری طی چند سال اخیر بسیار تخصصی شده است و 89 درصد بازاریابان رسانه ای با استفاده از تاکتیک های موجود، اثرگذارترین روش را برای برقراری ارتباط با کاربران اینترنت پیدا می کنند.

بررسی ها نشان داده که گوگل پلاس اولویت اصلی مراکز بازاریابی برای حضور در شبکه های اجتماعی است و فیس بوک و LinkedIn نیز هر کدام به نوبه خود در این زمینه مورد توجه قرار می گیرند.

اما از مبحث بازاریابی در این فضا که طی یک سال گذشته به اوج خود رسید بگذریم، شبکه های اجتماعی در این مدت افت و خیزهای فراوان را تجربه کردند و تحولات بزرگی در این عرصه صورت گرفت که هفت مورد از مهمترین این اتفاقات در قالب هفت سین شبکه های اجتماعی طی یک سال گذشته به قرار زیر گردآوری شده است.

تسلط فیس بوک بر دستگاه های موبایلی


مارک زاکر برگ، مدیر بزرگترین شبکه اجتماعی جهان اعلام کرد که هرگز به صورت رسمی یک گوشی هوشمند مخصوص فیس بوک را وارد بازار نمی کند اما می توان پیش بینی کرد که به صورت غیررسمی چنین اتفاقی در آینده نزدیک رخ دهد.

هفت رویداد مهم در شبکه های اجتماعی

به هر حال، در سالی که گذشت فیس بوک ابزاری را با نام Slingshot برای دستگاه های موبایلی عرضه کرد که امکان پیام رسانی آسان را برای کاربران فراهم می کرد.

همچنین، بدون هرگونه جنجال خبری ابزار دیگری با نام Rooms از طرف فیس بوک معرفی شد و در کنار آن « ابزار Moves برای تناسب اندام و Paper برای دریافت آخرین اخبار نیز در اختیار اعضای فیس بوک قرار گرفت.

بزرگترین شبکه اجتماعی جهان همچنین اعلام کرد پروژه ای را با نام Facebook At Work توسعه می دهد که به واسطه آن ابزارهای مخصوص همکاری در سازمان ها و فضاهای کاری در اختیار کاربران قرار می گیرد.

همه این اتفاقات در مجموع یک نکته را یادآوری کرد و آن هم تمرکز بیشتر فیس بوک در دستگاه های موبایلی بود. اجبار فیس بوک برای بارگذاری ابزار پیام رسان Messenger طی یک سال گذشته موفقیت های فراوان را برای این شرکت بزرگ به همراه داشت و باعث شد نیمی از کاربران آن از طریق گوشی های هوشمند و رایانه های لوحی ارتباطات خود را برقرار کنند.

هم اکنون گفته می شود که ده ها پروژه مختلف برای حضور گسترده تر فیس بوک در دستگاه های موبایلی در حال توسعه است و کاربران در آینده نزدیک فیس بوک را به عنوان یک شبکه اجتماعی موبایلی مورد استفاده قرار خواهند داد.

کاهش محبوبیت جهانی توییتر


سال 2014 میلادی برای توییتر چندان خوشایند نبود. این پلتفرم که زمانی عنوان دومین شبکه اجتماعی جهان را در اختیار داشت، در یک سال گذشته نتوانست به میزان قابل ملاحظه تعداد مشترکان خود را افزایش دهد و در چهار فصلی که سپری شد، به پیش بینی های محققان و کارشناسان نرسید.

هفت رویداد مهم در شبکه های اجتماعی

مرکز eMarketer در آخرین گزارش خود اعلام کرد توییتر در سالی که گذشت موفق شد تعداد مشترکان خود را 24.4 درصد افزایش دهد و این در حالی بود که طی یک سال قبل رشد 30.4 درصدی در این زمینه داشت. البته ناموفق بودن توییتر برای حضور در عرصه رقابت های شبکه های اجتماعی به این مسئله ختم نمی شود.

این شرکت پیش بینی کرده است در سال 2018 میلادی 400 میلیون مشترک فعال داشته باشد اما نکته مهم ان است که در دوره زمانی یاد شده میانگین رشد کاربران توییتر به 10.7 درصد می رسد.

این آمار و ارقام بر وضعیت مالی توییتر هم تاثیر گذاشت. ابتدای سالی که گذشت، ارزش هر سهم توییتر در تالارهای بورس 65 دلار بود اما هفته گذشته سهام این شرکت با قیمت 35.85 دلار خرید و فروش شد و البته تا یک ماه قبل ارزش سهام آن حدود 50 دلار بود.

شرکت توییتر این روزها سخت کار می کند تا با تعریف استراتژی های جدید بتواند از این بحران بیرون بیاید. دیک کستولو، مدیرعامل توییتر در همین راستا اولویت های خود را برای حضور در بازار جهانی تغییر داده است و امضای قراردادهای مختلف با دیگر شرکت های بزرگ از روش هایی محسوب می شود که توییتر روی آن تمرکز کرده است.

تبدیل شدن به بزرگترین فضای تبلیغاتی جهان


همه کاربران به خوبی می دانند که تبلیغات مهمترین عامل پول ساز برای شرکت ها محسوب می شود و در یک سال گذشته شبکه های اجتماعی موفق شدند به کاربردی ترین فضا برای تبلیغات تبدیل شوند.

البته در این فضا برخی شبکه های اجتماعی نوظهور از جمله Ello اعلام کردند که به هیچ وجه حاضر نیستند اطلاعات مشترکان خود را به شرکت های تبلیغاتی بفروشند و در مقابل قصد دارند کسب و کار خود را بدون درج هرگونه آگهی رونق بخشند.

هفت رویداد مهم در شبکه های اجتماعی

با این وجود Snapchat در اکتبر گذشته ابزار ویژه ای عرضه کرد که آگهی های تبلیغاتی در آن به مدت 24 ساعت برای هر کاربر نمایش داده می شود و سپس آگهی جدید جایگزین می شود.

شبکه اجتماعی Pinterest نیز چندی پیش نخستین ابزار تبلیغاتی خود با نام Promoted Pins را عرضه کرد و چند ماه قبل توضیح داد که برای گسترش فعالیت های خود در این زمینه با شرکت های اینترنتی بزرگ قراردادهای همکاری امضا کرده است.

فیس بوک نیز که از مدت ها قبل بر آگهی های تبلیغاتی تمرکز داشت، در این سال برای نخستین بار آگهی های تبلیغاتی ویدیویی را برای مشترکان خود نمایش داد و امکان انتشار این آگهی ها را در بخش NewsFeeds خود فراهم کرد که در هر ماه بیش از یک میلیارد تصویر ویدیویی تبلیغاتی را میان کاربران خود به اشتراک می گذارد.

رسوایی های Snapchat

شبکه اجتماعی Snapchat در سال گذشته به پیشرفت های فراوان دست یافت و در راستای آن مرکز تحقیقاتی Pew اعلام کرد یک دهم کاربران جهان روی دستگاه موبایلی خود ابزار مخصوص Snapchat را در اختیار دارند.

همچنین گفته شد مشترکان این پلتفرم در هر روز بیش از 350 میلیون اسنپ ارسال می کنند که این رقم از 200 میلیونی که برای سال قبل از آن اعلام شده بود بیشتر است اما باید توجه داشت که حضور در عرصه رقابتی شبکه های اجتماعی کار چندان آسانی نیست.

هفت رویداد مهم در شبکه های اجتماعی

چند ماه قبل بود که گفته شد ایوان اسپیگل، مدیرعامل، رابرت مورفی، مدیر مرکز فناوری و رجی براون، از مدیران اسبق Snapchat با یکدیگر مشکلاتی داشتند و برای مدیریت این شرکت با یکدیگر اتفاق نظر ندارند.

این مشکلات به قدری گسترش یافت که ماه گذشته این سه نفر راهی دادگاه شدند و جلسات مختلفی در این زمینه برگزار شد که اطلاعات آن به صورت عمومی منتشر نشده است.

همزمان با درگیری مدیران ارشد Snapchat، حملات هکری گسترده ای، این شبکه اجتماعی را مورد هدف قرار داد که مهمترین آنها در ماه اکتبر رخ داد و باعث شد تصاویر شخصی بسیاری از کاربران به صورت عمومی منتشر شود.

به هر حال، Snapchat سال پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت و این رسوایی ها موجب کاهش محبوبیت آن نزد کاربران جهانی شد.

فیس بوک، WhatsApp را خرید


یکی از بزرگترین واگذاری هایی که طی سال گذشته انجام شد، خرید WhatsApp توسط فیس بوک با قیمت 22 میلیارد دلار بود. به جز این رقم قابل ملاحظه واگذاری ابزار محبوب WhatsApp یک اتفاق مهم بود و طی آن بزرگترین شبکه اجتماعی جهان موفق شد محبوب ترین ابزار پیام رسان را در اختیار بگیرد.

هفت رویداد مهم در شبکه های اجتماعی

پس از آنکه خبر این واگذاری منتشر شد، تمرکز کاربران جهانی بر سیستم های پیام رسان اینترنتی افزایش یافت و در راستای آن برخی واگذاری ها و سرمایه گذاری های دیگر نیز صورت گرفت. شرکت Alibaba از بزرگترین فروشگاه های اینترنتی جهان برای توسعه ابزار Tango حدود 215 میلیون دلار سرمایه گذاری کرد. شرکت ژاپنی Rakuten با پرداخت 900 میلیون دلار، شرکت Viber را خرید و ابزار پیام رسان Bubbly برای ارتباطات نوشتاری و صوتی توسط شرکت هندی Altruist خریداری شد.

این روزها گفته می شود کاربران آسیایی بیشتر از دیگر کاربران جهانی ابزارهای پیام رسان اینترنتی را مورد استفاده قرار می دهند اما فیس بوک معتقد است برای موفقیت در این زمینه باید به صورت جهانی سرمایه گذاری کند و همه کاربران جهانی را تحت پوشش قرار دهد.

آرزوهای Whisper برای تبدیل شدن به توییتر

در نگاه اول به نظر می رسد توییتر و Whisper هیچ وجه مشترکی نداشته باشند. هدف توییتر جمع کردن کاربران جهانی در کنار یکدیگر،انتشار اطلاعات در لحظه و به اشتراک گذاری ویدیوهای کوتاه است. در مقابل، Whisper پلتفرمی در اختیار کاربران می گذارد تا تفکرات خود را به اشتراک بگذارند و البته در این فرآیند، محدودیت های فراوانی پیش رو دارند.

هفت رویداد مهم در شبکه های اجتماعی

اما چند ماه قبل با یک اتفاق مشخص شد Whisper می تواند مانند توییتر بر کاربران جهانی تاثیر بگذارد. یک مرد آمریکایی که در محاصره ماموران پلیس بود از این شبکه اجتماعی استفاده کرد تا اسناد مربوط به جنایتی را که مرتکب شده به نمایش بگذارد و در راستای آن تصاویر مربوط به این حادثه را منتشر می کرد.

در آن زمان از نیتزان زیمرمن، مدیر Whisper پرسیده شد که این شبکه اجتماعی با ایجاد فضایی برای انتشار اسناد و اطلاعات مربوط به حوادث مختلف بدون نگرانی از تبعاتی آتی مانند توییتر عمل می کند و پس از گذشت مدتی می تواند به یک فضای کاربردی برای اقدامات تروریستی تبدیل شود.

زیمرمن در پاسخ گفت که توییتر نمی تواند در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد و افراد برای به اشتراک گذاری توییت های خود محدودیت فراوان دارند اما Whisper به گونه ای طراحی شده است که می تواند ابعاد مختلف زندگی روزانه را پوشش دهد و بر این اساس، اتفاقات مختلف مثبت یا منفی می تواند در آن بازتاب داشته باشد.

این پلتفرم به گونه ای ساخته شده است که مردم می توانند مطالب خود را در آن بیان کنند و به همین دلیل می تواند یک کاربری ویژه و انحصاری در اختیار کاربران جهانی قرار دهد.

سفر LinkedIn به چین


برای شبکه های اجتماعی قدیمی تر که توسعه را مهمترین عامل موفقیت های آتی خود می دانند، حضور در بازار چین اولویت اصلی محسوب می شود. این کشور 618 میلیون کاربر اینترنتی دارد که 500 میلیون نفر از آنها با دستگاه موبایل در اینترنت گشت و گذار می کنند و البته فیس بوک و توییتر هنوز نتوانسته اند تمام آنها را تحت پوشش خود قرار دهند.

هفت رویداد مهم در شبکه های اجتماعی

دیک کستولو، مدیرعامل توییتر سال گذشته برای نخستین بار به کشور چین سفر کرد و در جریان این اتفاق مذاکراتی را با مقامات اصلی شانگهای به انجام رساند. شبکه اجتماعی توییتر از سال 2009 به بعد در چین فیلتر شد و این ملاقات اساس روابط بهتر توییتر و دولت چین در مراحل آتی بود.

فیس بوک نیز طی یک سال گذشته نخستین گام را در این زمینه برداشت و نخستین مرکز فروش در کشور چین را تاسیس کرد. مدیرعامل فیس بوک همچنین ملاقات هایی را با مقامات ارشد چین انجام داد. البته باید بدانید که فیس بوک هم از سال 2008 به بعد در چین فیلتر شده است.

اما تنها شبکه اجتماعی که توانست در این زمینه به موفقیت برسد، LinkedIn بود. جف وِینر، مدیرعامل این شرکت سیاست های خود را به گونه ای پیش برد که شبکه اجتماعی آن در چین فیلتر نشده و با پشتیبانی از سیاست های دولت این کشور، توانسته است بخش اعظم کاربران اینترنتی چین را تحت پوشش قرار دهد. این روزها بخش اعظم کارشناسان و متخصصان چینی در LinkedIn حضور فعال دارند.