عصر ایران - آیا تا به حال درباره آلیاژهای فلزی حافظهدار چیزی شنیده اید؟ برخی فلزات می توانند شکل اولیه خود را به خاطر سپرده و در صورت تغییر شکل در حضور محرکی مانند گرما به شکل پیشین خود باز گردند.
آلیاژهای حافظهدار شکلی (Shape Memory Alloy) گروهی از آلیاژها هستند که می توانند زیر میزان مشخصی از تنش و گرما به شکل و اندازه پیشین خود بازگردند. آلیاژهای حافظهدار شکلی از الاستیسیته (ویژگی تغییر شکل بازگشتپذیر) بالایی برخوردار هستند. این ویژگی با دو فاز بین فلزی منحصر به فرد آستنیت و مارتنزیت مرتبط است.
آلیاژهای حافظهدار با قرار گرفتن در معرض گرما می توانند تغییر شکل دهند، از این رو، می توانند کارایی بالایی داشته باشند. در واقع، این امکان فراهم می شود تا از آنها برای تبدیل انرژی حرارتی به انرژی مکانیکی استفاده کرد. به عنوان نمونه، با استفاده از سیم ساخته شده از آلیاژ حافظهدار می توانید یک پیشرانه بسازید.
از جمله آلیاژهای حافظهدار می توان به موارد زیر اشاره کرد:نیتینول(نیکل-تیتانیوم) یا NiTi: نیکل و تیتانیوم از مهمترین و شناخته شدهترین عناصر مورد استفاده در آلیاژهای حافظهدار هستند. پرکاربردترین آلیاژ این دو عنصر با نام "نیتینول" شناخته می شود. این آلیاژ از خواص مکانیکی عالی برخوردار است.
آلیاژهای Cu-Al-Ni، Fe-Mn-Si، و Cu-Zn-Al: خواص مکانیکی این ترکیبات نسبت به نیتینول ضعیفتر است و همچنان در حال توسعه هستند.
نیکل-منگنز-گالیوم (Ni-Mn-Ga): از آلیاژهای حافظهدار مغناطیسی هستند که به جای دما زیر تاثیر میدان های مغناطیسی قرار می گیرند. این آلیاژها نیز در حال توسعه هستند.
اثر حافظه شکلی (Shape Memory Effect) آن چیزی است که به آلیاژ حافظهدار امکان بازگشت به شکل اولیه خود پس از گرم شدن را می دهد. اثر حافظه شکلی در واقع یک فرآیند تبدیل فاز مارتنزیت به آستنیت ناشی از گرما است. این تغییر فاز موجب بازگشت ماده به شکل اولیه خود می شود.
انعطافپذیری بالا یکی دیگر از ویژگی های آلیاژهای حافظهدار است. از آنجایی که کشیدگی پیوندهای اتمی رخ نمی دهد، انعطافپذیری این آلیاژها به نام شبه الاستیسیته یا الاستیسته کاذب نیز شناخته می شود.
آلیاژهای حافظهدار در زمینه ساخت تجهیزات پزشکی از جمله برای ارتوپدی، مغز و اعصاب، قلب و عروق، لوازم و وسایل دندانپزشکی، ایمپلنت ها و همچنین فریم عینک ها، دستگاه های ایمنی حساس به دما و سیم های راهنما کاربرد دارند.
به عنوان نمونه، از ویژگی شبه الاستیسیته آلیاژهای حافظهدار در ارتودنسی استفاده می شود. از سیم های نایتینول برای ثابت نگه داشتن براکت ها استفاده می شود. همچنین، با استفاده از اثر حافظه شکلی، می توان از آلیاژهای حافظهدار برای ساخت استنت ها استفاده کرد که برای باز کردن رگ های خونی و پاکسازی گرفتگی رگ های خونی کاربرد دارند.
گلدمن
ساکس، شرکت سرمایهگذاری آمریکایی، در یادداشتی تحلیلی از احتمال اثرگذاری
هوش مصنوعی بر ۳۰۰ میلیون شغل خبر داده است. مدیران گلدمن ساکس در
یادداشتی خطاببه سرمایهگذاران نوشتهاند اگر وعدههای مربوطبه هوش
مصنوعی مولد رنگ حقیقت به خود بگیرند، «اختلال قابلتوجه» در بازار نیروی
کار رخ خواهد داد. به گفتهی گلدمن ساکس، دوسوم از شغلهای آمریکا در معرض
تأثیرپذیری از سیستمهای خودکار مبتنیبر هوش مصنوعی هستند و وظایف کاری
بالغبر ۵۰ درصد از این شغلها را میتوان با هوش مصنوعی جایگزین کرد.
گلدمن ساکس، شرکت سرمایهگذاری آمریکایی، در یادداشتی تحلیلی از احتمال اثرگذاری هوش مصنوعی بر ۳۰۰ میلیون شغل خبر داده است.
پیشرفتهای اخیر در حوزهی هوش مصنوعی باعث شده مردم نگران امنیت شغلی خود شوند و آنطور که بهنظر میرسد، این نگرانی کاملا درست است. گلدمن ساکس، شرکت سرمایهگذاری بزرگ آمریکایی، در گزارشی جدید گفته است که فناوری هوش مصنوعی مولد بالغبر ۳۰۰ میلیون شغل را تحت تأثیر قرار میدهد.
مدیران گلدمن ساکس در یادداشتی خطاببه سرمایهگذاران نوشتهاند اگر وعدههای مربوطبه هوش مصنوعی مولد رنگ حقیقت به خود بگیرند، «اختلال قابلتوجه» در بازار نیروی کار رخ خواهد داد. به گفتهی گلدمن ساکس، دوسوم از شغلهای آمریکا در معرض تأثیرپذیری از سیستمهای خودکار مبتنیبر هوش مصنوعی هستند و وظایف کاری بالغبر ۵۰ درصد از این شغلها را میتوان با هوش مصنوعی جایگزین کرد.
تحلیلگران معتقدند با وجود آثار گستردهی هوش مصنوعی بر بازار نیروی کار، اکثر شغلها و صنایع تا حدی در معرض اتوماسیون قرار میگیرند، بههمیندلیل پیشبینی میشود که هوش مصنوعی بهجای جایگزینی، مکمل آنها شود.
ممکن است در نهایت هفت درصد از شغلهای آمریکا بهطور کامل با هوش مصنوعی جایگزین شوند، ۶۳ درصد از هوش مصنوعی بهعنوان مکمل بهره بگیرند و ۳۰ درصد از هوش مصنوعی متأثر نشوند.
گلدمن ساکس میگوید هوش مصنوعی مولد که توانایی تولید انواع محتوا را دارد، نمایانگر «پیشرفتی عظیم با آثار احتمالا بزرگ بر اقتصاد کلان» است. استفادهی گسترده از هوش مصنوعی ممکن است ارزش نهایی کالاها و خدمات سراسر دنیا را در ۱۰ سال آینده بهمیزان هفت درصد افزایش دهد.
فناوری هوش مصنوعی مولد از زمان انتشار عمومی ChatGPT در اواخر سال گذشتهی میلادی، بهشدت در معرض توجه قرار گرفته است. ChatGPT چتباتی قدرتمند است که میتواند متن و شعر و کد بنویسد. مایکروسافت از فناوری استفادهشده در ChatGPT برای تقویت برخی از سرویسهایش نظیر موتور جستوجوی بینگ استفاده کرده است.
رشد انفجاری ChatGPT باعث شده است شماری از بزرگترین شرکتهای حوزهی فناوری سرمایهگذاری سنگینی در این حوزه انجام دهند. مایکروسافت ۱۰ میلیارد دلار در شرکت خالق ChatGPT سرمایهگذاری کرد و گوگل پروژههای هوش مصنوعی را در بالاترین اولویت قرار داد.
گلدمن ساکس در یادداشت جدیدش به مطالعهای اشاره کرد که نشان میدهد ۶۰ درصد از شغلهای امروز در سال ۱۹۴۰ وجود نداشتند. این شرکت میگوید یکچهارم از تمامی وظایف کاری انجامشده در ایالات متحده و اروپا ممکن است به دست هوش مصنوعی بیفتد.
در آمریکا، مشاغل اداری و حقوقی و معماری و مهندسی در بیشترین خطر اتوماسیون هستند. شغلهایی که کمتر در معرض هوش مصنوعی قرار میگیرند شامل مواردی مثل نظافت، نصب و تعمیر محصولات و کارهای ساختمانی است.
منبع: زومیت
منبع: هیل
ترجمه: فرارو
آوی لوب، رئیس پروژه گالیله و مدیر موسس
ابتکار عمل سیاه چاله دانشگاه هاروارد و مدیر موسسه تئوری و محاسبات در
مرکز اخترفیزیک هاروارد -اسمیتسونین و رئیس سابق بخش نجوم در دانشگاه
هاروارد میباشد. او عضو سابق شورای مشاوران رئیس جمهور امریکا و رئیس سابق
هیئت فیزیک و نجوم آکادمیهای ملی بوده است.
پروفسور لوب نویسنده
کتاب "فراز زمینی: اولین نشانه حیات هوشمند فراتر از زمین" است که از
پرفروشترین کتابها بوده است. کتاب جدید او با عنوان "بین ستارهای" در
آگوست سال ۲۰۲۳ میلادی چاپ خواهد شد. پروژه گالیله تحت هدایت او به این
موضوع اختصاص دارد که انسانها دیگر نمیتوانند وجود احتمالی تمدنهای
فناوری فرازمینی را نادیده بگیرند و علم نباید به طور جزمی توضیحات بالقوه
فرازمینی را به دلیل انگ اجتماعی رد کند. برخلاف سایر پروژههای مشابه هدف
پروژه گالیله جستجوی اجسام فیزیکی و نه سیگنالهای الکترومغناطیسی مرتبط با
تجهیزات تکنولوژیکی فرازمینی است.
معنای انسان بودن اغلب با ویژگیهای متافیزیکی مانند "آگاه بودن"، داشتن "روح" و اعمال "اراده آزاد" همراه است. با این وجود، اگر یک سیستم هوش مصنوعی مانند نسخه بهبود یافته چت جی پی تی (Chat GPT) دارای ویژگیهای مشابهی در بازی تقلید "آلن تورینگ" ریاضیدان باشد آن گاه چیز جدیدی در مورد واقعیت خواهیم آموخت.
بدون فرصت گفتگو برای تمایز انسان از ماشین آشکار خواهد شد که کیفیتهای متافیزیکی پدیدههای نوظهوری هستند، زیرا ساختار پیچیده سیلیکون در رایانه میتواند ساختار پیچیدهای از مولکولهای آلی در مغز انسان را تقلید کند.
به عبارت دیگر، در آن صورت هیچ تفاوت اساسیای بین تعاملات "من – تو" و "من – آن" که یک قرن پیش توسط "مارتین بوبر" فیلسوف تعریف شده بود وجود نخواهد داشت. در آن صورت هر دو معادل تعاملات "من – هوش مصنوعی" و "هوش مصنوعی – هوش مصنوعی" خواهند بود، زیرا هوش مصنوعی صرفا از دنیای مادی ساخته شده است.
این بدان معناست که وقتی بدن ما میمیرد کل هویت ما میمیرد. به عبارت دیگر، مرگ مانند جدا کردن یک سیستم هوش مصنوعی از منبع تغذیه آن است. با این وجود، یک خبر خوب نیز وجود دارد. اگر یک سیستم هوش مصنوعی برای تقلید از ذهن ما ساخته شده باشد میتواند پس از مرگ مان به تعامل با عزیزان مان ادامه دهد. اگر پیشرفتهای آینده در زیست شناسی این امکان را فراهم سازد که بدن مان را ترمیم کنیم تا از پوسیدگی جلوگیری شود ما میتوانیم برای همیشه زندگی کنیم. اگر بتوانیم بدن خود را در دنیای واقعی که در حین زندگی ما را احاطه کرده است زنده کنیم چرا رویای بقای "روح" خود را در دنیای بعدی داشته باشیم؟
این درک هشیارانه در مورد مادی گرایی یک مزیت اضافی در آموزش فروتنی به ما دارد. به ارث بردن بدن مان از والدین مانند گرفتن خودرو از یک نمایندگی است. ما صرفا میتوانیم به نحوه استفاده از آن افتخار کنیم و نه به تواناییهای آن خودرو. هیچ مبنایی برای افتخار کردن به آی کیو یا ضریب هوشی مان وجود ندارد همان گونه که افتخار کردن به تعداد دور در دقیقهای که موتور خودروی خریداری شده مان نشان میدهد امری منطقی نیست.
تنها قضاوت ارزشی باید بر اساس این باشد که آیا انسانها تواناییهای خود را برای ترویج خیر یا شر به کار میگیرند؟ مشابه این که آیا افراد انرژی هستهای را برای منافع یا سرنوشت جامعه مهار میکنند؟
با در نظر گرفتن مرگ قریب الوقوع مان وجود ما شکلی گذرا از ماده است. با این وجود، اگر اصول راهنمای مان حفظ شود میتواند مهم باشد.
ارزش آن را دارد که بررسیهای علمی در این راستا صورت گیرند: اگر بشریت به جای صرف ۲ تریلیون دلار در سال برای هزینههای نظامی هزینه برای کاوش در فضا را انتخاب میکرد طول عمر بهتری داشتیم. همین بودجه به ما این امکان را میدهد که ظرف مدت کمتر از یک قرن به هر ستاره در کهکشان راه شیری یک کاوشگر بفرستیم که افزایشی یک میلیاردی در مقایسه با نرخ فعلی که با ارسال پنج کاوشگر بین ستارهای در طول پنج دهه از وویجر ۱ و ۲ گرفته تا پایونیر ۱۰ و ۱۱ و نیوهورایزنز نشان داده شده است.
اکثر ستارگان خورشید مانند میلیاردها سال پیش از خورشید شکل گرفته اند یک تاخیر زمانی بسیار بیشتر از زمانی که موشکهای شیمیایی برای عبور از دیسک راه شیری نیاز دارند. اگر تنها یکی از دهها میلیارد منظومه زمین - خورشید در کهکشان راه شیری باعث ایجاد یک تمدن فناوری صلح آمیز فضاپیمایی شود و اگر آن تمدن کاوشگرهایی را با هزینه سالانه ۲ تریلیون دلار به مدت یک میلیون سال به فضا پرتاب کند در آن صورت ۱۰۰۰۰ شئی از این تمدن دیدنی در منظومه شمسی وجود خواهد داشت.
دستگاههای کاربردی "بقای شایستهترین ها" را در فرآیند انتخاب داروینی بین ستارهای دنبال میکنند که ممکن است همان گونه که ریاضیدانانی، چون "جان فون نویمان" و "فریمن دایسون" پیش بینی کرده اند خود همانند سازی تکنولوژیکی باشد.
ماشینهای صلحجو احتمالا با مدت زمانی طولانیتر زنده میمانند، زیرا در مقایسه با انواع تهاجمی اغلب توسط درگیریهای فیزیکی آسیب نمیبینند. پیشرفت علمی آن را از زنجیره نفس انسانی رها خواهد ساخت که ترجیح میدهد وجود موجودات ذی شعور فرازمینی را ادعایی خارق العاده فرض کند.
دستگاههای بینستارهای کاربردی ممکن است حاوی مغزهای هوش مصنوعی باشند که فرستندههای خود را بازتاب میدهند. این سیستمهای هوش مصنوعی در تمثیل افلاطون از غار که در حدود ۳۸۰ قبل از میلاد مسیح در جمهوری نوشته شده است قرار میگیرند.
در این گفتگوی باستانی بین سقراط و برادر افلاطون آن فیلسوف یونانی گروهی از مردم را توصیف میکند که در طول زندگی خود به دیوار غار بسته شده اند مشابه روشی که ما توسط گرانش در سطح زمین محدود شده ایم. زندانیان سایههایی را تماشا میکنند که بر روی دیوار خالی از اشیا دیده میشوند. آنان هیچ گاه پشت سرشان را نگاه نکردند و پشت شان آتشی روشن است و در جلوی آتش مجسمههایی قرار دارند که هنگامی که حرکت میکنند سایه ٔشان بر دیوار رو به رو میافتد. این استعاره برای اوموآموا نخستین جرم میان ستارهای شناخته شدهای که مسیر حرکت آن از منظومه خورشیدی میگذرد و توسط خورشید روشن میشود کافیست. به گفته سقراط در این گفتگو فیلسوف به دنبال درک سطوح بالاتر واقعیت است. معادل مدرن آن دانشمندی است قصد دارد ماهیت اجرام بین ستارهای را دریابد همانند کاری که من در پروژه گالیله هاروارد انجام میدهم.
در عین حال، تمثیل افلاطون ادعا میکند که سایر زندانیان غار حتی تمایلی به ترک زندان خود ندارند، زیرا آنان زندگی بهتری را نمیشناسند. این نشان دهنده واکنش فعلی شکاکان به جستجوی علمی برای کشف اشیاء تکنولوژیکی فرازمینی است.
از آنجایی که علم و فناوری مدرن ما تنها یک قرن قدمت دارد این احتمال وجود دارد که کاوشگرهای هوش مصنوعی فرازمینی بسیار پیشرفتهتر از گجتهایی (یا ابزارک به وسایل الکترونیکی یا مکانیکی کوچکی گفته میشود که برای کاربردهای خاصی طراحی شده اند و به آسانتر شدن زندگی کمک میکنند) باشند که امروز میتوانیم بسازیم. برخورد ما با آن یک تجربه یادگیری خواهد بود و با احساس فروتنی مناسب به ما این امکان را میدهد که جهشی کوانتومی به سمت آینده تکنولوژیکی خود داشته باشیم.
علاقه دولت ایالات متحده به پدیدههای هوایی ناشناس (UAP) به عنوان یک موضوع امنیت ملی علاقه علمی به اجرام فرازمینی را تحسین میکند. با ساقط کردن بالنها یا پهپادهای کشورهای متخاصم دولت از شلوغی اشیاء ساخته شده توسط انسان در آسمان ما میکاهد و بررسی این که آیا کاوشگرهای فرازمینی در آنجا وجود دارد یا خیر را برای دانشمندان آسانتر میکند.
در مجموع، با فرض اینکه واقعیت فیزیکی شناخته شده تمام انواع هوش را به تصویر میکشد ما باید بتوانیم کاوشگرهای هوش مصنوعی فرازمینی را با استفاده از آشکارسازها بر اساس فیزیکی که میشناسیم شناسایی نماییم. دادههای پروژه گالیله که ما آپلود و تجزیه و تحلیل آن را آغاز کرده ایم در سالیان آینده در دسترس عموم قرار خواهد گرفت. منتظر نتایج باشید، زیرا ما "تمثیل غار" افلاطون را به واقعیت تبدیل میکنیم.
زمان انقلاب هوش مصنوعی ظاهراً فرارسیده است و بهنظر میرسد که از همین ابتدای راه درحال ازدستدادن کنترل این فناوری هستیم. موتورهای جستجو، هالیوود و شرکتهای بزرگ رسانهای در تلاشند تا وارد این صنعت شوند و از آن به نفع خود استفاده کنند. اما این صنعت بهراحتی میتواند بسیاری از صنایع دیگر و شکل زندگی ما را تغییر دهد. در ادامه به بررسی این مسئله میپردازیم که انقلاب رباتها چرا و چگونه میتواند از کنترل خارج شود.
قبولی ChatGPT در آزمون برنامهنویسی
چندی قبل در خبری اعلام شد که ChatGPT بهاندازه کافی باهوش است که در گوگل استخدام شود. این شرکت اخیراً این ابزار هوش مصنوعی را مشابه نیروهایی که در شرف استخدام قرار دارند، آزمایش کرده و متوجه شده است که چتبات شرکت OpenAI با موفقیت این آزمون را پشت سر میگذارد.وبسایت PC Magazine میگوید اگر گوگل ChatGPT را بهعنوان برنامهنویس استخدام میکرد، میتوانست از پرداخت سالانه 183 هزار دلار دستمزد خودداری کند. افراد زیادی تاکنون قابلیتهای برنامهنویسی این ربات را آزمایش کردهاند و نگران آینده شغلی برنامهنویسان هستند.
استفاده از ChatGPT توسط قاضی
خودکارسازی فرایندهای دادگاهی با کمک هوش مصنوعی حتی روی کاغذ هم ایده بدی بهنظر میرسد. بااینحال، یک قاضی در کلمبیا تصمیم گرفت که از ChatGPT برای تصمیمگیری درباره بیمه درمانی یک کودک مبتلا به اوتیسم استفاده کند. قاضی «خوان مانوئل پادیلا گارسیا» ظاهراً باور دارد که استفاده از چتباتهای هوش مصنوعی میتواند به صرفهجویی در زمان کمک کند.
گارسیا در حکم خود نوشت: «بررسی استدلالهای این پرونده با استفاده از هوش مصنوعی انجام میشود.» او میگوید امیدوار است که با استفاده از این فناوری انجام کارها را بهینهتر کند.
استفاده از هوش مصنوعی برای نوشتن فیلمنامهها
برنامههای زیادی این ایده را تبلیغ میکنند که هوش مصنوعی میتواند فیلمنامه بنویسد و فرایندهای فیلمسازی را خودکار کند. برای مثال، استارتاپ دیپمایند اخیراً ابزاری به نام Dramatron را معرفی کرد که ظاهراً همراهی برای نوشتن سناریو است. در وبسایت این برنامه گفته شده که Dramatron میتواند متونی تولید کند که یکپارچگی محتوایی بالایی دارند.
Dramatron میتواند توصیف شخصیتها و مکانها، دیالوگها و نقاط مهم داستانی را هم مشخص کند. بااینحساب، شاید بهتر باشد که پس از سپردن وظیفه فیلمسازی به هوش مصنوعی، تماشای فیلمها را هم به هوش مصنوعی واگذار کنیم!
استفاده از هوش مصنوعی بهجای صداپیشگان
وبسایت Vice بهتازگی در گزارشی گفته بود که صنعت سرگرمی هم درحال حرکت بهسمت خودکارسازی صداپیشگی است. ظاهراً برخی شرکتها از صداپیشگان خواستهاند تا حق معنوی استفاده از صدای خود را واگذار کنند تا این شرکتها بتوانند با برنامههای هوش مصنوعی از صدای آنها استفاده کنند.
این قراردادهای عجیبوغریب ازجمله چیزهایی هستند که میتوانند بهطور کامل این صنایع را نابود کنند.
استفاده از هوش مصنوعی بهجای خبرنگاران
چه میشود اگر یک روز فناوری هوش مصنوعی اخبار را برای مخاطبان تولید کند؟ حدود یک ماه پیش مشخص شد که وبسایت CNET، رسانه بزرگ دنیای فناوری، بیسروصدا مشغول انجام چنین کاری بوده و اخبار خود را با یک هوش مصنوعی اختصاصی تولید میکرده است.
البته این مطالب نهتنها پر از اطلاعات غیردقیق بود، بلکه برخی از آنها را میتوان به سرقت ادبی متهم کرد. جایگزینکردن صنعتی که تماماً بر پایه صحت اطلاعات بنا شده است، با هوش مصنوعی احتمالاً کار چندان عاقلانهای نیست.
توجه بازار بورس به هوش مصنوعی
هرجا که حرف از پول باشد، پای بازار بورس و بهخصوص وال استریت هم به میان میآید. Morning Brief میگوید بازارهای مالی اکنون به هر کسبوکاری که پسوند هوش مصنوعی داشته باشد یا ادعا کند که درحال کار روی سیستمهای هوش مصنوعی است، توجه نشان میدهند. بهنظر میرسد که سهام این شرکتها رشد چشمگیری را در پیش خواهد داشت و احتمالاً باید منتظر یک موج دیگر شبیه به موج web3 باشیم.
استفاده از هوش مصنوعی برای جاسوسی
آنچه برای آینده بسیار ترسناک بهنظر میرسد، ترکیب سیستمهای نظارتی و هوش مصنوعی برای ساخت یک سیستم اَبَرجاسوسی هوشمند است. وبسایت Wired اخیراً در گزارشی گفته بود که روسیه از هوش مصنوعی در دوربینهای امنیتی خود استفاده کرده است تا کاری کند که هیچکس نتواند در شهرها از دید دولت مخفی بماند.
رقابت بر سر هوش مصنوعی در دنیای فناوری
دره سیلیکون بهدنبال درآمدزایی از هوش مصنوعی است و همه شرکتها سعی دارند بهنحوی به این بازار بزرگ ورود کنند تا بخشی از کاربران ChatGPT را بهسمت خود بیاورند. مایکروسافت با معرفی نسخه جدید موتور جستجوی بینگ اعلام کرد که دور جدید رقابت در دنیای فناوری آغاز شده است. این شرکت میخواهد با کمک چتبات خود لذت اکتشاف را در میان کاربران افزایش دهد.
در سوی دیگر، گوگل هم اعلام کرده است که هوش مصنوعی خود موسوم به Bard را به موتور جستجویش اضافه میکند. بااینحال، این شرکت کار سختتری در پیش دارد؛ چرا که در گام نخست مرتکب اشتباهاتی شده است. در چین، دو شرکت Alibaba و بایدو اخیراً اعلام کردهاند که آنها هم میخواهند ابزارهای هوش مصنوعی خاص خود را داشته باشند.
منبع: دیجیاتو- ایمان صاحبی