واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

تحلیلهایی درباره اعتراضات آبان 98

گزارشی از نشست "آتش زیر خاکستر"
این نشست امروز درمورد ناآرامی‌های اخیر در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

نشست "آتش زیر خاکستر" درمورد ناآرامی های آبان ماه امسال در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد و تحلیلگران درباره حوادث آبان ماه بعد از گرانی بنزین به صحبت پرداختند.

اعتراضات بنزینی

به گزارش عصر ایران به نقل از انتخاب، در این نشست، علی شکوهی گفت که چند تحلیل درباره ناآرامی‌های آبان وجود دارد:

  1. تحلیل بزرگان نظام مبنی بر این که نظام دشمن دارد و این حوادث توطئه دشمن بوده که نظام هم با آن برخورد کرده است.
  2. برخی گروه‌های تندرو دولت روحانی را در جریان نفوذ می‌دانند که عامل این جریان شده است.
  3. برخی با توجه به مشکلات اقتصادی دولت و مسدود بودن راه مذاکره با آمریکا معتقدند دولت به دنبال کسب درآمد بوده است.

دکتر مجاهدی هم گفت: بدلیل بحران اقتصادی پس از خروج امریکا از برجام، شاهد ایجاد یک طبقه عمودی اجتماعی ناشی از ریزش طبقات مختلف اقتصادی جامعه هستیم که ویژگی مشترک آن نارضایتی است.

این طبقه جدید که آن را بیقراران فرودست یا بی قرارگران می‌نامیم پیام مشترک سخن مشخصی ندارد بلکه به وضعیت موجود معترض است و حاضر است در این اعتراض به خود نیز صدمه بزند.

مهمترین اظهارات او به شرح زیر است:

برخی تحلیل‌ها مبنی بر توطئه بودن این حوادث، قابل تحلیل علمی نیست، حتی اگر فرض کنیم هم توطئه باشد، باید بستری در نارضایتی اجتماعی داشته باشد که باید آن بستر را فهم کرد.

اگر ما جامعه را واجد ساخت طبقاتی بدانیم، طبقات با یکدیگر تعاملاتی دارند و افراد هر طبقه هم با هم ارتباط و مناسباتی دارند که در وضعیت طبیعی با یکدیگر کار می‌کنند، اما در وضعیت غیرطبیعی و آنرمال، طبقات میانی دچار بدقوارگی شده و بخشی از طبقات میانی شروع به ریزش به طبقات پایینتر می‌کنند یعنی درآمدشان متناسب با همطبقه‌های سابق نیست و براساس این کاهش درآمد باید سبک زندگی و عادات خود را تغییر و با هم طبقه‌ای جدید خود وفق دهند.

مشکل وقتی شدیدتر می‌شود که کل یا بخش بزرگی از طبقه متوسط دچار این ریزش شود. اگر بخش‌های ریزش کرده، از چند طبقه باشند، می‌توان یک طبقه عمودی اجتماعی را تحلیل کرد که دچار ریزش، نارضایتی، تغییر سبک زندگی و سردرگمی اجتماعی می‌باشند.

این بخش از جامعه که از چندین طبقه و قشر مختلف تشکیل شده، چون نارضایتی مهمترین ویژگی‌های آن است، می‌تواند بستر انتقال و تحریک و اعتراض باشد و کلیت جامعه و وضع موجود را بد و نامطلوب می‌داند و خود و جامعه را سرزنش می‌کند.

این سیاه بینی به تدریج به سیاه شدن وضعیت می‌انجامد، یعنی ذهنیت جامعه، عینیت می‌یابد.

فقدان جنبش اجتماعی

اگر در جامعه، امکان شکل گیری جنبش‌های اجتماعی وجود داشته باشد، این نارضایتی‌ها و اعتراضات را نمایندگی می‌کند و سخن می‌گوید، بنابراین به ناامیدی و انباشت نمی‌رسد.

شعار اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا، نشاندهنده همین فقدان جنبش‌های نماینده تحولات اجتماعی بود.

در غیاب جنبش‌های اجتماعی مثل جنبش دانشجویی، جنبش کارگری، ناجنبش ها، فعال می‌شوند که ویژگی‌های جنبش‌ها را ندارند و بجای ویژگی‌های اثباتی وارد مقاومت نرم در حوزه‌های مختلف مانند حجاب می‌شوند که جنبه سلبی دارند.

فرودستان بی‌قرار

تفاوت بیقراری‌های ٩٦ و ٩٨ این است که در ٩٦ تاحدی از ناجنبش عبور کرده و می‌تواند سخن بگوید و شعار درست کند.
اما در ٩٨، به همین حد از سخن گفتن هم نمی‌رسد و بیقراری ٩٨ بی زبان است.

این بی زبانی نشان می‌دهد که بخش خاصی از این طبقه عمودی فعال شده است که در جامعه شناسی به آن " فرودستان بی قرار" یا بی قرارگران تلفیقی از بیقرار و کارگر یا محروم است.

در تحلیل جهانی می‌بینیم بی قراری‌های ٩٨، با سایر کشور‌ها مانند عراق، لبنان، ونزوئلا و ... همزمان می‌شود.

بیقراران سه گروهند:

اول گروهی که گذشته‌ای داشتند، اما از دست دادند، نه حال و نه آینده دارند، طبقه متوسط ریزش کرده نماد این گروه هستند

گروه دوم وضعیت حال را داشتند، اما بدلیل شرایط اقتصادی، آینده شان را از دست دادند که طبقات جوان و تحصیل کرده را شامل می‌شود

گروه سوم، کارگران و محرومانی هستند که شرایط زندگی برای آن‌ها غیرقابل تحمل شده و گذشته، حال و آینده ندارند.

٨٥ درصد مردم ناراضی

ویژگی طبقه بیقرار آن است که تغییر را از نابودی وضع موجود که ممکن است خودشان هم آسیب ببینند، اما برای آن‌ها اهمیت ندارد و به هر قیمت حتی خودکشی می‌خواهند این وضع را تغییر دهند.

٨٥ درصد مردم ناراضی هستند و برای آن‌ها روحانی و فلانی فرقی نمی‌کند

پساجمهوری اسلامی، تصویری سیاه است مانند وضعیت امروز عراق، لبنان و سایر کشور‌های مشابه و اپوزیسیون‌های نظیر سلطنت طلب‌ها و مجاهدین خلق، اگر ایران را عراق نکنند، سوئیس نمی‌کنند.

پس مسئولان صدای مردم را بشنوند قبل از اینکه دیر شود.

پساها

ما با پدیده‌های پسا مواجهیم: پسانفت (کاهش درامد نفت)، پسااعتماد (کاهش اعتماد)، پسابوروکراسی (کاهش ظرفیت اداره کشور) و ... که راه حل آن دموکراسی است، اما قبل از دموکراسی نیاز به اثبات صداقت حکومت به مردم است.

براساس نظرسنجی‌های علمی، اکثر مردم ناراضی هستند و می‌دانند از اعتراضشان بیگانگان استفاده می‌کنند، اما چاره دیگری ندارند.

٦٢ درصد مردم خواستار گفتگوی حکومت با معترضان هستند.

افزایش مستضعفان

انقلاب ما با وعده عدالت ایجاد شد، اما امروز با پدیده انباشت و افزایش مستضعفان مواجهیم.

مستضعف به معنای کسی است که به ضعف کشیده شده بنابراین فقط فقرا مستضعف نیستند و کسانی که در طبقات مختلف به ضعف و جایگاه پایین‌تر کشیده شده اند، مستضعفند.

مستضعفین در برابر بی عدالتی‌های شدید نمی‌توانند ساکت بمانند، بی عدالتی میان بخش‌های مرفه شهر و حاشیه نشین‌ها مانند تهران و مشهد، مناطق صنعتی و شهر‌های فقیر کنار آن‌ها مانند ماهشهر.

بی عدالتی شدید در توزیع امکانات، رفاه، بهداشت، آموزش، تفریحات و ... در کنار تخریب شدید محیط زیست حاشیه ها، موجب تشدید نارضایتی‌ها می‌شوند.

جوانان بین ١٨ تا ٢٩ سال از همه گروه‌های سنی، ناراضی‌تر هستند، چرا که این گروه بیشتر رشد اقتصادی منفی یک دهه گذشته را احساس می‌کنند.

توسعه نامتوازن بهمراه گسترش فقر موجب شدیدترین مظاهر بی عدالتی مانند گسترش حاشیه نشینی، کارتن خوابی و گورخوابی و تن فروشی می‌شود.

اکثر معترضین کسانی هستند که ظرفیت شوک افزایش قیمت بنزین را ندارند و زندگی روزمره شان مختل می‌شود.

این وضعیت بی عدالتی اگر هر چه جلوتر برود، عریان‌تر و خشن‌تر شود، چشم اندازی برای آینده باقی نمی‌گذارد و امید اجتماعی را از بین می‌برد.

راهکار این است که سیستم، خشن‌ترین صورت‌های بی عدالتی را شناسایی کند؛ مانند بحران زنان سرپرست خانوار، خانواده‌های دارای چندبیکار یا بیماران شدید و پس از شناسایی، تلاش کند رنج آن‌ها را کاهش دهد.

اینقدر مناقشه و اختلاف در جامعه زیاد است که قدرت تصمیم گیری وجود ندارد و نمی‌توان امیدوار به کارآمدی بود.

برای مردم، نظام و دولت تفاوتی ندارند

باید مسئولان بفهمند که برای مردم، نظام و دولت تفاوتی ندارند، مردم می‌خواهند زندگی کنند و برایشان رییس جمهور و بقیه مسولان فرقی ندارند.

٨٥ درصد مردم از وضعیت کشور ناراضی هستند و فرقی بین روحانی و فلانی نمی‌گذارند.

مگر ما ترامپ را از حکومت امریکا جدا می‌کنیم؟ فرض بر اینکه مردم جدا هم بکنند چه تفاوتی برای مشکلات آن‌ها مانند بیکاری و تورم دارد؟

بفهمیم که انسان موجودی مادی است، نیاز به هوا، آب، غذا، مسکن و پوشاک دارد و فقط با معنویات نمی‌تواند زنده بماند.

به این مردم توجه کنید که زنده بمانند تا بتوانند معنوی شوند.

زنده ماندن نیاز به ساختن اقتصاد و مدیریت کارامدی دارد و ما مثل همه مردم جهان نیازمند سلامت در حکومت، اقتصاد و امنیت و رفاه هستیم.

نتیجه شکاف بین نظام و دولت، توسعه متوازن و غیرمتوازن همین است، اگر شکاف ترمیم نشود به خشونت می‌انجامد.

خشونت کور، خشونتی است که از طبقه فرودست آغاز و به سایر طبقات توسعه می‌یابد.

پساجمهوری اسلامی، تصویری سیاه است مانند وضعیت امروز عراق، لبنان و سایر کشور‌های مشابه و اپوزیسیون‌های نظیر سلطنت طلب‌ها و مجاهدین خلق، اگر ایران را عراق نکنند، سوئیس نمی‌کنند.

پس مسئولان صدای مردم را بشنوند قبل از اینکه دیر شود.

دلیل جدی تحریم‌های آمریکاست

همچنین دکتر ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا به موارد زیر اشاره کرد:

عوامل ناآرامی‌های آبان ماه که تنها در دو، سه روز گستره بزرگی از کشور را در بر گرفت، متعدد است و نباید آن‌ها را صرفا اقتصادی یا صرفا امنیتی دید.

اگر تنها عامل این موضوع را قیمت بنزین بدانیم قطعا به خطا رفته ایم.

اگر عوامل امنیتی و نقش آفرینی خارجی را نادیده بگیریم خطاست. به ویژه که دلیل جدی این مشکلات تحریم‌های آمریکاست.

یکی از مسائل امروز ما دولت ناکارآمد است که در نحوه اجرای شبانه و ضعیف طرح و جزییات آن خود را نشان داد.

اگر پرسیده شود این طرح درست بود یا نه، باید بگویم این طرح بسیاری از شعار‌های دولت درباره پخش پول بین مردم و کارت سوخت و.. را زیر سوال برد.

نه تنها مردم که بخش‌های دیگر حاکمیت هم توجیه نشده بودند.





امیرمحبیان: لحظات اعتراضات دارد به هم نزدیک‌تر می شودیک جامعه شناس با یادآوری اینکه لحظات اعتراضات دارد به هم نزدیک‌تر می شود، گفت: مسئولین باید خیلی مواظب باشند.

به گزارش ایسنا، امیر محبیان در نشست منطق اجتماعی اعتراضات آبان ۹۸ اظهار کرد: لحظات اعتراضات دارد به هم نزدیک تر می شود. مسئولین باید خیلی مواظب باشند. آن‌چیزی که باعث شد اعتراضات با پایه بنزین گسترش پیدا کند این بود که چشم انداز منفی است ؛ مردم گرانی فزاینده‌ محتمل بر افزایش قیمت بنزین را متصور شدند.

وی ادامه داد: ۲۸ استان و بیش از صد شهر را اعتراضات در برگرفت ؛ تفاوتش به نسبت اعتراضات ۹۶ این است که شدتش بیشتر شد. شاخصه های این اعتراضات از ۹۶ شروع شد و در ۹۸ هم خود را نشان داد. بر خلاف اعتراضات سال ۸۸ که جریان اصلاحات از اعتراضات مردم حمایت کرد در این اعتراضات هیچ جریان سیاسی از آن حمایت نکرد.

وی افزود: وقتی اعتراضات تحت حمایت جریان سیاسی است نظام سیاسی می داند با چه کسی صحبت کند، اما وقتی اعتراضات این طور اتمیزه می شود اعتراض‌ها به شکل دینامیکی و انتظامی امنیتی تغییر می‌کند.




حسین راغفر جامعه شناس: اعتراضات مردم سال‌هاست به اشکال مختلف وجود دارد

حسین راغفر جامعه شناس: اعتراضات مردم سال‌هاست به اشکال مختلف وجود داردیک جامعه شناس، صف های جلوی درب سفارتخانه ها یا افزایش آمار اعتیاد را هم نوعی اعتراض خواند.

به گزارش ایسنا، حسین راغفر در نشست منطق اعتراضات آبان ماه ۹۸ اظهار کرد: کاملا قابل پیش‌بینی بود و ما سال ها است که پیش‌بینی اش را می‌کردیم. سال اول که دولت دهم سیاست های افزایش قیمت حامل ها را اعلام کرد همین استدلال هایی که رئیس دولت دوازدهم مطرح کرد را مطرح کردند.

وی ادامه داد: در آن زمان احتمال شورش‌ها و اعتراضات مردمی مطرح شد خاطرم هست پایان سال ۸۹ سخنگوی دولت دهم در تلوزیون آمد و ادعا کرد مردم با آن ها همکاری کردند و کسانی پیش‌بینی شورش می کردند، اما شورشی رخ نداد. البته خاطرمان هست دی ۸۹ تمام پمپ‌بنزین ها را نیروهای انتظامی کنترل می‌کرد، کاملا مشخص بود و این انتظار میان دولت مردان وجود داشت. اما وقتی سخنگو گفت مردم همکاری کردند و شورشی نشد، من جواب دادم این شورش اتفاق افتاد و شما ندیدید، مردم به جای آتش زدن پمپ بنزین ها خودشان را آتش زدند؛ رشد اعتیاد با افزایش قیمت بنزین بالا رفت.

این فعال سیاسی ابراز عقیده کرد: ما از آن سال شاهد اشکال مختلف شورش ها علیه خود هستیم. صف ها درب سفارتخانه ها شورش است، فرار مغزها شورش است.

راغفر گفت: از بعد از جنگ که در آن پایگاه اصلی انقلاب گروه های مردمی بودند، با تغییر سیاست های اقتصادی شاهد ایدئولوژی جدید بوده‌ایم که حمایت از سرمایه و سرمایه دار و بعدها مفاهیمی مثل کارآفرینی جایگزینش شد و مردم به کنار رفتند.

وی همچنین اظهار کرد: وعده های دولت‌ها طی سالیان گذشته مبنی بر کاهش درآمدهای دولت محقق نشد.

این کنشگر اجتماعی گفت: آن‌چیزی که تحت عنوان خصوصی سازی ها، بانک‌های خصوصی و تغییر اصل ۴۴ قانون اساسی رخ داد، به نفع سرمایه داران بود ؛ امروز شاهد این هستیم که منابع معدنی بسیار بزرگی دست اصحاب قدرت است. بسیاری از پتروشیمی ها به احزاب سیاسی داده شد همه کسانی که در درون نظام تصمیم گیری هستند، می دانند بانک ها در چه وضعیتی هستند و می‌دانند چه فسادهایی صورت گرفته است، اما انگیزه ای برای برخورد با آنان وجود ندارد.

راغفر در ادامه این نشست افزود: وحدت سرزمینی برای ما از هرچه که هست مهم تر است. بسیاری روی این موضوع سرمایه گذاری کردند که تهدید جدی برای کشور است.

وی خاطرنشان کرد: اعتراضات واکنش مردم به افزایش قیمت بنزین نیست، بلکه سرکوب سه دهه نیروی کار و افزایش اشرافی‌گری است. چه کسانی مقصر بودند؟ آن هایی که به قدرت نزدیک هستند و جالب آنکه خود آنان و خانواده هایشان معترض به نظام هم هستند.

این جامعه‌شناس گفت: ۵۰۰ هزار میلیارد تومان سپرده های مردم نزد بانک های خصوصی گم شده است. سال ۹۶ مردم در اعتراض به عملکرد صندوق های اعتباری و بانک های خصوصی راه افتادند. مردم جلوی چشم میلیون ها نفر اعتراض می کردند. این ها همه نارضایتی هایی است که نارضایتی را در جامعه ما ریشه دار کرده است.

وی تصریح کرد: حتی اگر مردم می دانستند این افزایش قیمت آخرین افزایش قیمت است حتما رفتارشان متفاوت می بود اما می دانند که این چرخه افزایش قیمت ادامه دار خواهد بود. بعد عده ای می گویند فنر فشرده شد؛ کاری نکنید که فنر ایجاد شود. متاسفانه همه ارزیابی ها به پیامدها فقط توجه می‌کند نه ریشه ها.

راغفر گفت: آنقدر پول ملی سرکوب شد که برای افغانستان می ارزید از ایران سیب زمینی بخرد. ما برای اولین بار به افغانستان صادرات مواد غذایی داشتیم. ۷۵۰ تن سال گذشته پیاز و سیب زمینی صادر کردیم و شب عید مردم خودمان سیب زمینی و پیاز ندارند. سر ریز این ها روی زندگی مردم است. ۴۰۰ هزار میلیارد تومان پول کردند در جیب خصولتی ها. اسم ۲۰ شرکت خصولتی را نوشتیم و چاپ کردیم. کسی توجه نکرد. مالیاتی که دادند هیچ است. چرا از این ها مالیات نمی گیرید؟ چرا از رانت ها مالیات نمی‌گیرید؟

راغفر در ادامه گفت: چرا برای کارگرانی که چندماه حقوق نگرفتند حکم سنگین می دهیم و سرکوب می کنیم؟ چه اتفاقی برای ثامن الائمه در مشهد افتاد؟

وی با طرح این پرسش که چرا مردم در بعضی کشورها شورش نمی‌کنند، گفت: مفهوم محرومیت نسبی از اینجا حاصل می شود که مردم خود را با گروه مرجع خود مقایسه می کنند. این احساسات در دولت های نهم تا دوازدهم ایجاد شده و این سبب شده است که نارضایتی ها افزایش یابد. رژه اشرافیت را هم باید اضافه کرد؛ بازنده ها می بینند یک الف بچه ای پشت ماشین شش هفت میلیارد تومنی عیاشی می کند. در شهر ما هم فساد به اشکال مختلف وجود دارد. مردم مگر نمی بینند با فاصله چند کیلومتری یک خانه آنچنانی در اندرزگو است و در شوش بچه می فروشند؟

این جامعه شناس با بیان اینکه مکانیزم ها برای اعتراض بسته است، گفت: یک کارگر که چند ماه است حقوق نگرفته چگونه باید اعتراض خود را اعلام کند؟ طبیعی است که این انفجارها صورت می گیرد.

وی گفت: عمدتا این‌دفعه معترضین از طبقات پایین جامعه هستند. آمارها این موضوع را نشان می دهد. طبقه متوسط احساس نابرابری دارند، اما طبقه پایین با پوست و گوشت این نابرابری را درک می کنند.

راغفر تصریح کرد که فرسوده شدن اعتماد عمومی کاملا خود را در اعتراضات اخیر نشان داده است.

وی گفت: رسانه های خارجی هم طبیعی است که روی اعتراضات مردم سرمایه گذاری کنند. یکی از گروه های معترض جدی در این میان جوان های بیکار و تحصیل کرده ها هستند. اگر درست برخورد نشود با چنین اعتراضاتی و درست مدیریت نشود منتظر انفجار بیش تری باید باشیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد