عیسی
کلانتری در همایش بررسی ساختار تشکیلاتی مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست
ایران که روز یکشنبه در دانشکده منابع طبیعی در کرج برگزار شد، سخنرانی
کرد.
به گزارش عصرایران به نقل از ایسنا رییس سازمان محیط زیست کشور گفت:
- ما خودخواه ترین نسلی هستیم که در طول هفت هزار سال پیش در این سرزمین زیسته است چون هر بلایی بر سر حوزه محیط زیست آمده طی چهار دهه گذشته بوده است. پیش از این مدت، بسیاری از شاخصهای محیط زیستی کشور مثل آب در جایگاه مناسبی قرار داشت.
- بدون شک از سه دهه قبل بسیاری می دانستند که سیاستهای آبی کشور نادرست است ولی اعتراضی نکردند و سکوت پیشه کردند. سکوت صاحب نظران در خصوص اعمال سیاستهای نادرست آبی باعث شده است امروز کشور به ورشکستگی در بخش آب برسد.
- متاسفانه طی چند دهه گذشته انجمنهای علمی در خصوص منابع طبیعی و محیط
زیست بهدرستی عمل نکردهاند. انجمنهای علمی از چند دهه قبل وضعیت امروز
منابع طبیعی و محیط زیست کشور را پیش بینی میکردند ولی سکوت کردند و امروز
دچار مشکلات عدیده در این حوزه هستیم.
سکوت صاحب نظران در برابر اجرای سیاستهای غلط آبی
- بدون شک از سه دهه قبل بسیاری می دانستند که سیاستهای آبی کشور
نادرست است ولی اعتراضی نکردند و سکوت پیشه کردند. سکوت صاحب نظران در خصوص
اعمال سیاستهای نادرست آبی باعث شده است امروز کشور به ورشکستگی در بخش
آب برسد. بسیاری از این صاحبنظران به علت این که اعمال سیاستهای نادرست
آبی باعث افزایش درآمدشان میشد نه تنها جلوی اجرای آنها را نگرفتند بلکه
خودشان پیش قدم اجرای آنها شدند.
- سالانه ۸۸ میلیارد متر مکعب در کشور آب تولید میشود ولی مصرف سالانه آن ۹۷ میلیارد متر مکعب است.
- امروز وضعیت استحصال از منابع آبی تجدید پذیر کشور به ۱۱۰ درصد رسیده و این وضعیت اسفبار است.
- طی دهههای گذشته با هدف افزایش محصول، خودکفایی، کاهش وابستگی به
خارج و واردات، ضربات محکمی به محیط زیست و منابع طبیعی کشور وارد شده است.
متاسفانه مسئولان بهای خودکفایی به دست آمده در بخش کشاورزی را درست
محاسبه نکردند وگرنه امروز وضعیت منابع طبیعی و محیط زیست کشور اینقدرغم
انگیز نبود. بهای بخشی از این خودکفایی این بوده که ایران امروز جزو
کشورهای اول جهان در زمینه فرسایش خاک، استحصال منابع آبی، گسترش بیابان
و... است.
یوزپلنگ ایرانی محکوم به نابودی است
- باید
بپذیریم یوزپلنگ ایرانی نیز مثل بسیاری از گونههای ایرانی از بین رفته
محکوم به نابودی است. تعداد یوزپلنگهای ایران از ۱۱۲ قلاده به ۴۷ قلاده
رسیده است چون این حیوانات گرسنه هستند و پوشش گیاهی مناسبی وجود ندارد تا
امکان رشد حیواناتی که یوزپلنگهای موجود از آنها تغذیه میکنند فراهم شود.
فاتحه تالابهای کشور خوانده شده است
- امروز یک تالاب و دریاچه زنده در کشور نداریم و از این متعجب هستیم که چرا حجم ریزگردهای کشور افزایش یافته است.
- طی این سالها اگر هر دشمنی در این سرزمین حاکم میشد این رفتار را با منابع طبیعی و محیط زیست انجام نمی داد.
- ما خودخواه ترین نسلی هستیم که در طول هفت هزار سال پیش در این سرزمین زیسته است چون هر بلایی بر سر حوزه محیط زیست آمده طی چهار دهه گذشته بوده است. پیش از این مدت، بسیاری از شاخصهای محیط زیستی کشور مثل آب در جایگاه مناسبی قرار داشت.
- امروز دیگر زمان آن نیست که علت مشکلات و کم کاریهای صورت گرفته را گردن دیگران بیندازیم بلکه باید تلاش کنیم وضعیت موجود را اگر بهتر نمیکنیم لااقل بدتر نکنیم.
- بدون شک این رسم کشورداری نیست و آیندگان ما را قضاوت میکنند چون منابع طبیعی و محیط زیست ارث پدرما نیست و باید به آیندگان منتقل شود. نباید فکر کنیم چون تکنولوژی داریم باید به هر طریق که میتوانیم شیره منابع طبیعی و محیط زیست را بدون توجه به نیاز آیندگان بکشیم.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «ما خودخواه ترین نسلی هستیم که در طول هفت هزار سال پیش در این سرزمین زیسته چون هر بلایی بر سر حوزه محیط زیست آمده طی چهار دهه گذشته بوده است. پیش از این مدت، بسیاری از شاخصهای محیط زیستی کشور مثل آب در جایگاه مناسبی قرار داشت... بدون شک این رسم کشورداری نیست و آیندگان ما را قضاوت میکنند چون منابع طبیعی و محیط زیست ارث پدرما نیست و باید به آیندگان منتقل شود. نباید فکر کنیم چون تکنولوژی داریم باید به هر طریق که میتوانیم شیره منابع طبیعی و محیط زیست را بدون توجه به نیاز آیندگان بکشیم».
اینها تازه ترین سخنان عیسی کلانتری است و هر چند قصد داشتم مطلب دیگری بنویسم اما سخنان معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست آن قدر تکان دهنده است که مجال پرداختن به موضوع مورد نظر را باقی نگذاشته است.
هر چند که نیاز به تفسیر ندارد. از بس که حرف آقای کلانتری روشن و واضح است: در این سی چهل سال رسما محیط زیست را نابود کرده ایم.
به عبارت دیگر از تکنولوژی و فناوری برای نابودی بهره برده ایم و این کم هنری نیست!
قرن ها و هزاره ها در این سرزمین مردم در عین کم آبی، هم زندگی می کرده اند و هم مهم ترین پیشه آنان زراعت بوده است.
چند اتفاق اما موجب بر هم ریختن این نظم شد. اولی اصلاحات ارضی در آغاز دهه 40 خورشیدی بود. زیرا در سیستم ارباب – رعیتی سهم مشخصی به موضوع آب و احداث نهر و قنات و لایروبی اختصاص داشت و از اصلاحات ارضی به بعد این کار به سازمان های مختلف دولتی محول شد که هر چند نوسازی هایی انجام دادند اما در عمل گرفتار بوروکراسی های اداری شد.
اتفاق دوم بعد از انقلاب بود که تصور می شد به هرقیمت باید به همه جا آب برسانند تا کشاورزی را رونق دهند و چون مسؤولان مختلف در نواحی متفاوت ایران ریشه داشتند هرکه به قدر تصور خود کوشید نقشی ایفا کند اما در عمل وضعی را شاهدیم که می بینیم.
کافی است به یاد آوریم در تابستان 1358 و در مجلس خبرگان قانون اساسی و هنگامی که آیت الله محمد صدوقی نماینده استان یزد در مخالفت با ریاست جمهوری زنان وبرای این که بگوید زنان در عمران و آبادی نقشی نداشته اند به موضوع قنات ها اشاره کرد و گفت: «در همین یزد خودمان چهل هزار قنات داریم. این چهل هزار قنات را کی ساخته؟»
در این گفتار البته بحث نقش و زنان در میان نیست و تنها اشاره به تعداد قنات ها مد نظر است.
ما از تکنولوژی علیه منابع ملی استفاده کرده ایم. تا بوده در این مملکت شکار بوده اما در این سه چهاردهه با پیشرفته ترین سلاح ها به جانِ جانوران افتادیم و بدترین استفاده ممکن از تکنولوژی صورت پذیرفته است.
تا بوده از آب های غیر سطحی استفاده می شده اما با تکنولوژی چاه های عمیق حفر کردند و بی محابا آب برداشتند.
نمی خواهیم تمام تقصیر را گردن تکنولوژی بیندازیم که معلوم است مدیریت هم مؤثر یا مقصر بوده است. غرض این است که بگوییم تخصص ویژه ای کسب کرده ایم در بدترین نوع استفاده از تکنولوژی.
خودرو وسیله مرگ شده و صنعت آسانسور و پیشرفت در تکنولوژی های ساخت و ساز باعث شده شهر را عمودی بسازیم و این بلا را بر سر هوا بیاوریم.
قطعا این پرسش در ذهن خوانندگان شکل می گیرد که مگر همین آقای کلانتری سال ها وزیر و مقام مسؤول نبوده است؟ او هم می تواند متقابلا بگوید در آن سال ها هم هشدار می داده و از مخالفان جدی بحث خودکفایی بوده و معتقد بوده خودکفایی که به خاطر آن انتقال و اتلاف آب صورت پذیرفته تنها در اقلام استراتژیک مانند گندم پذیرفتنی است. یا در این صحبت ها هم تصریح کرده سخن گفتن صرف درباره گذشته فایده ای ندارد و باید به آینده اندیشید.
می توان این گفتار را ادامه داد اما واقعا نیازی نیست. تنها کافی است یک بار دیگر سخنان رییس سازمان حفاظت محیط زیست را بخوانیم و آن قدر تکان دهنده است که پیشنهاد انتزاع بخش آب از وزارت نیرو و سپردن آن به سازمان محیط زیست را به زمانی دیگر موکول می کنم.
به جای گریبان این وآن را گرفتن باید از خودمان بپرسیم: چه کردیم با خودمان؟
حتی جا دارد گریه کنیم و بدانیم این همه بی هنری در مدیریت منابع در کمتر جای دنیا سابقه دارد.
این جملات را که خواندم بیش از هر عدد و رقم صدای خش دار محسن چاوشی را می شنوم:
چه کردی با خودت، چاووش خون خاکِ بی زایر
چه کردی با خودت بُغض خیابون های بی عابر
موذن زاده داره رو مزارت نوحه می خونه
چه کردی با خودت آوازه خونِ شهر بی شاعر
کاری نکنیم درآینده ای نه چندان دور سرزمینی بی آب که نسل حیوانات آن هم منقرض شده تنها کاری که برای مان باقی بماند این باشد که بخوانیم: