واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم

غزل شمارهٔ ۳۳۰

 
حافظ
 

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم

تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم

چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست

بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم

بر آستان مرادت گشاده‌ام در چشم

که یک نظر فکنی خود فکندی از نظرم

چه شکر گویمت ای خیل غم عفاک الله

که روز بی‌کسی آخر نمی‌روی ز سرم

غلام مردم چشمم که با سیاه دلی

هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم

به هر نظر بت ما جلوه می‌کند لیکن

کس این کرشمه نبیند که من همی‌نگرم

به خاک حافظ اگر یار بگذرد چون باد

ز شوق در دل آن تنگنا کفن بدرم

 


حاشیه‌ها

امین کیخا نوشته:

شمع سحر شمعی است که که هرچند می سوزد اما به او نگر نمی کنند و نماد نیکی و روی ناکردگی است ولی شمع شب همه بدو روی کنند.

جدا نوشته:

سلام.
مقصود از شمع سحر؛
۱-نظر جناب امین کیخا.
۲-شمع سحر شمعی است که تمام شب را تا سحر ایستاده و سوخته به امید رسیدن به صبح.(صبر)
۳-شمع سحر شمعی است که بخاطر سوختن در طول شب احتمال تمام شدنش زیاد است و درواقع آماده است برای مردن.(ایثار)
۴-شمع سحر شمعی است که با دمیدن صبح قطعا خاموشش خواهند کرد زیرا روز رسیده و نیازی به او نیست…(عشق به آمدن صبح حتی اگر خودش نباشد)
و این اوج آرزومندی اش برای دمیدن هدفش را که صبح است نشان می دهد…
.
بادرود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد