واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

از گدای نصرانی تا زن فومنی: حرمت علی(ع) را حفظ کنیم

عصر ایران ؛ جعفر محمدی - وقتی فیلم سیلی زدن مأمور شهردای فومن به صورت زن دستفروشی که سنی هم از او گذشته بود را دیدم، یاد ماجرایی از دوران حکومت امام علی(ع) افتادم:

پیر مرد فرتوت و نابینایى، در حال گدایى، بر حضرت علی(ع) گذشت.

امام فرمود: این مرد کیست و چرا گدایى مى کند؟

جواب گفتند: "نصرانى است."

امام (ع) فرمود: تا آن زمان که قدرت کار کردن داشت از او کار کشیدید و اینک که پیر شده و قدرت کار کردن ندارد، از تأمین روزى وى دریغ مى ورزید؟!  از بیت المال زندگى او را تأمین کنید.*

بی هیچ تعارفی، ما برغم ادعاهایمان هنوز تا رسیدن به استانداردهای حکومت عدل علوی(ع)، فاصله بسیاری داریم. هر اندازه فاصله ما بیشتر باشد و ادعا کنیم، به همان اندازه به علی(ع) بیشتر ستم کرده ایم.

هر گاه پیرمردی را در حال تکدی گری، پیرزنی را در حال دستفروشی یا کودکی را در حال کار در خیابان دیدیم و به جای بی اعتنایی یا زدن سیلی بر صورت شان، همانند علی(ع) زندگی اش را از بیت المال تأمین کردیم، آنگاه می توانیم بگوییم به حکومت عدل علی(ع)، نزدیک شده ایم.


* مَرَّ شَیخٌ مَکفُوفٌ کَبیرٌ یَسألُ. فَقالَ أمیرُالمُؤمِنینَ: ما هذا؟ فقالُوا : یا أمیرَالمُؤمِنینَ! نَصرانیٌّ. فَقالَ : استَعمَلتُمُوهُ حَتّى إذا کَبُرَ و عَجَزَ مَنَعتُمُوهُ ، أنفِقُوا عَلَیهِ مِن بَیتِ المالِ «وسائل الشیعه، جلد15، صفحه66»

زلزله تهران چقدر نزدیک است؟

بعد از زلزله ایتالیا نوبت تهران است؟!
در گزارش «اکسپرس» هشدار داده شد:

بعد از زلزله ایتالیا نوبت تهران است؟!

ایتالیا درهفته گذشته زمین‌لرزه‌ای مرگبار را از سر گذراند، زلزله‌ای ٦,٢ ریشتری که تا لحظه نگارش این گزارش ٢٨١ تن را کشته است. مثل هربار پس از هر زلزله، باز هم ناقوس خطر به صدا درآمده. «تهران، استانبول و لس‌آنجلس در نوبت بعدی زلزله مرگ‌آور هستند.»

پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: ایتالیا درهفته گذشته زمین‌لرزه‌ای مرگبار را از سر گذراند، زلزله‌ای ۶,٢ ریشتری که تا لحظه نگارش این گزارش ٢٨١ تن را کشته است. مثل هربار پس از هر زلزله، باز هم ناقوس خطر به صدا درآمده. «تهران، استانبول و لس‌آنجلس در نوبت بعدی زلزله مرگ‌آور هستند.» خبرگزاری اکسپرس در تازه‌ترین گزارش‌اش دست روی تهران گذاشته و از زلزله‌ای حرف زده که بی‌برو و برگرد، بیخ گوش این شهر است.

زمین‌شناسان و متخصصان زلزله‌شناسی، بارها از زلزله‌خیزبودن این سرزمین گفته‌اند و پوسته ضعیف فلات ایران که هنوز به پایداری نرسیده و با حرکت صفحه‌های عربستان، هند و اوراسیا، گاه و بیگاه می‌لرزد، حتی در نقشه جهانی زلزله، نقاط زلزله‌خیز با رنگ سرخ نشان داده شده است و ایران در این نقشه به شکل نگینی سرخ بر صفحه جهان دیده می‌شود. زلزله‌شناسان معتقدند؛ «زمین‌لرزه قبلا اتفاق افتاده، پس باز هم اتفاق می‌افتد.» همین است که هربار با لرزیدن مختصر پوسته کره‌زمین، هراس زلزله به جان آدم‌ها می‌افتد. این خطر درکمین بسیاری از شهر‌های ایران است و‌ درصد بلاخیزی‌اش چنان که مطالعات نشان داده، برای تهران بیشتر است.
گزارش اکسپرس از تهران
تازه‌ترین گزارش «اکسپرس» که «فارس» دیروز آن را منتشر کرده،‌ بعد از زلزله ایتالیا، از خطری نوشته که درکمین سه شهر بزرگ جهان است. «لس‌آنجلس که روی گسل سن آندرس قرار گرفته و زلزله در آن عجیب نیست» و «کارشناسان ناسا معتقدند که بخشی از فشار زمین‌لرزه‌های قبلی تا آوریل‌ سال ٢٠١٨ به زمین لرزه در لس‌آنجلس خواهد انجامید.» و قدرتش «۶,١ تا ۶.٣ درجه در مقیاس ریشتر» خواهد بود.

استانبول در ترکیه هم گزینه دیگر است. در این گزارش زمین‌لرزه‌های کوچک و بزرگ قرن بیستم یادآوری شده که جان نزدیک به صد‌هزار نفر را در این شهر گرفته و تحقیقی در‌سال ٢٠٠٠ که نشان داده که «احتمالا ۶٠‌درصد این شهر تا‌ سال ٢٠٣٠ در زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ٧ ریشتر را تجربه خواهد کرد.» نویسنده این گزارش، با استناد به مطالعات پیشین از احتمال وقوع زلزله در تهران هم اینچنین نوشته است: «این شهر در نزدیکی ٣ گسل بزرگ ساخته شده است.»

گزارش اکسپرس به جمعیت مهاجر تهران و ساختمان‌سازی‌های گسترده بدون رعایت موارد ایمنی زلزله هم اشاره کرده است. همچنین به گفته‌های بهرام عکاشه، زلزله‌شناس ایرانی در گفت‌وگو با رویترز پرداخته که درباره تهران گفته است؛ «احتمال وقوع زلزله با قدرت حداقلی ۶ ریشتر طی ۵٠‌سال آینده ٩٠‌درصد است.» در ادامه این گزارش همچنین آمده است: «درحال حاضر جنوب‌شرق آسیا، آمریکای جنوبی و اخیرا نیز، با زلزله مهلک در مرکز ایتالیا، اروپا درحال حس کردن تأثیرات این مسأله است. برهمین اساس نگرانی‌هایی نسبت به احتمال وقوع زمین‌لرزه‌های مهلک‌تر در برخی نقاط جهان که به از بین رفتن کل یک شهر منجر شود، گسترش یافته است. از این نظر سه شهر در جهان با بیشترین احتمال وقوع زلزله بعدی لس‌آنجلس، تهران و استانبول هستند.»
تهران و سه گسل خطرناکش
اما پیش از این هم مطالعاتی درباره زمین لرزه نشان می داد که «تهران در کنار توکیو، استانبول، لس آنجلس، اوزاکا و جاکارتا یکی از شش کلانشهر مهم جهان است که در معرض ریسک بالای زلزله قرار دارد.» رخدادی که با وقوع در کلانشهرها به مرگ هزاران تن خواهد انجامید. مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله خطر پیش رو را «فاجعه ای بین المللی» می داند و به «شهروند» می گوید:«این مطالعه تازه ای نیست اما از واقعیت هم به دور نیست. زمین لرزه مهمی که هر بار بعد از زلزله از آن صحبت می شود، ابعاد گسترده ای خواهد داشت.» به گفته او تهران سه عامل آسیب زای زلزله را دارد:«خطر بالا، آسیب پذیری زیر ساخت ها و جمعیت قابل توجه.» زارع ادامه می دهد: «تفاوت شهرهای نام برده در این مطالعات این است که لس آنجلس، توکیو و اوزاکا توسعه یافته اند و تهران و کراچی و جاکارتا در کشورهای در حال توسعه قرار گرفته اند.

همین مسئله باعث می شود جمعیت و کیفیت زیرساخت ها در این شهرها متفاوت باشد.»اینطور که این زلزله شناس می گوید، اگرچه هیچ منطقه ای در ایران از خطر زلزله به دور نیست اما ٢١ گسل زیر پای تهرانی‌هاست که از این میان سه گسل بیش از بقیه، فعالند، «گسل شمال تهران، که معروف ترین گسل فعال پایتخت است و در ١٠ هزار سال گذشته ٢ زلزله مهم را از سر گذرانده و هر روز زلزله های کوچک متعددی در آن رخ می دهد.

به طوری که در ٧ سال اخیر، حداقل ١٠ زلزله بیش از ٣,۵ ریشتری داشته است.» ،«گسل مُشا، که از ٣۵ کیلومتری تهران می گذرد.»، «گسل چیتگر یا طرشت» و از سوی دیگر گسل هایی در جنوب پایتخت که «گسل کهریزک، ری و پیشوا» از مهمترین آنها هستند. اگرچه جمعیت بالا، خطر طبیعی زلزله و آسیب پذیری زیرساخت ها و بافت فرسوده تهرانی ها را تهدید می کند به گفته این استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی، اما «همه این عوامل در جنوب تهران گسترده تر است» و هنوز فکری به حال بافت فرسوده نشده و ساخت و ساز در حریم پهنه گسل ها متوقف نشده است.

منبع: شهروند

امتداد صفحه غدیر تا ظهور

سلسله نوشتار حضرت آیت‌الله العظمی صافی به مناسبت دهه مبارکه ولایت/4

مکتب غدیر، مکتب جهاد، مکتب ایمان، مکتب قرآن و استمرار مکتب همه انبیاء است.

غدیر، صراطی است که رهپویان حقیقت باید از آن عبور کنند و گمشدگان در وادی خوف، خطر، تاریکی و ضلالت، راه خود را به آن مقصد به اتمام برسانند.

 

  • نظامی که منقطع نخواهد شد.

 

نظامی که در غدیر به آن‌صورت عام و جلوه رسمی به همگان اعلام شد نظامی است که همواره استمرار داشته و هرگز منقطع نخواهد شد و زمین هیچ‌گاه از شخصی که صاحب، مدیر و رهبر آن نظام باشد خالی نخواهد ماند.

صفحه‌ غدیر هنوز پایان نیافته است و تا ظهور موفور السرور آخرین خورشید از سلاله غدیر ادامه دارد و عاشقان غدیر، منتظر جانفشانی در رکاب فرزند غدیر می‌باشند.

آری، غدیر روز میثاق و روز بیعت مجدد با مولای انسانیت و با یگانه‌امام دادگستر و مظلوم جهان بشریت است.

 

  • از بعثت تا غدیر، از غدیر تا ظهور.

 

غدیر روزی است که در تعالی و عظمت، با روز بعثت حضرت خاتم الانبیاء‌ صلّی‌الله علیه و آله همطراز است. هر دو آغاز است و هر دو یوم الله الاکبر است.

برای این دو روز، روز سوم، روز ظهور مصلح یگانه آخر الزمان، منجی عالم بشریت، عدل کل و موعود رسل حضرت قائم آل محمد صلوات‌الله علیهم اجمعین است؛ شخصیت بلندپایه‌ای که انبیا و صحف آسمانی به ظهور او بشارت داده‌اند و «یمْلَأُ الأرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً» (1) از اوصاف مختصّه او است و «هُوَ الّذی یفْتَحُ اللهُ عَلى یدَیهِ مَشَارِقَ الأرْضِ وَ مَغَارِبَها» (2) برنامه قیام و اقدام او است.

 

  • بشارت ظهور در خطبه غدیر.

 

همان گونه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در خطبه پر از معنا و مفهوم غدیر، بارها بشارت حکومت عدل حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را می دهد، صاحب غدیر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در مواضع و مواقع مختلف بارها و بارها این امتداد غدیری را اعلان نموده اند.

 

  • خطبه مهمّ علوی در بشارت به وجود صاحب الامر علیه السلام.

 

به طور مثال آن حضرت در خطبه ای نورانی و معرفت بخش، به وجود استمرار دهنده راه غدیر یعنی حضرت بقیة الله الاعظم ارواح العالمین له الفدا بشارت می دهد که جا دارد مختصری از این خطبه بگوییم: مورّخ و دانشمند بزرگ مسعودی در مقدّمه کتاب مروج الذّهب - کتابی که شهرت جهانی دارد و مورد مراجعه علماء اسلام و محقّقین مسلمان و دیگران است، و از مصادر مهمّ به شمار می‌رود- از امیرالمؤمنین علیه السلام خطبه‌ای نقل کرده که مشتمل بر مطالب عالیه و مضامین شریفه است که البته بخش‌هائی از آن محتاج به تفسیر و شرح و بیان است که آن هم کار همه کس نیست، فقط رجال و بزرگانی در حدّی از عهده بر می‌آیند که همیشه انگشت‌شمار بوده‌اند.(3)

این خطبه که از آفرینش جهان و انسان شروع شده، و شأن و فضیلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله را با جمله‌هایی بزرگ بیان فرموده است، سخن را به امتیاز نور وجود مبارک آن حضرت می‌رساند و این جمله را که خطاب خدا به آن حضرت است می‌فرماید:

« أنْتَ الْمُخْتَارُ الْمُنْتَخَبُ، وَ عِنْدَکَ مُسْتَوْدَعُ نُورِی‌ وَ کُنُوزُ هِدَایتِی‌. مِنْ أجْلِکَ اُسَطِّحُ الْبَطْحَاءَ، وَ اُمَوِّجُ الْمَاءَ، وَ أرْفَعُ السَّمَاءَ ....»

که از این جمله، جامع‌تر و کافی‌تر برای معرّفی مقامات و شئون ائمه اهل بیت علیهم السلام نیست؛ خطاب خدا و اعلام و ابلاغ خدا است.

سپس مطالب مهمّی را می‌فرماید تا به ظهور ظاهری نور آن حضرت و اهل بیت علیهم السلام منتهی می‌شود، و سخن به بشارت وجود حضرت صاحب الأمر می‌رسد که می‌فرماید: « فَنَحْنُ أنْوَارُ السَّمَاءِ وَ أنْوَارُ الارْضِ، فَبِنَا النَّجَاةُ، وَ مِنَّا مَکْنُونُ الْعِلْمِ، وَ إلَینَا مَصِیرُ الاُمُورِ، وَ بِمَهْدِینَا تَنْقَطِعُ الْحُجَجُ، خَاتِمَةُ الائِمَّةِ، وَ مُنْقِذُ الاُمَّةِ، وَ غَایةُ النُّورِ، وَ مَصْدَرُ الاُمُورِ »

می فرماید: ما نورهای آسمان و زمین هستیم، راه نجات در پیروی از ماست، سرمنشأ علم ماییم و عاقبت امر به سوی ماست. به مهدی ما حجّت ها تمام خواهد شد، همو که آخرین ائمه است و نجات دهنده امّت.

این خطبه و این جمله‌های زرّین و نورانی و معرفت‌آفرین را که مثل مسعودی آن را از حضرت صادق علیه‌السلام از آباء بزرگوارش از امیرالمؤمنین علیهم السلام روایت نموده است و بر آن اعتماد و استناد کرده است، باید تعلیم نمود، و قدر جمله‌های زرّین و معرفت‌بخش آن را گرامی داشت؛ و درس‌ها و پیام‌های بلند این جمله‌ها که تا قیامت، همه را مخاطب قرار می‌دهد بدانند و اهل بیت علیهم السلام را بشناسند و سزاوار است این جمله‌ها را که مسعودی این شخصیت بزرگ مطّلع به تاریخ و آثار روایت نموده است، همه حفظ کنند و به فرزندان خود بیاموزند.

 

  • پی نوشت ها:
    1. مستدرک الوسائل، جلد 12، باب 31،‌ حدیث 14094.
    2. بحار الأنوار، جلد 26، باب 5، حدیث 47.
    3. مروج الذّهب مسعودی، ج1، ص24-22.

آخرالزمان؛ توفان ملاحم و فتن فراروی مومنان

طوفان ملاحم و فتن فراروی مومنان

چهارشنبه ۰۶ مرداد ۱۳۹۵ 

حسب آنچه که روایات و احادیث رسیده از آل‌محمّد(ع) اعلام می‌دارند، پیش از دمیدن صبح صادق و پرکشیدن خورشید امامت از پشت کوه غیبت، طوفانی سخت، همه پهنه زمین را در می‌نوردد. عموم کسانی که چونان «مسیحیان صهیونیست»، از واقعه شریف ظهور «منجی موعود»، تصویری و توصیفی خوفناک و چیزی مانند قیامت کبری ارائه می‌کنند، در غفلت و بی‌خبری از این طوفان پیش از واقعه شریف و رحمانی، ظهور امام رحمت را به غلط، چونان بلایی کمرشکن و منهدم‌کننده زمین و منعدم کننده انسان توصیف می‌نمایند.


در واقع، باید گفت: طوفان، حاصل جمع عمل انسان، ظلم آدمیان و دسیسه ابلیس ملعون است که در نقطه اوج خود، پیش از واقعه ظهور، بسان آتش‌فشانی سوزان ظاهر می‌شود.
منابع روایی از این طوفان، با عنوان ملاحم و فتن یاد می‌کنند.
عموم ملل توحیدی (یهودیت، مسیحیت و...) و نحل غیرتوحیدی، به انحای مختلف از این ملاحم، فتن و مصادیق آن سخن گفته‌اند؛ از جمله جناب سیّدعلی‌بن طاووس معروف به سیّد‌بن طاووس، (متوفّی در ســال 664ه‍ .ق.) با جمــع‌آوری مشهورترین کتـب درباره ملاحم و فتـن قبل از ظهور کبرای امام زمان(ع) (الفتن نُعَیم‌بن حماد، الفتـن ابوصالح سلیلی، الفتن ابویحیی زکریا‌ ابن یحیی نیشابوری)، اثری را تصنیف نمود که با عنوان «التّشریف بالمنن فی التّعریف بالفتن» منتشر شد. این اثر به زبان فارسی و با عنوان «الملاحم و الفتن» ترجمه و منتشر شده است.
مهم‌ترین دلیل شبهه ایجاد شده میان بسیاری، درباره واقعه شریف و توصیف آن با مجموعه‌ای از بلاها و آشوب‌ها، مربوط به مجموعه ملاحم و فتن پیش‌بینی شده در سال‌های قبل از ظهور کبری است. در حقیقت، در هنگامه‌ای که ملاحم و فتن واقع شده طیّ قرون و هزاره‌ها، به درجه بالایی از انباشتگی می‌رسد و می‌رود تا در یک واقعه انفجاری، برای همیشه، بساط بندگی مؤمنان را برچیده و ابلیس و جنودش را بر ابنای آدمی مستولی کند، خداوند با صدور اذن ظهور و خروج امام(ع)، برای همیشه و البتّه با همراهی و همدلی مؤمنان و منتظران انسی و جنّی و امدادهای آسمانی، بساط ابلیس و جنودش را برچیده و پس از طیّ مراحل مقدّمی (رفع موانع و فراهم آوردن زمینه‌ها)، پایه‌های دولت کریمه صالحان را برمی‌کشد. به زبان دیگر:
مجموعه اخبار و روایات و پیش‌بینی‌های انبیاء و اولیا، به پیروان ادیان آسمانی اعلام می‌دارند که:

 

هشدار! طوفانی در راه است، این طوفان، حاصل جمع عمل انسان با دلّالگی ابلیس است که خشکی و دریا را آکنده از ظلم و جور می‌کند؛ طوفانی که هیچ‌کس جز حضرت منجی موعود قادر به شکستن آن نخواهد بود. او تبسّمی رحمانی و آسمانی است که برای همیشه، بساط طوفان شیطانی را در هم می‌پیچد؛ چنان‌که در آیه کریمه می‌فرماید:
«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون‏؛1
در دریا و خشکی، به خاطر کارهای بد مردم، فساد ظاهر گشت تا خدا به این وسیله، بعضی از آثار کار بد را به ایشان بچشاند.»
در واقع، این طوفان چیزی به جز ظهور تمام عیار فساد و مصائب حاصل آمده از دست انسان نیست؛ همان که روایات از آن، به عنوان امتلاء زمین از ظلم و جور یاد کرده‌اند.
نباید فراموش کرد که به فرموده خداوند متعال تا هنگامی که مردم بر پاکی و تقوا آغوش می‌گشایند، ضرورتاً و حسب سنّت ثابت الهی، درهای برکات بر آنها گشوده می‌شود و به عکس، آن زمان که روی به بی‌تقوایی می‌آورند، درهای بلا و مصیبت بر آنها بازمی‌گردد:
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون‏؛2
و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان می‌گشودیم؛ ولی تکذیب کردند. پس با کیفر دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم.»
رسول خدا(ص) درباره کیفیت ظهور امام مهدی موعود(ع) فرمودند:
«مهدی از فرزندان من است که اسم او همانند اسم من و کنیه‌اش همانند کنیه من است. او شبیه‌ترین مردم به من در خَلق و خُلق است و غیبت و دوران حیرتی دارد که در آن، اقوام از دین‌هایشان گمراه می‌شوند. در این هنگام، همچون شهاب درخشان می‌آید و زمین را پر از عدل و قسط می‌کند؛ همان‌گونه که از ظلم و جور پر شده باشد.»3
چنانچه در منابع اهل سنّت به نقل از ابی‌سعید خدری آمده است: رسول اکرم(ص) فرموده‌اند:
«بلایا و گرفتاری سختی به مردم می‌رسد تا آنجا که آدمی پناهگاهی نیابد. پس خدا از عترت و اهل بیت، مردی را بر می‌انگیزد که زمین را سرشار از قسط و عدل کند؛ همچنان‌که از ستم و ظلم پر شده باشد. ساکنان آسمان و زمین او را دوست می‌دارند. آسمان باران خود را می‌بارد و زمین روییدنی‌های خود را بیرون می‌دهد و از او چیزی امساک نمی‌کند...»4
کلام رسول اکرم(ص) مؤیّد این دریافت است که طوفان ماحصل عمل مردم و ترک سنّت‌های پسندیده و سفارش شده است.
ایشان می‌فرمایند:

 

«زمانی که در شما، پنج خصلت ظاهر شود، به پنج بلا گرفتار خواهید شد: وقتی رباخواری را پیشه خود ساختید، به نقص اموال مبتلا می‏شوید؛ وقتی در میان شما زنا ظاهر شد، به مرگ ناگهانی مبتلا می‏شوید؛ وقتی حاکمان ظلم کردند، به مردن حیوانات مبتلا می‏شوید؛ وقتی ملّتی ظلم کردند، دولت و قدرت آنها از دست می‏رود و دشمن بر آنها مسلّط می‏شود.»5
در منابع اهل سنّت نیز از ایشان نقل شده است که فرمودند:
«هنگامی که سنّت را ترک کنید، بدعت ظاهر می‌شود. در چنین زمانی، منتظر بادهای سرخ، خسف، مسخ و غلبه دشمن باشید. آنگاه شما یاری نخواهید شد.»6
نکته جالب توجّه این است که این طوفان فراگیر است؛ به گونه‌ای که همه صاحبان عقول از جستن راهی برای خلاص شدن از آن، درمی‌مانند، تا آن زمان که ابر رحمت به حرکت درآمده و مستضعفان باقی مانده از بلای طوفان را برهاند.
«به ناگزیر فتنه‌ای پدید خواهد آمد که هرگاه در نقطه‌ای آرامش پیدا کند، در نقطه‌ای دیگر ناآرامی شروع می‌شود و این‌چنین ادامه می‌یابد تا وقتی که منادی آسمان بانگ برآورد: امیر شما فلانی است [یعنی حضرت مهدی(ع)].»7
نبیّ مکرّم(ص) در اقسام فتن فراگیر قبل از واقعه شریف ظهور فرمودند:
«بعد از من چهار فتنه بر شما فرود می‌آید که در اوّلی خون‌ها مباح می‌شود، در دومی خون‌ها و ثروت‌ها مباح می‌گردد، در سومی خون‌ها و ثروت‌ها و ناموس‌ها مباح می‌شود و در چهارمی آشوبی کور و کر جهان را مضطرب می‌سازد؛ آن‌چنان‌که کشتی غول‌پیکر آب‌های مجاور را مضطرب می‌کند. این فتنه «شام» را زیر پر می‌گیرد و «عراق» را می‌پوشاند و در «جزیرة العرب» دست و پا می‌زند. مردم تلخی حوادث و فشار آشوب را لمس می‌کنند؛ آن‌چنان‌که پوست به هنگام دبّاغی شدن، فشار وارده را لمس می‌کند. کسی قدرت یک کلمه سخن گفتن نخواهد داشت. این فتنه در نقطه‌ای آرام نمی‌گیرد؛ جز پس از آنکه در نقطه‌ای دیگر بیداد کند.»8
تردیدی نیست که ما در آستانه فتنۀ چهارم، بلکه در سراشیبی آن هستیم، سراشیبی فتنه کور و کر که همه «عراق» و «شامات» را پوشانده و اینک به مرزهای «جزیرة العرب» رسیده است.
امام محمّدباقر(ع) هم درباره شرایط سال‌های قبل از ظهور فرمودند:
«قائم قیام نمی‌کند؛ مگر پس از وحشت شدید، زلزله‌ها، فتنه‌ها و بلاهای فراگیری که بر مردم چیره شود و طاعونی پیش از آنها شایع شود و شمشیر برنده‌ای در میان عرب پدید آید و اختلاف در میان مردم افتد و امور مذهبی مردم مختل شود و حالشان دگرگون گردد و هر صبح و شام آرزوی مرگ کنند و آن، در اثر طغیان و پرده‌دری مردم است که به خون یکدیگر تشنه می‌شوند و خون همدیگر را می‌خورند.»9
رسول اکرم(ص) می‌فرمایند:
«در آن ایّام، قلب مؤمن در درون خود آب می‌شود؛ آن‌چنان‌که نمک در آب ذوب می‌شود؛ زیرا منکرات را می‌بیند و قدرت جلوگیری و تغییر آن را ندارد. مؤمن در میان آنها، با ترس و لرز راه می‌رود که اگر حرف بزند، او را می‌خورند و اگر ساکت شود، از غصّه می‌میرد (دق می‌کند.)»10
امیرمؤمنان، علی(ع) می‌فرمایند:

 

«برای صاحب امر، غیبتی هست که در آن زمان، اگر کسی به دین خود چنگ بزند، مانند کسی است که بخواهد خارهای گون را با دست بکند و تمیز کند! آیا یکی از شما قادر است که خارهای گون را با دست بگیرد [تا چه رسد که با دست آنها را بکند]؟»11
مفضّل‌بن عمر می‌گوید از امام صادق(ع) شنیدم که می‌فرمودند:
«از شهره شدن بپرهیزید. آگاه باشید به خدا سوگند! امام ما سالیانی از روزگار شما غیبت می‌گزیند و یقیناً شما [در امتحان مختلف] آزموده می‌شوید، تا اینکه گویند: او درگذشت، کشته شد، نابود شد، به کدامین وادی رفته؟ چشمان مؤمنان در فراقش اشکبار است و همچون کشتی‌ها در امواج دریا بدین سو و آن سو می‌روید. پس [در آن هنگامه] کسی [از انحراف و هلاکت] رهایی نمی‌یابد؛ مگر آن کسی که خدا از او پیمان ستانده و در دلش ایمان نگاشته است...»12
امام جعفر صادق(ع) در روایت دیگری چنین می‌فرمایند:
«دوستان او در زمان غیبتش خوار و زبون می‌شوند. سرهای آنها چون سرهای ترک و دیلم هدیه فرستاده می‌شود. آنها کشته می‌شوند، سوزانیده می‌شوند و تا زنده هستند، با ترس و وحشت و اضطراب زندگی می‌کنند. زمین از خون آنها گلگون می‌شود. ناله و فریاد در میان زن‌های آنها آشکار می‌شود. آنها دوستان واقعی من هستند.
من به وسیله آنها، امواج فتنه‌های تیره و تار را که چون تیرگی شب در افق زندگی ظاهر می‌شود، دفع می‌کنم و به وسیله آنها، اضطرابات را رفع می‌کنم و سختی‌ها و گرفتاری ها را کشف می‌کنم. بر آنهاست صلوات و رحمت از پروردگارشان و آنها هستند هدایت‌یافتگان.»13

 

ایشان در روایتی دیگر می‌فرمایند:
«مؤمنان به شدّت مبتلا می‌شوند تا خداوند آنها را مورد آزمایش قرار دهد که خداوند آنها را از بلاها و تلخی‌های دنیا امان نداده است؛ بلکه آنها را از کوری و شقاوت آخرت امان داده است که حسین‌بن علی(ع) در روز عاشورا، کشته‌های خود را روی یکدیگر قرار می‌داد و می‌گفت: «کشته‌های ما کشته‌های پیامبران و آل‌پیامبران است.»14
امام باقر(ع) هم می‌فرمایند:
«آن فرجی که شما انتظار می‌کشید واقع نمی‌شود؛ مگر بعد از آنکه شما چون بز ذبح شده باشید که دیگر قصّاب اعتنایی نمی‌کند که دست به کدام عضو آن بزند! آری. ستمگران شما را ارجی نمی‌نهند و شما پناهگاهی پیدا نمی‌کنید که امر خود را به او مستند سازید.»15
همچنین می‌فرمایند:
«این سخنان، قلب‌های شما را مشمئز می‌کند. دل مردمان از این‌ حرف‌ها تنگ می‌شود. شما متن گفتار ما را به آنها القاء کنید. هرکس آنها را بپذیرد، برای او بیشتر نقل کنید و هرکس رد کند، او را ترک کنید. به ناچار فتنه‌ای به پا خواهد شد که هرگونه دوستی و خویشی از بین خواهد رفت. در آن فتنه بزرگ، همه سقوط می‌کنند؛ حتّی آدم حاذقی که بتواند یک تار مو را به دو نیم تقسیم کند، در آن امتحان الهی رفوزه می‌شود. جز ما و شیعیان خالص ما کسی نمی‌ماند.»16

******
با استعانت از حضرت مولانا و حجّتنا حضرت صاحب الزّمان(ع)، در هر شماره از نشریه موعود، یکی از چالش‌های فراروی مؤمنان را در عصر غیبت مورد بررسی و مطالعه قرار می‌دهیم. امید که هر یک از ما، متناسب با موقعیت و امکانمان، متذکّر وقایع جاری و سخت فرارو شویم. ان‌شاء‌الله.

پی‌نوشت‌ها:
1. سوره روم، آیه 41.
2. سوره اعراف، آیه 96.
3. ابن بابویه، محمّدبن علی، «کمال الدّین و تمام النّعمه»، تهران، اسلامیّه، چاپ دوم، 1395ق.، ج‏1، ص 287.
4. مقدّسی شافعی سلمی، یوسفبن یحیی،«عقد الدّرر»، قم، مسجد مقدّس جمکران، ص 37.
5. دیلمی، حسنبن محمّد، «إرشاد القلوب إلی الصواب»، قم، الشریف الرّضی‏، چاپ اوّل، 1412ق.، ج1، ص71.
6. کاظمی، مصطفی بن ابراهیم، «بشاره الاسلام»، بیروت، مؤسسه البلاغ، ص 36.
7. ابن طاووس، علیّ بن موسی، «التّشریف بالمنن فی التّعریف بالفتن»، همان، ص110.
8. ابن‌طاووس، علیّبن موسی، «التّشریف بالمنن فی التّعریف بالفتن»، همان، ص68؛ به نقل از فتن ابن حمّاد.
9. ابن ابی‌زینب، محمّدبن ابراهیم، «الغیبه»، همان، ص 235؛ مجلسی، محمّدباقر، «بحارالانوار»، ج52، ص348.
10. قمی، علی بن ابراهیم، «تفسیر القمی»، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، 1404ق.، ج2، ص304.
11. کلینی، محمّدبن یعقوب، «الکافی»، همان، ج1، ص335.
12. همان، ج1، ص336.
13. طبرسی، فضل بن حسن، «إعلام الورى بأعلام الهدى»، قم، آل البیت، چاپ اوّل، 1417 ق.، ج2، ص177.
14. ابن أبی زینب، محمّدبن ابراهیم، «الغیبه»، تهران، چاپ اوّل، 1397ق.، ص211.
15. کلینی، محمّدبن یعقوب، «الکافی»، همان، ج8، ص263.
16. همان، ج1، ص370.

انواع عقل و وعده تکمیل آنها در ظهور

یکی از روایات مربوط به دستاوردهای ظهور، فرموده ای است از امام باقر علیه السلام: "اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به احلامهم" یعنی: وقتی قائم ما قیام کند دستش را بر روی سر بندگان قرار می دهد و از این طریق عقل آنان را جمع می کند و عقولشان به کمال می رسد. (1)
با دیدن این روایت سوالی که ممکن است به ذهن تبادر کند این است که عقول مردم قبل از قیام حضرت دارای چه نقص یا نواقصی است که در ایام ظهور کامل می شود؟ و مراد از جمع عقول و تکمیل احلام چیست؟
برای پاسخ به این سوال باید بدانیم معنای "عقل" و "عقلانیت" و "احلام" چیست؟ و تکمیل آن چگونه ممکن است؟
عقل به معنای منع کردن، بستن و نگه داشتن است. عقل در وجود انسان مانع از انجام کارهای نادرست و بر خلاف سرشت و فطرت انسان می گردد. و "احلام" جمع "حلم" است که مترادف واژه عقل است و در قرآن هم در معنای عقل بکار رفته است. در فرهنگ اسلامی برای عقل سه منشور و سه ظرفیت در نظر گرفته شده است:
1) عقلانیت در مقیاس کلی
2) عقلانیت ارزش ها
3) عقلانیت ابزاری

1. عقلانیت در مقیاس کلی
این سطح از عقلانیت پاسخگوی مسایل اساسی و مهم مربوط به "مبداء ، معاد و دنیا" است و می تواند مختصات و مبانی و اهداف حیات آدمی را معلوم کند. و این سطح از عقل در واقع سنگ بنای عقلانیت در انسان است.
چهارده قرن و اندی است که در منابع اسلامی شاهد هستیم در باب لزوم تعقل انسان در امور مربوط به خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی تاکید شده، آیاتی مانند: "در آفرینش آسمانها و زمین و در گردش شب و روز برای صاحبان خرد نشانه ها قرار داده است." (2) و آیه دیگر: "عاقلان کسانی اند که در آفرینش هستی فکر می کنند و می گویند: خدایا دانستیم که هستی را بیهوده نیافریده ای." (3)
همچنین روایاتی مانند فرموده امام علی علیه السلام که: " ‏‏«رَحِمَ اللَّه إمرء أعَدَّ لِنَفسِه و استَعَدَّ لِرَمسِه و عَلِمَ مِن‏ أین‏ و فی‏ أین‏ و إلى أین‏" رحمت خدا بر کسی باد که مقدمات تربیت و تعالی نفس خود را آماده سازد و خود را برای عالم قبر آماده سازد و بداند از کجا آمده است؟ اکنون در چه موقعیتی زندگی می کند؟ به کجا خواهد رفت؟(4)
دعوت به تفکر و تعقل در مسایل مربوط به خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی از مطالبات دین اسلام است اما چنین عقلی در جامعه مدرن و پست مدرن هیج جایی ندارد. آنها می گویند: عقل نمی تواند به چنین مفاهیمی دست یابد!
2. عقلانیت ارزش ها (عقل اخلاقی)
سطح دیگری از عقلانیت مربوط به کار عقل در تنظیم روابط انسان با انسان و انسان با جهان (طبیعت) است که این بحث به مقوله معیارهای اخلاقی وابسته است.
اینکه چه چیزی ارزش است و چه چیزی ضد ارزش و چه چیزی بی ارزش؟ کدام ارزش بیشتر و کدام ارزش کمتر دارد؟ باید و نبایدهای اخلاقی و حقوقی در این سطح از عقلانیت می گنجد.
غالب افراد جوامع مدرن می گویند: دلیلی بر اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است وجود ندارد! اخلاق امری نیست که معیار عقلانی داشته باشد بلکه امری نسبی و قراردادی است یعنی ممکن است چیزی در یک قوم خوب شمرده شود و همان چیز در قوم دیگری بد باشد. برخی هم اخلاق را محصول جامعه می دانند به همین خاطر است که حکومت های لیبرال دمکراسی بر تمایلات اکثریت جامعه استوار است. بنا بر این محور اخلاق برای آنان "سود و لذت" است. اینکه یک چیز تا چه اندازه برای او سود دارد و او را ارضاء نفسانی می کند همان معیار خوبی و بدی است.
زهد و تقوا و ایثار و جهاد و انفاق و شهادت طلبی در جامعه مدرن اسمهای خوش ظاهر و فریبنده ای هستند که عمل به آنها به ضرر انسان تمام می شود. می گویند: چرا من جان شیرین خود را در میدان جنگ به خطر اندازم؟ چرا باید از مال خودم که برایش زحمت کشیده ام به دیگری ببخشم؟ چرا به هر گونه لذتی که تمایل دارم نرسم؟
در حالیکه قرنها پیش خداوند متعال با خطاب قرار دادن انسان و طلب داوری از او در واقع به او فهمانده است که عقل او توانایی این داوری را دارد که خوبی و بدی و ارزش و ضدارزش را از هم تمایز دهد. فرموده است: آیا نور و تاریکی یکسان است؟ آیا آنکه می داند با آنکه نمی داند مساوی است؟ آیا کور و بینا در یک سطح اند؟

3. عقلانیت ابزاری (عقل معاش)
این سطح از عقلانیت که اهمیتش از دو عقل مذکور کمتر است مربوط می شود به کنترل و تامین ابزار دستیابی به اهداف دنیا. این سطح از عقلانیت به این سوالات پاسخ می دهد که چطور راحت تر بخوریم؟ چگونه سریعتر حرکت کنیم؟ چگونه امکانات بیشتر داشته باشیم؟ چگونه کمتر رنج ببریم؟ و چگونه بیشتر لذت ببریم؟ این عقل در راستای دو عقل دیگر از لوازم زندگی مادی است.
در روایات بسیاری در مورد این عقل و فواید آن در زندگی بشر سخن رانده شده است. امام رضا علیه السلام می فرماید: مومن سه علامت دارد: "یکی از آنها تقدیر معیشت است...." یعنی کسی که اقتصاد زندگی خود را اندازه گیری می کند و الگوی مصرف معقولی دارد و نه افراط دارد و نه تفریط، مومن است. (5) امام علی علیه السلام نیز می فرماید: "العقل انک تقتصد و لا تفسد" یعنی: عقل آن است که میانه رو باشی و اسراف نکنی. (6)
تفاوت جامعه مدرن با جامعه اسلامی در این زمینه این است که آنها عقل را منحصر به عقل ابزاری می دانند. زیرا انسان را به عنوان یک فرد با زندگی ابدی نمی شناسند لذا تا هر اندازه ای که بتوانند در تامین هر چه بیشتر رفاه، لذت و سود دنیایی خود تلاش می کنند و منکر اخلاق و مسایل مربوط به معاد هستند. کاری ندارند که آنچه انجام می دهند ارزشمند است یا نه؟ آیا مورد رضایت خداوند است یا خیر؟ اما اسلام عقل ابزاری را در راستای عقل ارزشی و عقل معاد می داند در نتیجه می باید یک فرد مومن مسلمان در هر گونه تفکر و عقلانیت از سویی نگاهش به یک زندگی آباد در دنیا باشد و از سوی دیگر نگاهی به رضایت الهی داشته باشد و همواره این سوال را در قلب خود زنده نگه دارد که آیا این گفتار و رفتار و کردار من مورد پسند ربّ العالمین هست یا نه؟
بنا بر این، روایتی که بیان می کند "وضع یده علی رؤوس العباد و کملت بها احلامهم" مرادش این است که در ایام ظهور، آن ابرعقل آخرالزمانی با عنایت رحمانی خود کاری خواهد کرد که عقول انسان ها تکمیل شود و اکمال حقیقی به این است که انسان ها نگاهشان در همه اقوال و افعال به سوی رضایت خدای متعال باشد و در زیر سایه توحید و به دور از هر گونه شرکی زندگی شیرین در جوار محبوب دل ها را تجربه کنند.

پی نوشت:
1. منتخب الاثر، ص483.
2. بقره 164.
3. آل عمران 191.
4. الوافی، ج 1، ص116
5. تحف العقول ص 329.
6. میزان الحکمه، ج6.
شهین کربلایی