واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

گامهایی به سوی به واقعیت رسیدن جابجایی کوانتومی اطلاعات همچون فناوری «پیشتازان فضا»

فناوری «پیشتازان فضا» به واقعیت تبدیل شد

فناوری «پیشتازان فضا» به واقعیت تبدیل شد
گروه علمی:دورنوردی یا تلپورتیشن سرانجام در حال تبدیل شدن به یک واقعیت است زیرا یک تیم تحقیقاتی بین المللی به یک شاهکار پیشگامانه در ارتباطات کوانتومی دست یافته‌اند.به گزارش ایسنا، تحقیقات دانشمندان برای اولین بار امکان «تلپورت» تصاویر در سراسر شبکه بدون ارسال فیزیکی خود تصویر را ممکن کرده است.این روش پیشرفته شامل انتقال کوانتومی اطلاعات در حالت‌هایی با بُعد بالا است که از محدودیت‌های قبلی ارتباطات کوانتومی فراتر می‌رود.
 
برخلاف روش‌های سنتی که در آن اطلاعات به صورت فیزیکی منتقل می‌شوند، این رویکرد جدید از ساختار الهام‌گرفته از تلپورتیشن استفاده و تضمین می‌کند که اطلاعات به صورت فیزیکی بین طرف‌های ارتباطی جابه‌جا نمی‌شود.ارتباطات کوانتومی، که برای امنیت اطلاعات ضروری هستند، پیش‌تر به شکلی محدود به حالت‌های دو بعدی یا کیوبیت‌ انجام می‌شدند که در فواصل طولانی حتی بین ماهواره‌ها مخابره می‌شدند. این روش، مشابه ارسال بیت‌های سنتی صفر و یک، دارای محدودیت‌هایی است.
با این حال، به گفته محققان دانشگاه ویتواترزرند(Witwatersrand) در ژوهانسبورگ و موسسه علوم فوتونیک(ICFO) در اسپانیا، اپتیک کوانتومی می‌تواند «الفبا» را گسترش دهد و رمزگذاری سیستم‌های پیچیده‌تر مانند اثر انگشت یا چهره را در یک انتقال ممکن کند.اندرو فوربز(Andrew Forbes)، محقق اصلی و استاد دانشگاه ویتز می‌گوید: به‌ طور سنتی، دو طرف در ارتباط، اطلاعات را از یکی به دیگری حتی در قلمرو کوانتومی به‌طور فیزیکی ارسال می‌کنند. اکنون می‌توان اطلاعات را از راه دور منتقل کرد تا هرگز به صورت فیزیکی در سراسر اتصال حرکت نکنند مانند فناوری «پیشتازان فضا» که به واقعیت پیوسته است.

پیش از این، انتقال از راه دور به حالت‌های سه بُعدی محدود می‌شد و برای ابعاد بالاتر به فوتون‌های درهم تنیده اضافی نیاز بود. این مطالعه نشان‌دهنده اولین نمایش تجربی انتقال کوانتومی در حالت‌هایی با بُعد بالا با استفاده از تنها دو فوتون درهم تنیده است که به نظر می‌رسد اطلاعات از فرستنده به گیرنده «از راه دور» منتقل می‌شود.
یک پیشرفت کلیدی استفاده از یک آشکارساز نوری غیرخطی است که نیاز به فوتون‌های اضافی را از بین می‌برد و برای هر «الگویی» که باید ارسال شود کار می‌کند. آنها به رکورد جدیدی از ۱۵ بُعد با پتانسیل استفاده حتی برای ابعاد بالاتر دست یافته‌اند.

یکی از کاربردهای عملی این فناوری در بانکداری است. به عنوان مثال، مشتری می‌تواند اثر انگشت خود را بدون جابه‌جایی فیزیکی اطلاعات به بانک ارسال کند. بانک یک فوتون درهم تنیده را برای مشتری می‌فرستد، سپس مشتری از یک آشکارساز غیرخطی برای ترکیب آن با اطلاعات ارسالی استفاده می‌کند. این منجر به ظاهر شدن اطلاعات در بانک می‌شود که گویی از راه دور منتقل شده است. این روش از رهگیری اطلاعات جلوگیری می‌کند، زیرا هیچ اطلاعاتی به صورت فیزیکی ارسال نمی‌شود.

فوربز توضیح می‌دهد: این پروتکل همه ویژگی‌های انتقال از راه دور را دارد، به جز یک عنصر ضروری. برای کارآمد کردن آشکارساز غیرخطی، به یک پرتو لیزر درخشان نیاز داریم به طوری که فرستنده بتواند بداند چه چیزی باید ارسال شود، اما نیازی به دانستن آن [در گیرنده] نباشد. اگر آشکارساز غیرخطی کارآمدتر شود، می‌تواند در آینده این کار انجام شود.

دکتر آدام والس(Adam Vallés) یکی از رهبران این پروژه می‌گوید: ما امیدواریم که این آزمایش که امکان‌پذیری این فرآیند را نشان می‌دهد، باعث پیشرفت بیشتر در جامعه اپتیک غیرخطی از راه از بین بردن محدودیت‌ها و حرکت به سوی اجرای کامل کوانتومی شود.

اکنون باید محتاط باشیم، زیرا این پیکربندی نمی‌تواند مانع از نگه‌داشتن نسخه‌های بهتری از اطلاعات برای انتقال از
راه یک فرستنده تقلبی شود. با نگاهی به آینده، این تیم قصد دارد بر انتقال کوانتومی در شبکه‌های فیبر نوری تمرکز کند و مرزهای ارتباطات کوانتومی را جابجا کند. این مطالعه در مجله Nature Communications منتشر شده است.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید


11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید
در ادامه ی این مطلب قصد داریم شما را با فیلم هایی آشنا کنیم که به خاطر پیچیدگی های داستان و تدوین های ماهرانه باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید تا متوجه داستان فیلم شوید.

شاید همه ی ما به دیدن فیلم هایی با داستان های سرراست و بدون پیچیدگی عادت کرده و این فیلم ها را ترجیح می دهیم زیرا اغلب هدف از تماشای فیلم لذت بردن و سرگرم شدن برای یک یا چند ساعت است.

اما برخی فیلم ها درست برخلاف این خواسته و میل ذاتی افراد ساخته شده و با داستان پردازی پیچیده خود فرد را چنان درگیر خود کرده که تماشاگر برای درک کامل فیلم مجبور می شود دستکم یک بار دیگر آن را از اول تماشا کند.

برخی از فیلمسازان معروف مانند کریستوفر نولان در ساخت و پرداخت چنین داستان های گیج کننده ای تبحر خاصی دارند به طوری که شما مجبور می شوید در حین تماشای فیلم چندین بار به عقب برگردید یا حتی بعد از پایان فیلم ترجیح دهید دستکم یک بار دیگر ان را از اول تماشا کنید. البته معمولاً در هر فیلمی با تماشای دوباره می توان جزییات بیشتری را از آن درک کرد.

در ادامه ی این مطلب قصد داریم شما را با فیلم هایی آشنا کنیم که به خاطر پیچیدگی های داستان و تدوین های ماهرانه باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید تا متوجه داستان فیلم شوید.

۱- پی (۱۹۹۸)

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

 

فیلم ترسناک و فلسفی «Pi» ساخته دارن آرونوفسکی را باید یکی از بهترین فیلم های این کارگردان سرشناس و صاحب سبک دانست.

داستان فیلم در مورد یک ریاضیدان وسواسی است که خود را درگیر عدد مرموز پی می کند. فیلم «پی» در اصل به موضوعاتی مانند دین، افسانه و ارتباط دنیا با ریاضی می پردازد. فیلم دو موجودیت ظاهراً سازش ناپذیر یعنی طبیعت ناکامل و غیرمنطقی انسان و قاعده مندی و خشک و انعطاف ناپذیر بودن ریاضی به ویژه تئوری اعداد را به تصویر می کشد.

مکس یک ریاضیدان بیکار و متخصص در حوزه ی تئوری اعداد است که در یک آپارتمان در شهر نیویورک زندگی می کند و به این اصل باور دارد که هر چیزی در طبیعت را می توان از طریق اعداد درک کرد. او می تواند محاسبات پیچیده ای را در درون مغز خود انجام دهد.

ریاضیدان جوان در کنار این استعداد خارق العاده ی خود از سردردهای متوالی، پارانویا، توهم و اضطراب اجتماعی رنج می برد. به خاطر مهارت خود در محاسبات پیچیده، مکس به کمک کامپیوتر خود تغییرات بازار بورس را پیش بینی می کند.

یک روز در حین این کار کامپیوتر وی دچار نقص شده و اعدادی نامفهوم را از پرینتر خود بیرون می دهد. مکس برگه ای که از کامپیوتر خارج شده را در سطل زباله می اندازد اما صبح روز بعد در می یابد که محاسبات کامپیوترش کاملاً درست بوده اند. مکس هر چه تلاش می کند برگه را پیدا نمی کند و در صحبت با استاد ظاهراً خل و چل خود در می یابد که او نیز قبلاً با این اعداد مواجه شده است.

در نهایت محاسبات و درگیری های ذهنی مکس را به مرز دیوانگی می کشاند. اگر چه این فیلم و دیالوگ های آن مربوط به دنیای ریاضی و اعداد است اما این ویژگی بدین معنا نخواهد بود که اگر به دنیای ریاضی علاقمند نیستید از دیدن فیلم لذت نخواهید برد. در کنار این موضوع باید اعتراف کرد که محاسبات فیلم شما را گیج خواهد کرد حتی اگر وسیله ی پیشرفته ای برای محاسبات نیز در دسترس داشته باشید.

۲- ممنتو (۲۰۰۰)

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

 

تریلر روانشناسانه ی نئونوآر «ممنتو» (Memento) یکی از شاهکارهای بی نقص کریستوفر نولان داستان مردی را روایت می کند که به دلیل ضربه ی شدید در یک حادثه ذهنش دیگر توانایی شکل دادن به خاطرات جدید را ندارد از این رو تقریباً هر ۵ دقیقه یک بار آن چه که در ذهن او ثبت شده است پاک می شود و او چیزی را به یاد نمی آورد.

با این شرایط نامناسب ذهنی وی تلاش می کند افرادی که به او حمله کرده و همسرش را کشته اند پیدا کند و برای این که تحقیقاتش را فراموش نکند هر چند دقیقه یک بار عکس گرفته و چیزهایی را روی آن یادداشت می کند.

در واقع داستان فیلم به دو صورت نقل می شود: یکی سیاه و سفید که به صورت عادی و با نظم زمانی درست روایت شده و دیگری رنگی که به صورت عقب گرد در زمان که شرایط ذهنی ناجور شخصیت اصلی داستان را برای بیننده تداعی می کند.

این دو روایت داستانی موازی در انتهای فیلم با هم تلاقی پیدا می کنند که باعث می شود بعد از گذراندن لحظاتی مملو از گیجی و سردرگمی تنها در انتهای فیلم متوجه داستان شوید. اما این شیوه ی داستان پردازی باعث می شود که برای درک فیلم مجبور شوید دستکم یک بار دیگر فیلم را از اول تا آخر تماشا کنید.

۳- آغازگر (۲۰۰۴)

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

فیلم هایی که قبل از فیلم «آغازگر» (Primer) و در مورد سفر در زمان ساخته شده بودند معمولاً همه چیز را ساده بیان می کردند اما این فیلم فلسفی که با هزینه ای ناچیز ساخته شده بود باعث شد که برای فهم برخی از صحنه ها و مفاهیم آن به دنبال کتاب های آموزشی فیزیک برویم. مهم نیست که چند بار این فیلم را تماشا کرده باشید زیرا با هر بار تماشای آن نکات جدیدی را در مورد داستان فیلم متوجه شده و از معماهایی که در ذهنتان ایجاد شده کاسته خواهد شد.

سازنده فیلم که خود یک ریاضیدان و مهندس تحصیلکرده است سعی نکرده برای فهم داستان فیلم دیالوگ های فیلمش را ساده کند. فیلم داستان دو مهندس جوان را روایت می کند که در حین آزمایشات خود برای کاهش وزن اشیاء در می یابند که سفر در زمان ممکن است.

در ابتدا آن ها خود را به ساعاتی قبل بازگردانده و از این طریق پول زیادی را در بازار بورس به جیب می زنند زیرا از قدرت خود در بازگشت به گذشته بهره می برند. اما این تنها آغاز ماجراست.

۴- جاده مالهالند (۲۰۰۱)

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

فیلم نئونوآر و معمایی «جاده مالهالند» (Mulholland Drive) به کارگردانی دیوید لینچ از فیلم هایی است که تماشاگر به راحتی آن را درک نخواهد کرد و با هر بار تماشا کردن آن درک و دیدگاه جدیدی نسبت به آن پیدا خواهید کرد. فیلم «جاده مالهالند» مانند یک پیاز لایه لایه دارای جزییات بسیار ریزی است که هر کدام نقش مهمی در درک داستان فیلم دارند.

فیلم داستان یک بازیگر جوان به نام بتی را روایت می کند که با سفر به شهر لس آنجلس برای رسیدن به رویاهایش و ورود به خانه عمه اش با زنی به نام بتی روبرو می شود که ادعا می کند حافظه اش را در اثر یک حادثه تصادف اتومبیل از دست داده است. در ادامه داستان های ظاهراً نامربوط متفاوتی نیز نقل می شود که در نهایت مشخص می شود همه به داستان اصلی فیلم مربوط می شوند. هر دو شخصیت اصلی داستان در تلاش برای بازیابی حافظه بتی با حقایق آزاردهنده ای روبرو می شوند.

۵- ۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی (۱۹۶۸)

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

بسیاری از دوستداران سینما بر این نکته توافق دارند که استنلی کوبریک یک نابغه ی به تمام معنا بود اما داستان های داخل سفینه ی فضایی ۲۰۰۱ بیننده را گیج خواهد کرد. فیلم «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» (۲۰۰۱: A Space Odyssey) داستان سفر یک گروه اکتشافی به سیاره مشتری و روبرو شدن آن ها با سنگی است که توانایی برقراری ارتباط داشته و مشخص می شود که در تکامل انسان ها نقش داشته است.

در این سفر تمامی ماموریت ها در کنترل یک روبات به نام هال بوده و همه بر این باورند که این روبات نه اشتباه می کند و نه دچار نقص می شود. اما در ابتدای ماموریت نقصی فنی رخ داده و هال دچار اشتباه می شود در نتیجه دو فضانورد و دانشمند حاضر در سفینه تصمیم می گیرند که علی رغم بهانه های هال او را کنار بگذراند. درگیری های بین این دو و روبات برنامه ریزی شده اتفاقات ناگواری را برای آن ها به وجود می آورد.

۶- اطلس ابر (۲۰۱۲)

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

فیلم علمی تخیلی «اطلس ابر» (Cloud Atlas) که بر اساس رمانی نوشته دیوید میچل با همین نام ساخته شده است داستان های موازی را روایت می کند که نشان می دهد اعمال انسان در گذشته و آینده زندگی اطرافیانش را تغییر داده و یا به نحوی تحت تاثیر قرار می دهد. به عبارت دیگر فیلم به نحوی نظریه ی تناسخ را به تصویر می کشد که چگونه روح یک انسان شرور می تواند در آینده در یک قهرمان حلول کند و یا مهربانی شخصی در آینده انقلابی را موجب شود.

داستان پردازی متقاطع و ترکیبی، پرش از زمانی به زمانی دیگر در طول تاریخ و ارتباطات پیچیده و گیج کننده شخصیت های فیلم با هم باعث شده که فیلم به یک معما تبدیل شود که بیننده باید سعی کند آن را حل نماید. هر یک از بازیگران فیلم در هر دوره زمانی نقش متفاوتی را بازی می کنند که روایت همزمان داستان های مختلف آن ها در اعصار مختلف بیننده را گیج می کند و برای درک آن ها باید چند بار فیلم را تماشا کند.

۷- حیثیت (۲۰۰۶)

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

 

همه می دانیم که هدف شعبده بازان و جادوگران این است که بیننده را گیج کنند اما این تریلر رازآلود که یکی دیگر از شاهکارهای کریستوفر نولان به شمار می آید چنان با مهارت ساخته شده است که برای درک اتفاقات آن باید با دقت بارها آن را تماشا کنید.

بنابراین تماشای فیلم «حیثیت» (The Prestige) برای کسانی که به دنبال فیلم هایی با داستان های سرراست و ساده هستند توصیه نمی شود. شیوه داستان پردازی فیلم طوری است که با تماشای چند باره آن نیز هنوز سوالاتی در ذهن شما در مورد داستان فیلم و شخصیت های آن باقی خواهد ماند.

فیلم داستان دو شعبده باز لندنی را روایت می کند که در سال های پایانی قرن نوزدهم سعی دارند هر یک روش های خلاقانه ی جدیدی را برای متحیر کردن بینندگان خود کشف کنند و در این مورد با هم رقابت شدیدی دارند. رقابت های آنان پیامدهای ناگواری برای هر دو در پی دارد.

۸- دانی دارکو (۲۰۰۱)

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

 

فیلم «دانی دارکو» (Donnie Darko) در ظاهر در مورد جوانی است که همواره یک خرگوش غول پیکر را در کنار خود می بیند اما با کمی دقت در می یابید که داستان به همین سرراستی و سادگی نیست. درام علمی تخیلی «دانی دارکو» در مورد یک پسر جوان است که یک روز صبح با دیدن یک موجود بزرگ شبیه خرگوش از خواب بیدار شده و به او گفته می شود که دنیا در ۲۸ روز آینده به پایان خواهد رسید.

رفتارها و سوالات عجیب دانی باعث می شود که همه فکر کنند ارتباط وی با واقعیت قطع شده و وی در توهم به سر برده و دچار پارانویا شده است.

بر اساس دستورات خرگوش مرموز که فرانک نام دارد دانی دست به کارهای عجیب و غریب و خطرناکی می زند. در نهایت اتفاقات ۲۶ روز گذشته به صورت برعکس در برابر چشمان دانی تکرار می شوند. اتفاقاتی که در انتهای فیلم می افتد بیننده را به طور کلی گیج خواهند کرد به طوری که مجبور خواهد شد فیلم را از اول تماشا کند.

۹- چشمه (۲۰۰۶)

 

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

فیلم درام عاشقانه «چشمه» (The Fountain) ساخته دارن آرونوفسکی دارای ماهیت افسانه ای جادویی بوده و با تماشای آن چنان سر در گم خواهید شد که ساعت ها و ساعت ها برای درک آن باید فکر کنید. فیلم دارای سه خط داستانی در مورد فناناپذیری و از دست دادن عشق و تلاش یک مرد برای جلوگیری از این سرنوشت ناخوشایند در زندگی دنیوی یا دنیای بعد از آن است.

هیو جکمن و راشل ویز نقش زن و مردی را بازی می کنند که با وجود تفاوت زمانی و فضایی، عشق آن ها را به هم مرتبط می کند. هر یک مشکلات خاص خود را دارند. زن یک ملکه ی اسپانیایی قرن شانزدهمی با سرنوشتی تلخ و مرد یک دانشمند امروزی است که همسرش به بیماری سرطان دچار شده و برای فرار از سرنوشت تلخ خود دست به هر کاری می زند.

در واقع این دو نقش دو زن و شوهر را در دو زمان متفاوت اما مرتبط بازی می کنند که بسیار سوررئالیستی بیان می شود. با دیدن فیلم بدون شک دچار سرگیجه خواهید شد.

۱۰- تلقین (۲۰۱۰)

 

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

باز هم هر وقت پای ذهن، مغز و داستان های اوهامی پیچیده به میان می آید شاهد حضور کریستوفر نولان هستیم. فیلم «تلقین» (Inception) بدون شک از آن دسته فیلم هایی است که با دیدن آن از اطرافیان خود در مورد معنا و مفهوم فیلم و داستان آن سوال خواهید کرد.

اما باید بدانید که دوست شما نیز اگر فیلم را قبلاً ندیده باشد چیزی بیشتر از شما نمی داند پس بهتر است چند بار فیلم را از ابتدا تماشا کنید. این فیلم علمی تخیلی داستان یک دزد حرفه ای با بازی لئوناردو دی کاپریو را روایت می کند که با نفوذ در ناخودآگاه قربانیان اطلاعات موجود در مغز آن ها را به سرقت می برد.

در نهایت به وی ماموریتی تقریباً غیر ممکن محول می گردد که در صورت انجام موفقیت آمیز آن سابقه ی نامناسب وی به طور کلی پاک خواهد شد. شخصیت اصلی داستان نیز که با اتهامات بسیاری مواجه شده و نمی تواند نزد خانواده اش برگردد با این ماموریت خطرناک و غیرممکن موافقت می کند که در نهایت با تشکیل یک گروه حرفه ای موفق به انجام آن می شود.

۱۱- سینکدوکی، نیویورک (۲۰۰۸)

 

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

فیلم درام و پست مدرن «سینکدوکی، نیویورک» (Synecdoche, New York) اولین فیلم ساخته چارلی کافمن با بازی فیلیپ سیمور هافمن یک کارگردان نمایشی مریض احوال به نام کادن را روایت می کند که در حال کار بر روی یک پروژه نمایشی است و وسواس او در ساخت و پرداخت این نمایش به واقعی ترین شکل ممکن باعث می شود که مرز بین واقعیت و داستان برای وی نامشخص شود. همزمان با روش های غیرمعمول او در کارگردانی شخصیت اصلی مجبور می شود راه حل هایی برای برون رفت از مشکلات خانوادگی و روحی و بهبود اوضاع جسمانی خود پیدا کند.

با گذشت سریع سال ها زندگی وی دستخوش تغییرات شدیدی می شود و او سعی می کند بیش از پیش خود را از فضای شهری بیرون از خانه و محل کارش دور نگه دارد. در ادامه اتفاقاتی رخ می دهد که کادن از درک آن ها عاجز بوده و دیگر مرز بین واقعیت و توهم را درک نمی کند. این سرگیجه ی ذهنی شخصیت اصلی داستان، بیننده را نیز درگیر خود می کند به طوری که مجبور می شود فیلم را دستکم یک بار دیگر از ابتدا تماشا کند.

منبع: روزیاتو

مدیر ناسا : مدرکی نداریم که UFO فرازمینی باشد، و نمی‌دانیم که چه هستند

ناسا : یوفوها فرازمینی نیستند
مدیر ناسا : تیم مطالعاتی مستقل ناسا هیچ مدرکی مبنی بر اینکه پدیده‌های ناشناخته هوایی منشا فرازمینی دارد، پیدا نکرده است، اما ما نمی‌دانیم که آن‌ها چه هستند.

ناسا در گزارش خود درباره یوفوها بیان کرده است که هیچ شواهدی مبنی بر وجود «منشاء‌ فرازمینی» برای مشاهدات پدیده‌های ناشناخته هوایی(UAP) پیدا نکرده است.

به گزارش ایسنا؛ تیم مطالعه‌ اشیاء پرنده‌ ناشناس (UFO) ناسا اولین گزارش خود را به تازگی منتشر کرده‌ و در حالی که کارشناسان این سازمان فضایی هیچ نشانه‌ای از وجود منشاء فرازمینی برای مشاهدات گزارش شده پیدا نکرده‌اند، ناسا در حال انتصاب رئیس جدیدی برای مطالعه این پدیده است.

ناسا در سال ۲۰۲۲ یک هیئت مستقل از کارشناسان را به منظور اطلاع خود و سایر سازمان‌های دولتی از نحوه جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل بهتر داده‌ها در تلاش برای درک اشیاء پرنده ناشناس یا پدیده‌های ناشناخته هوایی(UAP)  که اکنون به آن‌ها اطلاق می‌شود ایجاد کرد. این هیئت توسط وزارت دفاع ایالات متحده انتخاب شد تا نه تنها اشیاء یا وقایع موجود در هوا را که نمی‌توان فورا شناسایی کرد، در بر بگیرد بلکه آنهایی که در زیر آب یا در فضا هستند و یا بین این گستره‌ها حرکت می‌کنند را نیز شامل شود.

بیل نلسون، مدیر ناسا در روز پنجشنبه (۱۴ سپتامبر) در حین انتشار این گزارش گفت: برترین نتیجه مطالعه این است که موارد بیشتری برای یادگیری وجود دارد. تیم مطالعاتی مستقل ناسا هیچ مدرکی مبنی بر اینکه پدیده‌های ناشناخته هوایی منشا فرازمینی دارد، پیدا نکرده است، اما ما نمی‌دانیم که آن‌ها چه هستند.

نلسون اعلام کرد که برای بررسی بیشتر، ناسا یک مدیر تحقیقاتی جدید را برای توسعه و نظارت بر تحقیقات  پدیده‌های ناشناخته هوایی منصوب می‌کند. او گفت: ما از تخصص ناسا برای همکاری با آژانس‌های دیگر برای بررسی پدیده‌های ناشناخته هوایی استفاده خواهیم کرد.

اولین گزارش این تیم از مطالعه ‌پدیده‌های ناشناخته هوایی ناسا به معمای یوفوها کمک چندانی نمی‌کند، اما توصیه‌هایی در مورد اینکه چگونه ناسا ممکن است بتواند به پیشبرد موضوع کمک کند، ارائه می‌دهد.

در نهایت این گزارش استدلال می‌کند که ناسا می‌تواند با استفاده از ماهواره‌های رصد زمین خود برای کمک به ارائه داده‌ها و شواهد بهتر از  پدیده‌های ناشناخته هوایی، به بهترین وجه به این موضوع کمک کند.

در این گزارش آمده است: در حال حاضر، تجزیه و تحلیل داده‌های پدیده‌های ناشناخته هوایی به دلیل کالیبراسیون ضعیف حسگرها، فقدان اندازه‌گیری‌های متعدد، فقدان ابرداده حسگرها و فقدان داده‌های پایه با مشکل مواجه شده است. انجام یک تلاش هماهنگ برای بهبود همه جنبه‌ها حیاتی است و تخصص ناسا باید به‌عنوان بخشی از استراتژی جمع‌آوری داده‌های قوی و سیستماتیک به ‌طور جامع مورد استفاده قرار گیرد.

نلسون طی یک کنفرانس مطبوعاتی که در روز پنجشنبه (۱۴ سپتامبر) در مقر ناسا در واشنگتن دی سی برگزار شد، کمبود اطلاعات پیرامون این موضوع را تشریح کرد و افزود که از آنجایی که مشاهده یوفوها اغلب غیرقابل پیش بینی و زودگذر است، مطالعه علمی آن‌ها دشوار است.

نلسون در طول جلسه توجیهی گفت: درباره آن فکر کنید: بیشتر مشاهده‌های پدیده‌های ناشناخته هوایی به داده‌های بسیار محدودی منجر می‌شود. این امر نتیجه گیری علمی در مورد ماهیت آن‌ها را دشوارتر می‌کند. بنابراین این تیم مطالعاتی مستقل، تعدادی از دانشمندان برجسته جهان، متخصصان داده‌ها و هوش مصنوعی و متخصصان ایمنی هوافضا را گرد هم آورده است.

سایر رهبران ناسا نیز این موضوع را تکرار نموده و خاطرنشان کردند که پدیده‌های ناشناخته هوایی اغلب تنها به دلیل عدم وجود داده‌های واضح جمع آوری شده در مورد آنها ناشناس باقی می‌مانند.

نیکولا فاکس (Nicola Fox)، معاون مدیر اداره ماموریت علمی این آژانس گف: پدیده‌های ناشناخته هوایی یکی از بزرگترین اسرار سیاره ما هستند. در حالی که گزارش‌ها و تصاویر شاهدان عینی متعددی در ارتباط با آن‌ها وجود دارد، آنها پایدار نیستند، جزئیات ندارند، و مشاهدات نظارتی وجود ندارد که بتوان از آن‌ها برای نتیجه‌گیری علمی قطعی در مورد ماهیت و منشا پدیده‌های ناشناخته هوایی استفاده کرد.

در همین حال، دن ایوانز (Dan Evans)، دستیار معاون پژوهشی در اداره ماموریت علمی ناسا، تلاش‌های مطالعاتی این آژانس را از نظر ایمنی فضای هوایی ترسیم کرد.

ایوانز گفت: حضور  پدیده‌های ناشناخته هوایی نگرانی‌های جدی در مورد ایمنی آسمان ما ایجاد می‌کند و این وظیفه این کشور است که تعیین کند آیا این پدیده‌ها خطرات بالقوه‌ای برای ایمنی فضای هوایی دارند یا خیر. فراموش نکنیم که اولین حرف A در نام ناسا هوانوردی است. بنابراین با درک ماهیت  این پدیده‌های ناشناخته هوایی، می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که آسمان ما یک فضای امن برای همه باقی می‌ماند.

برای انجام این کار، گزارش این گروه توصیه می‌کند که ناسا باید از اداره هوانوردی فدرال (FAA) و سیستم گزارش‌دهی ایمنی هوانوردی خود برای کمک به طراحی شناسایی داده‌هایی که می‌تواند به روشن کردن معمای پدیده‌های هوایی ناشناس کمک کند، بهره ببرد. این سند همچنین استفاده از هوش مصنوعی را برای کمک به کنترل مجموعه داده‌های عظیم برای شناسایی پدیده‌های غیرعادی احتمالی توصیه می‌کند.

این گزارش همچنین شامل چندین تصویر از پدیده‌های ناشناخته هوایی است، چه آنهایی که شناسایی شده‌اند و چه آنهایی که توضیحی برای آن‌ها وجود ندارد، از جمله تصویری که به نظر می‌رسد یک جسم فلزی «گوی مانند» را نشان می‌دهد که بدون روش‌های شناخته شده پیشران‌های کنونی پرواز می‌کند. در این گزارش آمده است: به دلیل اطلاعات محدود، شی ء ناشناس باقی مانده است.

این گزارش استدلال می‌کند که با نزدیک شدن به موضوع با بررسی جدی علمی، این آژانس می‌تواند به حذف تابوها و ننگ مرتبط با مطالعه یوفوها که مدت‌ها به عنوان شبه علم تلقی می‌شد، کمک کند.

همچنین در این گزارش آمده است: مشارکت ناسا در جمع‌آوری داده‌های آینده نقش مهمی در کاهش انگ مرتبط با گزارش‌دهی پدیده‌های ناشناخته هوایی ایفا می‌کند، که به احتمال زیاد در حال حاضر منجر به کاهش داده‌ها شده است.

پدیده‌های ناشناخته هوایی، در چند سال اخیر به دلیل حضور کادر سابق جامعه‌ی اطلاعاتی و اعضای نظامی ارتش برای به اشتراک گذاشتن آنچه که آنها ادعا می‌کنند برخورد با اشیاء ناشناس یا پدیده‌های غیرعادی در آسمان بوده است، مورد توجه دولت ایالات متحده قرار گرفته‌اند.

چندین هوانورد سابق ارتش ایالات متحده در سال‌های اخیر در رسانه‌های خبری و مجموعه‌های مستند تلویزیونی در مورد مشاهده اشیایی که به نظر می‌رسد با درک متعارف آیرودینامیک و علم مواد سازگار نیستند صحبت کرده‌اند.

هیچ مدرک قاطعی برای این ادعاها ارائه نشده است. علیرغم این ادعاها، رئیس سازمان جدید مطالعه یوفو پنتاگون در ماه آوریل ۲۰۲۳ به کمیته خدمات مسلح سنای ایالات متحده گفت که دفتر او تاکنون هیچ مدرک معتبری از موجودات فرازمینی به دست نیاورده است.



فسیل هزارساله آدم فضایی‌ها رونمایی شد

فسیل هزارساله آدم فضایی‌ها رونمایی شد
گروه فیلم: پارلمان مکزیک اجساد فسیل هزار ساله دو موجود غیرانسانی مرتبط با UFO/UAP یافت شده از یک معدن در پرو را به نمایش گذاشته است. دانشمندان مکزیک می‌گویند غیرزمینی یا زمینی بودن این اجساد مشخص نیست، ولی داده‌های DNA غیرانسانی بودن آن‌ها را اثبات کرده است. اطلاعات بیشتر که توسط دانشمندان مکزیک در کنگره این کشور ارائه شده است: از اجساد فسیل ۳۵ درصد داده ژنتیکی استخراج شده که مانند هیچ چیز شناخته‌شده بروی زمین نیست. اجساد دارای ساختار استخوانی همچون پرندگان و گردن جمع‌شونده هستند. ۶۰ سانتیمتر قد و سه انگشت دارند. در بدن آن‌ها ایمپلنت فلزی یافت شده است.


محققان: « اجساد بیگانگان » تقلبی‌ اند
یورونیوز نوشت: اجساد به تازگی ساخته شده‌اند و روی آن‌ها با مخلوطی از کاغذ و چسب پوشانده شده تا شبیه به پوست به نظر برسند.

برخی از محققان ادعا می‌کنند که دو «موجود غیرانسانی» که در یک جلسه رسمی در کنگره مکزیک به نمایش گذاشته شدند، ترکیبی از استخوان‌های انسان و حیوان هستند که با چسب و پوست تقلبی به هم متصل شده‌اند.

به گزارش ایسنا؛ جلسه استماع یوفوها در کنگره مکزیک که با ارائه بقایای موجودات غیرانسانی همراه بود، روز پنجشنبه با واکنش سریع بین‌المللی مواجه شد و منتقدان آن را «تقلبی» خواندند، همچنین سؤالاتی توسط مقامات در پرو - جایی که نمونه‌ها برای اولین بار دیده شدند- نیز پرسیده شد.

جیمی مائوسان (Jaime Maussan)، روزنامه‌نگار مکزیکی و علاقه‌مند به یوفوها، در جلسه روز سه‌شنبه دو «جسد» کوچک را به سیاستمداران نشان داد که در جعبه‌ قرار داشتند و هر یک ظاهری با سه انگشت در هر دست و سرهای کشیده داشتند. او ادعا کرد که آنها در سال ۲۰۱۷ در پرو پیدا شده‌اند و به هیچ حیات زمینی مربوط نیستند.

مائوسان در گذشته نیز ادعاهای جنجالی مشابهی را مطرح کرده بود.

تصاویر حاصل از جلسه‌ استماع کنگره که اولین نمونه در مکزیک است، کنجکاوی بین المللی و همچنین انتقادات قابل توجهی را برانگیخت.

رایان گریوز (Ryan Graves)، خلبان سابق نیروی دریایی ایالات متحده، که همچنین در جلسه استماع حضور داشت تا تجربه شخصی خود را از مشاهده «پدیده‌های ناشناخته هوایی» UAP به اشتراک بگذارد، انتقادات زیادی را در این مورد ارائه کرد.

گریوز در پلتفرم رسانه اجتماعی X (توییتر سابق) گفت: جلسه دیروز یک گام بزرگ رو به عقب برای این موضوع بود. من عمیقا از این بدلکاری بی‌دلیل ناامید هستم.

گریوز در جلسات استماع کنگره ایالات متحده در مورد پدیده‌های ناشناخته هوایی در ماه ژوئیه شرکت کرده و گفته است که مشاهده پدیده‌های غیرقابل توضیح در فضای هوایی به شدت کم گزارش شده است.

مائوسان در این ارائه گفت که این نمونه‌ها در نزدیکی خطوط باستانی نازکا در پرو کشف شده‌اند و توسط دانشگاه ملی مکزیک تاریخ گذاری کربنی شده‌اند و قدمت آن‌ها حدود ۱۰۰۰ سال تخمین زده شده است. او ادعا کرد که آن‌ها به هیچ‌وجه به حیات روی زمین مربوط نیستند.

لسلی اورتیاگا (Leslie Urteaga)، وزیر فرهنگ پرو گفت که هیچ موسسه علمی در این کشور آمریکای جنوبی این بقایا را غیرانسانی تشخیص نداده است و این سؤال را مطرح کرد که چگونه این نمونه‌ها پرو را ترک کرده‌اند.

اورتیاگا در اواخر روز چهارشنبه با اشاره به مائوسان و همکارانش به خبرنگاران گفت: از سوی وزارت فرهنگ شکایت کیفری علیه برخی از افرادی که با این افراد رابطه داشته‌اند طرح شده است.

مائوسان روز پنجشنبه در صحبت با رویترز گفت که منتقدان او هنوز مدرکی برای مقابله با ادعاهای او ارائه نکرده‌اند. آنچه آنها می‌خواهند این است که قدرتی را که این کشف به همراه دارد، از بین ببرند، اما فقط با شهادت، با بازجویی و بدون مدرک. ما سال‌هاست که تحقیقات انجام می‌دهیم.

در یک کنفرانس مطبوعاتی در روز پنجشنبه، مقامات ناسا در حالی که گزارش خود را در مورد توصیه‌هایی برای کمک به پنتاگون در شناسایی و بررسی پدیده‌های ناشناخته هوایی منتشر می‌کردند، سئوالاتی را در مورد این رونمایی مکزیک مطرح کردند.

دیوید اسپرگل (David Spergel)، رئیس سابق بخش اخترفیزیک دانشگاه پرینستون و رئیس این گزارش گفت که ماهیت نمونه‌ها را نمی‌داند اما خواستار شفافیت شد.

او گفت: اگر چیز عجیبی دارید، نمونه‌هایی را در اختیار جامعه علمی جهان قرار دهید تا ببینیم چه چیزی وجود دارد.

همچنین یورونیوز در مورد سابقه مائوسان اینگونه نوشته است که او در سال ۲۰۱۷ نیز چنین ادعایی را مطرح کرده بود هرچند دادستانی در گزارشی با رد ادعای او اعلام داشت که اجساد به تازگی ساخته شده‌اند و روی آن‌ها با مخلوطی از کاغذ و چسب پوشانده شده تا شبیه به پوست به نظر برسند.

روز چهارشنبه جولیتا فیه‌رو، محقق مؤسسه نجوم در دانشگاه مستقل ملی مکزیک، نیز از جمله نخستین کسانی بود که در مورد این یافته ابراز تردید کرد و گفت که بسیاری از جزئیات در مورد این اجساد بی‌معنی است.

او نیز با رد ادعاهای مدعیان مبنی بر تایید شدن این اجساد توسط دانشگاه مستقل ملی مکزیک گفت کشف فرضی آنها نادرست است و افزود که دانشمندان برای تشخیص این که اجساد به اصطلاح غیرانسانی هستند یا خیر، به فناوری پیشرفته‌تری نسبت به پرتو ایکس نیاز دارند.

برداشتی از "وحدت وجود" برپایه "فیزیک کوانتوم"

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم
هریس والکرِ فیزیکدان نوشته است: «به نظر می‌رسد که رفتار ذرات بنیادی تحتِ مدیریتِ یک نیروی سازمان‌دهنده تنظیم می‌شود.» در واقع برخی از اهالی فیزیک کوانتوم معتقدند طبیعت مجموعه‌ای تفکیک‌ناپذیر است و همه چیز در آن در یک انسجام کلی قرار دارد؛ به این معنا که تمامی جهان هستی در تمامی مکان‌ها و زمان‌ها حضور دارد.

  عصر ایران؛ ماهو شیروانی - در یک روز آفتابی در بهار سال 1851 لئون فوکو، فیزیکدان فرانسوی، یک قطعه سنگ وزین را به ریسمانی که از سقف پانتئون (بنایی مشهور در پاریس) آویزان بود، بست. او این آونگ بزرگ را به حرکت درآورد و چند ساعت بعد، معمایی در دنیای علم شکل گرفت.

  در آن سال‌ها هنوز دلایل محکمی دربارۀ چرخش زمین حول محور خودش در دست نبود. فوکو با تعجب زیاد مشاهده کرد که پلانِ نوسانِ آونگ – یعنی جهت رفت و برگشت آن – ثابت نیست.

  پلانِ مذکور حول یک محور عمودی تغییر مکان می‌داد. یعنی هنگام شروع، جهت نوسان شرقی-غربی بود، اما چند ساعت بعد، این جهت شمالی-جنوبی شد. اما علت این تغییر جهت چه بود؟

  پاسخ فوکو به سؤال فوق بسیار ساده بود: این تغییر جهت، فقط تصوری است که ما داریم. رویه (صفحه، پلانِ) نوسانِ آونگ کاملاً ثابت است؛ و این زمین است که در حال چرخش است.

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم

  اما سؤال اساسی‌تر این است که رویه (صفحه، پلانِ) نوسان آونگ نسبت به چه چیز ثابت است؟ زیرا در جهان همه چیز در حال جابجایی است و هیچ چیزی ثابت نیست. پس کجا می‌توان یک نقطۀ ثابت پیدا کرد؟ زمین دور (حول) خورشید در (حال) گردش است و خورشید نیز در (حال) گردش به دور کهکشان راه شیری است و ... پس کجای این بالۀ جهانیِ خارق‌العاده از حرکت باز می‌ایستد؟

  این پرسش بنیادینی است که از تجربۀ آونگ فوکو حاصل شده است. زیرا کهکشان راه شیری در (حال) حرکت به سوی (سمت) گروهی از کهکشان‌های کنار (همسایه) (مجاور) خود است و آن‌ها نیز به نوبۀ خود به سوی (طرف) اَبَرجرمی دورتر حرکت می‌کنند و این ابَرجرم نیز به سوی (جانب) ماهیتی که آن را «جاذب بزرگ» می‌نامند و در فاصله‌ای بسیار دور قرار دارد، در حال حرکت است.

  نتیجه‌ای که از آزمایش فوکو به دست آمد، اعجاب‌آور است؛ چراکه رویۀ نوسانِ آونگِ آزمایشِ او، علاوه بر جرم خورشید و کهکشان‌های مجاور، از اجرام سماوی‌ای تاثیر می‌گیرد که در فاصله‌ای باورنکردنی قرار دارند؛ فاصله‌ای که می‌توان آن را "افق دورِ جهان هستی" نامید.

  با توجه به اینکه کل جِرمِ قابل محاسبۀ جهان هستی در میلیاردها کهکشان بسیار دور قرار دارد، به نظر می‌رسد که رفتار آونگ فوکو توسط کل جهان هستی، و نه فقط توسط اجرام آسمانی نزدیک زمین، تنظیم می‌شد!

  مطابق این نگرش، باید گفت اگر ما یک لیوان ساده را از روی میز برداریم، تمامی نیروهای موجود در جهان هستی را درگیر می‌کنیم. یعنی هر چیزی در کرۀ زمین با کل کیهان در ارتباط است و گویی هر شیء، فشرده یا چکیدۀ جهان هستی را در خود دارد.

  از نظر برخی از دانشمندان، با تجربۀ آونگ فوکو باید بپذیریم که فعل و انفعالات اسرارآمیزی بین تمامی اتم‌های جهان هستی وجود دارد؛ فعل و انفعالاتی که هیچ انرژی یا نیرویی را مبادله نکرده اما در عین حال کل جهان هستی را در یک مجموعۀ واحد حفظ می‌کند.

  تلار دو شاردن، فیلسوف فرانسویِ (1955-1881)، گفته است: «در هر ذره، هر اتم، هر مولکول، و هر جزئی از ماده، چیزی پنهان وجود دارد که آگاهی مطلق نسبت به ابدیت، و قدرت مطلق نسبت به بی‌نهایت دارد.»

تلار دو شاردن

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم

  برخی از دانشمندان، بویژه فیزیکدانان و کیهان‌شناسانِ کوانتوم‌گرا، معتقدند نوعی "آگاهی" در ارتباط بین اتم‌ها وجود دارد.

  آنچه تلار دو شاردن گفته، به نوعی دیگر پیشتر نیز از سوی ماکس پلانک مطرح شده بود. پلانک که بنیانگذار فیزیک کوانتوم بود، گفته بود: «به عنوان شخصی که تمام زندگیش را صرف مطالعه در روشن‌ترین علوم و مطالعه ماهیت ماده کرد، نتایج تحقیقاتم را این گونه خلاصه می‌کنم: هیچ ماده‌ای به معنای واقعی کلمه وجود ندارد، منشأ و حیات عالم مادی به لطف وجود نیرویی است که ذرات زیراتمی را کنار هم و به صورت مرتعش نگاه داشته که بواسطۀ آن، این منظومۀ خورشیدی کوچک که در ساختار اتم وجود دارد حفظ می‌شود و ما باید این را در نظر داشته باشیم که در ورای این نیرو یک وجود و روح هوشمند و آگاه حضور دارد، که این وجود، روح و شالودۀ تمام هستی است.»

  نیرویی در کُنهِ (ژرفای درون) اتم؛ نیرویی که در ورای آن، نوعی آگاهی وجود دارد. تلار دو شاردن هم از "چیزی پنهان در ماده" سخن می‌گفت؛ چیزی که آگاهی مطلق و قدرت مطلق دارد.

  هریس والکرِ فیزیکدان (2006-1935) نیز با اشاره به رای تلار دو شاردن نوشته است: «به نظر می‌رسد که رفتار ذرات بنیادی زیرِ (تحتِ) مدیریتِ یک نیروی سازمان‌دهنده تنظیم می‌شود.»

هریس والکر

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم

  در واقع دست کم برخی از اهالی فیزیک کوانتوم معتقدند فیزیک کوانتوم به ما می‌آموزد که طبیعت مجموعه‌ای تفکیک‌ناپذیر است و همه چیز در آن در یک انسجام کلی قرار دارد؛ به این معنا که تمامی جهان هستی در تمامی مکان‌ها و زمان‌ها حضور دارد.

  بر این اساس، مفهوم "فضا" به مثابه جداکنندۀ دو شیء، با فاصلۀ حتی زیاد، معنای چندانی ندارد. مثلا وقتی دو کتاب روی یک میز قرار دارند، ما نه فقط عادتاً بلکه منطقا آن‌ها را جدا از یکدیگر می‌بینیم و می‌دانیم. اما یک فیزیکدان قائل به فیزیک کوانتوم، می‌گوید: از زمانی که دو شیءِ فیزیکی بر هم تاثیر می‌گذارند، دیگر تفکیک‌ناپذیر می‌شوند.

  مقولۀ "تفکیک‌ناپذیری" از دهۀ 1920 با نخستین نظریه‌های کوانتوم مطرح شد. در آن زمان، چنین نظریاتی غوغای زیادی حتی در میان (بین) بزرگ‌ترین فیزیکدانان برپا کرد و حتی داد اینشتین را هم در آورد. اینشتین در سال 1935 با انتشار مقاله‌ای تلاش کرد ثابت کند نظریۀ کوانتوم دچار نقصان است.

  او به همراه دو تن از همکارانش، پودولسکی و روزن، آزمایشی تصوری را پیشنهاد کردند که به آزمایش "ای.پی.آر" معروف شد. ای.پی.آر مخفف اینشتین-پودولسکی-روزن بود. اما این آزمایش چه بود؟

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم

  دو الکترون الف و ب را در نظر بگیرید که آن‌ها را به طرف یکدیگر پرتاب می‌کنیم و منتظر می‌مانیم که یکی از دیگری آن قدر دور شود که نتواند دیگر اثری بر آن بگذارد. از این پس می‌توان با اندازه‌گیری‌هایی روی الکترون الف، به نتایجی در مورد الکترون ب نیز رسید؛ اما هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که فرضا با اندازه‌گیری سرعت الکترون الف، سرعت الکترون ب را تحت تاثیر قرار داده‌ایم.

  اینشتین گفت ما نمی‌توانیم جهت الکترون الف را قبل از اینکه توسط یک "وسیلۀ محاسبه" اندازه‌گیری شود، دریابیم. دلیل او این بود که بر اساس نظریۀ کوانتوم، واقعیت هر پدیده وابسته به "عمل مشاهده" است.

  مطابق نظر نیلز بور و شاگردش هایزنبرگ، هر نوع شیوه اندازه‌گیری بر رفتار الکترون‌ها اثر خواهد گذاشت. یعنی اگر به روی الکترون نور بتابانیم، می توانیم آن را ببینیم ولی همان نور موجب انحراف الکترون از مسیرش می‌شود و بر سرعت و مکان آن اثر می‌گذارد. بور توضیح داده بود که «هر مشاهده‌ای دربارۀ رفتار الکترون در اتم با تغییری در حالت اتم همراه خواهد بود.» اما اگر هیچ اقدامی برای اندازه‌گیری الکترون نکنیم، به هیچ وجه نمی‌توانیم آن را ببینیم و هیچ چیز درباره آن درنمی‌یابیم.

   چکیدۀ نقد اینشتین در واقع این چند جمله است:

  • ما نمی‌توانیم جهت الکترون الف را بدون استفاده از یک وسیلۀ محاسبه تشخیص دهیم.
  • وقتی که اقدام به مشاهده و اندازه‌گیری الکترون الف بکنیم، مسیر حرکت این الکترون تغییر کرده و جهتی تازه پیدا می‌کند (مطابق نظریۀ کوانتوم).
  • تا وقتی که اقدام به مشاهده و اندازه‌گیری الکترون الف نکرده‌ایم، خود این الکترون هم جهت تازه یا آتی‌اش را نمی‌شناسد.
  • اگر الکترون الف جهت را نشناسد، چگونه الکترون ب می‌تواند جهت آتی الکترون الف را بشناسد و در جهتی مخالف آن حرکت کند؟

 

  اینشتین می‌گفت چنین چیزی محال و ادعای امکان آن باطل است. بنابراین او معتقد بود که نظریۀ مکانیک کوانتوم یک نظریۀ ناقص است و دانشمندانی که آن را در آزمایشهای خود اعمال می‌کنند، به بیراهه می‌روند.

  به نظر اینشتین، دو ذرۀ یاد شده، ماهیتی کاملا مجزا از یکدیگر داشته و دو عنصر از یک واقعیت در فضا هستند و بر یکدیگر نیز نمی‌توانند اثر بگذارند.

  اما طرفداران فیزیک کوانتوم، اینشتین را آدمی عقب‌‌مانده می‌دانستند که «قبل از طوفان نوح به دنیا آمده است.»

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم

  فیزیک کوانتوم دقیقا عکس مدعای اینشتین را تایید می‌کند. یعنی می‌گوید آن دو ذره که ظاهرا در فضا از یکدیگر جدا هستند، در واقع یک سیستم واحد را در فیزیک تشکیل می‌دهند.

  در سال 1982 فیزیکدان فرانسوی، الن اَسپه، برای همیشه خط بطلانی بر نظریۀ اینشتین در این حوزه کشید. او گفت: بین فوتون‌های نور یک ارتباط توصیف‌ناپذیر، هنگامی که در جهات متضاد از یکدیگر دور می‌شوند، وجود دارد. به این معنا که هر بار ما قطب مغناطیسی یکی را (از طریق فیلتر) تغییر بدهیم، فوتون دیگر در آن واحد "متوجه" شده و قطب مغناطیسی خویش را تغییر می‌دهد.

اَلَن اَسپِه

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم

  فیزیکدانان که از این آزمایش شگفت‌زده شده بودند، دو تفسیر از آن ارائه کردند: اول آنکه فوتون الف از طریق علامتی که سرعتی بیش از سرعت نور دارد، به فوتون ب "اطلاعات" منتقل می‌کند.

   این تفسیر در ابتدا طرفدارانی پیدا کرد ولی امروزه اکثر فیزیکدانان آن را مردود می‌دانند. فیزیکدانان بیشتر تفسیر نیلز بور را پذیرا هستند؛ تفسیری که بور آن را "تفکیک‌ناپذیری عمل کوانتوم" یا "تجربۀ کوانتوم" نام نهاده است.

  بر اساس این تفسیر دوم، باید پذیرفت که دو فوتون یادشده حتی اگر میلیاردها کیلومتر از یکدیگر فاصله داشته باشند، یک مجموعۀ واحد را تشکیل می‌دهند؛ به این معنا که بین آن‌ها نوعی کنش اسرارآمیز وجود دارد که پیوسته آنان را در ارتباطِ دائم با یکدیگر قرار می‌دهد. تقریبا مثل اینکه اگر دست چپ ما در معرض آتش قرار گیرد، دست راست‌مان نیز دقیقا و فی‌الفور همان واکنشِ کشیدنِ دست چپ را بروز دهد.

  ژان گیتون (1999-1901)، فیلسوف مسیحیِ فرانسوی، در تایید این نگرش کوانتومی، خاطره‌ای از لویی دو بُروگلی (1987-1892) فیزیکدان فرانسوی نقل کرده و گفته است: « ما {یعنی خودش و دو بروگلی} در مقابل بنای پانتئون بودیم. او به من گفت: فیزیک و متافیزیک، عملکردها و ایده‌ها، ماده و آگاهی در واقع یک چیز بیشتر نیستند، و برای اینکه ایده‌اش را روشن‌تر بیان کند تصویری را برایم ترسیم کرد که همیشه در خاطرم باقی مانده است: تصویر گرداب در یک رودخانه، که از فاصله‌ای مشخص آبِ آشفتۀ آن کاملا از آب‌های آرام اطراف قابل تشخیص است. در نگاه نخست این دو به‌مثابه دو "ماهیتِ" جدا دیده می‌شوند، اما با نزدیک‌تر شدن، تفکیک آبِ رودخانه از گرداب عملاً ناممکن می‌شود. بنابراین آنالیز کردنِ آن‌ها به صورت اجزاء جداگانه بی‌معنا خواهد بود؛ چراکه گرداب جزئی از کل رودخانه محسوب می‌شود.»

ژان گیتون

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم

  اینکه برخی از فیزیکدانان معتقدند جزء و کل با هم یک مجموعه را تشکیل می‌دهند، یکی از دلایلش نمونۀ عجیب هولوگرام است. افرادی که تصاویر هولوگرافیک (یعنی تصاویری که از طریق گذراندن اشعۀ لیزر از پشت یک عکس برای بزرگ کردن آن بر روی سطحی دیگر به دست می‌آید) را دیده‌اند، این تصور را داشته‌اند که یک تصویر واقعی و سه‌بعدی را تماشا می‌کنند.

  حتی می‌توان دور تصویر هولوگرافیک چرخید و باز هم تصویر را در سه بُعد و مانند یک شیء واقعی مشاهده کرد. فقط زمانی که دست خود را از تصویر عبور می‌دهید متوجه غیرواقعی بودن آن می‌‌شوید.

  تصویر هولوگرافیک یک ویژگی خارق‌العادۀ دیگر نیز دارد. تصور کنید که عکسی از برج ایفل دارید و نگاتیو آن را به دو نیم پاره می‌کنید. طبیعتا هنگام ظاهر کردن نیمی از آن، نصفِ عکس را خواهید داشت؛ در حالی که تصویر هولوگرافیک چنین نیست. یعنی حتی اگر تصویر را پاره کنید و این کار را بارها تکرار کنید و فقط تکۀ کوچکی از تصویر باقی بماند، تصویر هولوگرافیک کامل ظاهر می‌شود.

هولوگرام برج ایفل

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم

  این پدیده در عین شگفتی نشانگر این است که همیشه رابطۀ یک‌طرفه بین اجزاء وجود ندارد. یعنی همۀ تصویر به گونه‌ای روی اجزاء ثبت شده است که هر جزء بازتاب‌دهندۀ کل تصویر باشد. دیوید بوهم (1992-1917)، فیزیکدان انگلیسی، معتقد بود هولوگرام شباهتی عجیب با نظم عمومی و تفکیک‌ناپذیر جهان هستی دارد.

دیوید بوهم

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم

  اما چه اتفاقی در پدیدۀ هولوگرافیک می‌افتد که هر جزء بازتاب‌دهندۀ کل تصویر است؟ بر اساس گفتۀ بوهم، این دقیقا بازتابِ لحظه‌ای، و فریز شده از همان پدیده‌ای است که در مقیاسی بسیار عظیم‌تر در هر جزء از جهان هستی، از اتم گرفته تا ستارگان، و از ستارگان تا کهکشان‌ها، اتفاق می‌افتد.

  برخی از فیلسوفان و فیزیکدانان خداباور به این نکته اشاره کرده‌اند که در متون دینی آمده است که خداوند انسان را بر صورت خویش آفرید؛ و همین آموزه را آموزه‌ای هولوگرافیک دانسته‌اند. یعنی معتقدند انسان  کپی برابر اصل خداوند است؛ و همان طور که در تصویر هولوگرافیک همۀ اجزاء انعکاس‌دهندۀ کل هستند، انسان نیز تصویری از کل "جهان متعالی" است. خداگونگی انسان، آموزه‌ای است که در عرفان هم مفصلا به آن پرداخته شده است.

  لویی دو بروگلی معتقد بود ماده نوعی موج نیز هست. پس مادۀ تشکیل‌‌دهندۀ اشیاء، ترکیبی از ماهیت موجی‌شکل و انرژی است. بنابراین تصویری که از این راه (طریق) به دست می‌‌‌آید، چیزی شبیه هولوگرام بوده و از ماده و انرژی‌ای تشکیل یافته که در حال انتشار در همۀ جهان هستی است.

لویی دو بروگلی

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم

  هر منطقه از فضا، هر چقدر هم که کوچک باشد، مثل فوتون از مجموعه‌ای از امواج تشکیل شده، مانند سطح تصویر هولوگرافیک، شامل بازتاب کل مجموعه است. به عبارتی هر آنچه روی کرۀ خاکی کوچک ما اتفاق می‌افتد، بازتابی از سلسله‌مراتب آن ساختاری است که در کل جهان هستی وجود دارد.

  در این صورت ما با جهانی هولوگرافیک و بی‌نهایت روبروییم (مواجه‌ایم) که هر منطقۀ آن در عین اینکه مستقل است، همۀ اجزاء را نیز در خود مستتر کرده است. اگر چنین باشد، ما در مقابل تصویری از کمال متعالی در فضا و زمان قرار می‌گیریم. مطابق این تصویر، جهان هستی انتهاناپذیر است و انتظامی مافوق تصور دارد و در آن همه چیز بازتاب‌دهندۀ همه چیز است.

  در این جاست که به یکی از مهم‌ترین یافته‌های نظریۀ کوانتوم پی می‌بریم؛ ولو که هضم برخی از نکات این نظریه برای ما دشوار باشد. در قرون وسطی نیز وقتی که ایدۀ کروی بودن زمین (در برابر ایدۀ مسطح بودن زمین) مطرح شد، هضم آن برای مردم دشوار بود.

  در واقع مطابق فیزیک کوانتوم، یا دست کم تفسیری از آن، فنجانی که روی میز صبحانۀ ما قرار دارد، خود میز، لباس‌هایی که بر تن داریم، تابلویی که بر دیوار خانه است، و خود ما که به عنوان اشیاء مجزا تصور می‌شویم، همۀ کل جهان هستی را در خود پنهان داریم. و این یعنی: ما بی‌نهایت را در دستانِ خویش داریم.

وحدت وجود در فیزیک کوانتوم

  این نگاه کوانتومی، نوعی وحدت وجود را تداعی می‌کند. اگر فیزیک کلاسیک چندان به سود ایدۀ خداباوری تمام نشد، بسیاری از خداباوران امیدوارند فیزیک کوانتوم به سود خداباوری عمل کند. بویژه اینکه آنچه در "کتب آسمانی" آمده، چندان عجیب‌تر از یافته‌ها و نظریات موجود در فیزیک کوانتوم نیست.

  البته جنس این اعجاب و روش دستیابی به یافته‌های فیزیک کوانتوم، متفاوت از آموزه‌های دینی است؛ اما در مجموع به نظر می‌رسد دانشمندان و فیلسوفان خداباور و حتی دینداران به فیزیک کوانتوم بیش از فیزیک کلاسیک برای معقول نشان دادن برخی از باورهای بنیادی خویش امیدوارند.



در مطلب بالا نوشتار کمی بازنویسی و بهسازی (اصلاح) به سوی "فارسی نویسی" شد، برپایه نگاهی که در مطلب زیر گفته شده است:

- می توانیم فارسی تر (پارسی تر) بنویسیم و بگوییم!



آغاز تحقیقات جدید ناسا در باره بشقاب پرنده‌ها

آغاز تحقیقات جدید ناسا در باره بشقاب پرنده‌ها
تعداد مواجهه خلبانان ارتش آمریکا با اشیاء پرنده ناشناس در سال‌های اخیر و پس از تشویق آنها از سوی پنتاگون برای ثبت مشاهداتشان افزایش یافته است.
 سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا (ناسا) اعلام کرد که گروهی از دانشمندان و کارشناسان این سازمان از روز دوشنبه تحقیقات تازه‌ای را درباره اشیاء پرنده ناشناس یا همان بشقاب پرنده‌ها آغاز کردند.
 
به گزارش یورو نیوز؛ ناسا اعضای این تیم را شامل فضانورد سابق، اسکات کِلی و ۱۵ دانشمند و متخصص در زمینه‌های علم داده‌ها، فیزیک، اخترفیزیک، نجوم، اقیانوس شناسی و چندین رشته دیگر معرفی کرد که مطالعه‌ای ۹ ماهه را به عنوان مقدمه مطالعات آینده در مورد ماهیت اشیاء پرنده ناشناس آغاز کرده‌اند.
 
سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا همچنین خاطر نشان کرد که که این بررسی تازه صرفا با اتکا به داده‌ها و اطلاعات طبقه‌بندی نشده انجام خواهد شد.
 
این تحقیقات مجزا از بررسی‌های گروهی است که از چندین سال پیش در پنتاگون (وزارت دفاع ایالات متحده) مشغول بررسی گزارش خلبانان نیروی هوایی در مورد اشیاء ناشناس پرنده هستند.
 
تعداد مواجهه خلبانان ارتش آمریکا با اشیاء پرنده ناشناس در سال‌های اخیر و پس از تشویق آنها از سوی پنتاگون برای ثبت مشاهداتشان افزایش یافته است.
 
مطابق گزارش پنتاگون تعداد برخوردهای گزارش شده به حدود ۴۰۰ مورد در ۲۰ سال گذشته افزایش یافته که ۱۱ مورد از آن مواجهه نزدیک جنگنده‌ها با اجسام عجیبی بوده که با سرعت بالا و بدون سیستم محرکه مشخصی در حال حرکت بوده‌اند.
 
البته گزارش دفتر مدیریت اطلاعات ملی آمریکا (ODNI) و گروه ویژه اشیاء ناشناس پرنده در پنتاگون که سال گذشته منتشر شد، از عدم یافتن مدرکی مبنی بر منشا این اشیاء از یک دشمن خارجی یا ماهیت فرازمینی حکایت داشت ولی در عین حال، محققان قادر به توضیح دلایل بروز اکثر حوادث گزارش شده نبودند.