واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

محبت در سیره رحمة للعالمین (ص)

محبت در سیره رسول خدا

هر کس به مردم مهر و علاقه نشان دهد، مردم نیز او را با جان و دل دوست خواهند داشت. امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: «مَنْ تَألَّفَ النّاسَ اَحَبُّوهُ؛ کسی که با مردم انس و الفت داشته باشد، مردم دوستش خواهند داشت. »


یکی از ویژگیهای رسول گرامی اسلام، رحمت عام و فراگیر آن گرامی نسبت به تمام اهل عالم است. ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله درخشش نور رحمت و محبّت بر سر تا سر گیتی بود. خدای تعالی از مادری همانند حضرت آمنه علیهاالسلام بزرگ ترین ارمغان بشریت و مظهر عطوفت و رحمت را به انسانهای خسته از خشونت و کینه و عداوتهای شیطانی تقدیم داشت.
خدای عالمیان در مورد پیامبرش فرمود: «وَما أرْسَلْناکَ إلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ»(1)؛ «و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.»
و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «إنَّما بُعِثْتُ رَحْمَةً(2)؛ من برای رحمت مبعوث شده ام.»
به راستی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جلوه بارز زیباترین صفات الهی از جمله رحمت، محبت، شفقت، مودّت، رأفت و عطوفت است. و پیشوایان معصوم علیهم السلام به ما آموخته اند که خداوند متعال را با این نامها صدا بزنید که: «یا حَبیبَ مَنْ لا حَبیبَ لَه، یا رَفیقَ مَنْ لا رَفیقَ لَه، یا أنیسَ مَنْ لا أنیسَ لَه، یا راحِمَ مَنْ لا راحِمَ له، یا شَفیقَ مَنْ لا شَفیقَ له...» (3) که یادآور محبت و مهر و رحمت حضرت رب العالمین است. او معدن مهر و رحمت است و مهربانان را دوست دارد.
اساسا اگر رشته رحمت و محبت از زندگی انسانها و حتی حیوانات بریده شود، نظام زندگی از هم گسسته خواهد شد. این رشته محبت موجب می شود که انسانها و حیوانات در حفظ و نگهداری فرزندانشان کوشش کنند و ارتباطات میان همدیگر را برقرار سازند. به راستی اگر مهر و عشق و علاقه را از روابط اجتماعی و فردی انسان بگیرند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
امروزه در اثر کم رنگ شدن مهر و عاطفه در روابط انسانی در کشورهای پیشرفته و صنعتی، فجایع عظیمی رخ می دهد. آیا تمدن مادی و حکومت علم و تکنولوژی و پیشرفتهای ظاهری می تواند جایگزین مهمترین نیاز انسان ـ که همان اقناع غریزه مهرورزی و محبت است ـ بشود؟ قطعا پاسخ منفی است و انسان بدون عاطفه و رحم و محبت، در آستانه سقوط و هلاک قرار می گیرد.

راز توفیق پیامبر صلی الله علیه و آله در مدیریت اجتماعی
خلل پذیر بود هر بنا که می بینی مگر بنای محبت که خالی از خلل است
از منظر قرآن، راز پیروزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدیریت حکومتی و خانوادگی اش، مهرورزی و عشق به مردم بود. اگر این شیوه کارآمد در مدیریت رسول خدا صلی الله علیه و آله نبود، هرگز توفیق رفع مشکلات و موانع طاقت فرسا را پیدا نمی کرد؛ به همین جهت خداوند فرمود: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الاْءَمْرِ »(4)؛ «به موجب رحمتی که خداوند به تو عنایت کرده بود برای آنان نرم شدی که اگر تندخو و سخت دل بودی، همه از اطرافت پراکنده می شدند؛ پس آنان را عفو کن و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنها مشورت کن.»
موارد زیادی در تاریخ صدر اسلام وجود دارد که از این حقیقت خبر می دهد. دو نمونه را می خوانیم:

روز مهر و عطوفت
در سال هشتم هجری که رسول گرامی اسلام با اقتدار و پیروزی کامل به شهر مکه وارد شد، و آن را از دست کفار و مشرکان خارج نمود، طرفداران جبهه باطل به ویژه کسانی که در مدت بیست سال گذشته، بدترین ستمها و جسارتها و دشمنیها را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و یاران گرامی اش انجام داده بودند، در هاله ای از رعب و وحشت و ترس گرفتار شدند. آنان بهترین یاران، جوانان و عزیزان رسول خدا صلی الله علیه و آله را به خاک و خون کشیده، بارها توطئه قتل پیامبر صلی الله علیه و آله را در سر پرورانده و چندین بار به قصد ترور پیامبر وارد عملیات ناموفق شده بودند. آنان کسانی بودند که شبانه به منزل حضرت هجوم برده و می خواستند او را قطعه قطعه کنند، اما هم اکنون بعد از فتح مکه در گردابی سخت گرفتار شده، به انتظار انتقام و عکس العمل متقابل پیامبر صلی الله علیه و آله لحظه شماری می کردند. این نگرانی و اضطراب هنگامی به اوج خود رسید که اهل مکه از سعد بن عباده ـ که پرچم اسلام را بر دوش داشت ـ شنیدند که فریاد می زد:
اَلْیَوْمُ یَوْمُ الْمَلْحَمَةِ اَلْیَوْمُ تُسْبی الْحُرَمَةُ(5) «امروز روز جنگ و خونریزی و اسارت است.»

هنگامی که این شعار به گوش رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، آن حضرت ناراحت شد و دستور داد پرچم اسلام را از او گرفته و به دست علی علیه السلام بسپارند، و سپس با سخنان آرامبخش و ملاطفت آمیز خود، دشمنان دیرینه خویش را آرامش داد. حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله ـ که دریای رحمت و محبت بود ـ تمام گذشته های تلخ و درد آور را به بوته فراموشی سپرد و با قرائت آیه ای از قرآن، سایه مهر و عطوفت خویش را بر سر آن انسانهای جاهل و نادان گسترد.
آن حضرت فرمود: شما در مورد من چگونه می اندیشید؟ مشرکان گفتند: ما جز نیکی و محبت از تو انتظاری نداریم. ما تو را برادری بزرگوار و فرزند برادر بزرگوار خود می دانیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: من آنچه را برادرم یوسف در مورد برادران ستمگر خود انجام داد، همان می کنم و همانند او می گویم: «لاَ تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّ حِمِینَ»(6)؛ «امروز ملامت و سرزنشی بر شما نیست، خداوند گناهان شما را می بخشد و او مهربان ترین مهربانان است.»
هنگامی که آن رهبر مهربان، مردم هراسناک و نگران را آرام نمود، اضافه کرد که: امروز روز نبرد و انتقام نیست، بلکه «اَلْیَوْمُ یَوْمُ الْمَرْحَمَةِ؛ امروز روز رحمت و محبت است. » و این نکته را هم یاد آور شد که: شما همشهریان خوبی برای من نبودید، شما مرا دروغگو خوانده، از خانه ام بیرون کردید و به آن شهری که پناهنده شدم حمله نمودید، اما من از تمام جنایات و گناهان شما گذشتم. آنگاه جمله معروفش را فرمود: «اِذْهَبُوا فَأنْتُمُ الطُّلَقاءُ؛ (به دنبال ادامه زندگیتان) بروید که همه شما آزاد شده گانید.» (7)
تمامی آنان، همانند کسانی که از قبر دوباره سر برآورده باشند، نفس راحتی کشیده و ـ به غیر از افراد معدودی ـ محبت و عشق رسول خدا صلی الله علیه و آله در اعماق وجودشان نفوذ کرد و مسلمان شدند.

اعجاز محبت
مالک بن عوف نصری از سرسخت ترین دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله بود. او در سال هشتم هجری با تحریک قبیله های ثقیف و هوازن آتش جنگ حنین را برافروخته و دولت نوپای رسول گرامی اسلام را گرفتار جنگی دیگر نمود؛(8) اما به فضل الهی لشکریان اسلام در آن جنگ پیروز شدند. خداوند متعال در سوره توبه با اشاره به این پیروزی و امدادهای غیبی می فرماید: «لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٍ وَیَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنکُمْ شَیْئا وَضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُم مُّدْبِرِینَ * ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَی رَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَأَنزَلَ جُنُودا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَذَ لِکَ جَزَآءُ الْکَـفِرِینَ »(9)؛ «خداوند شما را در جاهای زیادی یاری کرد و در روز حنین (نیز یاری نمود) در آن هنگامی که کثرت یاران شما را مغرور کرد، اما (تعداد فراوان لشکر شما) هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شد، سپس پشت به دشمن کرده و فرار نمودید. در همان حال خداوند آرامش خود را بر پیامبر و مؤمنان نازل کرد و لشکرهایی فرستاد که شما نمی دیدید و کافران را مجازات کرد و این جزای کافران است.»
در این پیروزی که غنائم بسیاری به اضافه شش هزار اسیر جنگی از دشمن به دست مسلمانان افتاد، مالک بن عوف ـ عامل اصلی این جنگ ـ از ترس جان خود به طائف پناهنده شد. اما وقتی در مورد پیامبر و اندیشه های الهی، انسانی او قدری فکر کرد؛ به ویژه کردار نیک و محبتهای رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد دشمنان و اسیران، او را شیفته پیامبر صلی الله علیه و آله نمود؛ به همین جهت امان خواسته و به مدینه آمد و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله مسلمان شد. پیامبر صلی الله علیه و آله نیز خانواده او را ـ که اسیر شده بود ـ آزاد کرده، اموالش را نیز به وی پس داد.
مالک بن عوف در اثر این همه محبت نبوی صلی الله علیه و آله آن چنان مشتاق حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله گردید که از نفوذ خود در منطقه طائف بهره گرفته و تمام هستی اش را در راه گسترش اسلام به کار گرفت. او در مقابل عظمت و جلالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سخنانی بر زبان آورد که کمتر کسی اینگونه ابراز ارادت کرده است. او دلباختگی خود به رسول خدا صلی الله علیه و آله را اینگونه اظهار می کرد:
ما اِن رَأیْتُ وَلاسَمِعْتُ بِمِثْلِهِ فی الناسِ کُلِّهِمْ بِمِثْلِ مُحَمّدٍ(10)
«من هرگز در میان تمام مردم دنیا نه مانند محمد دیده ام و نه شنیده ام.»
مولوی در مورد رحمت و حلم پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید:
او به تیغ حلم چندین خلق را // واخرید از تیغ چندین خلق را
تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر // بل ز صد لشکر ظفر انگیزتر
انس بن مالک (از اطرافیان پیامبر صلی الله علیه و آله) گفته است: «کانَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِنْ أشَدِّ الناسِ لُطْفا بِالنّاسِ(11)؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله بیشترین لطف و محبت را به مردم داشت.»
وقتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد این همه ابراز لطف و محبت نسبت به مردم می پرسیدند، پاسخ می داد: «إنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ رَحیمٌ یُحِبُّ کُلَّ رَحیمٍ؛(12) خداوند عزیز و جلیل، مهربان است و هر فرد مهربان را دوست دارد.»
علامه حلّی رحمه الله در رساله سعدیه از آن حضرت نقل کرده است «وَالّذی نَفْسی بِیَدِهِ لا یَضَعُ اللّهُ الرَّحْمَةَ إلاّ عَلی رَحیمٍ. قالوا: یا رَسولَ اللّهِ کُلُّنا رَحیمٌ. قالَ: لَیْسَ الَّذی یَرْحَمُ نَفْسَهُ وَاَهْلَهُ خاصَّةً وَلکِنْ الَّذی یَرْحَمُ المُسلِمینَ وَقال صلی الله علیه و آله : قال اللّه تعالی: إن کُنْتُم تُریدونَ رَحْمَتی فارْحَموا؛ سوگند به آنکه جانم در دست اوست، رحمت خدا جز افراد مهربان را در بر نمی گیرد. اصحاب گفتند: ای رسول خدا! ما همه مهربانیم. فرمود: مقصود کسانی نیستند که فقط نسبت به خود و خانواده شان مهربانند؛ بلکه مقصود کسانی هستند که به همه مسلمانان مهربانند. خدای متعال فرمود: اگر خواهان مهربانی (و بخشایش) من هستید، پس (نسبت به هم) مهربان باشید.» (13)

نقش شگفت انگیز محبّت در تبلیغ
هر کس به مردم مهر و علاقه نشان دهد، مردم نیز او را با جان و دل دوست خواهند داشت. امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: «مَنْ تَألَّفَ النّاسَ اَحَبُّوهُ؛ کسی که با مردم انس و الفت داشته باشد، مردم دوستش خواهند داشت. »(14)
در مقابل، کسانی که مغرور و خودخواه و خودپسند باشند، مردم شدیدا از آنها متنفرند. امام هادی علیه السلام فرمود: «مَنْ رَضِی عن نَفْسِه کَثُرَ السّاخِطونَ؛(15) هر کسی که خودپسند باشد، خشمگینان (از او) بسیار خواهند بود.»
در سیره تبلیغی پیامبر صلی الله علیه و آله، مهر و محبت کارآمدترین شیوه محسوب می شود و این شیوه در مورد محرومان فرهنگی و مادی بیشتر از سایر آحاد جامعه اعمال می شد.
در جنگ خیبر سپاه اسلام پیروز شد و بعد از کشتن سرکشان یهود خیبر، برخی نیز به اسارت درآمدند. در میان اسیران، صفیه دختر حی بن اخطب ـ معروف ترین دانشمند یهود ـ نیز دیده می شد. بلال حبشی که مراقبت از اسرا را به عهده داشت، صفیه و زنی از همراهان او را از کنار کشته هایشان عبور داده، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آورد. هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله چهره خراشیده آن زنها را دید، علت را پرسید، و آنان توضیح دادند. پیامبر از اینکه بلال مراعات آن دو زن را نکرده و از کنار کشته هایشان آورده است، ناراحت شده، به بلال فرمود: «أَنُزِعَتْ مِنْکَ الرَّحْمَةُ یا بِلالُ! حَیْثُ تَمُرُّ بِإمْرَأتَینِ عَلی قَتْلی رِجالِهما؛ ای بلال! آیا مهر و محبت از دل تو زدوده شده که دو زن را از کنار کشته های مردانشان عبور می دهی!. »(16)
این حرکت مهرجویانه پیامبر صلی الله علیه و آله موجب شد که آنان ـ با آنکه از پیامبر صلی الله علیه و آله و لشکریانش ضربه دیده و شکست خورده بودند ـ کینه به دل نگیرند و در مدت اندکی مهر پیامبر صلی الله علیه و آله در دل آنان افتاده، از پیروان راستین حضرتش گردند.
مولوی اثر عمیق و جاویدان این ابزار کارساز تبلیغی؛ یعنی، ابراز مهر و عطوفت را چه زیبا به رشته نظم کشیده است که:
از محبت دُردها صافی شود // از محبت دَردها شافی شود
از محبت تلخها شیرین شود // از محبت مسها زرین شود
از محبت خارها گل می شود // از محبت سرکه ها مُل می شود
از محبت نار نوری می شود // از محبت دیو حوری می شود
از محبت سُقم صحت می شود // وز محبت قهر رحمت می شود
از محبت مرده زنده می کنند // از محبت شاه بنده می کنند
از محبت دار، تختی می شود // وز محبت بار، بختی می شود
از محبت خار، سوسن می شود // بی محبت موم، آهن می شود
از محبت سنگ روغن می شود // بی محبت روضه گلخن می شود
از محبت حزن شادی می شود // وز محبت غول هادی می شود
از محبت نیش نوشی می شود // بی محبت شیر، موشی می شود

بازتاب محبت و رحمت پیامبر صلی الله علیه و آله
رسول خدا صلی الله علیه و آله با نیروی خدادادی مهرورزی، آن چنان افراد را اصلاح کرده، به مقامات عالیه انسانی می رسانید که از هستی خود در راه تحقق اهداف آسمانی رسول خدا صلی الله علیه و آله گذشته و به اطاعت محض از آن گرامی می پرداختند. نمونه هایی از این یاران عاشق را معرفی می کنیم:

1. ابوذر یکی از چشندگان محبت پیامبر بود. عشق رسول خدا در جان و دلش آنچنان آتشی شعله ور نموده بود که همه چیزش را فدای پیامبر می کرد.
در غزوه تبوک، ابوذر خسته و تشنه از راه رسید و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: به او آب دهید که خیلی تشنه است. ابوذر گفت: آب همراه دارم. حضرت فرمود: با وجود آن، تشنه کامی؟ گفت: وقتی آب را چشیدم، با خود گفتم هرگز پیش از دوستم و محبوبم رسول خدا صلی الله علیه و آله ـ که تشنه است ـ از این آب نخواهم نوشید.
پیامبر در حالی که از عشق و صفای ابوذر لذت می برد، فرمود: «رَحِمَ اللّهُ أباذَر یَمْشی وَحْدَهُ وَیَموتُ وَحْدَهُ وَیُبْعَثُ وَحْدَهُ؛(17) خدا ابوذر را رحمت کند، تنها می رود و تنها می میرد و تنها برانگیخته می شود.»
عشق و علاقه به پیامبر صلی الله علیه و آله آنچنان در وجود یاران مخلص اش نفوذ کرده بود که تمام مشکلات و موانع را به جان خریده و ذرّه ای از محبت شان کم نمی شد.
2. بلال بن رباح حبشی یکی دیگر از محبت یافتگان مکتب نبوی است. او در اثر علاقه به پیامبر صلی الله علیه و آله به درجه ای رسیده بود که شدیدترین شکنجه های طاقت فرسا را با آغوش باز می پذیرفت و ندای ملکوتی توحید را در فضای ستم زده و خفقان آلود حجاز طنین انداز می کرد.
تن فدای خار می کرد آن بلال // خواجه اش می زد برای گوشمال
که چرا تو یاد احمد می کنی // بنده بَد منکرِ دینِ منی
می زد اندر آفتابش او به خار // او اَحَد می گفت بهر افتخار
عشق قهّارست و من مقهور عشق // چون شکر شیرین شدم از شور عشق
برگ کاهم پیش تو ای تندباد // من چه دانم که کجا خواهم فتاد
گر هلالم گر بلالم می دوم // مقتدی آفتابت می شوم

استاد مطهری به نقل از ابن ابی الحدید معتزلی می گوید: کسی سخن او (رسول خدا صلی الله علیه و آله) را نمی شنید مگر اینکه محبت او در دلش جای می گرفت و به او متمایل می شد. لهذا قریش مسلمانان را در دوران مکه «صُباة » (شیفتگان و دلباختگان) می نامیدند و می گفتند:«نَخافُ أنْ یَصبُوَ الْوَلیدُ بْنُ الْمُغَیْرَةِ إلی دینِ مُحَمَّدٍ؛ بیم آن داریم که ولید بن مغیرة دل به دین محمد (صلی الله علیه و آله) بدهد. » و اگر ولید که گل سرسبد قریش است دل بدهد، تمام قریش به او دل خواهند سپرد.
می گفتند: سخنانش جادو است و بیش از شراب مست کننده است. فرزندان خویش را از نشستن با او نهی می کردند که مبادا با سخنان و قیافه گیرای خود، آنها را جذب کند. هرگاه پیامبر در کنار کعبه در حجر اسماعیل می نشست و با آواز بلند قرآن می خواند و یا خدا را یاد می کرد، انگشتهای خویش را در گوشهایشان فرو می کردند که نشنوند، مبادا تحت تأثیر جادوی سخنان او قرار گیرند و مجذوب او گردند. جامه های خویش بر سر می کشیدند و چهره خویش را می پوشاندند که سیمای جذاب او، آنها را نگیرد. به همین جهت اکثر مردم به مجرد شنیدن سخنش و دیدن قیافه و منظره اش و چشیدن حلاوت الفاظش به اسلام ایمان می آوردند. (18)
غالب یاران رسول خدا به آن حضرت سخت عشق می ورزیدند و با مرکب عشق بود که این همه راه را در زمانی کوتاه پیمودند و در اندک مدتی جامعه خویش را دگرگون ساختند.
پر و بال ما کمند عشق اوست // موکشانش می کشد تا کوی دوست
من چگونه نور دارم پیش و پس // چون نباشد نور یارم پیش و پس
نور او در یمن و یسر و تحت و فوق // بر سر و بر گردنم چون تاج و طوق(19)



1) انبیاء / 107.
2) مسند ابی یعلی، ج 11، ص35.
3) البلد الامین، ص 407.
4) آل عمران / 159.
5) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج17، ص272.
6) یوسف/ 92.
7) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 17، ص 272؛ بحار الانوار، ج 21، ص 132.
8) شرح الاخبار مغربی، ج 1، ص 311.
9) توبه / 25 و 26.
10) اسد الغابة، ج 4، ص 290؛ تاریخ مدینة دمشق، ج 56، ص 482.
11) حلیة الاولیاء، ج 6، ص 26.
12) امالی طوسی، ج2، ص130.
13) سیره نبوی، دلشاد تهرانی، دفتر سوم، ص80.
14) غرر الحکم، ج 2، ص 161.
15) إعلام الدین، ص 309.
16) بحار الانوار، ج 21، ص 5.
17) سیره نبوی، دفتر سوم، ص 97.
18) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 6، ص 390.
19) جاذبه و دافعه علی علیه السلام، ص 88 ـ 90.

مایکل مور: ترامپ ما را به کشتن می‌دهد

اگر با برخی وقایع افتضاح در نهایت «ترامپ» پیروز شد و اکنون قرار است در ۲۰ ژانویه سوگند یاد کند، من هم برای راه‌اندازی یک اعتراض ملی و برهم زدن صلح‌آمیز مراسم تنفیذ وی آن‌جا خواهم بود؛ فردی که تنها از سوی شورای الکترال انتخاب شده است. جلوگیری از وقوع این فاجعه به مداخله همه افراد نیاز دارد.
«مایکل مور» کارگردان برنده اسکار معترض به رییس‌جمهور شدن «دونالد ترامپ» در مطلبی نوشت: جهالت «ترامپ» جان بی‌گناهان زیادی را می‌گیرد.

به گزارش ایسنا، «گاردین» نوشت: «مایکل مور» مستندساز مشهور آمریکایی که پیروزی «دونالد ترامپ» در انتخابات ریاست جمهوری این کشور را پیش‌بینی کرده و اعلام کرده بود همزمان با مراسم تنفیذ «ترامپ» یک راهپیمایی اعتراضی گسترده راه می‌اندازد، در صفحه فیس‌بوک خود مطلبی را با عنوان «دونالد ترامپ ما را به کشتن می‌دهد» پست کرد.

«مور» اخیرا فیلمی به نام «مایکل مور در ترامپ‌لند» ساخته و در آن به برگزیده شدن رییس‌جمهور جدید، شدیدا انتقاد کرده است. او معتقد است بالاخره مشخص می‌شود این ستاره‌ شوهای رئال تلویزیون، رهبری خطرناک و نامناسب برای دولت آمریکاست.

کارگردان «سرمایه‌داری: یک داستان عاشقانه» در متن فیس‌بوکی خود نوشته است: اکثر افراد اتفاق نظر دارند که اولین وظیفه رهبر یک کشور، تامین امنیت مردم است. هیچ جلسه‌ روزانه‌ای برای رییس‌جمهور، مهم‌تر از جلسه‌ای که در آن از خطرات احتمالی کشور اطلاع پیدا کند، ‌وجود ندارد. برای «ترامپ» ۲۰ دقیقه نشستن و گوش دادن به حرف‌های افراد امنیتی درباره این‌ که چه کسانی قصد کشتن ما را دارند، طاقت‌فرسا و آزاردهنده است.

«مور» در ادامه، توئیت‌های «ترامپ» را "خشمگین و کودکانه" خواند و اشاره کرد که وقتی «ترامپ» باید روی مسائل مهم‌تر مملکت تمرکز کند، نوشتن این مطالب بی‌فایده است.

این مستندساز سپس نوشت: هم‌وطنان آمریکایی من، اگر یک حمله تروریستی در کشور اتفاق بیفتد، که همه ما می‌دانیم می‌افتد، وقتی تراژدی پایان یافت، «ترامپ» در بحبوحه مرگ و ویرانی که می‌شد جلویش را گرفت، سریع دیگران را به باد سرزنش می‌گیرد، نه خودش را. او حقوق قانونی را تعلیق می‌کند و همه افرادی را که تهدید به حساب می‌آورد، جمع می‌کند. او در جلسه روزانه امنیت ملی شرکت نکرده و در عوض، مشغول بازی گلف بوده، با سلبریتی‌ها دیدار می‌کرده و یا تا ساعت سه شب درباره بی‌انصاف بودن «سی.ان.ان» توئیت می‌کرده است.

«مور» همچنین بی‌دقتی «ترامپ» را با «جورج بوش» رییس‌جمهور اسبق آمریکا، مقایسه کرد و نوشت: خلق و خوی بی‌توجه «بوش» تهدیدی برای امنیت آمریکا بود اما رییس‌جمهور جدید حتی از او هم بدتر است. به شما اطمینان می‌دهم این غفلت محض از وظایف و بی‌اعتنایی هرروزه به افرادی که برای تامین امنیت ما کار می‌کنند، جان انسان‌های بی‌گناه زیادی را می‌گیرد.

این کارگردان هالیوودی یکی از معدود افرادی بود که به درستی پیروزی «ترامپ» را پیش‌بینی کرده بود. در میان مدیران نظرسنجی‌ها، منتقدان رسانه‌ای و حتی برخی از اعضای حزب جمهوری‌خواه، پیروزی «ترامپ» مساله‌ای فراتر از ممکن بود. این مستندساز چپ‌گرای سیاسی حتی پس از انتخاب شدن «ترامپ»، به وضوح اعلام کرده پیروزی او را نخواهد پذیرفت و آن را به تاریخ واگذار نخواهد کرد. او در تلاش است تا یک اعتراض ملی بدون خشونت را رهبری کند و مراسم تنفیذ رییس‌جمهور منتخب آمریکا را برهم بزند.

«مور» پیش‌تر گفته است: اگر با برخی وقایع افتضاح در نهایت «ترامپ» پیروز شد و اکنون قرار است در ۲۰ ژانویه سوگند یاد کند، من هم برای راه‌اندازی یک اعتراض ملی و برهم زدن صلح‌آمیز مراسم تنفیذ وی آن‌جا خواهم بود؛ فردی که تنها از سوی شورای الکترال انتخاب شده است. جلوگیری از وقوع این فاجعه به مداخله همه افراد نیاز دارد.

«مور» پذیرفتن برگزاری تنفیذ «ترامپ» و ورود او به کاخ سفید را "احمقانه" می‌داند.

او همچنین اظهار کرده است: اگر من سال گذشته به شما می‌گفتم که یک سوسیالیست نیمی از انتخابات اولیه دموکرات‌ها را پیروز می‌شد، به نظر هرکسی احمقانه می‌آمد. اگر به شما می‌گفتم کاندیدایی که درباره تعرض‌های جنسی خود صحبت می‌کند، راهش به پیروزی ختم می‌شود، شما هرگز با من مصاحبه نمی‌کردید.

«مور» به منظور راه‌اندازی تظاهرات ضدترامپی خود، کمپینی توئیتری به راه انداخته و امیدوار است میلیون‌ها تن را در این امر با خود همراه کند. وی اخیرا ادعا کرده بود که «ترامپ» احتمالا استیضاح خواهد شد و یا این که قوانین زیادی را در دوران ریاست‌جمهوری خود نقض خواهد کرد.


مرتبط:
-
درباره ترامپ، درباره دنیا

اثر افسردگی بر تحلیل بدن

افراد مبتلا به افسردگی یا به واسطه اضطراب و استرس افزایش یافته نمی توانند بخوابند و یا به واسطه بی حالی و خستگی خواب بیش از اندازه را تجربه می کنند.

افسردگی یک اختلال در خلق و خو است که هر ساله بسیاری از مردم جهان را تحت تاثیر قرار می دهد. برای برخی افراد ابتلا به افسردگی همانند یک بازی مرگ و زندگی است.

تحلیل بدن به واسطه افسردگی

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "ارگانیک اتوریتی"، اگر در گذشته به افسردگی مبتلا بوده اید یا در حال حاضر با آن مبارزه می کنید، همانگونه که اشاره شد شما در جهان تنها هستید. اما آنچه بسیاری از مردم جهان نمی دانند این است که افسردگی به همان اندازه که روان و ذهن انسان را درگیر می کند، تحلیل جسمانی را نیز به همراه دارد. در ادامه با برخی دلایل و نشانه های جسمانی افسردگی که بدن را تحت تاثیر قرار می دهند بیشتر آشنا می شویم.

بی خوابی

افراد مبتلا به افسردگی یا به واسطه اضطراب و استرس افزایش یافته نمی توانند بخوابند و یا به واسطه بی حالی و خستگی خواب بیش از اندازه را تجربه می کنند.

درد در ناحیه سینه و پشت

افسردگی می تواند عاملی خطر آفرین برای بیماری قلبی عروقی باشد. اگر در ناحیه سینه و پشت احساس درد یا فشردگی دارید، این شرایط می تواند نشانه ای از مشکلات قلبی باشد.

سیستم ایمنی تضعیف شده

یک سیستم ایمنی ضعیف می تواند هم دلیل و هم نتیجه افسردگی باشد. مطالعات نشان داده اند زمانی که سیستم ایمنی ضعیف می شود، به عنوان مثال هنگام ابتلا به عفونت ها، می تواند سیگنال هایی را به مغز ارسال کند که موجب وخیم‌تر شدن بیماری شده و زمینه ساز شکل گیری التهاب و افسردگی شود. مغز واکنش های سیستم ایمنی را زیر نظر می گیرد و مسیرهای ارتباطی سیستم ایمنی به مغز می تواند به تولید سیتوکین های التهابی منجر شود. مطالعات تایید کرده اند که فعال شدن سیستم ایمنی می تواند به یک افسردگی ناشی از سیتوکین منجر شود.

در همین حال، اگر خواب کافی نداشته باشید یا رژیم غذایی مناسبی را دنبال نکنید، افسردگی می تواند سیستم ایمنی را تضعیف کند.

مشکلات گوارشی

میکروب های روده با افسردگی پیوند خورده اند. برخی میکروارگانیسم های مشخص در روده توانایی تولید و ارائه موادی مانند سروتونین و گاما آمینوبوتیریک را دارند. این به معنای آن است که دستگاه گوارش می تواند موجب اختلالات خلقی از جمله ابتلا به افسردگی شود.

درد عضلات و مفاصل

اگر به افسردگی مبتلا باشید، احتمال تجربه دردهای عضلانی و مفاصل نیز بیشتر می شود. افسردگی و درد یک مسیر عصبی شیمیایی مشترک را مورد استفاده قرار می دهند. هر دو آنها تحت تاثیر سروتونین و نوراپی نفرین قرار می گیرند و باید به صورت همزمان نیز درمان شوند تا بهبودی کامل حاصل شود.

فرونشست و فروچاله‌ها: زلزله خاموش در کمین شهروندان

زلزله خاموش در کمین شهروندان

بررسی دلایل گسترش فرونشست و فروچاله‌ها:

زلزله خاموش در کمین شهروندان

پایگاه خبری تحلیلی آب ایران:

سیل، زلزله، توفان، بهمن و خشکسالی… فهرست مخاطرات طبیعی، فهرست بلندبالایی است؛ فهرستی هراس‌آور و هشداردهنده که از وقوع بحران‌هایی بزرگ خبر می‌دهد! از لحظه‌ای که مرگ روی سر جمعیت زیادی آوار می‌شود. سهم کشور ما از این فهرست، سهم کمی نیست و طبق آمارهای موجود، ایران با 32 مخاطره طبیعی در ردیف پرمخاطره‌ترین کشورها قرار گرفته است؛ بلایایی طبیعی که کسی از زمان وقوع‌شان خبر ندارد.

این اما همه ماجرا نیست. اگر در ماه‌های گذشته، خبرهای داغ رسانه‌های نوشتاری و دیجیتال را دنبال کرده باشید، حتما از فرونشست‌های متعدد زمین در گوشه گوشه کشور خبر دار شده‌اید؛ فرونشست‌هایی 3 تا 36 سانتی‌متری که وقتی در کنار فروچاله‌های چندمتری اخیر پایتخت قرار می‌گیرند، هراس جدیدی به دل شهروندان می‌اندازند. هراس از وقتی که زمین زیر پای آدم‌های از همه جا بی‌خبر، دهان باز کند و هرچیزی را که آن بالاست، ببلعد. خمیازه‌هایی ناگهانی که خیلی‌ها را نگران کرده و این اتفاق را در زمره مخاطرات جدید و بحران‌زای کشور ما قرار داده است؛ بهانه‌ای که باعث می‌شود با کارشناسان و مسئولان مختلف صحبت کنیم و از دلایل تکرار این حادثه در کشور بگوییم؛ اتفاقی که به زلزله خاموش تعبیر می‌شود و به گفته بسیاری از کارشناسان، خسارت‌های ناشی از زلزله را دوچندان می‌کند.


متهم ردیف اول؛ برداشت آب‌های زیرزمینی

برداشت بیش از اندازه آب‌های زیرزمینی؛ اگر برای فرونشست‌های سریالی زمین در نقاط مختلف کشور دنبال مقصرمی گردید، روی این عامل بیشتر از بقیه عوامل فکر کنید. این اعتقاد مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌شناسی، زیست‌محیطی و مهندسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور است؛ مسئولی که انگشت اتهامش را به سمت برداشت بیش از اندازه آب‌های زیر زمینی گرفته و معتقد است، مهم‌ترین عامل بروز این پدیده در همه استان‌های کشور همین موضوع است.

امیر شمشکی البته حرف‌های جالب‌تری هم دارد. او از توافقی بین سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی وقت و سازمان زمین‌‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور در سال 84 خبر می‌دهد. طبق این توافق باید طی دوره‌هایی پنج‌ساله، ابعاد مختلف فرونشست در هر کدام از استان‌های کشور مطالعه و بررسی می‌شد؛ مطالعه‌ای که در حال حاضر هم استان‌های تهران، کرمان، فارس، همدان و خراسان رضوی در حال انجام است.

نتایج این مطالعه وقتی اهمیت پیدا می‌کند که بدانیم براساس آمارها در دشت‌های بحرانی کشور سالانه به‌طور متوسط 15 سانتی‌متر فرونشست وجود دارد که در برخی دشت‌ها، میزان آن به 20 تا 35 و در برخی نقاط دیگر تا 50 سانتی‌متر نیز می‌رسد؛ پدیده‌ای که شیوعش با توجه به بافت و جنس خاک متفاوت است.

پیامدهای شیوع این پدیده اما دوست‌داشتنی نیست. شمشکی همین جا به بایر ماندن و غیرقابل استفاده شدن زمین‌های بسیاری در گوشه و کنار کشور اشاره می‌کند؛ اتفاقی که زیان‌های زیادی به دنبال دارد. آسیب به خطوط نفت، گاز و ریل کشور، تبعات منفی دیگری است که شمشکی به آن اشاره می‌کند؛ حادثه‌هایی که با گذشت زمان هرکدام به تنهایی می‌توانند بحرانی بزرگ و حادثه‌ای تلخ در ابعاد وسیع به وجود بیاورند؛ اتفاقی که پیشگیری از آن احتیاج به همکاری همه‌جانبه نهادهای مختلف دارد. مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌‌شناسی با اشاره به همین موضوع می‌گوید: در این زمینه، همه دستگاه‌هایی که در ارتباط با پدیده فرونشست فعالیت می‌کنند، با اشتراک اطلاعاتشان در سازمان زمین‌‌شناسی، امکان فعالیت‌های میدانی مناسب‌تری را برای محققان این مرکز پدید می‌آورند.

همیشه پای یک عامل انسانی در میان است

فرونشست چیست؟ برای این سوال دوکلمه‌ای، جواب مفصلی وجود دارد. در تعریف یونسکو، فرونشست عبارت است از فرو ریزش یا نشست سطح زمین؛ اتفاقی که به علت‌های مختلف و در مقیاس‌های گوناگون رخ می‌دهد. به‌طور معمول این اصطلاح به حرکت قائم رو به پایین سطح زمین گفته می‌شود.

به عبارت دیگر فرونشست پدیده‌ای است با عوامل فراوان، ‌ازجمله عملیات انسانی مانند معدنکاری یا برداشت آب‌های زیرزمینی و نفت، آب شدن یخ‌ها، حرکت آرام زمین و خروج گدازه. این پدیده طبیعی اما با فروچاله‌هایی که هرچند وقت یکبار در سطح شهرها ایجاد می‌شوند، متفاوت است. محمدجواد بلورچی، سخنگوی سازمان زمین‌‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور با تاکید بر این موضوع می‌گوید: حوادثی که در ماه‌های اخیر و در نقاط مختلف پایتخت رخ داد که شهرداری در این مناطق مشغول احداث تونل مترو بود، فرونشست نیست و فروچاله یا فرو ریزش شناخته می‌شود. فروچاله‌ها اما از دیدگاه علم زمین‌‌شناسی، ایجاد فرورفتگی در سطح زمین است، فرورفتگی‌هایی در اشکال بیضی و کروی با دیواره‌هایی با شیب تند در ابعاد سه تا 10 متر.

بلورچی با اشاره به این موضوع می‌گوید: عامل اصلی‌ای که باعث ایجاد فروچاله‌ها می‌شود، به وجود آمدن حفره‌های عمیق در زیر‌زمین است و از آنجا که در بیشتر موارد عامل انسانی باعث به وجود آمدن این حفره‌ها می‌شود، باید نهاد‌های مختلف در نظر داشته باشند که با دستکاری انسانی، این حفره‌ها را در زیر‌ زمین ایجاد نکنند.

تشدید خسارات زلزله با شیوع پدیده فرونشست

برای همه آنهایی که از زلزله و تکان‌های شدید زمین و ویرانی ساختمان‌ها می‌ترسند، فرونشست می‌تواند یک هشدار باشد؛ پدیده‌ای که باعث تشدید خسارت‌های احتمالی ناشی از زلزله می‌شود؛ این ارتباط را رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، بین این دو پدیده طبیعی برقرار می‌کند. اسماعیل نجار با اشاره به کاهش سطح آب‌های زیرزمینی و شیوع پدیده فرونشست در بخش‌هایی از کشور مخصوصا پایتخت می‌گوید: در سال‌های اخیر، تغییر اقلیم و کاهش بارندگی در سطح کلان و جهانی، همچنین نیاز به آب و منابع آبی در داخل شهر باعث شد میزان برداشت از سفره‌های زیرزمینی بیش‌از حد مجاز انجام شود.

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با اشاره به دو عامل تمرکز جمعیت و بافت شهری آثار و پیامد‌های فرونشست را در شهر تهران بیش از بقیه نقاط کشور می‌داند و می‌گوید: ما نشانه‌های فرونشست زمین را در نقاط مختلف کشور می‌بینیم، اما این پدیده طبیعی بیشتر در مناطق بیابانی و دشتی رخ می‌دهد که خالی از سکنه هستند و به همین علت چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، درحالی که در تهران به دلیل تمرکز جمعیت زیادی که وجود دارد، می‌تواند شدیدا آسیب‌زا باشد. جمعیت بیش از 10 میلیون نفری تهران، موضوعی است که مورد توجه نجار قرار می‌گیرد؛ جمعیتی که نجات‌شان در مواقع بحرانی مانند زلزله کار سختی است. به همین دلیل می‌گوید: متاسفانه وضعیت ساخت و ساز بناها، خیابان‌ها، راه‌ها و حتی مکان گزینی برای ساخت و ساز بناهای مختلف در تهران در شرایط مناسبی قرار ندارد. در نتیجه با تشدید فرونشست زمین، خطرات بیشتری جان و مال مردم را تهدید می‌کند.

خسارات ویرانگر و جبران‌ناپذیر فرونشست

ردپای فرونشست را در نقاط مختلف کشور می‌توان دید؛ ردپایی که بیشتر از همه خودش را در دشت‌های اصفهان، قزوین، تبریز، رفسنجان، ورامین، کرج، شهریار و تهران نشان می‌دهد تا جایی که گزارش‌های رسمی سازمان زمین‌‌شناسی از فرونشست 36 سانتی‌متری برخی مناطق در طول یک سال خبر می‌دهند و از پدیده‌ای حکایت می‌کنند که می‌تواند هزینه‌های زیادی به بار بیاورد؛ موضوعی که مورد توجه مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت راه و شهرسازی هم قرار گرفته است، تا جایی که علی بیت‌اللهی آن را مساله‌ای ملی عنوان می‌کند و می‌گوید: نباید از مساله فرونشست زمین با بی‌اعتنایی گذر کنیم.

به گفته این کارشناس، فرونشست زمین در بیشتر دشت‌های کشور در حال رخ دادن است، اما آنچه باعث شده اخبارش در تهران رسانه‌ای‌تر شود، خسارت‌هایی است که به بار آورده است؛ خسارت‌هایی که آسیب‌های زیادی را به زیرساخت‌های آب، برق و گاز شهری زده‌اند. بیت‌اللهی با اشاره به همین موضوع می‌گوید: زیرساخت‌های شهری در پایتخت یعنی آب، برق و گاز در برابر فرونشست زمین آسیب‌پذیر هستند و اگر این پدیده در مناطقی رخ بدهد که شریان‌های اصلی آب و گاز از آنها عبور می‌کنند، خسارات زیادی برجا خواهند گذاشت.

خساراتی که مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان وزارت راه از آن نام می‌برد، تنها خسارات مادی نیست. به این فهرست می‌توان خسارات جانی زیادی را هم اضافه کرد؛ همان موضوعی که باعث نگرانی کارشناسان شده است. همین‌جاست که بیت‌اللهی از آسیب‌پذیر‌بودن خیابان‌ها، جاده‌ها، بناها و حتی خطوط مترو براثر فرونشست زمین خبر می‌دهد و می‌گوید: باید تا جایی که امکان دارد به ایمن‌سازی شریان‌های اصلی گاز، برق و آب بپردازیم که البته این موضوع، هزینه زیادی به دنبال دارد. ایمن‌سازی این شریان‌های اصلی، وقتی اهمیت پیدا می‌کند که مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان وزارت راه به فرسودگی شبکه انتقال آب اشاره می‌کند؛ مشکلی که تشدید‌کننده پدیده فرونشست است.

آسیب‌های فرونشست به همین‌جا خلاصه نمی‌شود. بیت‌اللهی نقش فرونشست زمین در آسیب‌زدن به شبکه ریلی کشور را کم تاثیر نمی‌داند و به همین دلیل می‌گوید: سامانه حمل و نقلی پایتخت، سامانه کوچکی نیست. چند مسیر اصلی مانند مسیر راه آهن تهران ـ اهواز، تهران ـ مشهد، تهران ـ جنوب و تهران ـ تبریز در این محدوده گسترده شده که با استمرار روند فرونشست‌ها به آنها آسیب وارد می‌شود. اما چه عاملی باعث تسریع روند فرونشست در پایتخت شده است؟ این سوال را اگر از بیت‌اللهی بپرسید، او در جواب می‌گوید: خشکسالی ناشی از کاهش حجم بارش، میزان برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی دشت تهران را افزایش داده و همین مساله در درازمدت، فرونشست زمین در پایتخت و اطراف آن را تشدید کرده است؛ پدیده‌ای که خطری فراتر از زلزله دارد.

مدیر بخش زلزله‌‌شناسی و خطرپذیری به فروچاله‌های ایجاد شده در سطح شهر تهران اشاره می‌کند و می‌گوید: در برخی نقاط تهران، نشست زمین به شکل فروچاله قابل مشاهده است؛ فروچاله‌هایی که دهان باز کردن ناگهانی‌شان، دل خیلی‌ها را به لرزه انداخته است.

منبع: روزنامه جام جم


درباره ترامپ، درباره دنیا

چگونه با یک بی‌شعور کار کنیم؟
آرون جیمز نوع و جنس «بی‌شعوری» دونالد ترامپ را نسب‌شناسی کرده و می‌نویسد:سؤال ما این نیست که آیا ترامپ واقعاً بی‌شعور است یا نه؟
عصر ایران؛ سیدجواد سیدپور - تصوری در جهان سیاست شکل‌گرفته که ترامپ تاکنون هر چیزی گفته برای رأی آوردن بوده و چون اکنون مسجل شده رئیس‌جمهور ایالات‌متحده است دیگر از آن‌جور حرف‌ها نخواهد زد و رئالیسم سیاسی او را مقید خواهد ساخت که در چارچوب خرد متداول سیاسی حرف بزند و هنجارها را نشکند. به‌بیان‌دیگر این عده که تعدادشان زیاد هم هست معتقدند «این حرف‌ها فقط برای رأی آوردن بوده» حالا اما وضعیت فرق کرده است.

 از باراک اوباما گرفته تا شخصیت‌های سیاسی وطنی مبلغ این دیدگاه هستند و باور دارند که ترامپ بعد از رأی آوردن نظراتی که در جریان انتخابات مطرح کرد را به کناری خواهد نهاد. عده‌ای دیگر هم هستند که این حرف را به زبان تکرار می‌کنند اما در دل‌نگران‌اند و آرزو می‌کنند که ای‌کاش ترامپ این‌گونه باشد و عوض شود.اما چرا این‌طوری است؟ چرا جهان از شخصیت واقعی ترامپ هراس دارد؟ او چگونه شخصیتی است و بخش آزاردهنده این کاراکتر برای جهان کجاست؟

تبیین نظریه بی شعوری 

دکتر«آرون جیمز» که مدرک دکترای فلسفه خود را از دانشگاه هاروارد گرفته و اکنون مدیر گروه فلسفه دانشگاه کالیفرنیا است به‌گونه‌ای غیرمستقیم اما بسیار مهم و اساسی به این پرسش‌ها پاسخ داده است. دکتر جیمز پس‌ازآنکه مشخص شد ترامپ گزینه نهایی جمهوری خواهان برای ریاست جمهوری امریکاست کتابی نوشت با عنوان «عوضی‌ها» او در این کتاب که به فارسی هم ترجمه‌شده رفتارهای ترامپ را تا آن زمان تحلیل و نتیجه گرفت:« ترامپ یک بی‌شعور ابر دلقک سرگرم‌کننده است»!
چگونه با یک بی‌شعور کار کنیم؟

آرون جیمزکه پیش از این اثری با عنوان«اربابان بی شعور:یک نظریه» در سال2012 نوشته، نوع و جنس «بی‌شعوری» دونالد ترامپ را نسب‌شناسی کرده و می‌نویسد:«سؤال ما این نیست که آیا ترامپ واقعاً بی‌شعور است یا نه؟

به نظر می‌رسد در این‌یک مورد اتفاق‌نظر گسترده‌ای وجود دارد (می‌توانید یک صفت تک –کلمه‌ای بهتر برای او پیدا کنید؟)درواقع ،برای بسیاری از طرفدارانش احتمالاً همین ویژگی دلیل اول محبوبیت اوست.

در عوض سؤال این است که کدام بی‌شعوری می‌تواند چنین شاهکاری را تا این حد و این‌قدر فوق‌العاده پیش ببرد که باید گفت این سؤال از سؤالات شاخه بی شعورشناسی است. در میان گونه‌های بسیار در اکوسیستم بی‌شعوری گونه ترامپ دقیقاً از چه نوعی است؟»

دلقک – ابله سبک متمایز ترامپ در میان شاخه بی‌شعوران 

آرون جیمز سپس نظریه بی‌شعوری خود درباره ترامپ را این‌گونه صورت‌بندی می‌کند:« ازآنجاکه بی‌شعور خود را از دیگران جدا می‌داند به‌راحتی و تقریباً مثل سبکی از زندگی قراردادهای پذیرفته‌شده اجتماعی را نقض می‌کند...اغلب دارای حسی قوی برای بزرگ‌نمایی اخلاقی خود است...حس استحقاق ترامپ با سبک بی‌شعوری جدیدتری دیده می‌شود که آزادانه اما بدون از دست دادن اعتمادبه‌نفس توجیهات بیهوده و آبکی ارائه می‌دهد...دلقک – ابله سبک متمایز ترامپ در میان شاخه بی‌شعوران است.

این مسئله نه‌تنها موفقیتش را توجیه می‌کند بلکه تغییر تدریجی او به یک قدرتمند را نشان می‌دهد که باعث ترویج خشونت است... او مردی است که تمام درخواست‌هایش باید اجرا شود تا دیدی که از خود به‌صورت «بزرگ»،«برنده» و «موفق بزرگ» دارد تأیید و تقویت شود...ترامپ واقعاً سرگرم‌کننده است و همه ما می‌توانیم با این حس بلاهت ارتباط برقرار کنیم...او اغلب چرت می‌گوید یعنی نظرات نامربوطی در مورد افراد می‌دهد یک توهین‌کننده پرکار و پر جنب‌وجوش است...سخنانش به‌هم‌ریخته و تصحیح‌نشده است...کسی است که بدون هیچ‌گونه توجه و احترامی به حقیقت سخن می‌گوید...اغلب برایش مهم نیست که چه چیزی درست است و چه چیزی درست نیست...ترامپ یک ابر دلقک سرگرم‌کننده است چراکه نسبت به تفاوت بین مزخرف‌گویی و صحبت کردن با دقت همراه با توجه دائمی به حقایق، بی‌اعتناست...واقعاً فکر می‌کند که معاملات بهتر، بسیاری از مشکلات را حل می‌کند...ترامپ ترکیب سمی از بارنوم و قلدری است اگر هدف خوبی باشید بهترین دوست شما می‌شود اما اگر او را حین کلاه‌برداری خفت کنید شروع به شفاف‌سازی می‌کند»

سبک ترامپ در دروغ‌گویی؛اصلاً مطلب را طور دیگری گفتم!

دکتر جیمز با تحلیل رفتار ترامپ و توانش در منحرف کردن افکار از موضوع اصلی می‌نویسد:«اگر از او یک سؤال بپرسید بدون معطلی دروغ می‌گوید. او را دروغ‌گو بنامید او خود را بیش‌ازحد راست‌گو می‌نامد او را با شواهد متناقض روبه‌رو کنید او شانه بالا می‌اندازد و دروغش را تکرار می‌کند.

شاید موضوع بحث را تغییر دهد اما هرگز دروغ را تغییر نمی‌دهد... وکلا انکار می‌کند که مطلب را طور دیگری گفته باشد و همه این کارها را در کمال اعتمادبه‌نفس انجام می‌دهد به‌طوری‌که باور و اعتمادبه‌نفس طرف مقابل را تضعیف می‌کند...نگرانی اصلی‌اش پاسخگویی به واقعیات نیست بلکه برنده شدن در نمایش است...ترامپ بدون شک قهرمان توهین کردن است...او یک‌بار در سخنرانی‌اش گفت:«افراد زیادی در طول این سال‌ها به من خندیدند اما الآن دیگر خیلی نمی‌خندند»...هرگز مردی نتوانسته چیزی که روسو«عشق شدید به خود» می‌نامد تا این حد عملی کند که درواقع نگرانی‌اش برای چگونه دیده شدن از دید دیگران و به‌خصوص نیازی بی‌امان برای عالی دیده شدن است»

دلقکی در سیرک سیاست ایالات‌متحده

دکتر جیمز در ادامه این کتاب کوچک اما مهم و متفاوتش به هراسی می‌پردازد که اکنون جهان به آن دچار شده او با اشاره به شخصیت ترامپ می‌گوید:« با دلقک بودن سیاست ایالات‌متحده را به‌صورت همان سیرکی که به آن بدل شده است نشان داد...ترامپ چیز مضحکی را که سیاست ایالات‌متحده به آن تبدیل‌شده است برای همه آشکار کرد اما خودش به‌هیچ‌وجه ناراحت نیست...آیا اگر یک رهبر خارجی به او توهین کند می‌تواند آرامش خود را حفظ کند؟مردی که می‌گوید سیاست خارجی‌اش از «صحبت کردن با خودم» نشأت می‌گیرد چون«مغز خیلی خوبی دارم» به سخنان یک مشاور خون سرد گوش می‌دهد؟ آیا مشاوران عاقل یا چاپلوسان تملق‌گو خواهد داشت؟ او سر از حقایق درنمی‌آورد.آیا ممکن است به‌طور ناگهانی به پیچیدگی فوق‌العاده روابط خارجی توجه نشان دهد؟یا ممکن است در خشم جریحه‌دار شده به خاطر توهینی ناعادلانه با توجیهی ضعیف قانع شود که نیروی بی‌تناسب و سریع موردنیاز است و باعث خون و خونریزی بیهوده شود؟»

ویژگی بی‌شعوری ترامپ که او را محبوب کرد و بالا برد

اما چگونه چنین فردی توانسته زمام امور قدرتمندترین کشور جهان را فرا چنگ آورد؟ کدام ویژگی او را یاری رسانده است؟ دکتر جیمز می‌گوید:« چند شخصیتی بودن او باعث موفقیت و عظمتش به‌عنوان یک بی‌شعور است...نمایش او از هنر بی‌شعوری به‌عنوان قلدر مدرسه، یا بوکسوری بی‌ادب بی‌نظیر است و نمایش باشکوه خودش را دارد.این خود دلیل جذاب بودنش برای خیلی‌هاست اما سؤال این است که چرا ما کاملاً از او متنفر نمی‌شویم؟ پاسخ این است که بیشتر ما درواقع از یک دلقک ابله خوشمان می‌آید...حامیانش خطاهای او را می‌بخشند یا از آن چشم‌پوشی می‌کنند.لذت ما از نمایش و سردرگمی‌مان در مورد نوع شخصیتش ما را گیج بین احساساتمان رها می‌کند و او را آزاد می‌گذارد تا هر آنچه دوست دارد انجام دهد...او برده احساسات خودبزرگ ساز خودش است نمونه کاملی از اسارت».

پاسخ دکتر جیمز به یک پرسش بی‌نهایت مهم

همه‌کسانی که معتقدند ترامپ پیش و پس از رأی‌گیری فرق دارد و فرق می‌کند دوست دارند یا مایل‌اند که باور کنند حتی اگر ترامپ تفاوت هم نکند ساختارها در ایالات‌متحده به‌گونه‌ای است که او را مدیریت خواهند کرد. آرون جیمز به این موضوع هم پاسخی صریح و سریع می‌دهد. او می‌گوید:« مدیریت یک بی‌شعور خصوصاً در جامعه‌های بزرگ‌تر چالش‌برانگیز است...چه کسی آن‌قدر احمق است که گمان کند او را می‌توان کنترل کرد؟...او می تواند چیزهای دیگری را هم نابود کند» 

 درواقع آرون جیمز خیلی روشن و مشخص دارد به‌کل جهان اعلام می‌کند تصور اینکه چنین شخصیتی بعد از رأی آوردن تغییر کند خطاست و اشتباه مهلک‌تر اینکه فکر کنیم می‌توان او را کنترل کرد.با فرض پذیرفتن یافته‌های دکتر جیمز، پرسش فرا روی سیاست‌مداران جهان باید این باشد که چگونه می‌توان با یک بی‌شعور کارکرد؟ این پرسش راهبردی همه جهان غیر از مردم ایالات‌متحده است. اما مشکل ایالات‌متحده بسی عمیق‌تر از این حرفاست.

ظهور یک مستبد نشانه‌ای از فروپاشی و سقوط جامعه است 

آرون جمیز ریشه ظهور و اوج‌گیری ترامپ را ناشی از نارسایی اقتصادی آمریکا می‌داند:« داستان باخت دمکراسی به استبداد به دلیل فروپاشی اقتصاد ماست.ظهور یک مستبد نشانه‌ای از فروپاشی و سقوط جامعه است.بنابراین بر طبق نظر روسو اگر امریکا هنوز هم عظمت خود را داشته باشدترامپ پیروز نخواهد شد(جیمز اثرش را پیش از رأی‌گیری منتشر کرده بود) و اگر پیروز شود نمی‌توانیم دوباره عظمت خود را بیابیم هرچند که ادعای او خلاف این باشد.»

جهان ترسناک دیوانه‌ها

از اوباما تا خود ترامپ خیلی تلاش کردند که به مردم امریکا و جهان بگویند« او بعد از رأی آوردن چیز دیگری شده» و آنچه تاکنون گفته‌شده به خاطر رأی آوردن بوده و او واقعاً اینقدرترسناک نیست. حتی خودش هم در واکنش به راهپیمایی‌ها و اعتراضات مردم کشورش گفت:« از من نترسید »! اما واقعیت این است که او ترسناک است! به توئیتش درباره واکنش چین پیرامون تماس تلفنی با رییس‌جمهور تایوان مراجعه کنید. ترامپ در هروله میان برلوسکونی و هیتلر قرار دارد. دنیا می‌تواند به برلوسکنی بخندد اما هیتلر قطعاً اشک جهان را درخواهد آورد. 

خانه ‌برآب نسازیم

تاکنون تاریخ نمونه‌ای نداشته که کسی بتواند بااین‌همه اختلال شخصیتی حاد تصمیم درستی درباره پیچیده‌ترین مسائل جهان بگیرد. او قطعاً تصمیم خواهد گرفت اما نه از نوع درستش .

به یاد داشته باشیم اظهارات غلوآمیز ترامپ درباره خودش، بی‌توجهی به حقوق دیگران، رفتارهای فریبکارانه علنی، برخوردهای قلدرمآبانه و فحاشی‌های آشکار به دیگران، تمرکز افراطی‌اش روی دریافت تأیید، آشفتگی غیرمعمول در برابر انتقادها، پرخاشگری و نشانه‌هایی از نداشتن احساس گناه و احساس ندامت از رفتارهای نادرست نشان از ناهنجاری و عدم سلامت روان ترامپ است و این‌ها با رأی آوردن ترامپ برطرف نخواهند شد بلکه برعکس تشدید خواهد گردید. همه‌کسانی که تصور می‌کنند او بعد از انداختن ردای ریاست تغییر خواهد کرد خانه بر آب می‌سازند و سرمایه بر باد خواهند داد . چه نیک گفت افلاطون در رساله فائدو که« وقتی انسان عاقل به رقابت با یک دیوانه وارد می‌شود هیچ جایگاهی ندارد»!

مطالعات تاریخی نشان می‌دهد همواره پیش از آغاز جنگ‌های جهانی رویکردهای مساوات طلبانه و احساسات ملی‌گرایانه تشدید شده‌اند؛ ظهور و بروز ترامپ در امریکا، جدا شدن انگلیس از اتحادیه اروپا و افزایش احساسات ناسیونالیستی درکشورهای مختلف مخصوصاً حوزه اروپا نشانه‌های خطرناکی از یک بحران جهانی بزرگ‌تر است.جهان وارد دوران بحران های بزرگ شده است.

مرتبط:- و اینک کم کم ترامپ
-
نوام چامسکی: انتخاب ترامپ برای بشریت تهدیدی بی‌سابقه است

-
چامسکی: اظهارات هسته‌ای ترامپ ترسناک است
-
مایکل مور: ترامپ ما را به کشتن می‌دهد
دنیا، برای ترامپ آماده ای؟
-
واشنگتن پست: ترامپ واقعا یک فاشیست است !