هر چیز به همان میزان که دارای اهمیت و ارزش است ، دشمن و آفت پیرامون آن نیز بیشتر خواهد بود . اگر برنامه ریزی دارای اهمیت ویژه است باید خوب بدانیم که این پدیده با ارزش سارقان بیشماری نیز دارد . سارقان زمان همیشه در اطراف مایند و اگر مهار نشوند ، فرصت های بی بازگشت را از بین می برند .
راهزنان وقت را می توان در این پدیده ها یافت :
▪ تعارفات
تعارفات بیش از حد و نداشتن شهامت نه گفتن ، نابودگر فرصت ها است . بیشتر افراد که در زندگی شکست های ناشی از اتلاف فرصت ها را یدک می کشند و در برنامه ها با انبوهی از کارهای نیمه تمام و فعالیت های زخمی رو به رویند ، تنها بدان سبب است که نمی توانند پاسخ نه دهند ، به همین علت در دام این سارق گرفتار می شوند .
امروزه بعضی از افراد نمی توانند یا نمی دانند که چگونه ، چه زمانی و به چه شیوه ای به سارقان زمان پاسخ بدهند و تنها راه این امر را توسل به عذر یا بیماری می دانند .
▪ به گفته پژوهش گران : میانگین فاصله بین خداحافظی یک خانواده بعد از میهمانی تا زمان خروج از منزل حدود ۳۰ دقیقه است .
● عادتهای بد خوراکی
در غذای ما ایرانیان کربوهیدرات و نشاسته و قند بسیار زیاد است . این نوع تغذیه عامل بسیار مهمی در خستگی مفرط ، چاقی و اختلال در برنامه ها است .
حضرت امام علی علیه السلام می فرماید : عادت سرشت و طبیعت دوم انسان است . سرشت اولی همان طبیعت فطری است . و سرشت دومی عادت ها است .
نیز می فرماید : عادت چون پادشاه قدرتمند بر قلمرو وجود انسان حکم می راند .
و نیز می فرماید : عادت ، آفت تلاش ها و کوشش های انسان است .
آن حضرت در جای دیگر می فرماید : عادت ، دشمنی است که مالک انسان می شود و انسان برده وار در اختیار او قرار می گیرد . البته در این همه ، منظور عادت های بد است .
● تلفن های مزاحم و غیر ضروری
تلفن از ابزارهای ضروری زندگی بشر امروز به شمار می رود . اما با همه سودمندی اش ممکن است سارق زمان باشد . گفتگوهای طولانی ، حاشیه روی های بی مورد و حتی استفاده های مکرر و غیرضروری از آن به خستگی روانی ، انقطاع از زمان و کار، عصبانیت ، ابهام و تحلیل رفتن قوای جسمانی می انجامد . خلل هایی که تلفن های غیرضروری در کار پدید می آورند موجب هدر رفتن وقت می گردد .
● ملاقات کنندگان
در خانه ، محل کار ، خیابان و محیط های دیگر اجتماع با افراد گوناگونی ارتباط داریم و با آنها ملاقات ، صحبت و رایزنی می کنیم ، بعضی افراد فرصت های مرده خویش را برای ملاقات غیرضروری با ما تنظیم می کنند ، و چه بسا ما در اوج مطالعه یا کار و فعالیت باشیم ، باید توجه داشته باشیم که بسیاری از این ملاقات ها ، ارتباط ها از سود معنوی و مادی و ارزشی تهی است . این دیدارها وقت را نابود می کنند و آدمی را از پرداختن به امور مهم تر باز می دارند .
● اطلاعات اضافی
اغلب افراد در محیط کار و زندگی با اطلاعات ، یادداشت ها و مطالب اضافی رو به رویند . این اطلاعات که ذهن ما را اشغال کرده است ، معمولا به نابودی وقت می انجامد . بررسی و مراجعات مکرر و بیهوده و بازبینی خاطرات نهفته در لابلای آن ها ، جز اتلاف وقت معنایی ندارد .
برای پیشگیری از این هزینه جبران ناپذیر ، باید اطلاعات کیفی موجود ، پس از دسته بندی ، در جای مناسب قرار گیرند و اطلاعات کمی به شکل فهرست ، نمودار یا جدول و غیر آن خلاصه شوند تا به هنگام نیاز به بخشی از آنها ، به بازبینی تمام آنها ناگزیر نگردیم وقت بسیار هزینه نکنیم .
● هشداری در استفاده از اینترنت
یکی از خطرات که حتی کارشناسان میکروسافت و خود بیل گیتس به آن اشاره کرده این است که یکی از نتایج ضمنی راه اندازی وسیع اینترنت غرق شدن مردم دنیا در اطلاعات اضافی است . آموزش اینترنت و کسب اطلاعات جدید و مفید کار پسندیده ای است ، اما غرق شدن در غرقاب اطلاعات بی پایان و غیرضروری آن نوعی اتلاف زمان ، عمر ، هزینه و فرصت ها است . البته این قضیه در امور سرگرم کننده دیگری غیر از اینترنت هم ممکن است صادق باشد که افراط و تفریط در هر کاری نابودگر فرصتها و منابع است .
● خودمحوری
یکی از سارقان اصلی زمان ، خودمحوری (خود را قطب ، ناظر و فاعل همه کارها دانستن ) است . در حالیکه در انجام کارها می توان از دیگران کمک گرفت ، که اصطلاحا بدان مشارکت یا مدیریت مشارکتی یا تفویض اختیار گویند . بنابراین باید در انجام کارها از یاری همکاران و دوستان بهره بگیریم و از هزینه کردن وقت در امور کم اهمیت پرهیز کنیم . افزون بر این خود محوری سبب فشار عصبی و تنش های روانی شدید می گردد . افراد خود محور در انبوهی از اطلاعات غوطه ورند و همواره از کمبود وقت شکوه می کنند .
از همین رو متخصصان برنامه ریزی می گویند : خود را در گیر کارهایی که دیگران هم می توانند انجام دهند یا باید انجام دهند نکنید .
افراد خودمحور گاهی در انبوهی از کارها که جرات یا جسارت تفویض آن را ندارند دفن می شوند بسیاری از دوستان ، همکاران ، اعضای خانواده و غیر آن می توانند در خیلی از امور به ما کمک کنند .
● تقسیم نمودن توان انجام کار
انسان از ظرفیت و توان انجام کار محدود برخوردار است . همه ما انسان ها در طی شبانه روز ظرفیت هایی متفاوت داریم بنابراین ، توان انجام کار تعریف شده و محدودی را می توانیم صرف نماییم و شایسته است که با توجه به امور و وظایفمان انرژی خود را تقسیم نماییم . استفاده موثر از وقت به میزان تقسیم صحیح توان انجام کار در طی شبانه روز بستگی دارد . بسیاری از افراد در نخستین ساعات صبح فعال و پر جنب و جوش ظاهر شده ، همه توان خود را مصرف می کنند ، تا جایی که توان جایگزین هم نمی تواند ، آنها را برای فعالیت های بعدی آماده کند و علاوه بر آن استهلاک روانی آنها را بی رمق می سازد . به همین علت ساعات باقی مانده شبانه روز به سبب این خستگی طاقت فرسا تلف می گردد . در حقیقت این تندی و خستگی عامل سرقت زمان های باقی مانده می گردد .
پس بهتر است که توان خود را در طی روز تقسیم کنیم و با صبر و حوصله و بردباری بر توسن زمان و توان مسلط شویم و بدانیم که کارهای ضروری و غیر ضروری کدامند و توان خود را مطابق آنها تنظیم و در تمام ساعات روز آن را تقسیط (قسط بندی ) کنیم .
● ترک اولویت گذاری
نداشتن فهرستی از کارها و مشخص نبودن اولویت ها عامل دیگری است که به نابودی فرصت ها می انجامد . کارهای روزانه ما سه حالت دارند :
۱) امور فوری
۲) کارهای متوسط
۳) امور عادی و معمولی
اگر کارها درست اولویت بندی نشود در موضوعات جزئی و بی اهمیت وقت بسیاری را هزینه می کنیم و در نتیجه نمی توانیم به قدر کافی در وظایف عمده و حساس متمرکز شویم . داشتن یک دفترچه کوچک برای فهرست کردن کارها بر اساس اهمیت شان بسیار سودمند است .
● نوع نگرش به زمان
نوع نگرش به زمان ، گویای روش استفاده و بهره گیری از آن است . نگرش به زمان در قالب روز هفته و ماه به سرقت پنهان زمان می انجامد برای جلوگیری از این سرقت باید زمان را در قالب های دقیقه ، ثانیه و لحظه بینیم برنامه ریزی و زمان بندی شده ، یعنی نجات دادن و ذخیره سازی لحظه ها و ثانیه ها .
آثار نگرش دقیق و لحظه ای به زمان
اهداف حرفه ای و شخصی سریع تر و مطمئن تر حاصل می گردند .
وقت ذخیره می شود
وقت کافی برای رسیدن به تمام کارها ، وظایف و فعالیت ها خواهیم داشت .
فشار عصبی روز مره زندگی کاستی می پذیرد و انسان از عادت ها و روش های بهتر و مطمئن تر برخوردار می شود .
راز موفقیت بسیاری از افراد موفق ، استفاده بهینه و کارآمد از لحظات و فرصت های کوچک زندگی است .
ابهام در اهداف و مقاصد
مارک تواین می نویسد : اگر اهداف روشن نباشد ، باید دوچندان زمان صرف نمود و دو چندان تلاش کرد .
مدیریت زمان در بستر اهداف محرک و مشوق فعالیت هایند . برنامه ریزی مبتنی بر هدف روشی بهینه و پاسخ گوتر است .
آن که در برنامه هایش اهدافی آگاهانه و هوشمندانه پی می گیرد ، با استفاده از انضباط و انگیزش شخصی ، بعدی جدید در خویش پدید می آورد که اصطلاحا نیروهای ناخود آگاه خوانده می شود . روشن بودن اهداف با تعیین اولویت ارتباط تنگاتنگ دارند . یعنی اولویت با اهداف روشن و آسان است ابهام در اهداف به تعیین نکردن اولویت و در نتیجه از دست دادن فرصت در کارهای کم اهمیت می انجامد .
دیگر سارقان زمان عبارتند از :
▪ صحبت های کم اهمیت
▪ میهمانان ناخوانده
▪ مطالعه مطالب کم اهمیت و غیر ضروری
▪ روش های غیر صحیح و عادتهای نادرست مطالعه
▪ نداشتن انضباط کاری
▪ سستی و بی ارادگی در تصمیم گیری
▪ دوباره کاری
▪ ناتوانی « نه » گفتن به خواسته های نابجا
▪ نداشتن تمرکز فکر
▪ عادت به امروز و فردا کردن
▪ ترس از شکست
و ...
● راههای ایجاد وقت
زنده کردن وقت مرده ( مثل زمانهایی که در انتظار هستیم ، در اتوبوس ، و ... )
انجام کارها به طور همزمان
تنظیم کردن وقت خواب
کنترل بیشتر روی وقت تفریح
نه گفتن به در خواست های غیر مهم و تقاضاهای نابجا
عقب انداختن کارهای غیر مهم
(تکمیل مطلب از واحد)
(اصلاح و تکمیل شده توسط واحد با رنگ آبی)
5تکنیک دویدن که باید دوندگان بدانند
نکاتی درمورد دویدن که دونده ها باید بدانند
اینها ۵ تکینک و نکتهای هستند که همه دوندهها به آن نیاز دارند --چه دویدن ورزشی باشد که سالهاست انجام میدهید و چه به تازگی.
از استراتژیهای ذهنی گرفته تا قدرت رنگ قرمز، ۵ چیزی که همه دوندهها باید بدانند را برایتان عنوان میکنیم و تکنیکهایی به شما آموزش میدهیم که کمکتان میکنند عملکرد دویدنتان را ارتقا بخشید.
دویدن یک بازی ذهنی است
یک دونده خوب به همان اندازه که به رکورد شما بستگی دارد، با وضعیت ذهنیتان هم مرتبط است. اگر طی زمان دویدن از نظر ذهنی به اندازه کافی قوی نباشید، با عملکرد قوی باید خداحافظی کنید. برای متمرکز نگه داشتن ذهنتان، باید هرگونه افکار منفی را به پشت ذهنتان بفرستید و درعوض روی همه پیشرفتهایی که از زمان شروع دویدن تا بحال داشتهاید متمرکز شوید.
بعضیها هم به کل فکر کردن به روند دویدنشان را کنار گذاشته و درعوض حواس خود را با رویاپردازی یا فکر کردن به موضوعی دیگر پرت میکنند. بااینکه این نوع پرت کردن حواس برای بعضی افراد مفید است اما برای بعضیها هم تمرکز کردن روی خود دویدن و تنفس و مسیر بهتر است.
اگر تصور میکنید هیچکدام از این استراتژیهای ذهنی برایتان مفید نیست، موقع دویدن میتوانید از خیالپردازیهای ذهنی استفاده کنید که در آن خودتان را چیز یا فردی دیگر تجسم میکنید، مثل پائولا رادکلیف (دونده ماراتن) یا ... وقتی وانمود کنید اینها هستید، اعتمادبهنفستان بالا رفته و این در توانایی شما برای دویدن اثر مستقیم میگذارد.
پوشیدن لباسهای قرمز و جورابهای بدون درز
در اکثر موقعیتهای زندگی شما لباستان را برحسب اهداف عملی انتخاب میکنید اما لباسهایی که موقع دویدن میپوشید میتواند به دویدنتان کمک کرده یا در آن تاثیر منفی بگذارد. اطمینان یابید که برای مسابقه لباس مناسبی انتخاب کنید.
بعنوان مثال، آیا میدانستید که پوشیدن لباسهای قرمز رنگ به برنده شدن شما کمک میکند؟ براساس تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۴ در بازیهای المپیک آتن انجام گرفت، شرکتکنندههایی که قرمز پوشیده بودند در مسابقات احتمال بالاتری برای برد داشتند.
یکی دیگر از مسائل مهم در لباس پوشیدنتان که البته اغلب نادیده گرفته میشود جوراب است. دوندهها معمولاً با پاهایشان مشکل دارند و پوشیدن لباس مناسب مثل جوراب به آن کمک میکند. از پوشیدن جورابهای ارزان کتانی که درز دارند خودداری کنید زیرا این جورابها موجب تاول زدن پاهایتان میشود.
درعوض، پول بیشتری خرج کرده و جورابهایی تهیه کنید که بدون درز باشند. همچنین ضخامت جورابتان هم خیلی مهم است و باید بدانید که پاهایتان وقتی گرم میشوند بزرگتر میشوند. جورابی بپوشید که جای کافی به پاهایتان بدهد.
دویدن در زمان آرامش خیلی مهم است (و برای کسب آرامش خیلی مؤثر است)
دویدن وقتی که اعصابتان آرام است خیلی اهمیت دارد زیرا استرس و عصبی بودن تاثیر منفی بر عملکرد و تکنیک دویدنتان میگذارد (اگر هدف از دویدن خود دویدن باشد مثل هر کار دیگری با اعصاب آرام بهتر انجام می شود. ولی یکی از اهداف مهمی که اصولاً می توان از دویدن داشت تخلیه روانی و عصبی استرسها و تنشهاست که برای حفظ و ارتقاء سلامت لازم است. در این حالت وقتی اعصاب در فشار و ناراحتی هست یک فعالیت کاملاً مناسب نرمش، ورزش و دویدن است تا استرسها تخلیه شوند. در این حالت کسب آرامش اولویت بالاتری از کیفیت دویدن و ورزش دارد). موقع دویدن باید دستهایتان کاملاً ریلکس باشند زیرا این از گذر کردن فشار بدنتان به سمت گردن و شانهها جلوگیری میکند. اگر احساس میکنید که دستهایتان در حال فشرده شدن است، هر چند دقیقه یکبار کمی آنها را بلرزانید تا ریلکس شوند.
راه دیگری که میتواند به ریلکس شدن بدنتان کمک کند، صاف نگه داشتن سرتان و عاری از فشار نگه داشتن عضلات صورتتان است. برای این منظور تمرکز کنید تا عضلات صورتتان را ریلکس و شل کنید، مخصوصاً چشمها و آرواره. از دیگر راهکارهای ریلکسی ذهنی تکرار کردن یک شعار یا جمله یا تجسم خودتان در حال شناور بودن به جای دویدن است. این تکنیکها باید به ریلکس و آرام کردن شما و درنتیجه بهبود دویدنتان کمک کند.
الکل دشمن دونده است
آشکار است که مصرف الکل مشکلات مختلفی را برای سلامتی به دنبال خواهد داشت اما ضررهای آن برای دوندهها حتی بیشتر از اینهاست. اول اینکه الکل آب بدنتان را میکشد و این درمقابل باعث میشود که بدنتان نتواند ذخائر انرژی را شکسته و درنتیجه حین دویدن به بدنتان سوخترسانی کند. به همین ترتیب سطح قندخون بدنتان پایین آمده و این یعنی نخواهید توانست به اندازه کافی عرق کنید تا دمای بدنتان تنظیم شود. درنتیجه، بعد از مصرف الکل، دویدنتان خستهکننده و شل و ضعیف خواهد بود.
دویدن کافی نیست
اگر سه، چهار یا پنج مرتبه در هفته میدوید، بسیار عالی است. بااینحال هر چند مرتبه تمرین دویدن هم که داشته باشید، اگر میخواهید دوندهای خوب باشید، به سایر انواع ورزشها یا فعالیتها هم نیاز دارید.
انجام انواع دیگر تمرینات و ورزشها برای تقویت تواناییتان فواید زیادی دارد که از آن جمله میتوان به جلوگیری از آسیبدیدگی و تقویت سرعت دویدنتان اشاره کرد.
برای این منظور میتوانید چند جلسه در هفته تمرین با وزنه و بدنسازی، تمرینات انعطافپذیری یا فعالیتهای جدیدی مثل شنا یا دوچرخهسواری را امتحان کنید.
منبع:mardoman.net (تکمیل مطلب از واحد)
خوشبینها به اندازه بدبینها ضرر میکنند؛ باید واقعبین بود! (از رویکرد)
گروه جامعه «رویکرد» - مصطفی آبروشن*:
تردیدی وجود ندارد که برای بیشتر افراد، بودن در حالت خوشبینی، خوشایندتر از بودن در شرایط بدبینی است و از سوی دیگر عقل سلیم به ما میگوید که باید هر کاری که میتوانیم انجام دهیم تا خلق و خوی کنونی خود را بهتر کنیم؛ به عبارتی افراد خوشبین بر خلاف افراد بدبین، خلاقتر بوده و نسبت به دیگران یاریگرتر میباشند.
************************
توضیح تکمیلی از واحد: امام علی (ع) گفته ای نزدیک به این مضمون دارند که اگر در شرایط محیطی نامساعد، فردی بیش از آنچه باید باشد خوشبین باشد، خود را در معرض زیان قرار داده است و اگر در شرایط مساعد، بیش از اندازه بدبین باشد نسبت به افراد دیگر نوعی ظلم در بدگمانی و بی اعتمادی خود کرده است. بنابراین نگاه انسان باید به واقعیتهای محیطی باشد، محیط را درست بشناسد و متناسب با آن عمل کند و دید خود را نیز تنظیم کند.
(تکمیل مطلب از واحد)