پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: کارشناس مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست، آسیبهای تغییر اقلیم در ایران را تشریح کرد و گفت: طبق پیشبینیهای صورتگرفته، در سالهای آینده بیماریهای مالاریا و سالک در اکثر نقاط ایران در اثر تغییر اقلیم شایع خواهد شد.
ماندانا مقصودی در کارگاه آموزشی تغییر اقلیم با اشاره به اینکه گرمایش جهانی از اثرات تغییر اقلیم است، گفت: این به این معناست که به خاطر تمرکز «CO2»، دمای متوسط کرهزمین در حال افزایش است. طبق برآوردها تا سال 2100، دمای کرهزمین حداقل به میزان پنج درجه افزایش خواهد یافت و اگر سناریوهایی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای تعریف کنیم، تا سال 2100 حدود سه درجه افزایش دما خواهیم داشت؛ بنابراین افزایش دما یک موضوع حتمی است اما با اجرای برنامهها میتوان آن را تا حدی کنترل کرد.
این کارشناس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه خشکسالی، افزایش سطح دریا، بالارفتن شوری آب دریا و مشکلات اقتصادی از دیگر عوارض ناشی از تغییر اقلیم است، گفت: اگر طبق روند کنونی افزایش انتشار گازهای گلخانهای را داشته باشیم، دمای متوسط جهان تا سال 2100، پنج تا هفت درجه و دمای قطب تا 9 درجه افزایش پیدا میکند. او با اشاره به تأثیرات تغییر اقلیم در ایران اظهار کرد: طی بررسی اثرات تغییر اقلیم بر سامانه بارشی و دمای کشور، میتوانیم بگوییم که در سال 2020، 1,5درجه، سال 2035 حدود دو درجه و 2050 تا حدود 2,5 درجه افزایش دما خواهیم داشت؛ همچنین طی برآوردها و مقایسه اطلاعات دو بازه زمانی مربوط به 1976 تا 2005 و بازه زمانی 2010 تا 2039، مشخص شد که در برخی نقاط کشور ازجمله جنوبشرقی، مرکزی و شرق کاهش بارش خواهیم داشت.
مقصودی گفت: تغییر اقلیم باعث میشود که میزان بارشهای کمتر از 10 میلیمتر افزایش پیدا کند. این بارشها منجر به این میشود که میزان آبهای زیرزمینی کاهش داشته باشد. بالاآمدن سطح آب دریاها، کوچکشدن سواحل، زیرآبرفتن تجهیزات ساحلی و مناطق گردشگری، آسیب دیدن مزارع به علت شورشدن خاک، نفوذ آب شور در آبهای شیرین، ساحلی و رودخانهای و… از دیگر پیامدهای تغییر اقلیم در ایران است. مقصودی با اشاره به اینکه سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده که افزایش دو تا سه درجهای دما، میتواند ابتلا به مالاریا را تا هفت درصد افزایش دهد، گفت: پیشبینی میشود طی سالهای 2026 تا 2030 مالاریا در اکثر استانهای کشور شایع شود. همچنین طبق این پیشبینیها، بیماری سالک در همین بازه زمانی در شمال غرب و جنوب غربی ایران شیوع بیشتری خواهد داشت.
منبع: ایسنا
شرق:
مورخان میگویند دلیل اصلی شکلگیری نخستین شهر-دولتها در شرق، «مدیریت
آب» بوده است. اگر این گفته درست باشد، حالا پس از هزاران سال تجربه، دولت
ایران توانسته خطی قرمز بر پیکره همه تاریخ و سابقه دلیل شکلگیریاش بکشد؛
فهمیدنش چندان سخت نیست: سخن از دولتهای محمود احمدینژاد است. هرچند
ناگفته نماند، «محمود» در این کار دستتنها نبوده است؛ حداقل در پایتخت،
شهرداری تهران، همدستش است. بههرحال همیشه هم سخن از کدورتها نیست؛
اینبار «این دو» در یک جبهه گام برداشتهاند. همه چیز از سفر احمدینژاد
به فیروزکوه شروع شد. همانجا بود که آقای «رئیس» به برداشتهای غیرمجاز از
منابع آبی چراغ سبز نشان داد. مجلس وقت هم بر حرفهایش مهر تأیید زد.
«چه کسی گفته است بیلان سفره های آبی در این منطقه و کشور منفی است؟ هرکس
بخواهد میتواند هر حجم آبی را که لازم داشت، از چاههای زیرزمینی پمپاژ
کند»؛ «مناطق ممنوعه یعنی چه؟ این دکان وزارت نیرو است، هر کس هر جا
توانست، چاه حفر کند» و... . اینها سخنان احمدینژاد بود؛ همان حرفهایی که
امروز وضع منابع آبی کشور را بحرانی کرده است. هرچند منابع آبی، تنها بخشی
از ماجرا است. بیابانزایی، فرونشست زمین و ایجاد حفرههای زیرزمینی هم
بخشی دیگر است.
تنها سه روز پس از سخنان او بود که مجوز حفاریهای چاه، سه برابر شد؛
ناگهان روزی حدود هزار متر چاه زده میشد و حالا هیچکس نمیداند دقیقا چند
چاه غیرمجاز در کشور حفر شده است؛ هرچند روایتهایی از ٤٠٠ هزار حلقه چاه
غیرمجاز حکایت میکرد اما نام «غیرمجاز» خود بهتنهایی گویای این واقعیت
است که آمار دقیقی از تعداد این چاهها وجود ندارد.
شهرداری، همدست احمدینژاد در زایش بحران
حالا روشن شده که احمدینژاد دستتنها هم نبوده و نیست. همین دیروز محمد
شکرچیزاده، معاون وزیر راه و شهرسازی، گفته دلیل اصلی فرونشست، برداشت
غیرکارشناسانه و بیرویه از آبهای زیرزمینی است که باعث تغییر در فشار
حفرهای اجزای تشکیلدهنده خاک شده و به فرونشست یا فروچال در تهران
انجامیده است. او دلیل حادثه «شهران» را نبود ارزیابی دقیق از وضعیت خاک و
ناآگاهی از مسیر انشعابات ارزیابی کرده و گفته در شهران گودبرداری به واسطه
مترو انجام شد که وضعیت خاک غیرچسبنده درشتدانه باعث فروریزش خاک در مترو
شد و گودالی بزرگ ایجاد کرد. این گودال به قطع و پارهشدن شبکه اصلی گاز و
برق انجامید که آتشسوزی شد. رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفته
که با توجه به این حوادث ممکن است مجبور شویم محدودیتهایی در عمق
گودبرداریها در نظر بگیریم. وقتی گودبرداری عمیق انجام میشود، علاوه بر
بحث خاک، بحث ایمنی برابر آتشسوزی مطرح میشود؛ زیرا وقتی هشت، ٩ طبقه
زیرزمین ساخته میشود، مهار آتش و نجات افراد و خودروهایی که در طبقات
زیرین قرار دارند، بسیار مشکل است. شکرچیزاده با بیان اینکه «مدیریتی از
نظر ضوابط ایمنی وجود ندارد»، گفت: ما حتی رکوردهای حفاری بیش از ۶۰ متر را
در تهران داریم که باید در دستور کار شورایعالی شهرسازی و معماری قرار
گیرد که این اقدام دو هفته قبل انجام شده است. پس اگر بخواهد هر نوع
خاکبرداری جدی انجام شود، باید ملاحظات شورای عالی شهرسازی و معماری را در
نظر گرفت.
چند روز پیش هم معاون وزیر نیرو به «شرق» خبر داده که «شهرداریها برای
آبیاری فضای سبز بهشکل غیرمجاز از آبهای زیرزمینی استفاده میکنند».
گذشته از این مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران با اشاره به برداشت
شهرداریها از آبهای زیرزمینی، اعلام کرد ٧٠ میلیون مترمکعب از
برداشتهای شهرداریها از منابع آب سفرههای زیرزمینی غیرمجاز است. به گفته
خسرو ارتقایی، شهرداری تهران درحالحاضر ٢٠٠ میلیون مترمکعب از منابع آب
سفرههای آب زیرزمینی استفاده میکند که ١٣٠ میلیون مترمکعب از این مصارف
مجاز و بیش از ٧٠ میلیون مترمکعب برداشتهای شهرداری از منابع آب سفرههای
زیرزمینی غیرمجاز است. در چنین اوضاع و احوالی است که علیرضا دائمی، معاون
وزیر نیرو، ناامید از بارها اخطاری که برای برداشت غیرمجاز شهرداریها
داده است، میگوید اگر این روند ادامه پیدا کند، با ابزارهای قانونی این
مسئله را پیگیری خواهند کرد و ممکن است دست به انسداد چاههای شهرداریها
هم بزنند.
معاون وزیر درباره چه هشدار داده است
نشست پدیدهاى است که در اثر آن سطح زمین به شکل تدریجى و در برخى موارد
ناگهانی فرو مینشیند، این نشست باعث ایجاد ترک و شکافهایى در زمین شده و
باعث تأثیر بر الگوى جریانهاى زیرزمینى و سطحى، تغییر کیفیت آبهاى
زیرزمینى، تغییر شکل سطح زمین، سیلخیزى منطقه و پیشروى آب دریاها به سمت
خشکىها در نواحى ساحلى مىشود، طوریکه این تغییرات و عوامل خسارات جدى
به مناطق شهرى، صنعتى و کشاورزى وارد مىکند. آبهای زیر زمینی به آبهایی
گفته میشود که در لایههای آبدار و اشباع زیرزمین تجمع پیدا کردهاند،
این آبها فقط حدود چهار درصد از مجموعه آبهایی را که فعالانه در چرخه
آبشناختی دخالت دارند، تشکیل میدهند. با وجود این، حدود ٥٠ درصد جمعیت
دنیا از نظر آب شرب متکی به همین آبهای زیرزمینی هستند. عوامل متعددی از
جمله انحلال، آبشدگی یخها، حرکت آرام زمین، خروج گدازه یا عملیات انسانی
همانند معدنکاری یا برداشت آبهای زیرزمینی و نفت باعث نشست زمین میشوند،
البته بین عوامل مؤثر در ایجاد فرونشست، بهنظر میرسد برداشت بیش از حد
مجاز از منابع آب زیرزمینی، عامل اصلی فرونشست در بیشتر دشتهای ایران است
که مانند سرطان آرام و بیصدا گسترش پیدا میکند.
چرا اینجاییم
از سال ١٣٨٤ تا سال ١٣٩٢ براساس اطلاعات و آمار سازمان بازرسی کل کشور، ٣٠٠
هزار حلقه چاه غیرمجاز در کشور احداث شد، درحالیکه از ابتدای انقلاب تا
سال ١٣٨٤ تنها صد هزار حلقه چاه غیرمجاز احداث شده بود؛ پیشتر معاون وزیر
جهاد کشاورزی گفته بود: این موضوع سبب شد میلیاردها مترمکعب آب از
سفرههای زیرزمینی برداشت غیرمجازشده و خیانتی بزرگ که همان غارت منابع آبی
است، انجام شود.
واقعیت آن است که به گمان بسیاری از کارشناسان، «سنت پنجهزارساله «حیات
آب» در ایران، پس از انقلاب تغییر کرده و باعث شده مالکیت آب در دست دولت
قرار بگیرد که این وضعیت، امکان سوءاستفاده از منابع محدود آبهای زیرزمینی
را فراهم کرد. اگر مالکیت آب در دست بخش خصوصی بود، خود مالکان بهتر از آن
استفاده و حراست میکردند». سنتی که سالیان سال - چه پیش از اسلام و چه پس
از آن- در بسیاری نقاط ایران به عنوان معیاری برای تعیین مالکیت آب معمول
بوده است؛ «حیازت» در احکام فقهی به معنای «تحت تصرف درآوردن مباحات منقولی
که ملک کسی نیست، مانند آب دریاها و رودخانههای عمومی، ماهی دریا، هیزم و
علوفه زمینهای بدون مالک و پرندگان بیصاحب» است. نحوه عمل در این شیوه
مالکیت، به این ترتیب است که اولویت با کسانی است که زودتر از سایرین اقدام
به استفاده مشروع و مستمر از منبع آب کرده باشند. بااینحال، در سالهای
نخست پس از انقلاب و با تصویب قانون «توزیع عادلانه آب» این حق حیازت در
عمل ملغی شد و «مسئولیت حفظ و اجازه و نظارت بر بهرهبرداری از آبهای
دریاها و آبهای جاری در رودها و انهار طبیعی و درهها و هر مسیر طبیعی
دیگر اعم از سطحی و زیرزمینی و سیلابها و فاضلابها و زهآبها و
دریاچهها و مردابها و برکههای طبیعی و چشمهسارها و آبهای معدنی و
منابع آبهای زیرزمینی به دولت محول شد.
پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: یک استاد منابع طبیعی و مدیریت آب معتقد است اگر در کشور سالانه 10 درصد بر روی جلوگیری از تبخیر سرمایهگذاری شود میزان سوددهی آن 11 برابر سد کرج خواهد بود.
به گزارش ایسنا، «علی سلاجقه» در نشستی که با موضوع بحران آب در ایران و سیاستگذاری متناسب با آن عصر دیروز(دوشنبه 24 آبانماه)، در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، گفت: ما در ایران تاکنون بدترین برخورد را با طبیعت داشتهایم.
سلاجقه افزود: یکی از این برخوردها به سدسازیهای که در کشور صورت گرفته برمیگردد، البته سد یکی از محورهای توسعه کشور است و با آن مخالف نیستم اما اینکه یک سد کجا ساخته شود بحث بسیار مهمی است.
وی با بیان اینکه امروز مسأله آب به یکی از مسائل جامعهشناختی کشور تبدیل شده است، گفت: این موضوع بهعنوان بحران مطرح شده است.
سلاجقه به کافی بودن آب در اختیار اشاره کرد و گفت: بحث اصلی در بحران آب سوءمدیریت است و همین سوءمدیریت باعث شده است تا ایران تا سال 2025 در نقطه کانونی بحران آب جهان قرار گیرد. وی با بیان اینکه تا سال 2050 یک سوم از جمعیت جهان با مشکل آب مواجه خواهند شد، تصریح کرد: طبق متدولوژی استفاده از منابع آب تجدیدپذیر براساس شاخصهای توسعه پایدار اگر برداشت از این منابع کمتر از 20 درصد باشد وضعیت ایمن، بین 20 تا 40 درصد قابل قبول و بالاتر از 40 درصد غیرقابل قبول است.
سلاجقه افزود: این در حالی است که میزان برداشت ما از این منابع به 85 درصد میرسد که 92.8 آن در بخش کشاورزی است. وی ادامه داد: تنها دو کشور در جهان دارای این وضعیت هستند، ایران با 85 درصد و مصر با 45 درصد برداشت از منابع آب تجدیدپذیر.
سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به لزوم رعایت حق آبههای زیست محیطی اشاره و اعلام کرد: در دنیا 30 درصد از جریان آبهای سطحی به حق آبه زیست محیطی اختصاص مییابد اما این رقم در ایران 10 درصد است و در همین حد هم به طبیعت احترام نگذاشتهایم.
رئیس پیشین پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در ادامه به کاهش 47 درصدی بارندگی در سال جاری نسبت به سال گذشته اشاره و خاطرنشان کرد: این کاهش چهار استان فارس، کرمان، خراسان جنوبی و اصفهان را در وضعیت حاد قرار داده است.
وی آماری از کل آب ورودی به کشور در یکسال ارائه کرد و گفت: با متوسط 240 میلیمتر بارندگی سالانه 413 میلیارد مترمکعب آب به کشور وارد میشود که 270 میلیارد مترمکعب از آن تبخیر و به چرخه طبیعت بازمیگردد و 130 میلیارد مترمکعب آن باقی میماند.
وی ادامه داد: با این وضعیت در حالی که میانگین جهانی سرانه مصرف آب 170 مترمکعب است این رقم در ایران به 590 مترمکعب میرسد. سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به کشته شدن چند نفر از هموطنان در تعارضهای منطقهای مربوط به آب اشاره کرد و گفت: ایران در آستانه و مرز این درگیریها قرار دارد.
وی در ادامه به دوره بازگشت حوادث طبیعی در کشور اشاره و تصریح کرد: زلزله، سیل و خشکسالی جزو ذات کشور ایران محسوب میشود و اگر در هر دوره چند ساله این حوادث در کشور رخ ندهد باید تعجب کنیم.
سلاجقه افزود: حال با این وجود آیا ساختارهای کشور براساس این حوادث طراحی شده است؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: بهعنوان مثال در 25 سال اخیر شمار سیلابهای کشور رو به افزایش بوده است و به طور مجموع 975 سیل در کشور رخ داده است. وی اضافه کرد: آخرین سیلابی که در کشور رخ داد به حوضه آبریز سد دز مربوط میشود که در عرض یکروز پنج میلیارد مترمکعب که رقمی 20 برابر سد کرج است وارد خلیجفارس شد و از دسترس خارج شد.
سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به خشک شدن تالابهای کشور اشاره کرد و گفت: تاکنون یک میلیون هکتار از تالابهای کشور خشک شده است.
وی اضافه کرد: خشکیدن تالابها سالانه 16 میلیارد دلار خسارت به کشور وارد میکند.
سلاجقه در بخش دیگری از سخنان خود به فرسایش خاک و رسوبگیری سدهای کشور اشاره و اعلام کرد: سالانه دو و نیم میلیارد تن از بهترین خاکهای کشور بر اثر فرسایش از دست میرود و رسوبگذاری سالانه 2 درصد ظرفیت سدهای کشور را پر میکند که معادل بایگانی شدن یک سد به اندازه سد کرج است.
این استاد دانشگاه در ادامه از تغییر اقلیم در ایران گفت و تصریح کرد:
بسیاری از قوانین در کشور باید بر اساس این تغییر اقلیم جایگزین شود.
وی افزود: با روند کنونی جمعیت کشور تا سال 1400 به 90 میلیون نفر خواهد
رسید که با این احتساب برای تامین آب شرب 12 میلیارد مترمکعب کمبود آب
خواهیم داشت.سلاجقه با بیان اینکه برای خارج شدن از بحران آب فرهنگسازی
باید در میان مسئولان کشور رخ دهد، خاطرنشان کرد: بهعنوان راهکار اگر در
کشور سالانه 10 درصد بر روی جلوگیری از تبخیر سرمایهگذاری شود میزان
سوددهی آن 11 برابر سد کرج خواهد بود.