واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

چرا مردم ماسک نمی‌زنند یا کم می زنند؟ + بکارگیریِ درست ماسک استفاده شده بهتر از ماسک نزدن است

+توصیه و دیدگاه واحد در پایان نوشته
سرپرست خانوار بعد از ابتلای خود و ۲ عضو دیگر از خانواده‌اش می‌گوید، قیمت یک بسته ماسک ۱۰۰ تایی، ۱۳۰هزار تومان است که برای خانواده ۴نفره ما در عرض ۱۰ روز تمام می‌شود. من از کجا بیاورم ماهی ۳۹۰ هزار تومان پول یک ورق پارچه بدهم یا ماهی ۲۰۰ هزار تومان الکل بخرم؟»

در حالی که ایرانیان در این روزها شاهد رکوردهای جدید مرگ بر اثر کرونا هستند، گزارش‌های میدانی و گفت‌وگو با کارشناسان نشان می‌دهد استفاده از ماسک و رعایت پروتکل‌های بهداشتی به‌شدت کاهش یافته است.

روزنامه همشهری نوشت: «در این روزها همه‌ چیز عجیب پیچیده و در هم شده است. واکسیناسیون لاک‌پشتی و از سر صبر و حوصله دولت با بی‌توجهی بخشی از مردم در ماسک‌زدن و رعایت‌کردن پروتکل‌ها یکی شده است. شب صدای ‌ساز و آواز عروسی در خیابان می‌پیچد و صبح صدای ضجه و ناله همسایگان که کرونا جان عزیزانشان را ستانده است، بلند می‌شود. روی دیوار هر ساختمان چند بنر سیاه تسلیت آویزان است و نیز در همان ساختمان مهمانی و دورهمی برپاست.

بعضی‌ها دو تا دو تا ماسک می‌زنند و دنبال حاشیه امنی در گذر و کوچه هستند که از شلوغی فرار کنند و بعضی دیگر بدون ماسک، به دل مغازه‌ها و نانوایی‌ها و داروخانه‌ها و ... زده و از هیچ نقطه ناامنی نمی‌ترسند. از یک طرف پارک‌ها شلوغ است و از آن طرف در بیمارستان‌ها جای سوزن‌انداختن نیست. این وسط فقط یک عنصر خیلی دقیق و رو به جلو کار می‌کند: کرونا؛ ویروسی که هر روز جان‌های جدیدی را به کام مرگ می‌کشاند.

نهم مرداد، همزمان با ورود کرونای هندی در ایران بود که دبیر قرارگاه مقابله با کرونا گفت: «میانگین رعایت پروتکل‌های بهداشتی در اماکن عمومی در بازه زمانی ۳۰تیرماه تا ۶ مردادماه به ۳۹درصد رسیده است.»

بابک دین‌پرست آمارهای دیگری هم داده بود. مثل این که «میانگین استفاده از ماسک در اماکن عمومی که دربازه زمانی ۲ تا ۹ تیرماه، ۶۹ درصد بوده است، در بازه زمانی ۳۰ تیرماه تا ۶ مردادماه به ۴۶ درصد تنزل یافته است.» یا «میانگین استفاده از تهویه مناسب در اماکن عمومی به ۴۹درصد رسیده است.»

درمانده بین مردم  و مسئولان

سراسیمگی‌شان برای شروع روزی تازه بیشتر از خورشیدی است که آمدن صبح دیگری را نوید می‌دهد. نه امروز و دیروز بلکه یک سال و ۷‌ماه است که قبل از تابیدن خورشید بر سر شهر کرونازده، خودشان را به بیمارستان می‌رسانند و خیلی بعدتر از غروب آن به خانه می‌روند. با این حال ناراحت و آشفته‌اند که زور و تلاششان کمتر از ویروسی است که می‌تازد. ساعت هنوز به ۷ صبح نرسیده، ۹۴ بیمار کرونایی در حیاط بیمارستان امام خمینی منتظر دیدار با پزشک هستند. یکی بی‌حال روی نیمکت نشسته، آن دیگری نقش زمین شده، بعضی‌ها خانوادگی آمده‌اند و چندتایی همراه بیمار بدحالی‌اند که بیرون بیمارستان در ماشین منتظر رسیدن نوبتش است.

زینب، پرستار میانسال بیمارستان، با روپوش سفید و یک سرم بزرگ در دست، میان این جمعیت بیمار، از اورژانس به بخش می‌رود و از بخش به اتاق پزشکان. او آرام و قرار ندارد. انگار که چیزی را گم کرده باشد: «می‌دانی قسمت تلخ داستان ما نیروهای درمان چیست؟ این که ما هم از مسئولانی که واکسیناسیون را قطره‌چکانی و سر صبر دنبال کردند، ضربه اساسی و مهلک خوردیم و هم از مردمی که در رعایت پروتکل‌ها وادادند و بی‌خیال زدن ماسک شدند و عروسی و مهمانی گرفتند و به سفر رفتند. هیچکدام از این ۲ گروه باور ندارند که ما درمانده‌ایم. به خدا موضوع فقط خستگی جسم و روح خودمان نیست. ما کلافه‌ایم که هر روز از در بیمارستان جنازه بیرون می‌رود. غمگینیم که تخت خالی نداریم و دست رد به سینه بیمار بدحال می‌زنیم. نفسمان بریده از این که جوان جوان می‌آیند و گرد مرگ روی صورتشان می‌نشیند.»

حیاط بیمارستان شلوغ و شلوغ‌تر می‌شود. موشک کرونا به شهر اصابت و جان‌های زخمی زیادی را روانه بیمارستان کرده، صدای آژیر آمبولانس یک لحظه قطع ‌نمی‌شود: «کابوس همه ما از آن که رئیس بیمارستان و پزشک متخصص است تا بچه‌های نگهبانی و خدماتی و رختشویخانه یک چیز شده. خواب می‌بینیم که از جنازه‌ها در بیمارستان کوهی ساخته شده. ‌ای کاش تأثیر حرف‌های ما مشمول روزمرگی نمی‌شد و این عددها که هر روز ساعت ۲ از اخبار اعلام می‌شود، بهشت زهرای شلوغ و داروخانه‌های بدون دارو عادی نمی‌شد.»

ماسک نمی‌زنم چون...

بیرون از بیمارستان‌ها اما شرایط کاملا عادی است. انگار نه انگار که کرونای هندی آمده و گوی سبقت را از کرونای چینی ربوده است. شهر روز معمولی دیگری را شروع کرده، کرکره مغازه‌ها یکی‌یکی بالا می‌رود و کارمندان سراسیمه وارد اداره‌ها و بانک‌ها می‌شوند. بعضی‌ها با ماسک و به همان تعداد، بی‌ماسک.

خانم! آقا! چرا ماسک نمی‌زنید؟ «من تازه کرونا گرفته‌ام و آنتی‌بادی دارم»، «پولم کجا بود که هر ماه بابت ماسک بدهم؟»، «با ماسک احساس خفگی می‌کنم»، «به کسی ربطی ندارد که چرا ماسک نمی‌زنم»، «اون‌هایی که ماسک می‌زدند، بدتر گرفتند»، «این همه ماسک زدیم چه شد؟ دولت  و مسئولان به اندازه کافی واکسن خرید؟ کاری کردند؟ مردیم همه مردیم.»، «در فضای باز که ماسک نمی‌زنند»، «هر قدر بیشتر ماسک بزنیم، اینها دیرتر واکسن می‌خرند» و «ماسک مجانی بدهند، می‌زنم.»

آمار دقیقی در دسترس نیست که نشان بدهد کدام گروه تمایل کمتری به ماسک‌زدن دارند؛ مردان یا زنان؟ سالمندان یا جوانان؟ کاسبان یا کارمندان؟ شهروندان ساکن در مناطق بالای شهر یا پایین شهر؟ اما چیزی که در تهران عیان است، زنان و مردانی هستند که در سخت‌ترین روز کرونا که ۵۸۸ جان ایرانی از دست رفته‌، بیمی از ماسک نزدن ندارند.

جیب خالی مردم و قیمت بالای ماسک و الکل

علیرضا بهبودی، پزشک عمومی، که صبح‌ها در یکی از درمانگاه‌های مرکز تهران و عصرها در مطبی در جنوب تهران مشغول طبابت است، بخشی از فرایند معاینات بیماران را به پر کردن یک فرم اختصاص داده است؛ فرمی که نشان ‌می‌دهد نگاه فرد تا قبل از بیماری به کرونا چه بوده و تا چه حد قوانین بهداشتی‌ را رعایت ‌کرده است: «این یک مطالعه شخصی است که در اسفند پارسال با یک جامعه‌شناس و روانشناس اجتماعی طراحی کردیم و در ۷ مطب و درمانگاه در نقاط مختلف تهران توسط پزشکان عمومی دنبال می‌کنیم. بخشی از این فرم توسط ما و بخشی از آن توسط بیمار پر می‌شود.»

او درباره نتایج اولیه به‌ دست آمده از این مطالعه می‌گوید: «تا اول مرداد امسال میزان کسانی که تا قبل از بیماری از ماسک استفاده نمی‌کردند، ۳۷درصد بود که ۲۰ درصد آنها ساکنان مناطق جنوبی تهران و ۱۷ درصد مابقی برای شمال و مرکز تهران بودند. همچنین ۱۳درصد مبتلایان مورد مطالعه را کسانی تشکیل می‌دهند که از ماسک پارچه‌ای غیر استاندارد برای مدت طولانی استفاده می‌کنند. در این مطالعه متوجه شدیم برخی از بیماران اگر دسترسی به ماسک رایگان داشته باشند، از آن استفاده می‌کنند.»

بهبودی درباره نتایج دیگر این تحقیق می‌گوید: «۶۹درصد مبتلایان افراد شاغلی بودند که حضور در محل کار برای آنها اجباری بوده که در این میان ۴۲درصد را مشاغل آزاد و مابقی را مشاغل دولتی و شرکت‌های خصوصی تشکیل می‌دادند. همچنین تحقیقات ما نشان می‌دهد که ۵۹ درصد بیماران کرونایی یک یا ۲ بار قبل از ابتلا در یک مهمانی یا دورهمی حضور داشتند و ۲۳درصد پس از سفر درگیر کرونا شده‌اند.»

این پزشک عمومی معتقد است، باید دولت و شهرداری‌ها ابزار بهداشتی مانند الکل و ماسک را به شکل رایگان در برخی از نقاط جنوبی و حاشیه‌ای تهران از طریق خانه‌های بهداشت، مساجد و مراکز ترک اعتیاد در بین مردم توزیع کنند: «حاکمیت چقدر برای پیشگیری از شیوع کرونا هزینه کرده است؟ چرا باید سهم درمان از پیشگیری بیشتر باشد؟ چرا در این مدت قیمت ماسک و الکل را کاهش ندادند تا دسترسی برای همه آسان‌تر شود؟ سرپرست خانوار بعد از ابتلای خود و ۲ عضو دیگر از خانواده‌اش می‌گوید، قیمت یک بسته ماسک ۱۰۰ تایی، ۱۳۰هزار تومان است که برای خانواده ۴نفره ما در عرض ۱۰ روز تمام می‌شود. من از کجا بیاورم ماهی ۳۹۰ هزار تومان پول یک ورق پارچه بدهم یا ماهی ۲۰۰ هزار تومان الکل بخرم؟»

این روزها کرونا رکورد خود را در ایران می‌زند. اگر ۲ هفته قبل با مرگ ۲۰۰ نفر در روز شروع شد و کم‌کم به ۳۰۰ نفر رسید و اواخر هفته گذشته مرز ۴۰۰ نفر را رد کرد، دیروز به ۶۰۰ مرگ در روز نزدیک شد. او بی‌رحمانه می‌تازد و این اعداد در حال عادی شدن هستند.

مشکل فقط ماسک‌ نزدن نیست

در میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی، فقط استفاده‌نکردن از ماسک مسئله نیست. حضور در مهمانی‌ها، دورهمی‌ها و این اواخر شرکت در عروسی و حتی سفر نیز افزایش یافته است.

اکبر مرجانی، روانشناس اجتماعی، که در کنار بهبودی این طرح دانشگاهی را پیش می‌برند، نظرات مختلفی در این‌ باره دارد: «وزارت بهداشت دولت سیزدهم باید سیاست‌های پیشگیرانه در قبال کرونا را به‌سرعت تغییر دهد. تولید انبوه ماسک و الکل خوب است اما قیمت و توزیع متوازن آن در سطح کشور نیز مهم است. توان تهیه این اقلام بهداشتی برای بسیاری از مردم زیر ۱۰درصد است و نتیجه این که آنها بدون ماسک در سطح شهر تردد می‌کنند و ریسک ابتلا را افزایش می‌دهند.»

او توضیح داد: «همچنین تا اینجای کار در پروتکل‌ها فقط به مردم امر و نهی کردیم که سفر نروید، مهمانی نگیرید، عروسی نگیرید، در خانه بمانید، رستوران نروید؛ در حالی‌ که خانواده‌ها یا گروه‌های دوستی در ایران بسیار در هم تنیده هستند و ارتباط حضوری بین آنها پررنگ و مهم است.

وزارت بهداشت باید به مردم بگوید مهمانی بروید اما با حضور نهایتا ۵ نفر، قبل از آن هم میزبان مطمئن شود که خود یا مهمانان علائم خاصی نداشته باشند یا اگر قصد رفتن به پارک را دارید در ساعت‌های شلوغ نروید و مطمئن باشید تا شعاع ۵ متری از شما کسی ننشیند و ... مردم را اگر از سفرکردن نهی می‌کنید، جاده را با جدیت کنترل کنید و مبادی ورودی و خروجی را ببندید. از همه مهم‌تر این که شما وقتی از مردم می‌توانید رعایت پروتکل‌ها را توقع داشته باشید که خودتان در تولید و خرید واکسن تعهد نشان بدهید.»





دیدگاه واحد: ما متخصص در پزشکی نیستیم ولی با اندازه ای که آگاهی از امور بهداشتی و پزشکی داریم فکر می کنیم اگر میان "ماسک نزدن" و "استفاده از ماسک استفاده شده" یکی را مجبور باشیم انتخاب کنیم گزینه دوم یعنی "استفاده از ماسک استفاده شده"معقولتر و بهداشتی تر برای خود فرد و محیط است. و برای آنکه سطح بیرونی "ماسک استفاده شده" که احتمال نشستن ویروس روی آن وجود دارد ضدعفونی شود می توان از اسپری الکل یا دیگر مواد ضد عفونی استفاده کرد و سپس بگذاریم خشک شود. یعنی پس از آمدن از بیرون سطح بیرونی را ضدعفونی کرده و می گذاریم خشک شود تا بتوان بعداً آنرا دوباره بکار گرفت. بدین روش می توان از ماسکهای پیشین تا هنگامی که بخواهیم استفاده کنیم و از آنجایی که هزینه ای نخواهد داشت بهتر است همیشه از دو ماسک روی هم استفاده کنیم. توجه داشته باشیم که همیشه ترتیب ماسک درونی و بیرونی را رعایت کنیم یعنی آن ماسکی را که یکبار روی قبلی زده ایم همیشه رو بزنیم و دیگری را همیشه تو (درون، داخل). زیرا ماسک بیرونی در معرض هوای محیط است و ویروس رویش می نشیند و سطح بیرونیش آلوده می شود و اگر ترتیب ماسکها تغییر کند آلودگی احتمالی ویروسی را به درون ماسک دوم انتقال می دهد. در هنگام ضدعفونی با اسپری هم همین سطح بیرونی ماسک بیرونی (رو) باید حتماً ضدعفونی شود.


وضع بد کرونا در تهران: تهران در آستانه برپایی بیمارستان‌های صحرایی

رئیس بیمارستان بقیة‌الله(عج) نیز از پر شدن ظرفیت بیش از ۳۵۰ تخت این مرکز درمانی خبر داده و اعلام کرده که «روزانه بیش از ۶۰۰ بیمار کرونایی را بعد از ۶ ساعت بستری برای ادامه درمان به منزل می‌فرستیم.»

وضعیت تهران در برابر موج بیماری کرونا خیلی وخیم است. پیک پنجم لحظه به‌ لحظه سخت‌تر می‌شود و زمزمه‌های اشباع کامل تخت‌های بستری، کمبودهای دارویی، معطلی‌های چند ساعته در اورژانس و تریاژ بیمارستان‌ها و احتمال خوابیدن مریض‌ها پشت درهای بیمارستان‌ها از سوی رؤسای بیمارستان‌ها آژیر قرمز را در پایتخت ایران به صدا درآورده است.

به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «همزمان با انتشار اخبار امیدوارکننده‌ای چون آغاز واکسیناسیون علیه کووید-۱۹ معلمان و خبرنگاران از روز عید غدیر خم و اعلام اثر بخشی چشمگیر واکسن تولید مشترک ایران و کوبا در برابر واریانت دلتا و همچنین نتایج موفقیت‌آمیز آزمون بالینی واکسن کرونای نورا، ساخت سپاه پاسداران، اخبار نگران‌کننده‌ای نیز از وضعیت قرمز پایتخت به‌ دلیل آن چه پروتکل‌شکنی عنوان می‌شود، به گوش می‌رسد. طبق دستور وزیر بهداشت گروه‌های جدید هدف همزمان با عید سعید غدیر شامل رانندگان ناوگان حمل‌ونقل عمومی شهری، ریلی، جاده‌ای، دریایی و هوایی، زندانیان سراسر کشور، معلمان، خبرنگاران و بیماران دیابتی که در سامانه مربوطه ثبت شده‌اند و همچنین باقیمانده بیماران صعب‌العلاج و بیماران خاص و نادر واکسینه می‌شوند.

از طرفی با توجه به این که تزریق واکسن کرونا به مرز ۱۱ میلیون نفر نزدیک شده است اما رؤسای بیمارستان‌ها همچنان از طغیان موج پنجم کرونا در رسانه‌ها ابراز نگرانی کردند؛ به طوری که وضعیت تهران در برابر موج بیماری کرونا خیلی وخیم است. پیک پنجم لحظه به‌ لحظه سخت‌تر می‌شود و زمزمه‌های اشباع کامل تخت‌های بستری، کمبودهای دارویی، معطلی‌های چند ساعته در اورژانس و تریاژ بیمارستان‌ها و احتمال خوابیدن مریض‌ها پشت درهای بیمارستان‌ها از سوی رؤسای بیمارستان‌ها آژیر قرمز را در پایتخت ایران به صدا درآورده است.

بستری تهران از مرز ۱۰ هزار نفر گذشت

نادر توکلی، معاون درمان ستاد کرونا در تهران، به «ایران» می‌گوید: «شاخص‌ها در حوزه مراجعات سرپایی، بستری و بیماران بدحال نیازمند به دستگاه‌های ونتیلاتور به‌شدت افزایشی است. با آن که هنوز به قله موج پنجم کرونا نرسیده‌ایم، تعداد بستری‌ها از مرز ۱۰ هزار نفر در تهران عبور کرده است، برای همین تأکید داریم چنان چه استفاده از ظرفیت مراکز درمانی تأمین اجتماعی و نیروهای مسلح پاسخگو نباشد، به‌ سمت برپایی بیمارستان‌های صحرایی می‌رویم.»

رئیس بیمارستان بقیة‌الله(عج) نیز از پر شدن ظرفیت بیش از ۳۵۰ تخت این مرکز درمانی خبر داده و اعلام کرده که «روزانه بیش از ۶۰۰ بیمار کرونایی را بعد از ۶ ساعت بستری برای ادامه درمان به منزل می‌فرستیم.»

وخیم‌شدن اوضاع تهران واکنش رئیس شورای شهر تهران را هم به‌ دنبال داشته است. محسن هاشمی گفته است تعداد فوتی‌های روزانه کرونا در پایتخت از مرز ۱۵۰ نفر عبور کرده و متأسفانه تعطیلات ۶ روزه اثر بخشی نداشته که هیچ اثر منفی و عکس داشته است. او اعلام کرده است، ستاد کرونا در تهران با همکاری شهرداری آن باید هر چه سریع‌تر جلسه ویژه‌ای برای مقابله با این وضعیت تشکیل دهد. از چند روز گذشته تقاضا برای ورود مراکز ارتشی و شهرداری و سازمان‌های دیگر برای کمک به بیمارستان‌ها بالا گرفته است.

فرسودگی و خستگی مزمن کادر درمان در مقابله با کرونا

حمیـــد ســـوری، رئیـــس کمیتـــه اپیدمیولوژی کشور، می‌گوید: منابع و تجهیزات و وسایل مورد نیاز برای رسیدگی به بیماران کرونایی رو به پایان است و کادر درمان بخش‌های عفونی با فرسودگی و خستگی مزمنی در حال ارائه خدمات به بیماران کرونایی هستند.

او به «ایران» می‌گوید: «تنها ابلاغ پروتکل‌های بهداشتی در استان تهران کفایت نمی‌کند، سازمان‌های دیگر در یک و نیم سال گذشته یا تعطیل بوده‌اند یا دور کار! وقت آن رسیده پای کار بیایند و به حوزه پیشگیری، مداخله و حتی تهیه تجهیزات درمانی از جمله ایجاد تخت‌های بستری موقت، منابع اکسیژن و ... به مراکز درمان کمک کنند.»

در همین زمینه دیروز رئیس بیمارستان سینا در تهران نیز به خبرگزاری ایسنا گفت: «من تقاضا دارم مراکز دیگر مانند مراکز ارتشی، شهرداری و ... هم به داد بیماران و بیمارستان‌ها برسند. اگر تعداد بیماران مقداری بیشتر شود دیگر پشت در بیمارستان می‌مانند. شرایط فعلی بیمارستان‌ها از هفته‌های قبل قابل پیش‌بینی بود.»

محمد طالب‌پور، دوشنبه هفته گذشته به «ایران» اعلام کرده بود: «روزانه بیش از ۱۸۰ بیمار کرونایی بستری داریم. اغلب این بیماران مریض‌های بدحال هستند و گاهی ساعت‌های طولانی در اوژانس و تریاژ برای خالی‌شدن تخت‌ها منتظر می‌مانند. برای همین به ناچار عمده درمان را به بخش سرپایی ارجاع دادیم و تزریق داروهای رمدسیویر را در کلینیک‌های سرپایی انجام می‌دهند.»

طالب‌پور درباره این که آیا تعطیلی ۶ روزه تهران تأثیری در کاهش بار مراجعات داشته است یا خیر، به ایسنا گفته است: فعلا نمی‌توانیم قضاوت کنیم اما تعداد مریض‌هایی که در این روزهای تعطیل مراجعه کردند هر روز بیشتر از روز قبل بوده است. ما هنوز به قله پیک پنجم نرسیدیم و تعطیلی توانسته یک مقدار آن را عقب بیندازد ولی نیاز به ارزیابی اپیدمیولوژیک دارد.

ضرورت بازبینی پروتکل‌های بهداشتی در مورد تهران

حمید سوری، رئیس کمیته اپیدمیولوژی کرونا، درباره وضعیت اپیدمیولوژیکی ویروس دلتا در تهران  می‌گوید: وضعیت اپیدمی در تهران به شرایط نگران‌کننده‌ای رسیده و اغلب شهرهای استان وضعیت نامناسبی دارند. چرخش سریع ویروس کرونا با واریانت جهش‌یافته جدید منجر به این شده آمار مراجعه به بیمارستان‌ها به‌شدت بالا برود و فراوانی مرگ‌ها بیشتر شود. نگرانی‌ها به حدی رسیده که ما مجبور هستیم با اقدامات سریع و مداخلات اثرگذار بار را کم کنیم.

سوری در پاسخ به این که تعطیلی چند روزه تهران در کاهش بار ناشی از اپیدمی چه تأثیری دارد، عنوان می‌کند: این تعطیلی‌ها مسکن موقتی خواهد بود و نمی‌تواند آثار درازمدت داشته باشد. اگر برنامه خاصی برای بعد از تعطیلات و به اجرا درآوردن تمام و کمال قواعد مربوط به تعطیلات نداشته باشیم، اثربخشی آن به‌شدت پایین خواهد بود و هزینه هنگفتی به جامعه تحمیل می‌شود. ما می‌بینیم با وجود پیک فزاینده جاده‌های منتهی به شمال انباشته از خودرو است، بزرگراه‌ها و خیابان‌ها پر ازدحام و تجمع بسیار بالایی در مراکز خرید شاهد هستیم. تعطیلی ادارات هم نه‌تنها کمکی به اپیدمی نمی‌کند بلکه این نوع فراغت برای کارمندان فرصتی را فراهم می‌کند که در خارج از فضای فیزیکی اداره دنبال کارهای عقب‌مانده‌شان بروند. بنابراین، این که تهران را با شیوه هفته گذشته تعطیل کنیم اقدام هوشمندانه‌ای نیست و قطعاً فقط آسیب اجتماعی به جامعه می‌رساند و آتش اپیدمی همچنان خاموش نخواهد شد.

او درباره این که چه عواملی موجب شد تهران با این شدت موج پنجم را تجربه کند، می‌گوید: رویکردهایی که برای کنترل اپیدمی داشتیم با مزمن‌شدن شرایط اثر بخشی‌شان روزبه‌روز کم‌رنگ شده. نیاز است رویکردها و مداخلات دیگری را با حفظ اصول علمی پیاده کنیم. تنوع فرهنگی، تراکم جمعیت و رفت و آمدهای متعدد در تهران باعث شده کنترل جمعیت در آن سخت باشد. اپیدمی به‌ دلیل این که با رفتار و شیوه زندگی جامعه سر و کار دارد، به‌ دلیل مزمن‌شدن و خستگی مردم موجب شده اهمیت مسأله و حساسیت نسبت به اپیدمی در جامعه پایین بیاید.

وی در ادامه می‌افزاید: لازم است با اقدامات ضربتی مناسب فضای توأم با فرسودگی مزمن و خسته جامعه را به فضایی جدید تبدیل کرد، باید در سیاست‌ها و مداخلات و برنامه‌های پیشگیری از کرونا تجدید نظر جامعی داشته باشیم. مهم‌ترین آن بازبینی پروتکل‌های فعلی است که باید بازبینی شوند. حتی نوشتن پروتکل یکدست کشوری برای کشور ما با این تنوع جغرافیایی و اجتماعی نمی‌تواند پاسخگو باشد و باید متناسب با شرایط هر استان و منطقه اصلاح شوند. اگر این اصلاحات صورت نگیرد، همین پروتکل‌ها می‌توانند دست و پا گیر باشند و روند مدیریت و کنترل اپیدمی را کاهش دهند یا حتی اثر معکوس داشته باشند. استان‌ها باید متناسب با شرایط فرهنگی‌شان پروتکل‌ها را اصلاح کنند.»

تزریق واکسن احتمال مرگ را بسیار کاهش می‌دهد

سوری واکسیناسیون را به‌ عنوان یکی از مهم‌ترین مداخلات فعال در کنترل اپیدمی می‌داند و تأکید می‌کند: تزریق واکسن احتمال مرگ را بسیار کاهش می‌دهد. نیاز است از پویش‌های مناسبی برای افزایش ظرفیت واکسیناسیون عمومی استفاده کنیم. نکته بعدی مشارکت بین بخشی است، وزارت بهداشت و دانشگاه‌های علوم پزشکی مستقر در تهران با توجه به شرایط موجود، خستگی پرسنل، فرسودگی شغلی و فشار یک و نیم ساله به‌خصوص افراد خط مقدم، به‌تنهایی قادر نیستند اپیدمی را مدیریت کنند؛ نه امکانات و تجهیزات مورد نیاز را دارند و نه کارکنان‌شان کفایت می‌کند. سازمان‌هایی که از منابع ملی استفاده می‌کنند به‌ دلیل دورکاری و تعطیلات کارایی زیادی در این مدت نداشتند، بنابراین با برنامه‌ریزی مناسب باید وارد شوند و بتوانند نقش مؤثری را در کنترل اپیدمی داشته باشند. تصور این که حوزه وزارت بهداشت همه کارهایش تخصصی است، غلط است. کمتر از دو - سوم خدمات بیماریابی و واکسیناسیون و سایر اقدامات پیشگیرانه غیر فنی است و نیاز به نیروی انسانی، خدمات اداری و اپراتور و ... دارد که از عهده سایر کارکنان دولت هم برمی‌آید و باید با برنامه‌ریزی مناسب از رویکرد انفعالی یک و نیم ساله خارج شوند.

او با بیان این که اپیدمی و شرایط تهران قابل کنترل است به شرط آن که لوازم و ابراز کافی برای این مدیریت اپیدمی حاصل شود، عنوان می‌کند: ما برای واکسیناسیون خانه‌ به خانه در محلات نیاز به وسایل نقلیه داریم. نیاز داریم پایگاه‌های محلی برای دسترسی آسان مردم ایجاد کنیم و در کنار اینها با افزایش واکسیناسیون به سطحی از ایمنی در جامعه برسیم. تصور نکنیم مسأله مدیریت اپیدمی به شکل مزمن باید توسط وزارت بهداشت انجام شود. این مسأله ملی است و همه سازمان‌ها باید به داد وزارت بهداشت برسند. وقت آن نیست سایر سازمان‌ها با دورکاری و تعطیلی کار کنند. وقتش رسیده که وارد این عرصه شوند و بتوانند با یک هماهنگی و همکاری مشترک اپیدمی را کنترل کنند. تجربه‌ای که در استان سیستان در تیرماه داشتیم که ارتش و سپاه و سایر سازمان‌ها وارد کار شدند نشان می‌دهد اگر همراهی شکل بگیرد، قطعاً می‌توانیم بار اپیدمی را تا حد زیادی کاهش دهیم. ما جزو ۱۰ کشور دنیا از لحاظ بار ناشی از بیماری هستیم در حالی‌ که برنامه و ابزار داریم ولی باید از ظرفیت سایر سازمان‌ها استفاده مطلوب شود. لازم است ضمن این که دستورالعمل‌ها را تجدید نظر می‌کنیم در اجرا و نظارت بر مقررات هم کوشا باشیم. تعطیل‌کردن به‌تنهایی پاسخگوی مشکلات نیست. ابلاغ پروتکل‌ها کفایت نمی‌کند. تلاشی که متناسب با مدیریت علمی درست نباشد هدر دادن انرژی و عدم گرفتن نتیجه مناسب خواهد بود. نسخه‌های قبلی در شرایط حاضر برای مدیریت اپیدمی جوابگو نیست.

تأثیر صد درصدی واکسن «پاستوکووک» در پیشگیری از فوتی‌های کرونا

روز گذشته همچنین رئیس انستیتو پاستور ایران با رئیس انستیتو فینلای کوبا در نشست مشترکی به ابهامات موجود حول و حوش واکسن تولید مشترک ایران و کوبا پاسخ دادند. پروفسور ویسنته ورز بنکومو، رئیس انستیتو فینلای کوبا، در این نشست به‌صراحت اعلام کرد که با وجود شرایط سخت سفر به ایران آمده است که به شبهات پاسخ دهد و این پیام را به مردم بدهد که همکاری‌های ایران و کوبا به‌خوبی در حال پیشرفت است. در این جلسه علیرضا بیگلری، رئیس انستیتو پاستور ایران، گفت: کارآزمایی واکسن در کوبا در مقابل واریانت‌های واکسن‌گریز نشان داد که اگر جهش‌های قابل توجه داشته باشیم، کافی است تا دوز یادآور تزریق شود تا کارایی واکسن به ۹۱.۲ درصد برسد و در ۷۵ درصد موارد جلوی انتقال را گرفته و در ۱۰۰ درصد موارد از مرگ و میر جلوگیری می‌کند و اکنون توجه جهانی معطوف این واکسن است.

رئیس انستیتو پاستور ایران با بیان این که در حدود ۱۲۰ هزار دوز واکسن تحویل وزارت بهداشت دادیم که طی این روزها تزریق آن در کشور آغاز می‌شود، گفت: اواخر این ماه یا اوایل شهریور که نتایج کارآزمایی بالینی ایران هم تحلیل شود، ما مجموعاً اطلاعاتمان را به سازمان بهداشت جهانی ارائه می‌دهیم تا تأییدیه سازمان بهداشت جهانی را بگیریم. مسلماً اولویت اول تأمین نیاز واکسن در دو کشور است.

بیگلری ادامه داد: برنامه‌ریزی نصب خط صنعتی اولمان نیز در شهریورماه تمام می‌شود تا از اوایل پاییز بتوانیم از این خط که ظرفیت اسمی تولید ماهی ۳ میلیون دوز دارد، استفاده کنیم و در انتهای پاییز هم امیدواریم خط دوم به بهره‌برداری برسد که آن هم ظرفیت مشابه دارد. در این بین اگر به واکسن نیاز داشته باشیم چون جمعیت کوبا از ما کمتر است؛ هرچه در کوبا تولید شود نصفش به ایران تعلق می‌گیرد تا وقتی که خودمان ظرفیت تولیدمان کفاف نیازمان را بدهد.

رئیس انستیتوفینلای کوبا گفت: این همکاری مشترک بر پایه واکسنی است که در کوبا «سوبرانا ۲» تولید و نامیده می‌شود و «پاستوکووک» که در ایران تولید و استفاده می‌شود و هدفگذاری این واکسن پیشگیری از بیماری و حتی پیشگیری از انتقال عفونت است. الان خوشحالم بگویم که توانستیم فاز سه کارآزمایی بالینی در کوبا را با موفقیت به پایان برسانیم و خیلی خوشحالم که اثربخشی واکسن در کشور کوبا و در کارآزمایی بالینی سوم ۹۱.۲ درصد نشان داده شده است. ۹۱.۲ درصد پیشگیری از فرم‌های علامتدار بیماری است و خوشحالم که این واکسن تا ۷۵ درصد در پیشگیری از عفونت و انتقال بیماری اثر داشته است.

وی در ادامه تأکید کرد: چیزی که انتظار داشتیم این بود که واکسن بی‌خطر باشد که نتایج فعلی ما هم این را نشان می‌دهد. از این نظر که ما واکسن کونژوگه را که پلتفرم تولید واکسن است به‌صورت معمول در کودکان هم استفاده می‌کنیم که نشان می‌دهد واکسن بی‌خطری است. به همین دلیل هم ما فاز یک و دو این واکسن را در کودکان در کشور کوبا آغاز کردیم و خوشبین هستیم که تا آخر تابستان بتوانیم نتایج مطالعه روی کودکان را هم داشته باشیم و این برای افرادی مثل من که پدربزرگ هستم خوشحال‌کننده است که بتوانیم بچه‌های خود را از پاییز به مدرسه بفرستیم.

ویسنته گفت: خیلی خوشحال هستم که بگویم بعد از انجام فاز یک و دو کارآزمایی بالینی در استفاده از تک دوز سوبرانا پلاس در افرادی که سابقه ابتلای قبلی به بیماری داشتند، افزایش معناداری دارد و ۱۰۰ برابر افزایش آنتی‌بادی در بدن این افراد اتفاق می افتد.

مرگ کودکی تایوانی که در کلاس جودو ۲۷ بار به زمین زده شد

یک پسربچه ۷ ساله در تایوان که هنگام تمرین جودو ۲۷ بار به زمین کوبیده شده بود، در بیمارستان جان باخت.
به گزارش ایسنا، در ماه آوریل این کودک بعد از کلاس جودو به شدت دچار خونریزی مغزی شد.

گزارش‌ها حاکیست که در کلاس درس، معلم و شاگردان کلاس، روی او تمرین کرده بودند.

این کودک ۷ ساله که نامش اعلام نشده به کما رفت تا ۷۰ روز بعد که خانواده‌اش تصمیم گرفتند دستگاه تنفس او را قطع کنند. او در این مدت با کمک دستگاه‌ها زنده بود.

مربی جودوی این پسربچه که بیش از ۶۰ سال دارد به حمله فیزیکی منجر به جراحت شدید و ارتکاب جرم علیه یک کودک متهم شده است.

مربی جودو که فقط به نام فامیلش آقای "هو" معرفی شده، اوایل ماه پیش با گذاشتن حدود ۳۵۰۰ دلار وثیقه به طور موقت تا زمان محاکمه آزاد شد، اما به گزارش "تایوان‌نیوز" با مرگ این کودک، اتهام او به "اعمال جراحت منجر به مرگ" تغییر کرده است.

در صورت محکومیت، او ممکن است به هفت سال تا حبس ابد محکوم شود.

گزارش‌ها حاکیست دایی این پسر هم آن روز به کلاس جودو رفته بود تا از او فیلم بگیرد و به مادرش نشان بدهد که کلاس جودو برایش مناسب نیست.

فیلمی که او ضبط کرده نشان می‌دهد یک همکلاسی بزرگتر برای تمرین چند بار پسر را به زمین پرتاب می‌کند. او فریاد می‌زند و گریه می‌کند، اما مربی می‌گوید بلند شود و از پسر بزرگتر بخواهد که دوباره تمرین را از سر بگیرد. بعدا خود معلم هم او را برای تمرین به زمین می‌زند.

در این زمان پسر از هوش می‌رود، اما مربی‌اش می‌گوید که او فیلم بازی می‌کند.

هرچند این سوال مطرح شده که چرا دایی پسر مانع این کار نشده، اما در تایوان بحث احترام به مربی ورزش، موضوعی جدی است و مادر کودک به رسانه‌ها گفته که دایی او از آنچه اتفاق افتاده به شدت متاثر است.

همچنین بعدا مشخص شد که مربی مجوز لازم برای آموزش را نداشته است.

سه شنبه شب در ساعت ۹ علایم حیاتی این کودک رو به افول رفت و بعد از تماس بیمارستان با خانواده، آن‌ها تصمیم گرفتند که دستگاه‌ها را از بدن او قطع کنند.

بنابر گزارش شبکه خبری بی بی سی، در تایوان این موضوع توجه بسیاری از مردم را جلب کرده و برخی خواهان واکنش شدیدتر علیه مربی جودو هستند و می‌خواهند به خانواده این کودک غرامت پرداخت شود.

برای پیشگیری یا پس از سکته مغزی چه ورزش‌هایی باید انجام داد؟ ورزش پیوسته

بعد از سکته مغزی چه ورزش‌هایی باید انجام داد؟

بعد از سکته مغزی چه ورزش‌هایی باید انجام داد؟
گروه علمی: پیاده روی، دوچرخه سواری، انجام حرکات موزون از فعالیت‌ های بدنی مناسب برای کاهش خطر سکته مغزی است و شنا در آب گرم نیز یک ورزش بسیار مفید در بازگرداندن فعالیت حرکتی عضلات محسوب می شود.به گزارش ایسنا، تکنیک های ورزشی مختلفی برای بازگرداندن نیروی حرکتی افراد پس از سکته مغزی وجود دارد و این فعالیت ها باعث بهتر شدن حرکات عضلانی و افزایش جریان خون شده و تنش، انقباض عضلانی و سفتی عضلات که در اثر سکته مغزی ایجاد شده اند را تا حد زیادی بهبود می بخشد، بنابراین تداوم فعالیت‌ با شدت متوسط برای پیشگیری از سکته مغزی بسیار بیشتر از شدت فعالیت اهمیت دارد.
 
پیاده روی، دوچرخه سواری، باغبانی، حرکات موزون و انجام کارهای مربوط به گل و گیاهان منزل از فعالیت‌های مناسبی برای کاهش خطر سکته مغزی است و شنا در آب گرم نیز یک ورزش بسیار مفید در بازگرداندن فعالیت حرکتی عضلات محسوب می شود و تا حد زیادی می‌تواند مانع تحلیل رفتن عضلات آسیب دیده شود. ورزش‌هایی که باعث رفع انقباض و سفتی عضلات می‌شود شامل یوگا، ماساژ، تای چی، چی کونگ و پیلاتس، شیاشو (نوعی ماساژ ژاپنی که با فشار روی نقاط خاصی صورت می‌گیرد) است.
در یک مطالعه محققان دریافتند که بروز سکته مغزی در افرادی که با شدت متوسط و بیشتر ورزش می کنند، در مقایسه با کسانی که کم ورزش می کنند یا ورزش نمی کنند کمتر از نصف است و در سال ‌های اخیر نیز مطالعاتی به‌ منظور پی بردن به این نکته که چگونه می‌توان مغز را از آسیب سکته مغزی نجات داد، انجام گرفته است، علاوه بر این محققان همواره به‌ دنبال ارائه راهکارهایی برای تقویت شناخت در مغز بوده‌اند.
در همین زمینه اخباری منتشر شده مبنی بر اینکه غوطه ‌ورشدن در آب گرم می‌ تواند در باز شدن عروق و جریان بهتر خون در مغز و حتی قلب تأثیرگذار باشد و این اخبار برگرفته از نتیجه تحقیقاتی است که اخیرا در دانشگاه آلابامای آمریکا انجام گرفته است و محققان اعلام کرده‌اند که شنا در آبگرم می ‌تواند قدرت شناختی انسان را افزایش دهد.
شواهد نشان می دهند که برای دستیابی به منافع ورزش در کاهش خطر سکته مغزی به ورزش سنگین نیازی نیست و پیاده روی، دوچرخه سواری، باغبانی، حرکات موزون و انجام کارهای مربوط به گل و گیاهان منزل نیز فعالیت های مناسبی هستند و مطالعات نشان می دهد که تداوم فعالیت با شدت متوسط برای پیشگیری از سکته مغزی، بسیار بیشتر از شدت فعالیت اهمیت دارد.

نتایج تحقیق دانشگاه آلاباما دربیرمنگام
براساس این مطلب که از سوی محسن داوودی و مریم السادات میری دو متخصص پزشکی ورزشی تهیه شده و از سوی فدراسیون پزشکی ورزشی در اختیار ایسنا قرار گرفته، آمده است: محققین دانشگاه آلاباما دربیرمنگام (UAB) ارتباط بین ورزش و سکته را در دو نژاد سفید و سیاه و بین زنان ومردان بررسی کردند و نتایج این تحقیق نشان داد ۲۷ هزار زن و مرد سیاه وسفید پوست ۴۵ سال و بالاتر دراین تحقیق شرکت کردند و این افراد قبلا هیچ وقت حادثه سکته را تجربه نکرده بودند.

شرکت کنندگان درابتدای تحقیق در سه گروه غیرفعال (هیچ ورزشی درطول هفته انجام نمی دهند)، نسبتا فعال (یک تا  سه جلسه درهفته) و بسیار فعال (بیش از چهار جلسه در هفته) تقسیم بندی شدند و همه آن ها به مدت ۵.۷ سال مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج نشان داد که ۳۳ درصد از شرکت کنندگان که فعالیت فیزیکی نداشتند با افزایش ۲۰ درصدی خطر سکته روبروی شدند.

افرادی که حداقل چهار جلسه درهفته به ورزش می پرداختند، بسیار کمتر سکته را تجربه کرده بودند و درمیان مردان تنها کسانی که چهار بار یا بیشتر درهفته به ورزش می پرداختند با کمترین خطر سکته روبر بودند و درمیان زنان ارتباط بین سکته و تعداد دفعات ورزش چندان واضح نبود.

زمان طلایی برای معالجه کرونا

زمان طلایی برای معالجه کرونا

سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان خانم دکتر فاطمه نوروزیان بیان کرد:

 علائم بیماری کرونا در افراد متفاوت است، ولی به طور کلی بیماری کرونا علائم اولیه‌ای شبیه سرماخوردگی همچون سردرد، تب، بدن درد، آبریزش بینی، ضعف و بیحالی، از دست دادن حس بویایی و چشایی و گلودرد دارد.

وی با اشاره به اینکه نیازی به داشتن همه علامت‌ها با هم نیست و داشتن یک یا دو علامت نشانه کروناست، اظهار کرد: شهروندان هرمزگانی در صورت مشاهده این نشانه‌ها به مراکز غربالگری کووید یا به مطلب‌های پزشک‌های عمومی و متخصصان عفونی و داخلی مراجعه کنند.

نوروزیان بیان کرد: مردم در صورت بروز علائم شدیدتر این بیماری همچون تنگی نفس، سرفه، خستگی و ضعف مفرط به اورژانس بیمارستان‌ها مراجعه کنند.

سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان در پایان اضافه کرد: سه روز اول بهترین زمان معالجه این بیماری است که می‌تواند از پیشرفت بیماری، بستری و در نتیجه مرگ بیماران جلوگیری کند.