واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

استقبال فوکویاما از کاهش قیمت نفت/ برنده نوبل اقتصاد: روسیه، ونزوئلایی با سلاح های هسته ای است

آنچه در کنفرانس استراتژی عربی در دوبی گذشت
پل کروگمان در پاسخ به این که آیا کاهش قیمت نفت، توطئه‌ای مشترک از سوی عربستان و آمریکا برای وارد کردن فشار به روسیه است؟ گفت: «باور کند. من این آدم‌ها را می‌شناسم، آنقدر باهوش نیستند."
عصرایران - ایام پایانی سال ، روزهای بررسی و عملکرد سال و پیش بینی سال جدید است. این سنت در غرب سالهاست که اجرایی می شود. اما چند سالی است که منطقه خاورمیانه نیز با دعوت از برخی از چهره های معروف چنین نشست هایی را میزبانی می کند. کمتر از یک هفته پیش امارات میزبانی کنفرانسی را بر عهده گرفت که اهمیت زیادی از منظر اندیشه های سیاسی داشت.

 دوبی ، میزبان چهره‌های زیادی نخبگان سیاسی دنیا از جمله فرانسیس فوکویاما نویسنده کتاب پایان تاریخ، پر کروگمان برنده نوبل در اقتصاد، وزیر خارجه سابق مصر ، دبیرکل اوپک و تعدادی از چهره‌های سرشناس دیگر است که هدف آنها ترسیم نقشه‌ای از آینده دنیا و همین طور دنیای عرب در سال 2015 است. این کنفرانس با عنوان «استراتژی عربی» در حالی در مرکز ریتس کارلتون در مرکز بین‌المللی مالی دوبیبرگزار شد که تحولات پرشتاب خارومیانه در سال 2014 ، این سال را یکی از پرتنش ترین سالهای اخیر در این منطقه کرده بود. 

این کنفرانس که در سال 2001 برای اولین بار برگزار شد، روی پیش‌بینی آینده و رسیدن به درکی عمق‌تر از مسائل سیاسی و اقتصادی که بر کشورهای عرب و جامعه جهانی اثر می‌گذارد تمرکز می‌کند. سخنرانان قبلی این کنفرانس بیل کلینتون رئیس جمهور سابق آمریکا و رفیق حریری نخست‌وزیر سابق لبنان بوده‌اند. 

برنامه های کنفرانس 2014 شامل نشست‌هایی است که در آنها تغییرات در جهان سیاست دنیا و کشورهای عرب مورد بحث قرار می‌گیرد. مشکلات سیاسی و چالش‌های منطقه‌ای هم بخشی از کنفرانس امسال است. 

از نقطه نظر اقتصادی، کارشناسان روش‌ها و چالش‌های اقتصادی را در رشد دنیا بررسی می کنند. کارشناسان این کنفرانس همچنین راه‌حل‌های مشخص برای عبور از چالش‌ها را با رویکرد تقویت رقابت در دنیای اقتصاد مورد بحث قرار می‌دهند. 

پیش بینی تغییرات سیاسی و اجتماعی در دنیای عرب

 از همه جالب توجه تر، پیام افتتاحیه این کنفرانس بود که  محمد بن راشد ْآل مکتوم حاکم دوبی در آن معتقد بود که دنیای عرب شاهد تغییرات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی‌ای خواهد شد و دولت‌های عرب باید با اتحاد سیاست‌های انعطاف‌پذیر و تصمیمات خرمندانه خود را برای آنها آماده کنند.

شیخ محمد گفته است که سیاست‌مداران، اقتصاددانان و روشنفکران باید به فکر پاسخ‌ به مسأله هایی باشند که در آینده مطرح می‌شوند و با خود تغییرات را به همراه خواهند آورد. 
بخشی از این بیانیه چنین است: «بخشی از سرمایه‌گذاری در آینده، سرمایه‌گذاری برای پیش‌بینی آن و آماده کردن ابزارهای و نقشه‌های مناسب برای آن است ."

این سخنان شیخ محمد ناشی از چیست؟ آیا او نیز همانند بسیاری از حکام سنتی عربی پس از فروکش کردن موج بهار عربی در منطقه و مهار شدن آن توسط نظامیان در مصر و گروه های لیبرال در تونس و شکست در سوریه، موج جدیدی از اعتراضات را پیش بینی کرده اند که چنین سخن می گویند.

به نظر می رسد که شیخ محمد تغییرات سیاسی و اجتماعی مورد نظرش در منطقه را افراط گرایی گروه های اسلام سیاسی مانند داعش می داند که البته حق نیز با اوست.

فوکویا علیه ایران 

فرانسیس فوکویاما زندگی حرفه‌ای مورد توجه ای در دنیای آکادمیک و دنیای سیاست داشته است. او عضو هیات آمریکا در مذاکارت مربوط به فلسطین میان اسرائیل و مصر بوده و عضور شواری ریاست جمهوری آمریکا در کمیته اخلاق‌زیستی بوده است.
  او همچنین عضور دپارتمان علوم سیاسی موسسه راند کورپوریشن بوده و درحال حاضر عضو هیات مدیره تراستیز است.  او یکی از سخنرانان این نشست بود که در مورد قیمت رو به کاهش نفت و تاثیرات آن بر کشورهای نفت خیر سخن گفت. 
 نویسنده شهیر کتاب پایان تاریخ بدون اشاره به اینکه کشورهایی نظیر عربستان با مخالفت خود باکاهش سقف اوپک باعث کاهش سرسام آور قیمت نفت شده اند  گفت که معتقد است عربستان سعودی نسبتا از تاثیرات اقتصادی کاهش قیمت نفت مصون است و دلیل آن را ذخایر مالی عظیم این کشور دانست. فوکویاما در ادامه کاهش قیمت نفت را به عنوان گزینه ای برای تغییرات در ایران و روسیه دانست:«کشورهایی مانند ایران، روسیه و ونزوئلا از کاهش قیمت نفت ضربه خواهند خورد و این خوب است! این می‌تواند ثبات را به هم بریزد و یک کاتالیزور برای تغییرات باشد.»

بحران بزرگ در روسیه
پل کروگمان اقتصاددان برنده نوبل اقتصاد نیز یکی از سخنرانان این نشست بود که سخنان مهمی در مورد کاهش قیمت نفت،اقتصاد چین ،اروپا و آمریکا در سال 2015 بیان کرد. او در این نشست گفت که استراتژی تنوع اقتصادی در این منطقه این کشورها را در موقعیت بهتری قرار داده است تا در برابر کاهش قیمت نفت مقاومت کنند و امارات متحده و مشخصاً دوبی ، شاید حتی به عنوان پیامد کاهش قیمت نفت، از افزایش تجارت جهانی سود ببرد. اینجا صحبت از کاهش قیمت نفت نیست،البته این منطقه وابسته به نفت است بنابراین تاثیر خود را خواهد گذاشت، اما امارات حالا بیشتر از گذشته تنوع اقتصادی دارد. اگر پانزده سال پیش بود، کاهش قیمت نفت می‌توانست ضربه منفی بیشتری بزند. دوبی قطعا از هر چیزی که روی تجارت جهانی تاثیر منفی بگذارد حتما ضربه خواهد خورد اما می‌تواند از فعالیت‌های تشدید شده‌ای که ناشی از قیمت پایین نفت است هم سود ببرد.»

کروگمان همچنین گفت که سه دلیل عمده برای کاهش قیمت نفت وجود دارد: کاهش تقاضا به خاطر شرایط ضعیف اقتصادی در آسیا و اروپا؛ افزایش تولید در دنیا به خاطر افزایش تولید در آمریکا؛ و قیمت بالای نفت آمریکا که باعث شده است تا عربستان تولید خود را در همین سطح نگه دارد که در نهایت به کاهش قیمت نفت آمریکا منجر خواهد شد. 

او در پاسخ به این که آیا کاهش قیمت نفت، توطئه‌ای مشترک از سوی عربستان و آمریکا برای وارد کردن فشار به روسیه است؟ گفت: «باور کند. من این آدم‌ها را می‌شناسم، آنقدر باهوش نیستند."

 کروگمان همچنین تصویری کلی از اقتصاد جهان در سال 2015 ترسیم کرد. او گفت که بحران اقتصادی سال 2009 همچنان روی اقتصاد جهانی تاثیر می‌گذارد. او همچنین گفت که اروپا تا اندازه زیادی به تورم نزدیک شده است و آینده بانک مرکزی اروپا بسیار ترسناک است. از نظر او، آمریکا ریکاوری بهتری نسبت به سال 2009 داشته است و آرام به پیش رفته است. ژاپن، چین و روسیه همگی از نظر او پتانسیل بالایی برای بروز مشکلات اقتصادی دارند

او همچنین پیش‌بینی کرد که روسیه هم در بحران عمیقی فرو برود و پیش‌بینی کرد که این کشور در آینده،‌می‌تواند ترسناک باشد: "روسیه واقعا ترسناک به نظر می‌رسد. این کشور یک ونزوئلا با سلاح‌های هسته‌ای است و این واقعا ترسناک است."

تفکر استراتژیک و مفهوم ارزش‌های کلیدی

تفکر استراتژیک و مفهوم ارزش‌های کلیدی (از سایت متمم)

تفکر استراتژیک و ارزش های کلیدی سازمان

در قسمت اول مرور تفکر استراتژیک و کتاب ساختن برای ماندن، توضیح دادیم که یکی از کلمات کلیدی در نگاه کالینز و پوراس و اساساً در حوزه‌ی تفکر استراتژیک، کلمه‌ی «ارزش» است. این کلمه معانی بسیار متفاوتی دارد. برخی از مردم، با شنیدن «ارزش»، بلافاصله به یاد «ارزش‌های اخلاقی» می‌افتند. برخی دیگر، «ارزش افزوده اقتصادی» را به خاطر می‌آورند. اما ارزش در ادبیات کالینز و پوراس، مفهومی متفاوت دارد.

گفتیم که مهم‌ترین نکته در مورد ارزش در نگاه کالینز و پوراس، «ثبات و تغییر نکردن آن» است. آنها می‌گویند که:

زندگی تغییر می‌کند. دنیای اطراف ما تغییر می‌کند. اما چیزهایی هست که تغییر نمی‌کند.
 

کالینز و پوراس در مقاله‌ی خود در Harvard Business Review توضیح می‌دهند که شرکت‌های بزرگی مانند ۳M، اگر چه تغییرات مختلفی در محصول و فرایند و مسیر کسب و کار خود داشته‌اند، اما از لحاظ اصول و ارزش‌های حاکم بر شرکت، تغییر قابل توجهی را تجربه نکرده‌اند. شرکت ۳M بیش از نود سال است که در مورد نوآوری و حل مشکلات مشتریان به روشی نوآورانه، صحبت می‌کند و آن را مهم‌ترین ارزش خود می‌داند.

البته کالینز و پوراس در توضیحات خود،‌ شرح می‌دهند که بر این باور هستند که این تعریف از ارزش، نهایتاً هم نمود اخلاقی پیدا می‌کند و هم به سودآوری اقتصادی در بلندمدت، منتهی می‌شود.

کاربر گرامی دسترسی کامل به مطالب مربوط به این بخش ،با اشتراک در بخش کاربران ویژهامکانپذیر میباشد.

تمرین:

۱- مشابه تمرین کالینز، فهرستی از ارزش‌های خود بنویسید و از میان آنها مواردی را که پاسخ به تمامی سوالات کالینز در موردشان مثبت است جدا کنید و برای ما بنویسید. لطفاً حداقل شش مورد را بنویسید.

۲- حالا مفروضات کالینز را کنار بگذارید. فرض کنید فشار و سختی هر لحظه بیشتر می‌شود. نه تنها به ورشکستگی حتی به مرگ تهدید می‌شوید. حالا به فهرست بالا نگاه کنید و آن را به دو قسمت تقسیم کنید. سه موردی که زودتر کنار گذاشته خواهد شد و سه موردی که باقی خواهند ماند.

پی نوشت: لطفاً ننویسید که حاضرم تکه تکه بشوم اما هر شش مورد را رعایت کنم! بیایید هر دو تمرین را صادقانه انجام دهیم 

چرا ایلان ماسک مدیر عامل متفاوتی است؟

Tesla و SpaceX برخی از متفاوت ترین و نوآور ترین کمپانی های آمریکایی هستند که گام های موثری در جهت ماشین های الکتریکی و پروازهای تجاری فضایی برداشته اند. سردمدار هر دو کمپانی نامبرده، ایلان ماسک، میلیاردری است که در آفریقای جنوبی متولد شده.

ماسک بارها با تونی استارک یا Iron Man مقایسه شده و جلوتر متوجه خواهید شد چرا. وی می داند زمانی که در اوج قرار دارد چه کند و آنگاه که مورد نقد واقع می شود، چه برخوردی از خود نشان دهد.

او به طور قطع متفاوت ترین، عجیب ترین و در عین حال جذاب ترین مدیرعاملی است که تا به حال دیده اید. 

1

ایلان ماسک تنها ۴۳ سال سن دارد و براساس گفته های فوربس، ۹٫۳ میلیارد دلار می ارزد.

2

در آفریقای جنوبی متولد شد و آخرین فرزند خانواده اش بود (سومین فرزند) و از همان سنین کودکی کنجکاوی در او موج می زد. دنبال کتاب بود و خواندن دانش نامه از علاقه مندی هایش. ۱۰ ساله که بود IBM تستی از او گرفت و متوجه شدند که وی مهارت بالایی در علوم کامپیوتری دارد.

3

وی شروع به یادگیری در کلاس های کامپیوتر کرد اما خیلی زود معلمانش را پشت سر گذاشت. در دوازده سالگی بازی خودش را به نام Blast کدنویسی کرد و فروخت. بازی در فضا جریان داشت. ایلان و برادرش می خواستند که دستگاه آرکید خودشان را بسازند اما پدر و مادرشان با این موضوع موافق نبودند.

4

سال ۱۹۸۸ و در سن ۱۷ سالگی به کانادا مهاجرت کرد. ۲ سال بعد به دانشگاه Queen در اوناتریو رفت، جایی که اولین همسرش، جاستین را ملاقات کرد. وی بعدها به UPenn رفت و این بار در آنجا مدرک کارشناسی اش را در زمینه مهندسی و تجارت دریافت کرد. چندی بعد به استنفورد دعوت شد تا آنجا مدرک دکترایش را دریافت کند اما پس از ۲ روز کنار کشید.

5

پس از پشت سر گذاشتن دوران تحصیل، ماسک به تجارت در دره سیلیکون اندیشید. اولین موفقیت بزرگ وی PayPal بود که با همکاری تعدادی از دوستانش آن را پایه گذاری کرد. eBay در سال ۲۰۰۲ پیپال را به مبلغ ۱٫۵ میلیارد دلار خریداری کرد.

6

بعد از اینکه در سال ۲۰۰۲ میلیون ها دلار گیرش آمد کنار نکشید تا از باقی زندگی اش لذت ببرد، بلکه SpaceX را راه انداخت تا سفرهای فضایی را برای مردم ممکن کند.

7

در ۱۴ ژوئن سال ۲۰۱۲، ماسک و تیم SpaceX اولین ماموریت موفقیت آمیزشان به فضا و آذوقه رسانی به ایستگاه بین المللی فضایی را جشن گرفتند.

8

در ماه می، کپسول Dragon V2 را معرفی کرد. یک سفینه فضایی که فضانوردان و محموله های بازی آن ها را به ایستگاه فضایی منتقل می کند. SpaceX بابت این تکنولوژی، ۲٫۶ میلیارد دلار از NASA دریافت کرد.

9

از آنجایی که تحقیقات فضایی وی به اندازه کافی او را راضی نمی کردند، سال ۲۰۰۴ به تسلا موتورز پیوست تا آینده خودروهای الکتریکی را هم تغییر دهد. وی در سال ۲۰۰۸ مدیرعامل و آرشیتکت محصولات شرکت شد.

10

مدل تحسین شده اِس تسلا، با هر بار شارژ ۲۵۶ مایل می تواند سفر کند. البته ماسک معتقد است به لطف مهندسینی که تحقیق روی آنودهای گرافینی را شروع کرده اند، می توان روزی به محدوده ۵۰۰ مایلی هم رسید.

11

وی در پروژه های عمرانی هم دستی دارد. زمانی که در یکی از ترافیک های وحشتناک آزادراه کالیفرنیا گیر افتاده بود متوجه شد که با کمک ۵۰ هزار دلاری می تواند وضعیت آنجا را بهبود بخشد.

12

و تابستان گذشته بود که Hyperloob را معرفی کرد. سیستم حمل نقلی که با استفاده از لوله هایی با فشار قوی، مسافرینش در نیم ساعته از سان فرانسیسکو به لس آنجلس منتقل می کند. ماسک می گوید اگر کسی آن را نسازد، قطعا خودش یک نمونه آزمایشی از آن توسعه خواهد داد.

13

و باز هم چون ماشین های الکتریکی و سفینه های فضایی به اندازه کافی راضی کننده نبودند، به سراغ SolarCity، کمپانی فعال در حوزه انرژی خورشیدی رفت.

14

به عنوان مدیرعامل SpaceX و تسلا، ماسک زمانش را بین این دو کمپانی تقسیم می کند. نیمی از زمانش را در دفتر پالو آلتو است و نیمی دیگر را در هاوتورن. وی ۸۰ تا ۱۰۰ ساعت در طول هفته کار می کند.

15

این ها معنای سادگی در کار را نمی دهند. در سال ۲۰۰۸، تقریبا هر دو کمپانی اش ورشکسته شدند و اوضاع شان رو به وخامت رفت. به جای نجات دادن یکی و قربانی کردن دیگری، وی پولش را میان هر دو شرکت تقسیم کرد و البته که هر دو را هم نجات داد.

 

16

Motor Trend در سال ۲۰۱۳، مدل اِس را به عنوان خودروی سال برگزید. وی در طول مراسم، میت رامنی که تسلا را یک بازنده خطاب کرده بود به تمسخر گرفت.

17

در ماه آگوست وقتی که یک SpaceX Falcon 9R، مدت کوتاهی پس از پرتاب منفجر شد، توییت کرد: “هیچ زخمی و صدمه دیده ای در کار نیست، موشک ها بازی در می آورند.”

18

وی توسط افراد زیادی در داخل صنعت مورد تشویق و احترام بوده. لری پیج، مدیر عامل گوگل می گوید که ترجیح می دهد تمام ثروتش را به ماسک ببخشد تا اینکه آن را به خیریه بدهد: “او می خواهد به ماه برود. این یک هدف ارزشمند است. تو کار می کنی چون می خواهی دنیا را تغییر دهی و آن را به جای بهتری تبدیل کنی.”

19

اکتبر گذشته، آتلانتیک وی را برترین سرمایه گذار زنده تاریخ اعلام کرد.

20

حتی باب لوتز هم دوست دارد با ماسک زمانی بگذراند.

 

22

تویوتا ۵۰ میلیون دلار سرمایه در تسلا گذاشت و این خنده خوشحالی آرنولد شوارتزینگر، ایلان ماسک و آکیو تویودا، مدیر عامل تویوتا است.

23

به لبخند روی صورت مدیرعامل تویوتا، موقعی که ماسک ماشین Roadster تسلا به او هدیه می دهد را تماشا کنید.

24

اگرچه می گوید ذاتا خجالتی است اما طی سال های اخیر تبدیل به یک شومن درست و حسابی شده که ایده هایش را نسبت به گذشته جذاب تر می کند.

25

وی ۱ میلیون دلار هزینه کرد تا زیردریایی Lotus از فیلم سال ۱۹۷۷ جیمز باند را بخرد. هیچکس شگفت زده نشد وقتی اعلام کرد که می خواهد آن را مجهز به یک موتور تسلا کند و واقعا راهش بیندازد.

26

برای مسافرت هایش از جت شخصی Dassault 900 اش استفاده می کند.

27

ایلان ماسک ۵ فرزند دارد، یک جفت دو قلو و یک سه قلو. در این تصویر فرزندانش را می بینید که در چالش سطل آب یخ به وی کمک می کنند.

28

ببینید چطور به ربات ها خیره شده. احتمالا می خواهد مدیرعامل شرکتی شود که این ربات ها را تولید می کند.

29

حالا متوجه شدید چرا او را به تونی استارک، مرد آهنی تشبیه می کنند؟



برگرفته شده از iHMahmoodi.blog.ir

وجود ابهام و تردیدهایی برای آینده اقتصادهای آمریکا و اروپا

چند سال اخیر سالهای حساسی برای اقتصاد آمریکا و جهان بود و با وجود سعی در مدیریت دقیق آمریکا بر اقتصادش هنوز اطمینانی به دستاوردهای گذشته، و روشنی آینده اقتصاد او و به دنبالش جهان وجود ندارد. به تحلیلی از سایت طلا در این مورد توجه کنید:

اقتصاد امریکا برای اقتصادهای بزرگ بحران می سازد
Quantitative Easing یا سیاست "تسهیل کمی" و به زبان ساده تر سیاست تزریق نقدینگی به بازارهای مالی؛ سیاستی که بانک مرکزی آمریکا از سال 2008 به منظور مقابله با بحران اقتصادی جهانی در پیش گرفت، هفتۀ پیش متوقف شد.
شش سال پس از ورشکستگی بانک لهمان برادرز، که جرقۀ بحران اقتصادی سال 2008 بود، اقتصاد جهان هنوز نتوانسته آنگونه که باید خود را از ورطه رکود نجات دهد و امروز سیاستی که اقتصاد جهان را امیدوار کرد، به پایان رسیده است. آنگونه که رییس فدرال رزرو آمریکا اعلام کرده، با توجه به رشد اقتصادی آمریکا و کاهش بیکاری انتظار می رود در ماههای آینده اقتصاد آمریکا شاهد رشد بیشتری باشد و از این رو دیگر اقتصاد آمریکا به دوپینگ نیاز ندارد.
با این حال هنوز بسیاری از اقتصاددانان و کارشناسان آمریکایی این پرسش را مطرح می کنند که آیا این سیاست 6 سالۀ آمریکا جواب داده است؟ و اگر واقعا سیاست دوپینگ بازارها موثر بوده پس چرا این پول بر تولید ناخالص داخلی آمریکا اضافه نکرده است؟ و اگر این سیاست خوبی است چرا توسط سایر کشورهای بحران زده و یا اروپای بیمار اجرا نمی شود؟ این پرسشها با گذشت یک هفته از توقف سیاست تزریق نقدینگی آمریکا همچنان ذهن بسیاری را به خود مشغول داشته است.
در همین راستا نشریۀ اکونومونیتور در مقاله ای به قلم اد دلان، با عنوان" سیاست تسهیل کمی چه کارهایی نکرد"؟ ناکارآمدی این سیاست را با ارائه نمودارها و اینفوگرافیک تشریح کرده است. در این مقاله آمده است:سیاست تسهیل کمی و یا ترزیق پول قاعدتاً باید مبنای پولی و حتی دارایی بانک مرکزی را تقویت کرده باشد. برخی اقتصاددانان ناظر بر این مسئله حتی نظریۀ "پول بسیار قدرتمند" high powered money را بر اساس دو معادلۀ ساده مطرح می کنند: یکی از آنها ضریب به هم فزایندۀ پول یعنی نسبت پول معمولی به پول پایه است؛ معادلۀ دوم نسبت تولید ناخالص داخلی به نسبت ذخیرۀ پول معمولی است که غالباً آن را به عنوان سرعت گردش پول می شناسیم. اگر ضریب به هم فزایندۀ پول و گردش آن ثابت بودند، مبنای پولی باید بسیار قدرتمند باشد و هر نوع افزایش (که بانک مرکزی می تواند در آن دستکاری کند) قاعدتآً باید تولید ناخالص داخلی را بالا ببرد. پرسش اصلی اینجاست که این میزان تزریق نقدینگی چرا تولید ناخالص داخلی آمریکا را بالا نبرده است؟ و نسبت تورم به این تزریق چقدر بود؟
دوم اینکه سیاست فدرال رزرو آمریکا حتی تورمی را که همه منتظرش بودند به دنبال نداشت. به رغم تزریق بالای نقدینگی، ریکاوری(احیای) اقتصاد آمریکا روند بسیار کندی داشت و حتی نرخ بیکاری به رقم 5.25 یا 5.75% هم نرسید.
و سوم اینکه سیاست بانک مرکزی آمریکا ضعف در نسبت پول و سیاستهای مالیاتی را نیز ثابت کرد. سیاست مالیاتی آنقدر محدودکننده نبود که بتواند احیای اقتصادی را متوقف کند اما سیاست تزریق پول آنقدر قدرتمند بود که می توانست هر محدودیت مالیاتی را از میان بردارد.
اما تبعات و پیامدهای توقف سیاست تزریق نقدینگی چه می تواند باشد؟ ایا باید منتظر بحران دیگری بود و یا اقتصاد آمریکا شاهد رشد اقتصادی بیشتری خواهد بود؟
روزنامۀ فیگارو در تحلیلی پیرامون پیامدهای توقف سیاست پولی آمریکا می نویسد: هنوز کسی به درستی پاسخ این پرسش را نمی داند اما شرکتها و بانکها زین پس چشمشان به سیاستهای بانکی کشورها به خصوص آمریکا خواهد بود. آمریکا پس از افزایش رشد اقتصادی نرخ بهره را افزایش خواهد داد و این مسئله برای اقتصاد آمریکا با توجه به رشدی که داشته، مناسب است. در صورت افزایش نرخ بهره در آمریکا، در اروپا نیز اتوماتیک وار بانکها نرخ بهره را افزایش خواهند داد اما سرمایه های معلق در منطقه یورو به سمت نرخ بهره آمریکا حرکت خواهند کرد؛ چرا که اروپا هنوز به اندازه ای به رشد اقتصادی دست نیافته تا توان جذب این سرمایه ها را داشته باشد.
اما چرا اروپا نمی تواند برای رهایی از بحران اقتصادی، سیاست تزریق نقدینگی بانک مرکزی آمریکا را در پیش گیرد؟ پاسخ اینست که وضعیت بانک مرکزی اروپا به این نهاد اجازه نمی دهد که بدهی دولتی کشورها را خریداری کند. این تصمیمی است که سران اروپا از بیم از دست رفتن سرمایه و استقلال شان گرفته اند و اگر در مورد یونان این تصمیم گرفته شده، به دلیل گستردگی و حجم بالای بدهی و نجات این کشور بوده است.
در هر حال اینکه توقف سیاست فدرال رزرو آمریکا رشد اقتصادی را احیا می کند یا نه، سوالی است که در ماههای آینده، سیر رشد تولید ناخالص داخلی آنرا مشخص خواهد کرد. اینکه اقتصاد آمریکا به تزریق عادت کرده و یا به تنهایی رشد خواهد کرد هنوز سوال نگران کننده ای است. در حال حاضر به لطف رشد هزینه های نظامی، اکتشاف نفت و گاز شیل و کاهش حقوق ها، آمارهای اقتصادی، ارقام امیدوارکننده ای را نشان می دهند؛ اما هنوز اقتصاددانان به آینده با شک و تردید می نگرند.

پشت پرده سیاسی کاهش بهای طلای سیاه

پشت پرده سیاسی کاهش بهای طلای سیاه (از تابناک)


کاهش ناگهانی قیمت طلای سیاه در بازارهای جهانی به 86 دلار در هر بشکه در هفته‌های اخیر تحلیل‌های بسیاری را از جانب کارشناسان مختلف داخلی و بین المللی برانگیخت، تحلیل‌هایی که شاید بتوان وجه مشترک تمام آنها را برخورداری از یک پشت پرده سیاسی دانست.


به گزارش مهر، «در اقتصاد متکی به منابع زیرزمینی نخبگان جذب نمی‌شوند. وقتی ثروت خود را از زیر زمین خام‌فروشی کنیم، این اقتصاد مثل "بچه پولدار ملی" است که قدر پول را نمی‌داند، سیاست آنها این است که یک روز قیمت نفت تنزّل پیدا کند؛ ناگهان شما مى‌بینید ۲۰ دلار قیمت نفت تنزّل پیدا کرد؛ تا دیروز مثلاً ۱۰۵ دلار میفروختند، حالا باید ۸۵ دلار بفروشند؛ اینها سیاستهاى جهانى است. کشورى که اقتصاد خودش را بسپرد دست سیاست‌گذاران و طرّاحان و برنامه‌ریزانِ خارج از محدوده‌ مصالح او، حال آینده‌ى آن کشور معلوم است.»
این عبارات، بخشی از سخنان رهبر انقلاب در واکنش به کاهش عامدانه قیمت نفت توسط سیاست گذاران جهانی بود که 30 مهر در جمع شرکت کنندگان در هشتمین همایش ملی نخبگان جوان مطرح کردند.
افزایش تولید نفت توسط عربستان و کاهش ناگهانی این طلای سیاه در بازارهای جهانی به 86 دلار در هر بشکه تحلیل های بسیاری را از جانب کارشناسان مختلف داخلی و بین المللی برانگیخته کرد. تحلیل هایی که شاید بتوان وجه مشترک تمام آنها را برخورداری این اقدام عربستان از یک پشت پرده سیاسی دانست.
پشت پرده ای که تلاش می کند با حرکتی نرم و آهسته اهرم فشاری برای ایران به همراه داشته باشد.
این ادعا اما با نگاهی گذرا به اوضاع ناپایدار منطقه از قوت بیشتری برخوردار می شود. خاورمیانه به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت جهان در حالی با کاهش ناگهانی این طلای زیرزمینی مواجه شده که اقدامات گروه های تروریستی در منطقه، دخالت های کشورهای غربی و آمریکا، اختلافات ناتو و روسیه بر سر اوکراین دست به دست هم داده و شرایط منطقه را ناپایدار کرده است اما اینکه در چنین شرایط ناپایداری کاهش ناگهانی قیمت نفت حکایت از پشت پرده ای سیاه دارد.
چندی پیش محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت درباره علت کاهش جهانی قیمت نفت آن را «توطئه جدید» دشمن علیه جمهوری اسلامی ایران دانست که به عنوان آخرین حربه برای حمله به ایران مورد استفاده قرار گرفته است.
این اظهارات اما در حالی مطرح است که بسیاری از کارشناسان و نیز چهره هایی از نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی متعقدند که بهترین راه حل برای حل این مسئله پیش قدم شدن ایران برای درخواست برگزاری نشست اضطراری اوپک است.
نشستی که شاید برگزاری آن پیش از موعد قانونی یک ساله زمینه ای را برای یادآوری سهمیه کشورهای عضو در تولید نفت و ممانعت از افزایش ناگهانی و غیر ضروری آن توسط برخی اعضا گوشزد و آن را تکلیف کند.
پشت پرده سیاسی افزایش بهای طلای سیاه
حسین نجابت نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار پارلمانی مهر با اشاره به افزایش تولید نفت توسط دولت عربستان و کاهش بهای نفت اوپک گفت: کاهش قیمت نفت در شرایط فعلی مشکوک است، وضع منطقه، پایدار نیست، اقدامات داعش، اقدامات آمریکا، اختلافات بین ناتو و روسیه عواملی است که نشان می دهد کاهش قیمت نفت در شرایطی که خاورمیانه به عنوان اصلی ترین تولیدکننده نفت جهان دچار ناآرامی است، معنای منطقی ندارد.
عضو کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به اینکه این شبهه وجود دارد که این کاهش قیمت پشت صحنه‌ای داشته باشد، افزود: عده‌ای ادعا می‌کنند که چون اقتصاد اروپا رشد قابل ملاحظه‌ای ندارد، این کاهش تقاضا می‌تواند یکی از علل کاهش قیمت باشد در صورتی که تقاضا از سوی اروپا تغییر چندانی نکرده است.
وی ادامه داد: این تئوری که عربستان با دخالت آمریکا طی یک سناریو و هماهنگی از پیش تعیین شده اقدام به افزایش تولید نفت کرده و باعث تشنج در این مسئله شود، در شرایط کنونی تقویت می شود. در چنین مواقعی باید اوپک بلافاصله جلسه فوق العاده برگزار کرده و اظهارنظر کند اما در شرایط فعلی شاهد امتناع اوپک از برگزاری نشست اضطراری هستیم.
نجابت گفت: کشورهای بزرگی همچون عربستان و ایران نقش مهمی در اوپک دارند، بنابراین انتظار است در چنین شرایطی این دو کشور برای اصلاح قیمت و برگزاری جلسه اوپک اقدام کنند اما عربستان تا این لحظه چنین اقدامی را نکرده از این رو این شبهه تقویت می شود که برای فشار به ایران و روسیه به عنوان تولیدکننده اصلی نفت و گاز اقدام به چنین تشنج زایی کردند.
نماینده مردم تهران با اشاره به اینکه به نظر می رسد این کاهش قیمت در مقطعی از زمان متوقف خواهد شد، افزود: هزینه تولید هر بشکه نفت برای ما پایین تر از بسیاری از کشورها همچون کشورهای اروپایی و کشورهای دریای شمال انگلیس است بنابراین این روند بدون شک متوقف خواهد شد.
نجابت با اشاره به اینکه تقاضای ما به عنوان نماینده مجلس و عضو کمیسیون انرژی این است که دولت جمهوری اسلامی ایران پیشقدم شده و درخواست برگزاری جلسه فوق العاده اوپک را مطرح کند، ادامه داد: باید دولت رایزنی های مهمی را در حوزه نفت و دیپلماسی انجام دهد. در چنین مواقعی کشورها باید بپذیرند که حداقل افزایش تولید نداشته و سهمیه عضویت را رعایت کنند.
ضرورت برگزاری اضطراری نشست اوپک
اما در این بین روبرت بیگلریان یکی دیگر از اعضای کمیسیون انرژی مجلس با بیان اینکه شاید در شرایط فعلی کاهش قیمت نفت فرصتی مناسب برای جمهوری اسلامی ایران به منظور بازیابی سهم خود در بازارهای جهانی باشد عنوان کرد: اینکه برگزاری نشست اضطراری اعضای اوپک را مطالبه می‌کنیم نه صرفا به منظور افزایش تولید و کاهش قیمت است بلکه به منظور ارزیابی بهتر شرایط و دل نگرانی های شرکای ما در اوپک و نیز تلاش برای اجماع مجدد برای ادامه رویه اوپک است.
نماینده مردم ارامنه شمال کشور ادامه داد: برای ترسیم دورنمای مشخص و جلب اعتماد متقابل بین شرکای اوپک، برگزاری نشست اضطراری امری مورد پیگیری ما است.
عضو کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به راهکارهایی که در شرایط کنونی دولت جمهوری اسلامی ایران می‌تواند اتخاذ کند، گفت: باید نشست اضطراری اوپک به طور جدی پیگیری شود. البته در این خصوص باید دید تحلیل‌های وزارت نفت چیست، به اعتقاد من بازگشت سهم ما از بازارها در شرایط فعلی اولویت اول است و مسئله قیمت در اولویت دوم قرار دارد.
بیگلریان خاطرنشان کرد: ما باید نقش خود را در سهم بازار بازیابی کرده و در این شرایط حتی ممکن است کاهش قیمت خود زمینه‌ای برای بازآفرینی بازار جمهوری اسلامی ایران فراهم کند.
با وجود این اظهارات اما چندی پیش وزیر نفت در اظهار نظری با اشاره به اینکه فعلا برنامه‌ای برای برگزاری نشست اضطراری در اوپک نداریم عنوان کرد: این قیمت نفت یک مدل بازرگانی نفتی است و نمی توان آن را جنگ کاهش قیمت نفت نامید.
راهکار دولت برای حل مشکل کاهش قیمت نفت در بودجه 94
در این بین اما غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در گفتگویی با مهر، با بیان اینکه دولت در اثر کاهش قیمت نفت با کاهش 8 تا 9 درصدی منابع ارزی مواجه خواهد شد گفت: کاهش قیمت نفت اثرش بر بودجه را در 3 ماهه آخر سال نشان می‌دهد که دولت می‌تواند با تخصیص‌ها این مشکل را حل کند.
نماینده مردم گچساران اظهار داشت: در جلسات مشترک تاکید شده است که دولت برای جبران این کسری بودجه، تخصیص بودجه های عمرانی را کاهش نخواهد داد بلکه در بودجه جاری صرفه جویی می کند.
وی در خصوص قیمت نفت در بودجه سال 94 هم گفت: اجلاس بعدی اوپک و فضای اقتصادی کشور و مذاکرات در تعیین قیمت نفت در لایحه بودجه سال 94 بسیار تاثیر گذار است اما قطعا قیمت نفت در لایحه بودجه پایین تر از سال گذشته خواهد بود.
نکته قابل تامل اما این جاست که در سال 93 بودجه کل کشور با نفت 100 دلاری در هر بشکه بسته شد این در حالی است که کارشناسان پیش بینی کاهش قیمت نفت در هر بشکه را در بودجه سال 94 کردند، حال دولت در چنین شرایطی چگونه بر این مشکل فایق آمده و آیا جلساتی که دولتی ها و مجلسی ها در این زمینه برگزار کردند می تواند راهگشایی برای این مشکل باشد یا نه!
تا قبل از بررسی بودجه 94 مشکل برطرف خواهد شد
در این بین اما حسینعلی حاجی دلیگانی عضو دیگر کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه نگرانی در خصوص کاهش قیمت نفت برای بستن بودجه سال 94 وجود ندارد، به مهر گفت: اگر دولت بخواهد تدابیری را در این زمینه بیندیشد مجلس همکاری کرده و هر مجوزی که از سوی مجلس درخواست کند، صادر خواهد شد.
این نماینده مجلس با اشاره به اینکه اقدام عربستان در افزایش تولید نفت از نظر ما نوعی جنگ نفتی محسوب می شود، ادامه داد: اعتقاد ما این است که این اقدام یک نقشه طراحی شده توسط عربستان و هم پیمانانش برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران و به تبع آن برخی دیگر از کشورهای منطقه است که قطعا باید از همه توان خود برای رفع این مشکل استفاده کنیم.
وی تاکید کرد: اگر دولت و وزارت امور خارجه که عمده وقت خود را صرف مسئله مذاکرات هسته‌ای می‌کند در این جهت هم وقت مناسب بگذارد، می‌توان بخشی از مشکل را حل کرد.
حاجی دلیگانی گفت: البته وضعیتی که در اثر این اقدام عربستان به وجود آمده است، شکننده خواهد بود و به زودی مشکل کاهش قیمت نفت رفع خواهد شد. اما این بدان معنی نیست که در این جهت تلاشی نکنیم.
این نماینده مجلس اما درحالی که پیش بینی کرد تا قبل از بستن بودجه 94 این مشکل برطرف خواهد شد، راهکار کاهش وابستگی بودجه کشور به درآمدهای نفتی را صرفه جویی در هزینه‌ها و پیگیری وصول آنچه که جمهوری اسلامی ایران در نقاط مختلف دنیا به عنوان برخی طلب ها دارد آن هم با یک دیپلماسی قوی را راه حل بخشی از مشکلات دانست که جذب این وجوهات کمک شایانی به بودجه کل کشور خواهد داشت.
اما آنچه در این بین بیش از همه قابل تامل‌تر خواهد بود این است که بدون شک عربستان بر خلاف سیاست اعتماد سازی ایران، ترجیح می دهد در زمین آمریکا بازی کند، آن هم یک بازی با توسل به ابزار نفتی برای تاثیر گذاری بر مذاکرات هسته ای.